مساوات در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[رده:مساوات]] | [[رده:مساوات]] | ||
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۴
مقدمه
واژه مساوات یا برابری بیشتر ناظر به برابری انسانها در برخورداری از یکسری حقوق و اعتبارات و امتیازهای اجتماعی است که به مجموعهای از بنیادهای وجودشناختی مستند است؛ اما عدل ناظر به اعطای حقوق و امتیارات افراد متناسب با میزان استحقاق آنهاست؛ از اینرو، اجرای “عدالت” مستلزم پذیرش نوعی تفاوت و تبعیض توجیهپذیر میان افراد و گروهها به تناسب درجه استحقاق آنها بر اساس معیارهای پذیرفته شده است. شهید مطهری در توضیح این اصل بنیادین مینویسد: یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی تبعیض است. از نظر اسلام، انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشدهاند، رنگ، خون، نژاد و قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام، زاده برابری و مساوات انسانهاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به سبب یک سلسله مصالح که برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب برخی حقوق از افراد میشود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد. دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهرهکشی، و دالان موقتی است برای تربیت اسلامی از این قبیل است[۱].
از اینرو، افراد بشر از لحاظ حقوق اجتماعی غیر خانوادگی، یعنی از لحاظ حقوقی که در اجتماع بزرگ، خارج از محیط خانواده، نسبت به یکدیگر پیدا میکنند هم وضع مساوی دارند و هم وضع مشابه؛ یعنی حقوق اولی طبیعی آنها برابر یکدیگر و مانند یکدیگر است. ... البته همین تساوی در حقوق اولیه طبیعی، تدریجاً آنها را از لحاظ حقوق اکتسابی در وضع نامساوی قرار میدهد، یعنی همه به طور مساوی حق دارند کار کنند و در مسابقه زندگی شرکت نمایند، اما چون پای انجام وظیفه و شرکت در مسابقه به میان میآید، همه در این مسابقه یک جور از آب در نمیآیند، بعضی پر استعدادترند و بعضی کم استعدادتر، بعضی پر کارترند و بعضی کمکارتر و بالاخره بعضی عالم تر، با کما تر، با هنرتر، کارآمدتر، لایقتر از بعضی دیگر از کار در میآیند؛ قهراً حقوق اکتسابی آنها صورت نامتساوی به خود میگیرد، و اگر بخواهیم حقوق اکتسابی آنها را نیز مانند حقوق اولی و طبیعی آنها مساوی قرار دهیم، عمل ما جز ظلم و تجاوز نامی نخواهد داشت[۲].
آیات قرآنی مرتبط
- توجه دادن به منشأ خلقت مشترک انسانها و تنها عامل برتری ایشان بر یکدیگر: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[۳].
- برخورداری همگان از حق حیات: ﴿...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا﴾[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ مطهری، مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۸۲؛ برای آشنایی بیشتر با دیدگاه اسلام در خصوص این اصل، ر.ک: عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۵۶۶-۵۷۰.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۳۶.