سوره رعد در علوم قرآنی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

سیزدهمین سوره قرآن و نود و هشتمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مدینه با موضوعات محوری: توحید، معاد و حقانیت قرآن.

وجه تسمیه سوره اشاره به پدیده «رعد»، به معنای غرش آسمان و تسبیح الهی گفتن آن است در آیه ﴿وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ[۱].

سوره رعد هفتمین سوره است که با حروف مقطعه ﴿المر: الف، لام، میم، راء، آغاز می‌شود. از نظر حجم و اندازه بعد از سوره انفال، دومین سوره از سوره‌های «مثانی» و از سوره‌های نسبتاً متوسط قرآن است که کمتر از نیم جزء قرآن را در بردارد. دارای ۴۳ آیه، ۸۵۴ کلمه و ۳۵۴۱ حرف است. دومین سوره از سوره‌های چهارده گانه‌ای است که «سجده» دارد (در آیه ﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ[۲] که سجده آن مستحب است).

حروف (الف، لام، میم، راء) که این سوره با آن افتتاح شده مجموع حروفی است که برخی از سوره‌ها با آن آغاز می‌شود و معارفی که در این سوره بیان شده، در حقیقت مجموعه‌ای از معارفی است که در سوره‌هایی آمده که با همین حروف مقطعه و یا مشابه آن، آغاز شده است. غرض این سوره بیان حقیقت قرآنی است که بر رسول خدا (ص) نازل شده و این که این قرآن معجزه و آیت رسالت است.

بحث محوری این سوره، توحید و معاد و حقانیت قرآن است که مسائل مربوط به آن را از راه عجایب جهان و نفس آدمی آشکار میسازد و آدمی را به تفکر و تأمل در احوال و سرگذشت درگذشتگان و دریافتن سنت‌های حاکم بر جامعه، تاریخ و جهان فرا می‌خواند.

در فضیلت سوره رعد روایتی از نبی اکرم (ص) وارد شده است: «هرکه سوره رعد را قرائت نماید خداوند ده برابر تعداد همه ابرهای گذرنده، در گذشته و حال و آینده به او حسنه عنایت می‌فرماید و در روز قیامت از وفاکنندگان به عهد الهی خواهد بود» [۳].

مقاصد سوره

قرآن کلام خدا به صورت وحی به حضرت محمد (ص) است. تأثیر عمیق قرآن در بیداری انسان. سنت و قوانین الهی حاکم بر جامعه و تاریخ و این که هر تحولی در جامعه و تاریخ با تحول نفوس بشری و جامعه به سوی خیر یا شر صورت میگیرد. عاقبت‌شناسی مؤمنین و کافرین. زندگی جامعه بشری با پیروی ارزش‌های الهی اصلاح می‌شود. جنبش اصلاح جامعه با ایمان، عمل صالح و صبر و احسان میسر می‌شود. تذلل و تواضع همه موجودات در برابر خدا ذاتی است. توحید خالق مستلزم توحید رب است.

بیان تفصیلی فرق میان طریق حق که همان ایمان به خدا و عمل صالح است و طریق باطل که عبارت از شرک و عمل زشت است. فرق تفصیلی میان اهل آن دو طریق، یعنی مؤمنین و مشرکین. و این که طایفه اول را سلامت و بهشت برین و لقاء الله نصیب است و بهره طایفه دوم، لعنت و سرانجامی بد است. ذکر الهی از واجبات سیر و سلوک به سوی حضرت حق و اسباب اطمینان نفس است. مقصود از ذکر، اعم از ذکر لفظی است و بنابراین، مقصود از آن، مطلق انتقال ذهن و خطور قلب به سوی حضرت حق است. ایمان صرف ادراک نیست بلکه باید توأم با تسلیم وقبول قلبی باشد. تقابل عاقبت مؤمنین و مشرکین. بنا بر روایات منقول در بصائر الدرجات، الکافی، تفسیر عیاشی و تفسیر البرهان، «علم الکتاب» نزد حضرت علی (ع) است[۴].

ارزش‌های اخلاقی و انسانی مانند راستی، درستی، مهر و محبت نسبت به نزدیکان، بشردوستی، پایداری، شکیبایی، انفاق و رفتار بزرگ منشانه با دیگران. وظایف و مسئولیت‌های انسان حق و باطل و ترسیم آنها در قالب مثال‌های زیبا.

آیات نامدار و مشهور

  1. ﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ[۵]
  2. ﴿قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۶]
  3. ﴿أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ [۷]
  4. ﴿الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ[۸]
  5. ﴿وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ[۹]
  6. ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۱۰]
  7. ﴿جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ[۱۱]
  8. ﴿سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ[۱۲]
  9. ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۳]
  10. ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ[۱۴]
  11. ﴿كَذَلِكَ أَرْسَلْنَاكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَيْهِمُ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَهُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ[۱۵]
  12. ﴿وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۱۶]
  13. ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۱۷]

افتتاح و اختتام سوره با کلمه کلیدی ﴿الْكِتَابِ است.[۱۸]

سیزدهمین سوره قرآن کریم

رعد سیزدهمین سوره قرآن در ترتیب مصحف و جایگاه آن پس از سوره یوسف و پیش از سوره ابراهیم است. درباره مکی یا مدنی بودن آن و به تبع درباره ترتیب نزول آن اختلاف نظر است. مطابق روایت مورد اعتماد طبرسی یکصدمین سوره است که پس از سوره محمد و پیش از سوره الرحمن نازل شده که در این صورت از سوره‌های مدنی است[۱۹]. با این حال نشانه‌های روشنی بر مکی بودن سوره نیز وجود دارند. (نک: ادامه مقاله) این سوره از عهد صحابه به نام رعد مشهور بوده است. این نام از آیه ۱۳ آن گرفته شده و این گمان را پدید می‌آورد که در زمان رسول خدا(ص) به این نام نامیده شده است[۲۰]. در روایاتی از امام صادق(ع) نیز از سوره با همین نام یاد شده است[۲۱]. ابن عاشور درباره حکمت این نامگذاری گفته در هیچ سوره دیگری از حمد و تسبیح رعد یاد نشده است[۲۲]. سوره رعد ۸۵۵ کلمه دارد[۲۳]؛ اما درباره شمار آیات آن اقوال مختلفی است: به گفته طبرسی شمار آیات این سوره مطابق شمارش قاریان شامی ۴۷ و مطابق شمارش بصریان ۴۵ و مطابق شمارش حجازیان ۴۴ و بنا بر شمارش کوفیان ۴۳ آیه است[۲۴]؛ اما شیخ طوسی از عدد قاریان شامی یاد نکرده و به جای عدد قاریان حجازی از عدد «مدنیین» (قاریان مدنی اول و مدنی آخر) یاد کرده است[۲۵]. موارد اختلاف عبارت‌اند از:

  1. همه قاریان غیر کوفی تا ﴿لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ در آیه ۵ و تا ﴿الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ در میانه آیه ۱۶ را آیه‌ای مستقل دانسته‌اند. البته قاریان شامی در آیه ۱۶ تا ﴿وَالْبَصِيرُ را آیه مستقل دانسته‌اند.
  2. قاریان شام تا ﴿سُوءُ الْحِسَابِ در آیه ۱۸ را آیه مستقل دانسته‌اند.
  3. قاریان شامی و عراقی (کوفی و بصری) تا ﴿مِّن كُلِّ بَابٍ در آیه ۲۳ را آیه‌ای مستقل دانسته‌اند، در حالی که دیگر قاریان، آیات ۲۳ و۲۴ را با هم یک آیه دانسته‌اند[۲۶]. سوره رعد از سوره‌های پانزده‌گانه سجده‌دار است[۲۷]. سخن از سجده در آیه ۱۵: ﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ[۲۸] آمده و سجده آن پس از خواندن یا شنیدن آیه، مستحب است.[۲۹].

مکی یا مدنی بودن سوره

سوره رعد از معدود سوره‌هایی است که روایات به ویژه روایات ترتیب نزول درباره مکی یا مدنی بودن آن مختلف‌اند: مطابق روایتی که مجاهد از ابن عباس نقل کرده، از سور مکی قرآن است. سیوطی اسناد این روایت را خوب و رجال آن را ثقه و مشهور معرفی کرده است[۳۰]. از مفسران تابعی سعید بن جبیر و مجاهد این سوره را مکی دانسته‌اند. کلبی و مقاتل نیز آن را مکی شمرده‌اند، به جز آیه پایانی آنکه به نظر آنان در مدینه و در شأن عبداللّه بن سلام نازل شده است. در روایتی که ابوعبیده در کتاب فضائل القرآن از علی بن ابی‌طلحه نقل کرده است نیز این سوره در شمار سوره‌های نازل شده در مدینه نیامده است[۳۱]. در مقابل دیدگاه فوق، مطابق روایت عطاء از ابن عباس که طبرسی نیز به آن اعتماد کرده، نیز روایت سعید بن مسیب از علی بن ابی‌طالب(ع) سوره رعد مدنی معرفی شده است[۳۲]. از مفسران تابعی نیز حسن بن ابی‌الحسن و عکرمه این سوره را به جز دو آیه ۳۱ و ۳۲ آن مدنی دانسته‌اند[۳۳]. قتاده نیز سوره رعد را مدنی دانسته، جز آیه ۳۱[۳۴]. یا ۳۱ و ۳۲[۳۵]. که در مکه نازل شده‌اند.

مفسران بعدی به تبع اختلاف فوق، بعضی دیدگاه مکی بودن و بعضی دیدگاه مدنی بودن سوره را ترجیح داده‌اند. علامه طباطبایی معتقد است که این سوره چنان که از سیاق و محتوای آیاتش پیداست، همه‌اش در مکه نازل شده است و دیدگاه برخی مفسران درباره مکی بودن سوره، جز آخرین آیه آنکه در مدینه و در شأن عبداللّه بن سلام نازل شده، صحیح نیست؛ زیرا مضمون آخرین آیه سوره همان مضمون نخستین آیه آن است: ﴿وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ[۳۶] و هر دو باید در یک جا نازل شده باشند.

همچنین این دیدگاه که تمامی سوره جز دو آیه آن در مدینه نازل شده، درست نیست؛ زیرا مضامین سوره با وضع مسلمانان در مدینه تطبیق نمی‌کنند.

دیدگاه کسانی هم که این سوره را مکی دانسته‌اند، جز آیه ۳۱: ﴿وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ...[۳۷]. که به تصور انطباق مضمون آن با شرایط مسلمانان در مدینه آن را مدنی دانسته‌اند، صحیح نیست؛ زیرا دقت در رخدادهای پس از بعثت و پیش از هجرت رسول خدا(ص) به دست می‌دهد که منظور از جمله «الَّذِینَ کَفَرُوا» همان کافران عرب از اهل مکه و اطراف آن است که در ابتدای دعوت اسلام آن را رد کردند و انکار و عناد را به نهایت رسانده، در برانگیختن فتنه و فساد پافشاری کردند[۳۸]. به نظر سید قطب و دروزه، مضامین سوره رعد با ویژگی‌های سوره‌های مکی سازگار و مرجح مکی بودن آن‌اند و با فضای سور مدنی هیچ سازگاری ندارند؛ همچنین اسلوب آیات سوره و مضامین و انسجام سیاق آیات آن، چه از نظر نظم و چه موضوع، باعث تردید در صحت روایاتی می‌شود که برخی آیات این سوره را نازل شده در مدینه معرفی می‌کنند[۳۹]. طنطاوی نیز ضمن ترجیح مکی بودن سوره رعد به دلیل سازگاری ویژگی‌های این سوره از نظر موضوع و اسلوب و مقاصد با سور مکی، زمان تقریبی نزول آن را در فاصله زمانی میان رحلت حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه احتمال داده است؛ هنگامی که پیامبر(ص) شدیداً مورد آزار و اذیت مشرکان بود[۴۰]. در مقابل گرایش فوق، معرفت با ترجیح روایات ترتیب نزولیِ بیانگر مدنی بودن سوره، به ویژه روایت مورد اعتماد طبرسی، به دیدگاه دوم گرایش یافته است[۴۱].[۴۲].

تناسب سوره

برخی مفسران، تناسب‌هایی کلی و اعلب مبتنی بر ذوق خود برای سوره رعد با سوره پیش از آن (یوسف / ۱۲، بیان کرده‌اند؛ مانند:

  1. در سوره یوسف به ادله توحید اشاره شده؛ مانند ﴿...أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ[۴۳]. و آیات سماوی و ارضی را به اجمال بیان کرده است و در سوره رعد این ادله و آیات به تفصیل بیان شده‌اند.
  2. در دو سوره قبل اخبار رسولان پیشین را بیان کرده و در سوره رعد پیامبر(ص) را تسلّی می‌دهد و ثبات قدم می‌بخش[۴۴].[۴۵].

فضای نزول

از مضامین سوره و موضوع اصلی آن چنین به نظر می‌رسد که سوره رعد در فضایی نازل شده که مشرکان مکه پیوسته از رسول خدا(ص) درخواست نشانه‌ها و معجزاتی برای اثبات نبوتش داشتند و پاسخ ندادن رسول خدا(ص) را بهانه‌ای برای انکار رسالت آن حضرت و انکار معاد قرار داده بودند. بعید نیست که این مسئله به مطالبه توده مردم بدل شده بود. این مطالبه دو بار در آیات ۷ و ۲۷ آمده است. آیه پایانی سوره نیز بیانگر انکار رسالت پیامبر(ص) از سوی کافران است. در چنین فضایی سوره رعد نازل شد و ضمن رد درخواست آنها درباره آوردن معجزه‌ای حسی، شماری از نشانه‌های الهی را که پیرامون آنها و هر لحظه در معرض دید آنهاست به عنوان نشانه‌هایی روشن و آشکار معرفی و رسول خدا(ص) را تنها به عنوان بیم‌دهنده و راهنما معرفی و معارف لازم و مورد نیاز برای هدایت مردم به توحید و شناخت خدای متعالی و بعضی از صفات و افعال خدا را بیان کرده است.[۴۶].

مضامین سوره

با توجه به فضای نزول یاد شده، می‌توان موضوع اصلی و محوری این سوره را پاسخ به درخواست کافران و مشرکان مکه مبنی بر ارائه آیه و معجزه‌ای مشهود و حسی به دست پیامبر دانست.

خدای متعالی در پاسخ به این درخواست کافران، سوره رعد را با حروف مقطعه «المر» آغاز می‌کند تا توجه آنان را به این نکته جلب کند که آنان معجزه مطلوب خود را در همین آیات قرآن کریم می‌توانند مشاهده کنند؛ آیاتی که واژگان آن از همین حروف الفبای در اختیار آنها ترکیب یافته و نظم گرفته‌اند؛ اما چنان نظم شیوا و جذاب و اثرگذار که هیچ بشری نمی‌تواند همانند آن را عرضه کند. بدون فاصله نیز به صراحت اعلام می‌کند که آیات قرآن همان معجزه‌ای است که آنان می‌خواهند: ﴿تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ و این آیات، حق‌اند و از جانب خدای متعالی نازل شده‌اند، با اینکه بیشتر مردم آن را تصدیق نمی‌کنند: ﴿المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ[۴۷]. در سه آیه بعدی برخی از پدیده‌های عالم هستی را که در منظر هر انسانی‌اند، نشانه‌هایی روشن برای اهل یقین و تفکر و تعقل معرفی می‌کند؛ همچون برافراشتن آسمان‌ها بدون ستون دیدنی، سلطه تدبیر خدا بر همه عالم هستی، تسخیر خورشید و ماه، گستراندن زمین و قرار دادن کوه‌ها و نهرهای جاری در آن و وجود انواع میوه‌ها و باغ‌های انگور و خرما و انواع زراعت‌ها که همه از یک آب سیراب می‌شوند.

در آیه ۵ با بیان تعجب برانگیز بودن انکار کافران درباره حیات انسان پس از مرگ، این انکار را ناشی از اسارت روح آنها در غل و زنجیرهای کفر دانسته است.

در آیه ۶ درخواست ارائه معجزه از پیامبر(ص) را در واقع تقاضای تعجیل در عذاب معرفی کرده است که در اقوام پیشین نیز این عبرت‌ها دیده می‌شوند: ﴿وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبْلَ ٱلْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ ٱلْمَثُلَـٰتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍۢ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ ٱلْعِقَابِ[۴۸]؛ زیرا اگر خدای متعالی با ارسال معجزه به خواسته مردم پاسخ دهد ولی آنان ایمان نیاورند، بی‌شک عذاب الهی بر آنان فرود خواهد آمد، از همین رو در آیه ۷ صریحا معجزه‌خواهی مشرکان را بیان کرده و با تأکید بر بیم دهنده و هادی بودن پیامبر(ص) تعریضی به مشرکان دارد که برای ایمان آوردن، به جای معجزه به داشتن منذِر و هادی نیازمندترند و پیامبر تنها وظیفه انذار و هدایتگری دارد و آوردن معجزه به دست خداست: ﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَوْلَآ أُنزِلَ عَلَيْهِ ءَايَةٌۭ مِّن رَّبِّهِۦٓ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٌۭ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ[۴۹]. در آیات بعدی، برخی انذارهای الهی را توأم با هدایتگری‌های قرآن بیان می‌کند.

پس از اشاره به اینکه خدای متعالی به نهان و پیدای عالَم، عالِم است و علم به گفتار و امور پنهان و آشکار برای او یکسان است و اینکه برای هر انسانی مُعقِّباتی (فرشتگانی گماشته)‌اند که او را به امر خدا از گزندهای برخاسته از فرمان خدا (بلاها و حوادث بد)[۵۰] محافظت می‌کنند، یکی از سنت‌های جاری خدا در زندگی فردی و اجتماعی انسان را بیان می‌کند: خدا دگرگونی در سرنوشت هر فرد و گروهی و به طور خاص گرفتار شدن به انحطاط و شر و شقاوت را به دست خودشان سپرده است: ﴿لَهُۥ مُعَقِّبَـٰتٌۭ مِّنۢ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِۦ يَحْفَظُونَهُۥ مِنْ أَمْرِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا۟ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوْمٍۢ سُوٓءًۭا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ[۵۱] در آیات بعدی از رعد و برق یاد می‌کند که منقاد و رام پروردگار و از ابزارهای انذار الهی‌اند و کسانی که به یاورانی جز خدا تکیه کنند و برای خدا شریک بگیرند آن یاوران مالک هیچ سود و زیانی برای خودشان نیستند، چه رسد به دیگران.

در آیه ۱۷ که از برجسته‌ترین و زیباترین (غُرَر) آیات این سوره است[۵۲]، حق و باطل را به آب زلال باران و کف روی آب و نیز فلز گرانبهای طلا و نقره گداخته و کف روی آنها تشبیه کرده است. در این آیه معارف حق نازل شده از سوی خدا به آبی زلال تشبیه شده که از آسمان می‌بارد و در آبراهه‌های زمین جاری می‌گردد و هر آبراهه به اندازه معینی باران در خود جای می‌دهد. هر انسانی نیز به اندازه ظرفیت خود پذیرای معارف الهی است. باطل هم به‌سان کفِ روی آب است که در دل آدمیان بر معارف الهی عارض و پس از مدتی کوتاه زایل می‌شود و چیزی جز حق در دل انسان ماندگار نیست.

در ادامه انسان‌ها را به دو گروه قسمت می‌کند: گروهی که پذیرای حق‌اند، دعوت پروردگار را اجابت کرده، به پیمانشان با خدا وفادارند و صله رحم به جای می‌آورند و صابر برای خدا و اهل اقامه نماز و انفاق هستند. فرجام این گروه جای گرفتن در بهشت جاودان همراه با پدران و مادران و همسران و فرزندانشان و در سلامت و آرامش کامل است. گروه دوم اهل باطل‌اند که دعوت خدا را بی‌پاسخ گذاشته‌اند. آنان پیمان خود را با خدا شکسته و قطع رحم کرده و در زمین فساد می‌کنند. سرانجامِ بد این گروه نیز محرومیت از رحمت خداست.[۵۳].

در آیه ۲۷ بار دیگر درخواست کافران از پیامبر(ص) را برای نشان دادن معجزه یادآوری می‌کند تا ضمن آن، این تصور نادرست را که مشاهده معجزه از دست پیامبر(ص) موجب ایمان آوردن آنان می‌شود رد کند، از این رو در ادامه آیه گمراهی و هدایت را به دست خدا ـ و نه بر اثر مشاهده معجزه ـ می‌داند که تنها از طریق اجابت و عدم اجابت دعوت الهی و عمل به آموزه‌ها و معارف آیات پیشین و پسین تحقق می‌یابد: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ * الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ[۵۴]. در آیات ۲۸ - ۲۹ باز تنها ایمان و یاد خدا و کارهای نیک و شایسته را آرامش‌بخش دل‌های آدمیان معرفی می‌کند؛ نه ظاهر شدن معجزه‌ای حسی بر دست پیامبر: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ و مؤمنان را برخوردار از معیشتی خوش در دنیا و آخرت می‌شمارد: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ. آیه ۳۱ سوره نیز دقیقا ناظر به درخواست اصلی مشرکان و ناظر به فضای نزول سوره بوده و ساختاری به ظاهر دو وجهی به خود گرفته است: از یک سو بیان می‌کند: اگر بنا باشد قرآنی نازل شود که بتواند کوه‌ها را به حرکت در آورد و زمین را قطعه قطعه و مردگان را زنده کند و به سخن در آورد، آن همین قرآن است[۵۵]. از دیگر سو خبر می‌دهد: آنان که با معارف قرآن هدایت نشده و ایمان نیاورده‌اند، اگر به چشم خود مشاهده کنند که این قرآن نازل شده، کوه‌ها را هم به حرکت در آورد و زمین را پاره پاره و مردگان را زنده کند باز ایمان نخواهند آورد[۵۶]: ﴿وَلَوْ أَنَّ قُرْءَانًۭا سُيِّرَتْ بِهِ ٱلْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ ٱلْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ ٱلْمَوْتَىٰ بَل لِّلَّهِ ٱلْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَا۟يْـَٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَن لَّوْ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعًۭا وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُوا۟ قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًۭا مِّن دَارِهِمْ حَتَّىٰ يَأْتِىَ وَعْدُ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخْلِفُ ٱلْمِيعَادَ[۵۷] و خبر می‌دهد که موضع کافران درباره پیامبر(ص) دگرگون نخواهد شد و آنان ایمان نخواهند آورد و در برابر این رفتارشان در آینده‌ای نزدیک حادثه‌ای کوبنده در مکه یا در سرزمینی نزدیک مکه (احتمالاً حادثه شکست سنگین در جنگ بدر) بر سرشان فرود خواهد آمد.

آیات بعدی سوره نیز همچنان درصدد آرامش بخشیدن به پیامبر(ص)، و بیانگر رضایت اهل کتاب از نزول قرآن و نارضایتی اهل مکه و انذارها و هشدارهای الهی‌اند؛ مانند این هشدار که وظیفه پیامبر فقط ابلاغ پیام‌های الهی است و خدا خود تهدیدهایش را عملی ساخته و کافران را مجازات و آنان را با مرگ بزرگانشان مؤاخذه می‌کند.

از جمله آیات شاخص این بخش، آیه ۳۹ است که بر اساس آموزه‌های امامان معصوم(ع) بیانگر تغییر در مقدرات عالم (بداء) است: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۵۸]. برپایه این آیه همه مقدرات و قضای الهی در دو لوح محو و اثبات و لوح محفوظ (امّ الکتاب) ثبت‌اند و مقدرات ثبت شده در لوح محو و اثبات با اموری چون صدقه، دعا، صله رحم و قطع رحم تغییرپذیرند و آنچه در لوح محفوظ (امّ الکتاب) ثبت است و قضا و حکم حتمی الهی به آن تعلق گرفته تغییرپذیر نیست[۵۹]. این همان باوری است که در مذهب شیعه به «بداء» موسوم شده و اهل تسنن نیز آن را باور دارند[۶۰]، گرچه نسبت به اسم «بداء» حساسیت نشان داده‌اند[۶۱]. آخرین آیه سوره، همسو با موضوع اصلی و محوری سوره در مقام جمع‌بندی معارف بیان شده در سوره، از انکار رسالت پیامبر(ص) توسط کافران خبر می‌دهد و راه باور به رسالت پیامبر(ص) و ایمان به خدا را علم و اندیشیدن در آیات قرآن می‌داند؛ نه معجزات حسی: ﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَسْتَ مُرْسَلًۭا قُلْ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدًۢا بَيْنِى وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُۥ عِلْمُ ٱلْكِتَـٰبِ[۶۲]. برپایه روایات امامان اهل بیت(ع) مقصود از کسی که شاهد رسالت پیامبر(ص) است: «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتـب» امام امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) است که به همه کتاب یعنی قرآن مجید داناست[۶۳]. پیوستگی مضمون این آیه با دیگر آیات و موضوع اصلی سوره قول به مدنی بودن این آیه و نزول آن در شأن عبدالله بن سلام[۶۴] را رد می‌کند[۶۵].[۶۶].

فضیلت و آثار سوره

بر پایه روایت مرسل ابی بن کعب، رسول خدا(ص) فرمود: هرکس سوره رعد را قرائت کند، ۱۰ برابر شمار ابرهایی که گذشته‌اند و تا قیامت خواهند آمد به او پاداش داده می‌شود و در قیامت از وفاداران به عهد خدای متعالی به شمار خواهد آمد[۶۷] بحرانی این روایت را به نقل از خواص القرآن آورده و در ذیل این نقل چنین آمده است: هر کس این سوره را بنویسد و آن را در شبی تاریک پس از نماز عشا بر دَرِ سلطان ستمگری نهد، آن سلطان هلاک گردد و مُلکش زایل شود[۶۸] و از امام صادق(ع) نقل شده که هرکس سوره رعد را زیاد قرائت کند، خداوند هرگز او را به صاعقه مبتلا نسازد، گرچه ناصبی باشد و اگر مؤمن (شیعه) باشد بی‌حساب به بهشت وارد می‌شود و شفاعت او درباره خانواده و برادرانش که به او معرفت داشته باشند، پذیرفته خواهد شد[۶۹]. در روایتی دیگر از امام صادق(ع) آمده است که هر کس در شبی تاریک پس از نماز عشا این سوره را بنویسد و همان ساعت آن را بر دَرِ سلطانی ستمگر نهد، سپاهیان و رعیتش در برابر او ایستاده و نافرمانیش کنند و عمر او کوتاه گردد و اگر آن نوشته بر دَرِ فردی ستمگر یا کافر یا زندیقی نهاده شود، به اذن خدای متعالی او را هلاک گرداند[۷۰].[۷۱].

منابع

پانویس

  1. «و تندر به سپاس او، او را پاک می‌خواند و فرشتگان نیز از بیم وی (او را پاک می‌خوانند) و آذرخش‌ها را می‌فرستد که آنها را به هر که می‌خواهد می‌رساند و آنان درباره خداوند چالش می‌ورزند و او سخت کیفر است» سوره رعد، آیه ۱۳.
  2. «و هر که در آسمان‌ها و زمین است و سایه‌هایشان خواه و ناخواه سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده می‌برند» سوره رعد، آیه ۱۵.
  3. مجمع البیان، ج۶، ص۶.
  4. المیزان.
  5. «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.
  6. «بگو: پروردگار آسمان‌ها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیده‌اید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگی‌ها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریک‌هایی تراشیده‌اند که همانند آفرین» سوره رعد، آیه ۱۶.
  7. «آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.
  8. «آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.
  9. «و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛» سوره رعد، آیه ۲۱.
  10. «و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است،» سوره رعد، آیه ۲۲.
  11. «بهشت‌هایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد می‌شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند» سوره رعد، آیه ۲۳.
  12. «درود بر شما به شکیبی که ورزیده‌اید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۴.
  13. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  14. «کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۹.
  15. «بدین‌گونه تو را میان امّتی که پیش از آن، امّت‌هایی گذشته‌اند فرستادیم تا بر آنها آنچه را به تو وحی کرده‌ایم بخوانی، در حالی که آنان به (خداوند) بخشنده کفر می‌ورزند؛ بگو او پروردگار من است، خدایی جز او نیست، بر او توکّل کردم و بازگشتم به سوی اوست» سوره رعد، آیه ۳۰.
  16. «و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش می‌افتاد یا زمین با آن پاره پاره می‌شد یا با آن مردگان به سخن آورده می‌شدند (باز ایمان نمی‌آوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافته‌اند که اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمایی می‌کند؟ و به کافران همواره برای کارهایی که کرده‌اند بلایی سخت می‌رسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانه‌شان وارد می‌شود تا وعده خداوند فرا رسد، بی‌گمان خداوند در وعده (خویش) خلاف نمی‌ورزد» سوره رعد، آیه ۳۱.
  17. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  18. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره رعد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  19. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ نک: التمهید، ج، ص۱۴۸، ۱۷۳.
  20. التحریر والتنویر، ج ۱۲، ص۱۳۳.
  21. البرهان، ج ۳، ص۲۲۱؛ بحار الانوار، ج ۸۹، ص۲۸۰.
  22. التحریر والتنویر، ج ۱۲، ص۱۳۳.
  23. روض الجنان، ج ۱۱، ص۱۷۳.
  24. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹.
  25. التبیان، ج ۶، ص۲۱۱.
  26. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹.
  27. دعائم الاسلام، ص۲۱۴؛ بحار الانوار، ج ۸۲، ص۱۷۱ ـ ۱۷۲.
  28. «و هر که در آسمان‌ها و زمین است و سایه‌هایشان خواه و ناخواه سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها خدای را سجده می‌برند» سوره رعد، آیه ۱۵.
  29. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۲.
  30. الاتقان، ج ۱، ص۳۶ ـ ۳۷.
  31. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹؛ نک: الاتقان، ج ۱، ص۴؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۴۲.
  32. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳ ـ ۶۱۴؛ نیز نک: الدرالمنثور، ج ۴، ص۴۲؛ الاتقان، ج ۱، ص۴۳.
  33. التبیان، ج ۶، ص۲۱۱؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹، الاتقان، ج ۱، ص۳۹.
  34. التبیان، ج ۶، ص۲۱۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۴۹.
  35. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹.
  36. «الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.
  37. «و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش می‌افتاد... سوره رعد، آیه ۳۱.
  38. المیزان، ج ۱۱، ص۲۸۵، ۳۵۲.
  39. التفسیر الحدیث، ج ۵، ص۵۱۵ - ۵۱۶؛ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۴۴۴، «پاورقی».
  40. التفسیر الوسیط، ج ۷، ص۴۳۲.
  41. التمهید، ج ۱، ص۱۷۹ - ۱۸۰.
  42. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۳.
  43. «...آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟» سوره یوسف، آیه ۳۹.
  44. تفسیر مراغی، ج ۱۳، ص۶۰؛ المنیر، ج ۱۳، ص۹۶؛ التفسیر الواضح، ج ۲، ص۲۱۲.
  45. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۵.
  46. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۵.
  47. «الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» سوره رعد، آیه ۱.
  48. «و بدی (عذاب) را پیش از نیکی (آمرزش) از تو به شتاب می‌خواهند در حالی که (بر کافران) پیش از آنان کیفرها رفته است و بی‌گمان پروردگارت با وجود ستم مردم آمرزگار آنهاست و به راستی پروردگارت سخت کیفر است» سوره رعد، آیه ۶.
  49. «و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
  50. الکشاف، ج ۲، ص۵۱۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۴۳۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۳۷۵.
  51. «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.
  52. المیزان، ج ۱۱، ص۳۳۵.
  53. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۱۶.
  54. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد * کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۸-۲۹.
  55. الکشاف، ج ۲، ص۵۳۰؛ مجمع البیان، ج ۶، ص۴۵۰ ـ ۴۵۱.
  56. المیزان، ج ۱۱، ص۴۵۹.
  57. «و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش می‌افتاد یا زمین با آن پاره پاره می‌شد یا با آن مردگان به سخن آورده می‌شدند (باز ایمان نمی‌آوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافته‌اند که اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمایی می‌کند؟ و به کافران همواره برای کارهایی که کرده‌اند بلایی سخت می‌رسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانه‌شان وارد می‌شود تا وعده خداوند فرا رسد، بی‌گمان خداوند در وعده (خویش) خلاف نمی‌ورزد» سوره رعد، آیه ۳۱.
  58. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  59. المیزان، ج ۱۱، ص۳۷۹ ـ ۳۸۳.
  60. المحرر الوجیز، ج ۳، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص۳۲۹ ـ ۳۳۳؛ نک: تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۴۰۳ ـ ۴۰۷.
  61. التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص۶۶.
  62. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  63. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۲۲۰؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص۳۶۷؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۵۲۱.
  64. جامع البیان، ج ۱۳، ص۱۱۸؛ الدر المنثور، ج ۴، ص۶۹.
  65. المیزان، ج ۱۱، ص۳۸۵ - ۳۸۹.
  66. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۵.
  67. مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹؛ روض الجنان، ج ۱۱، ص۱۷۳.
  68. البرهان، ج ۳، ص۲۲۱.
  69. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۲۰۲؛ ثواب الاعمال، ص۱۰۶ ـ ۱۰۷؛ نیز نک: مجمع البیان، ج ۶، ص۴۱۹.
  70. البرهان، ج ۳، ص۲۲۱.
  71. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «رعد / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۹.