اهداف قرآن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

هدف به معنای نشانه و غرض بوده و در اصطلاح اهداف قرآن عبارت از غایت و مقصدی است که خداوند متعال با نزول قرآن در پی تحقق آن است. راه‌های شناخت قرآن مراجعه به خود قرآن و استفاده از منابع خارجی است و اهداف قرآن دعوت به توحید، انسان‌سازی و بیان احکام است. مهمترین ویژگی‌های آن جامعیت و فطری بودن اهداف بوده گناه، حب دنیا و خودبینی، از موانع دستیابی به اهداف قرآن است.

مقدمه

هدف به معانی نشانه تیر[۱]، هر چیز مرتفع[۲] و غرض[۳] است. در اصطلاح مراد از اهداف قرآن، غایت و مقصدی است که خداوند متعال با نزول قرآن در پی تحقق آن است[۴]. امام خمینی نیز هدف از قرآن را همان مقصود و مراد اصلی خداوند از انزال این کتاب الهی می‌داند[۵] و بر این باور است قرآن، کتاب معرفت، اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است و هر مفسری که از این امر غفلت کرده و یا چشم پوشیده یا به آن اهمیت نداده، از مقصود قرآن غفلت ورزیده است؛ چنان که معنای تفسیر نیز شرح مقاصد کلام الهی است و مفسر وقتی مقصد از نزول را بفهماند، مفسر است[۶].[۷]

پیشینه

قرآن کریم خود در آیات فراوانی، هدف از نزول خود را بیان کرده است؛ مانند هدایت[۸]، تفکر و توسعه معرفت[۹] و تعقل و تدبر[۱۰]. مفسران و قرآن پژوهان نیز به این بحث توجه کرده و در آثار خویش به این موضوع پرداخته‌اند[۱۱]. آغاز بحث عالمان از اهداف قرآن را می‌توان از قرن دوم هجری دانست که مفسرانی، مانند مقاتل بن سلیمان بلخی در تفسیر خویش، این اهداف را تصحیح اعتقاد، تهذیب اخلاق، تشریع احکام و تعلیم مسلمانان برشمرده‌اند[۱۲]. در قرن‌های بعد، اندیشمندانی چون غزالی[۱۳]، فخررازی[۱۴]، کاشفی[۱۵]، ملاصدرا[۱۶]و همچنین بسیاری از متأخران، مطالبی درباره اهداف قرآن بازگفته‌اند و به منظور تبیین اهداف قرآن با تعابیر مختلف، بر جنبه تربیت انسان، هدایت و نزدیک شدن او به خداوند و سامان‌مندی زندگی بشر تأکید کرده‌اند[۱۷].

از آنجا که قرآن کریم کتاب هدایت است، در بیان مقاصد خود مانند روش متداول کتب فقهی و فلسفی عمل نکرده یا از علت حکمی آشکارا سخن نگفته است، اما در ضمن قیود و اوصاف و حکمت‌ها، به برخی شرایط و اهداف خود، و گاه در ضمن وسایل اعتقادی، اخلاقی و قصص، به مقاصد خود اشاره کرده است[۱۸]. اهمیت این بحث به این جهت است که روشن شدن مقاصد و اهداف قرآن، در چگونگی نگرش مفسر به قرآن مؤثر است[۱۹] و از اصول تأثیرگذار در تغییر فهم و تفاوت تفاسیر به شمار می‌رود؛ زیرا برای مفسر مهم است که به صورت کلی یا در تفسیر آیه‌ای خاص، اهداف آن را ارزیابی کند و متناسب با آن مقصد، به سراغ آیه برود[۲۰]. همچنین این بحث مبنای مهم مسایل قرآنی، همچون زبان قرآن، ظواهر، امکان فهم و تفسیر قرآن است[۲۱]؛ چنان‌که هدف تفسیر نیز به هدف شناخت قرآن، به عنوان کتاب آسمانی و کتاب درس زندگی و کسب سعادت بازمی‌گردد[۲۲].

امام خمینی مقصدشناسی قرآن را با اهمیت می‌داند و یکی از ویژگی‌های این کتاب آسمانی را هدف‌دار بودن آن می‌شمارد[۲۳]. ایشان تفسیر قرآن را چیزی جز فهم مقصد قرآن نمی‌داند و باور دارد مفسری می‌تواند تفسیر واقعی قرآن را به دست دهد که مقاصد قرآن را درک کرده باشد[۲۴] و هدف از تفسیر به هدف نزول قرآن بر می‌گردد. ایشان بر این باور است که تاکنون تفسیری جامع بر قرآن کریم ننوشته‌اند که بیان کننده تمامی مقاصد قرآن بوده و جنبه هدایت‌گری آن – همان‌گونه که در آیه ۲ سوره بقره ذکر شده است - کاملاً رعایت شده باشد[۲۵]. همچنین بر مفسر لازم است در تفسیر حقیقی قرآن، آن معارف و حکمت‌های دریافتی را در قالب مقاصد قرآن به متعلم تفهیم کند[۲۶] و در بیان این مقاصد بکوشد؛ زیرا غفلت از این روش، موجب محرومیت از آموزه‌های قرآنی و بستن راه هدایت به روی مردم می‌شود[۲۷]. ایشان در آثار خویش از اهداف قرآن و رابطه آن با تفسیر و تأویل بحث می‌کند و با دو شیوه عقلی و نقلی اهداف نزول قرآن را بر می‌شمرد[۲۸] و از اهداف گوناگون قرآن سخن می‌گوید که غالباً بر محور هدایت و تعلیم دور می‌زند، اما بیشتر تأکید ایشان در بیان مقاصد قرآن، بر توجه به سیر و سلوک، راهنمایی به معایب و اخلاق رذیله و توجه به کمالات انسانی است[۲۹].[۳۰]

راه‌های شناخت اهداف قرآن

مفسران در تعیین راه‌های شناخت اهداف قرآن، به دو روش توجه کرده‌اند:

  1. مراجعه به خود قرآن؛
  2. استفاده از منابع خارجی.

در راه نخست، به استفاده از آیات زیربنایی و معارف کلیدی قرآن برای فهم آیات و مقاصد قرآن[۳۱] و در راه دوم به استفاده از روایات تفسیری در فهم مقاصد قرآن و شناخت سبب نزول آیات و مکی یا مدنی بودن آنان توجه می‌کنند[۳۲].

امام خمینی نیز در به دست آوردن مقصود و اهداف قرآن به دو شیوه برون متنی (عقلی) و درون متنی که در آن از خود قرآن برای دستیابی به اهداف کمک گرفته می‌شود، استفاده کرده و معتقد است گذشته از جهات عقلی و برهانی که مقصد از تنزیل را می‌فهماند، باید مقصود و هدف قرآن را از خود کتاب و قرآن برگرفت؛ زیرا مصنف کتاب، مقصد خود را بهتر می‌داند[۳۳]. ایشان برای درک منطق و کشف مقصد قرآن تدبر و تفکر در آیات شریفه را مهم بر می‌شمارد[۳۴]. از این رو لازم است قاری، نظر تعلیم و تعلم قرآن داشته باشد که این کلید درهای معارف و حکمت‌های قرآن است[۳۵].[۳۶]

اهداف اصلی و فرعی قرآن

از جمله ویژگی‌های قرآن کریم که آن را جهان شمول و ابدی کرده، هدف‌داری قرآن کریم و قانون‌مندی این اهداف است[۳۷]. قرآن کریم در آیات پرشماری، از اهداف خود سخن گفته و اموری، مانند هدایت مردم[۳۸]، پندگرفتن صاحبان خرد[۳۹]، تعقل[۴۰]، تفکر و توسعه معرفت[۴۱] را اهداف نزول دانسته است[۴۲].

مفسران اهداف قرآن را به اعتبار اینکه بعضی مقاصد مهم‌ترند و دیگر موارد به آن باز می‌گردد و آن را تکمیل می‌کند، تقسیم کرده‌اند[۴۳]. ملاصدرا مقاصد قرآن کریم را در شش مقصد گنجانده و بر این باور است سه مقصد آن پایه و اصول است که عبارت است از:

  1. شناخت مبدأ:
  2. شناخت معاد؛
  3. شناخت طریق و وصول به حق تعالی و سه مقصد دیگر فرع است:
    1. شناخت پیامبران؛
    2. یادآوری سخنان منکران خدا و گمراهی آنها؛
    3. تعلیم روش آبادسازی منازل و مراحل سلوک و طریق بندگی[۴۴].

امام خمینی نیز برای قرآن کریم اهدافی برشمرده که از نظر موقعیت، فضیلت و اهمیت هم‌ردیف نیستند[۴۵]. ایشان بعضی از این اهداف را اهداف و مقاصد اصلی قرآن شمرده است؛ از جمله:

  1. دعوت به توحید و معرفت خداوند: مقصد اصلی بعثت پیامبران(ع) و فرستادن کتب آسمانی، نشر توحید، بیان معرفت الهی[۴۶]، مانند شئون ذاتیه، اسمائیه، صفاتیه و افعالیه حق تعالی، بیان چگونگی رابطه حق و خلق و قطع ریشه کفر و شرک است[۴۷]. همچنین بیان چگونگی و برهان بر مطالب حقه و معارف الهیه[۴۸] است.
  2. هدایت و پندگرفتن: از جمله مقاصد نزول قرآن، هدایت مردم و پندگرفتن آنهاست و خود قرآن نیز در موارد فراوانی[۴۹] به این مقصد اشاره کرده است[۵۰] تا انسان را به سوی عالم نور و راه راست، هدایت کند[۵۱]. این هدایت اگرچه برای همه افراد بشر است، اما هدایت خاص و رحمت رحیمی، مخصوص رستگاران و پرهیزکاران است؛ البته این به جهت تحدید در رحمت نیست، بلکه به سبب نقصان اشقیا در دریافت این رحمت است[۵۲].
  3. انسان‌سازی، دعوت به تهذیب نفوس و تحصیل سعادت: این هدف خود دارای دو شاخه است: یکی تقوا به جمیع مراتب آن و دیگری ایمان به تمام مراتب و شئون که شامل اقبال به حق تعالی و رجوع به آن ذات مقدس می‌شود[۵۳]. امام خمینی با استناد به بعضی آیات[۵۴] و روایات[۵۵]، از جمله مقاصد قرآن را نجات انسان‌ها از تعلق به دنیا و دنیاطلبی و رساندن آنها از نقص و ضعف به اوج کمال انسانیت می‌داند که از راه تصفیه و تزکیه نفوس از ناپاکی‌های عالم طبیعت و شفای بیماری‌های قلبی به دست می‌آید[۵۶]. همچنین ایشان با استناد به روایتی[۵۷] هدف و مقصد قرآن را تربیت انسان و رساندن او به کمال سعادت که همان حقیقت قلب سلیم است، می‌شمارد[۵۸] و بر این باور است وقتی انسان در این مقاصد قرآن تأمل کند، حقایق و معارفی تازه از آن در می‌یابد و می‌فهمد مقصود اصلی قرآن، شفای بیماری‌های روحی است، گرچه شفای بیماری‌های جسمانی نیز با آن حاصل می‌شود[۵۹].

امام خمینی به اهداف دیگری در آثار خود اشاره کرده است که در درجه بعدی اهمیت قرار دارد؛ مانند:

  1. بیان احکام الهی: قرآن کریم با اینکه روشن‌گر همه چیز و همه امور و تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ[۶۰] بوده و واجد همه دستورها و احکامی است که بشر برای سعادت خود بدان نیازمند است[۶۱]، دربردارنده چگونگی تعلم و تعلیم، حِکَم و مواعظ، کلیات قوانین شریعت و آداب و سنن الهیه است؛
  2. احوال معاد: هدف دیگر قرآن پرداختن به احوال معاد و براهین آن، کیفیت عقاب و ثواب و تفاصیل بهشت و جهنم است[۶۲]؛
  3. اجرای عدالت اجتماعی: در نگاه امام خمینی، یکی از مقاصد قرآن کریم و بعثت انبیای الهی(ع)، رفع ظلم و برقراری عدالت در عرصه اجتماع به منظور اداره امور زندگی بشر است[۶۳]. ایشان لزوم مبارزه با سلاطین جور و ستمگران و کسانی را که در دین تصرف می‌کنند، از جمله اموری می‌داند که قرآن با جدیت به دنبال آن است[۶۴].[۶۵]

اهداف قصه‌های قرآن

قرآن کریم از آیات مختلفی در عقاید، اخلاق، احکام و علوم تشکیل شده است[۶۶] و در آیات متعددی نیز به بیان قصص و تاریخ انبیا(ع) می‌پردازد[۶۷] که نشان دهنده اهمیت و هدفمند بودن بیان قصه‌ها در قرآن است. همچنین معارف و مواعظی را باز می‌گوید که افراد از آن بهره برند و هدف آن صرف بیان تاریخ نیست[۶۸]. اندیشمندان اسلامی اهداف مختلفی برای ذکر این قصه‌ها در قرآن برشمرده‌اند؛ از جمله:

  1. اثبات وحی رسالی[۶۹]؛
  2. وحدت دین و عقیده در جمیع انبیا(ع)[۷۰]؛
  3. بشارت به مؤمنان به شمول نصرت و لطف الهی برای انبیا(ع) و مؤمنان[۷۱]؛
  4. تربیت انسان[۷۲] در جهت ایمان به غیب و عمومیت قدرت الهی نسبت به همه اشیا[۷۳].

امام خمینی نیز خاطرنشان کرده است که بیان قصه‌های انبیا(ع) در قرآن به جهت بیان تاریخ و مجرد اخبار و قصه‌گویی نیست؛ آن چنان که در کتاب‌های تاریخی دیده می‌شود؛ زیرا قرآن کریم کتاب قصه و تاریخ نیست[۷۴]، بلکه کتاب توحید، معارف، مواعظ و حکمت‌ها و کتاب سیر و سلوک الی الله است و در این قصه‌ها چگونگی تربیت حق تعالی نسبت به انبیا(ع) و تربیت انبیا(ع) نسبت به مردم بیان می‌شود و در آن، معارف و تعلیمات بی‌شماری است که عقل را متحیر می‌کند[۷۵]. ایشان بر این باور است که بیان قصه در قرآن کریم با روش و اسلوب خاصی در بیان حقایق و معارف همراه است و اغراض خاصی را در این قصه‌ها دنبال می‌کند[۷۶].

به باور امام خمینی، تکرار قصص انبیای الهی(ع)، مانند آدم(ع)، موسی(ع)، ابراهیم(ع) و دیگر انبیا(ع) بدین سبب است که این حقایق و معارف در قلوب سخت، تأثیر کند و قلب‌ها از آن پند گیرند. ایشان تأکید می‌کند که قرآن برای سعادت همه مردم در همه زمان‌هاست و انسان نیز حالات مختلفی دارد؛ به گونه‌ای که نمی‌توان همه مردم را با یک روش دعوت کرد، بلکه باید این معارف با بیان‌های مختلفی در ضمن قصه، تاریخ، گاهی با صراحت و گاهی به کنایه، رمز و مثال، همراه با تکرار بیان شود تا تمام طبقات مردم در تمام زمان‌ها و مکان‌ها از آن استفاده کنند[۷۷]. از این جهت تفکر در قصه‌های قرآنی و عبرت گرفتن از احوال اشخاصی که سلطنت، عظمت و ثروت داشتند و این امور سبب هلاکت آنها شد، بهترین علاج مفاسد اخلاقی به شمار می‌رود[۷۸].[۷۹]

ویژگی‌های مقاصد قرآن

برخی اندیشمندان اسلامی ویژگی اهداف قرآن را جامعیت آن می‌دانند که منحصر به احکام تکلیفی نیست[۸۰] و همه مردم را در همه زمان‌ها شامل می‌شود[۸۱] و سه بعد بینش، گرایش و عمل را دربر می‌گیرد، اما بعد بینش و فکر انسان مانند غفلت‌زدایی، بعد گرایش مانند انذار و پنددادن و بعد عمل مانند هدایت به صراط مستقیم است[۸۲]. همچنین به باور برخی مفسران، برای ایجاد نشاط و انگیزه در خواننده قرآن، مقاصد مختلف در یک سوره، پراکنده بیان شده است[۸۳]. امام خمینی نیز برای اهداف قرآن ویژگی‌هایی برشمرده است؛ از جمله:

  1. فطری بودن اهداف قرآن[۸۴]: اهداف قرآن فطری است؛ زیرا گرایش به توحید و شناخت خداوند و عشق به کمال مطلق و تنفر از نقائص و همچنین میل به بقا و راحت مطلق و قسط و عدالت، جملگی از امور فطری است و افزون بر برهان‌پذیر بودن، از نظر درک فطری نیز قابل تصور و تصدیق است[۸۵].
  2. جامع بودن اهداف قرآن: قرآن کریم به همه جهات مادی و معنوی و ابعاد فردی و اجتماعی بشر توجه تام می‌کند و در عین حال که یک کتاب معنوی عرفانی است، به تهذیب نفس نظر دارد و دلیل و برهان نیز اقامه می‌کند؛ همچنان که به مسایل حکومتی و اجتماعی توجه می‌کند و برنامه‌هایی برای اصلاح مردم و جامعه ارایه می‌دهد[۸۶].
  3. تنوع در بیان: مقاصد قرآن با عبارات مختلف و مواعظ به طرق گوناگونی تکرار شده است تا افزون بر اینکه متنوع باشد و ایجاد کسالت نکند، متناسب با سطح درک و معرفت قشرهای مختلف باشد و هر یک از آنان را به طریقی دعوت کند و مقاصد را بفهماند[۸۷].
  4. مراتب داشتن اهداف قرآن: مقاصد قرآن مراتب متعددی دارد و همه افراد در سطح‌های مختلف می‌توانند از آن بهره برند[۸۸]. قرآن همانند سفره گسترده الهی برای تمامی بشر است که هرکس به فراخور ظرفیتش از آن بهره‌مند می‌شود[۸۹].[۹۰]

موانع دستیابی به اهداف قرآن

برخی اندیشمندان موانعی برای بهره‌مندی از اهداف قرآن برشمرده‌اند؛ از جمله:

  1. ایمان نداشتن به رسالت اسلامی و دعوت قرآن: کسی می‌تواند از مقاصد قرآن بهره‌مند شود که به درستی رسالت و دعوت قرآن ایمان کامل داشته باشد؛ اما با آلوده بودن به شرک و بی‌ایمانی هرگز نمی‌توان به مقاصد قرآن دست یافت[۹۱]؛
  2. مشغول شدن به علوم ادبی و تجربی: یکی از موانعی که انسان را از مقاصد قرآن دور می‌کند، تفاسیری است که انسان را تنها به مباحث اعراب و قواعد نحوی و بلاغی و علوم تجربی و مانند آن مشغول می‌سازد[۹۲].

امام خمینی نیز به برخی موانع دستیابی به اهداف و معارف قرآن اشاره کرده است؛ از جمله:

  1. گناه: حجاب گناهان و تاریکی‌های حاصل از طغیان و سرکشی در برابر پروردگار، مانع از این می‌شود که قلب انسان حقایق و معارف الهی را درک کند؛ زیرا هنگامی که قلب به واسطه گناه تحت سلطه و تصرف شیطان قرار می‌گیرد، همه قوا نیز به تصرف او در می‌آیند و چشم و گوش در برابر معارف و مواعظ الهی کور و کر می‌شوند[۹۳]؛
  2. حب دنیا: دوستی دنیا سبب می‌شود تمام همت انسان صرف دنیا شود و قلب او از ذکر خداوند غافل بماند. به با ورامام خمینی، کسی که خواهان بهره بردن از معارف و مواعظ الهی است، باید قلب خود را از پلیدی تعلقات دنیوی پاک کند[۹۴]؛
  3. خودبینی و قناعت به داشته‌ها: از جمله حجاب‌های بزرگ میان انسان و قرآن خودبینی است که سبب بی‌نیاز دیدن خویش از قرآن می‌شود؛ همانند اینکه اهل تجوید به علم جزیی خود قانع شوند و «حاملان قرآن» را بر خود تطبیق کنند. این خودبینی، آنان را از فهم کتاب خدا و استفاده از آن محروم می‌سازد؛ همین طور صاحبان علوم ادبیات، تفسیر، فلسفه و عرفان[۹۵]؛
  4. اعتقادات و آرای فاسد: این حجاب غالباً از تبعیت و تقلید کورکورانه پدید می‌آید. اعتقادی که با شنیدن سخنان از پدر و مادر یا اهل منبر جاهل به مسایل، در دل انسان نفوذ می‌یابد و مانع میان او و آیات الهی می‌شود؛ مانند اینکه آیات مربوط به لقاء الله را به دلیل عقیده به بسته بودن راه معرفت خداوند، به طور کلی توجیه و تأویل می‌کنند[۹۶]؛
  5. عقیده به انحصار استفاده از قرآن: اعتقاد و جمود بر اینکه تنها مفسران، حق استفاده از قرآن را دارند و تفکر و تدبر در آیات آن، همان تفسیر به رأی ممنوع است، از حجاب‌های استفاده از قرآن و معارف متعدد آن است[۹۷]؛
  6. تأکید بر نکات تجویدی و ظاهری: رعایت نکات تجویدی و توجه به نکات بلاغت، وجوه اعجاز، جهات تاریخی، اسباب و اوقات نزول، مکی و مدنی بودن آیات و سور و اختلاف قرائات نیز حجاب رسیدن به مقاصد قرآن است[۹۸]؛
  7. توجه به ثواب قرائت: قرائت قرآن تنها برای اخذ ثواب و اجر، موجب محجوب شدن از حقایق قرآن است[۹۹]؛
  8. توجه به اختلاف دیدگاه مفسران از عامه و خاصه[۱۰۰].[۱۰۱]

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۳۴۵-۳۴۶؛ دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۷۱۲.
  2. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۶۳۵؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۱۳۲.
  3. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۲۸؛ عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص۲۶.
  4. حکیم طباطبایی، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص۴۵ -۴۹؛ مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن‌شناسی، ج۲، ص۲۳.
  5. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۳.
  6. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲-۱۹۳.
  7. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۵.
  8. بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.
  9. حشر، ص۲۱.
  10. ص، ۲۹؛ یوسف، ۲.
  11. مقاتل بن سلیمان، ابوالحسن، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص۱۲۹؛ فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ج۱، ص۱۵۶.
  12. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) ج۵، ص۱۲۹.
  13. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) ج۵، ص۱۱ -۲۱.
  14. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) ج۱، ص۱۵۶ و ج۲۶، ص۳۲۱.
  15. فخررازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) ج۱، ص۴۲۴.
  16. ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۳۰، ۴۹ – ۵۲.
  17. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۸۳؛ ج۳، ص۷۵ و ج۲۰، ص۳۳۲.
  18. ایازی، ملاکات احکام و شیوه‌های استکشاف آن، ص۱۱۶ – ۱۲۶.
  19. ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۹۰.
  20. ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۱۸۹.
  21. کلانتری، ابراهیم، امکان و موانع فهم صحیح قرآن کریم از منظر امام خمینی، ص۱۷۵.
  22. ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۱۸۸.
  23. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۴ - ۱۸۵؛ تفسیر حمد، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ حدیث جنود، ص۱۱.
  24. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲ -۱۹۳.
  25. تفسیر حمد، ص۹۱-۹۳؛ تقریرات، ج۳، ص۳۶۱- ۳۶۲؛ صحیفه، ج۸، ص۱۹.
  26. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲- ۱۹۳.
  27. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۳.
  28. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲ – ۱۹۳.
  29. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۴؛ صحیفه، ج۱۸، ص۲۶۲- ۲۶۳؛ ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۱۹۱.
  30. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۵.
  31. زحیلی، ج۱، ص۴۴۴؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۶.
  32. طاهری، ج۲، ص۳۰۲؛ رجبی، ص۲۷۲.
  33. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۳.
  34. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۳؛ صحیفه، ج۳، ص۳۴۸- ۳۴۹.
  35. امام خمینی، صحیفه ج۳، ص۱۹۲.
  36. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۶.
  37. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۹- ۶۲ و ج۲، ص۱۳۲- ۱۳۳.
  38. بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.
  39. ص، ۲۹؛ نور، ۱.
  40. یوسف، ۲.
  41. حشر، ۲۱.
  42. ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۹۰-۹۳ و ص۱۸۸ - ۱۸۹.
  43. ابن عاشور، محمد طاهر، التحریر والتنویر، ج۱، ص۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۴۹.
  44. ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۴۹ – ۵۲؛ ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، ص۱۳ – ۱۴.
  45. کسار، جواد علی، فهم القرآن، ص۱۲۷.
  46. کسار، جواد علی، فهم القرآن، ص۱۵۳.
  47. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۵۳، ۱۸۵، ۱۸۹ و ۱۹۴؛ صحیفه، ج۱۹، ص۲۸۴- ۲۸۵.
  48. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۱.
  49. بقره، ۲؛ نحل، ۴۴؛ ص، ۲۹.
  50. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۴ و ۱۹۳؛ تقریرات، ج۳، ص۳۶۱- ۳۶۲.
  51. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۳.
  52. امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۲۴۶.
  53. امام خمینی، تقریرات، ج۳، ص۱۸۶.
  54. اسراء، ۸۲.
  55. نهج البلاغه، ترجمه سید جمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۰۹، ص۱۵۵.
  56. امام خمینی، حدیث جنود، ص۱۱؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۴- ۱۸۵ و ۲۰۵؛ تفسیر حمد، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ صحیفه، ج۸، ص۴۳۸ و ج۱۱، ص۳۸۰.
  57. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۶.
  58. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۶، ۲۰۳ و ۲۹۷؛ صحیفه، ج۷، ص۲۸۵.
  59. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۵.
  60. «بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  61. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۲۹.
  62. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۹ - ۱۹۱؛ صحیفه، ج۱۵، ص۵۰۴.
  63. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۷۰ -۷۱ و ص۱۳۸ - ۱۴۱؛ صحیفه، ج۷، ص۱۱۷ و ج۱۷، ص۴۳۴.
  64. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۶۵ و ۱۵۰؛ صحیفه، ج۲۱، ص۳۹۷.
  65. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۶.
  66. مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، ص۴۱۹.
  67. بقره، ۵۱؛ مائده، ۲۷؛ یوسف، ۴.
  68. قاسمی، محمد جمال الدین، تفسیر القاسمی، محاسن التأویل، ج۱، ص۷۴.
  69. شحاته، عبدالله محمود، تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۲۱۴۲.
  70. حکیم طباطبایی، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص۳۵۶.
  71. حکیم طباطبایی، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص۳۶۰.
  72. ابن عاشور، محمد طاهر، التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۱۳۷.
  73. حکیم طباطبایی، سید محمد باقر، علوم القرآن، ص۳۶۵.
  74. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۷؛ تقریرات، ج۳، ص۴۵۸.
  75. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۶.
  76. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۶ - ۱۸۸؛ تقریرات، ج۳، ص۳۶۲ و ۴۵۸.
  77. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۷.
  78. امام خمینی، حدیث جنود، ص۳۷۸.
  79. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۸.
  80. آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۱۵، ص۴۸۵.
  81. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۲۹ -۳۰.
  82. مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن‌شناسی، ج۲، ص۲۳ -۴۳.
  83. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۵۸.
  84. امام خمینی، صحیفه، ج۱۲، ص۵۱۱.
  85. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۸۵ - ۱۸۶ و ۳۵۸؛ ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۸۸.
  86. امام خمینی، صحیفه، ج۱۷، ص۴۳۴- ۴۳۵؛ ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی، ج۱، ص۸۹.
  87. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۷-۱۸۸؛ صحیفه، ج۱۳، ص۳۹۷.
  88. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۸۵ – ۱۸۶.
  89. امام خمینی، تفسیر حمد، ص۱۷۰؛ امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۲۶۳.
  90. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۸.
  91. عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، ص۳۲۴.
  92. رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ج۱، ص۷.
  93. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۱.
  94. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰۲.
  95. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۵ – ۱۹۶.
  96. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۶-۱۹۷.
  97. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۹.
  98. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲؛ چهل حدیث، ص۴۹۹.
  99. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲.
  100. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۱۹۲.
  101. رضوانی‌پور، مهدی، مقاله «اهداف قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۵۹.