اطاعت پیامبر در قرآن
رویکرد این نوشتار بررسی کلی و عمومی مفهموم اطاعت از پیامبر است. برای مطالعه تخصصی ابعاد این موضوع به اطاعت پیامبر در قرآن مراجعه کنید. |
اطاعت از پیامبر خدا به معنای پیروی و عمل کردن به دستورات آن حضرت است. همان گونه که به حکم عقل اطاعت از خداوند لازم است، اطاعت از پیامبری که از جانب خدا آمده نیز لازم است. آیات قرآن نیز دال بر وجوب اطاعت از پیامبران است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾[۱]. اطاعت از رسول خدا، موجب بهرهمندی از رحمت الهی، قرار گرفتن در زمره نعمت داده شدگان، رسیدن به رستگاری، وسعت روزی و آمرزش گناهان است و در مقابل مخالفت با پیامبر نیز عواقبی در پی دارد قرارگرفتن در زمره کفار، گمراهی آشکار، گرفتار عذاب الهی شدن و نابودی اعمال.
معناشناسی اطاعت از پیامبر خدا
اطاعت بهمعنای فرمان بردن همراه با خضوع و رغبت است. شیخ طوسی ذیل آیه اطاعت میگوید: "اطاعت به معنای فرمانبرداری است و اطاعت از خدا یعنی امتثال اوامر و اجتناب از نواهی او و اطاعت از پیامبر نیز به معنای فرمانبرداری و عمل به دستورات آن حضرت با میل و رغبت است.
سید مرتضی هم اطاعت را اینگونه تعریف کرده است: "ایجاد فعل یا هر آنچه به منزله فعل است موافق با اراده شخص دیگری که جایگاه بالاتری نسبت به فاعل داشته باشد، البته نباید به صورت اجبار باشد". از این تعریف استفاده میشود صدق اطاعت متوقف بر وجود امر و نهی نیست بلکه همین که فعلِ محقق شده مطابق اراده شخص دیگر و با اختیار باشد کفایت میکند. از مرحوم نائینی نقل شده است اطاعت به معنای اخص که فقط در عبادات معتبر است؛ اثرپذیری از انگیزش مولا و تحریک خارجی از تحریک مولاست؛ ولی مرحوم خویی در اشکال به این نظریه میگوید: تنها چیزی که در اطاعت معتبر است، انجام آن چیزی است که مولا به آن امر کرده با همه قیودی که در آن لحاظ شده و اینکه تحریک باید از جانب امر قطعیِ مولا باشد نه از احتمال امر مولا، مسلماً در اطاعت معتبر نیست. به نظر میرسد هرچند اطاعت از کسی به معنای انجام امر و ترک نهی اوست ولی وجود امر و نهی یا آگاهی از امر و نهی لازمه مفهوم اطاعت نیست، بلکه همین که عملِ فرد، مطابق با خواسته شخص دیگری باشد اطاعت حاصل شده است و لو اینکه امر و نهیای در کار نباشد و مطیع به احتمال اینکه امر یا نهی وجود دارد کاری را انجام دهد که مطلوب مافوق اوست، اطاعت محقق شده است.
ادله وجوب اطاعت از پیامبر
دلیل عقلی
حق اطاعت ذاتا ویژه خداوند است و همین که مفهوم خداوندی که آفریننده هستی است تصور شود، عقل، حکم به لزوم اطاعت از او میکند. این مطلب چون ذاتی است نیاز به دلیل ندارد، اما نیاز به تبیین دارد که در واقع تفسیر ذاتی بودن حق اطاعت، برای خداوند است. چند بیان برای توضیح حق اطاعت ذاتی برای خداوند مطرح شده است که عبارت است از:
- بیان اول مبتنی بر خالقیت و مالکیت خداوند است؛ این صورت است که "خدای متعال خالق است و هر خالقی مالک است در نتیجه هر مالکی، بر مخلوق خودش حق اطاعت دارد"، پس خدای متعال حق امر و نهی و فرمان و اطاعتشدن بر مملوک خودش را دارد، از این رو بر مخلوق و بنده واجب است از خداوند اطاعت کند.
- بیان دوم مبتنی بر وجوب شکر منعم است؛ به این صورت که خداوند منعم و محسن است و شکر نعمت او واجب است، شکر نعمت خلق و رزق خدایی، باید متناسب با همان نعمت باشد، شکر متناسب با نعمت خلق و رزق، اطاعت است. در نتیجه شکر خدا به اطاعت از اوست.
بر این اساس اطاعت از خدا واجب است و اگر ثابت شود پیامبر(ص) از جانب خداوند عزوجل فرستاده شده و هر آنچه میگوید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، مستند به خداوند است، در این صورت عقل حکم به وجوب اطاعت از او میکند به همان ملاکی که حکم به وجوب اطاعت از خداوند میکرد و به همین جهت مشاهده میشود که خداوند همواره اطاعت از پیامبر را قرین و همراه اطاعت از خود قرار داده است.
ادله قرآنی
ادله قرآنی لزوم اطاعت از پیامبر اکرم دو دسته هستند: ادله عام که اطاعت از همه پیامبران الهی را واجب میدانند از جمله پیامبر اسلام(ع) و ادله خاص که اطاعت از پیامبر اسلام(ع) را بر همه لازم میدانند.
- ادله عام: خداوند به اطاعت از همه پیامبران فرمان داده است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾[۲] و قرآن از پیامبرانی چون حضرت عیسی، حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت لوط و حضرت شعیب(ع) نقل میکند که پیام مشترک آنان برای قوم خود، امر به تقوای الهی و اطاعت از خویش بوده است: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ﴾[۳]. در پارهای از موارد، پیش از بیان پیام بالا، جمله ﴿إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ﴾[۴] ذکر شده و نشان میدهد پیامبران، چون رسول الهی بوده و برای بر دوشگرفتن بار سنگین رسالت، امین هستند، همین امانتداری علّت لزوم اطاعت از ایشان است و تکرار این پیام از سوی پیامبران اولواالعزم و غیر اولواالعزم گویای جوهره و فلسفه بعثت است؛ یعنی دعوت به اطاعت از کارهایی است که مقرّب (نزدیک کننده) ثواب و مبعّد (دورکننده) عقاب است و سعادت بشریّت را تأمین میکند. پیامبران، هرچند در برخی فروع جزئی شریعت، بر اثر مقتضیات زمانی گوناگوناند؛ ولی در پیام اطاعت هم آوا بودند.
- ادله خاص: اطاعت و پیروی از پیامبر(ص)، همان اطاعت الهی و معیار ایمان واقعی به ایشان است و منافقان تسلیم حکم و نظر پیامبر(ص) نیستند، چنانچه بسیاری از آنها در گفتار، خود را مطیع مینامند ولی در عمل با آن حضرت مخالفت میکنند، آنچه مسلمان حقیقی را تعیین میکند، رفتار عملی است. اطاعت پیامبر(ص) موجب هدایت و سعادت است و ادعای اطاعت از خدا و پیامبر(ص) و بیان مفاهیم کلی تا در میدان عمل و مصداق پیاده نشود، پوچ و بی فایده است. آیات ۴۷ تا ۵۷ سوره نور، مجموعهای مرتبط و کامل پیرامون لزوم و جایگاه اطاعت عملی پیامبر(ص) و اهمیت آن و نتایج این اطاعت است. چند نمونه از آیاتی که بر لزوم اطاعت از پیامبر دلالت دارند، عبارتاند از:
- اطاعت از رسول خدا(ص)، اطاعت از خداست: در شانزده آیه، اطاعت از خدا و رسول بدون تکرار کلمه ﴿أَطِيعُوا﴾ آمده است که دلالت بر ملازمه بین اطاعت خدا و پیغمبر دارد، یعنی هیچ یک بدون دیگری فایده ندارد. در جای دیگر به صراحت به همین یگانگی اطاعت خدا و پیامبر، اشاره شده است: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ﴾[۵]. در آیه دیگر نیز آمده است: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[۶]. در این آیه تصریح شده همۀ آنچه به وسیله رسول خدا بیان شده؛ چه به صورت امر و چه به صورت نهی، به امر الهی است و باید بر اساس آن عمل کرد.
- بر اساس برخی آیات همه انسانها موظف به اطاعت از پیامبر هستند: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ﴾[۷] و در برخی از آیات به خصوص مؤمنان دستور به اطاعت از پیامبر داده شده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ﴾[۸].
- لزوم تسلیم همه جانبه در برابر پیامبر و احکام قضائی آن حضرت: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۹]. گرچه شأن نزول این آیه قضاوت پیامبر در باب مشاجره بین برخی از یاران ایشان است، لیکن خداوند در این آیه کبرای کلی را بیان فرموده که مورد نزول، مصداقی از آن است. طبق این آیه اگر مسلمانی به کاری از کارهای پیامبر اعتراض نماید و اندیشه خود را بر پیامبر مقدم دارد، کافر است.
ادله روایی لزوم اطاعت از پیامبر
امام رضا(ع) اطاعت از پیامبران الهی را واجب میداند و استدلال مهمی برای آن میآورد. ایشان وجوب شناخت و اطاعت از پیامبران را از آن رو میداند که آنچه مردم برای تکامل و سعادت خویش نیاز دارند، در اختیار آنان نیست و فقط باید از طرف خداوند دریافت کنند. با توجه به اینکه خداوند متعال قابل دیدن نیست، برای برقراری ارتباط با او به کسانی نیاز است تا اوامر و نواهی الهی و منافع و ضررهای مربوط به انسانها را به واسطۀ وحی، از طرف خداوند برای آنان بیان نماید. اینان همان پیامبران معصوم هستند. از همین رو، شناخت و اطاعت از پیامبران بر مردم واجب است تا آمدن پیامبران لغو نگردد، چون اگر پیامبران از طرف خداوند بیایند، اما الزامی به شناخت و اطاعت از آنان وجود نداشته باشد، کاری لغو و بدون فایده صورت گرفته است. بخش اول این استدلال را میتوان در قرآن هم مشاهده کرد: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۱۰].
بر اساس این استدلال، چون امکان مشاهده، تماس و مباشرت و محاجۀ مخلوقات با خداوند وجود ندارد، پس ثابت میشود خداوند در میان مخلوقات خود نمایندگانی دارد که از طرف او برای بندگانش پیامرسانی میکنند و آنان را بر مصالح و منافعشان و آنچه انجامش موجب بقا و ترکش باعث نابودی آنان میگردد، آگاه میسازند.
در منطق دین نه تنها مراجعه به پیامبر اکرم(ص) وظیفه مؤمنان است؛ بلکه پذیرش داوریها و احکامی که صادر کردهاند، نیز بر آنان واجب است، چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «اگر قومی عبادت خدا را انجام دهند و برای خدا شریک نگیرند و نماز بخوانند و زکات بدهند و حج خانه خدا را بهجا آورند و روزه ماه رمضان را بگیرند ولی در کاری که خدا یا رسول خدا(ص)کرده، چون و چرا کنند و بگویند: «اگر خلاف این را میکرد بهتر بود» حتی اگر این چون و چرا را به زبان نیاورند و از دل خود بگذرانند، به همین مقدار مشرک شده اند».
گستره اطاعت از پیامبر
اطاعت از رسول خدا، در واقع بخشی از اطاعت خداوند است؛ چرا که آن حضرت از خود چیزی نمیگوید و تکرار ﴿أَطِيعُوا﴾ در آیات متعدد، اشاره به همین است که این دو در عرض هم نیست، بلکه یکی از دیگری سرچشمه میگیرد. اطاعت خداوند، شامل اصول قوانین و تشریع الهی است، در حالی که اطاعت رسول، تفسیرها و مسائل اجرایی را دربرمیگیرد، بنابراین، یکی اصل و دیگری فرع آن است، در واقع رسول خدا، موظف به رساندن پیام حق است.
در هیچ یک از آیات قرآن که ضرورت اطاعت از پیامبر یا عدم مخالفت با ایشان مطرح شده، اطاعت از آن حضرت به حکم یا چیز دیگری تخصیص نخورده است و همان گونه که اطاعت الهی به صورت مطلق و فراگیر مطرح شده، بر اطاعت مطلق از پیامبر نیز تأکید شده است. این امر علاوه بر اینکه بیانگر اطاعت فراگیر از پیامبر است، دلیلی بر عصمت مطلق پیامبر و انطباق کامل کردار و گفتار ایشان با خواست الهی و وحیانیت سنت است که در آیه شریفه ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى﴾[۱۱] با نفی سخنگویی از روی هوای نفس، انعکاس یافته است. دستور خداوند به اطاعت از پیامبر(ص)، بدون هیچ قید و شرطی، دلیل بر عصمت آن حضرت است؛ در غیر این صورت، میبایست فرمان کتاب خدا درباره اطاعت رسول اکرم(ص)مشروط باشد.
قرآن کریم، در آیات متعدّدی به اطاعت مطلق و پیروی از همه اوامر و نواهی پیشوایان الهی، به ویژه پیامبر اکرم(ص)، چه در حوزه امور اجتماعی و چه در امور فردی، دعوت کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه انسانها، آنان را به اطاعت مطلق از پیامبر اسلام(ص) فراخوانده است: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ﴾[۱۲] و در بعض آیات اطاعت از رسول خدا را همان اطاعت از خداوند معرفی میکند: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ﴾[۱۳]. اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه خدا نازل شده و آنچه پیامبر دستور میدهد، همان وحی خداست.
رساترین آیه بر حجیت سنت و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۱۴] است که بر لزوم تمسک به تمام آموزههای پیامبر دلالت دارد، در این آیه تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از رفتار و گفتار پیامبر است، در برمیگیرد. سه احتمال در معنای آیه و آنچه به پیامبر نسبت داده شده است وجود دارد: ۱. حق اختیار، ۲. حکم و دستور شرعی، ۳. حق اختیار، حکم و دستور شرعی. معنای سوم که معنای عامی است با قراین داخلی و خارجی تأیید شده است؛ آمدن واژه «اتیان» به جای تعبیر «اعطا»؛ اتیان به معنای پیش از بخشش مال یا مقام یا شئ دیگر است. در روایات اهل بیت(ع) و کلمات برخی از صحابه، برای حق قانونگذاری پیامبر به همین آیه استشهاد شده است. همچنین در این آیه در کنار امر به پذیرش دستور و اقتدا به عمل پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان نهی کردهاند، نیز تأکید شده است.
بزرگان اهل سنت نیز همانند امامیه از همین آیه اطلاق فهمیدهاند، اگرچه فخر رازی ابتدا ﴿مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ﴾ را به همان معنای ما آتاکم من الغنیمة و الفئ معنا کرده است، اما بعد از آن میگوید: شایسته این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا فرمان داد و یا نهی کرد، چه در مسائل حکومتی و چه در تبیین احکام.
علامه طباطبائی در تفسیر آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾[۱۵] میگوید: این آیه مانند آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾[۱۶]، بیانگر ولایت مطلق پیامبر اکرم(ص) است. طبق ظهور آیه ۵۵ سوره مائده ولایت خدا و رسول مانند یکدیگر است، یعنی ولایت خداوند بدون هیچ قید و شرطی ولایت پیامبر نیز هست. بدیهی است ولایت خداوند به دو صورت است: ولایت تکوینی و ولایت تشریعی. همان ولایت تشریعی که برای خداوند ثابت است، برای رسول خدا هم ثابت است؛ چنانچه قیام به تشریع، دعوت به دین، تربیت امت، حکومت و قضاوت در بین مسلمانان از شؤون و مناصب رسالت پیامبر است. از این رو رسول خدا(ص) دارای ولایتی است که امت را به سوی خدای تعالی سوق دهد و در بین آنها حکومت و فصل خصومت کند و در تمامی شؤون آنها دخالت مینماید. همان طور که اطاعت از خداوند، بر مردم واجب است، اطاعت از پیامبر او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس ولایت تشریعی آن حضرت به ولایت تشریعی خداوند بازمیگردد. به این معنا که چون اطاعت خداوند در امور تشریعی واجب است و اطاعت رسول خدا(ص) هم اطاعت خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه ولایت او هم همان ولایت خداوند خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی پیامبر، پیروی از آن حضرت در تمام دستورات ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است.
برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر
- پذیرش ولایت پیامبر و ائمه(ع): اولین و بزرگترین وظیفه اجتماعی نسبت به پیامبر اسلام(ص)، پذیرش ولایت و رهبری آن حضرت است. قرآن کریم، ولایت را از آنِ خداوند و پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) میداند: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾. اهمیت ولایت آن حضرت، به حدّی است که از ولایت خود مؤمنان نسبت به خودشان برتری دارد. خداوند میفرماید: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾.
- رجوع به پیامبر در مخاصمات اجتماعی: در آیات متعدد قرآن، خداوند سبحان به مؤمنان فرموده است در مخاصمات اجتماعی به رسول اکرم(ص) رجوع کنند و گفتار و کردار و تقریرهای آن حضرت را در قالب سنّت و قرآن کریم، چراغ راه خود، در مسیر سعادت ابدی قرار دهند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾[۱۷]. در منطق دین نه تنها مراجعه به پیامبر اکرم(ص) وظیفه مؤمنان است؛ بلکه پذیرش داوریها و احکامی که آن حضرت صادر کرده، نیز بر آنان واجب است.
- لزوم تبعیت همگانی از پیامبر: هر ادعایی با عمل ثابت میشود: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾[۱۸]، لازمه ایمان به خدا پیروی از اولیای الهی است. هر کسی در عمل سست باشد، در حقیقت پایه ایمان و محبت او سست است.
- رعایت ادب در محضر پیامبر: قرآن کریم، ادب گفتگو با رسول الله(ص)را به مسلمانان میآموزد و در برخی از آیات به این موضوع پرداخته است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ﴾[۱۹].
- الگوگیری و تبعیت از پیامبر: خداوند پیامبر اکرم(ع) را الگو و اسوه برای مسلمانان معرفی کرده است بدان معنا که مسلمانان در جمیع امور باید به پیامبر اقتدا کنند و از او پیروی نمایند و هیچگاه خواستههای خود را بر اراده پیامبر مقدم ندارند: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ﴾[۲۰].
آثار و نتایج اطاعت از رسول خدا
اطاعت از پیامبر آثار و برکاتی را در پی دارد که به چند نمونه اشاره میشود:
- بهرهمندی از رحمت خاص الهی: کسانی که از خداوند و رسول او اطاعت کنند مشمول رحمت ویژه الهی خواهند شد؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۲۱]. بر اساس این آیه و آیات دیگری که همین مضمون در آنها تکرار شده رحمت خاص الهی شامل حال اطاعتکنندگان از رسول خدا میشود تا در پرتو انجام دستورات پیامبر مشمول رحمت خداوند میشوند و شایسته پرچمداری حکومت حق و عدالت قرار میگیرند.
- ورود به بهشت: جایگاه اخروی کسی که از پیامبر اطاعت کند، بهشت است: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾[۲۲].
- قرار گرفتن در کنار پیامبران و اولیاء: کسانی که از پیامبر اطاعت کنند در کنار کسانی که به آنها نعمت داده شده قرار میگیرند: پیامبران، صدیقان، شهدا، صالحین: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۲۳].
- رسیدن به فوز بزرگ و رستگاری: هر کس از خدا و فرستادهاش در آنچه به آن امر یا نهی کردهاند، اطاعت کند، به رستگاری بزرگ میرسد: ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا﴾[۲۴].
- آمرزش گناهان و محبت الهی: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۵].
عواقب مخالفت با پیامبر
با اثبات لزوم اطاعت از دستورات پیامبر، حرمت مخالفت با ایشان و آزار رساندن به آن حضرت اثبات میشود، ولی در عین حال خداوند در آیات متعددی مسلمانان را از مخالفت با ایشان بر حذر داشته و آزار و اذیت آن حضرت را مستوجب آثار و عواقب ناگواری دانسته است. برخی از آثار مخالفت با اوامر و نواهی پیامبر عبارتاند از:
- قرار گرفتن در زمره کفار: کسانی که به خدا و رسول او کافر باشند و اراده کنند بین خدا و رسول او فرق بگذارند در حقیقت کافرند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۲۶]. این دسته از آیات، دلالت دارند بر اینکه مخالفت با خدا و رسول کفر محض است، اگرچه با اقرار به وحدانیت خدا و رسالت رسول خدا همراه باشد.
- گمراهی آشکار: انسان با عصیان و نافرمانی خدا و رسول خدا گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد: ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا﴾[۲۷]. کسی که نافرمانی خدا و رسولش را کرده باشد راه سعادت را گم کرده و به بیراهه کشیده میشود چراکه فرمان خداوند عالم و فرستاده او را نادیده گرفته است.
- بالاترین ظلم: ﴿فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۲۸]. دروغ بستن به خدا بالاترین ظلم است، به این صورت که برایش شرکایی قائل شوند و چون بزرگی و کوچکی ظلم با در نظر گرفتن موقعیت متعلق ظلم فرق میکند، به این معنا که هر قدر متعلق آن بزرگتر باشد، به همان نسبت ظلم بزرگتر میشود، و چون در مسأله شرک، متعلق ظلم خدای سبحان است که از هر بزرگی بزرگتر است، ناگزیر ظلم به او بزرگترین ظلم و مرتکب آن بزرگترین ظالم است.
- گرفتار عذاب شدید الهی: مخالفت با امر پیامبر موجب بلای دنیوی یا عذاب اخروی است: ﴿فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۲۹]. مخالفت با پیامبر یکی از دو پیامد خطرناک را به دنبال دارد: بلائی در دنیا یا عذابی دردناک در آخرت.
- نابودی اعمال: یکی از نتایج مخالفت با پیامبر نابودی اعمال است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ﴾[۳۰]. آیه شریفه شامل تمام کسانی است که مانع راه خدا میشوند و با رسول او دشمنی میورزند.
منابع
پانویس
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ٦٤.
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ «پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ «من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۰۷.
- ↑ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ «آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
- ↑ «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پردهای یا فرستادهای فرستد که به اذن او آنچه میخواهد وحی کند؛ بیگمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.
- ↑ «و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید» سوره نجم، آیه ۳.
- ↑ «بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.
- ↑ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ «آنچه خداوند از (داراییهای) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.
- ↑ «اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است» سوره نساء، آیه ۱۳.
- ↑ «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ «و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر میورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و میگویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار میکنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند. آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰ ـ ۱۵۱
- ↑ «هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ «پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟ و آنان که راستی آورند و آن را باور دارند پرهیزگارند» سوره زمر، آیه ۳۲ ـ ۳۳
- ↑ «پس کسانی که از فرمان وی سرمیپیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.
- ↑ «به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمیرسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان میبرد» سوره محمد، آیه ۳۲.
- مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات
- مقالههای بینیاز از عکس
- مقالههای با رعایت شیوهنامه ارجاع
- مقالههای بدون کپیکاری
- مقالههای با استناد کامل
- مقالههای ارزیابی اولیه شده
- مقالههای تازه
- مقالههای رزرو شده برای کاربر واثق
- مقالههای نیازمند ارزیابی نهایی توسط کاربر خیرآبادی
- مقالههای با شناسه کامل
- مقالههای رسا
- مقالههای جامع
- مقالههای خلاصهسازی شده
- اطاعت
- اطاعت پیامبر