عزاداری
سوگواری امام حسین |
رویدادها |
---|
واقعه عاشورا • اسیران کربلا • روز شمار واقعه عاشورا • روز عاشورا • نامه های کوفیان به امام حسین • واقعه عاشورا (از نگاه آمار) |
افراد |
علی اکبر • علی اصغر • عباس بن علی • زینب کبری • سکینه بنت حسین • فاطمه دختر امام حسین • مسلم بن عقیل • شهیدان کربلا • اسیران کربلا |
جایها |
حرم امام حسین • تل زینبیه • حرم عباس بن علی • گودال قتلگاه • بین الحرمین • نهر علقمه |
مناسبتها |
تاسوعا • عاشورا • اربعین |
مراسم |
مرثیهخوانی • نوحه • تعزیه • روضه • زنجیرزنی • سینهزنی • سقاخانه • سنج و دمام • دسته عزاداری • شام غریبان • تشتگذاری • نخلگردانی • قمه زنی • راهپیمایی اربعین • تابوتگردانی • مراسم تابوت |
عزاداری یکی از سنتهای دینی برای وفات و شهادت پیشوایان دینی است مانند برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم و روز عاشورا و ایام شهادت ائمه. سوگواری برای افرادِ ازدسترفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است. فلسفه عزاداری، همان فلسفه قیام امام حسین(ع) است که عبارت از اصلاحگری، احیای آموزهها و معارف دینی، تربیت انسان و غیره است.
مقدمه
یکی از سنتهای دینی برپا کردن مراسم عزاداری برای وفات و شهادت پیشوایان دینی است که مظلومانه به شهادت رسیدهاند. در میان شیعه، ماه محرم و روز عاشورا و ایام شهادت ائمه، روزهای ماتم به شمار میرود و طبق رهنمود پیشوایان، به برپایی مجالس و محافل عزاداری میپردازند. نوحهخواندن، مرثیهخوانی، سینهزنی و گریستن بر مصیبتها و مظلومیتهای اهلبیت پیامبر، از این برنامههاست.
هدف از عزاداری، علاوه بر همدردی با مظلومان و ابراز محبت نسبت به دودمان پیامبر اسلام، زنده نگه داشتن یاد آن شهدا و الهام گرفتن از زندگی و شهادت آنان و افشای ستمهای جباران است. شیفتگان اهلبیت (ع)، داوطلبانه چنین مراسمی را برپا میکنند و با علاقه در این راه، پول خرج میکنند و این کار را موجب نزدیک شدن به ائمه اطهار میدانند[۱].
معناشناسی
«عزاء» به معنای صبر و شکیبایی بر مصیبت و اندوه[۲] و عزاداری به معنای ماتمداری، ذکر مصیبت، تعزیت، زاری و سوگواری[۳] است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از مصائب و صبرکردن بر حزن به سبب اسناد دادن امر به سوی خدای عزوجل است[۴]. عزاداری در عرف شیعی به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری شهادت معصومان(ع)، بهویژه شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا به کار میرود[۵].[۶]
عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق میشود: الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛ ب) مراسم عزاداری که به صورت سنتی برای بزرگان دینی و دیگران برگزار میشود. این دو، از دیدگاه روانشناسی کاملا متفاوت هستند. داغ دیدگی واقعی امری است غیر اختیاری و افراد داغدار از مدار زندگی عادی خارج میشوند و باید به تدریج به زندگی عادی برگردند. اما مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و برنامهریزی شده است و بخشی از برنامههای زندگی عادی افراد محسوب میشود. داغداری حالتی روانی و درونی است، ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت اجتماعی صورت میگیرد. برای عادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به کمک میآیند که از جمله آنها مراسم عزاداری است.
داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره سخت بیماری لاعلاج، از دنیا برود. در هر دو صورت، داغدیدگی صدق میکند، اما ناگهانی بودن سختتر است[۷].
پیشینه
سوگواری برای افرادِ ازدسترفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است[۸]. در تاریخ اسلام نیز شواهد بسیاری از عزاداری و سوگواری در مصائب دیده میشود. گریه رسول اکرم(ص) در شهادت حضرت حمزه(ع) و نیز در سوگ فرزند خود ابراهیم و نیز گریه بسیار حضرت فاطمه(س) در فراق پیامبر(ص)، از این موارد است[۹]. در سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) بر تعزیت و تسلیت مصیبتدیدگان و خواندن آیه استرجاع[۱۰] و تسلیم قضای الهی بودن تأکید و نیز به دوری از جزع و نوحهگری بر باطل و توأم با بدعت در عزاداری، سفارش شده است[۱۱].
بر اساس برخی روایات، موضوع عزاداری برای امام حسین(ع)، پیش از شهادت ایشان مطرح بوده است[۱۲]. چگونگی واقعه عاشورا و تأکید بسیار ائمه(ع) بر زنده نگه داشتن آن، موجب شد تا با وجود تهدید و سختگیری خلفای اموی و عباسی و حتی تخریب چندینباره مرقد سیدالشهدا(ع)، مسلمانان و گاه غیر مسلمانان به زیارت کربلا و برگزاری عزاداری عاشورا، هرچه بیشتر ترغیب شوند[۱۳].
برگزاری مراسم عزاداری پس از شهادت امام حسین(ع)، دورههای مختلفی را طی کرده است. نخستین عزاداری، اشکها و نوحه امام زین العابدین(ع) و حضرت زینب(س) هنگام واقعه و پس از آن در مسیر کربلا تا مدینه بود[۱۴]؛ سپس عزاداری و مرثیهسرایی برای شهدای کربلا را برخی صحابه در همان روزهای نخستین پس از شهادت امام حسین(ع) انجام دادند[۱۵]. پس از آن عزاداری، از عصر امام باقر(ع) به بعد عینیت یافت[۱۶].
رسمیت یافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری سیدالشهدا(ع) را به یکی از مناسک فرهنگی و رسمی در ایران تبدیل کرد[۱۷]. در نهایت عزاداری حسینی از عصر صفویه به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج تشیع میدانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا(ع) را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند[۱۸]. شکلهای عزاداری در این دوره به شیوه روضهخوانی، دستههای سینهزنی، تعزیه و شبیهخوانی بود که تا امروز هم ادامه دارد[۱۹].[۲۰]
اقسام عزاداری
نخست: عزاداری برای عموم درگذشتگان
دوم: عزاداری برای درگذشتگان اهل ایمان
سوم: عزاداری برای معصومان
عزاداری برای پیامبر خاتم
عزاداری برای اهل بیت
چرایی عزاداری
فلسفه عزاداری، همان فلسفه قیام امام حسین(ع) است[۲۱] فلسفه عزاداری سیدالشهدا(ع) را میتوان اصلاحگری، احیای آموزهها و معارف دینی، تربیت انسان، زندهکردن نام و قیام امام حسین(ع) و تداوم بینش حسینی در مبارزه با ستم برشمرد[۲۲]. واقعه عاشورا در سال ۶۱ ق و جوّ خفقان حاکم بر جامعه اموی، موجب شد تا بازماندگان این واقعه، عزاداری را به صورت رسانهای برای ابلاغ پیام عاشورا برگزینند[۲۳]؛ عزاداری یک واقعه تاریخی (عاشورا) را با وجود همه فشارها و محدودیتها، قرنها زنده نگه داشت و با انتقال پیام آن به نسلهای بعد[۲۴]، نقش مهمی در قیام و اقدام شیعه علیه طاغوت، در طول تاریخ داشت[۲۵].[۲۶]
آثار عزاداری
شرکت در مراسم مذهبی و عزاداری سالار شهیدان، فواید و منافع بسیار دارد:
- موجب تقرّب به خداست؛
- روز قیامت با اهل بیت (ع) و در درجه آنهاست[۲۷]؛
- دیدهاش گریان نشود، روزی که همه دیدهها گریان است[۲۸]؛
- دلش نمیرد روزی که دلها بمیرد[۲۹].[۳۰]
عزاداری از دیدگاه فقه
بر پایی مجالس عزا در مصائب اهل بیت (ع)؛ بهویژه مصائب وارد بر سید الشهداء، حضرت امام حسین (ع)؛ بهخصوص در روز عاشورا و شرکت در آن مجالس، مستحب مؤکد است[۳۱]. چنان که گریستن در مصائب آنان و نیز گریاندن دیگران با خواندن اشعار و بازگو کردن مصائب آن بزرگواران، مستحب مؤکد و دارای پاداش بیشمار است[۳۲].
جزع و ناشکیبایی در مصائب غیر معصومان با لطمه زدن بر سر و صورت و داد زدن و حرکاتی از این قبیل، جایز نیست لکن در مصائب اباعبداللّه(ع) و به تصریح برخی در مصائب سایر اهل بیت (ع) جایز است[۳۳].[۳۴]
شیوههای عزاداری
- گریه کردن: از شیوههای معمول در عزاداری و سوگواری، اشک ریختن است که به طور طبیعی هر انسانی در غم فراق عزیزی اندوهگین میشود و اشک میریزد. در روایات میخوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) از دنیا رفت، آن حضرت در مرگ او گریست و هنگامی که برخی از اصحاب معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: «تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ»؛ «چشم میگرید و قلب به درد میآید، ولی بر زبان سخنی که موجب خشم خدا شود، جاری نمیسازیم»[۳۵]. امام رضا(ع) فرمود: «فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ»؛ «بر همانند حسین باید گریه کنندگان، گریه کنند»[۳۶]. روایاتی که ترغیب به گریه بر ابی عبدالله(ع) دارد، فراوان است.
- تباکی: «تباکی» به معنای آن است که انسان به خود حالت گریه بگیرد،؛ چراکه گاه ممکن است برخی از علاقمندان به سبب پارهای از شرایط، اشک از چشمانشان جاری نشود، ولی این نباید سبب عدم شرکت در محافل و مجالس حسینی گردد،؛ چراکه در این صورت میتوان با «تباکی» و حالت غم و اندوه و گریه به خود گرفتن، به خیل عزاداران پیوست و از پاداش معنوی آن نیز برخوردار شد.
- لباس مشکی بر تن کردن: مرسوم و معمول میان مردم آن است که در غم مرگ عزیزان، لباس سیاه بر تن میکنند و این رنگ لباس را، علامت ماتم و عزا میدانند. بنابراین، یکی از راهها و شیوههای مطلوب عزاداری برای خامس آل عبا، پوشیدن لباس سیاه در سالروز شهادت آن حضرت یا ایام محرم است.
- تشکیل مجالس سوگواری: تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای ابی عبدالله الحسین(ع) از شیوههای معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به مکتب حسینی با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و ارزشمند قیام امام حسین(ع) آگاه میشوند و بر مصائب آن حضرت و یارانش اشک میریزند.
- نوحهسرایی: نوحهسرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در مصائب امام حسین(ع) و یارانش است و سبب تحریک احساسات و عواطف مسلمین و تبیین حوادث و خاطرات عاشوراست، شیوهای معمول و مرسوم در عزاداری است. این شیوه، ریشه در عصر ائمه (ع) دارد.
- به سر و سینه زدن: به سر و سینه زدن در عزا و مصیبت بزرگی همچون مصائب امام حسین(ع) امری عادی و طبیعی است. همانگونه که متعارف است مردم در مرگ عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه میزنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود.
- تعطیلی کسب و کار: از نمودهای روشن ماتمزدگی و عزادار بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش دنیوی در روز عاشورا روایتی نیز وارد شده است. امام رضا(ع) فرمود: «مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ»؛ «هر کس در روز عاشورا تلاش و کوشش دنیوی را رها سازد، خداوند حوایج دنیا و آخرت او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را روز مصیبت و اندوه و گریه قرار دهد، خداوند روز قیامت را برای وی روز شادی و سرور قرار خواهد داد»[۳۷].[۳۸]
آسیبشناسی
در عصر حاضر، آشنایی با آفاتی که هدف و حکمت عزاداری سالار شهیدان را تهدید میکنند، مهمترین و اساسیترین گام در راه تحقّق اهداف ارزشمند این دستور العمل سازنده اهل بیت عصمت و طهارت است. اکنون باید دید که: چگونه فرهنگ اصیل عاشورا، به وسیله دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه، تحریف میشود؟ و چه آفاتی، مجالس عزاداری سالار شهیدان را تهدید میکند؟ برخی از این آسیبها عبارتاند از:
- تحریفِ هدف عزاداری: خطرناکترین آفت عزاداری امام حسین (ع)، تحریف هدف آن است. حکمت عزاداری امام حسین (ع) با حکمت شهادت ایشان، یکی است. بنا بر این، تحریف هدف عزاداری، تحریف هدف شهادت آن بزرگوار نیز هست. این تحریف، به دو گونه میتواند تجلّی یابد: یکی آنکه به جای روشنی بخشی و احیاگری، تنها به درخواست آمرزش گناهان و پاکسازی معنوی خلاصه گردد و دیگر، آنکه به جای تأکید بر بُعد حماسی آن، به جنایت یزیدیان و ستمگران در این حادثه پرداخته شود.
- استناد به منابع غیر معتبر: یکی از آسیبهایی که خصوصا در قرنهای اخیر، عزاداری امام حسین (ع) را تهدید میکند، استناد اهل منبر و مرثیهسرایان، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است[۳۹]. نکته قابل توجّه، اینکه تاریخ عاشورا، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و مرثیهسرایان متعهّد و آگاه، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند.
- گزارشهای ذلّتبار: حسین بن علی (ع)، مظهر عزّت الهی و عاشورا، جلوهگاه حماسه و عزّت حسینی و شعار دشمن شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، میراث گران بهای اوست، بنا بر این، هر گزارشی از تاریخ عاشورا که حاکی از پذیرش ذلّت توسّط امام حسین (ع) باشد، دروغ بوده و ساخته و پرداخته دشمنان اوست.
- غُلُوْ: گزارشهای ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت (ع) از جایگاه واقعی آنها، و غلو، بالاتر بُردن آنان از جایگاه واقعی آنهاست که متأسّفانه، هر دو آفت، در برخی مجالس مرثیهسرایی مشاهده میشود. باید دانست، کسانی که در مجالس عزاداری، اهل بیت (ع) را جایگزین خدا میکنند و به جای خدامحور کردنِ مجالس امام حسین (ع) و پیوند دادن دلها به خدا از طریق اهل بیت (ع) - که ابواب الهی هستند - مردم را به «حسینُ اللّهی» و «زینبُ اللّهی» شدن، دعوت مینمایند، آگاهانه یا ناخودآگاه، در خدمت اهداف دشمنان اهل بیت (ع) قرار گرفتهاند و سید الشهدا (ع) هم از آنان، بیزار است[۴۰].
- دروغ: زشتترین و خطرناکترین دروغها[۴۱]، دروغ بستن به خداوند متعال، پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) است که از گناهان کبیره شمرده شده، موجب بطلان روزه میگردد[۴۲]. مرثیهسرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به خدا و اهل بیت (ع) نسبت میدهند، نه تنها خادم و ذاکر امام حسین (ع) نیستند، بلکه باید بدانند که کار آنها، گناه کبیره است.
- بدعت در نحوه عزاداری: شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری میشوند. از نظر فقهی، عبادات، اعم از واجب یا مستحب، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل عبادت و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه شرعی اثبات شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام میشود، بدعت محسوب میگردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و حرام است. استحباب عزاداری برای سالار شهیدان، بر پایه ادلّه قطعی، ثابت است و با عنایت به آثار و برکات فردی و اجتماعی آن، از بزرگترین عبادات محسوب میگردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداریهای مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه میتوان گفت: اطلاق این روایات، شامل انواع عزاداریهای مرسوم در اعصار مختلف نیز میگردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری صدق کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت (ع) نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی نامشروع نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگهای مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، بدعت در عزاداری محسوب میشود، بهویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینهساز تبلیغات سوء بر ضدّ پیروان اهل بیت (ع) و موجب وَهْن مکتب تشیّع است[۴۳].
جستارهای وابسته
منابع
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت
- مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها
- محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- کاویانی، محمد، مقاله «روانشناسی عزاداری»، فرهنگ عاشورایی ج۴
- مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت
- درویشزاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی.
- ↑ مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.
- ↑ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.
- ↑ درویشزاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
- ↑ کاویانی، محمد، مقاله «روانشناسی عزاداری»، فرهنگ عاشورایی ج۴، ص ۲۳.
- ↑ باقری بیدهندی، بایدها و نبایدهای عزاداری، ۴۰۵.
- ↑ مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۴۸۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۳۲ و ۲۴/۴۶۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۶.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۳–۱۷۵؛ مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۲۰۲، ۳۷۲ و ۴۳۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴/۳۳۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱ و ۲۵/۳۳۹.
- ↑ واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۲؛ حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۹۸/۳۲۹؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۶۴.
- ↑ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۳۷–۴۵؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۶ و ۲۶۸.
- ↑ واعظزاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.
- ↑ گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.
- ↑ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.
- ↑ درویشزاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.
- ↑ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸–۹۰.
- ↑ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۶.
- ↑ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.
- ↑ آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی، ۱/۱۳۸؛ منافی اناری، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ۲۱۲.
- ↑ درویشزاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
- ↑ «كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
- ↑ «لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُونُ».
- ↑ «لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ».
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۵.
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۰۰؛ توضیح المسائل مراجع، ج ۲، ص۱۰۲۴.
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۹۳ ـ ۵۹۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص۳۱۱ و ۳۸۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۴، ص۳۷۱؛ التنقیح (الطهارة)، ج ۹، ص۲۳۵؛ صراط النجاة (تبریزی)، ج ۵، ص۳۰۰.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، ص ۳۸۳-۳۸۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها، ص ۷۸ ـ ۸۳.
- ↑ برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر. ک: دانش نامه امام حسین (ع)، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).
- ↑ برای آگاهی بیشتر درباره خطر غلو درباره اهل بیت (ع) (ر. ک: اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث: بخش سیزدهم: غلو کردن درباره اهل بیت (ع) و جامعهشناسی تحریفات عاشورا).
- ↑ برای آشنایی با اقسام دروغ، ر. ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۷۷۶ ـ ۷۸۱.