اقتصاد مقاومتی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اقتصاد مقاومتی، اقتصادی استوار و مقاوم در برابر هر گونه فشارهای داخلی و بیرونی است؛ اقتصادی است که قوام بخش جامعه و تأمین کننده عناصر آرامشی و آسایشی جامعه و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی بشر است. بنابراین، هر گونه گفتار و رفتاری که ثبات و پایه‌های اقتصاد قوام بخش مقاومتی را سست کند، در حقیقت نه تنها ظلم و خیانت به خود، بلکه خیانت و ظلم به امت اسلامی و ایجاد سد راه در برابر رشد، پیشرفت و سعادت دو سرای آنان است.

یکی از عوامل تخریب کننده یا تضعیف گر اقتصاد مقاوم، جنگ روانی علیه ثبات و امنیت اقتصادی است. ایجاد شایعات نادرست، احتکار، اختلاس از بیت المال و دیگر روش‌های سلب اعتماد از نظام سیاسی ولایی و نشان دادن ناکارآمدی نظام اقتصادی اجتماع، از مهم‌ترین ابزارهای جنگ روانی در حوزه فعالیت‌های اقتصادی است که از دیرباز مورد استفاده دشمنان داخلی از منافقان و خارجی قرار گرفته است[۱].

جنگ اقتصادی، ابزار دشمنی

دشمنان علیه انسان و انسانیت راه‌های گوناگونی را در پیش می‌‌گیرند تا به اهداف شوم و نابکارانه خود دست یابند. از زمانی که ابلیس به صراحت علیه خلافت الهی انسان موضع‌گیری و تمرد کرده، می‌‌توان رد پای جنگ اقتصادی را شناسایی و ردگیری کرد؛ زیرا ابلیس با استفاده از نقاط ضعف انسان از جمله نیازهای اقتصادی، خواسته‌ها و اهداف خویش را پیش برده است؛ از همین رو، با بهره‌گیری از مسأله غذا و تغذیه، خواسته خویش را تحقق بخشید و موجبات هبوط حضرت آدم(ع) را فراهم آورد[۲]. البته ابلیس در این راه از ابزارهای جنگ روانی نیز به خوبی سود برده است. از همین روست که ابلیس با ایجاد یک جو روانی، بستری را برای فریبکاری و همراهی آدم و حوا برای ارتکاب گناه و خوردن از درخت ممنوع فراهم می‌‌آورد. ابلیس با سوء استفاده از احساسات حضرت آدم(ع) مسیری را نشان می‌‌دهد که به ظاهر آدم سریع‌تر و آسان‌تر به مقاصدی چون جاودانگی و پادشاهی و مالکیت ثابت دست یابد.[۳] پس حتی به مقدسات حضرت آدم(ع) به عنوان یک ابزار پیشبرد اهداف شوم خویش نگاه می‌‌کند و با استفاده از سوگند دروغین به فریب او پرداخته و او را به سمت و سویی هدایت می‌‌کند که از پیش برنامه‌ریزی کرده است. خدا درباره جنگ روانی ابلیس و تحریک او برای مخالفت با قوانین و احکام الهی می‌‌فرماید: ﴿وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ[۴].

از این آیات به دست می‌‌آید که دشمنان در جنگ روانی از همه ابزارهای حق و باطل برای دست یابی به مقاصد شوم خویش بهره می‌‌گیرند؛ از همین رو، با قیافه حق به جانبه و نوعی دلسوزی خیرخواهانه به مردم فریبی رو می‌‌آورند تا ایشان را با خود همراه سازند و پس از سقوط به آنان بخندند و بر ایشان مسلط شوند. از همین روست که دشمنان هماره در جنگ روانی و نرم، به جای تند خویی، بدگویی، درشت گویی و مانند آنها، به نرمی سخن می‌‌گویند و نوعی همدلی و همراهی را به شنونده و مخاطبان خود القا می‌‌کنند. البته در این راه از حق و باطل به هم آمیخته و چنان باطل را تزیین می‌‌کنند که ظاهری موجه و حق داشته باشد؛ زیرا برهنگی باطل به طور طبیعی اشئمزاز آفرین است و موجب واگرایی و وازدگی انسان از آن می‌‌شود.

در طول تاریخ بشریت، غیر از ابلیس کسانی دیگر از دشمنان انسان و انسانیت، به جنگ اقتصادی برای سلطه گری خویش بهره برده‌اند؛ زیرا اگر اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است، سلب یا تضعیف اقتصاد به معنای ایجاد ناتوانی و سلب آسایش از او خواهد بود. در همین راستا، فرعون و فرعونیان نیز از ابزارهای اقتصادی برای سلطه استفاده می‌‌کردند؛ زیرا نخستین نیاز بشر مسایل و نیازهای اقتصادی است، به طوری که فقدان آن به معنای احساس بدبختی و فقدان خوشبختی است.

از نظر قرآن، ترس روانی از گرسنگی و فقدان رفاه حتی اگر واقعی و فعلی نباشد بلکه توهمی و خیالی باشد، رفتارهای انسان‌ها را از حالت تعادل خارج می‌‌کند و رفتارهای خطرناک و غیر قابل پیش بینی را موجب می‌‌شود. خدا بیان می‌‌کند که چگونه ترس از فقر و گرسنگی یا از دست رفتن رفاه نسبی موجب می‌‌شود که فرزندان خویش را بکشند یا زنده به گور کنند؛ در حالی که همگی می‌‌دانند که روزی تقسیم شده و از پیش تعیین شده است[۵] و حرکت‌ها و فعالیت‌های اقتصادی انسان تنها اسبابی برای کسب و دسترسی آسان به آن یا فراتر از آن یعنی فضل الهی است[۶].

پس این ترس روانی، به عنوان عاملی اساسی است که انسان را به سوی خلاف کاری و رفتارهایی خلاف مشیت و حکمت الهی و سنت‌های خداوندی سوق می‌‌دهد. بنابراین، خدا برای زدودن این ترس وهمانی و روانی، و ایجاد ثبات روحی و روانی به این نکته توجه می‌‌دهد که روزی هر کسی بر اساس قسمت تعیین شده است و نباید ترس فعلی یا واهی انسان را به اموری چون قتل فرزندان سوق دهد: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ[۷] و در جایی دیگر می‌‌فرماید: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا[۸].

واژه املاق از ملق در حقیقت غذای چرب است؛ کسی که تملق می‌‌گوید و دنبال چاپلوسی است، فقری است که با چرب زبانی بر آن است تا لقمه ای چرب به دست آورد. بنابراین، شخص ممکن است دارای غذا باشد، ولی غذایی چرب ندارد یا احتمال می‌‌دهد که غذای چرب خویش را از دست دهد؛ زیرا بر این باور است که فرزند داری به معنای از دست رفتن رفاه است؛ بر این اساس یا می‌‌گوید: فرزند کم‌تر زندگی بهتر یا می‌‌گوید بی‌فرزندی زندگی بهتر.

از این آیات به دست می‌‌آید که چنین تفکری خلاف آموزه‌های وحیانی قرآن است؛ هم چنان که اعتقاد به این که اول دارایی سپس ازدواج بر خلاف آموزه‌های صریح قرآن است؛ زیرا خدا می‌‌فرماید ازدواج کنید تا غنی شوید: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۹].

به هر حال، اقتصاد به سبب آنکه مایه قوام اجتماع و ستون اصلی و میانی چادر و خیمه اجتماع است، باید استوار باشد تا مردمان را زیر خود گرد آورد.[۱۰] همین امر مهم اجتماعی، مهم‌ترین ابزار دشمنان برای سلطه و نابودی اجتماع است؛ زیرا دشمنان با بهره‌گیری از مسایل اقتصادی و نیازهای مردم در این عرصه بر آن می‌‌شوند تا سلطه خویش را گسترش دهند. از همین روست که با برپایی جنگ اقتصادی در قالب تحریم‌ها و جنگ روانی اقتصادی برای رسیدن به اهداف سلطه گرانه خویش اقدام می‌‌کنند.

از نظر قرآن، تأمین کننده اقتصاد اجتماع، همانا فضل الهی است که به اهل ایمان و تقوای الهی بیش‌تر از دیگران داده می‌‌شود[۱۱]، و مؤمنان نباید ترسی از مشکلات اقتصادی در صورت تحقق این دو مولفه داشته باشند. برخی از مؤمنان سست ایمان تحت تاثیر تبلیغات روانی دشمنان داخلی از منافقان به این نتیجه می‌‌رسند که گردشگری عبادی یکی از مهم‌ترین ابزارهای درآمد جامعه و دست یابی به رشد و شکوفایی اقتصادی است. از همین رو، این جنگ روانی و نرم را علیه مؤمنان و امت اسلام راه می‌‌اندازند که در گذشته و دوره طاغوت و حکومت مشرکان بر مکه، این گردشگری عبادی بود که رفاه و پیشرفت را برای اهالی مکه تضمین کرده است؛ بنابراین ایجاد محدودیت در گردشگری عبادی و مانع شدن از حضور مشرکان و کافران در مکه در ایام حج و کنگره عبادی می‌‌تواند به اقتصاد کشور لطمه بزند و مردم مکه را از اقتصاد و رفاه محروم سازد. خدا در پاسخ به این جنگ روانی اقتصادی می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۲]

پس نباید گفت که گردشگری حتی عبادی باید به هر قیمتی انجام شود؛ زیرا موجب رشد و شکوفایی اقتصادی و افزایش تولید و فعالیت‌های خدماتی اقتصادی می‌‌شود، بلکه باید در امور اقتصادی از جمله گردشگری اصول اساسی اسلام از جمله عدالت قسطی، ایمان، تقوای الهی و مانند آنها مراعات شود؛ زیرا اگر این امور رعایت نشود، خدا بر آنان خشم می‌‌گیرد و نعمت را از ایشان باز می‌‌ستاند.[۱۳]

گفته نشود که گردشگری و فعالیت‌های اقتصادی در جوامع غربی و کافر، نه تنها موجب رشد و شکوفایی شده، بلکه رفتارهای ضد ایمانی و اخلاقی هم چون گردشگری جنسی، گردشگری تفریحی، و مانند آنها موجب شد تا بیش‌ترین درآمد را در جهان کسب کنند؛ در پاسخ باید به آیات ۲۰۰ سوره بقره و ۳۳ تا ۳۵ سوره زخرف توجه داده می‌‌شود که خدا در آنجا بیان می‌‌کند که کافران به سبب عدم اعتقاد به آخرت، باید نتیجه اعمال خوب خویش از جمله تکریم والدین و اطعام یتیمان و کودکان را در همین دنیا ببیند که نتیجه آن بهره‌مندی از رفاه اقتصادی در سطح بالای آن در دنیا است[۱۴].

شایعات اقتصادی، جنگ نرم علیه امت

از جمله فعالیت‌های دشمنان در راستای سلطه گری، بهره‌گیری از همه ابزارهای جنگ نرم از جمله جنگ نرم و روانی در فعالیت‌های اقتصادی است.

شایعه، خبر یا رازی است که نباید فاش شود؛ زیرا بیان آن موجب اشاعه فحشاء و مانند آنها می‌‌شود یا صحّت و نادرستی آن معلوم نیست. از همین روست که خدا، از اشاعه و تشییع فحشاء در هر شکلی از جمله بیان اخبار آن منع کرده است؛ زیرا موجب آثار زیانباری از جمله آبروریزی، هتک حرمت، افتراء، غیبت، تهمت، هنجارشکنی و بی‌ارزش‌سازی ارزش‌ها و مانند آنها می‌‌شود[۱۵].

برخی از این اخبار و شایعات به سبب تاثیر شگرف در اجتماع به عنوان «ارجاف» یاد می‌‌شود؛ زیرا رجف به معنای لرزه است[۱۶]؛ از همین روست که روز قیامت را «راجفه» گفته‌اند[۱۷] و اخباری که موجب می‌‌شود تا بنیادهای اجتماع متزلزل شود و مردم در حالت شورش قرار گیرند، به عنوان اخبار ارجافی یاد شده است[۱۸].

قرآن هشدار می‌‌دهد که برخی از افراد اجتماع از جمله منافقان و سست ایمان‌های بیماردل، با بیان شایعات و اخبار نادرست از منابع غیر موثق اقدام به ایجاد جنگ روانی و زلزله در اجتماع می‌‌کنند و مردم را به هول و ولا می‌‌افکنند.

وظیفه امت و نظام ولایی سیاسی آن است که در برابر این افراد بیایستند و سخت‌گیری داشته باشند و برای تنبیه و مجازات آنان را تعبید کرده و به عنوان ملعون از جامعه طرد نمایند. البته از نظر قرآن در صورت تکرار و ارتکاب مجدد چنین اعمال مخرب و زلزله افکن در اجتماع، نظام سیاسی ولایی مجاز است که حتی آنان را به قتل برساند و اعدام کند[۱۹]. از نظر قرآن این سنت و قانون الهی حاکم بر همه جوامع بشری است و در گذشته و آینده نیز باید اجرایی شود.[۲۰] پس هیچ گونه تبدیل و تحویلی در این سنت و قوانین حاکم الهی بر جامعه بشری راه نمی‌یابد.

از نظر قرآن هر گونه اخبار و شایعاتی که موجب اضطراب در جامعه و سلب آرامش از مردم می‌‌شود، از نظر شرعی گناه و از نظر حقوقی و کیفری جرم است و مجرم باید در همین دنیا مجازات شود؛ چنان که در آخرت نیز به عذاب الهی دچار خواهد شد. پس این نوع رفتار تنها یک رفتار ضد هنجاری و ضد اخلاقی نیست، بلکه یک رفتار مجرمانه است که حکم کیفری آن مجازاتی از جمله محرومیت از حقوق شهروندی، تبعید و در نهایت اعدام و قتل است.

خدا در قرآن ضمن تبیین شیوه برخورد با اخبار و شایعات نادرست و غیر موثق، به آثار چنین اخبار و شایعاتی توجه می‌‌دهد و بیان می‌‌کند که چگونه چنین شایعات و اخباری می‌‌تواند آرامش و امنیت اجتماعی را سلب کند و مردم را به هرج و مرج و شورش سوق دهد و زمینه برای عصیان و فرار از اطاعت از رهبری را فراهم آورد. خدا می‌‌فرماید: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۲۱]

خدا در آیات پیشین از جمله ۸۱ سوره نساء و نیز آیات نخست سوره صف تبیین می‌‌کند که چگونه افرادی از اجتماع به جایی آنکه در قول و فعل تابع رسول الله بوده و از وی در اوامر و نواهی اطاعت کنند، به ظاهر مدعی اطاعت می‌‌شوند ولی در عمل خلاف قول و وعده خویش عمل می‌‌کنند که موجب خشم بسیار خدا می‌‌شود.

اصولا منافقان به عنوان ستون پنجم دشمن، در اجتماع حضوری پر رنگ دارند و حتی کاتولیک‌تر از پاپ ظاهر می‌‌شوند و در مقام تملق، سلام و تحیتی را می‌‌دهند که خدا هم چنان نمی‌گوید؛ ولی وقتی در مجالس شبانه[۲۲] و اندیشکده‌های توطئه و دسیسه می‌‌روند نجوایی جز مخالفت با رسول الله ندارند: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ[۲۳].

به هر حال، بحران‌سازی و بحران آفرینی در اجتماع از طریق شایعات و اخبار فتنه آمیزی که حق و باطل در هم آمیخته و شبهه‌سازی و متشابه‌سازی از جمله فعالیت‌های دشمنان در جنگ نرم از جمله جنگ نرم اقتصادی است.

مؤمنان نه تنها باید از هر گونه جلسات مخفی و محافل زیر زمینی و همراهی با دشمنان اجتناب کنند[۲۴]، بلکه باید به محض شنیدن چنین اخبار و شایعات به سرعت آن را در اختیار رهبری اجتماع قرار دهند و منتظر واکنش رهبری باشند[۲۵].

اصولا منافقان و دشمنان داخلی با ایجاد ترس و شایعاتی مبنی بر حملات نظامی و اقتصادی و مانند آنها بر این هستند که ترسی را در دل مؤمنان و امت افکنند و آنان را از انجام مسئولیت و حرکت در مسیر درست و صحیح باز دارند. از این روست که خدا به مؤمنان هشدار می‌‌دهد به جای ترس و خشیت از دشمنان تحت تاثیر شایعات و اخبار فتنه انگیز، بهتر است که از خدا خشیت داشته باشند و امنیت و آرامش و آسایش را از فضل الهی بخواهند[۲۶].[۲۷]

احتکار ابزاری برای جنگ روانی اقتصادی

از جمله ابزارهایی که در جنگ روانی اقتصادی به کار گرفته می‌‌شود، احتکار است. احتکار در لغت از ریشه حکر گرفته شده که به معنای ظلم، عسر، سوء معاشرت آمده است. از نظر حقوقی احتکار، عبارت است از این که کسی کالای مورد احتیاج و ضروری عامه را زیاد از مصرف خود داشته و برای جلوگیری از فروش به دولت یا مردم پنهان کند.

شکّی نیست که احتکار اگر به قصد اضرار به مسلمانان و یا موجب اختلال در نظام زندگی اجتماعی آنان شود حرام است.[۲۸] البته این حرمت نه به عنوان احتکار، بلکه به عنوان ثانوی که همان حرمت اضرار به مسلمانان یا حرمت ایجاد اختلال در نظام زندگی آنان است. از این جهت فرقی در حرمت بین موارد احتکار مواد غذایی چون گندم، جو، خرما، کشمش و روغن و غیر آن نیست؛ پس حرمت احتکار شامل هر نوع حبس کردن موادّ غذایی و غیر غذایی از چیزهایی می‌‌شود که در زندگی به آن احتیاج است را می‌تواند؛ لیکن سخن از احتکار در جایی است که موادّ غذایی مذکور به قصد گران شدن قیمت آنها در عین نیاز داشتن مردم بدون رسیدن به حدّ اضطرار انبار شود که در حرمت و کراهت این عمل اختلاف است[۲۹].

بر همین اساس باید گفت احتکار سکه و ارزهای خارجی برای افزایش یا ایجاد زیان اقتصادی به مردم حرام و گناه است. البته اگر این احتکار به فساد اقتصادی و بحران در آن بیانجامد به عنوان مفسد فی الارض نه تنها گناه و جرم بلکه از گناهان و جرم‌های بزرگ است؛ زیرا چنین فسادهایی اساس و ستون‌های اساسی اجتماع را تهدید می‌‌کند و خطری است که موجب مشروعیت‌زدایی از نظام سیاسی ولایی و مقبولیت آن می‌‌شود.

ایجاد شایعات در راستای فراهم آوری بسترهایی برای احتکار و ایجاد زلزله و اضطراب و تشویش اساسی در اجتماع نیز از مصادیق چنین رفتاری ضد اجتماعی و اقتصادی است که به سبب اختلال در امنیت اجتماع احکام چندگانه طرد اجتماعی، تبعید و اعدام شامل آن خواهد شد.

به هر حال، از نظر قرآن هر گونه فعالیت‌های ضد اقتصادی از سوی دشمنان داخلی و خارجی، باید از سوی نظام سیاسی ولایی و امت اسلام مورد توجه و اهتمام قرار گیرد و اجازه داده نشود که دشمنان از طریق جنگ روانی اقتصاد امت و نظام ولایی را تضعیف کنند و یا موجبات نابودی اقتصادی را فراهم آورند[۳۰].

منابع

پانویس

  1. منصوری، خلیل، جنگ روانی علیه اقتصاد مقاومتی.
  2. ﴿فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى «اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! می‌خواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمی‌شود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰؛ ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاه‌هایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگ‌های بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۲.
  3. طه، آیه ۱۲۰
  4. «و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمای * پس آنان را با فریب فرو لغزاند ؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگ‌های بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۱-۲۲.
  5. ﴿أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند بهتر است» سوره زخرف، آیه ۳۲؛ ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
  6. ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمی‌توانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام می‌زنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند می‌جویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگ‌تر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  7. «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  8. «و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی می‌دهیم؛ بی‌گمان کشتن آنان گناهی بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۳۱.
  9. «و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
  10. ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا «و دارایی‌هایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کم‌خردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.
  11. ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  12. «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  13. ﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمی‌گرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۵۳؛ ﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ «او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.
  14. منصوری، خلیل، جنگ روانی علیه اقتصاد مقاومتی.
  15. نور، آیات ۱۱ تا ۱۹؛ آیات دیگر
  16. ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ * وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ «آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌شان از پا در آمدند * و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۹۱ و ۱۵۵؛ ﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا «روزی که زمین و کوه‌ها به لرزه درآیند و کوه‌ها توده‌ای از ریگ روان باشند» سوره مزمل، آیه ۱۴.
  17. ﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «روزی که آن بانگ لرزه‌افکن، به لرزه درآید،» سوره نازعات، آیه ۶.
  18. ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا «اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.
  19. ﴿مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا «در حالی که لعنت‌شدگانند؛ هر جا یافته شوند باید بی‌درنگ گرفتار و کشته شوند» سوره احزاب، آیه ۶۱.
  20. ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
  21. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  22. ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
  23. «آیا به کسانی ننگریسته‌ای که آنان را از رازگویی باز می‌دارند سپس به آنچه از آن بازداشته شده‌اند، باز می‌گردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی می‌کنند و چون نزد تو می‌آیند به گونه‌ای تو را درود می‌گویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش می‌گویند: چرا خداوند برای آنچه می‌گوییم ما را عذاب نمی‌کند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در می‌آیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۸.
  24. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.
  25. نساء، آیه ۸۳
  26. ﴿الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ «کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما هم‌داستان شده‌اند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.
  27. منصوری، خلیل، جنگ روانی علیه اقتصاد مقاومتی.
  28. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۸۱
  29. سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۳۲.
  30. منصوری، خلیل، جنگ روانی علیه اقتصاد مقاومتی.