فضیلت انتظار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دیندار]] دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد. | *'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دیندار]] دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد. | ||
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |
نسخهٔ ۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۸
مقدمه
- در یک بررسی کوتاه، روایاتی که سخن از انتظار گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشود:
- ۱. انتظار فرج به معنای عام: در این معنا، آموزههای دینی بر آن است تا افزون بر بیان فضیلت "گشایش عمومی" و امید به آینده، و سوق انسانها به این عرصه، نومیدی را نیز مورد نکوهش قرار داده، از ورود جوامع بشری به آن جلوگیری کند. اهتمام آموزههای اسلامی در بیان معنای عام انتظار و امید، تا بدان حد بوده که از آن با بلندترین عنوانها یاد نموده، ارزشهای شگفتآوری برای آن ذکر کرده است.
- برخی از این عنوانها بدین قرار است:
- الف) عبادت و بندگی: قرآن و اهل بیت(ع)، به ما میآموزند که هدف از آفرینش، بندگی خداوند است[۱]. رسول گرامی اسلام(ص) یکی از نمودهای این بندگی را انتظار گشایش دانسته، میفرماید: «"اِنْتِظَارُ اَلْفَرْجِ عِبَادَةٌ"»[۲]؛ انتظار فرج عبادت است. از آنجا که بیشتر عبادتها در شمار رفتار انسان است، میتوان نتیجه گرفت اینجا نیز مقصود از انتظار، مجموعه رفتاری خاص است.
- ب) برترین عبادت: برخی عبادتها بر برخی دیگر برتری دارد؛ ازاینرو انجام آن، افزون بر آن، که مورد تأکید آموزههای دینی است، از پاداش افزونتری نیز برخوردار است و نقش آن، در سازندگی انسان بیشتر است. رسول گرامی اسلام(ص) پس از آن که انتظار فرج را در زمره عبادتهای خداوند دانسته است، آن را یکی از برترین عبادتها برشمرده، میفرماید: «" اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ"»[۳]؛ برترین عبادت انتظار فرج است.
- ج) برترین کارها: گاهی آن را برترین کارهای امت پیامبر خاتم(ص) معرفی میکند. رسول گرامی اسلام(ص) در اینباره میفرماید: «" أَفْضَلُ أَعْمَالِ امتی انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "»[۴]؛ برترین کارهای امت من، انتظار فرج از جانب خداوند است.
- د) فرج بودن خود فرج: امروزه، از نظر دانش روانشناسی ثابت شده است امید داشتن، نقش بسیار مهمی در رفتارهای اجتماعی دارد. به بیان دیگر انتظار آیندهای روشن و درخشان، باعث میشود زندگی کنونی انسان نیز از روشنایی و پویایی برخوردار شود. در برخی روایات مربوط به انتظار فرج به این حقیقت ارزشمند، اینگونه اشاره شده است که خود انتظار فرج، نوعی فرج و گشایش است. در اینباره امام سجاد(ع) فرمود: «" انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرْجِ "»[۵]؛ انتظار گشایش، خود از بزرگترین گشایشها است.
- ه) برترین جهاد: در آموزههای دینی، جهاد و کوشش در راه خدا، یکی از مهمترین رفتارهای فردی و گروهی مسلمانان معرفی شده است. آیات فراوانی از قرآن و روایات بسیاری از معصومان(ع) به حقیقت این رفتار ارزشمند اشاره کرده است. درباره اهمیت انتظار فرج- افزون بر آنچه مورد اشاره قرار گرفت- به روایاتی بر میخوریم که بسی شگفتیآور است و آن، این که انتظار را فقط "جهاد" که "برترین جهاد" دانسته است. از این نوع روایات نیز به خوبی استفاده میشود انتظار، از نوع عمل است. رسول گرامی اسلام(ص) برترین جهاد بودن انتظار فرج را اینگونه بیان فرموده است: «"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ"»[۶]؛ برترین جهاد امت من انتظار گشایش است. در مقابل آموزههای بالا، یأس و ناامیدی از رحمت پروردگار، به شدت مذمت شده و در شمار گناهان بزرگ به حساب آمده است[۷].
- ۲. انتظار فرج به معنای خاص: در این معنا، انتظار به معنای چشم به راه بودن آیندهای با تمام ویژگیهای یک جامعه، مورد رضایت خداوندی است که یگانه مصداق آن دوران حاکمیت آخرین ذخیره الهی وجود مقدس حضرت ولی عصر(ع) است. برخی سخنان معصومان(ع) در اینباره اینگونه است: امام باقر(ع)- آنگاه که دین مورد رضایت خداوند را تعریف میکند- پس از شمردن اموری میفرماید: «"... وَ اَلتَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ اَلْوَرَعُ وَ اَلتَّوَاضُعُ وَ اِنْتِظَارُ قَائِمِنَا..."»[۸]؛... و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما.... امام صادق(ع) فرمود: «"عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ اَلرَّدِّ إِلَيْنَا وَ اِنْتِظَارُ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ، وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ"»[۹]؛ بر شما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و امر خودتان و فرج ما و فرج خودتان. از روایات انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) به دست میآید انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) نه فقط راه رسیدن به جامعه موعود است؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در انتظار راستین به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد انتظار خویش دست یابد یا دست نیابد. در اینباره شخصی از امام صادق(ع) پرسید: "چه میفرمایید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟" حضرت(ع) در پاسخ فرمود: «"هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ"»[۱۰]؛ او همانند کسی است که با حضرت قائم(ع) در خیمه او باشد". سپس کمی سکوت کرد و فرمود: "مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) در مبارزاتش همراه بوده است"[۱۱][۱۲].
فضیلت انتظار در موعودنامه
- در روایات، ارزش و فضیلت بسیاری برای "انتظار" شمرده شده است که برخی از آنها را میآوریم. پیامبر گرامی اسلام(ص) برترین عبادت را انتظار فرج میداند[۱۳]. و در جای دیگری میفرماید: برترین جهاد امت من انتظار فرج است[۱۴]. حضرت علی(ع) نیز فرمود: منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند، انتظار فرج است[۱۵]. امام صادق(ع) نیز فرمود: منتظر امر ما، به سان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد[۱۶]. در روایتی مرحوم مجلسی از امام صادق(ع) نقل میکند: هرکس که بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم(ع) در خیمهاش بوده باشد. پس حضرت چند لحظهای درنگ کرده، آنگاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا(ص) شهید شده باشد[۱۷]. و نیز در روایت دیگری میفرماید: بدانید کسی که منتظر ظهور حضرت مهدی(ع) باشد، پاداش کسی را دارد که شبها را برای انجام عبادت بیدار، و روزها روزهدار باشد[۱۸]. و در ضمن حدیث مفصلی آمده است که آن حضرت فرمود: هرکس منتظر امر ما باشد و بر ترس و آزاری که از دشمنان ما میبیند صبر کند، فردای قیامت با ما خواهد بود[۱۹]. پس انتظار، آدمی را متعهد میسازد که برای تحقق هدفهای اسلامی و آرمانهای انسانی، بدون هیچگونه ضعف و یأس، تلاش کند و به سوی مقاصد متعالی اسلام گام بردارد و پیوسته مقاوم و استوار، به وظایف دینی و اسلامی خود عمل نماید. از همین جهت است که "انتظار" در روایات، عبادت شمرده شده و از بهترین و با ارزشترین اعمال به شمار آمده است[۲۰].
فضیلت انتظار در چشم به راه
- در روایات اسلامی چنان مقام و منزلتی برای منتظران موعود شمرده شده است که گاه انسان را به تعجب وا میدارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند، از چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت شمرده شده است، راز این فضیلت را روشن میسازد. در اینجا به فضایلی اشاره میکنیم که برای منتظران حضرت بقیة الله الأعظم آوردهاند:
- امام سجاد (ع)، منتظران را برترین مردم همه روزگاران میشمارد: آن گروه از مردم عصر غیبتِ امام دوازدهم که امامت او را پذیرفتهاند و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران[۲۱].
- شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان - بر آنها درود باد - فرمود: "منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد"[۲۲].
- در همان کتاب، به نقل از امام صادق (ع) روایت دیگری به این شرح در فضیلت منتظران وارد شده است: خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش، چشم به راه ظهور او هستند و هنگام ظهورش، فرمانبردار او. آنان اولیای خدا هستند، همانها که نه ترسی برایشان هست و نه اندوهگین میشوند[۲۳].
- در روایت دیگری، مجلسی از امام صادق (ع) چنین نقل میکند: هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم (ع) در خیمهاش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظهای درنگ کرد و آن گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا میشهید شده باشد[۲۴]»[۲۵].
- ممکن است برای بسیاری این پرسش پیش آید که چرا انتظار چنین فضیلت برجستهای دارد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:
- انتظار، حلقه پیوند شیعه با امام معصوم: چنانکه میدانید، "ولایت" و "امامت"، رکن اساسی مکتب تشیع است. اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه شیعه، پذیرش ولایت معصومین (ع) و به طور کلی، تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همه فضیلتها و شرط اساسی پذیرش همه اعمال عبادی است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "انتظار" در زمان غیبت و حضور نداشتن ظاهری امام در جامعه، به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است. همین انتظار موجب میشود ارتباط شیعیان با امامشان، هر چند به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: انسان در عصر غیبت یا منتظر است یا گرفتار جاهلیت. ما در عصر غیبت، قسم سوم نداریم. یا مردم منتظران راستین ظهور ولی عصر (ع) اند یا اگر منتظر نشدند، در جاهلیت به سر میبرند[۲۶]. در روایتی که از امام سجاد (ع) نقل شده است، آن حضرت با پیش بینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم (ع)، کسانی را که در زمان غیبت، امامت این امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همه زمانها معرفی میکند. امام سجاد (ع)، دلیل این برتری را این میداند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در زمان غیبت انجام میدهند: غیبت دوازدهمین ولی خداوند صاحب عزت و جلال از سلسله جانشینان رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - و امامان پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند، برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و حضور نداشتن امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است. خداوند، مردم این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - جهاد میکنند. آنها مخلصان واقعی، شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی دین خدا در پنهان و آشکار هستند[۲۷]. بنابراین، اگر "انتظار" را از مکتب شیعه بگیریم، تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکتبها باقی نخواهد ماند. البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید داشتن به ظهور و قیام عدالتگستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم (ص)، همو که در حال حاضر، حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاریها است.
- انتظار، معیار ارزش انسانها: آرزوها و آمال انسانها، معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از کمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای خرد، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. آرزوها، انسان را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود. امام علی (ع) در همین زمینه میفرماید: "ارزش مرد به اندازه همت اوست"[۲۸]. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"[۲۹]. بدین ترتیب، میتوان گفت چون انسان منتظر، برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است. آرزوی نهایی انسان منتظر، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت (ع) بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاهشدن دست ستمکاران و مستکبران از جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای تاریخ تاکنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. به یقین، چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "منتظر" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند.
- انتظار، عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع: انتظار در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت، نقش مهمی دارد. اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست مییابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همه شرایط انتظار به شأن و منزلت مورد انتظار دین اسلام میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد.
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن فضایل بیشمار برای منتظران پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر اسلام، انسان منتظر از چنین مقام و مرتبه بلندی برخوردار است[۳۰].
پرسشهای وابسته
بخش نخست: فلسفه انتظار فصل اول: چیستی انتظار
- معنای انتظار
- ارکان و عناصر انتظار
- نقطه مقابل انتظار
- برداشتها از انتظار:
- ویژگی های انتظار راستین (ویژگیهای منتظران راستین):
- اقسام انتظار:
فصل دوم: ضرورت انتظار (وجوب انتظار)
- ضرورت عقلی انتظار (وجوب عقلی)
- ضرورت نقلی انتظار (وجوب نقلی)
- اهمیت و ارزش انتظار
- فضیلت انتظار (مقام و منزلت منتظران راستین)
فصل سوم: چرایی انتظار
فصل چهارم: انتظار در ادیان و ملل
بخش دوم: ابعاد و آثار انتظار فصل اول: ابعاد انتظار
- بعد فکری و اعتقادی انتظار
- بعد روحی و روانی انتظار
- بعد اخلاقی و رفتاری انتظار
- بعد سیاسی انتظار
- بعد اقتصادی انتظار
- بعد نظامی و انتظامی انتظار
فصل دوم: آثار و کارکردهای انتظار (فواید و برکات انتظار)
- آثار فردی انتظار
- آثار اجتماعی انتظار
- آثار تربیتی انتظار
- آثار فکری و اعتقادی انتظار
- آثار سیاسی انتظار
- آثار اقتصادی انتظار
- آثار نظامی انتظار
- آثار روانشناختی انتظار
- پیشگیری از بیماری روانی و کسب بهداشت و سلامت روانی
- رشد شخصیت
- رشد تجربههای معنوی
- رشد روحیه خودشکوفایی
- رشد روحیه هدفمندی
- رشد روحیه خلاقیت
- رشد روحیه و میل به فضائل اخلاقی
- رشد روحیه پرهیز از رذائل اخلاقی
- رشد روحیه خودمهارگری و خودکنترلی
- رشد روحیه صبر و استقامت
- رشد روحیه قانونمداری
- رشد روحیه سختکوشی و تلاش مضاعف
- رشد روحیه جهادی
- اصلاح سبک زندگی
- رشد روحیه مسئولیتپذیری اجتماعی
- رشد روحیه محبت و عشقورزی
- رشد روحیه ظلمستیزی
- رشد روحیه اصلاح اجتماعی
- رشد روحیه انسجام و همگرایی با جامعه
- انطابق سازنده با محیط
- نمادهای انتظار
بخش سوم: لوازم انتظار (وظایف منتظران راستین)
- شرایط انتظار
- وظایف عام منتظران
- شناخت امام مهدی
- تولی نسبت به امام مهدی
- تبری از دشمنان امام مهدی
- زیارت امام مهدی و به یاد او بودن
- دعا برای امام مهدی
- اقتدا به سنت و سیره امام مهدی در امور استحبابی
- انجام اعمال عبادی به نیابت از امام مهدی
- یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا
- وظایف خاص منتظران
- به دست آوردن ارکان انتظار راستین
- به دست آوردن ویژگیهای منتظران راستین
- وظایف الهی نسبت به ولایت با مؤمنان
- وظایف الهی نسبت به امت اسلامی
بخش چهارم: آسیبهای انتظار
بخش پنجم: سرانجام انتظار
منابع
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت
- مجتبی تونهای، موعودنامه
- شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه
- سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲
پانویس
- ↑ سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷؛ ر.ک: ترمذی، سنن، ج ۵، ص ۵۶۵.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۴
- ↑ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص ۳۷.
- ↑ ر.ک: سوره یوسف، آیه ۸۷.
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.
- ↑ کشی، محمد بن عمر، رجال کشی، ص ۱۳۸.
- ↑ برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۲۰۴-۲۰۷.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ کافی، ج ۲، ص ۲۲۲.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۷۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۳.
- ↑ بحارالأنوار ، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵، ح ۶.
- ↑ همان، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶، ح ۱۸.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۰.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، "امام زمان (ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی (ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
- ↑ همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۱-۵۵.