نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۶ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
ویژگیهای رهبر جهانی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«پیش بینی تحقّق یک انقلاب بزرگ جهانی از نظر منطق عقل و راهنماییفطرت کاملا قابل قبول است. ولی باید توجّه داشت که دلائل عقلی تنها یک طرح کلّی را در این زمینه ارائه میدهد، و امّا مشخّص ساختن جزئیات این طرح و این که رهبر چنان انقلابی چه کسی خواهد بود از این راه ممکن نیست. همین قدر میدانیم: این انقلاب یعنی بزرگترین رویداد تاریخبشر و عظیمترین و گستردهترین انقلابدنیا حتماً به رهبری کسی خواهد بود که دارای صفات زیر باشد:
نگریستن به همه ابعاد زندگی و محصور نشدن در بعد مادّی؛
روح بزرگی که مافوق دسته بندیها، و گروههای متخاصم و تنگ نظریهای منافع خصوصی و مافوق عادات و رسوم و مکتبها و مسلکهای موجود باشد.
ارتش انقلابی این چنین رهبر نیز باید آموزشی عالی دیده باشد تا بتواند به چنان طرح عظیمی جامه عمل بپوشاند. ناآگاهان؛ تنگ نظران؛ کوته بینان؛ ترسوها؛ کم همتان؛ آلودهها؛ کم ارادهها؛ و عناصر غیر انقلابی؛ در این ارتش راهی نخواهند داشت!»[۱].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«از شروط اصلی و اساسی برای یک قیام و انقلاب تأثیر گذار و سازنده، وجود رهبر و پیشواییآگاه، توانمند و دلسوز است، تا با آشنایی کاملی که از برنامه و هدف و زمینهها و موانع دارد، با مدیریتی صحیح و قاطع، حرکت و خیزش را به درستی هدایت کرده و به سرانجام مطلوب برساند. آگاهیرهبر امور گوناگونی را در بر میگیرد:
باید اهداف و آرمانهای انقلاب را به درستی بشناسد و بهترین برنامه و طرح را برای تحقّق قیام و تثبیت آن بداند؛
لازم است اطلاع کاملی از استعدادها و امکانات موجود داشته باشد و بداند چگونه آنها را به کار گیرد؛
باید از وضعیت جامعه، درک صحیحی داشته باشد، تا بداند بهترین زمان برای جنبش چه هنگامیاست؛
باید بتواند با انتخاببهترین برنامه، علاوه بر آن که توانمندیهای موجود را به خدمت میگیرد، امکانات لازم را نیز فراهم آورد؛
باید بتواند با تدوین طرحی مناسب، جامعه را برای ایجاد انقلاب آماده کند؛
باید بتواند در مواقع حسّاس، با قاطعیت تصمیم گرفته و به اجرا گذارد. طبیعی است که شک و تردید هنگام تصمیم گیری، آهنگ حرکت را کند یا متوقّف میکند؛
باید در میدان عمل، شجاع بوده و از انواع ترفندها و تقابلهای مخالفان نهراسد و استوار و مقاوم، نهضت را به پیش ببرد؛
نباید به سبب وجود پیشامدهای ناگوار و مشکلات بر سر راه انقلاب، دلسرد و مأیوس شود؛
باید انقلاب را برای مردم و نجات آنان بخواهد و برایشان حاضر به هر گونه فداکاری و گذشت باشد.
اگر قرار شد قیام و خیزش، حرکتی الهی و جهاد در راه خدا باشد، لازم است فرمانده جنبش و رهبرانقلاب، از سوی خداوندانتخاب شده (بدون واسطه و یا با واسطه) و مورد تأیید او باشد، تا عنوان قیامش، جهاد در راه خدا قلمداد شده، آنچه بر مردم از حوادث گوناگون مانند کشته شدن، جراحت و سایر آسیب ها واقع میشود، أجر و ثوابالهی را به همراه داشته باشد، علاوه بر آن شخص رهبر نیز مورد تأیید و امدادهای خاص الهی قرار گرفته و از الطاف و راهنمایی ها و الهامات ربّانی برخوردار شود. بیان [[[قرآن]]]] در بازگویی داستان بنی اسرائیل و درخواست آنان برای مبارزه، شاهد مناسبی برای این مطلب است. ابتدا آیات را مرور میکنیم: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۲].
از این آیاتشریف، نکات مهمی استفاده میشود از جمله:
برای قیام و جهاد نیاز به رهبر است: ﴿إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾
اگر قیام و مبارزه بخواهد عنوان جهاد فی سبیل الله داشته باشد، باید رهبر آن آسمانی و مورد تأیید خداوند باشد. شاهد بر این مطلب: اولاً: درخواست بنی اسرائیل از پیامبرشان برای انتخابفرمانده است: ﴿إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ﴾؛ ثانیاً:کلام پیامبرشان است: ﴿قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ﴾ که استناد انتخابفرماندهی را به خداوند داد.
شرایط رهبر که پشتوانه الهی دارد: ﴿زَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ﴾قیام بزرگ نهایی و آخرین انقلاب که نجات کلّ بشریت را همراه داشته و آزادی و زیبایی را با اصلاحات بنیادین برای همه انسانها به ارمغان خواهد آورد، نیز دارای این شرط است. بسیار روشن است که رهبر چنین قیامی، باید صفات و ویژگی ها را در حدّ کمال و تمام داشته باشد. رهبر این حرکت عظیم و جنبش بزرگ جهانی، مصلح کلّ و منجی عالم، امام مهدی(ع) است؛ شخصیتی که فرزندولایت بوده و در دامان امامت پرورش یافته است. آخرین وصیپیامبر خاتم(ص) بوده و به سرچشمه وحی متصل است. بر اساس فرمایش پیامبر در حدیث ثقلین، همراه و شریک قرآن بوده و به همه آموزههای قرآن و معارفدین، احاطه کامل دارد. میراثدار علومانبیای گذشته بوده و مورد تأیید الهی است. او نزدیک به هزار و دویست سال است که عمر پر برکت خویش را میان مردم گذرانده و ملّتها، دولتها، حرکتها و قیامهای مختلف را به نظاره نشسته است. پیامبر(ص) فرمود:" الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقاً تَكُونُ لَهُ غَيْبَةٌ وَ حَيْرَةٌ حَتَّى تَضِلَّ الْخَلْقُ عَنْ أَدْيَانِهِمْ فَعِنْدَ ذَلِكَ يُقْبِلُ كَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ فَيَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"[۳]. در حدیث لوح آمده است: " ثُمَ أُكْمِلُ ذَلِكَ بِابْنِهِ، رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ، عَلَيْهِ كَمَالُ مُوسَى، وَ بَهَاءُ عِيسَى وَ صَبْرُ أَيُّوب"[۴]. همچنین امام باقر(ع) فرمود: " الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْر"[۵]»[۶].
ویژگیهای عام:درک ویژگیهای امام، کاری بس مشکل مینماید و یکی از راههای این شناخت، بهرهمندی از فرمایشهای خود پیشوایانمعصوم است. امام علی بن موسی الرضا(ع) درباره مقامامام، این گونه میفرماید: "امام امانتدار خداوند در میان خلق و حجت او بر بندگان و خلیفه او در سرزمینهایش، دعوت کننده به سوی خدا و دفاع کننده از حقوقواجب او بر بندگان است. امامپاک از گناه و به دور از عیبها است. دانشها به او اختصاص دارد و او به بردباری شناخته میشود. امامنظام دهنده به دین و باعث سربلندیمسلمانان و خشممنافقان و از بین رفتنِ کافران است. امام یگانه روزگار خویش است. هیچ کس در مقام، به منزلت او نزدیک نمیشود و هیچ دانشمندی با او برابری نمیکند و جایگزینی برای او پیدا نمیشود و شبیه و مانند ندارد. همه فضیلتها مخصوص او است، بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد. این امتیازی از طرفِ فضل کننده بسیار بخشنده، برای امام است[۷]؛ با بهرهگیری از این گونه روایات میتوان بعضی از این خصوصیات را این چنین اشاره کرد:
متعهد نبودن به قدرتهای حاکم: از دیگر ویژگیهای رهبر، آزاد بودن او از تعهدِ به دیگران است و حضرت مهدی (ع) با غیبت خود، مجبور به بیعت با طاغوتهای زمان نشده است. امیرمؤمنان(ع) در اینباره میفرماید: "همانا قائم از ما اهل بیت، هنگامی که قیام میکند، بیعت احدی بر گردن او نیست و به همین علت است که ولادتش، مخفی نگه داشته میشود و شخص او غایب است"[۱۳]؛ امام صادق (ع) نیز فرمود: "قائمقیام میکند و در گردن او برای هیچ کس پیمان و قرارداد و بیعتی نیست"[۱۴]»[۱۵].
↑ آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریستهای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمیکنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان ماندهایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست.و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۶ - ۲۴۷.
↑مهدی فرزند من است... زمین را پر از عدل و داد کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده است؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۵، ح۴.
↑سپس کامل میکنم سلسله اوصیاء را به وجود فرزندش که رحمت بر عالمیان است؛کسی که کمال موسی و بهاء عیسی و صبر ایّوب را دارا است؛ کمال الدین، ج۱، ب۲۸، ح۲.
↑قائم ما به ترس در دل دشمنان، یاری شده و به یاری حق، تایید شده است؛ کمال الدین، ج۱، ب۳۲، ح۱۶.
↑﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾؛ و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود، و وی آن همه را به انجام رسانید، خدا به او فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم پرسید: از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.