امام حسن مجتبی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
==[[تولد امام حسن]]{{ع}}==
==[[تولد امام حسن]]{{ع}}==
*[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[چهارمین امام]] از [[چهارده معصوم]]{{ع}} و پیشوای دوم [[مسلمانان]] است که  در [[سال سوم هجری]] در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد. پدرش [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} و مادرش [[فاطمه زهرا]]{{س}} بود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۷.</ref>. [[القاب]] فراوانی همانند [[تقی]]، [[زکی]]، [[سبط]]، [[سید]] و مجتبی<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۸.</ref> به ایشان نسبت داده‌اند که مشهورترین آنها نزد [[ایرانیان]] [[لقب]] "مجتبی" است<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خود در گوش او [[اذان]] گفت و برایش [[عقیقه]] کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۸.</ref> و  با [[الهام الهی]] نام او را [[حسن]] نامید. نام [[حسن]] برگرفته از نام پسر [[هارون]] یعنی "شبر"، نامی از نام‌های بهشتی است که پیش از [[اسلام]] سابقه‌ای نداشته است. [[امام مجتبی]]{{ع}} از نظر ظاهری شباهت زیادی به [[پیامبر خاتم]]{{صل}} داشت. ایشان قامتی متوسط و محاسنی بلند داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۷.</ref>.
*[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} [[چهارمین امام]] از [[چهارده معصوم]]{{ع}} و پیشوای دوم [[مسلمانان]] است که  در [[سال سوم هجری]] در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد. پدرش [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} و مادرش [[فاطمه زهرا]]{{س}} بود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۷.</ref>. [[القاب]] فراوانی همانند [[تقی]]، [[زکی]]، [[سبط]]، [[سید]] و مجتبی<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۸.</ref> به ایشان نسبت داده‌اند که مشهورترین آنها نزد [[ایرانیان]] [[لقب]] "مجتبی" است<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خود در گوش او [[اذان]] گفت و برایش [[عقیقه]] کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۹۸.</ref> و  با [[الهام الهی]] نام او را [[حسن]] نامید. نام [[حسن]] برگرفته از نام پسر [[هارون]] یعنی "شبر"، نامی از نام‌های بهشتی است که پیش از [[اسلام]] سابقه‌ای نداشته است. [[امام مجتبی]]{{ع}} از نظر ظاهری شباهت زیادی به [[پیامبر خاتم]]{{صل}} داشت. ایشان قامتی متوسط و محاسنی بلند داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۷.</ref>.
==[[برترین]] [[نسب]]==
*[[امام حسن مجتبی]] و برادرش، [[امام حسین]]{{عم}}، فضیلت‌هایی دارند که دیگران از آنها بی‌بهره‌اند؛ زیرا ایشان دو [[سبط]] و دو [[ریحانه]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[بهترین]] [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند. جد ایشان، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[پدر]] بزرگوارشان، [[علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم]] و [[مادر]] [[اطهر]] ایشان، [[فاطمه]] [[بتول]]، دختر [[حضرت محمد]]{{صل}}، [[سرور]] [[زنان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۸۴.</ref>.
*[[نقل]] شده است، روزی [[معاویه بن ابی‌سفیان]] به [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} گفت: "بالای [[منبر]] برو و ما را [[موعظه]] کن!" [[امام حسن]]{{ع}} برخاست و پس از اینکه بر فراز [[منبر]] رفت و [[حمد]] و ثنای خدای را به جای آورد، فرمود: "ای [[مردم]]! هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد، و هر کس که مرا نمی‌شناسد، من، [[حسن بن علی بن ابی‌طالب]] می‌باشم؛ من، پسر [[برترین]] [[زنان]] عالم، [[فاطمه]] دختر [[پیامبر اسلام]] هستم؛ من، پسر [[بهترین]] [[خلق]] [[خدا]] می‌باشم؛ من، پسر [[رسول خدا]] هستم؛ من، [[فرزند]] صاحب [[فضائل]] و [[مناقب]] می‌باشم؛ من، پسر صاحب [[معجزات]] و دلائل می‌باشم؛ من، [[فرزند]] [[امیرالمؤمنین]] [[علی بن ابی‌طالب]] هستم؛ من، آن کسی می‌باشم که حقم از دست رفته است؛ من و برادرم [[حسین]]، دو [[سرور]] بزرگ [[جوانان اهل بهشت]] می‌باشیم؛ من، پسر [[رکن و مقام]]، [[فرزند]] [[مکه]] و [[منی]]، پسر مشعر و [[عرفات]] هستم".
*[[معاویه]] چون اوضاع را مناسب حال خود ندید، برای اخلال در [[سخنرانی]] [[حضرت]] سؤال [[انحرافی]] مطرح کرد و [[امام حسن]]{{ع}} نیز پس از پاسخ به سؤال او به سخن خویش ادامه داده، فرمود: "من، پسر پیشوای [[خلق]] خدایم؛ من، پسر [[محمد]] مصطفایم". [[معاویه]] از [[بیم]] آن‌که سخنان آن [[حضرت]] موجب [[شورش]] [[مردم]] علیه او و [[آشوب]] در [[حکومت]] وی شود، گفت: "یا ابامحمد! فرود آی! همین مقدار کافی است"<ref>الامالی، شیخ صدوق (ترجمه: کمره‌ای)، ص۱۷۹، مجلس سی و سوم:</ref>.
*همچنین در [[جنگ جمل]]، [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[محمد بن حنفیه]] را خواست و نیزه خود را به او داد و فرمود: "با این نیزه به [[جنگ]] برو و شتر [[عایشه]] را پی کن!" وقتی [[محمد بن حنفیه]] به میدان [[جنگ]] رفت، گروهی از [[لشکریان]] [[عایشه]] که از [[قبیله]] بنوضبه بودند، حمله [[محمد بن حنفیه]] را دفع کرده؛ [[مانع]] کار وی شدند. وقتی [[محمد]] با [[ناامیدی]] به سوی پدرش باز می‌گشت، [[امام حسن]]{{ع}} نیزه را از او گرفت و به میدان [[نبرد]] رفته، ضربه‌ای به شتر [[عایشه]] زد و بازگشت. هنگامی که [[امام حسن]] نزد [[امیرالمؤمنین]] بازگشت، [[ابن حنفیه]] اثر [[خون]] را در نوک نیزه [[امام حسن]]{{ع}} دید و از اینکه نتوانسته بود [[مأموریت]] [[پدر]] را انجام دهد، خجلت زده شد. پس [[امام علی]]{{ع}} به [[محمد بن حنفیه]] فرمود: "نگران نباش! زیرا [[حسن]] پسر [[پیامبر اسلام]] است و تو پسر [[علی]] هستی (و مسلماً [[مقام]] پسر [[پیامبر]] از هر نظر از پسر [[علی]] بالاتر است)"<ref>مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۲۱.</ref>.
*[[نقل]] شده است، روزی [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} هنگام [[طواف]] [[کعبه]] شنید که مردی می‌گوید: این آقا پسر [[فاطمه]] زهراست؛ [[امام مجتبی]]{{ع}} به وی فرمود: "بگو پسر [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} است؛ زیرا پدرم از مادرم بهتر است"<ref>بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۵ (به نقل از مناقب ابن شهر آشوب).</ref>.
*[[اندیشمندان]] [[فرهیخته]] توجه دارند که موضع‌گیری [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} درباره سخنان این شخص و انتساب خود به [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به این [[دلیل]] بوده که این‌گونه سخنان را کسانی می‌گفتند که می‌خواستند از این راه [[مقام]] [[امام امیرالمؤمنین]] [[علی]]{{ع}} را پایین آورند و البته چنین [[تبلیغات سوء]] را حزب [[بنی‌امیه]] به سرکردگی [[دشمن]] دیرینش، [[معاویه بن ابی‌سفیان]] که بردگان [[آزاد]] شده دیروز<ref>در روز [[فتح مکه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[ابوسفیان]] و [[خاندان]] او و قریشیانی که تا آن زمان [[اسلام]] نیاورده و از [[پیروی]] [[مسلمانان]] در [[هراس]] بودند، فرمود: {{متن حدیث|أَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ}}.
[[تقی الدین مقریزی]] در امتاع الاسماع، ج ۱، ص۳۹۱. [[نقل]] کرده است: [[اسلام]] [[قریش]] و البیعة و جاءته [[قریش]] فأسلموا طوعا و کرها و قالوا: یا [[رسول الله]] اصنع بنا صنع أخ [[کریم]]، فقال «انتم الطلقاء!» و قال: «مثلی و مثلکم کما قال [[یوسف]] لإخوته: {{متن قرآن|لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}«امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربان‌ترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه. ثم اجتمعوا لمبایعته، فجلس [[علی]] الصفا، و جلس [[عمر بن الخطاب]] أسفل مجلسه یأخذ [[علی]] [[الناس]]، فبایعوا [[علی]] السمع و الطاعة لله و لرسوله{{صل}} فیما استطاعو، فقال «لا هجرة بعد الفتح». و نیز [[ملا علی قاری]] در شرح الشفا، ج۱، ص۲۵۳ [[نقل]] می‌کند: و لکم اموالکم قال: فخرجوا کأنما نشروا من القبور فدخلوا فی الاسلام (و قال [[أنس]]) کما رواه مسلم و أبوداود و الترمذی و النسائی.</ref> و [[پادشاهان]] آن روز بودند، انجام می‌دادند، تا [[جایگاه]] والای [[علی]]{{ع}} در [[جامعه]] [[تضعیف]] شود. لذا [[امام حسن]]{{ع}} به مقابله با آن [[تبلیغات]] [[مسموم]] و سخنان نابخردانه برخاسته، سخنانی را که نشانه [[عظمت]] و [[جایگاه]] والا و یگانه [[امام علی]]{{ع}} بود، بیان می‌فرمود، و البته به [[افتخار]] [[فرزندی]] یگانه بانوی [[اسلام]]، [[حضرت فاطمه زهرا]]{{ع}} نیز بارها اشاره می‌فرمود و به آن می‌بالید.
*[[نقل]] شده است، روزی نزد [[هارون الرشید]] از [[صفات]] [[امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} [[سخن]] گفته شد و [[هارون]] از پدرانش روایاتی را [[نقل]] کرد؛ مانند [[روایت]] [[عبدالله بن عباس]] که می‌گوید: ما نزد [[رسول خدا]] بودیم که [[فاطمه زهرا]]{{ع}} گریان به نزد ما وارد شد. آن [[حضرت]] از سبب [[گریه]] ایشان پرسید؛ [[فاطمه]]{{س}} در پاسخ گفت: "یا [[رسول‌الله]]، [[حسن]] و [[حسین]]، مدتی است از [[خانه]] بیرون رفته و هنوز باز نگشته‌اند"؛
*[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[گریه]] مکن که [[حق]] - جل و علا - ایشان را [[آفریده]] و به ایشان رحیم‌تر است". *سپس برای [[سلامتی]] ایشان [[دعا]] کرد و از [[خداوند متعال]] محافظت ایشان را خواستار شد. در این هنگام، [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: "ای [[محمد]]! [[غم]] مخور و [[اندوه]] مبر که ایشان فاضلان در [[دنیا]] و آخرت‌اند و پدرشان از ایشان بهتر ست، و ایشان در حظیره [[بنی النجار]] در خواب‌اند. و [[حق سبحانه و تعالی]] فرشته‌ای برای [[حفظ]] ایشان به آنجا فرستاده است".
*[[ابن عباس]] می‌گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} برخاست و ما نیز با وی برخاستیم و به حظیره بنی نجار آمدیم و دیدیم که [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[دست]] در گردن یکدیگر کرده و خوابیده‌اند و [[فرشته]] به یک بال خود ایشان را پوشانیده است. [[پیامبر]]{{صل}} [[امام حسن]]{{ع}} را برداشت و آن [[فرشته]] [[امام حسین]]{{ع}} را و [[مردم]] چنین می‌دیدند که آن [[حضرت]] هر دو را برداشته است. پس [[ابوبکر]] و [[ابوایوب انصاری]] گفتند: "یا [[رسول‌الله]]! اجازه دهید یکی از این دو [[کودک]] را ما برداریم"؛
*فرمود: "با ایشان کاری نداشته باشید؛ ایشان فاضلان در [[دنیا]] و آخرت‌اند و پدرشان از ایشان بهتر است"<ref>قابل تأمل و توجه است که رسول خدا{{صل}} در پاسخ ابوبکر و ابوایوب که خواسته بودند یکی از آن دو سرور را به دوش بگیرند، می‌فرماید: «ایشان فاضلان در دنیا و آخرت‌اند» و نیز در ادامه می‌فرماید: «پدرشان از ایشان بهتر است». حکیمانه نیست که پاسخ به سؤالی، در ظاهر با آن سنخیت نداشته باشد، در حالی ‌که پاسخ‌ دهنده، شخص پیامبر اکرم{{صل}} است؛ در نتیجه، پاسخ آن حضرت بسیار هوشمندانه بوده است و انگیزه‌های درخواست ایشان و نیز سنخیت نداشتن امام حسن و امام حسین{{عم}} و پدر گرانقدرشان، را با آن دو نفر نشان می‌دهد.</ref>. بعد از آن فرمود: "[[سوگند]] به [[خدا]]! امروز [[شرف]] و [[بزرگواری]] و [[جایگاه]] ایشان را به خاطر اینکه [[خداوند]] فرموده است، برای شما بیان می‌کنم". پس از آن، خطبه‌ای خواند و فرمود: "ای [[مردم]]! آیا شما را به [[بهترین]] [[مردم]] از نظر جد و [[جده]] خبر کنم؟"
*گفتند: "بلی یا [[رسول‌الله]]!"
*فرمود: "[[حسن]] و حسین‌اند که [[پدر]] ایشان، [[علی بن ابی‌طالب]] و مادرشان، [[فاطمه]] بنت [[محمد]] است؛ آیا شما را به [[بهترین]] [[مردم]] از نظر عمو و عمه خبر کنم؟"
*گفتند: "بلی یا [[رسول‌الله]]!"
*فرمود: "[[حسن]] و حسین‌اند که عموی ایشان، [[جعفر بن ابی‌طالب]] و عمه ایشان، [[ام هانی بنت ابوطالب]] است. ای [[مردم]]! آیا شما را به [[بهترین]] [[مردم]] از نظر دایی و خاله خبر کنم؟"
*گفتند: بلی "یا [[رسول‌الله]]{{صل}}!
*فرمود: "[[حسن]] و [[حسین]]، که دایی ایشان، [[قاسم]]، پسر [[رسول]] خداست و خاله ایشان، [[زینب]]، دختر [[رسول]] خداست؛ بدانید و [[آگاه]] باشید که [[پدر]] و [[مادر]] و جد و [[جده]] و دایی و خاله و عمو و عمه و خود ایشان در بهشت‌اند و کسی که ایشان را و [[دوستدار]] ایشان را [[دوست]] بدارد، در [[بهشت]] است"<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۹۲-۹۴. (با اندکی تغییر).</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۲۸-۳۲.</ref>.
==[[نامگذاری امام حسن]]{{ع}}==
*[[امیر المؤمنین]]{{ع}} می‌فرمایند: "چون ولادت [[حسن بن علی]]{{ع}} نزدیک شد، [[رسول خدا]]{{صل}} به [[اسماء بنت عمیس]] و [[ام سلمه]] فرمود آنجا حاضر شوند و چون [[فرزند]]، متولد شد، [[اذان]] در گوش راست و اقامه در گوش چپ بگویند که نسبت به هر کس این کار را انجام دهند، از [[شر]] [[شیطان]] محفوظ خواهد ماند و چون او را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آوردند، به جای اولین شیر، آب دهان [[مبارک]] در دهان وی انداخت و فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُعِيذُهُ بِكَ وَ وُلْدَهُ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۹۴-۹۵.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۲.</ref>.
==[[اصلاح]] [[نقل]] [[تاریخی]]==
*از [[روایات]] و نقل‌ها به دست می‌آید که [[اسماء بنت عمیس]]<ref>برای اطلاع از شرح حال این بانوی بزرگوار مسلمان،  ر.ک: دائرة المعارف صحابه پیامبر اعظم{{صل}}، ج۳، ص:۳۱۲. </ref>، [[همسر]] [[جعفر بن ابی طالب]] [[طیار]]<ref> برای اطلاع از شرح حال این شخصیت بزرگوار و مجاهد صدر اسلام،  ر.ک: دائرة المعارف صحابه پیامبر اعظم{{صل}}، ج۲، ص:۱۲۹. </ref> [[رضوان]] [[الله]] علیه به هنگام [[ازدواج امام علی]]{{ع}} و [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} و [[تولد]] و نامگذاری اولین نوزاد [[خاندان رسالت]]، [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} حضور داشته است، ولی پژوهش‌های صورت گرفته [[تاریخی]] خلاف این موضوع را ثابت می‌کند و [[اندیشمند]] گرانمایه، [[اربلی]] در [[کشف]] الغمه و [[آیت الله]] استاد [[محمد هادی یوسفی غروی]] در موسوعة التاریخ الاسلامی به این مطلب اشاره کرده‌اند.
*[[ابن ابوالفتح اربلی]] در این باره می‌نویسد: [[روایات]] بسیاری بر این مطلب تأکید دارند که [[اسماء بنت عمیس]] در [[شب]] زفاف [[فاطمه]]{{س}} حاضر بوده و این، در حالی است که [[اسماء بنت عمیس]] به همراه شوهرش، [[حضرت]] [[جعفر بن ابی طالب]] که [[سرپرستی]] [[مهاجران به حبشه]] را به عهده داشت، در [[حبشه]] بوده است و به همراه وی در [[سال ششم هجری]] به [[مدینه]] بازگشتند و بر این اساس، این بانوی بزرگوار هنگام [[ازدواج علی]] و [[فاطمه]] که در ذی الحجه [[سال دوم هجری]] صورت گرفت، در [[مدینه]] نبوده است و زنی که در [[ازدواج]] حضور داشته، [[خواهر]] وی، [[سلمی بنت عمیس]]، [[همسر]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] بوده است.
*[[اربلی]] در پاسخ این [[پرسش]] که چرا در منابع و مصادر چنین خطایی صورت گرفته است، می‌گوید: شاید چون [[اسماء بنت عمیس]] نزد [[راویان حدیث]] نسبت به خواهرش [[شهرت]] بیشتری داشته است، لذا این مسئله از وی [[روایت]] کرده‌اند و یا اینکه یک [[راوی]] در [[نقل]] مطلب، [[اشتباه]] کرده است و دیگران نیز از وی کرده‌اند<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۳۶۶-۳۶۷. </ref>
*استاد [[یوسفی غروی]] در این باره می‌فرمایند: از [[تاریخ]] [[وفات]] [[فاطمه بنت اسد]] ([[سال چهارم هجری]]) به دست می‌آید که وی بعد از [[تولد امام حسن]]{{ع}} از [[دنیا]] رفته است ولی در زمان [[ازدواج]] [[فاطمه]]{{س}} و نیز میلاد [[امام حسن]]{{ع}} از او یادی نشده و به جای او از [[اسماء بنت عمیس]] یاد شده است و این نام نیز تصحیف شده نام [[اسماء بنت یزید بن سکن انصاری]]، قابله و خطّابه معروف (خواستگاری کننده [[زنان]])<ref>در گذشته، زنانی بودند که واسطه ازدواج می‌شدند و به ایشان «خطابه» گفته می‌شد.</ref> [[مدینه]] بوده و این، [[دلیل]] [[اشتباه]] [[راویان حدیث]] است؛ زیرا در آن زمان، [[اسماء بنت عمیس]] به همراه همسرش به [[حبشه]] [[هجرت]] کرده بود و آنها در [[سال ششم هجری]] (یعنی سه سال پس از [[تولد امام حسن]]{{ع}}) به [[مدینه]] بازگشتند<ref>موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۲، ص۲۱۲- ۲۱۷.</ref>.
*[[جابر بن عبدالله]] می‌گوید: پس از [[تولد امام حسن]]{{ع}}، مادرش، [[حضرت زهرا]]{{ع}} به [[علی]]{{ع}} فرمود: "برای مولود جدید نامی [[انتخاب]] کن". [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}فرمود: "من در این کار از [[رسول خدا]] پیشی نمی‌گیرم؛ پس به [[رسول خدا]]{{صل}} گفتند که برای آن نوزاد نامی [[انتخاب]] کند؛ [[پیامبراکرم]]{{صل}} در پاسخ ایشان فرمود: "من منتظرم تا [[خداوند متعال]] [[دستور]] نامگذاری او را بدهد"؛ پس [[خداوند متعال]] به [[جبرئیل]] [[وحی]] فرمود: "برای [[محمد]]{{صل}} [[فرزندی]] متولد شده است؛ اکنون در نزد او حاضر شو و [[تولد]] فرزندش را به وی تبریک بگو و به [[محمد]]{{صل}} اطلاع بده که [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} نسبت به تو مانند [[هارون]] به [[موسی]]{{عم}} است؛ اکنون مولود جدید خود را به نام [[فرزند]] [[هارون]] بنام؛" پس از این [[فرمان]]، [[جبرئیل]] از سوی [[خداوند]] برای [[پیامبر]]{{صل}} [[پیام]] آورد و گفت: "نام [[فرزند علی]] را نام [[فرزند]] [[هارون]] قرار بده!".
*[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "نام [[فرزند]] [[هارون]] چه بود؟"
*[[جبرئیل]] گفت: "وی شبر نام داشته است"؛
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "زبان من [[عربی]] است"؛
*[[جبرئیل]] گفت: "فرزندت را "[[حسن]]" نام بگذار"<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۵-۲۶.</ref>.
*[[ابوداود عمر بن سعد حفری]] به [[سند]] خود گفته است: چون [[فاطمه]]{{س}}، [[حسن بن علی]]{{ع}} را به [[دنیا]] آورد، [[رسول خدا]]{{صل}} در گوش [[حسن]]{{ع}} [[اذان]] گفت. [[قبیصه]] و [[ابوالمنذر]] گفته‌اند که [[پیامبر]]{{صل}} در گوش [[حسن]]{{ع}} [[نماز]] خواند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۲-۳.</ref>.
*[[اربلی]] از [[کتاب]] [[فردوس]] [[نقل]] کرده است که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "من مأمورم که نام این پسر را [[حسن]] بگذارم"<ref>کشف الغمه، ابن ابی‌الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۹۵.</ref>. و همو از [[سلمان فارسی]] [[روایت]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "[[هارون]] [[نبی]] دو پسر خود را شبر و [[شبیر]] نام نهاد و من دو پسر خود را [[حسن]] و [[حسین]] نامیدم که همان نام [[عربی]] [[فرزندان]] [[هارون]] است"<ref>کشف الغمه، ابن ابی‌الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۹۵؛ {{متن حدیث|رُوِيَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحَسَنَ{{ع}} قَالَتْ لِعَلِيٍّ: سَمِّهِ! فَقَالَ: مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}}. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ. فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَى جَبْرَئِيلَ{{ع}} أَنَّهُ قَدْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابْنٌ فَاذْهَبْ إِلَيْهِ وَ هَنِّئْهُ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ. فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَهَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى جَلَّ جَلَالُهُ؛ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَأْمُرُكَ أَنْ تُسَمِّيَهُ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ؛ قَالَ: وَ مَا كَانَ اسْمُهُ؟ قَالَ: شَبَّرَ؛ قَالَ: لسان [لِسَانِي‏] عَرَبِيٌّ؛ فَقَالَ: سَمِّهِ الْحَسَنَ. فَسَمَّاهُ الْحَسَنَ}}؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۲۱۰.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۳-۳۵.</ref>.
==[[کنیه]] و [[القاب امام حسن]]{{ع}}==
*[[کنیه]] آن [[حضرت]] [[ابومحمد]] است اما برای حضرتش [[القاب]] فراوانی [[نقل]] کرده‌اند، مانند: [[تقی]]، طیب، [[زکی]]، [[سید]]، [[سبط]] و ولی. البته [[برترین]] آنها از نظر رتبه، "[[سید]]" است؛ چرا که [[رسول خدا]]{{صل}} این [[لقب]] را به او [[عنایت]] کرده و او را به آن [[وصف]] کرده است. در [[حدیثی]] آمده است، [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ}}؛ همچنین گفته‌اند، [[القاب]] آن [[حضرت]]؛ [[وزیر]]، [[تقی]]، قایم، طیب، [[حجت]]، [[سید]]، [[سبط]] و ولی است<ref>کشف الغمه، ابن ابی‌الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۸۷.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۵.</ref>.
==[[سیمای ظاهری امام حسن]]{{ع}}==
*[[حضرت امام حسن مجتبی]]{{ع}} از نظر [[سیمای ظاهری]] و چهره خود شبیه‌ترین [[مردم]] به جد مکرمش، [[رسول خدا]]{{صل}} بود و در این باره مؤرخان و [[محدثان]] و به خصوص [[محمد بن اسماعیل بخاری]] در صحیح خود و [[دولابی]] در الذریة الطاهرة و دیگران روایاتی را [[نقل]] کرده‌اند. [[ابن سعد]] نیز در الطبقات الکبری [[نقل]] می‌کند که از [[ابوجحیفه]]<ref>وهب بن عبدالله سوائی، معروف به ابوجحیفه، از اصحاب پیامبر و امیرالمؤمنین علی{{ع}} بود که در سال ۷۴ هجری درگذشت. (تقریب التهذیب، ابن حجر، ج۲، ص۲۹۲).</ref> پرسیده شد: آیا [[پیامبر]]{{صل}} را دیده‌ای؟ گفت: آری؛ همانندترین [[مردم]] به او [[حسن بن علی]]{{ع}} بود<ref>الذریة الطاهره، دولابی، ص۲۰؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۱۰.</ref>.
*[[ابوداود]]، [[عمر بن سعد حفری]] از [[عقبة بن حارث]] [[نقل]] می‌کند: روزی همراه [[ابوبکر]] بودم که از کنار [[حسن بن علی]]{{عم}} [[گذشت]]. پس او را برداشت و بر دوش خود نهاد و گفت: "پدرم فدای این پسر باد. که [[شبیه]] [[پیامبر]] است"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۷.</ref>.
*همچنین از [[امام علی]]{{ع}} [[نقل]] شده است: [[حسن]]{{ع}} از سر تا سینه و [[حسین]]{{ع}} از سینه به پایین، به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} شباهت دارند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۷؛ الذریة الطاهره، دولابی، ص۲۰.</ref>.
*[[ابوهریره]] [[نقل]] می‌کند که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر کس مرا در [[خواب]] ببیند، چهره [[راستین]] خودم را دیده است که [[شیطان]] به چهره من درنمی‌آید". [[راوی]] (عاصم بن کلیب) گوید: پدرم میگفت این موضوع را برای [[ابن عباس]] [[نقل]] کردم و گفتم که من [[پیامبر]]{{صل}} را در [[خواب]] دیدم؛ [[ابن عباس]] پرسید: "به [[راستی]]]او را به[[[خواب]] دیدی؟
*گفتم: آری، به [[خدا]] [[سوگند]] که آن [[حضرت]] را به [[خواب]] دیدم؛
*[[ابن عباس]] پرسید: "آیا [[حسن بن علی]] را به یاد آوردی؟"
*گفتم: آری به [[خدا]]، به ویژه حالت [[راه رفتن]] به جلو [او را[(که خمیدگی داشت)؛
*[[ابن عباس]] گفت: "آری، [[حسن بن علی]] [[شبیه]] [[پیامبر]]{{صل}} بود"<ref>الطبقات الکبری، (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۸؛ تاریخ الکبیر، بخاری، ج۲، ص۳۸۱؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۴۲.</ref>.
*[[نقل]] شده است، روزی میان عده‌ای درباره اینکه چه کسی از [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به آن [[حضرت]] شبیه‌تر بوده است، [[گفتگو]] شد و [[عبدالله بن زبیر]] از آنجا عبور می‌کرد و با دیدن ایشان و شنیدن سخنانشان پیش آمد و گفت: "من برای شما می‌گویم که از میان [[اهل بیت پیامبر]] [[حسن بن علی]]{{ع}} شبیه‌ترین افراد به آن [[حضرت]] و در نظر او محبوب‌تر بود"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۵، ص۸؛ تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص۱۸۹؛ تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، ص۱۹۵.</ref>.
*[[احادیث]] بسیار با الفاظ متفاوت درباره اینکه [[حسن بن علی]]{{ع}} شبیه‌ترین [[اهل بیت]] به [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است، در [[جوامع حدیثی]] و [[تاریخی]] [[نقل]] شده است<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۹۱.</ref>.
*از [[احمد بن محمد بن ایوب مغیری]] [[روایت]] شده است: صورت [[حسن بن علی]]{{ع}} سفید و سرخی بر آن غالب و چشم‌های مبارکش سیاه و گشاده و هر دو گونه‌اش لطیف و هموار و خط باریک و مستقیمی از موی از سینه مبارکش تا ناف کشیده شده بود و موی [[محاسن]] مبارکش، زیاد و گردنش در [[صفا]] مثل ابریق نقره و اندام و استخوان‌های مفاصلش بزرگ و [[قوی]] و میان هر دو شانه‌اش عریض و بلندی قد او میانه بود؛ نه بلند و نه کوتاه. او [[بهترین]] و [[نیکوترین]] [[مردم]] از لحاظ چهره و [[محاسن]] مبارکش سیاه رنگ و مجعد و خود [[نیکو]] [[بدن]] بود<ref>کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی (ترجمه و شرح: زواره‌ای)، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۳۵-۳۷.</ref>.


==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام مجتبی]]{{ع}}==
==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام مجتبی]]{{ع}}==

نسخهٔ ‏۱۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۵


متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسن مجتبی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسن مجتبی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
امام حسن
نقشامام دوم شیعیان
نامحسن بن علی
کنیهابومحمد
زادروز۱۵ رمضان، سال ۳ق.
زادگاهمدینه
مدت امامت۱۰ سال (۴۰-۵۰ق)
مدفنبقیع، مدینه
محل زندگیمدینه، کوفه
لقب(ها)مجتبی، سید، زکی، سبط
پدرامام علی
مادرحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
همسر(ان)ام بشیر، خوله، ام اسحق، حفصه، هند، جعده
فرزند(ان)زید، ام الحسن، ام الحسین، حسن، عمر، قاسم، عبدالله، ابوبکر، عبدالرحمن، حسین، طلحه، ام عبدالله، ام سلمه، رقیه
طول عمر۴۸سال

امام حسن (ع) فرزند علی بن ابی طالب (ع) و کنیه‌اش ابومحمد، ملقب به مجتبی در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه متولد شد و در سال ۵۰ یا ۵۱ هجری قمری با دسیسه یزید بن معاویه توسط همسرش جعده دختر اشعث، مسموم گردیده و در چهل و هفت سالگی شهید شد و در قبرستان بقیع دفن گردید[۱].

تولد امام حسن(ع)

فضائل و مناقب امام مجتبی(ع)

امام حسن(ع) در دوران غصب خلافت

امام حسن(ع) در دوران خلافت پدر

امام مجتبی در دوران امامت

صلح امام حسن(ع)

دوران امامت امام حسن مجتبی(ع)

شهادت مظلومانه و غریبانه

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: رفیعی زابلی، حمیدالله، امامت امام حسن مجتبی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۲۸
  2. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۷.
  3. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۸.
  4. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  5. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۸.
  6. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۷.
  7. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  8. «حَسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّه»؛ بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۶.
  9. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۷.
  10. اصول کافی، ج۲، ص۳۶۰.
  11. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۲.
  12. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۹.
  13. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۹.
  14. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  15. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  16. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  17. ینابیع الموده‌، ۱۳۶.
  18. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۹۹.
  19. إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  20. فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ«از آن پس كه به آگاهى رسيده ‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم.» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  21. اعلام الوری‌، ۲۰۹- ۲۰۶.
  22. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۰.
  23. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  24. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
  25. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۳۴-۱۳۵.
  26. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۱.
  27. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۸۷- ۲۸۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۷.