منابع علم معصوم در حدیث: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بر اساس [[روایات معتبر]] و فراوان [[شیعه]]، منبع دانش [[ائمه اطهار]] {{عم}} کتاب [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} و [[مصحف شریف]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} معرفی شده است. این دو منبع جوشان، در دست ائمه {{عم}} بوده است و از آن دو استفاده مینمودهاند. عُذافر صیرفی میگوید: | بر اساس [[روایات معتبر]] و فراوان [[شیعه]]، منبع دانش [[ائمه اطهار]] {{عم}} کتاب [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} و [[مصحف شریف]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} معرفی شده است. این دو منبع جوشان، در دست ائمه {{عم}} بوده است و از آن دو استفاده مینمودهاند. عُذافر صیرفی میگوید: | ||
همراه [[حکم بن عتیبة]] نزد امام باقر {{ع}} بودم. [[حکم]] مسائل خود را از آن [[حضرت]] میپرسید و آن حضرت نیز گرامیاش میداشت تا آنکه در مسئلهای [[اختلاف]] کردند. امام باقر {{ع}} به فرزند خود فرمود: «برو آن [[کتاب علی]] {{ع}} را بیاور». فرزندش رفت و کتاب بزرگ لوله کردهای را آورد. امام باقر {{ع}} آن را گشود و در آن نگریست تا آنکه مسئله مورد بحث را یافت و فرمود: «این خط علی {{ع}} و املای رسول خدا {{صل}} است». آنگاه رو به حکم کرد و فرمود: «ای ابامحمد! تو و [[سلمه]] و [[ابوالمقدام]] به [[چپ و راست]] [[دنیا]]، هر جا میخواهید، بروید؛ | همراه [[حکم بن عتیبة]] نزد امام باقر {{ع}} بودم. [[حکم]] مسائل خود را از آن [[حضرت]] میپرسید و آن حضرت نیز گرامیاش میداشت تا آنکه در مسئلهای [[اختلاف]] کردند. امام باقر {{ع}} به فرزند خود فرمود: «برو آن [[کتاب علی]] {{ع}} را بیاور». فرزندش رفت و کتاب بزرگ لوله کردهای را آورد. امام باقر {{ع}} آن را گشود و در آن نگریست تا آنکه مسئله مورد بحث را یافت و فرمود: «این خط علی {{ع}} و املای رسول خدا {{صل}} است». آنگاه رو به حکم کرد و فرمود: «ای ابامحمد! تو و [[سلمه]] و [[ابوالمقدام]] به [[چپ و راست]] [[دنیا]]، هر جا میخواهید، بروید؛ لکن بدانید [[علمی]] [[اطمینان]] بخشتر از [[علم]] کسانی که [[جبرئیل]] بر آنها نازل میشود، نمییابید»<ref>ر. ک: نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۶۰.</ref>. | ||
[[زراره]] میگوید: | [[زراره]] میگوید: | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
فردای آن روز با امام باقر {{ع}} [[ملاقات]] کردم. فرمود: «صحیفه فرائض را خواندی؟» گفتم: «آری»! آنگاه فرمود: «ای زراره، به [[خدا]] [[سوگند]]، [[حق]] همان چیزی است که تو دیدی. آنچه دیدی املای [[رسول خدا]] {{صل}} و خط علی {{ع}} است». | فردای آن روز با امام باقر {{ع}} [[ملاقات]] کردم. فرمود: «صحیفه فرائض را خواندی؟» گفتم: «آری»! آنگاه فرمود: «ای زراره، به [[خدا]] [[سوگند]]، [[حق]] همان چیزی است که تو دیدی. آنچه دیدی املای [[رسول خدا]] {{صل}} و خط علی {{ع}} است». | ||
در این هنگام، [[شیطان]] وسوسهام کرد که او (امام باقر {{ع}}) از کجا میداند که این نوشته، املای رسول خدا {{صل}} و خط علی {{ع}} است؟ | در این هنگام، [[شیطان]] وسوسهام کرد که او (امام باقر {{ع}}) از کجا میداند که این نوشته، املای رسول خدا {{صل}} و خط علی {{ع}} است؟ لکن قبل از آنکه چیزی بگویم، امام باقر {{ع}} گفت: «ای زراره، هرگز [[شک]] نکن. شیطان [[دوست]] دارد که تو را به شک بیندازد و به تو [[القا]] کند که من از کجا میدانم این نوشته، املای رسول خدا {{صل}} و خط علی {{ع}} است. پدرم ([[امام سجاد]] {{ع}}) از جدم ([[امام حسین]] {{ع}}) [[روایت]] کرده که [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به او گفته است که اینها املای [[رسول خدا]] {{صل}} و خط علی {{ع}} است.»..<ref>کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۴</ref>. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} نیز میگوید: کتابهای پدرم به من منتقل شده است: {{متن حدیث|مَا مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ حَتَّى صَارَتِ الْكُتُبُ إِلَيَّ}}<ref>صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. در بیانی دیگر، به [[معلی بن خنیس]] فرمود: | [[امام صادق]] {{ع}} نیز میگوید: کتابهای پدرم به من منتقل شده است: {{متن حدیث|مَا مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ حَتَّى صَارَتِ الْكُتُبُ إِلَيَّ}}<ref>صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. در بیانی دیگر، به [[معلی بن خنیس]] فرمود: |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۰
معصوم به دلیل جایگاهی که دارد باید واجد علم خاص باشد و علم و آگاهی نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم و آنچه در اداره جوامع انسانی لازم است، نخستین شرط برای تصدی مقام امامت است. برخی از منابع علم معصوم و امام، علوم انتقالی از خداوند متعال هستند مانند: قرآن کریم؛ وحی مستقیم الهی؛ نور الهی و اسم اعظم؛ برخی دیگر از علوم، علوم انتقالی از پیامبر است مانند: تعلیم از پیامبر یا امام پیشین؛ کتاب و جامعۀ امیرمؤمنان (ع)؛ جفر و کتب و مواهب انبیا و برخی دیگر از علوم، علوم انتقالی از ملائکه است مانند: وحی به واسطۀ فرشته؛ الهام؛ مصحف فاطمه (س)؛ مُحَدِّث بودن؛ رؤیای صادقه و... .
مقدمه
ائمه (ع) بارها فرمودهاند که دانشهای ما و آنچه میگوییم، از جدمان پیامبر (ص) است که سینه به سینه به ما رسیده و مانند گنجینهای پرارزش، از آن، نزد اجداد ما نگهداری شده است.
امام باقر (ع)، به جابر، درباره منابع دانش عترت، فرمود: «وَ لَكِنَّا نُحَدِّثُكُمْ بِأَحَادِيثَ نَكْنِزُهَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَمَا يَكْنِزُ هَؤُلَاءِ ذَهَبَهُمْ وَ فِضَّتَهُمْ»[۱]. ما احادیثی را برای شما میگوییم که از پیامبر (ص) ذخیره کرده ایم؛ چنان که دیگران سیم و زر خود را ذخیره میکنند.
امام صادق (ع) فرمود: «حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۲]. حدیث من، حدیث پدرم است و حدیث پدرم، حدیث جدم و حدیث جدم، حدیث حسین و حدیث حسین، حدیث حسن و حدیث حسن، حدیث امیرالمؤمنین (ع) و حدیث امیرالمؤمنین، حدیث رسول خدا (ص) و حدیث رسول خدا (ص)، گفتار خدای عزوجل است.
بر اساس روایات معتبر و فراوان شیعه، منبع دانش ائمه اطهار (ع) کتاب علی بن ابی طالب (ع) و مصحف شریف فاطمه زهرا (س) معرفی شده است. این دو منبع جوشان، در دست ائمه (ع) بوده است و از آن دو استفاده مینمودهاند. عُذافر صیرفی میگوید: همراه حکم بن عتیبة نزد امام باقر (ع) بودم. حکم مسائل خود را از آن حضرت میپرسید و آن حضرت نیز گرامیاش میداشت تا آنکه در مسئلهای اختلاف کردند. امام باقر (ع) به فرزند خود فرمود: «برو آن کتاب علی (ع) را بیاور». فرزندش رفت و کتاب بزرگ لوله کردهای را آورد. امام باقر (ع) آن را گشود و در آن نگریست تا آنکه مسئله مورد بحث را یافت و فرمود: «این خط علی (ع) و املای رسول خدا (ص) است». آنگاه رو به حکم کرد و فرمود: «ای ابامحمد! تو و سلمه و ابوالمقدام به چپ و راست دنیا، هر جا میخواهید، بروید؛ لکن بدانید علمی اطمینان بخشتر از علم کسانی که جبرئیل بر آنها نازل میشود، نمییابید»[۳].
زراره میگوید: مسئلهای درباره ارث جد را از امام باقر (ع) پرسیدم. امام (ع) فرمود: «هر کس به نظر خود چیزی در این باره گفته است، جز امیرمؤمنان (ع) [که حکم خدا را بیان کرده است]. گفتم: «أصلحک الله! امیرمؤمنان (ع) چه فرمود»؟ امام باقر (ع) فرمود: «فردا بیا تا آن را برای تو بخوانم». گفتم: «أصلحک الله! خودتان بفرمایید بهتر از آن است که برایم بخوانید». فرمود: «آنچه میگویم گوش کن».
«فردا بیا تا از روی کتاب برای تو بخوانم». فردای آن روز، بین ظهر و عصر، ساعتی که همیشه تنهایی با او خلوت میکردم، تا بر اثر حضور دیگران جواب تقیهای به سؤالهایم ندهد، به سراغ آن حضرت رفتم. وقتی وارد شدم، به فرزند خود (جعفر (ع)) رو کرد و فرمود: «صحیفه فرائض را برای زراره بخوان؛ آنگاه خودش برخاست تا بخوابد. من و جعفر (ع) تنها ماندیم. سپس امام صادق (ع) رفت نوشتههایی را که طومارگونه در هم پیچیده شده بود و به اندازه ران شتر ضخامت داشت، برایم آورد. هنگامی که یک طرف آن را به دستم داد، از درشتی و ضخامت آن پیدا بود که از کتابهای پیشینیان است. پس از مطالعه، آن را در هم پیچیدم و به امام صادق (ع) برگرداندم.
فردای آن روز با امام باقر (ع) ملاقات کردم. فرمود: «صحیفه فرائض را خواندی؟» گفتم: «آری»! آنگاه فرمود: «ای زراره، به خدا سوگند، حق همان چیزی است که تو دیدی. آنچه دیدی املای رسول خدا (ص) و خط علی (ع) است».
در این هنگام، شیطان وسوسهام کرد که او (امام باقر (ع)) از کجا میداند که این نوشته، املای رسول خدا (ص) و خط علی (ع) است؟ لکن قبل از آنکه چیزی بگویم، امام باقر (ع) گفت: «ای زراره، هرگز شک نکن. شیطان دوست دارد که تو را به شک بیندازد و به تو القا کند که من از کجا میدانم این نوشته، املای رسول خدا (ص) و خط علی (ع) است. پدرم (امام سجاد (ع)) از جدم (امام حسین (ع)) روایت کرده که امیرمؤمنان (ع) به او گفته است که اینها املای رسول خدا (ص) و خط علی (ع) است.»..[۴].
امام صادق (ع) نیز میگوید: کتابهای پدرم به من منتقل شده است: «مَا مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ حَتَّى صَارَتِ الْكُتُبُ إِلَيَّ»[۵]. در بیانی دیگر، به معلی بن خنیس فرمود: «إِنَّ الْكُتُبَ كَانَتْ عِنْدَ عَلِيٍّ (ع) فَلَمَّا سَارَ إِلَى الْعِرَاقِ اسْتَوْدَعَ الْكُتُبَ أُمَّ سَلَمَةَ فَلَمَّا مَضَى عَلِيٌّ (ع) كَانَتْ عِنْدَ الْحَسَنِ فَلَمَّا مَضَى الْحَسَنُ (ع) كَانَتْ عِنْدَ الْحُسَيْنِ (ع) فَلَمَّا مَضَى الْحُسَيْنُ (ع) كَانَتْ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ كَانَتْ عِنْدَ أَبِي»[۶].
کتابها نزد علی (ع) بود، هنگام عزیمت به عراق، کتابها را نزد ام سلمه امانت گذاشت. پس از او به امام حسن (ع) رسید و سپس به امام حسین (ع) و آنگاه به امام سجاد (ع) و پس از او به پدرم (امام باقر (ع)) رسید.
زید شهید، در پاسخ به این پرسش که چگونه برادر تو (محمد بن علی الباقر (ع)) و برادرزادهات (جعفر بن محمد الصادق (ع)) هر سؤالی را با «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)» و «قال الله عزّ وجلّ في كتابه» پاسخ میدادند و تو و سایر آل محمد (ص) تنها به برخی از پرسشها پاسخ میدهید، نه همه آنها؟ با لبخند گفت: «سرش آن است که کتاب علی (ع) نزد آنهاست»[۷].
طول کتاب امام علی (ع) هفتاد زراع[۸]، و نام آن «جامعه» است[۹] و همه نیازمندیهای مردم، حتی دیه خراش کوچک، در آن آمده است.
قدرت امام علی (ع) در فهم مطالب و حفظ و نگهداری احادیث نبوی، بهترین انگیزه برای حدیثگویی پیامبر اکرم (ص) و املای آن به ایشان بود؛ بلکه سبب شده بود برای امام (ع) کلاس درس اختصاصی دایر کند و این را همگان میدانستند: و لقد علمتم أني كان لي منه (ص) مجلس سر لا يطلع عليه غيري[۱۰]؛ «به یقین میدانید که من با پیامبر (ص) این نشستهای سرّی و خصوصی داشتم که جز من هیچ کس بر محتوای آن آگاهی نداشت».
این احادیث، که نمونههای آن فراوان است، دلالت میکند که کتابهای املا شده از رسول اکرم (ص) به گونهای محسوس بود که گاهی دیگران نیز میتوانستند آنها را مشاهده کنند، از روی آن بخوانند و حتی ادعای توارث درباره آنها داشته باشند؛ نه آنکه از امور معنوی محض باشد؛ بدین ترتیب حضرت علی (ع) و دیگر پیشوایان معصوم (ع) که زمامداران فکری شیعه هستند و شیعیان افتخار پیروی از آنها را دارند، احکام و معارف دینی را از کتابهایی نقل میکردند که به رسول خدا (ص) انتساب مستقیم داشت. از این رو انحراف و اعوجاجی در سیستم فکری آنها یافت نخواهد شد؛ زیرا افزون بر ارتباط معنوی، ارتباط ظاهریشان نیز با صاحب شریعت پیوسته بر قرار ماند. انحراف ریشهای را باید در گروههایی جستوجو کرد که نه تنها با تبدیل «امامت» به «خلافت» ارتباط معنویشان را با منبع نورانی وحی قطع کردند، بلکه با سردادن شعار «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه» و ممنوع کردن ثبت و نقل حدیث، حدیثسوزی و از بین بردن آن به صورتهای گوناگون، رشتههای ارتباط ظاهریشان را با پدر این خاندان پیامبر اکرم (ص) گسستند؛ در نتیجه تلاش گستردهشان، برای تدوین و نگارش حدیث، رنج بیحاصلی بود که نتوانست آب رفته را، آنگونه که باید، به جوی برگرداند و پیوندشان را با صاحب شریعت، وثیق کند و سند مشروعیتشان را به ثبت برساند و...[۱۱].[۱۲]
منابع علم معصوم
وارثت از پیامبر (ص)
به این معنی که پیامبر اکرم (ص) تمام معارف و شرایع اسلام را به علی (ع) آموخت و طبق بعضی از روایات علی (ع) آن معارف را با خط خود در کتابی نوشت و این علم و آگاهی نسل بعد از نسل به فرزندان علی (ع) یعنی امامان معصوم (ع) رسید.
ابوبصیر میگوید از امام صادق (ع) پرسیدم که پیروان شما میگوید رسول خدا (ص) یک باب از علم به علی (ع) آموخت که از آن هزار باب گشوده شد امام فرمود: «عَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً (ع) أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ»[۱۳].
از امام علی (ع) روایت شده: «فَمَا نَزَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) آيَةٌ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَ فَكَتَبْتُهَا بِخَطِّي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ نَاسِخَهَا وَ مَنْسُوخَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَنِي فَهْمَهَا وَ حِفْظَهَا فَمَا نَسِيتُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ لَا عِلْماً أَمْلَاهُ عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهُ مُنْذُ دَعَا اللَّهَ لِي بِمَا دَعَا»[۱۴].
شایان توجه است که در مورد حدیث معروف "باب مدینه العلم" که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»، نقلهای فراوانی در معروفترین کتب اهل سنت و شیعه وارد شده است[۱۵]. در روایات متعددی نیز میخوانیم که امامان اهل بیت (ع) میفرمودند: آنچه ما نقل میکنیم همه را میتوانید از پیامبر (ص) نقل کنید، چرا که ما همه اینها را به وسیله اجداد خود از پیامبر (ص) شنیدهایم.
یکی از یاران امام صادق (ع) از آن حضرت پرسید: ما گاهی حدیثی را از شما میشنویم، سپس شک میکنیم که از شما شنیده بودیم یا از پدرتان؟ امام (ع) فرمود: «مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ أَبِي وَ مَا سَمِعْتَهُ مِنِّي فَارْوِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»[۱۶].
امام صادق (ع) در حدیث دیگر میفرماید: «حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۱۷].
امام علی (ع) میفرماید: "همانا رسول خدا (ص) هزار باب به من از حلال و حرام و آنچه شده است، تا روز قیامت بیاموخت که از هر بابش هزار باب گشوده میشد (این هزار هزار باب) تا آن پایه که دانش سررسیدن مرگها و بلاها و مطالب حق را فرا گرفتم"[۱۸]
امام صادق (ع) میفرماید: "جانشین امام، در دقیقه پایانی که از روح امام باقی مانده، به علم امام پیشین از خود آگاه میشود"[۱۹].[۲۰]
تصدیق رسول خدا (ص)
امیرالمؤمنین در علم به مقامی رسید که پیامبر آن را ستود و فرمود: "دانش گوارایت باد ای ابوالحسن! علم را مانند آب نوشیدی"[۲۱]. همچنین فرمود: "من شهر علم هستم و علی دروازه آن، هر کس جویای دانش است باید از درش وارد شود"[۲۲].
رسول خدا با آگاهی از نیازهای علمی آینده جامعه اسلامی، علوم خود را به کسی سپرد که پاسخگوی نیازهای امّت باشد. ابنعباس میگوید که رسول خدا (ص) میفرمود: "وقتی برای راز و نیاز با پروردگار آماده شدم، او با من سخن گفت و مناجات کرد، هر آنچه از جانب خداوند بزرگ آموختم، به علی تعلیم دادم، پس علی دروازه علم من است"[۲۳].
تصدیق پیامبر را نسبت به علم سرشار امیرالمؤمنین، امام حسین بن علی (ع) اینگونه نقل میفرماید: "وقتی آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۲۴] نازل شد، اصحاب از پیامبر خدا (ص) پرسیدند: مقصود از امام مبین تورات است یا انجیل یا قرآن؟ فرمود: هیچ کدام، سپس متوجّه پدرم شد و بیان داشت: این امامی است که خداوند مخزن وجودش را از دانش و علوم سرشار کرده است"[۲۵].[۲۶]
الهام از عالم غیب
یکی از راههای علم امام - که دقیقترین و عمیقترین دانشهای امام را تأمین میکرد - ارتباط با جهان غیب و الهام گرفتن است. امام علی بن موسی الرضا (ع) میفرماید: "هنگامی که به اراده الهی انسانی برای سرپرستی امور مردم برگزیده شود، خداوند به او سعه صدر عطا میکند، چشمههای حکمت را در قلبش ذخیره میکند و علم و دانش را از راه الهام به او میآموزاند، آنگاه دیگر از پاسخ هیچ مشکلی ناتوان نخواهد بود، خط مستقیم حق را به خوبی میشناسد، این شخصیت همان انسان معصوم است که از توفیقات و تأییدات ذات ربوبیّت برخوردار میگردد و لغزش و خطا به حریم وجود او راه ندارد"[۲۷].
موسی بن جعفر (ع) فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد (گذشته، آینده و حادث)، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده و علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد، این نوع علم افضل علم و دانش ما است؛ امّا پیامبری بعد از رسول اکرم (ص) ما نخواهد آمد"[۲۸].
در این حدیث علاوه بر الهام "در قلب" از القا "در گوش" که همان مقام تحدیث است و در مورد بعدی به آن اشاره میشود، سخن رفته است و برای آنکه مخاطب سخن گفتن فرشته را وحی نبوّت تلقّی نکند، اضافه فرموده که بعد از پیامبر اسلام، پیامبری نخواهد آمد[۲۹].
ارتباط با فرشتگان و روح القدس
از منابع علم امامان ارتباط آنها با فرشتگان است. البته نه به این معنی که آنها در زمره انبیاء بودند چرا که میدانیم با وفات پیامبر اسلام (ص) وحی رسالی پایان یافت بلکه آنان هم چون خضر نبی و ذوالقرنین و مریم (س) بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهی ارتباط داشتند و حقایقی از عالم دریافت میکردند[۳۰].
و از امام رضا (ع) نقل شده: «إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ يَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِلدَّلَالَةِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ»[۳۱].
امام باقر (ع) فرمود: «أَنَّ عَلِيّاً كَانَ مُحَدَّثاً» و هنگامی که از آن حضرت توضیح خواستند که چه کسی با او سخن میگفت؟ فرمود: « يُحَدِّثُهُ مَلَكٌ» و هنگامی که سؤال کردند آیا او پیامبر بود؟ دست خود را به علامت نفی و انکار تکان داد، سپس افزود: «كَصَاحِبِ سُلَيْمَانَ أَوْ كَصَاحِبِ مُوسَى أَوْ كَذِي الْقَرْنَيْنِ»[۳۲].
موضوع تحدیث و الهام به غیر انبیاء الهی هم در امتهای قبل و هم در اسلام حتی نزد اهل سنت هم یک امر مسلّم است[۳۳]. از اینجا به خوبی روشن میشود که "روح القدس" یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام انجام کارهای مهم یاری میدهد و البته به تفاوت مراتب اشخاص متفاوت است[۳۴].
حاصل کلام این که مجموع این جهات سه گانه ـ قرآن، علم وراثتی و تحدیث ـ به امام علم و آگاهی فراوانی میبخشد تا بتواند مأموریت خود را که همانا هدایت امت است به خوبی انجام دهد[۳۵].
امام باقر (ع) میفرماید: "اوصیا محدثاند. روحالقدس با آنها صحبت میکند، ولی او را نمیبینند حضرت علی (ع) بر روحالقدس عرضه میداشت، آنچه از او میپرسیدند در دل خود احساس میکرد که پاسخ صحیح است. جریان را نقل میکرد، همانگونه بود که فرموده بود"[۳۶]
ابیبصیر میگوید: درباره آیه: ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي﴾[۳۷] از امام صادق (ع) پرسیدم حضرت پاسخ دادند: "خلقی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است که با پیامبر اکرم (ص) بوده و با ائمه (ع) است و او از ملکوت است"[۳۸].
امام صادق (ع) میفرمایند: "ائمه (ع) مقام و منزلت پیغمبر (ص) را دارند ولی پیغمبر نیستند و آنچه از زنها برای پیغمبر (ص)حلال است (زیادتر از چهار زن دائم و زن موهوبه) برای ایشان حلال نیست ولی در غیر این مورد به منزلت رسول خدایند"[۳۹].[۴۰]
یکی از منابع علم امام ارتباط با عالم غیب به واسطه بعضی فرشتگان الهی است. این عمل را تحدیث و امام را "محدّث" مینامند. امام موسی کاظم (ع) فرمود: "امامان، دانشمندان، راستگویان، فهمانده شدگان و محدّثان است"[۴۱].
حسن بن عباس طیّ نامهای از امام رضا (ع) پرسید: "فرق میان رسول و نبی و امام چیست؟ حضرت پاسخ داد: رسول کسی است که جبرئیل بر او نازل میشود و او را میبیند و هم سخنانش را میشنود و با وحی الهی مرتبط است و گاهی هم در عالم رؤیا وحی را دریافت میکند، مانند رؤیای حضرت ابراهیم (ع)؛ امّا نبی گاهی سخن فرشته را میشنود و گاهی فرشته را میبیند، بیآنکه چیزی از او بشنود؛ امّا امام سخنان فرشته را میشنود بدون آنکه او را ببیند"[۴۲].
محمّد بن مسلم گوید: نزد امام صادق (ع) از محدّث سخن به میان آمد، فرمود: "محدّث کسی است که صدای فرشته را میشنود؛ امّا او را نمیبیند عرض کردم: فدایت شوم! از کجا تشخیص میدهد که کلام فرشته است؟ فرمود: به واسطه آرامش خاطر و وفاداری که در آن حال به وی عطا میشود میفهمد فرشته است".[۴۳].[۴۴]
مصحف حضرت زهرا (س)
امام صادق (ع) درباره مصحف مادرشان حضرت زهرا (س) میفرماید: "مصحفی است، سه برابر قرآنی که در دست شماست. به خدا حتی یک حرف قرآن هم در آن نیست"[۴۵].[۴۶]
جفر با علم انبیا و اوصیای گذشته
کتابها و صحف انبیا و امامان (ع) یکی از مجاری علوم ائمه (ع) است که در روایات به آنها اشاره شده است: امام صادق (ع) میفرماید: "همانا جفر نزد ماست، مردم چه میدانند جفر چیست؟ عرض کردم: جفر چیست؟ فرمودند: مخزنی است از چرم که علم انبیا و اوصیا و علم دانشمندان گذشته بنیاسرائیل در آن است"[۴۷].[۴۸]
منبع دیگری که مورد استفاده ائمه (ع) قرار میگرفت کتب و صحیفههایی بود که به آنان به ارث رسیده بود. امام صادق (ع) فرمود: "داوود پیامبر علم انبیای الهی را به ارث برد و آنگاه علم داوود از طریق ارث به سلیمان رسید و سپس از سلیمان به رسول اکرم محمّد (ص) منتقل گردید و ما از آن حضرت ارث بردیم، صحف ابراهیم و تورات موسی نزد ما است"[۴۹].
امیرالمؤمنین (ع) نقل میکند که پیامبر اکرم به من فرمود: "ای علی! آنچه برایت مطرح میکنم بنویس، پرسیدم: یا رسول الله! بیم داری فراموش کنم؟ فرمود: نه، زیرا از درگاه احدیّت تمنّا کردهام که تو را حافظ قرآن قرار دهد؛ امّا برای شرکای خود یعنی امامانی که از فرزندان تو هستند، ثبت کن، به برکت آنها است که بر امّت من باران نازل میشود و دعای مردم به اجابت میرسد. به خاطر آنها عذاب از امّت برداشته میشود و رحمت حقّ از آسمان فرود میآید، سپس به امام حسن (ع) اشاره کرد و فرمود: این است نخستین فرد آنها، آنگاه به امام حسین (ع) اشاره کرد و فرمود: این هم دوّمین نفر آنها است و دیگر امامانی که از فرزندان اویند"[۵۰].
امام صادق (ع) فرمود: "کتابها نزد علی (ع) بود و هنگامی که تصمیم گرفت به عراق مسافرت نماید، آن را نزد ام سلمه به امانت گذاشت، وقتی رحلت نمود، کتابها به امام حسن (ع) رسید، پس از ایشان به امام حسین (ع) منتقل شد و هنگام شهادت آن حضرت در اختیار علی بن الحسین قرار گرفت و بعد از آن به پدر من انتقال یافت"[۵۱] روایات در زمینه کتب و صحیفهها، نام و محتوای هر یک و خصوصیّات آنها فراوان است[۵۲].
جامعه
امام صادق (ع) در توضیح صحیفه جامعه میفرماید: "طوماریست به طول هفتاد ذراع، به املاء زبانی پیغمبر (ص) و دستخط علی (ع)، تمام حلال و حرام و همه احتیاجات دینی مردم، حتی جریمه خراش در آن موجود است"[۵۳].[۵۴]
منابع
پانویس
- ↑ مفید، الاختصاص، ص۲۸۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳.
- ↑ ر. ک: نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۶۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۷، ص۹۴
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۲.
- ↑ بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۱۶.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۴، ص۲۸۶.
- ↑ ضیایی، رحمتالله، مقاله «شیعه و سنت نبوی»، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۲۱.
- ↑ کافی، ج۱، ص ۲۳۹.
- ↑ کافی، ج۱، ص ۶۴.
- ↑ از جمله کسانی که این حدیث را در کتب خود نقل کردهاند حاکم نیشابوری در مستدرک، ابوبکر نیشابوری در تاریخ بغداد در مناقب امیرالمؤمنین (ع)، گنجی در کفایة الطالب، حموینی درفرائد السمطین، ذهبی در میزان الاعتدال، قندوزی در ینابیع الموده و نبهانی در الفتح الکبیر ر. ک: احقاق الحق، ج ۵، ص ۴۶۸-۵۰۱ و نیز ر. ک: کتاب فتح الملک العلی بصحه حیث باب مدینه العلم علی.
- ↑ وسائل الشعیة (آل بیت)، ج ۲۷، ص ۱۰۴.
- ↑ کافی، ج۱، ص ۵۳.
- ↑ «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ»؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱.
- ↑ «يَعْرِفُ الَّذِي بَعْدَ الْإِمَامِ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ فِي آخِرِ دَقِيقَةٍ تَبْقى مِنْ رُوحِهِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۷۸-۷۹.
- ↑ ذخائر العقبی، ص۷۸.
- ↑ مناقب خوارزمی، ص۴۰.
- ↑ ینابیع المودة، ص۶۹.
- ↑ «و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه۱۲.
- ↑ ینابیع المودة، ص۷۷.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۶۳-۶۴.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۶۴.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۶۵-۶۶.
- ↑ ر. ک: پیام قرآن، ج ۹، ص ۱۲۳.
- ↑ .عیون الأخبار الرضا (ع)، ج۱، ص ۲۱۳.
- ↑ کافی ج۱، ص ۲۷۱ باب ان الائمه محدثون و روایات دیگری در باب تحدیث و امداد روح القدس در کافی ج۱، ص ۲۷۰ تا ۲۷۲ آمده است.
- ↑ ر. ک: منابع اهل سنت مانند: صحیح بخاری، ج ۴، ص ۲۹۹: «حدثنا یحیی بن قزعه حدثنا ابراهیم بن سعد عن ابیه عن ابی سلمه عن ابی هریره رضی الله عنه قال قال رسول الله (ص) لقد کان فیما قبلکم من الامم محدثون فان یک فی امتی احد فانه عمر زاد زکریا بن ابی زائده عن سعد عن ابی سلمه عن ابی هریره قال قال النبی (ص) لقد کان فیمن کان قبلکم من بنی اسرائیل رجال یکلمون من غیر ان یکونوا انبیاء فان یکن من امتی منهم احد فعمر قال ابن عباس رضی الله عنهما من نبی و لا محدث». و قسطلانی در شرح بخاری مینویسد: «لقد کان فیما قبلکم من الامم محدثون». بتشدید الدال المهمله المفتوحه أی ملهمون او یلقی فی روعهم الشیء قبل الإعلام به فیکون کالذی حدثه غیره به او یجری الصواب علی لسانهم من غیر قصد،... فی الحقیقه و حینئذ فیرجع الی الالهام... ، و إذا ثبت أن هذا وجد فی غیر هذه الامه المفضوله فوجوده فی هذه الامه الفاضله أحری ارشاد الساری، ج۶، ص ۱۰۳.
- ↑ ر. ک: پیام قرآن، ج۹، ص ۱۲۴. و نیز ر. ک: علم امام، ص ۵۴.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۸۹-۹۴
- ↑ «إِنَّ الْأَوْصِيَاءَ مُحَدَّثُونَ يُحَدِّثُهُمْ رُوحُ الْقُدُسِ وَ لَا يَرَوْنَهُ وَ كَانَ عَلِيٌ (ع) يَعْرِضُ عَلَى رُوحِ الْقُدُسِ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ فَيُوجِسُ فِي نَفْسِهِ أَنْ قَدْ أَصَبْتَ بِالْجَوَابِ فَيُخْبَرُ فَيَكُونُ كَمَا قَالَ»؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۵۷.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ «خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هُوَ مَعَ الْأَئِمَّةِ وَ هُوَ مِنَ الْمَلَكُوتِ»؛ کافی، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بِمَنْزِلَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِلَّا أَنَّهُمْ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَا يَحِلُّ لِلنَّبِيِّ (ص) فَأَمَّا مَا خَلَا ذَلِكَ فَهُمْ فِيهِ بِمَنْزِلَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»کافی، ج۱، ص۲۷۰.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۸۰-۸۲.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۶۶.
- ↑ «مُصْحَفٌ فِيهِ مِثْلُ قُرْآنِكُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ اللَّهِ مَا فِيهِ مِنْ قُرْآنِكُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ»؛ کافی، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۷۹.
- ↑ «وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا الْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِيهِ عِلْمُ النَّبِيِّينَ وَ الْوَصِيِّينَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الَّذِينَ مَضَوْا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ»؛ کافی، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۸۰.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ ینابیع المودة، ص۲۲.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۶۶-۶۷.
- ↑ «صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِمْلَاءٌ مِنْ فَلْقِ فِيهِ وَ خَطَّهُ عَلِيٌّ (ع) بِيَمِينِهِ فِيهَا كُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ كُلُّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ النَّاسُ حَتَّى الْأَرْشُ فِي الْخَدْشِ»؛کافی، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۸۰.