←منشأ عصمت
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== منشأ عصمت == | == منشأ عصمت == | ||
{{اصلی|منشأ عصمت}} | {{اصلی|منشأ عصمت}} | ||
در مورد منشأ یا همان | در مورد منشأ یا همان [[موجبات عصمت]] دیدگاههای مختلفی از سوی [[متکلمان]] مطرح شده است: | ||
# '''دیدگاه اول: اسباب چهارگانه:''' قائلان این دیدگاه<ref>برای نمونه: رازی، فخرالدین، المحصل، ص۵۲۲؛ سیوری، فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۲۴۴.</ref> میگویند [[اجتماع]] چهار عنصر (سبب) موجب پیدایشِ صفت عصمت (لطف خفی) میشود: | # '''دیدگاه اول: اسباب چهارگانه:''' قائلان این دیدگاه<ref>برای نمونه: رازی، فخرالدین، المحصل، ص۵۲۲؛ سیوری، فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۲۴۴.</ref> میگویند [[اجتماع]] چهار عنصر (سبب) موجب پیدایشِ صفت [[عصمت]] ([[لطف]] خفی) میشود: | ||
## در نفس یا [[بدن | ## در نفس یا [[بدن مطهر معصوم]]، خاصیتی (عاملی/ عنصری) وجود دارد که اقتضا میکند [[ملکه]] مانع از [[فجور]] در او پدید آید. | ||
## [[علم]] و [[یقین]] نسبت به زیانها و [[مفاسد]] معاصی و فوائد [[طاعات]] در او حاصل است. | ## [[علم]] و [[یقین]] نسبت به [[زیانها]] و [[مفاسد]] [[معاصی]] و فوائد [[طاعات]] در او حاصل است. | ||
## [[وحی]] یا [[الهام]] مستمرّ به [[معصومان]]، [[بینش]] ایشان نسبت به [[حقیقت]] معاصی و طاعات را موکد و عمیق میسازد. | ## [[وحی]] یا [[الهام]] مستمرّ به [[معصومان]]، [[بینش]] ایشان نسبت به [[حقیقت]] معاصی و طاعات را موکد و عمیق میسازد. | ||
## توجه به اینکه در صورت [[ترک اولی]] و راجح، مورد مواخذه و [[سختگیری | ## توجه به اینکه در صورت [[ترک اولی]] و راجح، مورد مواخذه و [[سختگیری الهی]] قرار خواهد گرفت؛ به عبارت دیگر [[معصوم]] توجه به این امر دارد که: [[خداوند]] هیچ گونه [[اغماض]] و اهمالی در ترک اولی، درباره آنها روا نمیدارد<ref>حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۶۵.</ref>. | ||
# '''دیدگاه دوم: [[علم ویژه]]:''' بسیاری از [[اندیشوران | # '''دیدگاه دوم: [[علم ویژه]]:''' بسیاری از [[اندیشوران اسلامی]]، به ویژه در عصر کنونی علت و منشأ عصمت را نوعی خاصّ از علم و [[آگاهی]] میدانند<ref>طباطبائی، المیزان، ج ۲، ص۱۳۹ و ج ۱۱، ص۱۶۳؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۳، ص۱۵۹.</ref>. به این بیان که وجود علم [[قطعی]] و تام نسبت به [[خدای متعال]] و [[صفات جمال و جلال]] او و یا [[علم تامّ]] نسبت به حقیقت معاصی و طاعات در نفس معصومان، موجب پیدایش صفت عصمت در ایشان میگردد. | ||
# '''دیدگاه سوم: علم و [[اراده]]:''' برخی از [[اندیشمندان]] معاصر، عصمت را معلول علم و اراده معصومان دانستهاند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمدتقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)| آموزش عقاید]]، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان]]؛ [[احمد حسین شریفی]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۵۹-۵۱.</ref>. | # '''دیدگاه سوم: علم و [[اراده]]:''' برخی از [[اندیشمندان]] معاصر، عصمت را معلول علم و اراده معصومان دانستهاند<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمدتقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)| آموزش عقاید]]، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان]]؛ [[احمد حسین شریفی]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۵۹-۵۱.</ref>. | ||
# '''دیدگاه چهارم: اراده و انتخاب:''' برخی عصمت را زاییده | # '''دیدگاه چهارم: اراده و [[انتخاب]]:''' برخی عصمت را زاییده [[اراده قوی]] و [[حسن انتخاب]] میدانند. از نظر آنان عصمت پدیدهای است کاملا ارادی و اختیاری و [[اراده انسان]] در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کنندهای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه [[انسانها]] میتوانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[فلسفه وحی و نبوت (کتاب)|فلسفه وحی و نبوت]]، ص۲۱۸ -۲۱۰.</ref>. | ||
# '''دیدگاه پنجم: | # '''دیدگاه پنجم: [[تمامیّت عقل]]:''' برخی از حکمای [[الهی]]، تامّ و کامل بودن «[[قوّه عقل]]» را ریشه و منبع «[[عصمت]]» شمردهاند<ref>لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۱۲۸؛ جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۹. حکیم ملامهدی نراقی در این زمینه مینویسند: «قابل رتبه نبوّت کسی است که جمیع قوای طبیعیّه و حیوانیّه و نفسانیّه او، مطیع و منقاد و مقهور عقل او شده باشد و کسی که جمیع قوّتهای او تابع عقل او شوند، محال است که معصیت از او سرزند و صادر شود؛ زیرا که جمیع معاصی در نظر عقل قبیح است و هر که معصیتی از او صادر میشود تا یکی از قوّتهای او مثل قوّت غضبی یا قوّت شهوی یا غیرهما، بر عقل او غالب نشود، محال است که مرتکب معصیت شود. نراقی، ملامهدی، انیس الموحدین، ص۹۴.</ref>. برخی از معاصرین نیز بر همین عقیدهاند»<ref>جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۶-۲۳۱.</ref>. | ||
حاصل سخن اینکه استوارترین دیدگاه در باب «[[منشأ عصمت]]»، همان «[[علم خاص]]» است. عمدهترین مشکل دیدگاه سوم ([[علم]] و اراده)، این است که ظاهرا علم و اراده به عنوان مبادی فعل اختیاری، هم عرض و هم سطح تلقی شده است و الا اگر مقصود، اراده در طول علم باشد، تفاوت چندانی با دیدگاه دوم (علم خاص) ندارد. در خصوص دیدگاه برخی [[حکما]] ([[کمال عقل]]) نیز باید گفت: اگر گفتار ایشان دقیق و کامل تبیین گردد، مشخص خواهد شد که دیدگاه ایشان در عرض قول به منشأیت «[[ | حاصل سخن اینکه استوارترین دیدگاه در باب «[[منشأ عصمت]]»، همان «[[علم خاص]]» است. عمدهترین مشکل دیدگاه سوم ([[علم]] و [[اراده]])، این است که ظاهرا علم و اراده به عنوان مبادی فعل اختیاری، هم عرض و هم سطح تلقی شده است و الا اگر مقصود، اراده در طول علم باشد، تفاوت چندانی با دیدگاه دوم (علم خاص) ندارد. در خصوص دیدگاه برخی [[حکما]] ([[کمال عقل]]) نیز باید گفت: اگر گفتار ایشان دقیق و کامل تبیین گردد، مشخص خواهد شد که دیدگاه ایشان در عرض قول به منشأیت «علم خاص» نبوده است؛ چراکه «[[کمال عاقله]]» با «[[علم ویژه]]» تلازم وجودی دارد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی علی]]؛ [[واعظ حسینی، سید کریم]]، مقاله: منشأ عصمت، فصلنامه [[کلام اسلامی]]، ش ۹۰، ص۷۴-۵۰.</ref>. | ||
== شرطیت عصمت برای امامت == | == شرطیت عصمت برای امامت == |