امانت در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امانت است. "امانت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امانت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


مقدمه

واژه “امن” در اصل برای آرامش خاطر و آرامش نفس و از بین رفتن ترس است[۱]. امانت ضد خیانت است و معنای آن سکون و آرامش قلب است و معنای دوم ماده “امن” تصدیق است[۲]. امانت مصدر است و بر عین خارجی که امنیت بر آن تعلق گرفته دلالت دارد؛ مانند ودیعه که مورد امن است[۳]. هرچند امانت در اصل مصدر است، ولی بسیاری اوقات به چیزی که سپرده شده - مال، اسرار و غیر آن - نیز گفته شده و در آیه ۵۸ سوره نساء نیز مقصود همان است و کاربرد صیغه جمع در آیه، برای آن است که همه امانت‌های رایج بین مردم را شامل شود[۴]. امانت‌داری از ارزش‌های اجتماعی است و ظاهراً از مصداق‌های پای‌بندی به تعهد و قراردادهاست، زیرا عقد امانت بین امانت‌دهنده و گیرنده منعقد می‌شود و امانت‌گیرنده به حفظ و رد متعلق امانت هنگام لزوم متعهد می‌شود و خیانت در آن، مصداق نقض عهد می‌باشد؛ از این‌رو، ارزش امانت‌داری از مستقلات عقلی است و نیازی به استدلال و تعبد ندارد و سفارش‌های اسلام در این خصوص، ارشاد به حکم عقل است[۵].

ایزوتسو در توضیح جایگاه ارزشی این آموزه در اسلام می‌نویسد: اسلام فضیلت وفا و امانت را که از ویژگی‌های اعراب بدوی بود، به عنوان یکی از عناصر قانون اخلاقی خود پذیرفته و حتی بدان مقامی بسیار مهم بخشیده است. اسلام، تنها به پذیرفتن سهل و ساده این فضیلت قناعت نکرد، بلکه این سجیه کهن را در جهتی خاص تکامل بخشید، و در مجرای دین توحید به حرکت افکند. اسلامی کردن فضیلت وفا در دو راستای متمایز، اما کاملاً وابسته به یکدیگر صورت گرفت: یکی در قلمرو روابط اجتماعی معمولی و متعارف در میان خود گروندگان به دین اسلام، و دیگری در قلمرو خاص دینی که مربوط به روابط عمودی میان انسان و خدا می‌باشد[۶]. در بینش اسلامی جان، مال، ناموس و عرض مردم امانت‌هایی است که خداوند بی‌واسطه یا با واسطه به حاکم شرع و مدیر جامعه سپرده و او موظف به تمهید مقدمات لازم جهت پاسداری و حفظ این امانات است. مؤمنان نیز هر یک بسته به موقعیت، در این خصوص مأمور و مکلف‌اند. مصداق‌های دیگری نیز همچون امکانات و سرمایه‌های طبیعی، استعدادهای انسانی، احکام الهی، موقعیت‌های اجتماعی و سیاسی، سنت‌ها و دستاوردهای ارزشمند پیشینیان، اسرار مردم و جامعه، اموال و ثروت‌های عمومی و... برای امانت ذکر شده است. تردیدی نیست که رعایت این وظیفه انسانی تأثیر بسیار مهمی در تحکیم روابط انسان‌ها، افزایش احساس تعهد و مسئولیت اجتماعی، تقویت اعتماد متقابل، همبستگی اجتماعی و ایجاد فضای مطبوع برای زندگی جمعی خواهد داشت و اگر امانت به معنای عام و در گستره فوق، مبنای عمل آگاهانه عموم و کارگزاران جامعه باشد، قطعاً آثار و نتیجه‌های فوق‌العاده مهمی برای اجتماع بشری در سطح ملی و فراملی خواهد داشت[۷].[۸]

آیات قرآنی مرتبط

  1. امانت‌داری؛ ویژگی‌های پیامبران: إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ[۹].
  2. برحذر داشتن مؤمنان از خیانت در امانات: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۰].
  3. آیاتی نیز امانت‌داری را از جمله ویژگی‌های مؤمنان راستین[۱۱] و بلکه همه کارکنان و کارگزاران و متولیان امور اجتماعی معرفی کرده است[۱۲].[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم

پانویس

  1. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۹۰.
  2. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۱۳۳.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱، ص۱۵۰.
  4. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۱.
  5. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، ره توشه، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۸.
  6. ایزوتسو توشیهیکو، مفاهیم اخلاقی - دینی در قرآن، ص۱۰۸.
  7. برای آگاهی بیشتر از این آموزه متعالی، ر.ک: مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلا، تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۷۳-۱۹۵.
  8. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۲۸.
  9. «من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۰۷.
  10. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
  11. وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
  12. قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ «یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر! او را به مزد گیر که بی‌گمان بهترین کسی که (می‌توانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.
  13. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۲۸.