تبلیغ

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تبلیغ به‌معنای رسیدن به چیزی، در کاربرد اصطلاحی به رساندن پیام یا خبر دینی و آگاه کردن مردم اطلاق می‌شود. یکی از وظایف پیامبران در قرآن کریم تبلیغ دانسته شده است: ﴿مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ و هدف از آن احیای انسان و اتمام حجت است.

معناشناسی تبلیغ

تبلیغ به معنای رسیدن به چیزی است[۱]. این واژه در زبان فارسی کاربردی اصطلاحی یافته و به رساندن پیام یا خبر دینی اطلاق می‌شود[۲]. تبلیغ به معنای صحیح و واقعی عبارت است از رساندن و شناساندن یک پیام به مردم، آگاه ساختن مردم به یک پیام و معتقد کردن و متمایل نمودن و جلب کردن نظرهای مردم به یک پیام[۳].

تبلیغ امروزه در مناسبات سیاسی، اجتماعی و سوگیری‌های فرهنگی جایگاهی ویژه دارد و از این رهگذر شیوه‌ها و ابزارهای متنوعی برای رساندن پیام پدید آمده است که برای آگاهی از آن ساز و کارهای آموزشی گوناگونی تعریف شده است[۴].

تبلیغ در قرآن

واژه تبلیغ در قرآن به کار نرفته؛ اما مشتقات دیگری از ریشه این واژه ۷۷ بار در قرآن آمده است که‌ ۲۷ [۵] مورد آن با کاربرد واژه‌های ﴿الْبَلاغُ ، ﴿بَلِيغًا، ﴿بَلِّغْ، ﴿بَلَّغْتَ، ﴿بَالِغَةٌ، ﴿أُبَلِّغُكُم، ﴿أَبْلَغْتُكُم، ﴿أَبْلِغْهُ، ﴿يُبَلِّغُونَ و ﴿أَبْلَغُوا ، معنایی متناسب با اصطلاح دینی تبلیغ دارند. در میان این واژه‌ها، بلاغ بیشتر استفاده شده است مانند: ﴿فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ[۶]. مفاهیمی مانند ارشاد، دعوت، هدایت، موعظه، تبشیر، انذار، تخویف، امر به معروف و نهی از منکر و ... با مفهوم تبلیغ پیوند دارند[۷].

جایگاه تبلیغ و مبلّغ

قرآن وظیفه پیامبر را رساندن پیام دین می‌داند[۸]: ﴿مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ[۹] و با فرمان به یادآوری و گفتن معارف دینی، از او با وصف مُذکر یاد می‌کند: ﴿فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ[۱۰] و به مفید بودن این یادآوری برای مؤمنان رهنمون می‌شود: ﴿وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ[۱۱]. گزارش قرآن از شیوه‌ها و معارف تبلیغی بعضی پیامبران، مانند حضرت نوح(ع)[۱۲]، حضرت صالح [۱۳]، حضرت هود [۱۴] و ... و تحمل سختی و آزارهایی که در این راه دیده‌اند نیز اهمیت و جایگاه تبلیغ را نشان می‌دهد. در روایات بسیاری نیز بر اهمیت دعوت به دین و هدایت[۱۵] و جایگاه مبلّغ[۱۶] و پاداش تبلیغ[۱۷] تأکید شده است[۱۸].

اهداف تبلیغ

در قرآن هدف‌هایی برای بیان تبلیغ و دعوت به دین ذکر شده است. این اهداف را می‌توان در دو دسته ذیل آورد:

  1. احیای انسان: قرآن، دعوت دینی را برای حیات‌بخشی به انسان دانسته و مؤمنان را به پذیرش دعوت حیات بخش خدا و پیامبر فرا‌می‌خواند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۱۹].
  2. اتمام حجت: یکی از اهداف تبلیغ، روشن شدن حقیقت و راه هدایت است، به گونه‌ای که کسی در پیشگاه خداوند، عذر و بهانه‌ای برای گمراهی نداشته و حجت بر او تمام شده باشد: ﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۲۰].[۲۱].[۲۲].

اصول تبلیغ

با استفاده از بعضی آیات قرآن که بر شرایطی برای تبلیغ تصریح یا ویژگی‌هایی برای پیامبران در مقام تبلیغ بازگو کرده، می‌توان ویژگی‌هایی را برای تبلیغ معارف دینی برشمرد مانند اینکه:

  1. دعوت دینی باید روشن و بی‌ابهام ابلاغ شود: ﴿وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ[۲۳]
  2. به فراخور نیاز و ظرفیت مخاطب با بشارت و انذار همراه گردد[۲۴]: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا[۲۵] تا برای مخاطب اندیشه برانگیز باشد: ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۲۶].

قرآن با توجه به اهداف دعوت دینی، بهره‌گیری از هر سخن و روشی را‌ برای تبلیغ دین نمی‌پذیرد، بلکه آن را در حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن منحصر می‌داند: ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ[۲۷] "حکمت"، سخنی است مبتنی بر علم و عقل که انسان را به حق می‌رساند[۲۸] به گونه‌ای که هیچ شک و شبهه‌ای نماند[۲۹]. "موعظهیادآوری کارها[۳۰] و نکته‌هایی عبرت‌آموز[۳۱] است که با شنیدن آن دل مخاطب نرم شود و حق را بپذیرد. «جدال»، سخنی است که به هنگام نزاع، تنها با هدف برتری بر خصم گفته می‌شود[۳۲] و روشنگری حق را به دنبال ندارد، بلکه از آنچه خصم به تنهایی یا همراه مردم قبول دارد، برای باطل کردن سخن او استفاده می‌شود. قید احسن نیز برای این به کار رفته تا مبلغ را در استفاده از مقدمات کاذب بازدارد و تنها سخنش جنبه مناقضه داشته باشد و بطلان عقیده طرف مخالف را به اثبات برساند[۳۳]

روش‌های تبلیغ

افزون بر اصول کلی تبلیغ دینی که در قرآن آمده، تأمل و بهره‌گیری از بیان آیات در جایگاه‌های گوناگون دعوت و چگونگی مسائلی که برای دعوت مخاطبان ابراز شده است، می‌تواند راهنمای فهم روش‌های تبلیغی قرآن، نسبت به مخاطبان و موقعیت‌های گوناگون تبلیغی باشد. بعضی از این روش‌های شکلی و محتوایی عبارت‌اند از:

  1. بیان تدریجی: بعضی، بیان احکام اسلام را متناسب با ظرفیت ایمانی مخاطب دانسته و معتقدند در زمان پیامبر(ص)، با بیان مرحله‌ای و تدریجی، زمینه روانی پذیرش فراهم می‌آمده است[۳۴] چنان‌که بر اساس روایات[۳۵] ناظر به چگونگی تحریم شراب، آیات در زمینه تحریم شراب اینچنین است.
  2. پیوند عقیده و ایمان با تدبر و تفکر در عالم هستی: قرآن برای دعوت انسان، از دلیل‌های صرفاً انتزاعی استفاده نمی‌کند بلکه عقیده را با هستی پیوند می‌دهد. در دیدگاه قرآن، همه هستی آیه و نشانه‌ای از وجود خداست که نگاه کردنِ همراه با تدبر و تفکر در آن، انسان را به وجود خدا می‌رساند: ﴿قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَن قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ [۳۶].
  3. توجه به ظرفیت‌های عاطفی انسان: هنگام رهسپاری موسی و هارون برای دعوت فرعون، خداوند آنان را به نرمی گفتار سفارش کرد: ﴿فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّيِّنًا[۳۷]؛ همچنین در وصف پیامبر‌ اکرم(ص)، مهربانی و ملایمت پیامبر را رحمتی از سوی خداوند و سبب گرد آمدن مردم پیرامون آن حضرت می‌داند: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ[۳۸].
  4. آغاز از خود و خویشان: بی‌شک، تطابق سخن و عمل مبلّغ، بر اثرگذاری تبلیغ می‌افزاید و همراهی نزدیکان او با دعوتش، اخلاص او را نشان می‌دهد. شاید بر همین اساس، خداوند به پیامبر خود دستور می‌دهد که در دعوت خود، از نزدیکان و عشیره خویش آغاز کند: ﴿وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ [۳۹] و به این ترتیب هرگونه سهل‌انگاری و استثنا و تبعیض را در مورد نزدیکان نمی‌پذیرد[۴۰]. خداوند به شدت مبلغانی را سرزنش می‌کند که به سخن خود پای‌بند نیستند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ[۴۱].[۴۲].

ویژگی‌های مبلّغ

مبلغ، یکی از مؤلفه‌های اصلی تبلیغ است، از این رو برای دستیابی به تبلیغی موفق و متناسب با اهداف دین، ویژگی‌هایی برای مبلغ دینی بایسته است که عبارت‌اند از:

  1. تفقه در دین: آیه ﴿وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ[۴۳] بر ضرورت تفقه در دین پیش از انذار مردم تأکید دارد. تفقه در دین، آشنایی با همه معارف دینی، شامل اصول و فروع دین است[۴۴].
  2. شناخت مخاطب و توانایی در برقراری ارتباط: شناخت مخاطب، مبلغ را توانا می‌کند تا معارف دینی را متناسب با نیازهای آنان بیان کند و در بیان مطالب، روش‌های سازگار با استعداد مخاطب را به کار گیرد[۴۵]؛ همچنین آشنایی با زبان مخاطبان و بهره‌مندی از فصاحت زبان، مبلغ را در برقراری ارتباط با آنان یاری می‌رساند. خداوند برای تبلیغ دین خود پیامبرانی را می‌فرستاد که با زبان مردم آشنایی داشتند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ [۴۶].
  3. برخورداری از فضایل اخلاقی: برای به ثمر نشستن دعوت و تبلیغ دینی، بهره‌مندی مبلغ از فضایلی اخلاقی ضروری است: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۴۷] این ویژگی‌ها از آیاتی به دست می‌آیند که به معرفی پیامبران و چگونگی تعامل آنان با مردم در مقام تبلیغ می‌پردازند مانند: اخلاص[۴۸]؛ شجاعت[۴۹]؛ استقامت[۵۰]؛ صبر[۵۱]؛ شرح صدر[۵۲] و ...[۵۳].

اهداف تبلیغ (رسالت مبلغ)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۳۰۱ ـ ۳۰۲، «بلغ».
  2. لغتنامه، ج‌۴، ص‌۵۵۹۸، «تبلیغ».
  3. حماسه حسینی، ج۱، ص۱۸۹.
  4. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۲۱؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۵۹.
  5. التبلیغ، ص‌۱۵.
  6. پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آورده‌ام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام می‌آورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شده‌اند و اگر رو گرداندند، بی‌گمان بر تو جز پیام‌رسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست؛ سوره آل عمران، آیه:۲۰.
  7. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱.
  8. مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۸۴؛ کشف الاسرار، ج‌۳، ص‌۲۴۴.
  9. بر پیامبر جز پیام رسانی نیست؛ سوره مائده، آیه:۹۹.
  10. پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای؛ سوره غاشیه، آیه:۲۱.
  11. و یادآوری کن که یادآوری مؤمنان را سودمند است؛ سوره ذاریات، آیه:۵۵.
  12. برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۵۹ - ۶۲.
  13. برای نمونه نک: سوره هود، آیه:۶۱.
  14. برای نمونه نک: سوره اعراف، آیه:۶۵ ـ ۶۸؛ سوره هود، آیه:۵۰.
  15. المعجم الکبیر، ج‌۱، ص‌۳۳۲؛الکافی، ج‌۵، ص‌۳۶؛ تهذیب، ج‌۶، ص‌۱۴۱.
  16. الامالی، صدوق، ص‌۲۴۷؛ کنزل العمال، ج‌۱۰، ص‌۱۵۲.
  17. الامالی، طوسی، ص‌۴۶؛ بحارالانوار، ج‌۲، ص‌۷۳.
  18. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.
  19. ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید؛ سوره انفال، آیه:۲۴.
  20. پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه:۱۶۵.
  21. المیزان، ج‌۲، ص‌۱۱۱ ـ ۱۱۲، ۱۲۹؛ ج‌۶، ص‌۱۴۱؛ ج‌۱۹، ص‌۳۹۴ ـ ۳۹۵.
  22. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ ـ ۱۵۱.
  23. و چیزی جز پیام‌رسانی روشن، بر عهده ما نیست؛ سوره یس، آیه:۱۷.
  24. گامهایی در راه تبلیغ، ص‌۲۲۸.
  25. و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم؛ سوره سبأ، آیه: ۲۸.
  26. آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه:۴۴.
  27. مردم را به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!؛ سوره نحل، آیه:۱۲۵.
  28. مفردات، ص‌۲۴۸ ـ ۲۴۹، «حکم».
  29. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۳۷۱.
  30. مفردات، ص‌۷۷۶، «وعظ».
  31. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۳۷۱.
  32. مفردات، ص‌۱۸۹، «جدل».
  33. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۳۷۱.
  34. گامهایی در راه تبلیغ، ص‌۵۹.
  35. الکافی، ج‌۶، ص‌۴۰۶ ـ ۴۰۷.
  36. دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را؛ سوره یونس، آیه:۱۰.
  37. و با او به نرمی سخن گویید؛ سوره طه آیه:۴۴.
  38. پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۵۹.
  39. و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!؛ سوره شعراء، آیه:۲۱۴.
  40. مجمع البیان، ج‌۷، ص‌۳۲۲؛ المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۲۸ ـ ۳۲۹؛ من وحی القرآن، ج‌۱۷، ص‌۱۶۸.
  41. ای مؤمنان! چرا چیزی می‌گویید که (خود) انجام نمی‌دهید؟ نزد خداوند، بسیار ناپسند است که چیزی را بگویید که (خود) انجام نمی‌دهید؛ سوره صف، آیه: ۲- ۳.
  42. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.
  43. و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دسته‌ای رهسپار نمی‌گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند؛ سوره توبه، آیه:۱۲۲.
  44. المیزان، ج‌۹، ص‌۴۰۴.
  45. گامهایی در راه تبلیغ، ص‌۶۳ ـ ۶۷.
  46. و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم؛ سوره ابراهیم، آیه:۴.
  47. و به راستی تو را خویی است سترگ؛ سوره قلم، آیه:۴.
  48. سوره شعراء، آیه:۱۰۹.
  49. سوره احزاب، آیه:۳۹.
  50. سوره شوری، آیه:۱۵.
  51. سوره انعام، آیه:۳۴.
  52. سوره طه، آیه:۲۵.
  53. قدمی، غلام رضا، تبلیغ، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص ۱۴۱ - ۱۵۱.