حرم امام رضا
حرم امام رضا (ع)
حسن بن فضال روایت میکند که امام رضا (ع) فرمودند: «بدرستی که در خراسان بقعه است که زمانی محل رفت و آمد فرشتگان گردد و مرتب فوجی از فرشتگان فرود آیند و فوجی به آسمان پرواز کنند تا روزی که صور دمیده شود. وقتی از آن حضرت در مورد آن بقعه پرسیدند، فرمود: آن بقعه، در سرزمین طوس است به خداوند سوگند، آن گلزاری از گلستانهای بهشت است. هر کس مرا زیارت کند در آن مکان، اجرش همانند کسی است که رسول خدا (ص) را زیارت کرده است و خداوند برای او ثواب هزاران حج را مینویسد و من و پدرانم شفیعان او در روز قیامت هستیم»[۱].[۲]
«حرم مطهر»، مجموعهای است تقریبا مدور، که مرکز آن مضجع منور امام ابو الحسن علی بن موسی الرضا (ع) قرار دارد. نشان بارز آن گنبد بزرگ و طلایی آن میباشد که بر فراز روضه منوره، و تقریبا در مرکز بناهای آستان مقدس واقع شده است. حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، دارای ۳۰ رواق متبرک و زیبا، و ۹ صحن مقدس میباشد که هنرمندان زبردست، اوج قدرت هنری خود را در خلق آثار زیبا و شگفت و شکوهمند، در این اماکن مقدس به کار گرفتهاند. حرم امام رضا (ع) از دیرباز مورد توجه عموم شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) قرار داشته و همواره با گذشت زمان بر تعداد این علاقمندان افزوده میگردد[۳].
حرم امام رضا (ع) در گذر تاریخ
درباره سابقه تاریخی حرم مطهر امام هشتم، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل کردهاند. برخی از تاریخنویسان بر این عقیدهاند که بقعه مبارکه حضرت رضا (ع)، پس از وقایع و حوادث مهم خراسان که در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتی قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشکرکشیها به سرزمین خراسان، مانند تهاجمهای سبکتکین و غزهای ترکمان و مغولها بارها به کلی ویران و سپس بازسازی گردید[۴].
نویسندگان دیگر بر این نظرند که خرابیهای وارده از تهاجمها به گونهای نبوده است که بنای بقعه را به کلی ویران کند، بلکه برخی حملات، خرابیهایی در قسمت فوقانی ایجاد کردهاند و به قسمت تحتانی دیوارها آسیبی نرسیده است. پایههای بقعه همان بنای اولیه است که ابتدا شالوده اصلی آن را با گل چینه ساختهاند و به دفعات قسمتهایی از دیوارهای آن مرمت شده و تزیین یافته است.
قراین و شواهد نشان میدهد که نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب کامل بقعه منوره دور از واقعیت است، چه: اولا، در ادوار مختلف گروهی از مورخان و جغرافیدانان و جهانگردان، شخصا مرقد مبارک امام (ع) را از نزدیک دیده و توصیف کردهاند[۵]. ثانیا، آثار و سبکهای گوناگون و فنون معماری و کاشیکاری قرون مختلف، مانند آثار معماری غزنویان و سلاجقه و عهد تیموریان در حرم موجود است، و در آخر عبارات مکتوب بر کاشیهای نفیس و ممتاز بعضا نام بانی و تاریخهای ۵۱۲، ۶۱۲ و ۷۶۱ هجری قمری نوشته شده است. ثالثا، اگر بقعه منوره به کلی ویران شده بود، با توجه به اینکه اثری از گور هارون بر جای نمیماند، بانیان و ارادتمندان به امام (ع) که پس از آن، اقدام به احداث مجدد بنا نمودند، میتوانستند از نظر معماری در ساختن مجدد دیوارها به گونهای عمل کنند که قبر مطهر امام (ع) در وسط بنای جدید واقع شود. در صورتی که وضع فعلی بقعه منوره چنین نیست و همان گونه است که مأمون برای قبر پدرش در سال ۱۹۳ هجری قمری در نظر گرفت و ده سال بعد که حضرت به شهادت رسیدند، پیکر مقدس ایشان را در داخل بقعه در قسمت بالاسر هارون به خاک سپردند؛ در نتیجه خاکسپاری پیکر مطهر حضرت، تنگنایی در محل بقعه و بالای سر مبارک به وجود آمد که تا این اواخر باقی بود و در توسعه اخیر نسبتا وسعت یافت. بنابراین، سوابق و ادله قاطع و قراین موجود در بنا نشان میدهد که حرم و بقعه مبارکه از قدیمی بناهای مشهدالرضا (ع) است ولی البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعی و تهاجمهای وحشیانه ویرانیهای مکرر دیده است[۶].[۷]
عصر غزنویان
به دنبال ترمیم و تزئین اساسی بقعه در عهد دیلمیان، به دستور «سبکتکین» پادشاه غزنوی در قرن چهارم سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امام رضا (ع) میرفتند، در حالیکه تا مدتها، همچنان بقعه نیمه ویران باقی بود. تا اینکه سلطنت به «سلطان محمود غزنوی» رسید. میگویند: او شبی پیامبر اکرم (ص) و یا به روایتی حضرت علی بن ابی طالب (ع) را در خواب دید که او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران میکند و میفرماید: تا کی چنین خواهد بود؟ گفته اند: سلطان محمود صبح روز بعد، معماری را به حضورطلبید و به طوس فرستاد[۸]. بنا به نوشته تاریخ بیهقی، در سال ۴۰۰ هجری قمری، «ابوبکر شهمرد» بنای بقعه را بار دیگر بر روی بازمانده دیوارهای گلین با آجر میسازد و منارهای هم بر آن اضافه میکند که این بنا هسته اصلی حرم مطهر را تشکیل میدهد[۹]. در حدود سال ۴۲۵ تا ۴۳۰ هجری قمری، مسجد بالاسر توسط «ابو الحسن عراقی» ساخته میشود و به حرم متصل میگردد[۱۰].[۱۱]
عصر سلجوقیان
در این دوره، اولین سنگ مزار امام رضا (ع) که متعلق به سال ۵۱۶ هجری قمری است، توسط «ابو القاسم احمد بن علی بن احمد علوی حسینی» ساخته و بر روی قبر مطهر نصب شد. این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخی در موزه آستان قدس رضوی موجود است[۱۲].
مهمترین واقعه این دوره، «حمله غزهای ترکمان» به سال ۵۴۸ هجری قمری به منطقه توس و حرم مطهر رضوی بود. آنها شهر مشهد را به آتش کشیدند و بسیاری از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند. در این جریان به بنای حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد «شرف الدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی» حاکم مرو در عهد سلطان سنجر، به مرمت آن همت گماشت. از این زمان بود که کاشیهای معروف به «کاشی سنجری» در حرم مطهر نصب گردید[۱۳].[۱۴]
عصر مغولان
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه مینویسد: «مغولان در سال ۶۱۸ هجری قمری، ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مردم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهد الرضا (ع) شدند و آنجا را هم خراب کردند»[۱۵]. عطا ملک جوینی که از محققان خراسانی است از خرابی حرم مطهر به دست مغولان ذکری به میان نیاورده است و تنها به افراط کشتار مغولان در شهر اشاره کرده است[۱۶].
همچنین در منظومه فضل بن روزبهان خنجی آمده: «در حمله مغولان به طوس و مشهد، آنان حرم مطهر را خراب نکردهاند؛ زیرا نوشتههای سال ۶۱۲ هجری قمری که قبل از حمله مغولان بوده، هنوز پا برجاست»[۱۷].[۱۸]
دوره ایلخانان
در این دوره فرسودگیها و احیانا خرابیها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوی جبران گردید؛ زیرا نخست به فرمان «غازان خان» و سپس در زمان «سلطان محمد خدابنده الجایتو»، پادشاه شیعی مذهب ایلخانی حرم امام رضا (ع) مرمت شد و به بناهای اطراف آن افزوده گردید. بنای کامل گنبد موجود را مربوط به این دوره دانستهاند[۱۹]. بدین واسطه این گنبد، همانند سایر گنبدهایی که در دوره مغولها ساخته شده، دو پوششی است و رویهاش با الواح مسین با روپوشی از طلا ساخته شده است. در همین دوره ابن بطوطه سیاح معروف که در سال ۷۳۴ هجری قمری، از راه جام به طبس سفر کرده، در خاطرات خود از حرم مطهر حضرت رضا (ع) و متعلقات آن یاد میکند. با توجه به نوشتههای ابن بطوطه و دیگر روایات، معلوم میشود که در قرن هشتم هجری، آثاری چون مسجد و مدرسه و چند بنای مستطیل شکل کوچک وابسته به آستان قدس رضوی وجود داشته است[۲۰].[۲۱]
دوره تیموریان
در حمله امیر تیمور گورکانی، به حرم امام رضا (ع) صدماتی وارد شد که بیشتر جنبه غارت اموال بارگاه رضوی را داشت[۲۲]. در قرن نهم هجری (سال ۸۲۱ هجری قمری) به دنبال کوششهای «شاهرخ تیموری» در آبادانی مشهد، به همت همسرش «گوهرشاد آغا»، ابنیه قدیمی اطراف حرم خراب میگردد و نخستین مسجد جامع شهر با نام «مسجد گوهرشاد»، در سمت قبله حرم که صحن جنوبی آستانه مبارکه را تشکیل میدهد، ساخته میگردد[۲۳]. همزمان با این بناها در داخل صحن، در پیرامون حرم، «مدرسه پریزاد» و «مدرسه بالاسر» که متصل به ضلع غربی دار السیاده بود و «مدرسه دو در» و «مسجد دو در» که تا به امروز برجا هستند، بنا گردید. در این سالهاست که در رواق «دار السیاده» و «دارالحفاظ» ساخته میشود[۲۴]. در اواخر دوران تیموری، «صحن تیموری» (عتیق یا انقلاب کنونی) و اساس ایوان طلا توسط «امیر علیشیر نوایی» وزیر سلطان حسین بایقرا به وجود آمد که در این زمان ایوان بدون روکش طلا بود[۲۵].[۲۶]
دوره صفویان
از قرن نهم به بعد، طرحهای بسیاری در جهت بازسازی حرم امام رضا (ع) صورت میگیرد. در این دوران، مشهد گسترش زیادی یافت و دومین حصار به دور شهر کشیده شد و این شهر به عنوان پایتخت مذهبی مورد توجه قرار گرفت[۲۷]. در دوره صفویه بر عظمت و شکوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیک گنبد که در عهد غزنویان به دستور «سوری ابن معتز» حاکم نیشابور برپا گردیده بود به امر «شاه طهماسب» مرمت و طلاکاری شد و در سال ۹۳۲ هجری قمری خشتهای نفیس کاشی روی گنبد به خشتهای طلا تبدیل شد[۲۸]. در سال ۹۹۷ هجری قمری، یعنی دومین سال سلطنت «شاه عباس اول»، مشهد در محاصرهعبدالله خان ازبک قرار گرفت، و او دستور به قتل عام مردم مشهد داده بود، به طوری که در حرم امام رضا (ع) خون جاری گردید و تمام وسایل زینتی و جواهرات حرم به غارت رفت شاه عباس این وسایل را باز پس گرفت و با فروش آنها، در جهت عمران و آبادانی حرم مطهر اقداماتی شایان انجام داد[۲۹]. در زمان شاه عباس، صحن عتیق تیموری وسیع گردید و به صحن عتیق صفوی مشهور گشت[۳۰]. یکی دیگر از اقدامات شاه عباس، کشیدن در خیابان غربی و شرقی مشهد بود که در دو طرف حرم مطهر امتداد داشتند و نهر آبی در آن به جریان انداخت که این نهر، آب حرم مطهر را تأمین میکرد[۳۱].[۳۲]
افشاریه
در این دوره به ویژه در زمان «نادر شاه»، کتیبههای نگاشته شده در ایوان طلای صحن عتیق بازسازی و به خط فارسی شد. همچنین به تصریح محمد کاظم مروی وزیر مرو، مناره دوره غزنویان و ایوان امیر علیشیر، طلا کاری گردید و مناره دیگری در همان صحن برپا شد و اشیایی زرین و گوهر نشان به آستان قدس تقدیم گشت. بنای گلدسته ضلع شمالی صحن عتیق (صحن انقلاب)، طلا کاری مجدد و ایوان امیر علیشیر نوایی و بنای مناره ایوان شمالی، طلا کاری و تذهیب شد و سنگاب مرمر یکپارچه که به امر نادر از هرات آورده بودند را در صحن نصب کردند که «اسماعیل خان طلایی»، سقفی روی ستونهای مرمر، بر فراز آن ساخت و روی آن را با خشتهای طلا تزئین کرد و به نام سقاخانه اسماعیل طلایی یا سقاخانه نادری، در صحن عتیق معروف گردید. به امر نادر، مسیر یک نهر آب را به زیر حوض هدایت کردند تا حوض همواره پر آب باشد[۳۳].
دومین ضریح در سال ۱۱۶۰ هجری قمری، به دستور «شاهرخ»، نوه نادر ساخته و وقف مرقد مطهر شد[۳۴]. اما چندی بعد به وسیله نوادگان نادر، به این ساحت مقدس اهانتهایی شد. شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا و نوه نادر شاه افشار، در خراسان حکومت میکرد. احمد شاه درانی به مشهد حمله کرد و «نصرالله میرزا» پسر شاهرخ که ولیعهد بود با او مقابلهای مردانه کرد و وی را شکست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وی شد که خیال جهانگیری را در سر پرورانید. در سال ۱۱۹۰ هجری قمری که خزانه پدرش خالی شد برای پرداخت حقوق سپاهیانش درمانده شد، به تحریک برخی از فرومایگان، طلا و جواهرات حرم مطهر رضوی را از قندیلها و درها جدا کرد، مقداری را به فروش رسانید و مقداری از طلاها و نقرهها را سکه زد و صرف پرداخت حقوق و تهیه سپاه نمود. «نادر میرزا» برادر نصرالله میرزا نیز که پس از خلع وی توسط پدرش رضاقلی ولیعهد شده بود، دست تعدی و تجاوز به اموال موقوفه و غیر موقوفه گشود و حتی خشتهای طلای روی گنبد مطهر را کند و به نام خود سکه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید[۳۵].[۳۶]
دوره قاجاریه
در این دوره نیز تحولاتی در آستان قدس به وجود آمد. بنای صحن آزادی (نو) در سمت شرق حرم به امر «فتحعلی شاه» در زمان ناصر الدین شاه به اتمام رسید[۳۷]. طلا کاری ایوان شاه عباسی در صحن عتیق هم به تصریح کتیبهای که بر آن قرار دارد، در ایام «محمد شاه» مرمت شد. بنای دار السعاده هم توسط «اللهیار خان آصف الدوله» به سال ۱۲۵۱ هجری قمری احداث شد[۳۸]. علاوه بر این، در سال ۱۲۷۵ هجری قمری، «قائم مقام نوری» اقدام به آینه کاری روضه منوره کرد[۳۹]. توحید خانه نیز در زمان نیابت تولیت «عضدالملک»، در سال ۱۲۷۶ هجری قمری مرمت شده است. هم او در سال ۱۲۷۵ هجری قمری، دستور داد روی کاشیها و نقاشیهای نفیس حرم را آیینه کاری کنند و در مطلایی برای حرم رضوی ساخته و نصب گردید[۴۰]. «ناصرالدین شاه» نیز دستور داد ازاره دیوار تا بالای ایوان ناصری و سقف مقرنس آن را با خشتهای طلا بپوشانند و از همین رو، به ایوان ناصری معروف شد. در ایام «مظفرالدین شاه» هر دو صحن جدید و عتیق تعمیر شدند. نصب اولین ساعت شماطهای و ایجاد کارخانه برق و توجه به امور رفاهی زائران و زیباسازی شهر، بر آبادانی و رونق مشهد افزوده شد. در این دوران مشهد بارها مورد تهاجم ترکمانان قرار گرفت و با شورش «محمد حسن خان سالار» و رخدادهای دیگر از قبیل به توپ بسته شدن حرم و اشغال شهر درجنگ جهانی اول، صدمات و خسارات زیادی بر حرم و شهر وارد آمد[۴۱].[۴۲]
عصر پهلوی
سال ۱۳۰۴ شمسی، بعد از اینکه «رضا شاه پهلوی» به حکومت رسید، به مشهد رفت و صندوق در آمد آستان مقدس را تأسیس کرد. مسؤولان استان هم موظف شدند همه در آمدهای موقوفات، مستغلات و نذورات را در این صندوق جمع کنند. در این دوره، لباس همه خادمان متحد الشکل شد و مکتبخانههای آستان قدس تبدیل به دبستان گردید و معلمان دولتی در آنجا به کار گرفته شدند.
در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی، تغییری اساسی در شبکه پیرامون مجموعه حرم به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع ۱۸۰ متر از نوک گنبد و به پهنای ۳۰ متر احداث شد. سپس در صحن موزه حرم، ساختمانی برای موزه و کتابخانه، سالن اجتماعات و تالار تشریفات ساخته شد. ساخت مقبره شیخ بهاء الدین عاملی و بیمارستان شاه رضا به جای دار الشفای سنتی آستان قدس از دیگر کارهایی است که در زمان رضا شاه پهلوی انجام شد. پس از حوادث خونین مسجد گوهرشاد، کارگزاران حکومتی اداره آستان رضوی را بر عهده گرفتند و جواهرات و قندیل طلایی حرم مطهر به دستور رضا شاه به تهران منتقل شد و در اختیار بانک ملی قرار گرفت. اما سال ۱۳۲۷ شمسی، این اموال با تشریفات خاصی به حرم مطهر برگردانده شد. ساخت کتابخانه رضویه، صحنها و رواقهای مختلف، موزههای متعدد، حوزه علمیه، دانشگاه علوم اسلامی و راهاندازی دهها مؤسسه فرهنگی، از جمله اقداماتی هستند که در دوره پهلوی، در آستان قدس رضوی انجام شده است. در گذشته، بین ضریح مطهر و ضلع غربی حرم (صفه بالاسر) تنگنایی به عرض ۸۵ سانتیمتر وجود داشت که امر طواف و زیارت را مشکل کرده بود، در سالهای (۱۳۴۲ - ۱۳۴۱ هجری شمسی) برای رفع این تنگنا، طرحی عظیم تهیه شد. بر اساس این طرح، مهندسان و معماران با تجربه حرم، تنها راه توسعه تنگنای بالا سر مبارک را حذف دیوار ضلع غربی حرم دانستند. ضخامت دیوار مزبور ۹۰/۲ متر بود و قسمتی از سنگینی گنبد را بر دوش داشت در اجرای این کار عظیم، لازم بود ابتدا پیشبینیهای استحکامی صد در صد فنی و اطمینان بخش در نظر گرفته شود؛ لذا حفاری و بتون ریزی و نصب پایهها و پلههای نگهدارنده و کارهای استحکامی دیگر آغاز شد و پس از احداث طاقی از بتون بر ضلع غربی، سرانجام دیوار از زیر گنبد بیرون کشیده شد، بدون اینکه در زمان اجرای طرح وقفهای در امر تشرف به حرم و زیارت زائران ایجاد گردد. بدین ترتیب، بالاسر مبارک تعریض یافت و بیش از ۲ متر به آن قسمت از فضای حرم افزوده شد و آن تنگنای سابق در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی توسعه یافت. سقف مسجد بالاسر را که فرسوده شده بود برداشتند و پس از ایجاد سقف بتونی، دیگر بار آن را کاشیکاری و تزیین کردند. ضلع شمالی حرم نیز توسعه یافت و به رواق دارالشکر متصل شد. محراب قدیمی این مسجد که در ضلع جنوبی قرار داشت، بر اثر توسعه و تعمیرات از آنجا برداشته شد و به موزه انتقال یافت. از اقدامات دیگری که در این دوره انجام گرفت، ایجاد ساختمان بزرگ موزه و کتابخانه و ساختمان اداری و توسعه خیابانهای اطراف حرم را میتوان ذکر کرد[۴۳]. به سال ۱۳۵۰ هجری شمسی، بخش مهمی از واحدهای بافت تاریخی این مجموعه ویران و به فضای سبز تبدیل شد.
ایجاد فرودگاه، ایستگاه راه آهن و جادههای مواصلاتی زمینه را برای جذب بیشتر زائران و مسافران فراهم کرد و برای رفاه زائران و مسافران، مراکز مختلف رفاهی از قبیل هتلها و مهمانپذیرها در نقاط مختلف مشهد به ویژه اطراف حرم مطهر احداث گردید[۴۴]. ضریح چهارم که به ضریح ملمع طلا و نقره و ضریح شیر و شکر معروف بود، در این دوره ساخته شد. این ضریح نیز در سال ۱۳۳۸ شمسی بر روی ضریح نگین نشان یا ضریح دوم نصب شد. طراحی این ضریح، توسط مرحوم حافظیان انجام گرفت و حاج محمد تقی ذوفن اصفهانی با نظارت استاد حافظیان کار اجرا و قلمزنی آن را انجام داد[۴۵]. از جمله مهمترین رویدادهای مشهد در این دوران، واقعه مسجد گوهرشاد، جنگ جهانی دوم و انقلاب اسلامی بود.[۴۶]
عصر انقلاب اسلامی
پس از تأسیس جمهوری اسلامی ایران، تغییراتی در ابنیه آستان قدس پدید آمد و ساختمانهای جدیدی بنیاد گردید،؛ چراکه افزایش تصاعدی زائران، عدم گنجایش فضاهای باز و سر پوشیده حوزه حرم و رواقها، عدم سهولت زیارت و آمد و رفت انبوه زائران و... ، خادمان امام رضا (ع) را واداشت که ضمن در نظر گرفتن مسائل اجتماعی، فرهنگی زیارتی و خدماتی، بهترین و آرامترین فضاهای لازم را برای زیارت و نیایش زائران فراهم سازند.
در ۱۳۵۸ شمسی، رواق پشت سر مبارک را حدود ۱۸ متر توسعه دادند و کاشیکاری کردند و سال بعد در ۲۵ اسفند سال ۵۹، گسترش ۲ ضلع پیش روی مبارک و پایین پا جمعا به مساحت ۳۶ متر مربع به انجام رسید و پایین پا ۷۰/۱متر تعریض شد که با حضور علما بازگشایی شد. پیش روی مبارک دارای سه راه ورودی گشت و بسیار وسیع شد، به طوریکه زائران آسانتر میتوانند مشرف شوند و یا هنگام توقف در دارالحفاظ ضریح مطهر را ببینند. آنچه در این عملیات قابل اهمیت است، کارهای فنی نظارت شده و کارهای اجرایی ماهرانهای است که وضع موجود گنبد را در مقابل حرکات احتمالی زمین تأمین کرده است.
به نقل از کارنامه دو ساله آستان قدس رضوی، طلای روکش گنبد منور به علت کمی ضخامت و گذشت زمان و تأثیر حوادث طبیعی، ساییده و بدنما شده بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خشتهای قدیمی برچیده شد و خشتهایی با ورقههای طلایی جدید جایگزین گردید، لایه زیر و نگهدارنده این ورقها مسی است و در حدود شانزده هزارم میلیمتر یعنی به ضخامت چهار برابر پیش از ورقهای قبلی به طریق الکترولیت روکش طلا شده و بر روی بتونی که روی گنبد ریخته شد بود نصب گردید. این خشتهای زرین، حدود هفتصد متر مربع را پوشانده است در وسط کتیبه کمربندی سمت شمال گنبد، لوحهای است که تاریخ تجدید طلا کاری گنبد را پس از پیروزی انقلاب نشان میدهد. متن لوحه چنین است: در آغاز پانزدهمین قرن بعثت نبوی و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی ایران به رهبری قائد اعظم امام خمینی، تجدید طلا کاری و تعمیرات گنبد مطهر انجام پذیرفت. صفر المظفر ۱۴۰۰ قمری. همچنین روضه منوره از سه طرف توسعه یافت و ضریح پنجم که کار ساخت آن پس از پنج سال مطالعه و تحقیق و ارایه طرحهای مختلف، از اواخر سال ۷۲ آغاز و نصب آن همزمان با آخرین غبار روبی که در تاریخ ۲۱/۱۰/۷۹انجام شد، آغاز گردید و چهل روز به طول انجامید. سنگ قبر صندوقچهای درون حرم تعویض شد و سنگ جدید نصب شد و سنگهای کف روضه منوره تعویض شد. از دیگر اقدامات بعد از انقلاب اسلامی، ساخت صحنهای جمهوری، قدس، غدیر، جامع رضوی، کوثر، هدایت و صحن رضوان میباشد. از جمله اقدامات مهم و حیاتی طرح و احداث زیر گذر حضرت میباشد که از ترافیک پیرامون مطهر کاست[۴۷].[۴۸]
حرم امام رضا (ع) و حوادث طبیعی
به غیر از اینکه حرم امام رضا (ع) در معرض حملات ویرانگر غارتگران قرار میگرفت، وقوع حوادث طبیعی نیز، موجبات ویرانی و خسارت به این مکان مقدس شد. زلزلههای زیادی در مشهد رخ داده که حدود ۱۴ واقعه در کتب تاریخ به ثبت رسیده که کمابیش آسیبهایی به مسجد گوهرشاد و به دیوارهای صحنهای حرم مقدس و تزئینات آن رسیده است. ولی در پانزدهم ربیع الثانی سال ۱۰۸۴ هجری قمری، به هنگام سلطنت شاه سلیمان صفوی، زمین لرزه ویرانگری در مشهد رخ داد که حدود دو سوم شهر مقدس مشهد ویران گردید. در این زلزله، گنبد مرقد مطهر حضرت رضا (ع)، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، مدرسه دو در، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا، آسیب فراوان دیدند و حدود چهار هزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپردند. بعدها این خرابیها توسط شاه عباس دوم و شاه سلیمان صفوی مرمت شدند[۴۹].[۵۰]
منابع
پانویس
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۳۷.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۵۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۲۳۰.
- ↑ فردوس التواریخ، ص۳۱ و ۳۶؛ دایرة المعارف تشیع، ص۵۶ و ۵۷.
- ↑ احسن التقاسیم، ص۴۸۸؛ صورة الارض، ص۳۶۳.
- ↑ دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۶۲.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۰.
- ↑ الکامل، ج۱۶، ص۵۱۴.
- ↑ دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۵۶.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۱.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۹۵.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۶۹.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۳۵. پیرامون سخن ابن ابی الحدید، در تاریخ آستان قدس رضوی آمده: ابن ابی الحدید، مقیم بغداد بود و اخبار و حوادث خراسان را از دیگران شنیده است. ظاهرا با وجودی که مغولان مردم مشهد را به قتل رسانیدند، به بارگاه رضوی معترض نشدند و آن را حداقل تخریب نکردند و احتمالا تنها به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند. (تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۱۰۱ و ۱۰۲).
- ↑ تاریخ جهانگشای جوینی، ج۱، ص۱۱۴ و ۱۱۵.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۲.
- ↑ تاریخ شهر مشهد، ص۴۷.
- ↑ سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۴۴۱؛ مطلع الشمس، ج۲، ص۵۲ و ۵۳.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۲.
- ↑ به نقل از مجمل فصیحی، از ص۱۱۸ تا ص۱۲۴.
- ↑ مجمل فصیحی، ج۳، ص۲۳۴.
- ↑ مطلع الشمس، ج۲، ص۲۵۵ تا ۲۵۷.
- ↑ دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۵۷؛ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۷۰ و ۲۷۱.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۳.
- ↑ منتخب التواریخ، ص۶۷۱؛ تاریخ بیهقی، ص۵۵۲.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱،
- ↑ عالم آرای عباسی، ج۲، ص۶۱۰.
- ↑ تاریخ عباسی، ص۲۱۸.
- ↑ تاریخ عباسی، ص۳۲۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۳.
- ↑ عالم آرای نادری، ص۲۰۰ و ص۲۰۲ و ۲۰۳؛ جهانگشای نادری، ص۱۷۹.
- ↑ تاریخ آستان قدس، ص۸۸.
- ↑ مجمل التواریخ، ص۴۳۴؛ مطلع الشمس، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۴.
- ↑ روضة الصفا، ج۹، ص۵۷۲ و ۵۷۳؛ مطلع الشمس، ج۲، ۳۵۷.
- ↑ فردوس التواریخ، ص۴۷ تا ص۵۰.
- ↑ تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص۱۸۰۲؛ فردوس التواریخ، ص۵۴.
- ↑ مطلع الشمس، ج۲، ص۴۷۲؛ تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص۱۸۲۲؛ فردوس التواریخ، ص۵۵.
- ↑ تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص۱۶۹۹؛ سفرنامه ناصر الدین شاه، ص۱۵۸؛ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۳، ۳۰۲.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۵.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۷ تا ص۲۷۹.
- ↑ به نقل از تاریخ مشهد الرضا (ع).
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۷۷.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۵.
- ↑ برگرفته از: تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۷۷ تا ص۲۸۰؛ کارنامه دو سالانه آستان قدس؛ روضه رضوان (دانستنیهای ای حوزه اماکن متبرکه).
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۲۳۷.
- ↑ وقایع السنین، ص۵۳۲؛ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۲۳۸.