نص بر امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صورت' به 'صورت')
خط ۲۱: خط ۲۱:
#[[عصمت]] به معنای خاص، که [[برائت]] از [[گناهان]] صغیره و کبیره را می‌طلبد، امری [[باطنی]] است و تنها خداوندی که عالم به [[اسرار]] و بواطن [[قلوب]] است، به آن [[آگاه]] است و در نتیجه، [[بندگان]] [[قدرت]] شناسایی [[امام]] [[معصوم]] را ندارند؛
#[[عصمت]] به معنای خاص، که [[برائت]] از [[گناهان]] صغیره و کبیره را می‌طلبد، امری [[باطنی]] است و تنها خداوندی که عالم به [[اسرار]] و بواطن [[قلوب]] است، به آن [[آگاه]] است و در نتیجه، [[بندگان]] [[قدرت]] شناسایی [[امام]] [[معصوم]] را ندارند؛
#[[امام]] باید [[افضل امّت]] در [[کمالات]] [[توحیدی]] باشد و کمال و [[افضلیّت]] در [[ثواب]] و [[تقرّب به خداوند]] نیز امری [[باطنی]] است؛ خصوصاً که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ملاک [[فضیلت]] را اموری [[باطنی]] از قبیل [[تقوا]]، [[خشیت الهی]]، [[علم]]، [[عقل]] و [[معرفت به دین]] بیان فرموده است؛ چنان‌که [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عقل]] و رابطه آن با [[دین]] و [[معرفت]] فرمودند: {{متن حدیث| إِنَّمَا يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ}}<ref>تحف العقول (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ ه.ق)، ص۵۴.</ref>.
#[[امام]] باید [[افضل امّت]] در [[کمالات]] [[توحیدی]] باشد و کمال و [[افضلیّت]] در [[ثواب]] و [[تقرّب به خداوند]] نیز امری [[باطنی]] است؛ خصوصاً که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ملاک [[فضیلت]] را اموری [[باطنی]] از قبیل [[تقوا]]، [[خشیت الهی]]، [[علم]]، [[عقل]] و [[معرفت به دین]] بیان فرموده است؛ چنان‌که [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عقل]] و رابطه آن با [[دین]] و [[معرفت]] فرمودند: {{متن حدیث| إِنَّمَا يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ}}<ref>تحف العقول (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ ه.ق)، ص۵۴.</ref>.
*و چون تشخیص [[مراتب عقل]] و [[تقوی]] به [[علم الهی]] است، تنها [[خداوند]] می‌تواند [[افضل]] افراد [[امّت]] را در هر زمان تشخیص دهد و به [[امامت]] بر [[خلق]] [[منصوب]] نماید. این [[استدلال]]، درکلمات [[اهل‌بیت]]{{عم}} به [[صورت]] [[برهان]] و با بیان‌های مختلف [[تبیین]] شده است که در این جا تنها به یک مورد از آنها اشاره می‌گردد: {{متن حدیث|قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>}}<ref>معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه.ق.)، ص۱۳۲.</ref>.
*و چون تشخیص [[مراتب عقل]] و [[تقوی]] به [[علم الهی]] است، تنها [[خداوند]] می‌تواند [[افضل]] افراد [[امّت]] را در هر زمان تشخیص دهد و به [[امامت]] بر [[خلق]] [[منصوب]] نماید. این [[استدلال]]، درکلمات [[اهل‌بیت]]{{عم}} به صورت [[برهان]] و با بیان‌های مختلف [[تبیین]] شده است که در این جا تنها به یک مورد از آنها اشاره می‌گردد: {{متن حدیث|قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ}}<ref>«بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.</ref>}}<ref>معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه.ق.)، ص۱۳۲.</ref>.
*با توجه به مبانی [[عقلی]] که در [[برهان]] اشاره شد، بیان [[امام]]{{ع}} به چند نکته پیرامون [[عصمت]] [[مقام امامت]] اشاره دارد:
*با توجه به مبانی [[عقلی]] که در [[برهان]] اشاره شد، بیان [[امام]]{{ع}} به چند نکته پیرامون [[عصمت]] [[مقام امامت]] اشاره دارد:
#اعتصام از ریشه "ع‌ - ص‌ - م"، اشاره به ملازمت در تمسّک به چیزی دارد. با توجّه به آنکه [[حبل‌الله]] [[قرآن]] است، بنابراین [[معتصم به قرآن]] یعنی کسی که به طور کامل تسلّط بر [[قرآن]] داشته، ملازمت بر ظاهر و [[باطن]] [[کتاب الهی]] دارد. مصداق چنین مقامی، فردی است که از سوی [[خداوند]] [[آگاه]] به [[اسرارالهی]] و [[علوم غیبی]] است. بنابراین، چنین فردی نمی‌تواند به [[انتخاب مردم]] باشد؛ بلکه [[خداوند]] با [[تنصیص]] خود او را به [[مردم]] معرفی می‌نماید.
#اعتصام از ریشه "ع‌ - ص‌ - م"، اشاره به ملازمت در تمسّک به چیزی دارد. با توجّه به آنکه [[حبل‌الله]] [[قرآن]] است، بنابراین [[معتصم به قرآن]] یعنی کسی که به طور کامل تسلّط بر [[قرآن]] داشته، ملازمت بر ظاهر و [[باطن]] [[کتاب الهی]] دارد. مصداق چنین مقامی، فردی است که از سوی [[خداوند]] [[آگاه]] به [[اسرارالهی]] و [[علوم غیبی]] است. بنابراین، چنین فردی نمی‌تواند به [[انتخاب مردم]] باشد؛ بلکه [[خداوند]] با [[تنصیص]] خود او را به [[مردم]] معرفی می‌نماید.
خط ۳۶: خط ۳۶:
*بیان [[فاضل مقداد]] در این رابطه چنین است: {{عربی|علم من سيره النّبي{{صل}} كونه أشفق على الأمة من الوالد على الولد، و يؤيده قوله تعالي:{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. {{عربی|و لما كان شفقته عليهم في أشياء لا نسبه لها إلى الإمامة كوظائف الاستنجاء و غيرها، و كان إذا سافر عن المدينه يوما أو يومين يستخلف فيها من يقوم مقامه، فيلزم من هذه سيرته أن ینصّ لهم على ما هو أعم نفعاً و أعظم فائده و أشد احتياجاً إليه، و هو نصب إمام، و هو المطلوب}}<ref>اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۳-۲۱۵.</ref>.
*بیان [[فاضل مقداد]] در این رابطه چنین است: {{عربی|علم من سيره النّبي{{صل}} كونه أشفق على الأمة من الوالد على الولد، و يؤيده قوله تعالي:{{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. {{عربی|و لما كان شفقته عليهم في أشياء لا نسبه لها إلى الإمامة كوظائف الاستنجاء و غيرها، و كان إذا سافر عن المدينه يوما أو يومين يستخلف فيها من يقوم مقامه، فيلزم من هذه سيرته أن ینصّ لهم على ما هو أعم نفعاً و أعظم فائده و أشد احتياجاً إليه، و هو نصب إمام، و هو المطلوب}}<ref>اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۳-۲۱۵.</ref>.
===بیان [[علامه مجلسی]] پیرامون [[سیره نبوی]]{{صل}} در [[تنصیص]] [[امام]]===
===بیان [[علامه مجلسی]] پیرامون [[سیره نبوی]]{{صل}} در [[تنصیص]] [[امام]]===
*[[علامه مجلسی]] در تقریر این [[برهان]] چنین می‌گوید: [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} در زمان [[حیات]] خود بر آن بود که در هر امر گروهی، خواه در [[تبلیغ]] و یا [[جهاد]]، سرکرده یا [[فرماندهی]] [[تعیین]] می‌فرمود. ایشان در [[جنگ موته]] که فاصله منطقه [[نبرد]] با [[مدینه]] زیاد بود و امکان برقراری [[ارتباط]] با [[رسول خدا]]{{صل}} وجود نداشت، سه نفر را به ترتیب به عنوان [[فرمانده]] و [[جانشینان]] وی [[تعیین]] کردند تا در [[صورت]] [[شهادت]] هریک، [[سپاه]] بدون [[رهبر]] نماند. در این صورت، چگونه ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} برای گروهی اندک، [[رهبری]] را به صورت [[تنصیصی]] [[تعیین]] نماید، ولی برای کلّ [[امّت]] بعد از خود امامی را معین نفرماید؟! و یا تصریحاً راه و [[روش تعیین امام]] و [[رهبر]] را معلوم نکرده و در نتیجه، [[امّت]] را به حال خود واگذارده باشد<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۷.</ref>؟!<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۵.</ref>.
*[[علامه مجلسی]] در تقریر این [[برهان]] چنین می‌گوید: [[سیره رسول اکرم]]{{صل}} در زمان [[حیات]] خود بر آن بود که در هر امر گروهی، خواه در [[تبلیغ]] و یا [[جهاد]]، سرکرده یا [[فرماندهی]] [[تعیین]] می‌فرمود. ایشان در [[جنگ موته]] که فاصله منطقه [[نبرد]] با [[مدینه]] زیاد بود و امکان برقراری [[ارتباط]] با [[رسول خدا]]{{صل}} وجود نداشت، سه نفر را به ترتیب به عنوان [[فرمانده]] و [[جانشینان]] وی [[تعیین]] کردند تا در صورت [[شهادت]] هریک، [[سپاه]] بدون [[رهبر]] نماند. در این صورت، چگونه ممکن است که [[رسول خدا]]{{صل}} برای گروهی اندک، [[رهبری]] را به صورت [[تنصیصی]] [[تعیین]] نماید، ولی برای کلّ [[امّت]] بعد از خود امامی را معین نفرماید؟! و یا تصریحاً راه و [[روش تعیین امام]] و [[رهبر]] را معلوم نکرده و در نتیجه، [[امّت]] را به حال خود واگذارده باشد<ref>حق الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۷.</ref>؟!<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۲۱۵.</ref>.
===بیان [[ملا مهدی نراقی]]===
===بیان [[ملا مهدی نراقی]]===
*[[ملا مهدی نراقی]]، بعد از [[اثبات عصمت]] و [[افضلیّت امام]] بر همه افراد [[امّت]] بنا بر [[برهان لطف]]، تقریر دیگری از [[وجوب نصب امام]] از سوی [[پروردگار]] را بیان می‌دارد. در اینجا به [[دلیل]] شیوایی، عین عبارات ایشان را [[نقل]] می‌کنیم:
*[[ملا مهدی نراقی]]، بعد از [[اثبات عصمت]] و [[افضلیّت امام]] بر همه افراد [[امّت]] بنا بر [[برهان لطف]]، تقریر دیگری از [[وجوب نصب امام]] از سوی [[پروردگار]] را بیان می‌دارد. در اینجا به [[دلیل]] شیوایی، عین عبارات ایشان را [[نقل]] می‌کنیم:

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۴

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث نص بر امام است. "نص بر امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نص بر امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

بیان علامه مجلسی

  • علامه مجلسی، در ابتدا با بیانی عمومی و اجمالی ابراز می‌دارد: همه ادلّه وارده بر ضرورت نصب نبی، وجوب نصب امام را نیز ثابت می‌سازد. و از آنجا که به اجماع امّت، انتخاب نبی در اختیار مردم نیست، نصب وصیّ نبی - که نازل منزله اوست - نیز در اختیار مردم نیست؛ چنان‌که کفّار به رسول خدا(ص) می‌گفتند: چرا قرآن بر ما نازل نمی‌شود و یا فرشته وحی، آیات الهی را بر ما فرو نمی‌آورد﴿أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا[۱]، ﴿وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ[۲]
  • و خداوند به آنان پاسخ می‌دهد: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ[۳]
  • یعنی هر ظرفی استعداد قبول مظروفی متناسب با خود دارد و خداوند بر قلب مخلوقات خود آگاه‌تر است و قابلیّت‌های هرکس را به خوبی می‌شناسد. و با توجّه به اینکه شأن رسالت و امامت، از جهت ارتباط با عالم غیب یکی است، همان دلیل تنصیصی بودن رسالت، عیناً برای نصب امام از سوی خداوند نیز قابل ابراز است[۴][۵].

بیان فاضل مقداد

  1. عصمت به معنای خاص، که برائت از گناهان صغیره و کبیره را می‌طلبد، امری باطنی است و تنها خداوندی که عالم به اسرار و بواطن قلوب است، به آن آگاه است و در نتیجه، بندگان قدرت شناسایی امام معصوم را ندارند؛
  2. امام باید افضل امّت در کمالات توحیدی باشد و کمال و افضلیّت در ثواب و تقرّب به خداوند نیز امری باطنی است؛ خصوصاً که خداوند در قرآن، ملاک فضیلت را اموری باطنی از قبیل تقوا، خشیت الهی، علم، عقل و معرفت به دین بیان فرموده است؛ چنان‌که رسول خدا(ص) درباره عقل و رابطه آن با دین و معرفت فرمودند: « إِنَّمَا يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَهُ»[۷].
  • و چون تشخیص مراتب عقل و تقوی به علم الهی است، تنها خداوند می‌تواند افضل افراد امّت را در هر زمان تشخیص دهد و به امامت بر خلق منصوب نماید. این استدلال، درکلمات اهل‌بیت(ع) به صورت برهان و با بیان‌های مختلف تبیین شده است که در این جا تنها به یک مورد از آنها اشاره می‌گردد: «قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) قَالَ: الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ[۸]»[۹].
  • با توجه به مبانی عقلی که در برهان اشاره شد، بیان امام(ع) به چند نکته پیرامون عصمت مقام امامت اشاره دارد:
  1. اعتصام از ریشه "ع‌ - ص‌ - م"، اشاره به ملازمت در تمسّک به چیزی دارد. با توجّه به آنکه حبل‌الله قرآن است، بنابراین معتصم به قرآن یعنی کسی که به طور کامل تسلّط بر قرآن داشته، ملازمت بر ظاهر و باطن کتاب الهی دارد. مصداق چنین مقامی، فردی است که از سوی خداوند آگاه به اسرارالهی و علوم غیبی است. بنابراین، چنین فردی نمی‌تواند به انتخاب مردم باشد؛ بلکه خداوند با تنصیص خود او را به مردم معرفی می‌نماید.
  2. "حبل الله" حقیقتی ذو مراتب است که انسان را به عالی‌ترین مراتب قرب الهی می‌رساند. به این ترتیب، مصداق کامل معتصم به حبل الله (یعنی قرآن)، کسی است که به عالی‌ترین مرتبه قرآن نائل شده باشد. با توجه به آنکه حقیقت قرآن در لوح محفوظ و کتاب مکنون است، بنابراین امام باید از جمله افرادی باشد که از کتاب مکنون مطلع است؛ خداوند در قرآن این افراد را مطهرین به طهارت خود می‌داند[۱۰] و می‌فرماید: ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ[۱۱]
  • بنابراین:
  1. امام مطهر به طهارت الهی است.
  2. آگاه به اسرار غیب و کتاب مکنون و باطن قرآن می‌باشد. بدیهی است که چنین شخصیّتی، تنها با انتخاب و انتصاب خداوند به چنان مقام ارجمندی می‌رسد[۱۲].

بیان دیگری از فاضل مقداد

بیان علامه مجلسی پیرامون سیره نبوی(ص) در تنصیص امام

بیان ملا مهدی نراقی

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع نص بر امام


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «یا چنان که می‌پنداری، آسمان را پاره‌پاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۲-۹۳.
  2. «و هنگامی که نشانه‌ای (از سوی خداوند) نزدشان آید می‌گویند ما هرگز ایمان نمی‌آوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
  3. «خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
  4. حق الیقین (ط. اسلامیه، بی‌تا)، ص۳۸.
  5. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۱.
  6. اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.
  7. تحف العقول (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ ه.ق)، ص۵۴.
  8. «بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.
  9. معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه.ق.)، ص۱۳۲.
  10. برای مطالعه بیشتر ر.ک: برهان حبل الله، از براهین قرآنی همین مجموعه.
  11. «که این قرآنی ارجمند است در نوشته‌ای فرو پوشیده که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۷-۷۹.
  12. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۲۱۱-۲۱۳.
  13. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  14. «و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.
  15. «بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۶.
  16. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  17. اللوامع الإلهیه فی المباحث الکلامیه (ط. دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۲۲ ه.ق.)، ص۳۳۴.
  18. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۲۱۳-۲۱۵.
  19. حق الیقین (ط. اسلامیه)، ص۳۷.
  20. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۲۱۵.
  21. أنیس الموحّدین (ط. الزهراء، ۱۳۶۹ ه.ش)، ص۱۴۶.
  22. فیاض‌بخش، محمد تقی و محسنی، فرید، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص:۲۱۶.

الگو:امامت‌شناسی