حرم امام رضا در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آستان قدس رضوی

نهاد اداری - خدماتی بزرگ غیردولتی و مجموعه تشکیلات اداره کننده حرم مطهر امام رضا (ع) و املاک و موقوفات آن و سازمان‌ها و مؤسسات وابسته به آن. این نهاد که در قالب ده‌ها معاونت، سازمان، مؤسسه و شرکت، حرم مطهر و موقوفات رضوی را مدیریت می‌کند و فعالیت‌های دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تعریف شده خود را پیش می‌برد. این اصطلاح از اوایل دوره صفویه پدید آمده و برای این اماکن متبرکه به کار رفته است، اما رواج بیشتر این نام در دوره‌های متأخر بوده است. پیش از آن، واژه‌های «روضه مقدسه رضویه”، «آستان روضه منوره” و «آستان مقدس” برای این اماکن و تشکیلات به کار می‌رفت. آستان قدس تشکیلات کهنی دارد که ساختار، مناصب، مراسم و آیین‌های آن، ارزش‌های تاریخی و فرهنگی فراوانی دارد.[۱]

تشکیلات اداری - پیشینه

امام رضا (ع) در سناباد توس به شهادت رسید و همان‌جا در کنار هارون‌الرشید، خلیفه عباسی، دفن شد. حدود یک قرن بعد از شهادت ایشان، نام شهری به نام نوغان در متون ظاهر می‌شود که سناباد در کنار آن واقع بوده و به تدریج با گسترش شهر، جزئی از آن می‌شود. از این زمان به بعد است که به یاری برخی اشارات بسیار محدود کتاب‌های جغرافیایی و مذهبی، اطلاعی درباره وضعیت اداره بقعه مطهر رضوی در دست است. اطلاعاتی که نشان می‌دهد بقعه مطهر امام، متصدی و برنامه مشخصی در گشودن و بستن روزانه مزار داشته و زیارت مرقد، حتی بیشتر از قبر هارون الرشید، مورد توجه مردم بوده و عده‌ای در آن معتکف می‌شده‌اند[۲]. همچنین این اشارات می‌گوید شهر نوپای نوغان، مسجد و مدرسه و بازار داشته و در حال تبدیل به یک مرکز مذهبی رو به رونق و گسترش بوده است[۳].

با این اوصاف، اداره حرم مطهر که دوره‌های آغازین شکل‌گیری خود را می‌گذرانید، ناگزیر باید صاحب مسئول و متصدی می‌شد. این مهم به دست سادات حسینی و موسوی و نقبای آنان افتاد. نسخه‌های قرآن کریم اهدا شده به حرم مطهر که قدیمی‌ترین نمونه‌های بازمانده آن به ۳۲۷ق می‌رسد، نشان می‌دهد که در این زمان، بقعه مطهر رضوی هویت مستقلی پیدا کرده و اهمیت خاصی داشته است. سنگاب خوارزم‌شاهی و کاشی‌های زرین‌فام کار شده در هسته مرکزی حرم مطهر از ۵۸۰ق به بعد، رونق بیشتر این مجموعه را در سده ششم و هفتم می‌نمایاند. در فاصله زمانی میان حمله مغول و استقرار ایلخانان تا پایان دوره تیموریان، تشیع قوت گرفت و سادات رضوی نیز در کنار سادات موسوی در اداره حرم مطهر وارد شدند. در ابتدا اداره این مجموعه ساده بود و کلیدداری آن در اختیار نقبای سادات قرار داشت. این نقبا سرپرستی شیعیان منطقه توس را در اختیار گرفته و از لحاظ خانوادگی، معروف‌ترین و فاضل‌ترین سادات بودند و اموری چون تربیت فرزندان سادات، رفع احتیاجات مالی، قضاوت میان سادات و تحقیق در انساب آنها را بر عهده داشتند. پیش از توسعه تشکیلات حرم، سرپرستی حرم بیشتر جنبه معنوی داشت و بزرگان سادات هر دوره، به دلیل برخورداری از موقعیت اجتماعی و مذهبی، آن را در اختیار داشتند[۴]. ساخت مسجد گوهرشاد و چند مدرسه علمیه در کنار حرم ایجاد صحن برای حرم و گسترش فضاهای اطراف حرم مانند دارالسیاده و دارالحفاظ و مسافرت‌های متعدد و اهدای اشیایی به حرم، نظیر قندیل طلا و پنجره فولادی توسط شاهرخ و سایر رجال سیاسی، نویدبخش فصلی نو در توجه به حرم رضوی و به تبع آن، گسترش تشکیلات اداری این مجموعه بود. خنجی، مورخ ازبکان، هنگامی که شیبک‌خان ازبک مشهد را در سال ۹۱۱ق گشود، گروه حفاظ منظم، نقاره‌چیان و خادمان حرم مطهر را که از سادات و نقیبان بودند ذکر کرده و حتی به نفایس خزانه حرم نیز اشاره کرده است. این تشکیلات برای خود هویت مستقلی داشتند و با علم سبز و شمشیر حضور خان ازبک را در حرم گرامی داشتند[۵].

به این ترتیب، تشکیلات مختصر اما رو به گسترش حرم مطهر وارد دوره صفوی می‌شود. صفویان با توجه به رسمی کردن مذهب تشیع در کشور، به حرم مطهر رضوی توجه ویژه نشان دادند و طی یک سده، تشکیلات بزرگی را برای اداره آن راه‌اندازی کردند. در واقع پیشینه تشکیلات اداری آستان قدس به طور مشخص از دوره صفویه قابل بررسی است. دوره شاه تهماسب اول صفوی، دوره تثبیت قدرت دیوانی و تشکیلات اداری ایران بود و برای آستان قدس نیز همین روند اتفاق افتاد. با توجه به وجود گزارش‌های متعدد متون و منابع تاریخی درباره آستان قدس و نیز اسناد تاریخی موجود در کتابخانه مرکزی، وضعیت اداری آن از این دوره به بعد مشخص و روند آن قابل پیگیری است. رسمیت تشیع باعث توجه بیشتر شیعیان به زیارت مرقد امام رضا (ع) گردید و نیازهای اداری و مالی برای اداره املاک و موقوفات و تأمین امکانات رفاهی برای زائران، به تدریج تشکیلات اداری آستان قدس را شکل داد. این تشکیلات هم اداره خود حرم را بر عهده داشت و هم به اداره اموال و املاک و امور متعلق به حرم می‌پرداخت. با توجه به جایگاه و اختیارات تولیت در مجموعه، انتصاب و عملکرد این مقام از مهم‌ترین مسائل آستان قدس بوده است. تولیت کسی بود که شاه وی را به اداره املاک موقوفه و خود مجموعه حرم منصوب می‌کرد و می‌توانست در کارها دخل و تصرف کند. شاه اسماعیل، اولین سلطان صفوی، یکی از منشیان برجسته خود به نام خواجه عتیق علی منشی را احتمالاً به تولیت حرم رضوی منصوب کرد. در دوره شاه تهماسب اول صفوی، بزرگانی چون امیربیک مهردار و خواجه عنایت‌الله خوزانی به این منصب رسیدند. آنها علاوه بر تولیت آستانه، اداره اوقاف و وزارت خراسان را نیز در اختیار داشتند. در این دوره، تغییری در این منصب روی داد و آن تقسیم تولیت به دو قسمت بود. بدین ترتیب، گاه آستان قدس همزمان دو تولیت داشت: «تولیت واجبی” که اداره زمین‌های موقوفات امام رضا (ع) را عهده داشت و «تولیت سنتی” که مدیریت آن دسته از املاک و زمین‌های سلطنتی را بر عهده داشت که در آمد آن به حرم اختصاص می‌یافت. در دوره شاه عباس، با توجه با ارتقای جایگاه آستان قدس، تولیت نیز اهمیت بیشتری پیدا کرد و از این زمان تا آخر دوره صفوی، این مقام بیشتر در دست سادات رضوی و مرعشی بود. بعد از متولی، ناظر کل و از اواخر دوره صفویه، نایب‌التولیه مسئولیت اداره تشکیلات را بر عهده داشتند. ناظر کل افرادی را به عنوان نماینده خود در تمام تشکیلات داشت که گزارش‌ها را به اطلاع وی می‌رساندند. ناظر حتی می‌توانست به متولی مواردی را تذکر دهد. مجموع متولی و نایب‌التولیه و ناظر کل، حق دخالت مستقیم در امور داخلی حرم و امور مربوط به املاک، باغ‌ها و غیره را داشتند و تمام کارها باید با اطلاع آنها انجام می‌گرفت[۶]. متولی آستان قدس در دوره صفویه با آیین خاصی از سوی پادشاه خلعت دریافت می‌کرد و در دربار جایگاه ویژه‌ای داشت[۷].

ایجاد نظام منظم برای رسیدگی به اموری مانند نذورات، امکانات رفاهی زائران، مرمت و توسعه بناها و... از این زمان به بعد ضروری بود و در قالب کشیک‌ها سامان یافت. علاوه بر این، آستان قدس امور دیگری نیز داشت که بسیار گسترده و متنوع بود و دست‌اندرکاران مختلفی اجرای آنها را بر عهده داشتند. عوامل کتابخانه مبارکه، دارالشفای حضرت، کارخانجات زواری و خدامی (مهمان‌سرا)، شماع‌خانه و مشعل‌خانه، نقاره‌خانه، مباشران خزانه و تحویل خانه، مباشران تعمیرات، ناظمان املاک، علمداران، منجمان، باغبانان، بیلداران و... ، کارهای دوایر مختلف آستان قدس را انجام می‌دادند[۸].

کشیک به مجموع عواملی اطلاق می‌شود که در مدت معین، داخل رواق‌ها و صحن‌های حرم مشغول خدمت‌اند و امور تنظیف، تعطیر و تطهیر اماکن را عهده دارند. مشخصاً روشن نیست که کشیک‌ها از چه زمانی در حرم شکل گرفته‌اند، اما اسناد وجود آن را دست‌کم از ۱۰۱۰ ق به بعد قطعی می‌کند. چنین بر می‌آید که کشیک‌ها سه نوبت بوده و اواخر دوره صفوی به پنج کشیک افزایش یافته است. اجزای کشیک عبارت بودند از: ۱. سرکشیک: وی هر روز بعد از پایان نوبت کاری موظف بود امور را به تولیت گزارش دهد. ۲. خادم‌باشی: وی مسئول امور خدام بود و در هنگام غیبت سرکشیک، مسئولیت‌های او را عهده داشت. ۳. خدام: محدوده کار خدام، داخل حرم مطهر بود و مسئولیت تطهیر و غبارروبی ضریح را عهده داشتند. آنها به سه دسته تقسیم می‌شدند: خدام رسمی که به صورت موروثی منصب را در اختیار داشتند و ماهانه مواجب دریافت می‌کردند؛ خدام افتخاری که مواجب دریافت نمی‌کردند، اما حق‌الدفن در حرم داشتند؛ خدام تشرفی که هیچ مزایایی نداشتند. ۴. فراشان: آنان مسئولیت امور تنظیف رواق‌های اطراف ضریح، تهیه چراغ و تنظیم مجلس‌های منعقد در حرم را بر عهده داشتند. ۵. دربانان: حفظ و حراست درها و بام‌های حرم و رساندن گزارش‌ها به دارالتولیه با آنها بود. ۶. کفشبانان: مسئول کفش‌داری‌های مختلف حرم بودند. ۷. زیارت‌نامه خوانان: اینان به طور موروثی مسئول خواندن زیارت‌نامه و قرآن در حرم بر طبق وصیت واقفان و یا به نیابت از افراد بودند. این شغل موروثی بود. ۸. کارمندان دفتری: کسانی مانند کشیک‌نویسان که مسئولیت ثبت امور هر کشیک را عهده داشتند. ۹. تحویل‌داران: در هر کشیک، تحویل‌دارانی کار تحویل کالاها و اجناس را انجام می‌دادند. مثلاً تحویلدار خاصه مسئول طلا و جواهرات و پول‌های حرم بود. ۱۰. مؤذنان: مسئول گفتن اذان در مناره‌ها به هنگام نماز بودند. ۱۱. حفاظ: مسئول تلاوت قرآن و ادعیه مطابق با نظر واقفان و یا در مجالس بودند و به دو دسته حفاظ دور سر و حفاظ حرم محترم تقسیم می‌شدند.

ریاست هر کشیک با سرکشیک بوده و خادم باشی معاونت و جانشینی او را عهده داشته است. تحویل کشیک‌ها به کشیک بعدی در مراسم معنوی خاصی با رعایت مسائل اداری انجام می‌شده است. از میان کارکنان کشیک، خدام نسبت به بقیه مرتبه بالاتری داشتند و بعد از آن، فراشان، کفشبانان و دربانان قرار داشتند. سرکشیک به عنوان جانشین متولی در اماکن، مسئولیت اداره کشیک را بر عهده داشته و اموری مانند حضور و غیاب اعضای کشیک، نظارت بر تهیه غذای خدمه، تهیه و ارسال فهرست افراد کشیک جهت پرداخت مواجب نقدی و جنسی و جلوگیری از انجام امور خلاف را انجام می‌داده است[۹].

با توجه به مراتب شغلی، در هر کشیک شأن و منزلت افراد متفاوت بوده و انتخاب افراد، به موقعیت اجتماعی و ارتباط آنها با مراکز قدرت بستگی داشته است، چنان که سرکشیک‌ها بیشتر از میان خانواده‌های سادات (به ویژه سادات رضوی) و یا علما و رجال بزرگ انتخاب می‌شده‌اند. خادم‌باشیان نیز از میان علما و خانواده‌های بزرگ بوده‌اند. چگونگی به‌کارگیری افراد بر اساس درخواست فرد و تأیید متولی و صدور حکم توسط شاه وقت بوده است. مشاغل حرم در گذشته معمولاً موروثی بود. سمت تعیین شده مادام‌العمر بوده و از پدر به پسر بزرگ می‌رسیده است. لازم بود افراد در صورت غیبت، کسی را به عنوان نایب‌الخدمه معرفی کنند و در صورت غیبت غیر موجه، حکمشان باطل می‌شد. پرداخت مواجب به صورت نقدی و جنسی بود و شش ماهه یا یک ساله پرداخت می‌شد. درهای حرم شب‌ها بسته می‌شد. در دوره صفویه ابتدا سه و سپس پنج کشیک در زمان باز بودن حرم خدمت می‌کردند. نادر شاه در سال ۱۱۴۷ق این پنج کشیک را دوباره به سه کشیک تغییر داد. حضور نادر در مشهد به عنوان پایتخت افشارها، از قدرت و نفوذ تولیت‌ها کاست و شاه دخالت بیشتری در آستان قدس داشت. علی شاه افشار، جانشین نادر، کشیک‌ها را دوباره به حالت گذشته برگرداند و سندی که در قالب طوماری تفصیلی از دوره وی و اقداماتش باقی مانده، نشان می‌دهد که در این زمان، هر کشیک ۶۸ نفر، شامل هفده خادم، بیست فراش، پنج کفشبان، دو مدرس، سه بخورسوز و چهارده دربان داشته است. یکصد سال بعد و در اوایل دوره ناصرالدین شاه قاجار، این تعداد چهل خادم، بیست فراش، پنج کفشبان، سه مؤذن و ۲۳ دربان بوده است. به طور کلی در دوره قاجار، تولیت‌ها بیشتر از رجال سیاسی دربار قاجار انتخاب می‌شدند و اغلب، حکمرانی خراسان نیز به آنها واگذار می‌شد. محمدتقی میرزا رکن‌الدوله، فتحعلی خان صاحب دیوان شیرازی، ابوالفتح میرزا مؤیدالدوله و مهدی‌قلی میرزا سهام‌الملک از آن جمله‌اند. با ظهور مشروطه در کشور، برخی کوشیدند تا در تشکیلات آستان قدس تغییراتی اعمال کنند، اما این تلاش‌ها چندان مؤثر نبود و در اواخر این دوره، این نهاد به ورشکستگی و بدهکاری رسید[۱۰]. تا اواخر دوره قاجار، محاسبات مالی آستان قدس به شیوه محاسباتی دیوانی قدیم، یعنی سیاق‌نویسی بود. صورت جامعی از دخل و خرج یک ساله به وسیله مستوفیان تنظیم می‌شد و به تأیید متولی‌باشی می‌رسید[۱۱].

در دوره پهلوی تلاش‌های بسیاری برای تغییر نظام اداری آستانه صورت گرفت. شاه متولی کل نامیده می‌شد. تولیت یا منصب متولی‌باشی به نیابت تولیت تغییر پیدا کرد و متولیان از رجال سیاسی بودند[۱۲]. محمد ولی اسدی، فتح‌الله پاک‌روان، فخرالدین شادمان، باقر پیرنیا و عبدالعظیم ولیان در این شمار قرار می‌گیرند. در سال ۱۳۰۵ش و ابتدای دوره پهلوی اول، اماکن متبرکه هزار نفر خادم، پانصد نفر دربان و دویست نفر فراش داشت که پس از آن به نصف تقلیل یافت. در این زمان، هر کشیک هشتاد نفر خادم، چهل نفر فراش و پنجاه تن دربان داشته است. پس از ۱۳۱۴ش و بعد از وقایع مسجد جامع گوهرشاد، روش تشکیلات قدیمی اماکن کنار نهاده شد. روش موروثی خدمت در آستان قدس محدود گشت و به ویژه انحصار مناصب از دست خانواده‌های قدیمی بیرون آمد. قدرت کشیک‌ها به عنوان تنها عامل ساماندهی امور اماکن متبرکه کاهش یافت و اداره تشریفات عهده‌دار حفظ انتظامات و مراقبت امور مربوط و انجام وظایف محوله در داخل حرم مطهر و عمارات مبارکه شد که شامل دوایری مانند حوزه ریاست، شعب امور، دایره حاجبی، دایره نگهبانی، شعبه سرایداری، شعبه حفاظ، مؤذنان و عمله شکوه (نقاره‌چیان) بود. پس از پهلوی اول، پنج کشیک با چهل خادم، پانزده فراش و ۲۵ دربان احیا شد، اما سرپرست کشیک به جای سرکشیک، مسئولیت هر کشیک را بر عهده داشت[۱۳]. در دوره پهلوی دوم، اقداماتی در جهت نوسازی بیشتر ساختار اداری انجام شد. به ویژه در اواخر این دوره، طرح طبقه‌بندی مشاغل آستان قدس، رایانه‌ای کردن امور و تدوین آیین‌نامه‌های مختلف اداری و مالی و تغییر نظام بودجه‌نویسی تا حدی انجام گرفت[۱۴].[۱۵]

تشکیلات اداری - دوره جمهوری اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای اداره امور آستان قدس متولی انتخاب شد. رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی، تولیت را به عنوان منصبی جداگانه به رسمیت شناخت و انتخاب و اعزام نایب‌التولیه توسط شخص اول مملکت منسوخ و اداره امور آستان قدس مستقل گشت و دیگر با مقام استانداری خراسان، در یک نفر متمرکز نشد. قائم مقام تولیت نقش مهمی در ساختار آستان قدس پیدا کرد. وی به عنوان نماینده منصوب تولیت، مدیریت امور اداری را زیر نظر متولی انجام می‌دهد. پس از انقلاب اسلامی، به دلیل گسترش اماکن متبرکه و وضع قوانین جدید، از جمله باز بودن شبانه‌روزی حرم مطهر، تعداد کشیک‌ها به هشت نوبت افزایش یافت و پیرو آن، بر شمار کارکنان هر کشیک اضافه شد. از مشخصات این دوره ضعیف شدن نقش کشیک‌ها به عنوان عامل اداره اماکن متبرکه بود، به طوری که با گسترش ادارات، امروز به عنوان قسمتی از تشکیلات کلی محسوب گردیده، نقش سرکشیک به عنوان رئیس اماکن متبرکه تا حد یک مدیر رده پایین کاسته و به جای مقام خادم‌باشی معاون سرکشیک منصوب شده است. سرکشیک و ناظم به مدت سه سال توسط معاون اماکن متبرکه و به موجب حکم تولیت انتخاب می‌شوند. انتخاب ناظم هر کشیک، به پیشنهاد سرکشیک و حکم قائم مقام به مدت دو سال صورت می‌پذیرد. با توسعه امور حرم، معاونت اماکن متبرکه که اداره امور حرم را در اختیار دارد، شامل این بخش‌هاست: دبیرخانه، اداره مهمان‌سرا، مدیریت امور انتظامات و تشریفات، مدیریت امور خدمه، مدیریت امور رفاه زائران[۱۶].

اکنون تولیت آستان قدس از مشورت هیأت امنا و شورای عالی فرهنگی برای تعیین سیاست‌های کلان و مدیریت عالی امور بهره می‌برد. سازمان مرکزی آستان قدس به عنوان نهاد اداری اصلی، زیر نظر قائم مقام تولیت آستان قدس با معاونت‌ها، مشاورها و مدیریت‌های مختلف فعالیت دارد. معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، معاونت امور حقوقی و موقوفات، معاونت املاک و اراضی، معاونت اماکن متبرکه و امور زائران و معاونت فنی و عمران موقوفات، شش معاونت اصلی سازمان مرکزی است.

حوزه مدیریت سازمان مرکزی آستان قدس نیز زیر نظر قائم مقام تولیت اداره می‌شود که خود از اعضای هیأت امنا، شورای عالی فرهنگی و سازمان اقتصادی رضوی است. شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، شورای فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشاوران و کمیسیون مشارکت‌ها و عمران موقوفات نیز زیر نظر قائم مقام است. همچنین این سازمان پنج حوزه مدیریت حسابرسی داخلی و ممیزی، مدیریت نظارت و بازرسی و رسیدگی به شکایات، مدیریت دفتر مرکزی تهران، مدیریت حراست و مدیریت اراضی حریم حرم حضرت رضا (ع) را در اختیار دارد. اداره کل روابط عمومی، نذورات کل، دبیرخانه کل، خزانه‌داری کل و هسته مرکزی گزینش، از دیگر بخش‌های اداره مرکزی آستان قدس است[۱۷].

موقوفات

موقوفات املاک و اموالی هستند که خرید و فروش اصل آنها موقوف شده و منافع و درآمدهای حاصل از آن، به مصارف تعیین شده در وقف‌نامه‌ها می‌رسد. اسناد وقف بسیاری از اموال منقول و غیرمنقول که از روزگاران کهن وقف حرم شده باقی مانده است. بسیاری از موقوفات ثروتمندان یا امیران و حاکمان وقت برای کمک به زائران یا مستمندانی که مجاور و معتکف حرم بوده‌اند وقف نموده و یا خود زائران، به فراخور وضع مالی خویش، وقف کرده‌اند[۱۸]. واقفان آستان قدس رضوی، طیف عظیمی از طبقات گوناگون مردم را شامل می‌شود. در این میان، نام‌های تاریخی مشهوری چون شاه عباس اول صفوی، عباس قلی خان شاملو، نادرشاه افشار، عضدالملک قاجار و حاج حسین ملک دیده می‌شود. ۷۸ تن از واقفان آستان قدس از بانوان بوده‌اند[۱۹].

موقوفات غیرمنقول شناخته شده مخصوص حرم به طور مشخص از دوره صفویه قابل پیگیری است. پیش از آن، موقوفات عظیم مسجد گوهرشاد را داریم که در ۸۲۹ق وقف شده‌اند، اما موقوفات حرم را مطابق وقف‌نامه عتیقی، از سده دهم و حدود صد سال بعد از اوقاف گوهرشاد می‌شناسیم. با قدرت یافتن صفویه، وقف رونق بسیار یافت و شاهان صفوی برای جلب حمایت روحانیون و نفوذ در افکار عمومی خود، املاک زیادی را وقف نمودند. به دلیل متنوع بودن موقوفات آستان قدس، متولی در هر یک به تناسب وصیت واقف دخالت می‌کرد و به عنوان نماینده شاه، حق دخالت در تمام امور اداری آستان قدس مانند اجاره دادن، مصالحه املاک و پرداخت مواجب را داشت. در روزگار نادرشاه، املاک آستانه مدتی از سوی دیوان ضبط شد، اما علی‌شاه، برادرزاده نادر، آنها را به اضافه املاک دیگر باز گرداند و صورت رقبات موقوفه را در طوماری ثبت و ضبط کرد. در روزگار ناصرالدین شاه قاجار، عضدالملک طوماری دیگر تنظیم کرد. در این میان، گاهی بر اثر حوادث نامطلوب سیاسی و ضعف متولیان و یا سودجویی متصدیان، منافع و عواید حاصل از اوقاف یا خود املاک موقوفه تصرف می‌شده و یا از حیز انتفاع ساقط می‌گردیده است. در طومار علی‌شاهی و عضدالملکی به این امر تصریح شده و منظور از صورت‌برداری از رقبات موقوفه نیز تلاش برای جلوگیری از وقوع چنین رخدادهایی بوده است. موقوفات غیرمنقول آستان قدس، علاوه بر املاک کشاورزی، شامل بازار، سرا، زمین، کارخانه، بیمارستان، حمام، باغ، کاریز، دکان و منزل می‌شود. بخش عمده این موقوفات در مشهد و شهرهای خراسان و بقیه در تهران، شیراز، قزوین، رشت، مازندران، آذربایجان، کرمان، اصفهان و سایر نقاط ایران و حتی خارج ایران چون افغانستان و هندوستان است[۲۰].

اکنون حدود ۴۵۰ موقوفه و بیش از دو هزار رقبه وقفی پلاک اصلی در اختیار آستان قدس است. موقوفات دارای دو بخش مصرفی خاص و مطلقه هستند که از وقف‌نامه‌ها استخراج شده‌اند. با بررسی مشخصات وقف‌نامه‌ها، مصارف بررسی و دسته‌بندی شده‌اند. بعضی از مصارف موقوفه مطلقه و مخصوص حرم مطهر رضوی و بخش دیگر شامل مصارف خاص است. از مهم‌ترین اقدامات در دوره انقلاب اسلامی، ابطال نقل و انتقالات و اسناد املاک موقوفه بود که در گذشته به ناحق از تصرف وقف خارج و در مالکیت غیر در آمده بود. با این اقدام، آستان قدس توانست املاک بسیاری را که از دست داده بود، باز گرداند. اقدام بسیار مهم دیگر، تنظیم بودجه موقوفاتی برای موقوفات خاص در آستان قدس است که با کار کارشناسی بسیار مفصل صورت گرفته است. تمامی درآمد رقبات پس از استحصال، در دو بودجه انفرادی و تجمیعی، در ۲۵ فصل موقوفاتی قرار گرفته که به این ترتیب، هر درآمد وقفی، مطابق با نیات واقف، در محل تعیین شده مصرف می‌شود[۲۱].

مصارف عمومی درآمدهای آستان قدس، شامل نذورات، موقوفات و درآمدهای متفرقه، بیشتر در این موارد است: روشنایی، فرش کردن و معطر کردن حرم مطهر و تنظیف اماکن متبرکه؛ برگزاری مراسم مذهبی شامل جشن‌ها و سوگواری‌ها؛ قرائت قرآن و دعا و زیارت در حرم مطهر؛ کمک به مستمندان و زائران غریب و بی‌بضاعت؛ اطعام و برگزاری میهمانی؛ مخارج خدام و کارکنان حرم مطهر؛ هزینه ایتام و تحصیل کودکان و نوجوانان و طلاب علوم دینی؛ مرمت کتاب‌های کتابخانه و...[۲۲].

جدا از دارالشفای امام که نهادی کهن برای رسیدگی به بیماران و زائران رنجور و دردمند حضرت است[۲۳]، برخی نهادهای تازه تأسیس مانند بیمارستان رضوی که یک مرکز درمانی بسیار عظیم و فوق تخصصی با آخرین امکانات و تجهیزات درمانی دنیاست و یا مؤسسه امداد آستان قدس رضوی، کمک رسانی و فعالیت‌های عام‌المنفعه آستان قدس را به صورت خاص و با گستره وسیع دنبال می‌کنند[۲۴].

فعالیت‌های اقتصادی و عمرانی

آستان قدس رضوی برای تأمین پشتوانه مالی لازم جهت تحقق اهداف خود، فعالیت‌های اقتصادی گسترده‌ای دارد. سرمایه‌گذاری و حضور در عرصه‌های مختلف تجاری و تولیدی در قالب تأسیس شرکت‌های مستقل یا مشارکت در پروژه‌ها و شرکت‌های مختلف خارج از آستان قدس صورت می‌گیرد تا در آمد لازم برای مصارف گوناگون آستانه و فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی تعریف شده، محقق شود.

برای بهینه‌سازی فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی این مؤسسات و واحدهای متعدد و هماهنگی بهتر میان آنها، از سال ۱۳۷۷ش یک نهاد مدیریتی به نام سازمان اقتصادی تأسیس شده است. همچنین جداسازی فعالیت‌های اقتصادی از فرهنگی و اجتماعی، بهبود نظام تصمیم‌گیری از طریق عدم تمرکز و تفویض اختیار، حذف حوزه‌های موازی فعالیت و استفاده بهینه از منابع و حفظ و احیای موقوفات از نتایج این اقدام بوده است. فعالیت‌های اقتصادی در سه محور صنعت و معدن، کشاورزی و عمران و خدمات تعریف شده و خروج از فعالیت‌های اقتصادی خرد و ورود به سرمایه‌گذاری‌های کلان اقتصادی، کاهش تنوع فعالیت‌ها و تخصصی کردن کارها و نیز مشارکت داخلی و خارجی از اهداف استراتژیک در این عرصه است. در این عرصه ۸۴ مؤسسه و شرکت وجود دارند که ۴۳ واحد آن با سهام بالای پنجاه درصد و ۴۱ واحد آن با سهام زیر پنجاه درصد متعلق به مؤسسه سازمان اقتصادی رضوی است و بیش از دوازده هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شرکت‌ها و مؤسسات تابعه تحت پوشش این سازمان اشتغال دارند. برخی از مهم‌ترین شرکت‌های تأسیس شده توسط آستان قدس عبارت است از: کارخانه قند آبکوه (تأسیس ۱۳۱۳ش)؛ شرکت نان قدس رضوی (تأسیس ۱۳۴۶ش)؛ شرکت فرش آستان قدس رضوی (تأسیس ۱۳۶۰ش)؛ مؤسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس (تأسیس ۱۳۷۵ش)؛ شرکت نفت و گاز رضوی (تأسیس ۱۳۸۶ش)[۲۵]. همچنین اقدامات عمرانی وسیعی که چه در آستان قدس و چه در خارج از آستان قدس و توسط این نهاد صورت می‌گیرد، در شرکت‌های تخصصی مختلفی دنبال می‌شود. سازمان توسعه و عمران حریم حرم حضرت رضا (ع) که در سال ۱۳۶۱ش تأسیس شد، کار بسیار دشوار و طاقت‌فرسای توسعه و ساخت و سازهای متعدد گستره حرم مطهر را به عهده گرفت و در این عرصه به پیشرفت‌های بزرگی دست یافت. شرکت مسکن و عمران قدس رضوی (تأسیس ۱۳۶۲ش) و شرکت ساختمانی بتن و ماشین قدس رضوی (تأسیس ۱۳۷۶ش) و سازمان عمران و توسعه خراسان (تأسیس ۱۳۷۱ش) از دیگر شرکت‌های وابسته به آستان قدس هستند که در زمینه‌های ساختمانی و عمرانی، فعالیت‌های گسترده‌ای در داخل مجموعه و خارج از آستان قدس دارند[۲۶].

فعالیت‌های فرهنگی - پیشینه

قدیمی‌ترین بخش فرهنگی آستان قدس که شاخص‌ترین و مشهورترین سازمان‌های آن هم محسوب می‌شود، کتابخانه حرم مطهر است. کتابخانه بر اساس کتاب‌های اهدا شده به حرم رضوی شکل گرفته و دست‌کم از سده نهم به بعد، با تشکیلاتی مشهور و هویتی معلوم، در مجموعه وجود داشته است. قدیمی‌ترین قرآن وقفی به حرم مطهر تاریخ ۳۲۷ق دارد[۲۷] و از این تاریخ به بعد، قرآنهای متعددی وقف روضه منور رضوی شده است.

از سده نهم قمری، کتاب‌های دیگری چون تفسیر قرآن به مجموعه کتاب‌های حرم مطهر اضافه و مشخصاً نام کتابخانه به عنوان یک بخش ویژه در حرم مطهر ظاهر شد. سپس در دوره صفوی با وقف نسخه‌های متعدد به این کتابخانه توسط افراد مشهوری چون شیخ بهایی، شاه عباس اول صفوی و دیگران، اهمیت این کتابخانه بیشتر شد[۲۸]. مدارس علمیه مختلف دور حرم خود کتابخانه داشتند[۲۹]، اما کتابخانه حرم مطهر با توجه به تعداد بسیار بیشتر کتاب‌ها و اهمیت محل آن، در شهر مرکزیت یافت و محل مراجعه علما و طلاب شد.

این کتاب‌خانه در دوره قاجار تشکیلات و نظم اداری کاملی داشت و یک مرکز فرهنگی و حتی هنری کامل بود. به ویژه در این دوره نابه‌سامان و پر دگرگونی، وجود چنین مرکزی که دسترسی به کتاب را برای عموم فراهم می‌ساخت، در شهری غیر از تهران، بسیار مغتنم محسوب می‌شد. نسخه‌ها در اینجا تکثیر می‌شد، و هنرمندانی آنها را وصالی، مرمت و بهسازی می‌کردند. به این ترتیب، علاوه بر کتاب‌دار و منشی، هنرمندان صحاف و مُذهب و مرمت‌گر نیز در این مکان فعال بودند.

از دوره صفوی به بعد و زمانی که اطلاعات روشن‌تری در دست است، در حرم مطهر فعالیت‌های دینی و تبلیغی چون قرائت قرآن کریم، روضه‌خوانی و مجالس مذهبی بسیار پر رونق بود. این فعالیت‌ها علاوه بر آنکه همسویی کامل با فلسفه وجودی حرم مطهر داشت، از پشتوانه خاصی هم بهره می‌برد. این پشتوانه عبارت بود از موقوفات خاص، یعنی موقوفاتی که عواید آن، باید اختصاصاً صرف همان کار می‌شد. چون عمده توجه و تمایل مردم به برگزاری مراسم مذهبی بود، بسیاری از موقوفات خاص، صرف عزاداری‌ها و مجالس مذهبی می‌شد و رونق افزای چنین محافلی بود[۳۰]. آستان قدس در زمان تهماسب اول صفوی مکتب‌خانه داشت. این مکتب‌خانه به اطفال ایتام اختصاص یافته و موقوفاتی نیز برای آن در نظر گرفته شده بود. به تدریج بر دامنه فعالیت‌های این مکتب‌خانه افزوده شد و فضاهای بیشتری در حرم مطهر به آن اختصاص یافت[۳۱].

همچنین یکی از عواملی که به شدت فضای فرهنگی این مجموعه را متأثر می‌کرد، مدارس علمیه اطراف حرم مطهر بود. مدرسه بالاسر در فاصله بسیار نزدیکی با بقعه مطهر و مدارس علمیه «پری‌زاد” و «دو در” با فاصله اندکی از آن، در دوره تیموری تأسیس شدند[۳۲]. در دوره صفوی و حتی در دوره کم‌رونق قاجار نیز مدارس پرشمار و گاه معظمی در اطراف صحن‌ها ساخته شد. مدارس علمیه فاضل خان، میرزا جعفر، عباس‌قلی خان، باقریه، نواب و بسیاری دیگر در این شمارند[۳۳]. این مدارس در تقویت فضای فرهنگی و علمی شهر مشهد و به ویژه حرم مطهر بسیار مؤثر بودند. همجواری این مدارس و اشتراک بسیاری از مسائل آنها و طلابشان با آستان قدس، مجموعه تشکیلاتی حرم را وارد تشریک مساعی با این مجموعه‌های آموزشی می‌کرد. حل و فصل مسائل مدیریتی این مدارس که جزئی از نهاد دین و وقف بودند، اقامت طلاب و استادان مدارس در اطراف حرم، رفت‌و‌آمد آنها در حرم و تشکیلات آن و مراوادات میان آنها و کتابخانه، بخشی از این اشتراکات بود.

دوره پهلوی عصر نوسازی و تغییرات گسترده در سازمان‌های اجتماعی بود. در دو دهه اول عصر پهلوی، تغییر ساختار مؤسسات قدیمی به سازمان‌های جدید اداری با سرعت بسیاری انجام گرفت. آستان قدس یکی از نهادهای بسیار مهمی بود که هدف این تغییرات قرار داشت. به ویژه با وضعیت بسیار آشفته اداری و مالی آستان قدس در اواخر دوره قاجار، این مسأله بیشتر در چشم گردانندگان اداری و سیاسی حکومت جدید مهم جلوه می‌کرد. از این‌رو، تغییرات بسیاری در ساختار اداری راه یافت و از جمله در فعالیت‌های فرهنگی تغییرات اساسی رخ نمود. اهم این تغییرات در حوزه فرهنگ در چند موضوع انجام شد. نخست اینکه مکتب‌خانه‌های آستان قدس به مدارس جدید تبدیل و به دولت و وزرات فرهنگ واگذار گردید[۳۴] دیگر اینکه مدارس علمیه تعطیل شد و فعالیت‌های آنها به شکل یک دانشکده کوچک معقول و منقول محدود گردید[۳۵]. همچنین کوشیدند تا با محدود کردن فعالیت‌های مذهبی و نفوذ روحانیت در مجموعه و متوقف کردن تدریس علوم دینی در آستانه[۳۶]، از جنبه دینی و مذهبی نهاد بکاهند و با اقداماتی چون ساخت موزه به وجهه تاریخی مجموعه بیفزایند. از سوی دیگر، بخشی مانند کتابخانه آستان قدس چون مطابق با مؤسسات جدید تمدنی بود، بیشتر مورد توجه گردانندگان امور قرار گرفت و جایگاه مهم‌تری به دست آورد.

تهیه نظام‌نامه آستان قدس که با تشکیل «کمیسیون اصلاحات” در سال ۱۳۰۵ش آغاز شد، از اقدامات کلیدی برای سر و سامان دادن به امور محسوب می‌شد[۳۷]. در این نظام‌نامه از اداره امور فرهنگی نامی نیامده، اما اداره کتابخانه و قرائت‌خانه به عنوان عنصر فرهنگی اصلی آستان قدس دیده شده است. «کمیسیون عرض” از اولین نتایج این اصلاحات در عرصه فرهنگی بود. این کمیسیون ضمن شمارش کتاب‌ها و ثبت آنها، نظام نامه‌ای برای اداره امور کتابخانه تدوین کرد. پیشنهادهایی که کمیسیون عرض مطرح کرد، پایه و اساس تحولات جدی کتابخانه در عصر پهلوی شد. در زمان نیابت تولیت اسدی بود که نخستین فهرست کتابخانه در ایران، به همت کتابخانه آستان قدس چاپ شد و نیز دو نظام‌نامه شامل وظایف کارکنان و شرایط امانت کتاب تدوین گشت[۳۸].

در سال ۱۳۱۶ش ساخت بنای جدید موزه و کتابخانه آغاز شد. هدف به نمایش گذاشتن بخشی از اشیای نفیس حرم مطهر بود که تا آن زمان، به شکل نامنظم و غیرمطلوبی در خزانه آستان قدس نگهداری می‌شد. همچنین انتقال کتابخانه به جای جدید و بهبود شرایط نگهداری کتاب‌ها و گسترش کتابخانه در جای تازه، اهمیت فراوانی داشت[۳۹]. در آن زمان درصد قابل توجهی از موجودی کتابخانه نسخه‌های خطی بود و مدیران آستان قدس به این مجموعه بیشتر به عنوان یک گنجینه مخطوطات نگاه می‌کردند تا یک کتابخانه عمومی[۴۰].

در دوره پهلوی دوم، در آستان قدس گام‌های بیشتری در جهت نوسازی و تغییرات اداری برداشته شد. اقداماتی که البته منحصر به آستان قدس نبود و سیاست و رویکردی کلی محسوب می‌شد و در تمام ایران، منطقه و حتی اغلب کشورهای دنیا روی می‌داد. توجه بیشتر به موزه و کتابخانه از تکمیل و افتتاح ساختمان جدید این دو مرکز در ۱۳۲۳ش و دوره نیابت تولیت علی منصور (منصورالملک) شروع شد که خود قدم بسیار مهمی بود[۴۱].

انتشار نشریه اختصاصی آستان قدس با عنوان «نامه آستان قدس” در تیر ماه ۱۳۳۹ش و دوره نیابت تولیت محمد مهران، اقدام مهم دیگری بود که هم در دوره خود اثر گذار بود و هم خدمتی ماندگار در ثبت وضعیت و اخبار آستان قدس برای آیندگان به شمار می‌رفت. در مقدمه دومین شماره این نشریه، هدف «شناساندن آستان قدس و ترویج معارف اسلامی” عنوان شده است[۴۲]. این نشریه تا سال ۱۳۵۳ش با یک وقفه کوتاه در میانه، پیوسته منتشر می‌شد. همچنین در ابتدای دهه چهل شمسی، همزمان با دومین حضور سیدجلال‌الدین تهرانی در کسوت نیابت تولیت آستان قدس، محمدتقی ادیب نیشابوری، از علمای شهیر عصر، به تدریس در محل آرامگاه شیخ بهایی دعوت شد[۴۳]. علاوه بر این، تهرانی اقدامات فرهنگی مهم دیگری نیز انجام داد، از جمله دعوت جلال‌الدین اعتضادی از خوشنویسان آن دوره به آستان قدس و برقراری کلاس‌های هنری در حرم مطهر[۴۴] یا توجه بیشتر به کتابخانه آستان قدس و تلاش برای غنی‌تر کردن آن[۴۵].

ده ساله آخر دوره پهلوی دوم و دقیقاً از سال ۱۳۴۶ش به بعد، رویکرد فرهنگی و خدمات فرهنگی در آستانه شدت یافت. پیش از این در آستان قدس بخشی به نام اداره انتشارات و تبلیغات وجود داشت که یک نفر سرپرست، چهار سخنران، سه نفر کارمند و یک خدمتکار داشت[۴۶]. البته احتشام کاویانیان در کتاب شمس الشموس از این اداره با عنوان اداره مجله و انتشارات آستان قدس نام می‌برد[۴۷]. در زمان نیابت تولیت باقر پیرنیا (۱۳۴۶ - ۱۳۵۰ش) اقدامات مهمی صورت گرفت که ماندگار شد و برخی نیز شروعی برای اقدامات و حرکت‌های بعدی بود. پیرنیا اشاره می‌کند که مجموع کتاب‌هایی که در دوره چهارساله حضورش در مشهد، برای کتابخانه تهیه شد، بیشتر از مجموع کتاب‌هایی بود که در تمام مدت چهل ساله حکومت پهلوی خریداری شد[۴۸].

نکته مهم در اقدامات این زمان، راه‌اندازی بخش فرهنگی مستقل در آستان قدس بود و ایجاد عنوانی با نام «مدیر کل فرهنگی آستان قدس” که به احمدعلی رجایی بخارایی، استاد بازنشسته دانشکده ادبیات مشهد، سپرده شد: «پس از اینکه برای صنعت‌ها و نوسازی و کشاورزی و مهمان‌خانه‌های میان راه و برنامه‌های گوناگون دیگر اقدام کردیم، لازم بود کارهای فرهنگی و کتابخانه و موزه آستان قدس و مجله آستانه را هم به صورت مجموعه فرهنگی درآوریم”[۴۹].

«سازمان امور فرهنگی و کتابخانه‌های آستان قدس” در سال ۱۳۵۱ش به ریاست رجایی خراسانی تأسیس شد. در زمان نیابت تولیت حسن زاهدی (۱۳۵۰ - ۱۳۵۳ش) سازمان برنامه کشوری، سازمان اداری جدیدی برای آستان قدس تنظیم کرد که در آن مدیریت خدمات فرهنگی و اجتماعی زیرمجموعه معاونت اداری به شمار می‌رفت. این مدیریت شامل اداره امور اجتماعی، اداره امور کتابخانه‌های آستان قدس و موزه و اداره امور فرهنگی و بهداشتی بود. اداره امور مذهبی زیر نظر مدیریت اماکن متبرکه فعالیت داشت[۵۰].

در این دوره کتابخانه حاج حسین آقا ملک به آستان قدس واگذار شد، کتاب‌هایی چون تاریخ آستان قدس، مجموعه عکس قرآنهای منسوب به ائمه معصومین (ع) و راهنمای گنجینه قرآن درباره آستان قدس به چاپ رسید ویژه‌نامه‌هایی در شرح حال و مکارم ائمه (ع) تهیه و به زائران اهدا شد، مجالس وعظ و خطابه با هدف آشنایی زوار و جوانان با معارف اسلامی و نشر علوم قرآنی در رواق دارالزهد به راه افتاد و برای زیارت‌نامه‌خوان‌های حرم مطهر کلاس تعلیم برگزار شد[۵۱]. در آستانه انقلاب اسلامی و دوره نیابت تولیت عبدالعظیم ولیان، طرح ایجاد فلکه دوم حضرت و خراب کردن بافت اطراف حرم به سرعت انجام شد. حکومت می‌خواست هر چه زودتر چهره مجموعه حرم را نو کند و کارکردها و عرصه‌های تازه ای برای فعالیت‌های آستان قدس تعریف نماید. در زمینه فرهنگی، مهم‌ترین اقدام، تأسیس ساختمان‌های جدیدی برای موزه و کتابخانه بود. ساختمان موزه با نگاه مدرن به معماری سنتی ایران در پنج طبقه ساخته و از آخرین امکانات در آن استفاده شد. تجهیزات کتابخانه و سالن‌های مطالعه آن کاملاً جدید گردید[۵۲]. کتاب‌هایی مانند فرهنگ لغات قرآن، ترجمه و شرح نهج‌البلاغه، آستان قدس دیروز و امروز، شمس‌الشموس و چاپ دوم کتاب تاریخ آستان قدس، از انتشارات آستان قدس در این دوره بود[۵۳].[۵۴]

فعالیت فرهنگی - دوره جمهوری اسلامی

مهم‌ترین تحول در آستان قدس رضوی بعد از انقلاب اسلامی، تغییر مدیریت کلان آن بود. در دوره گذشته، تولیت آستان قدس به عهده شاه بود و وی فردی را به عنوان نیابت تولیت به مشهد مأمور می‌کرد تا زیر نظر شاه، آستان قدس را اداره کند. در دوره انقلاب اسلامی این رسم دگرگون شد و عباس واعظ طبسی از سوی رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی به تولیت آستان قدس منصوب شد و بدین ترتیب، مدیریت در آستان قدس شکل مستقلی پیدا کرد[۵۵].

در ۱۳۵۹ش اداره امور فرهنگی، در طبقه فوقانی ساختمان موزه و کتابخانه فعالیتش را آغاز کرد و جایگزین مدیریت امور فرهنگی و اجتماعی گردید. این اداره چهار بخش سمعی و بصری، انتشارات، روابط عمومی و تبلیغات و بخش موزه مرکزی و موزه ملک آباد را شامل می‌شد. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های این اداره، چاپ و انتشار کتاب در دو زمینه تبلیغی و تحقیقی بود[۵۶]. در سال ۱۳۶۳ش اداره امور فرهنگی در تحولی مهم به معاونت امور فرهنگی ارتقا یافت. این معاونت شامل دو اداره کتابخانه مرکزی و اداره امور فرهنگی بود. بخش‌های تبلیغات، آموزش، روابط فرهنگی و امور بین‌الملل، سمعی و بصری و راهنمایی زائران داخلی و خارجی، زیر نظر اداره امور فرهنگی فعالیت داشتند. از جمله فعالیت‌های معاونت فرهنگی انتشار کتاب، نشریه، ویژه‌نامه، پوستر و کارت‌پستال، برگزاری نمایشگاه، کنفرانس‌های مطبوعاتی، سخنرانی، نمایش فیلم‌های تبلیغاتی از صدا و سیما و فعالیت‌های سمعی و بصری و آموزشی بود. در سال ۱۳۷۱ش معاونت فرهنگی به معاونت فرهنگی و امور بین‌الملل تغییر نام داد. اداره امور فرهنگی به دلیل گستردگی فعالیت‌ها در سال ۱۳۷۶ش به مدیریت تبلیغات و ارتباطات اسلامی ارتقا یافت و سه اداره روابط بین‌الملل، تبلیغات اسلامی و آموزش علوم قرآنی زیر نظر این مدیریت قرار گرفتند[۵۷].

در دوره جمهوری اسلامی، آستان قدس جایگاه تازه‌ای برای فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی تعریف کرد و عرصه فعالیت‌هایش را در این زمینه گسترد. در این میان، یکی از نکته‌های کلیدی و مهم که فضای گسترش این فعالیت‌ها را فراهم کرد و قدرت عمل فراوانی برای دست‌اندرکاران و تصمیم‌گیران در پی آورد، پشتوانه قرار دادن درآمد ناشی از فعالیت‌های اقتصادی برای بخش فرهنگ در آستان قدس بود. مؤسسات کشاورزی و صنعتی متعددی تأسیس گشت و سرمایه‌گذاری‌های گوناگونی در کارهای سودآور صورت گرفت که درآمد آن، برای خرج در امور فرهنگی اختصاص یافت. آستان قدس ساختمان بسیار عظیمی برای کتابخانه حرم مطهر پیش‌بینی و طراحی کرد که در همان اوان کار ساخت آن آغاز شد. از تجمیع چند مدرسه علمیه، دانشگاه علوم اسلامی رضوی را بنا نهاد که در این کار، دو مدرسه علمیه بسیار مهم مشهد، یعنی خیرات‌خان و میرزا جعفر، به شیوه جالب توجهی بازسازی شدند و در دل دانشگاه علوم اسلامی قرار گرفتند. کار انتشارات و چاپ در قالب مؤسسات مستقلی ادامه و گسترش یافت. مؤسسات فرهنگی متعددی راه‌اندازی شد که به کارهای مشاوره اجتماعی، نشر مطبوعات و تأسیس و اداره مدارس، مجتمع‌های آموزشی از دبستان تا دبیرستان و آموزش عالی می‌پردازند. نهادهایی پژوهشی نیز تحقیق در علوم اسلامی و امور فرهنگی و هنری را انجام می‌دهند و سازمانی موزه‌های حرم و ملک تهران و ده‌ها کتابخانه را در سطح کشور اداره می‌کند. نیز مراسم و فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی متنوع و پرشماری در حرم مطهر رضوی و مجموعه‌های وابسته به آستان قدس رضوی به صورت پیشرفته و با برنامه‌ریزی، هدف‌مندی و سبک و سیاق مدون و طراحی شده، برگزار می‌گردد[۵۸]. اکنون گستره فعالیت‌های فرهنگی بسیار گسترده‌تر از دو دهه اول انقلاب اسلامی شده و محورهای متعددی را در بر می‌گیرد. از نظر اداری و سازمانی، تولیت آستان قدس از سال ۱۳۷۸ش تشکیلاتی به نام دبیرخانه شورای عالی فرهنگی را در زیر مجموعه خود ایجاد کرده که سیاست‌گذاری کلان فعالیت‌های فرهنگی آستان قدس رضوی از جمله وظایف اصلی آن است. شورای عالی فرهنگی شامل هفده تن از استادان و اشخاص برجسته فرهنگی حوزه و دانشگاه است. ریاست این شورا در اختیار تولیت آستان قدس قرار دارد. این شورا به تبیین خط‌مشی‌ها، اولویت‌ها و تدوین چشم‌انداز بیست ساله آستان قدس می‌پردازد و اساس‌نامه مؤسسه‌های فرهنگی مجموعه را تصویب و اصلاح می‌کند. همچنین عملکرد آنها را با توجه به اهداف و مأموریت‌های محوله در اساس‌نامه پیدا می‌کند، تا نقاط قوت و ضعف آنها را بیابد و راه‌حل‌های مناسب را ارزیابی کند. یکی دیگر از اهداف مهم شورای عالی فرهنگی، ایجاد همگرایی بین مؤسسه‌های فرهنگی، پرهیز از فعالیت‌های موازی و استفاده از ظرفیت‌های مشترک این مؤسسه‌ها در تولید محصولات فرهنگی است که با توجه به تنوع فعالیت‌های فرهنگی این مجموعه، کاری محوری و تعیین کننده محسوب می‌گردد[۵۹].

پانزده نهاد، فعالیت‌های فرهنگی تعریف شده توسط آستان قدس را اجرا می‌کنند:

  1. بنیاد پژوهشهای اسلامی: این مؤسسه پژوهشی در سال ۱۳۶۳ش تأسیس شد تا با فعالیت‌های فرهنگی، علمی و تحقیقاتی خود، بیش از پیش آستان قدس را به مرکز ثقل فرهنگ اسلامی و شیعی تبدیل کند. این مرکز دارای هجده گروه پژوهشی در زمینه‌های گوناگون است. همچنین انتشار تقویم قدس رضوی و فصل‌نامه علمی - ترویجی مشکوة از دیگر فعالیت‌های بنیاد است. تاکنون بیش از هفتاد عنوان از کتاب‌های تولید شده در بنیاد عناوین برتر را در سطح کشور و استان کسب کرده و بنیاد دو بار هم به عنوان ناشر نمونه حوزه و دانشگاه برگزیده شده است.
  2. بنیاد فرهنگی رضوی: این بنیاد با هدف تأسیس مؤسسات و مجتمع‌های آموزشی در سطوح مختلف از دبستان تا دانشگاه و فراهم آوردن امکانات و تسهیلات آموزشی و تحصیل علوم و فنون مورد نیاز کشور برای تربیت نیروی انسانی متخصص آغاز گردید و در ادامه بر فعالیت در سطح ابتدایی تا پیش از دانشگاه متمرکز گردید. سیاست تربیتی بنیاد فرهنگی رضوی بر دو محور استوار است: یکی ایجاد معنویت در فضای آموزشی و بالابردن معرفت مذهبی و دوم ایجاد نشاط و شادابی در قالب آموزه‌های دینی. این بنیاد با به‌کارگیری بهترین مدرسان، کارگاه‌های مجهز و برنامه‌های نوین آموزشی، گام‌های برتری در امر آموزش برداشته است. در این نهاد، اساس آموزش بر خلاقیت است که در این عرصه، با کم کردن فاصله معلم و دانش‌آموز، از طریق ایجاد همیاری توانسته الگوی مناسبی در زمینه آموزش و پرورش کشور باشد. بنیاد سیزده واحد آموزشی، یک پژوهش‌سرا و بیش از ۵۷۰۰ دانش‌آموز دارد.
  3. دانشگاه امام رضا (ع): آستان قدس برای افزایش توان آموزشی و کمک به توسعه این بخش، در سال ۱۳۶۷ش به تأسیس دانشگاه غیرانتفاعی امام رضا (ع) همت گماشت تا نقشی هر چند کوچک، در زمینه رشد علمی جوانان کشور داشته باشد. هم‌اکنون این دانشگاه در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، از طریق آزمون سراسری دانشجو می‌پذیرد. این دانشگاه در مقطع کارشناسی چهار دانشکده و هفت گروه و پانزده رشته، در مقطع کارشناسی ارشد سه دانشکده، هشت گروه و ۲۶ رشته و در مقطع دکتری چهارده رشته دارد. انتشارات این دانشگاه نیز به ۱۴۶ عنوان و ۱۳۵۰۰۰ نسخه بالغ می‌شود که هفده عنوان آن، در مقاطع زمانی مختلف، کتاب سال شناخته شده‌اند.
  4. دانشگاه علوم اسلامی رضوی: دانشگاه علوم اسلامی رضوی در سال ۱۳۶۳ش گشایش یافت. این مؤسسه با اضافه کردن یک ساختمان جدید میان دو مدرسه علمیه تاریخی خیرات‌خان و میرزا جعفر در مساحتی بالغ بر ۳۲۰۰۰ متر مربع به وجود آمد. اساس‌نامه این دانشگاه در سال ۱۳۷۴ش به تصویب شورای عالی فرهنگی رسید. هم‌اکنون این دانشگاه با حفظ اصالت حوزوی خود، با مدرک رسمی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، به فعالیت خود ادامه می‌دهد. اکنون، دانشگاه علوم اسلامی بالغ بر نهصد دانشجو در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در رشته‌های مختلف اسلامی دارد که با توجه به نگاه خاص آستان قدس به تربیت عالم دینی و مبلغ اسلامی، تعدادی از این دانشجویان خارجی هستند. فراهم کردن زمینه تحقیق و پژوهش برای دانشجویان، یکی از کارهای دانشگاه در کنار فعالیت‌های آموزشی خود است و در نتیجه آن، برخی آثار پژوهشی دانشگاه، حائز رتبه‌های ممتاز گردیده است.
  5. سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد: این سازمان در سال ۱۳۸۲ش با ادغام تمام کتابخانه‌ها و موزه‌های وابسته به آستان قدس در یک مجموعه شکل گرفت. اکنون علاوه بر کتابخانه مرکزی، دارای نوزده کتابخانه در سطح شهر مشهد، دوازده کتابخانه در سطح کشور، یک کتابخانه در کشور هندوستان و ده کتابخانه تخصصی در حوزه حرم مطهر است و در مجموع به حدود نیم میلیون نفر خدمات مطالعاتی و پژوهشی ارائه می‌نماید. گنجینه خطی کتابخانه‌ها دارای نود هزار عنوان نسخه خطی و بیش از سه میلیون جلد کتاب چاپی است و جمع کل منابع مختلف آن به بیست میلیون می‌رسد. کتابخانه مرکزی آستان قدس، یکی از سه کتابخانه بزرگ ایران و یکی از قدیم‌ترین و مهم‌ترین کتاب‌خانه‌های جهان اسلام است که پیشینه منابع آن به هزار سال می‌رسد و قلب این سازمان محسوب می‌شود. زائران و مشتاقان حضرت رضا (ع) از سده‌های اول دفن حضرت در سناباد توس، به زیارت ایشان شتافته‌اند و از همان اوان، اهدای قرآن به حرم حضرت شروع شده است. در کتاب‌خانه قرآنهایی مربوط به اوایل سده چهارم قمری وجود دارد که در آنها وقف به روضه منوره علی بن موسی الرضا (ع) ذکر شده است. در میان واقفان این سده، افراد مشهوری چون محمد ابراهیم بن سیمجور و [[ابوالقاسم منصور بن محمد کثیر دیده می‌شوند. در نسخه‌ای از تفسیر ابوالفتوح رازی که در سده نهم قمری وقف شده، نوشته‌ای از سوی واقف آمده که چون در حرم کلام‌الله و مصحف زیاد است، این تفسیر را وقف آنجا می‌کند؛ یا در نسخه کتاب غایة الاصول علامه حلی مربوط به همین قرن، عبارت «خزانة‌الکتب” آمده است. در نسخه‌های دیگری مربوط به اوایل دوره صفوی، اشارات دیگری به کتاب‌خانه شده است. اما اولین سند اداری مربوط به این نهاد فرهنگی کهن، در شمار اسناد آستان قدس می‌باشد که از ۱۰۱۱ق یعنی زمان شاه عباس اول صفوی در دست است. از این زمان به بعد، تعداد زیادی سند و گزارش از شکل و ترتیب این کتاب‌خانه و تعداد کتاب‌داران، هزینه‌ها و کتاب‌های موجود در آن وجود دارد. چندین سیاهه و یا فهرست نیز از این تاریخ به بعد در دست است که برخی از آنها، مانند فهرست انتهای کتاب مطلع الشمس مربوط به دوره ناصرالدین شاه قاجار، چاپ و نشر شده است. علاوه بر اسناد، در کتاب‌های تاریخی نیز از دوره صفوی به بعد، گزارش‌های متعددی وجود دارد. به موجب منابع، شاه عباس اول خود به کتاب‌خانه بحران‌زده از حمله ازبک‌ها سر و سامانی داد و نسخی نیز وقف آن کرد. این اشاره منابع را موجودی خطی کتاب‌خانه، از جمله قرآنهای کوفی منسوب به قلم ائمه اطهار (ع) تأیید می‌کند. از این زمان به بعد، کار کتاب‌خانه رونق بیشتر یافت. در دوره قاجار مکان آن جابه‌جا شد و در دوره پهلوی نیز چند بار نقل مکان کرد و ساختمان‌هایی برایش ساخته شد. نخستین بنای جامع و مستقل کتاب‌خانه در سال ۱۳۳۰ش در ضلع شمال غربی رواق امام خمینی کنونی ساخته شد. سپس در سال ۱۳۵۶ش به ساختمان جدید و وسیعی واقع در طبقه فوقانی موزه آستان قدس رضوی، واقع در ضلع شرقی همان رواق، انتقال یافت[۶۰]. کتاب‌خانه مرکزی آستان قدس مجموعه‌ای غنی است که گنجینه‌ای هزار ساله در اختیار دارد. هزاران نسخه خطی و چاپی موجود در این گنجینه، آن را به یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های جهان اسلام تبدیل کرده است. صدها هزار سند و عکس تاریخی و ده‌ها هزار جلد مطبوعات در کنار این مجموعه عظیم کتاب، کتابخانه را به عنوان قطب علمی و اطلاعاتی کشور مطرح می‌کند. در میان این نسخ خطی، آثار بی‌نظیر هنری به چشم می‌خورد. تقریباً از اغلب هنرمندان نامدار خوشنویسی و کتاب‌آرایی تاریخ ایران، اثری در این کتابخانه وجود دارد و برخی از این آثار، مانند قرآنهای منسوب به ائمه اطهار (ع)، قرآن بایسنقر میرزا و قرآن ابراهیم سلطان، کم‌نظیرند. در میان اسناد موجود نیز سندهای نفیس که آرایه‌های هنری بی‌مانند دارند، به‌ویژه در میان احکام و فرمان‌های سلطنتی بهترین مجموعه‌های پژوهشی و مطالعاتی هنری در کتابخانه و کتابخانه تخصصی هنر که در موزه مرکزی قرار دارد، و دوره‌های مجلات هنری منتشر شده در صد سال گذشته، به محققان کمک می‌کند تا به مجموعه بزرگی از اطلاعات پژوهشی در موضوعات مختلف فرهنگی و هنری دست یابند. علاوه بر آن، ساختمان کتابخانه خود یک مجموعه عالی از هنرهای اسلامی است که به دست هنرمندان معاصر، ساخته و آراسته شده است[۶۱]. از نظر منابع، کتابخانه جایگاه ویژه‌ای دارد و از این حیث در کنار کتابخانه‌های ملی و آیت‌الله مرعشی از کتابخانه‌های اصلی ایران است. بیش از ۱۴۰۰۰۰۰ نسخه کتاب در کتابخانه مرکزی آستان قدس و کتابخانه‌های تخصصی آن وجود دارد که از این تعداد، بیش از ۱۲۰۰۰۰ نسخه آن کتاب‌های خطی و چاپ سنگی آن را تشکیل می‌دهد. از میان این ۱۲۰۰۰۰ نسخه، بیش از شصت هزار آن نسخ خطی و در حدود ده هزار آن سایر منابع خطی، مانند وقف‌نامه‌ها و... است. بخش اسناد و مطبوعات کتابخانه نیز شامل هشت میلیون برگ سند، ۱۲۰۰۰۰۰ نسخه نشریه و حدود چهل هزار قطعه عکس می‌باشد. نیز مجموع مواد غیرکتابی کتابخانه در حدود ۱۳۰۰۰۰۰ مورد، شامل مواد سمعی و بصری، میکرو فیلم و... است. در بخش مخطوطات کتابخانه، نفایس بسیاری وجود دارد. مهم‌ترین این نفایس مربوط به قرآنهای خطی است و سپس کتاب‌های ادعیه، کتب دینی و ادبی و... در رده‌های بعدی قرار می‌گیرد. کتابخانه واقفان، نسخ بسیار مهمی دارد. واقفان کسانی مانند شاه عباس صفوی، شیخ بهایی، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، جلال‌الدین تهرانی و... بوده‌اند. در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی نیز این روند ادامه داشته و به طور ویژه رهبر جمهوری اسلامی پیشتاز این عرصه بوده و نسخ اهدایی ایشان از نظر تعداد و اهمیت نسخ، جایگاه ویژه‌ای دارد. بسیاری از نسخ مخطوطات نه تنها از نظر فرهنگی و علمی، بلکه از نظر هنری نیز جایگاه مهمی دارند. شاید بتوان گفت از مهم‌ترین خوشنویسان و کتاب‌آرایان هنر ایران، آثار برجسته‌ای در این مجموعه وجود دارد: از بایسنقر میرزای تیموری تا میرعماد حسنی، ملک محمد قروینی، احمد نیریزی، علی‌رضا عباسی، رضا عباسی، درویش عبدالمجید طالقانی، ابراهیم سلطان گورکانی، محمدشفیع شیرازی و.... نیز آثار ارجمندی مانند چون قرآنهای منسوب به ائمه اطهار (ع) به خط کوفی؛ قرآن بایسنقری به خط «محقق” که به قلم بایسنقر تیموری در سده نهم قمری نگاشته شده؛ جزوات قرآنی کشواد بن املاس، شامل ۷۶ ورق کاغذ حنایی خط کوفی نزدیک به نسخ با تاریخ ۳۲۷ق مزین به نقوش شمسه و جدول طلا، قرآن علی‌رضا عباسی مربوط به سده یازدهم قمری، با تزئینات جدول زر، لوح مذهب منقش و انواع نقوش کار شده با طلا و خط تحریر و شرفه‌دار در ۴۳۴ ورق قطع رحلی و جلد لاکی؛ دیوان حافظ به خط نستعلیق ممتاز عبدالوهاب یزدانی مربوط به دوره قاجار و سال ۱۲۳۷ق و جلد مقوای روغنی کار شده؛ قرآن شماره صد به خط ملاعلی بروجردی به تاریخ ۱۲۴۵ ق که از حیث تذهیب پرکار و نفیس آن بی‌نظیر است؛ اصول الکافی که میرداماد و سیداحمد رفیعا حاشیه‌نویسی کرده‌اند و مذهَّب و مجدول است؛ کفایة الطب از کمال‌الدین ابوالفضل حبیش تفلیسی کتابت شده در ۸۱۵ ق به خط نسخ خفی با کتیبه طلایی مرصع، شرفه‌دار و مزین به جدول و نقوش اسلیمی؛ خسرو و شیرین نظامی به خط نستعلیق هندی و جلد روغنی مربوط به سده ۱۳ ق با سر لوح مذهب مرصع و هفده تصویر مجلس؛ نسخه مفید الخاص فی علم الخواص تألیف زکریای رازی با نگارش سده هشتم قمری، مزین به کتیبه محرر و شمسه زرین و پنجاه تصویر رنگین از حیوانات و گیاهان، وقفی نادرشاه افشار. این همه نمونه‌هایی از این دریای بی‌پایان و پرگوهر خطی است. در بخش اسناد نیز مدارک بسیاری، با ارزش هنری بالا وجود دارد. مجموعه‌ای از فرمان‌ها و رقم‌های دوره‌های تاریخی، مانند فرمان‌های شاه عباس، شاه سلطان حسین، فتحعلی شاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه که به خط و آرایه‌های بسیار زیبا نگاشته شده است، قباله‌های ازدواج مزین به انواع نقوش و تحریر شده به خط خوش، اسناد رسمی و اداری مانند احکام اداری و مبایعه‌نامه‌ها و وقف‌نامه‌هایی که مطابق روال جاری زمان خود، از دوره صفوی به بعد دارای خط خوش و آرایه‌های زیباست، در این شمار می‌آید. عکس‌های موجود در آرشیو حرم نیز گستره زمانی و موضوعی زیادی شامل می‌شود. از اولین عکس‌های گرفته شده در ایران در زمان ناصری تا دوره معاصر که برای تاریخ هنر عکاسی ایران اهمیت بسیاری دارد. بخش آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه نیز شامل صدها مصاحبه با شخصیت‌های مختلف، از جمله هنرمندان بزرگ یا گمنام معاصر مشهد و خراسان است که در میان آنها، معماران و هنرمندان زیادی نیز یافت می‌شود که هیچ گفت‌و‌گو یا گزارش مکتوب دیگری درباره کار آنان وجود ندارد. آرشیو مطبوعات کتابخانه نیز اغلب مجلات و روزنامه‌های منتشر شده در ایران، از ابتدای نشر روزنامه در کشور تاکنون، را در اختیار دارد[۶۲]. موزه‌های آستان قدس از مهم‌ترین موزه‌های ایران و جهان اسلام محسوب می‌شود. بیشتر این مجموعه‌ها داخل مجموعه حرم قرار گرفته است. مجموعه شامل یک موزه مرکزی و دوازده گنجینه تخصصی به اضافه بخش پژوهش و بخش حفاظت و مرمت آثار فرهنگی است که همه زیر نظر سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس اداره می‌شوند. این گنجینه‌ها در حدود شش هزار اثر را به نمایش گذاشته‌اند و سالانه پذیرای بیش از ۱۲۰۰۰۰۰ بازدیدکننده از سراسر کشور و خارج از آن‌اند. نیز یک کتابخانه تخصصی هنر و معماری با چند هزار جلد کتاب تخصصی در این کتابخانه وجود دارد که در میان آنها منابع چاپی فارسی و غیر فارسی قدیمی و جدید به چشم می‌خورد و مرجع مهم تحقیقات هنری محسوب می‌شود. علاوه بر آن، خزانه آستان قدس از قدیم محل نگهداری انبوه اشیای نفیسی بوده که مشتاقان و زائران بی‌شمار حضرت، به آستانه‌اش هدیه می‌کردهاند. اکنون نیز این گنجینه موجودی ارجمند و پرشماری همچون بافته‌های نفیس صندوق پوش دوره صفوی دارد که برخی از آنها، پشتوانه موزه‌ها در نمایش آثار متنوع است. موزه‌های حرم عبارت است از گنجینه قرآن و نفایس (گشایش ۱۳۶۴ش)؛ گنجینه هدایای مقام معظم رهبری (گشایش ۱۳۷۳ش)؛ گنجینه فرش (گشایش ۱۳۷۷- ساختمان جدید: ۱۳۹۰ش): گنجینه تمبر و اسکناس (۱۳۶۹ش)؛ گنجینه تاریخ مشهد؛ گنجینه نجوم و ساعت؛ گنجینه سکه و مدال؛ گنجینه صدف، حلزون و نرم‌تنان دریایی؛ گنجینه هنرهای تجسمی؛ گنجینه ظروف؛ گنجینه سلاح و موزه مردم‌شناسی. در این مجموعه اشیای کم‌نظیر و گاه بی‌نظیری وجود دارد، از جمله سنگاب خوارزم‌شاهی مربوط به سده هفتم قمری؛ پنجره اهدایی شاهرخ تیموری مربوط به سده نهم قمری؛ کتیبه‌های طلای شاه تهماسب مربوط به سده دهم قمری؛ کتیبه‌های طلای علی‌رضا عباسی مربوط به سده یازدهم قمری؛ درهای چوبی و طلا و نقره از سده‌های هشتم و نهم قمری تا دوره قاجار؛ آثار نقاشی استادان ایرانی و فرنگی بزرگی چون ویلیام جیمز، عباس کاتوزیان، کمال‌الملک و فرشچیان؛ فرش‌های نفیس دوره صفوی؛ ضریح فولادی کهن. نیز آثار مجموعه‌ای این گنجینه‌ها مانند مجموعه بی‌نظیر صدف‌ها که بیش از پانصد قطعه اهدایی از کشور سوریه است، یا ابزار نجوم اهدایی سیدجلال‌الدین تهرانی، از منجمان و رجال برجسته و نیابت تولیت آستان قدس در دوره پهلوی، در این شمار است. در میان موزه‌های آستان قدس، موزه قرآن و نفایس از مهم‌ترین موزه‌ها و دارای با ارزش‌ترین نفایس مکتوب قرآنی است. این موزه در حدود نود جلد قرآن بسیار نفیس، چهارده جلد مرقع و سیزده جلد لاکی و روغنی کم‌نظیر به نمایش گذاشته است. از میان این قرآنها، پنج قرآن منسوب به ائمه اطهار (ع) است؛ از جمله به خط مبارک امام علی (ع) با وقف‌نامه‌ای به خط شیخ بهایی؛ امام حسن مجتبی (ع)؛ امام حسین (ع)؛ امام سجاد (ع) و امام رضا (ع) که به خط کوفی بر روی پوست نوشته شده‌اند. قرآنها به ترتیب تاریخی به نمایش گذاشته شده و با کمی دقت، می‌توان سیر تحول خطوط کوفی را در آنها به سهولت مشاهده کرد. مجموعه قرآنهای بسیار نفیس عثمان بن حسین بن وراق به خط کوفی مشکول مربوط به سده پنجم قمری از آن جمله است که هم خط و هم تذهیب آن کار خود عثمان بن حسین می‌باشد. در این قرآن تمام ترنج‌ها و فواصل آیات و سر سوره‌ها با طلای ناب کار شده است. تعدادی از قرآنهای این مجموعه مربوط به اوایل سده هفتم قمری و به خط نسخ یاقوت مستعصمی است. قرآنهای بابری مربوط به نیمه اول قرن دهم قمری، به خط اختراعی ظهیرالدین محمد بابر پادشاه و مؤسس سلسله مغولی هند، از دیگر آثار کم‌نظیر این موزه است. نیز از نمونه‌های نفیس این گنجینه، قرآنهایی به خط عبدالقادر شیرازی است که مربوط به نیمه دوم قرن دهم قمری می‌باشد. این قرآنها از هنری‌ترین و نفیس‌ترین نسخه‌های موجود در گنجینه است که به گونه‌ای کم‌نظیر تذهیب شده‌اند و جلد سوخت بسیار زیبایی با خط طلای برجسته دارند[۶۳].
  6. شرکت به‌نشر: این شرکت در سال ۱۳۶۵ش برای فعالیت هر چه بیشتر آستان قدس در زمینه تولید و نشر کتاب تأسیس شد. ابتدا کار شرکت فقط نشر کتاب بود، اما اکنون به عنوان یک انتشارات برجسته فعالیت می‌کند. افزایش کمی و کیفی تولید کتاب با توجه به اولویت‌های تعیین شده، مطالعه و برنامه‌ریزی در جهت بستر‌سازی مناسب برای نشر الکترونیک و فناوری اطلاعات و طراحی و تولید سایر محصولات فرهنگی متناسب با امکانات و وظایف محول شده، از محورهای عمده کار شرکت به نشر است. این شرکت با تیراژ سالیانه ۰۰۰، ۴۰۰، ۱ نسخه در سیصد عنوان، یکی از مهم‌ترین انتشارات کشور محسوب می‌شود و بارها به عنوان ناشر برگزیده انتخاب شده است.
  7. مرکز آموزش ضمن خدمت: این مرکز پیرو احساس نیاز و ضرورت افزایش سطح دانش و توان کارکنان فعال در این مجموعه و همگام نمودن آنان با تحولات جدید علمی و فناوری در سال ۱۳۶۵ش تشکیل شد. از اهداف اصلی این سازمان، می‌توان به اشاعه علوم و معارف ارزشی اسلام و تحکیم مبانی اخلاقی در سازمان‌ها و مؤسسات آستان قدس رضوی، ارتقای سطح دانش و آگاهی و مهارت‌های شغلی کارکنان در رشته‌های مختلف، بستر‌سازی لازم برای افزایش دانش تخصصی کارکنان و توسعه تحقیقات و نوآوری در نظام اداری سازمان و طراحی راهکارهایی برای کاربردی شدن دانش‌ها و مطابقت برنامه‌های آموزشی با نیاز سازمان‌ها و مؤسسات آستان قدس رضوی اشاره کرد. مرکز آموزش ضمن خدمت در حوزه آموزش، تحقیق و توسعه، خدمات مشاوره‌ای و تهیه و نشر منابع اطلاعاتی فعالیت دارد. برگزاری دوره‌های آموزشی بلندمدت در مقاطع مختلف به صورت آموزش‌های عمومی و عالی، برگزاری سمینارهای علمی و آموزشی، راه‌اندازی برنامه‌های غنی‌سازی اوقات فراغت فرزندان کارکنان و انتشارات علمی، آموزشی و اطلاع‌رسانی، از اقدامات جاری این سازمان است.
  8. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی: این معاونت که در حرم مطهر مستقر است، رشد سطح معنوی زائران و مجاوران و غنی‌سازی تجربه زیارت در چارچوب سیاست‌ها و تصمیمات شورای عالی انقلاب فرهنگی را دنبال می‌کند. تنظیم شعایر و گرامی‌داشت ایام با برگزاری مراسم در مناسبت‌های مختلف به اداره تبلیغات اسلامی و مناسبت‌های ویژه محول شده است. علاوه بر این، ارائه خدمات ویژه به روستاهای موقوفه، دفاتر نمایندگی و مساجد وابسته، از دیگر فعالیت‌های این اداره است. آموزش علوم قرآن و حدیث نیز از خدماتی است که به صورت گسترده در قالب‌های متنوع و در سطح حرم مطهر، شهر مشهد و شهرستان‌ها انجام می‌شود. اداره پاسخ‌گویی به سؤالات دینی و اطلاع‌رسانی با برنامه‌هایی مانند پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی، مشاوره دینی و راهنمای زائر، از پرمخاطب‌ترین بخش‌های معاونت تبلیغات است. جلسات پرسش و پاسخ دینی و حلقه‌های معرفت، با پوشش دادن طیف بسیار متنوعی از موضوعات دینی، قالب برنامه‌ای جذابی است که در معاونت تبلیغات برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود. غنی‌سازی اوقات فراغت زائران و استمرار ارتباط با مخاطبان با برنامه‌هایی مانند همایش‌های تخصصی، مسابقات فرهنگی، خدمات به کاروان‌های زیارتی و سامانه ارتباط غیرحضوری با زائران، در اداره امور فرهنگی پیگیری می‌شود. اداره ارتباطات اسلامی بخشی از معاونت تبلیغات است که با تمرکز بر زائران غیرایرانی به ارائه خدمات می‌پردازد. برگزاری مراسم مذهبی، کلاس‌های آموزشی، تورهای حرم‌شناسی و مسابقات فرهنگی، از اقدامات جاری این اداره است. ارتباط مستمر با مراکز و شخصیت‌های دینی در سطح دنیا از طریق ارسال محتوا و هدایای فرهنگی، از دیگر فعالیت‌های این اداره است. اداره ارتباطات اسلامی با راه‌اندازی اتاق‌های گفت‌و‌گو، پایگاه اینترنتی امام رضا (ع) و تولیدات چندرسانه‌ای در عرصه مجازی نیز حضور پررنگی داشته است. هم‌اکنون حدود هفتاد عنوان فعالیت مهم برای زائران بارگاه رضوی در این مجموعه ارائه می‌شود.
  9. مؤسسه آستانه مبارکه حسین بن موسی الکاظم (ع) و آرامگاه شهید مدرس کاشمر: این مؤسسه کار اداره مجموعه آرامگاه امام‌زاده حسین بن موسی (ع)، برادر امام رضا (ع) در شهر طبس و مجموعه آرامگاه شهید مدرس در کاشمر را بر عهده دارد. آستان قدس این دو مکان را به دو مجموعه زیارتی - فرهنگی عظیم در این دو شهر تبدیل کرده و اکنون، فعالیت‌های فرهنگی متنوعی در فرهنگ‌سراها، کتابخانه‌ها و فضاهای مختلف این دو مرکز در جریان است. اکنون مجموعه طبس دارای بیش از ۰۰۰، ۶۵ متر مربع فضای سبز و کتابخانه آن دارای بیش از چهل هزار کتاب است. این مجموعه همچنین ۱۵۰ غرفه، دوازده سوئیت پذیرایی و دارالشفا برای استفاده زائران دارد. مجموعه کاشمر کتابخانه‌ای با بیش از ۰۰۰،۴۵ جلد کتاب و مجتمع فرهنگی - رفاهی و موزه آثار و اسناد شهید مدرس را داراست. از دیگر اقدامات شایسته این مؤسسه تأسیس کتابخانه عمومی در شهر قائن و روستای محمدآباد طبس، نگهداری هفده مجتمع فرهنگی رفاهی و نمازخانه بین راهی امام رضا (ع)، متعلق به آستان قدس، در خراسان و استان‌های همجوار است.
  10. مؤسسه آفرینش‌های هنری: این مرکز در سال ۱۳۶۹ش با هدف تبیین و اشاعه معارف اهل بیت (ع) و جلوه‌های هنری نفایس آستان قدس رضوی تأسیس شد. فعالیت این مؤسسه ابتدا محدود بود، ولی به تدریج گسترش یافت و اکنون ارتقای سطح علمی و هنرهای موجود در آستان قدس، پرورش استعدادهای هنری جوانان و آموزش رشته‌های مختلف هنری، تعامل با نهادها و ارگان‌های دولتی و خصوصی و مشارکت در تهیه و تولید برنامه‌های متنوع هنری در دستور کار قرار دارد. طراحی و ابداع انواع آثار هنری با مضامین دینی، برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی در رشته‌های مختلف هنرهای اسلامی در «مکتب هنر رضوان”، برگزاری جلسات انجمن ادبی رضوی، قصه‌خوانی و نمایشگاه‌های هنری در «نگارخانه رضوان” و انجام پژوهش‌های تخصصی در زمینه هنر ایرانی – اسلامی در قالب گروه هنرپژوهی رضوان، از فعالیت‌های اصلی مؤسسه است. همچنین برگزاری کارگاه‌های هنری با حضور استادان برجسته کشور، چاپ کتاب‌های نفیس و آثار مکتوب کهن به صورت نسخه اصلی و انجام امور گرافیکی و چاپ سفارش‌های سازمان‌ها و مؤسسه‌های وابسته به آستان قدس، از کارهای مستمر مؤسسه در سال‌های اخیر بوده است. نیز راه‌اندازی مجتمع فرهنگی - هنری امام خمینی در منطقه خواجه ربیع و تبادکان، با تدارک حوزه وسیعی از فعالیت‌ها و برنامه‌ها، باعث ارتقای چشم‌گیر سطح فرهنگی و هنری این منطقه محروم شهر مشهد شده است.
  11. مؤسسه تربیت بدنی: در سال ۱۳۷۳ش آستان قدس این مؤسسه را با هدف احداث اماکن ورزشی، برگزاری مسابقات و جشنواره‌های فرهنگی - ورزشی و انتشار کتب و مجلات مرتبط با موضوع کار تربیت‌بدنی راه‌اندازی کرد. این مؤسسه با احداث بزرگ‌ترین سالن باستانی کشور، دو سالن چند منظوره مجهز به خوابگاه و سلف سرویس و احداث و اداره سالن‌های متعدد تخصصی و مجتمع‌های آبی آقایان و بانوان، توانسته در امر ورزش و اوقات فراغت زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) قدم‌های بزرگی بر دارد. این مؤسسه هم‌اکنون برنامه‌های پرشماری در رشته‌های مختلف ورزشی دارد.
  12. مؤسسه چاپ و انتشارات: این مؤسسه با هدف گسترش فرهنگ اصیل اسلامی، علوم قرآنی و دانش بشری در سال ۱۳۶۲ش آغاز به کار کرد. در آن زمان، شهر مشهد هنوز فاقد صنعت چاپ و نشر به مفهوم علمی و اصولی آن بود و این اقدام تأثیر بسیاری در رشد فرهنگی شهر داشت. حرکت درست و منظم مؤسسه در بخش‌های گوناگون تحقیق، تألیف، آماده‌سازی، چاپ و انتشار آثار متنوع در موضوعات معارف اسلامی، علوم انسانی و اجتماعی و دیگر دانش‌ها سبب شد پس از پانزده سال فعالیت، شاخه چاپ مؤسسه به ضرورت، صورت سازمانی مستقل به خود بگیرد و فرایند تألیف و آماده‌سازی به شرکت به نشر واگذار گردد. نصب دستگاه‌های مدرن چاپ و صحافی و تجهیزات مربوط به چاپ صنعتی در سال ۱۳۷۶ش، اقدام مهم دیگر در پیشرفت این مؤسسه بود. گام نهادن در میدان‌های جدید صنعت چاپ و برخورداری از فناوری‌ها و تجهیزات، همراه با آموزش و برنامه‌ریزی متناسب با آن، عرصه‌های تازه‌ای در جهت توسعه توان تولیدی مؤسسه پیش روی مدیریت نهاد و مطالعه درباره تحول بنیادی فعالیت‌های چاپی مؤسسه آغاز شد. نتایج این مطالعات به گشایش مرکز بین‌المللی چاپ و نشر قرآن کریم در سال ۱۳۸۸ شمنجر گشت.
  13. مؤسسه خدمات مشاوره‌ای، جوانان و پژوهش‌های اجتماعی: این مؤسسه که در سال ۱۳۷۶ش تأسیس شده، پنج دسته از قشرهای جامعه را مخاطب خود قرار داده است. این پنج گروه عبارت‌اند از: جوانان، مربیان فرهنگی، والدین، مشاوران و مدیران فرهنگی تشکلی. بیشترین فعالیت مؤسسه در حوزه جوان و خانواده و در شش قالب خدمات مشاوره‌ای، آموزش فرهنگی، باشگاه جوانان مهر، پژوهش‌های اجتماعی مرتبط با خانواده و جوانان انجام می‌گیرد و از یافته‌های آن در طراحی برنامه‌ها استفاده می‌شود. علاوه بر ارتباط حضوری، پنج سطح ارتباط غیرحضوری با مخاطبان تعریف شده که عبارت است از: ماهنامه تحلیلی آموزشی «جوان”، پورتال‌های الکترونیکی آموزش خانواده در پایگاه اینترنتی مؤسسه، تولید برنامه مشترک با صدا و سیما، کتاب، لوح فشرده و نرم‌افزارهای آموزشی.
  14. مؤسسه فرهنگی قدس: این مؤسسه در سال ۱۳۶۶ش با هدف انجام فعالیت‌های فرهنگی و انتشار نشریات ادواری تأسیس گردیده است. مهم‌ترین محصول این مؤسسه روزنامه قدس است که ابتدا در گستره محلی و از سال ۱۳۷۵ش در گستره سراسری منتشر می‌شود. تأسیس اولین روزنامه گویای ایران، ماهنامه زائر، قدس ورزشی، قدس ویژه خراسان، تأسیس پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین، دوهفته‌نامه قدس عربی و راه‌اندازی سایت، وبلاگ و سامانه خبری پیام کوتاه، از دیگر محصولات رسانه‌ای این مؤسسه به شمار می‌رود. همچنین چاپخانه اختصاصی این روزنامه اکنون در قالب مجتمع چاپ و نشر قدس، از پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها برخوردار است که چاپ تمام رنگی و حرفه‌ای روزنامه و سایر محصولات چاپی را در خود این مؤسسه امکان‌پذیر می‌سازد و در کنار انتشار روزنامه، امکان جذب و پذیرش سفارش‌های چاپی، پوستر، مجله، بروشور، کتاب و سایر محصولات فرهنگی را فراهم می‌سازد. با مجهز شدن چاپخانه و تکمیل فرایند چاپ در سال ۱۳۸۶ش، مجوز انتشارات از وزارت ارشاد اخذ گردید که در همین عرصه تاکنون حدود ۴۵۰ عنوان کتاب در این انتشارات تولید شده است.
  15. مؤسسه کتابخانه و موزه ملی ملک: کتابخانه و موزه ملی ملک به وسیله زنده‌یاد حاج حسین آقاملک، وقف آستان قدس رضوی شده و یکی از مؤسسات فرهنگی آستان قدس رضوی است. این کتابخانه ابتدا در خانه شخصی ایشان دایر گشت، اما حاج حسین آقا از آغاز کار، گسترش آن را از نظر دور نداشت و بنای ساختمانی بزرگ‌تر را پیش‌بینی کرد. بنابراین، در سال ۱۳۲۳ش قطعه زمین بزرگی را در باغ ملی تهران (محل کنونی مؤسسه) برای ساختمان جدید کتابخانه و موزه وقف کرد. احداث ساختمان جدید در زمان حیات حاج حسین ملک ممکن نشد. سرانجام، آستان قدس رضوی طراحی و بنای ساختمان جدید را در سال ۱۳۶۱ش آغاز کرد و در ۱۳۷۵ش به پایان برد. کتابخانه ملی ملک با داشتن نوزده هزار عنوان کتاب و رساله خطی، یکی از شش گنجینه بزرگ نسخ خطی ایران است. موزه ملی ملک نیز شامل مجموعه‌های بسیار نفیسی از نقاشی، سکه، تمبر، خوشنویسی، آثار لاکی و هنرهای تزئینی است. همچنین این مؤسسه بخش‌های دیگری مانند اداره اطلاعات فرهنگی و بخش پژوهش و آموزش دارد.[۶۴][۶۵]

به توپ بستن حرم امام رضا

حرم مطهر امام رضا (ع) در طول زمان، رخدادهای تلخ و شیرین فراوانی را شاهد بوده است که یکی از مهم‌ترین این حوادث، واقعه معروفی «به توپ بندی گنبد مطهر امام رضا (ع) توسط قوای قزاق روسیه» می‌باشد.

از سال‌های ۱۲۹۵ هجری قمری، دو قدرت بزرگ و رقیب انگلستان و روسیه، با سرعت و خشونت فراوان، برای کسب مستعمرات بیشتر، به نواحی افغانستان و ایران رخنه کردند. در این سال، ناصر الدین شاه به روسیه سفر کرده بود و در شبی که به تفرج و تفریح سرگرم بود، عامل روس[۶۶] او را غافلگیر نمودند و به بهانه این که چرا سرکوب نمودن شرارت ترکمانان را به روس‌ها واگذار نمی‌کند، نامه از پیش تعیین و تنظیم شده در این باب را امضاء نمود و در نتیجه حمله روسیه آغاز شد[۶۷]. هر چند در همان سال، ارتش روسیه توانست در محل گوگ تپه در مغرب عشق آباد کنونی، بر ترکمانان پیروز شوند[۶۸]، اما روس‌ها، به منظور تعیین مرزهای خراسان با دشت ترکمان که به تصرفشان در آمده بود، قرارداد آخال را مطرح کردند و طی این قرارداد، بسیاری از نواحی دشت خاوران و خراسان قدیم، به دست روسیه افتاد[۶۹]. در سال ۱۳۱۴ هجری قمری، هم‌زمان با قتل ناصر الدین شاه و جانشینی مظفرالدین شاه، روسیه به بهانه بروز طاعون در افغانستان و هندوستان، گروهی قزاق را روانه شهر مشهد نمود تا به قرنطینه در مرزهای افغانستان و ایران بپردازند[۷۰]. و این آغاز مداخلات جدی روسیه در کار خراسان بود. در اوایل محرم سال ۱۳۳۰ هجری قمری، قشون روس سواره و پیاده با توپخانه و غیره از دروازه بالا خیابان وارد شدند و از کوچه چهار باغ به ارگ رفتند. تا چند روز به همین ترتیب قشون وارد می‌شد و در ارگ و سربازخانه‌ها و منازل اطراف ارگ سکنی می‌گرفتند. چندی بعد، قنسول روس جمعی از معاریف را دعوت کرد و اظهار داشت علت ورود قشون روس، برای عدم امنیت از نظر حفظ تبعه و رعایای روس است و مقصود دیگری نداریم. تا این که قضیه «یوسف خان هراتی»[۷۱] و «سید محمد طالب الحق» پیش آمد.

سید محمد یزدی، معروف به طالب الحق و یوسف خان هراتی، از جمله مخالفان مشروطه بودند که با سلطنت احمد شاه مخالف و خواهان بازگشت محمد علی شاه به ایران و ادامه سلطنت او بودند. یوسف خان هراتی که مقصر و مدت شش ماه در مدرسه میرزا جعفر متحصن بود و ابدا جرأت خارج شدن از آستانه را نداشت، به واسطه رابطه محرمانه که با قنسول روس پیدا کرده بود، از مدرسه و آستانه خارج شد و در محله سرشور نزدیک قبرستان میر هوا مجلسی تشکیل داد و مردم را به سلطنت محمد علی شاه دعوت کرد و کاغذی نوشت مبنی بر اینکه «ما اهالی خراسان، مشروطه نمی‌خواهیم و احمد شاه را به سلطنت نمی‌شناسیم و محمد علی شاه را می‌خواهیم». او ورقه را به جمعی که به لطایف الحیل در گرد خود جمع کرده و از آنها پذیرایی می‌نمود، داد تا آن را مهر کنند.

چند روز از این قضیه نگذشت که نایب علی اکبر نوغانی و سید محمد طالب الحق، با عده‌ای در محله نوغان مجلسی آراستند و طالب الحق در آن مجلس نطقی کرد مبنی بر نخواستن مشروطه و برچیده شدن ادارات و غیره. ضمنا افراد این دو مجلس با یکدیگر داخل مذاکره شدند و اندک اندک کارشان بالا گرفت و در یک روز یوسف خان با همراهان و سید محمد با بستگان خویش از مرکزی که داشتند با علم و بیرق حرکت و به مسجد گوهرشاد وارد شدند. بعد از اجتماع در مسجد، طالب الحق به منبر رفت و به مردم اطمینان داد «وحشت نکنید و نترسید، ما می‌خواهیم که محمد علی شاه به ایران مراجعت کند و بساط مشروطه را برچیند». از طرفی، یوسف خان نیز به منبر رفت و او هم از همین مقوله نطق‌هایی کرد. اندک اندک بر عده مسجدیان افزوده شد و آنها دو دسته شدند. سید با همراهان خود که همه مسلح بودند، در مسجد و قسمتی از بازار سرشور، و یوسف خان در صحن نو در سراچه روی حوض انبار، سکنی گرفت و کسانش در صحن و حجرات منزل کردند. این حجرات را دیوان‌خانه و شربت‌خانه و غیره نامیدند و همه روزه یوسف خان تفنگداران خود را پشت بام صحن با طبل و شیپور می‌فرستاد و به آنها مشق نظامی می‌داد و بعد از آن برای مردم نطق می‌کرد: «عن قریب شاه وارد مشهد می‌شود. شما نترسید. ما پول داریم، تفنگ و بمب و نارنجک داریم».

سید نیز نطق می‌کرد و از مشروطه و مشروطه‌خواهان تنقید می‌کرد و آنها را بی‌دین می‌خواند و اهالی خراسان را به این اساس تشویق و ترغیب می‌کرد. تا این که در اواخر صفر، کار یوسف خان بالا گرفت و تقریبا رتق و فتق قسمتی از شهر به دست او بود. هر که را می‌خواست مضروب و یا حبس می‌کرد و پول می‌گرفت. به کلی امنیت از شهر سلب شده بود، به حدی که اهالی دائما متوحش و پریشان بودند. در همین بین، «محمد قوش آبادی»[۷۲] که یک نفر از اشرار و قطاع الطریق وقت بود، پس از آن‌که در خارج شهر با مأموران دولتی دو - سه ساعتی جنگید و آنها را شکست داد، به مشهد وارد و با کسان خود به یوسف خان ملحق و از طرف وی به سالار ملی ملقب شد. پس از ورود او، یوسف خان قوی شد و اعلان کرد باید ادارات برچیده شود وگرنه خودمان به ادارات حمله و اساس آن را ویران می‌کنیم. پس از این اعلان، رئیس نظمیه به رؤسای کمیساریا امر کرد که از خود دفاع کنند؛ لذا طرفین مشغول به سنگر بندی شدند. مسجدیان، مناره‌های مسجد و گلدسته‌های صحن عتیق و سردرهای صحنین و بازار بزرگ را سنگر کردند و کمیسر‌ها نیز سنگرهایی ترتیب دادند. تقریبا یک ماه و نیم طول کشید که طرفین شب‌ها را از اول شب تا صبح به طرف یکدیگر شلیک می‌کردند و به کلی سلب آسایش و راحت و امنیت از اهالی شده بود و استراحت و خواب از خوف و ترس مخصوصا از اشخاصی که مختصر تمولی داشتند به کلی سلب شده بود. اشخاصی که قادر بودند، از شهر خارج شدند و آنان که در شهر بودند، تقریبا حالت عزلت و انزوا اختیار کردند. کار کم کم به جایی رسید که کسبه و تجار دکاکین را بستند و باب معامله مسدود شد و درب حرم مطهر امام رضا (ع) را نیز از اول شب می‌بستند و قبل از آفتاب باز می‌شد.

چهارشنبه هفدهم ربیع الاول، شورشیان به کمیساریای پایین خیابان حمله بردند و پس از زد و خورد مختصری، عده‌ای از اعضاء را دستگیر کردند و به صحن آورده، محبوس ساختند. روز جمعه نوزدهم همین ماه بود که شورشیان، حدود سی نفر را کشتند. در اواخر ماه، کار بی‌نظمی و اغتشاش خیلی بالا گرفت. کمتر شبی بود که منازل یا دکانی به سرقت نرود. از آن جمله، دکان یک نفر از رعایای روسیه واقع در بالا خیابان بود. این مسأله باعث شد که قنسول روس بهانه به دست آورد و علنا دخالت و اقدام کند؛ لذا روس‌ها دو توپ مسلسل آوردند روی مغازه یکی از رعایای خود که متصل به کوچه شیخ محمد تقی و مقابل گنبد مطهر است، نصب کردند و از همان روز، نظامیان روس به عنوان حفظ اموال رعایای روس، در شهر و معابر متفرق شدند و اطراف دکاکین تبعه خارجه و کاروانسرای بانک، پست نظامی گذاشتند. اهالی پس از دیدن این وقایع، برای هر محله و کوچه نگهبانی تعیین کردند و کوچه‌ها را درب نشاندند.

در این بین، قنسول روس اعلانی منتشر کرد که شورشیان خلع اسلحه و متفرق شوند و بدانند که محمد علی شاه به ایران نخواهد آمد. چنانچه متفرق نشوند به قوه قهریه آنها را متفرق می‌کنیم. بر اثر این اعلان، یوسف خان اظهار کرد که من خبر صحیح دارم که همین روزها شاه خواهد آمد و ما اکنون در مقام تهیه پذیرایی هستیم. قریب به همین مضمون اعلانی خطی منتشر کرد و به اخبار دروغ و با دادن پول و رشوه، یک عده احمق و ساده لوح دیگری را دور خود جمع کرد و بر فساد و آشوب افزود. او تلگراف‌هایی جعلی و ساختگی قرائت می‌کرد که حاکی از آمدن محمد علی شاه و مطالبی قریب به همین مضمون بود.

اول ربیع الثانی مطابق با عید نوروز، جمعی از یوسف خان درخواست کردند که ایام عید، عملیات را قطع کند تا مردم بتوانند دید و بازدید عید را انجام دهند. او نیز قبول و اعلانی خطی به همین مضمون منتشر کرد. ولی روز یکشنبه چهارم ماه، رئیس کمیساریای نوغان را در بالا خیابان اشرار به قتل رسانیدند و بعد از ظهر، به کمیساریای پایین خیابان و سرشور و عیدگاه حمله کردند و جمعی کشته شدند. پس از کشته شدن رئیس کمیسری، جمعی از تبعه روس به قنسولخانه رفتند و امنیت شهر را خواستار شدند. دیگر جای تأملی برای قنسول نبود. بذری که پاشیده بود، سبز شد و موقع استفاده رسید؛ لذا علی الظاهر با والی مذاکره و پیشنهاد کرد یا فورا شهر را امن و اشرار را متفرق کند و یا استعفا بدهد تا ما اشرار را متفرق کنیم. «رکن الدوله» بر اثر این پیش آمدها استعفای خود را به مرکز تقدیم کرد. سپس قنسول روس با اجازه از مرکز، اعلان داد: «با تحویل تفنگ و ششلول و اسلحه به قنسولخانه، بلیت بگیرید». تمام اعیان و اشراف، مضمون اعلان را پذیرفتند و به این مستمسک فرمانده روس از قوای شهری کاست و همه خلع اسلحه شدند. البته صحنی‌ها و مسجدی‌ها وقعی به این اعلان نگذاشتند و خلع اسلحه نشدند که اعلانی دیگر نشر داده شد که اگر تا سه روز دیگر شورشیان خلع اسلحه و متفرق نشوند، به قوه قهریه آنها را متفرق می‌کنم. چون بین شورشیان و قوای روس، روابط محرمانه بود، شورشیان باز هم به این اعلان اعتنایی نگذاشتند. روس‌ها که عامل اصلی تمام حوادث بودند، از یک طرف شورشیان را به اقامت در مسجد و صحن، به حفظ سنگرهای خود تشویق می‌کردند و از طرف دیگر، اهل شهر را آگاه می‌کردند که اگر شورشیان از محل خود خارج و تسلیم نشوند، ابنیه آستانه و مسجد را توپ خواهیم زد.

تا اینکه دو ساعت به غروب شنبه دهم ماه، از طرف بالا خیابان و پایین خیابان و بانک شاهنشاهی و گل خطمی، به طرف آستان قدس «توپ‌های شرپنلی» بنای آتش فشانی گذاردند و تا نیم ساعت از شب، نیروهای نظامی به حرم و صحن‌ها حمله کردند و با تصرف آنجا عده زیادی که در حرم و رواق‌ها پناه برده بودند را به قتل رسانند. در این وقت «مرتضی قلی خان متولی باشی» در حرم بود. چون وضع را این طور دید، دستمال سفیدی از یکی از درهای حرم بیرون کرد و سایر مردمان نیز صدای امان بلند کردند و امان خواستند؛ لذا شلیک متوقف شد. پس از آن، روس‌ها داخل رواق‌ها و حرم مطهر گردیدند و مردم را خارج و در گوشه صحن، پس از تفتیش، توقیف کردند. اسراء، تا صبح در صحن محبوس بودند. بعد از طلوع آفتاب، به آنها امر شد که مقتولین حرم و رواق‌ها را بردارند و در گوشه صحن طرف مدرسه عالی فاضلیه جعفری جمع کنند. پس از اتمام، عده‌ای از اسراء را مرخص کردند. مقتولین را اجازه دفن ندادند و هیچ کس اجازه ورود به صحنین را نداشت.

باری درب تمام عمارات آستانه از قبیل کشیک‌خانه و تحویل‌خانه و کتابخانه و سایر عمارات و حجرات را با بیل و کلنگ شکستند و داخل شدند. سید طالب الحق که عمامه سیاه را برداشته و شال سرخی پیچیده بود گرفتار شاد. یوسف خان و محمد نیشابوری و اکبر بلند و سایرین، توسط روس‌ها به خارج شهر فراری داده شدند. روز دوازدهم، به اولیای مقتولین اجازه دفن کشتگان خود را دادند و عصر همان روز، ۱۳ قنسول روس و عبد الحمید خان قنسول انگلیس، برای بازدید به آستانه آمدند. تولیت آستانه و بعضی از رؤسا هم در آستانه بودند. مذاکراتی انجام شد و بالاخره قنسول روس از تولیت و رؤسای حاضر نوشته گرفت که «از اسباب آستانه هیچ به غارت نرفته است و به جز تفرقه اشرار دیگر مقصودی نبوده».

روز سه شنبه صحن عتیق و حرم و مسجد را روس‌ها به تصرف خدمه دادند و خودشان به صحن جدید رفتند و تا روز نوزدهم در آنجا بودند و بعد آنجا را تخلیه کردند و به کلی از آستانه خارج شدند[۷۳].[۷۴]

منابع

پانویس

  1. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۱.
  2. حدود العالم، ص۲۹۴؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۸۹، ۶۹۳.
  3. أحسن التقاسیم، ج۲، ص۴۶۸؛ صورة الأرض، ص۱۶۹.
  4. «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ص۱۰۲-۱۰۳.
  5. مهمان‌نامه بخارا، ص۳۳۹، ۳۴۶.
  6. «تاریخچه تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در دوره صفویه”، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ص۳۵.
  7. «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۴۹۵.
  8. «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۴۹۴.
  9. «دستور الملوک”، دفتر تاریخ، ج۱، ص۳۶.
  10. «تشکیلات آستان قدس رضوی پس از انقلاب مشروطیت”، دفتر اسناد، ص۳۷، ۳۹.
  11. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۹.
  12. «معرفی نایب‌التولیه‌های آستان قدس از دوره صفویه تا قاجاریه” دفتر اسناد، ج۱-۲، ص۱۲.
  13. «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ص۱۰۴- ۱۰۹؛ «متولیان آستان قدس رضوی از دوره: صفویه تا افشاریه”، دفتر اسناد، ج۲-۳، ص۷۴.
  14. آستان قدس دیروز و امروز، ص۲۱۸، ۲۱۹؛ شمس الشموس، ص۲۱۸.
  15. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۱.
  16. «نهاد وقف و مسأله تجدد”، ایران و اقتباس‌های فرهنگی شرق از مغرب زمین، ص۱۵۴؛ «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، مشکوة، ش۹۰، ص۱۱۰.
  17. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۶.
  18. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۸.
  19. بیست وقف‌نامه از خراسان، ص۸۱، ۱۴۲، ۲۱۶، ۲۶۸؛ «وقف‌نامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۱۳۴، ۱۳۵.
  20. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۴۸- ۳۴۹.
  21. «وقف نامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۱۳۴-۱۳۵.
  22. «سیر تحول معماری و توسعه آستان قدس رضوی”، وقف میراث جاویدان، سال ۱۷، ش۶۵، ص۴۷.
  23. «دارالشفای آستان قدس رضوی در دوره صفوی”، دفتر اسناد، ج۴، ص۲۲۳.
  24. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۷.
  25. سال‌نامه مؤسسه سازمان اقتصادی رضوی، ص۳.
  26. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۸.
  27. گنجینه نفایس رضوی، ص۴۲.
  28. گنج هزار ساله، ص۳۳-۳۶؛ تاریخ کتابخانه آستان قدس رضوی بر پایه اسناد، ص۴۹-۵۴.
  29. «نفایس مخطوطات کتابخانه مدرسه نواب”، نامه آستان قدس، ش۲۵، ص۱۰۷- ۱۰۸.
  30. بیست وقف‌نامه از خراسان، ص۱۶۸، ۲۲۴، ۲۴۸، ۲۵۹.
  31. مکتب‌خانه‌ها و مدارس قدیم آستان قدس، ص۳۷-۴۰، ۴۵.
  32. مطلع الشمس، ج۲، ص۵۴۲.
  33. مطلع الشمس، ج۲، ص۵۳۸-۵۴۱، ۵۴۴؛ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، ص۱۴-۲۳.
  34. راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۳۹۸.
  35. راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۳۹۹؛ مکتب‌خانه‌ها و مدارس قدیم آستان قدس، ص۱۴۲.
  36. شمس الشموس، ص۳۱۵.
  37. راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۶۷.
  38. کتابنامه آستان قدس رضوی، ص۱۴؛ «کتابخانه آستان قدس رضوی از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی”، پژوهشنامه کتابخانه و کتابداری، ش۱، ص۱۳.
  39. آستان قدس دیروز و امروز، ص۶۴، ۶۵.
  40. سندهای آرشیو مدیریت اسناد و مطبوعات، ش۳/۳۱۰۰۵.
  41. شمس الشموس، ص۳۱۲.
  42. نامه آستان قدس، سرمقاله، سال ۱، ش۲، ص۲-۴.
  43. راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۱۰.
  44. تذکره خوشنویسان معاصر، ج۱، ص۱۴۳.
  45. گنج هزار ساله، ص۴۸.
  46. راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، ص۲۹۰.
  47. شمس الشموس، ص۴۶۲.
  48. گذر عمر، ص۳۳۴.
  49. گذر عمر، ص۳۳۴.
  50. شمس الشموس، ص۵۸۶.
  51. گذر عمر، ص۳۳۹، ۳۴۰، ۳۴۲؛ کتابنامه آستان قدس رضوی، ص۱۵.
  52. آستان قدس دیروز و امروز، ص۱۶۷-۱۷۷.
  53. آستان قدس دیروز و امروز، ص۲۰۴.
  54. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۷۹.
  55. تاریخ آستان قدس رضوی، ج۲، ص۶۹۴؛ «جایگاه متولیان در اداره موقوفات آستان قدس رضوی، ویژه‌نامه وقف، ص۵۵.
  56. سیمای انقلاب در آستان قدس، ص۹۰.
  57. کتاب‌نامه آستان قدس رضوی، ص۱۴-۱۵.
  58. تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۴۲۲؛ سیمای انقلاب در آستان قدس، ص۳۸، ۴۴، ۱۱۲.
  59. کتاب‌نامه آستان قدس رضوی، ص۱۲؛ حقایق شیرین، ص۸، ۱۱، ۱۲.
  60. گنج هزار ساله، ص۲۹، ۳۳-۳۶، ۴۸.
  61. «وقف‌نامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۴، ۴۰، ۴۲.
  62. «وقف‌نامه یعنی نقشه راه”، مجله حرم، ش۷۵، ص۳۰-۳۶.
  63. گنجینه نفایس رضوی، ص۴۶-۴۷؛ راهنمای موزه آستان قدس رضوی، ص۷، ۱۷، ۱۹، ۲۱.
  64. منابع: أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، محمد بن احمد مقدسی (قرن ۴ق)، ترجمه: علینقی منزوی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان، ۱۳۶۱ش؛ آستان قدس رضوی دیروز و امروز، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۵۶ش؛ بیست وقف نامه از خراسان، رضا انزابی نژاد (۱۳۹۱ش)، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۸۶ش؛ تاریخ آستان قدس رضوی رضوی، عزیز الله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، تهران، عطارد، ۱۳۷۱ ش؛ تاریخ کتابخانه آستان قدس رضوی بر پایه اسناد - از صفویه تا قاجار، الهه محبوب فریمانی (معاصر)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰ش؛ تاریخچه تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در دوره صفویه”، ابوالفضل حسن آبادی (معاصر)، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، تهران، خانه کتاب ایران، شماره ۷۰، ۷۱، مرداد و شهریور ۱۳۸۲ش؛ تذکره خوشنویسان معاصر، علی راهجیری (معاصر)، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۶ش؛ «تشکیلات آستان قدس رضوی پس از انقلاب مشروطیت”، دفتر اسناد، مشهد، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس، اول، ۱۳۸۱ ش؛ «جایگاه متولیان در اداره موقوفات آستان قدس رضوی، ابوالفضل حسن آبادی معاصر)، ویژه نامه وقف، مشهد، دبیر خانه شورای عالی فرهنگی آستان قدس، ۱۳۹۰ش؛ حدود العالم من المشرق إلی المغرب، مؤلف: ناشناس، تعلیق: ولادیمیر مینورسکی، ترجمه و حاشیه: مریم میر احمدی - غلامرضا ورهرام، تهران، دانشگاه الزهرا علی، ۱۳۷۲ش؛ حقایق شیرین گزارش عملکرد ۲۵ ساله آستان قدس رضوی - مؤسسات فرهنگی)، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۵ش؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۴ش؛ دارالشفای آستان قدس رضوی در دوره صفوی، حمیده شهیدی (معاصر)، دفتر اسناد، ج۴، به کوشش: زهرا طلایی، مشهد، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش؛ «دستور الملوک”، محمد رفیع انصاری (قرن ۱۲ق)، دفتر تاریخ - جلد اول مجموعه اسناد و منابع تاریخی، به کوشش: ایرج افشار، تهران، بنیاد موقوفات محمود افشار، ۱۳۸۰ش؛ راهنما یا تاریخ و توصیف دربار ولایتمدار رضوی، علی: مؤتمن (۱۳۵۵ش)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۵۶ش؛ راهنمای موزه آستان قدس، حبیب الله صمدی، مشهد، آستان قدس رضوی، بی تا، سالنامه ۱۳۹۰، مؤسسه سازمان اقتصادی رضوی، مشهد، سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰ش؛ صورة الأرض، محمد بن حوقل نصیبی (قرن ۴ق)، ترجمه: جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵ش؛ سندهای آرشیو مدیریت اسناد و مطبوعات، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ «سیر تحول معماری و توسعه آستان قدس رضوی، ابراهیم شکورزاده (۱۳۸۱ش) و دیگران، فصنامه وقف میراث جاویدان، سال هفدهم، شماره ۶۵، بهار ۱۳۸۸ش؛ سیمای انقلاب در آستان قدس، اداره امور فرهنگی و روابط عمومی آستان قدس رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۲ش؛ شمس الشموس یا أنیس النفوس، محمد احتشام کاویانیان (معاصر)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۵۴ش؛ عیون أخبار الرضا علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱)، ترجمه: حمیدرضا مستفید - علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، اول، ۱۳۷۳ش؛ «کتابخانه آستان قدس رضوی از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی”، الهه محبوب - زهرا فاطمی مقدم معاصر)، پژوهشنامه - کتابخانه و کتابداری، شماره اول، ۱۳۹۱ش؛ کتابنامه آستان قدس رضوی، رمضان علی ایزانلو - حسین تیموری - مهین زمانی (معاصر)، مشهد، دبیر خانه شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی، ۱۳۹۱ش؛ گذر عمر خاطرات سیاسی باقر پیرنیا، باقر پیرنیا (۱۳۶۷ش)، تهران، کویر، ۱۳۸۲ش؛ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، سید علی بن جواد حسینی خامنه ای (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، ۱۳۶۵ ش؛ گنج هزار ساله کتابخانه مرکزی آستان قدس قبل و بعد انقلاب، رمضان علی شاکری (معاصر)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۷ ش؛ گنجینه نفایس رضوی - ویژه نامه هفته نامه اطلاع رسانی حرم، اداره کل روابط عمومی آستان قدس، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۶ش؛ «متولیان آستان قدس رضوی از دوره صفویه تا افشاریه”، ابو الفضل حسن آبادی (معاصر)، دفتر اسناد به کوشش: زهرا طلایی، مشهد، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، ۱۳۸۵ش؛ مطلع الشمس، محمد حسن خان صنیع الدولة (۱۳۱۳ق)، تهران، فرهنگسرای ۱۳۶۳ش؛ معرفی نایب التولیه‌های آستان قدس از دوره صفویه تا قاجاریه، علی سوزنچی کاشانی (معاصر)، دفتر اسناد، به کوشش: زهرا طلایی، مشهد، سازمان کتابخانه‌های موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس، ۱۳۸۵ش؛ مکتب خانه‌ها و مدارس قدیم آستان قدس، فاطمه جهان پور (معاصر)، مشهد، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس، ۱۳۸۵ش؛ مهمان نامه بخارا - تاریخ پادشاهی محمد شیبانی، فضل الله بن روزبهان خنجی (۹۲۸ق)، به کوشش: منوچهر ستوده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش؛ نامه آستان قدس (مجله)، فخرالدین حجازی (۱۳۸۶ش)، نامه آستان قدس، سال اول، شماره دوم، ۱۳۳۹ ش؛ «نفائس مخطوطات کتابخانه مدرسه نواب”، محمد کاظم مدیر شانه چی (۱۳۸۱ش)، نامه آستان قدس، شماره ۲۵، ۱۳۴۶ش؛ «نگاهی کوتاه به تاریخچه تشکیلات اداری اماکن متبرکه”، ابو الفضل حسن آبادی (معاصر)، مشکوة، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، شماره ۹۰، بهار ۱۳۸۵ش؛ «نهاد وقف و مسأله تجدد در ایران - کشت و صنعت آستان قدس مشهد”، برنارد هورکاد (معاصر)، ایران و اقتباس‌های فرهنگی شرق از مغرب زمین مجموعه مقالاتی زیر نظر:یان ریشار، ترجمه: ابوالحسن سروقد مقدم، مشهد، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹ش؛ «وقف نامه یعنی نقشه راه”، عبدالرضا بن عبد الله اصغری (معاصر)، حرم (مجله روابط عمومی آستان قدس رضوی)، شماره ۷۵، ۱۳۹۰ش.
  65. نعمتی، بهزاد، مقاله «آستان قدس رضوی»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۸۳-۹۵.
  66. میرزا یحیی خان ایلچی، از ایرانیان دست نشانده و مزدور روسیه بود که ناصر الدین شاه را ترغیب به امضاء نامه حمله نظامی قوای روس به دشت ترکمانان کرد.
  67. تاریخ منتظم ناصری، ج۲، ص۱۹۸۸.
  68. تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص۲۰۲۷؛ نیمی از ترکستان، نیمی از فرغانه، ص۲۱۱.
  69. اقوام مسلمان اتحاد جماهیر شوروی، ص۳۹۶ و ۳۹۷.
  70. عین الوقایع، ص۱۲۰.
  71. برای آشنایی بیشتر به تیتر واژه یوسف خان هراتی مراجعه کنید.
  72. محمد قوش آبادی، فرزند ابراهیم، در قریه قوش آباد در یک فرسخ و نیمی نیشابور به دنیا آمد. در جوانی مشغول امر زراعت و کشاورزی بود و در شب‌ها به امر خواندن و نوشتن مشغول می‌شد. در دوران مشروطه، به دلیل نارضایتی از ارباب خود به دسته راهزنان و قطاع الطریق پیوست و بنای سرکشی نهاد و افرادی را به دور خود جمع کرد و به آزار و اذیت مردم پرداخت. در سال ۱۳۳۰ هجری قمری، محمد که تحت تعقیب حکومت بود، از نیشابور فرار کرد و به مشهد آمد و به قوای یوسف خان هراتی پیوست. (سفر به خراسان، ص۶۰).
  73. ستارگان درخشان، ج۱۰، ص۱۵۱، به نقل از منتخب التواریخ و انقلاب طوس.
  74. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۶۳.