عاشورا و انقلاب اسلامی
مقدمه
نهضت عاشورا به لحاظ ماهیّت اسلامخواهی، اصلاحطلبی و ظلمستیزیاش، همواره الهامبخش انقلابیّون و حرکتهای اصلاحی بوده است. انقلاب اسلامی ایران نیز از آن سرچشمه سیراب شد و از محتوای عاشورا الهام گرفت. این الهامگیری هم از سوی رهبر انقلاب بود، هم از ناحیۀ مردم. شرایط سیاسی و اجتماعی ایران قبل از انقلاب، شبیه دوران بنی امیّه بود. فساد و ظلم حاکمیّت داشت، اسلام در حال نابودی بود، تبلیغات ضدّ اسلامی در اختیار طاغوت بود، ابتذال فرهنگی و غربزدگی، معروف شدن منکر، منکر شدن معروف، به زندان افتادن آزاد مردان، حیف و میل بیت المال در راه عیاشیهای طاغوت، همه شرایطی را به وجود آورده بود که اصلاحی عمیق را میطلبید. تا زور بعنوان عامل استقرار حکومت نفی شود و معیارها حاکم گردد.
امام امّت، با الهام از عاشورا، روح حماسه و غیرت دینی را در مردم دمید، به حکومت اسلامی و حاکمیّت ارزشهای قرآنی فرا خواند، مفاسد رژیم طاغوت را بر شمرد و در دوران تبعید هم از این راه دست برنداشت. مردم، مبارزات خود را بر ضدّ یزید زمانه میدانستند و از تبیین مفاسد معاویه، یزید، ابن زیاد و... ذهنها به مفاسد و مظالم طاغوتیان منتقل میشد. مجالس محرّم، منبرها، وعظها، نوحهها رنگ و حال و هوای سیاسی و انقلابی گرفت. حتّی شعارهای مردم در راه پیماییهای ضدّ طاغوتی، پیوند انقلاب و عاشورا را میرساند (رهبر ما خمینیه، نهضت ما حسینیه). عاشورا محور بسیج مردم و شورگستری بر ضدّ طاغوت شد. عنصر شهادت به مبارزۀ مردم جان و روح بخشید.
خانوادهها شهدای خود را به فرمان حسین زمان و محشور با شهدای کربلا میدانستند. امام امّت، در سخنرانیهایش و نیز در مصاحبهها، مشروعیّت حکومت شاه را زیر سؤال برد و خواستار تشکیل حکومت اسلامی بود. آنگونه که سیدالشهدا (ع) نیز با امتناع از بیعت، خلافت یزید را نامشروع و غاصبانه دانست. نگرش سیاسی به حادثۀ کربلا و درسآموزی از قیام عاشورا، سرلوحۀ دعوت امام خمینی و همفکران او بود و اعلام اینکه همه جا کربلا و هر روز عاشوراست، تأکیدی بر این برداشت بود. قتل عام ۱۵ خرداد، گرچه بظاهر سرکوب نهضت امام بود، امّا خونهای شهدا و افشاگریها و مبارزات بعدی، اذهان را برای یک انقلاب آماده ساخت. عاشورای حسینی هم در ظاهر، با شهادت امام و یارانش به پایان رسید، ولی همان حادثه، بذر تحرّکها و بیدارگریهای عظیمی را افشاند و به بار نشست. امام امّت، با توجّه به قدرت جذب، الهام، سازماندهی و شورآفرینی کربلا و عزاداریهای ایام محرّم و دستههای عزاداری، این سنّت دیرین را بشدّت، حمایت کرد.
همچنانکه خطابۀ امام خمینی در ۱۵ خرداد (۱۲ محرم) آغاز این نهضت بود، راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا نیز در آخرین سال حکومت رژیم پهلوی، ضربۀ نهایی را بر آن زد. امام تأکید داشت که روحانیون و خطبا، حدّ اعلای استفاده را از منابر حسینی در ماه محرم و صفر داشته باشند. بهرههایی که عاشورای حسینی به پیروزی انقلاب رساند، فراوان بود. به تعبیر امام امّت: "اگر قیام حضرت سیدالشهدا (ع) نبود، امروز ما هم نمیتوانستیم پیروز شویم"[۱]. "واقعۀ عظیم عاشورا از ۶۱ هجری تا خرداد ۶۱ و از آن تا قیام عالمی بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفداء، در هر مقطع انقلابساز است"[۲].
عاشورا و جبههها: پس از پیروزی انقلاب نیز، آنچه ملّت را در مقابل استکبار جهانی، مقاوم و بی باک ساخت و امّت انقلابی و رهبری انقلاب، تن به سازش ندادند، همان درس عزّتی بود که از «هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» اباعبدالله آموخته بودند و آنچه که در سالهای دفاع مقدّس، جبههها را گرم نگه میداشت و سیل نیروی عظیم انسانی به جبههها سرازیر میشد و فتح الفتوحها میآفرید، درسهای آموخته از کربلا و مکتب شهادت بود. امام امّت فرمود: "انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است"[۳]. و فرمود: "این خون سیدالشهدا است که خونهای همۀ ملّتهای اسلامی را به جوش میآورد"[۴]. آنچه عاشورا داشت، یک بار ایدئولوژیکی و انگیزۀ مکتبی برای مبارزه بود. این محتوا در ذهن رهبر انقلاب و در دل پیروان او شکل گرفت و نهضت را پدید آورد و پس از پیروزی هم هشت سال دفاع خونین از انقلاب را اداره و تغذیه کرد. فرهنگ عاشورا و الهام از اسوههای کربلایی، حتّی در وصیّت نامهها، پیشانی بندها، شعارها، سرودها، نوحهها، تابلوهای جبهه، رمز عملیّات، مجالس ختم شهدا متجلّی بود. وقتی فرماندهی میگفت: "ما یک بار حسین را در کربلا تنها گذاشتیم و چهارده قرن، تحقیر و تازیانه و توهین و شکنجه چشیدیم، هرگز مبادا این بار حسین (ع) را تنها بگذاریم"[۵] این عمق تأثیر عاشورا را در دفاع مقدس ما نشان میدهد.
رزمندگان اسلام، به عشق حسین (ع) در جبههها تشنه جان میدادند، انتظار و امید حضور ابا عبد الله (ع) را بر بالین خود داشتند. آنچه به پیشانیبندها یا پشت لباسهای رزم خود مینوشتند، پیوند جبهه و کربلا را میرساند، از قبیل: مسافر کربلا، زائر کربلا، یا زیارت یا شهادت، هیهات منّا الذّلّه، یا قمر بنی هاشم، یا ثارالله، یا حسین شهید، یا سیدالشهدا، عاشقان کربلا، کل یوم عاشورا، یا اباعبدالله، لبیک یا حسین و... تابلو نوشتههای جادههای جبهه نیز الهام از فرهنگ عاشورا داشت. غیر از تعبیرات یاد شده که گاهی در تابلو نوشتهها هم دیده میشد، عباراتی این چنین نیز، گویای این حقیقت است: هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله، اگر خسته جانی بگو یا حسین، وعده گاه حزب الله صحن اباعبدالله، رزمندگان تا کربلا راهی نمانده، راه قدس از کربلا میگذرد، پیش به سوی حرم حسینی، بسیجی مسافر جادههای پرپیچ وخم کربلا و... دهها جملۀ دیگر[۶].
نامگذاری برخی از عملیات نیز با الهام از نهضت عاشورا بود. عملیات محرّم، مسلم بن عقیل، عاشورا، ثارالله، کربلای ۱ تا ۱۰ و... از این نمونه هاست. رمز عملیات نیز گاهی از اسامی مبارک حماسهسازان کربلا بود که رزمندگان، شوری عاشورایی پدید میآورد، همچون: یا حسین فرماندهی، یا اباالفضل العباس، یا زینب، یا اباعبدالله الحسین، همین که رزمندگان خود را در مسیر اهداف عاشورا میدیدند، شور میگرفتند و همین که خانوادههای آنان به جبهۀ حسینی سرباز میفرستادند، صبور و مقاوم میشدند، شهیدان جبههها را مسافران بازگشته از کربلا میدانستند (این گل پرپر از کجا آمده؟ از سفر کرب و بلا آمده) و عزیمت به جبهه را حرکت به سوی حرم حسینی میدیدند (گرفتهایم جان به کف و به کربلا میرویم، پیش به سوی حرم حسینی) جانبازان بیدست را، اقتداکنندگان به قمر بنی هاشم میدانستند و مادران و خواهران و دختران شهدا را درس آموخته از زینب و سکینه (س) مییافتند و مادر چند شهید را به "ام البنین"تشبیه میکردند و در حمایت از رهبری انقلاب و اطاعت فرمان جهاد او، شعار "ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند" سر میدادند. شبهای حمله، با نوحهخوانی و سینهزنی و عزاداری برای امام حسین (ع) روحیّه میگرفتند.
در آن سالها، عزیمت به جبهه، پاسخ به ندای "هل من ناصر" حسین زمان بود و جبهههای غرب و جنوب کشور، "کربلای ایران" محسوب میشد و شهدایی که به عاشوراییان تاریخ میپیوستند، سیرابشدگان از فرات عشق و علقمۀ یقین بودند و حتّی "مفقود الأثر"ها، گمشدگانی در "حریم کربلا" تلقی میشدند. این باورها و برداشتها بود که به امّت ما آرامش و اطمینان میبخشید و رزمندگان را برای رفتن به جبهه، بیتاب میساخت. انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدّس، در اهداف، انگیزهها، شیوۀ مبارزه، روشهای دفاع، روحیّۀ مردم، شهادتطلبی و صبر، الهام گرفته از عاشوراست، تا پایان نیز به این فرهنگ وفادار میماند[۷].
منابع
پانویس
- ↑ صحیفه نور، ج۱۷، ص۶۰.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۶، ص۲۱۹.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۸، ص۱۲.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۰۴.
- ↑ چکیده مقالات کنگره امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ص۱۰۴.
- ↑ در این زمینه ر. ک: «فرهنگ جبهه» مهدی فهیمی.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۰۸.