انتظار فرج در کلام اسلامی
انتظار ظهور امام مهدی (ع) از مهمترین ارکان اعتقادی شیعیان است که بسیاری آن را صرفا یک حالت قلبی تلقی می کنند در حالی که روح سازنده انتظار، با حرکت و عمل پیوند خورده است و تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان را دربر می گیرد و آثار عمیق تربیتی، روانشناختی، سیاسی، اقتصادی و... بر فرد و جامعه باقی می گذارد.
معناشناسی
انتظار در لغت به معنای چشم داشت پیدا کردن[۱] و چشم به راه بودن آیندهای مطلوب است. عصارۀ عنوان انتظار عبارت است از ثبات و دوام داشتن در هر موضوعی[۲].
اما در اصطلاح، انتظار به معانی مختلفی آمده است، لکن باید توجه داشت معنای انتظار با توصیف حاصل نمیشود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت انتظار را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان انتظار را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع معنای انتظار یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش انتظار وی را میکشد، بدین ترتیب برای یادآوری مفهوم انتظار، یک سری نشانهها به مخاطب میدهیم تا حال انتظار خود را به یاد آورد و یا اگر در حال انتظار است آن حالت را به او تذکر میدهیم تا معنای انتظار برایش روشن شود[۳].
انتظار در اصطلاح مهدویت، به معنای انتظار ظهور امام زمان(ع) برای اقامۀ عدل و تشکیل حکومت واحد جهانی با حاکمیت قرآن و اسلام است. "انتظار فرج" یعنی امید و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر فطرت الهی] برای رسیدن انسان به زندگی عادلانه. انتظار یعنی وجوب آمادهسازی و زمینهسازی برای ظهور امام منتظر که هر قدر انتظار بیشتر شود، آمادگی نیز بیشتر میگردد و هر اندازه که حادثه برای منتظِر دوستداشتنیتر باشد و وقوع آن نزدیکتر، او بر آمادگی خویش میافزاید[۴].
انتظار فرج یعنی چشم به راه بودن، همراه با امید و بسترسازی برای پیروزی نهایی حق بر باطل، گسترش جهانی صلح، عدالت و ایمان اسلامی و استقرار دولت حق در سراسر گیتی به دست مهدی موعود(ع)[۵].
انتظار از نظر روانشناسی، کیفیتی روحی است که سبب پیدایش حالت آمادگی است برای آنچه انتظار میرود و نقطه مقابل آن یأس و ناامیدی است[۶] و از نظر اصطلاحی به معنای اعتقاد به این است که فرجام تاریخ با عدالت و سعادت جهانی رقم خواهد خورد.
ماهیت و چیستی انتظار آمیزه ای از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات. عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و ناخشنودی از آن است و عنصر اثبات امید به آینده ای روشن و آرمانی و بسترسازی برای آن است[۷].
مفهوم انتظار در اصطلاح کلامیاش برگرفته از روایات و همان چشم داشتن به وعده الهی است همراه با سعی و تلاش در آماده ساختن روح و جسم خود و جامعه برای روزی که با طلوع خورشید عالمتاب حضرت مهدی(ع) گشایشی در همه شئون زندگی بشر پدید آید[۸].
خاستگاه بحث انتظار در اسلام به زمان رسول اکرم(ص) برمی گردد؛ از آن حضرت دهها روایت درباره نشانههای ظهور، ویژگیهای موعود و کارهای بزرگی که پس از ظهور انجام میدهد، رسیده است[۹].[۱۰]
در مورد معنای اصطلاحی انتظار باید دانست:
- انتظار، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی ارزشمند و این با بیهدفی و سکون و انزوا و تن پروری سازگاری ندارد و عمل جزء لا ینفک معنای انتظار است[۱۱].
- انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای انسانها به آنچه انتظار دارند میشود و انسان را از یأس و ناامیدی نجات میدهد[۱۲].
- انتظار، تمنا و آرزو نیست، به طوری که روشی برای رسیدن به آن وجود نداشته باشد و در حد یک آرزو باقی بماند؛ مثلا یک کشاورز بدون تلاش و کشت و کار، آرزو میکند محصول فراوانی به دست بیاورد. این را انتظار نمیگویند. چنانکه در مسئلۀ انتظار ظهور حضرت با اعراض از کتاب خدا و سنت انبیا نمیتوان به محصولی رسید و این امر در حد آرزو باقی میماند[۱۳].
فضیلت انتظار
انتظار یکی از مهمترین و پرارزشترین وظایف و تکالیف شیعه در عصر غیبت است. انتظار فرج از اصل کلی اسلامی و قرآنی "حرمت یأس از روح الله" استنتاج میشود بدان معنا که لازمۀ امیدواری به لطف و عنایت خداوند، ایجاد جهانی مبتنی بر آموزههای دینی و عقلی و براساس فطرت خداوندی است. از آنجا که انتظار فرج، جامعۀ منتظر و مهدوی را به جامعهای فعال و پویا تبدیل میکند و با رکود و تحجر در تضاد است، مهمترین عامل رشد و شکوفایی اخلاقی برشمرده میشود؛ از این رو همواره مورد تأکید و توجه تمام حضرات معصومین از شخص پیامبر اکرم(ص) تا حضرت مهدی(ع) بوده است. علاوه بر اینکه انتظار فرج زمینۀ امید و کنار گذاشتن یأس و پوچگرایی است. این موضوع تا به امروز مهمترین عامل شکوفایی و درخشندگی مکتب و تفکر اهل بیت(ع) بوده است. پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) انتظار فرج را عملی جهادی[۱۴]، برترین عبادت[۱۵]، بهترین و محبوبترین[۱۶] اعمال نزد خداوند معرفی نمودهاند. در روایتی آمده است از امام صادق(ع) درباره فضیلت کسی میپرسند که دارای ولایت امامان است و به حال انتظار حضرت مهدی(ع) از دنیا میرود. حضرت پاسخ میدهد: «او همانند کسی است که با حضرت مهدی در یک خیمه همنشین است»[۱۷]. آن گاه میفرماید: «او همانند کسی است که در رکاب پیامبر(ص) جنگیده است»[۱۸] البته این پاداشها برای منتظرانی است که صادقانه در انتظار اویند و هر قدر شرایط انتظار در منتظران بیشتر شود و آمادگی آنان فزونی یابد، بر پاداش نیز افزوده میگردد[۱۹].
برخی میگویند "انتظار فرج" در این روایات به معنای انتظار گشایش است. در این صورت نیز میتوان گفت یکی از مصادیق گشایش، ظهور حضرت مهدی(ع) و برپایی حکومت عدل جهانی است. اما روایات فراوانی وجود دارند که به صراحت، انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) را ستودهاند و از فضایل منتظِران سخن گفتهاند[۲۰].
انتظار فرج، خود فرج است[۲۱] و انتظار فرج نه منحصر به عصر غیبت است و نه منحصر به فرج امام، بلکه هر عملی را در برمیگیرد؛ گرچه انتظار حضرت بقیة الله(ع) در عصر غیبت، بالاترین انتظارهاست و در حقیقت انتظار فرج، صبری توأم با حرکت به سوی مقتدا و در نتیجه متلبس شدن به صفات امام عصر(ع) معرفی شده است. امام رضا(ع) میفرمایند: «منتظران باید انتظار خود را با صبر، معاشرت نیکو، حسن همجواری، ترویج معروف، خودداری از اذیت دیگران، گشادهرویی، پندپذیری و رحمت برای مؤمنان همراه نمایند»[۲۲].[۲۳]
اقسام انتظار
دو نوع انتظار وجود دارد:
- انتظار منفی و ویرانگر: برداشت سطحی از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی(ع) که صرفاً ماهیت انفجاری دارد و هرگاه اصلاح به نقطه صفر برسد، رُخ میدهد. این نوع انتظار قایل است در برابر هر ضعف، عیب و ستمی سکوت کنیم تا خود حضرت ظهور کند و آن را اصلاح نماید. هر گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حقکشی و پلیدی، چون مقدمه صلاح کلی است و انفجار را نزدیک میکند، جایز است. این نوع انتظار فرج به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآنی سازگار نیست[۲۴].
- انتظار مثبت و سازنده: در این انتظار، ظهور مهدی موعود(ع) حلقهای از حلقههای مبارزۀ اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. شخص منتظِر، از وضعیت موجود جهان ناراضی است و نظامهای بشری برگرفته از قوانین ظالمانه را نمیپذیرد و با امید به آیندهای روشن و آرمانی برای فراهم ساختن زمینههای ظهور میکوشد و خود را برای سربازی امام زمان آماده میکند[۲۵].
برای انتظار تقسیمهای دیگری هم ذکر شده است مانند:
- انتظار اعتقادی: یعنی معرفت به امام؛ در واقع میتوان معرفت به امام را جزئی از معنای انتظار دانست[۲۶].
- انتظار اجتماعی: معنایش همان انتظار عملی است که محصول و نتیجۀ انتظار اعتقادی است[۲۷].
- انتظار مطلق: یعنی دمیدن روح امید در مردم و القای روحیۀ پایداری و صبر در برابر تمامی مشکلات در همۀ زمینهها.
- انتظار مقید: یعنی انتظار برای انقلاب مهدوی[۲۸].
ارکان انتظار
حقیقت انتظار دارای پنج رکن است:
- اعتراض به وضع موجود و قانع نشدن به داشتهها: «اللَّهُمَ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا»[۲۹]؛
- آگاهی از وضع مطلوب و تحلیل درست عصر ظهور؛
- اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب و اینکه عدالت حداکثری، شدنی و حقیقت ظهور نزدیک است؛ در دعای عهد میخوانیم: «اللَّهُمَ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا وَنَرَاهُ قَرِیبًا»؛
- اشتیاق به تحقق وضع مطلوب و حالت عشق و شور در انتظار موعود، که راه دستیافتن به آن، رعایت تقوا و تخلق به اخلاق الهی و ارتباط مستمر با امام زمان از راه ادعیه است؛
- اقدام برای تحقق وضع مطلوب که نشاندهندۀ راستی در ادعای انتظار است[۳۰].
آمادگیهای انتظار
منابع معتبر دینی از وقتی معین برای ظهور یاد نکردهاند و ظهور را واقعهای ناگهانی دانستهاند و با واژه "فجأة" و "بغتة" ـ به معنای وقوع یکباره و ناگهانی ـ از آن سخن گفتهاند. از پیامبر اسلام(ص) نقل است که خدای متعال، فرج امام زمان(ع) را در یک شب محقق میسازد و لذا وظیفۀ منتظران آن است که همواره انتظار کشند و برای ظهور مقدمات و قیام حضرت مهدی(ع) لحظهشماری کنند. امام زمان(ع) خود نیز در انتظار فرج است. منتظر است تا فرشته حق پیام الهی را برساند و او را به ظهور فرابخواند تا رستاخیز خویش را آغاز و جهان را از عدل و داد پرکند و رسالت خویش را به عنوان ذخیرۀ الهی به فرجام برساند. در ادعیهای که از آن امام نقل کردهاند، عاشقانه و با سوز و گداز از خدای متعال فرج میطلبد تا انسانیت را از بند ظلم و ناراستی و زشتکاری برهاند[۳۱].[۳۲]
یکی از عوامل اصلی غیبت و طول کشیدن آن، آماده نبودن مردم است، این اشتباه است اگر کسی خیال کند همۀ کارها با اعجاز و دعا انجام میشود؛ بلکه از اسباب ظاهری و آدمهای لایق و شایسته کمک گرفته میشود. براین اساس، آنکه بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد لازم است آمادگیهای ذیل را خویشتن را مهیا سازد:
- خودسازی: منتظر باید اعمال و رفتارش را درست کند؛ حسادت، کینه، نفاق و کارهای خلاف را از خود دور کرده و خود را به فضایل اخلاقی آراسته کند؛ چراکه فرد ناپاک و آلوده نمیتواند منتظر تحوّل و انقلابی باشد که شعله اوّلش دامان او را میگیرد و افراد ظالم و فاسد در نظام مهدوی هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود[۳۳].
- اصلاح دیگران: برنامۀ عظیم انقلاب جهانی که انتظارش را میکشند، برنامه فردی نیست؛ بلکه باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد. در یک میدان وسیع مبارزۀ دسته جمعی هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند اصلاح کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگِ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه ای امکانپذیر نیست. بنابراین منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش میکوشند، وظیفۀ خود میدانند دیگران را نیز اصلاح کنند[۳۴].
- ایمان و عمل صالح: تحقّق انقلاب جهانی بدون ایمان مستحکم که هر گونه ضعف و زبونی و ناتوانی را دور سازد و بدون اعمال صالحی که راه را برای اصلاح جهان بگشاید، امکانپذیر نیست و آنها که در انتظار چنین برنامهای هستند، باید سطح آگاهی و ایمان خود را بالا ببرند[۳۵].
- عرصه فرهنگ: انسان منتظر در این عرصه میباید خویش را در محدودۀ اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند. امام باقر(ع) فرمودند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَیْنَا رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»[۳۶]. این سخن نورانی نمود روشنی از جلوۀ انتظار حقیقی در عرصۀ فرهنگ را به نمایش میگذارد؛ چراکه انسان منتظر در این عرصه میباید خویش را در محدودۀ اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند. تلاش منتظران راستین حضرت بقیة الله(ع) در این عرصه میباید بر آن معطوف شود که معارف و مآثر قرآن و عترت(ع) را احیا و منتشر سازند. حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظرِ معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(ع) براساس معرفتش امر آنان را احیا میکند و خویشتن را در محدودۀ اوامر ایشان منحصر میسازد تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند[۳۷].
- احساس نیاز به امام و دعا برای ظهور: از نشانههای انتظار صادقانه و موجب تعجیل در فرج است. دعا برای فرج آثار مبارکی در پی میآورد. امام مهدی(ع) فرمودند: «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»[۳۸]. در اینکه چگونه دعای فرج موجب گشایش کار مردم میشود، دو احتمال وجود دارد: اول، دعا موجب تعجیل ظهور میشود و بدین وسیله در کار مردم گشایش میآفریند؛ دوم، دعا برای فرج، موجب میشود امام زمان(ع) نیز برای دعا کننده دعا کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید.
البته باید توجه داشت امامان معصوم(ع) در همان حال که شیعیان را به دعای تعجیل فرج برمیانگیختند، آنان را پند میدادند که در ظهور امام زمان(ع) شتاب نکنند و تسلیم قضای الهی شوند؛ زیرا شتاب مایه یأس و نامیدی از ظهور و راضی نبودن به قضای الهی و انکار حکمت خداوند متعال و پیروی از گمراهان است[۳۹].
انتظار در ادیان دیگر
موضوع انتظار موعود و مبحث نجات شناختی در سایر ادیان به خصوص ادیان توحیدی مطرح شده، و آنها هم بشارت میدهند که مصلح بزرگ جهانی در آخر زمان و به هنگام فراگیر شدن ظلم و بیعدالتی، ظهور میکند تا عدالت جهانی را گسترانده و ریشه ظلم را بخشکاند.
به باور زرتشتیان اهورا مزدا (روح خیر) همواره با اهریمن (روح بزرگ شر) در ستیز است، تا زمانی که در آخر زمان سوشیانس ظهور میکند، و خوبی بر شر و پلیدی فایق میآید و هنگامه صلح و پاکی و اعتلای اهورامزدا فرا میرسد[۴۰].
در متون مقدس یهود همواره به موعود بشارت داده شده [۴۱]. آنها معتقدند که با آمدن موعود همه موجودات از وجود او بهره مند میشوند و منتظران موعود وارث زمین خواهند شد، چون قدرت شریر شکسته خواهد شد و صالحان، مورد تأیید خداوند قرار خواهند گرفت[۴۲].
در آیین مسیحیت بر آموزه انتظار و ظهور منجی تأکید بسیاری شده و بشارتهای روشنی درباره موعود آخر زمان در اناجیل [۴۳] یافت میشود، همچون: در خانههای خود را بسته و چراغها را افروخته دارید، بمانند کسانی که انتظار آقای خود را میکشند، وقتی که آمد و در را کوبید بیدرنگ در را به روی او باز کنید[۴۴].
آموزه انتظار باوری فراگیر بوده و ادیان غیر توحیدی نیز به آن معتقد بودهاند برای نمونه، در کتابهای قدیم چینیان، در عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم، بومیان آمریکایی، اهالی مکزیک چنین باوری به چشم میخورد.
بدینسان امید به آینده روشن و اعتقاد به رستگاری و نجات نهایی، نقطه مشترک همه ادیان و آیینهای الهی و غیر الهی است و همین عطش و سوز فطری و فراگیر بشر بهترین گواه بر درستی عقیده به انتظار است.
در دنیای اسلام نیز همه مذاهب و نحلهها اصل این مسئله را پذیرفته و به منظور تبیین و دفاع از این باور کتابهای بسیاری نوشتهاند[۴۵].
از دیدگاه اهل سنت این باور که شخصی از تبار قریش و از سلاله نبی گرامی اسلام(ص) ظهور خواهد کرد و حضرت مسیح پشت سر او نماز خواهد خواند و خلافت و حکومت را به دست خواهد گرفت، حقیقتی انکار ناپذیر است[۴۶]. با این حال، بیشتر آنان بر این عقیدهاند که مهدی موعود هنوز متولد نشده است؛ چنان که او را از نسل امام حسن مجتبی(ع) میدانند[۴۷].[۴۸]
جستارهای وابسته
منابع
- حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم
- مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی
- محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۵
- جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۹
- فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
- حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود
- رحیمی، عباس، امید فردا
- صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری
- خرازی، سید محسن، انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی
- رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات
- حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۱۴
- فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی
- قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن
- تونهای، مجتبی، موعودنامه
- بنیهاشمی، سید محمد، سلسله درسهای مهدویت ج۱۰
- رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت
- مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی
- پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه
- محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
پانویس
- ↑ المنجد، ج ۲، ص۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.
- ↑ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص۲۱۹.
- ↑ ر.ک: بنیهاشمی، سید محمد، سلسله درسهای مهدویت ج۱۰، ص۲۷.
- ↑ ر.ک: حسینی خامنهای، سید علی، ما منتظریم، ص۹۵-۹۶؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰.
- ↑ تاریخ غیبت کبری، ص۲۹۱؛ قیام و انقلاب مهدی، ص۱۴.
- ↑ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۸۲؛ منتخب الأثر، ص۴۱۹.
- ↑ رسالت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۲۴۱.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ۲۸۸ـ ۲۵۶.
- ↑ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۹۶.
- ↑ ر.ک: فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص۱۱۷.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص۸۴ و ۸۵.
- ↑ ر.ک: خرازی، سید محسن، انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی.
- ↑ .«أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸؛ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.
- ↑ «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ «أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.
- ↑ «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ»؛ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص۳۴۴، ح ۹۳۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۵-۱۲۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۶؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۴۰ ـ ۲۴۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۶.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.
- ↑ «انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ کَفَّ الْأَذَی وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص۱۰۵.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۴۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۸۵.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۸۵.
- ↑ ر.ک: حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۱۴؛ حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص۳۵-۳۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ کمالالدین و تمامالنعمة، ج۲، ص۵۱۴.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۲۴۴-۲۴۵.
- ↑ عصر زندگی، ۲۷۴- ۲۶۳؛ صحیفة الهدی، ۵۸، ۶۲ و ۷۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیدایش مذاهب، ص۱۱۸ و تفسیر نمونه، ج ۷، ص۳۸۴؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۴.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۲؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۴.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۰-۱۰۲، ۱۰۵، ۱۰۶.
- ↑ المحاسن، ج۱، ص۲۷۸؛ کمال الدین، ج۲، ص۶۴۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
- ↑ ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۹، ص۱۶۵-۱۶۷.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۴۳-۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص۱۳۷.
- ↑ تاریخ ادیان، ص۳۱۸ و ۴۷۶.
- ↑ کتاب مقدس، مزامیر، مزمور۱۰ـ۱۳.
- ↑ کتاب مقدس، مزامیر، مزمور۳۷.
- ↑ متی، لوقا، مرقس، برنابا.
- ↑ انجیل لوقا، فصل دوازدهم؛ انجیل متی، فصل ۲۴.
- ↑ الإمام المهدی عند أهل السنة، ص۳۹۷ و موسوعة الإمام المهدی، ص۱۲.
- ↑ المهدی المنتظر، ص۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۵۵۵؛ الفتوحات المکیة، ج۳، ص۳۲۷.
- ↑ منهاج السنه، ج۴، ص۲۱۱؛ المهدی المنتظر، ج۱، ص۶۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ فروهی، ناصر، مقاله «انتظار»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۹۶.