بحث:آیات الاحکام در معارف و سیره رضوی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

آیاتی درباره قاعده یا مسأله فقهی در روایات رضوی. «آیات» جمع «آیه» و در لغت به معنای علامت، عبرت و معجزه[۱]، قصد، مکث و انتظار[۲] آمده است. راغب می‌گوید: آیه به معنای علامت آشکار ملازم با چیزی پنهان است، به گونه‌ای که انسان با آگاهی از آن علامت، به چیز پنهان دست می‌یابد[۳]. آیه در اصطلاح به معنای مجموعه‌ای از کلمات قرآن که از بخشی دیگر جدا می‌شود اطلاق می‌گردد[۴]. «الاحکام» جمع «حکم» و در لغت به معنای منع، قضاوت، علم، فقه و داوری و معانی دیگر آمده است[۵]. در اصطلاح نیز به خطاب خداوند که به افعال مکلف تعلق می‌گیرد اطلاق شده است[۶]. برخی گفته‌اند حکم، تشریعی است که خداوند برای نظم و انسجام بخشیدن به زندگی انسان صادر می‌کند و خطابات شرعی در قرآن و سنت، ابراز کننده و کاشف از حکم‌اند نه اینکه حکم شرعی باشند[۷].

ترکیب «آیات الاحکام» به آیاتی اطلاق می‌گردد که مبین یکی از احکام عملیه دین مبین اسلام[۸] یا دربردارنده احکام فقهی متعلق به مصالح دنیا و آخرت مردم باشد[۹]. برخی دیگر گفته‌اند آیات الاحکام به آیاتی اطلاق می‌گردد که مفاد آن شامل یک یا چند قاعده یا مسأله فقهی بوده و حکم یا حقی متعلق به انسان و افعال او به طور صریح یا ضمنی در آن ذکر شده باشد، هر چند هدف و پیام اصلی آیه مطلبی غیر از موضوع فقهی و سیاقش به جز سیاق بیان احکام باشد[۱۰]. در میان آیات قرآن کریم، بخشی از آنها به احکام شرعی و فقهی مورد نیاز مکلفان در زمینه‌های مختلف عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و موضوعات دیگر اختصاص دارد و احکام شرعی مطرح در روایات معصومان(ع)، از جمله احادیث منقول از امام رضا(ع)، برگرفته از این آیات است. این احکام یا به صراحت در آیات مطرح شده است و یا معصومان(ع) به جهت احاطه علمی به تمامی علوم قرآن، این احکام را به نوعی از ظاهر و یا باطن آیات استخراج و استنباط کرده‌اند. در بسیاری از این روایات، از جمله احادیث منسوب به امام رضا(ع)، حکم شرعی بدون استناد به آیاتی از قرآن کریم مطرح شده است، اما در برخی دیگر، معصومان(ع) برای اثبات وحیانی بودن حکم و یا تبین روش استنباط احکام از قرآن، احکامی را به آیاتی از قرآن مستند کرده‌اند.

پیامبر اسلام(ص) بر اساس آیه وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ[۱۱]، اولین کسی بود که وظیفه تبیین و تفسیر آیات قرآن به طور عام و آیات‌الاحکام آن را به طور خاص بر عهده داشت. بر اساس این تکلیف الهی، آن حضرت به تفسیر و تبیین آیات قرآن، از جمله آیات‌الاحکام، اقدام نمود و آیات قرآن را برای مسلمانان تبیین و تفسیر کرد. روایات و نقل‌های متعددی از آن حضرت در زمینه آیات الاحکام قرآن نقل شده است[۱۲]. پس از آن حضرت، امیرمؤمنان و دیگر امامان معصوم(ع) به تفسیر و تبیین آیات‌الاحکام قرآن پرداختند و احکام شرعی را با استناد به آیات برای مسلمانان بیان کردند که از آنان نیز روایات فراوانی در این موضوع نقل شده است. صحابه پیامبر(ص) و پس از آنان تابعین نیز با پیروی از سیره پیامبر(ص) به تبیین و تفسیر این آیات اقدام کردند و گاه احکام شرعی را بر اساس آیات‌الاحکام قرآن برای دیگران بیان می‌کردند[۱۳].

با آغاز عصر تدوین علوم اسلامی، آیات‌الاحکام قرآن نیز وارد منابع مکتوب اسلامی گردید و فقیهان کتاب‌های متعددی را در این موضوع تدوین کردند. ابونصر محمد بن سائب کلبی (۱۴۶ق) از اصحاب امام باقر و صادق(ع) اولین کسی بود که بخشی از آیات فقهی قرآن را در کتابی تحت عنوان آیات الاحکام گردآوری و تألیف کرد[۱۴]. مقاتل بن سلیمان(۱۵۰ق) آیات الاحکام قرآن را در کتابی با عنوان تفسیر الخمسمائة آیة فی الأحکام تألیف نمود[۱۵] و همچنین از کتاب‌های دیگری مانند تفسیر خمسمائة آیة تألیف ابوالمؤثر صلت بن خمیس (قرن ۳ق)، النهایة فی تفسیر خمسمائة آیة فی الأحکام، تألیف احمد بن عبدالله متوج بحرانی (۷۷۱ق)، شفاء العلیل فی شرح الخمسمائة آیة فی التنزیل، تألیف عبدالله بن محمد نجری (۸۷۷ق) و منهاج البدایة فی تفسیر آیات الاحکام الخمسمائة تألیف احمد بن عبدالله بن حسن بحرانی (قرن ۹ق) با همین عنوان می‌توان یاد کرد. همزمان با این افراد و نیز پس از آنان افراد متعددی از عالمان و فقیهان شیعه و اهل سنت در عصرهای مختلف، آیات الاحکام قرآن را در منابع خاص گردآوری کردند و از زوایا و جهات مختلف به تبیین و تفسیر این آیات پرداختند که مجموع این تألیفات تا عصر حاضر بر صدها تألیف بالغ می‌گردد[۱۶]. افزون بر این، فقیهان با تدوین کتب خاص فقه از آیات الاحکام قرآن نیز در این منابع بهره گرفتند و هر یک از آنان احکام فقهی متعددی را در ابواب و موضوعات مختلف فقهی از آیات قرآن استنباط نمودند که این رویه از آغاز تدوین منابع فقهی تاکنون ادامه دارد.

بر اساس روایات متعددی از اهل بیت(ع)، همه احکامی که بشر به آن نیاز دارد در قرآن کریم آمده است. در روایتی از امام رضا(ع)، با استناد به آیاتی از قرآن از جمله آیه وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ[۱۷] که از آمدن همه چیز در قرآن سخن گفته و یا آیه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۸] که از تکمیل دین یاد کرده است، قرآن کریم جامع همه امور حلال و حرام و حدود و احکام و جمیع آنچه بشر به آن نیاز دارد دانسته شده است[۱۹]. این مضمون در روایات متعدد از دیگر معصومان(ع) نیز آمده است[۲۰]. بر اساس روایات مذکور، آیات الاحکام قرآن، همه احکام مورد نیاز بشر را در بر دارد. اما در اینکه چه بخش و تعدادی از آیات قرآن کریم جزو آیات‌الاحکام قرآن است؛ عالمان اسلامی حدود بیست نظریه مطرح کرده‌اند که می‌توان این نظریات را در پنج دیدگاه خلاصه نمود. رأی مشهور میان عالمان اسلامی آن است که تعداد آیات الاحکام قرآن پانصد آیه است[۲۱]. دیدگاه دیگر، تعداد این آیات را کمتر از پانصد آیه دانسته و برای این آیات ارقام متعددی از جمله ۱۵۰[۲۲]، ۲۴۰[۲۳]، ۲۸۵[۲۴]، ۳۴۰[۲۵]، ۳۷۰[۲۶]، آیه را ذکر کرده‌اند. نظریه دیگر آن است که آیات‌الاحکام قرآن بیشتر از پانصد آیه است[۲۷] که پیروان این نظریه ارقامی از جمله ۶۰۰[۲۸]، ۶۳۴[۲۹]، ۸۰۰[۳۰]، ۹۰۰[۳۱]، ۲۰۰۰[۳۲]، آیه را برای این آیات ذکر کرده‌اند. دیدگاه دیگر آن است که آیات الاحکام قرآن با توجه به ذوق و قریحه افراد[۳۳] و یا با توجه به اینکه چه موضوعاتی را داخل در محدوده فقه و آیات‌الاحکام بدانیم قابل افزایش یا کاهش دادن است[۳۴]. نظریه پنجم در این باره آن است که همه آیات قرآن در محدوده آیات الاحکام قرآن قرار دارد و خداوند با نزول قرآن در صدد آن است تا انسان‌ها را به تکالیفی مأمور کند و یا از اعمال خاصی باز دارد[۳۵].

قرآن کریم در نزد همه مذاهب اسلامی مهم‌ترین منبع استنباط احکام شرعی به شمار می‌رود و آنان در استنباط احکام نخست به این کتاب الهی رجوع می‌کنند، هر چند میزان مراجعه آنان به قرآن کریم یکسان نیست. از دیدگاه حنفیه، قرآن نخستین منبع استنباط احکام از قرآن کریم است و دلالت عمومات آن قطعی است و تنها با سنت متواتر یا مشهور قابل تخصیص است. از این رو، به نظر فقیهان حنفیه، در استنباط احکام ابتدا باید به قرآن مراجعه شود و در صورت نبود حکم موضوع در قرآن، به سنت پیامبر یا صحابه رجوع می‌شود[۳۶]. در مذهب مالکی نیز قرآن نخستین منبع احکام شرعی به شمار می‌رود، ولی دلالت عمومات قرآن قطعی نیست و خبر واحد، قیاس و اجماع می‌تواند مخصص قرآن باشد. مالک معتقد است که اوامر قرآن بدون وجود قرینه دلالت بر وجوب ندارد[۳۷]. مالک بن انس(۱۷۹ق) نیز در استنباط احکام به قرآن مراجعه می‌کرد. هر چند رجوع او به قرآن نسبت به برخی از پیشوایان مذاهب دیگر از جمله شافعی کمتر گزارش شده است[۳۸].

از نظر شافعی نیز قرآن نخستین و مهم‌ترین منبع استنباط احکام است. به همین دلیل وی سنت را هر چند متواتر باشد ناسخ قرآن نمی‌داند[۳۹]. ولی علمای این مذهب درباره جایگاه قرآن در میان منابع دیگر اختلاف نظر دارند و برخی از آنان قرآن کریم را با سنت در یک سطح قرار داده و حتی بر آن‌اند که خبر واحد می‌تواند ناسخ قرآن یا مخصص عمومات و مبین مجملات آن باشد[۴۰]. شافعی در استنباط احکام فقهی بیشتر از دیگران به قرآن مراجعه کرده است، به گونه‌ای که می‌توان او را از پیشتازان تمسک به قرآن و آیات الاحکام در میان پیشوایان و فقهای اهل سنت دانست. در میان پیشوایان اهل سنت، وی تنها کسی است که کتابی مستقل در موضوع آیات الاحکام، تحت عنوان احکام القرآن، تألیف کرده است افزون بر این، وی دارای تألیفات متعدد در دیگر موضوعات اعم از فقه و حدیث است که کتاب جامع الأم یکی از این تألیفات او در موضوع فقه به شمار می‌رود[۴۱].

احمد بن حنبل (۲۴۱ق) قرآن و سنت را به یک میزان و در یک ردیف معتبر می‌دانست و فرقی میان این دو از نظر حجیت و اعتبار قائل نبود. بر اساس این دیدگاه وی، به وسیله هر حدیث که جنبه بیان و تخصیص داشته باشد می‌توان قرآن را تبیین کرد و یا آن را تخصیص زد[۴۲]. از احمد بن حنبل نیز همانند ابوحنیفه کتاب مدون فقهی اعم از آیات الاحکام و فقه در دست نیست، اما برخی از محققان معاصر پیرو این مذهب، استنادات فقهی او به آیات قرآن را در عبادات از تألیفات او گردآوری کرده و کتابی تحت عنوان فقه الامام احمد بن حنبل فی آیات الأحکام تألیف کرده‌اند[۴۳].

در مذهب اهل بیت(ع) قرآن کریم اولین و مهم‌ترین منبع احکام الهی به شمار می‌رود، به گونه‌ای که اعتبار دیگر منابع دریافت احکام شرعی از جمله روایات نیز به قرآن باز می‌گردد. ائمه(ع) در روایاتی تأکید کرده‌اند که روایات منقول از آنان را بر قرآن عرضه نمایید؛ اگر موافق با قرآن بود بپذیرید، اما اگر با آیات قرآن در تضاد بود آنها را قبول نکنید[۴۴]. اما تفاوتی که در رجوع به قرآن میان مذهب اهل بیت(ع) و دیگر مذاهب اسلامی وجود دارد، نخست در میزان رجوع به قرآن و برداشت احکام شرعی از آن است که بیشتر با همه احکام شرعی مطرح در روایات اهل بیت(ع) برگرفته از قرآن کریم است، هر چند در ظاهر آنان همه این احکام را مستند به قرآن نکرده‌اند. تفاوت دیگر در نوع برداشت از این آیات است. به این بیان که چون اهل بیت(ع) از همه علوم و معارف قرآن آگاهی دارند، احکام واقعی الهی را از قرآن برداشت می‌نمایند، ولی دیگران چون از این موهبت الهی محروم‌اند، ممکن است احکامی را از قرآن برداشت نمایند که با احکام واقعی الهی در تضاد باشد. که در ذیل به روایات منقول از امام رضا(ع) در این باره اشاره می‌کنیم تا علاوه بر اثبات گستردگی رجوع آن حضرت به آیات قرآن در موضوعات مختلف مورد نیاز بشر، تفاوت برداشت آن حضرت با برداشت فقیهان مذاهب اهل سنت در برخی موارد نیز روشن گردد. 

موضوعات مربوط به فروعات عملی رایج در فقه، از جمله مباحثی است که بیشترین استناد به آیات قرآن را امام رضا(ع) در آنها انجام داده است. از جمله در روایتی امام رضا(ع) در تفسیر آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ...[۴۵] که به وضو گرفتن هنگام نماز اشاره کرده، چگونگی وضو گرفتن را برای مکلفان تبیین فرمود[۴۶]. از شافعی نیز در این مورد نقل شده که وی نیز از آیه مذکور چگونگی وضو گرفتن را برداشت کرده است، اما بر خلاف برداشت امامان اهل بیت(ع)، از جمله امام رضا(ع)، أَرْجُلكُمْ را به کسر تلاوت کرده و آن را عطف به بِرُءُوسِكُمْ گرفته و بر این اساس به جای مسح، شستن پاها را در وضو واجب شمرده است[۴۷]. در روایتی دیگر، آن حضرت با استناد به آیه ...فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا[۴۸]، دیگران را از مشارکت در وضوی شخصی دیگر نهی نمود[۴۹]. با استناد به آیه شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ...[۵۰]، تشریع روزه در ماه رمضان را به جهت نزول قرآن در این ماه دانست[۵۱]. نیز آن حضرت با استناد به آیه إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۵۲] که مصارف زکات را بیان کرده، خدا و رسول(ص) و اهل بیت(ع) را از خوردن این اموال منزه دانست[۵۳]. در حدیثی آن حضرت در تفسیر آیه وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ...[۵۴] سهم خمس خداوند را متعلق به رسول خدا(ص) و سهم رسول خدا(ص) را متعلق به امام دانسته است[۵۵]. اما از ابوحنیفه نقل شده است که وی معتقد است سهم رسول خدا(ص) پس از وفات آن حضرت ساقط می‌گردد[۵۶]. در حدیثی امام رضا(ع) با اشاره به آیه لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ[۵۷]، از جمله اهداف تشریع حج را کسب منافع مادی و معنوی برای حج‌گزاران و دیگران معرفی کرده است[۵۸]. این تفسیر در روایات منقول از صحابه و تابعین نیز آمده است[۵۹]. در مسأله ازدواج و مسائل مربوط به زوجین، در حدیثی آن حضرت با استناد به آیه وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا[۶۰]، ازدواج با کنیز را با اجازه مالک وی جایز شمرده است[۶۱]. در حدیثی دیگر با اشاره به آیه فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ[۶۲]، ازدواج با زنان در شب را مستحب می‌داند[۶۳] و....

افزون بر مسائل رایج در فقه، بسیاری از موضوعات سیاسی و اجتماعی در روایات امام رضا(ع) با استناد به آیات الاحکام قرآن تبیین شده است. از جمله در حدیثی امام رضا(ع) با استناد به آیه قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ[۶۴]، که در آن از درخواست یوسف برای پذیرش منصب حکومتی از عزیز مصر یاد شده، پذیرش ولایت‌عهدی خود در حکومت مأمون را به جهت ضرورت امری مشروع شمرده است[۶۵]. در روایتی دیگر آن حضرت با استناد به آیه فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۶۶] که در آن از رفتن به سفر و تجارت پس از نماز جمعه یاد شده، به سفر رفتن در روز جمعه را شایسته ندانسته و روز شنبه را برای این کار مناسب شمرده است[۶۷]. ولی از برخی صحابه نقل شده است که مراد از توصیه به تجارت در آیه را تجارت معنوی همچون عیادت مریض، تشییع جنازه و زیارت برادران دینی دانسته‌اند[۶۸].

موضوع دیگر مطرح در این روایات، احکام مربوط به مباحث اعتقادی و قلبی است. در حدیثی امام رضا(ع) با استناد به آیات قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ[۶۹] و آیه هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ[۷۰]، مسلمان شدن و ایمان آوردن در هنگام مشاهده عذاب و کیفر الهی را قابل پذیرش ندانست[۷۱]. در روایتی دیگر آن حضرت به نقل از رسول خدا(ص) بازخواست در قیامت را که در آیه وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ[۷۲] از آن سخن به میان آمده، سؤال از ولایت امیرمؤمنان(ع) دانست[۷۳]. در روایتی دیگر آن حضرت مقصود از نعمت در آیه ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ[۷۴] را محبت و دوستی و ولایت اهل بیت(ع) دانست که در قیامت به عنوان تکلیفی واجب بعد از توحید و نبوت مورد بازخواست قرار می‌گیرد[۷۵]. اما در روایات منقول در منابع اهل سنت، مراد از نعمت در آیه مذکور تنها نعمت‌های مادی و دنیوی دانسته شده است[۷۶].

موضوعات اخلاقی از دیگر مباحثی است که حکم شرعی آنها در احادیث امام رضا(ع) بر اساس آیات الاحکام قرآن تبیین گردیده است. آن حضرت اطاعت از پدر و نیکی به وی و تواضع و خضوع در برابر او را واجب شمرده و سپس به آیه وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ[۷۷] استناد فرموده که به شکرگزاری والدین همراه با شکر خداوند فرمان داده است[۷۸]. در حدیثی دیگر آن حضرت با استناد به آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۷۹]، شخصی را که از فردی دیگر با لقب بد یاد کرده بود سرزنش نمود و وی را به اسم بردن از وی با نام او فرمان داد[۸۰]. در حدیثی دیگر آن حضرت مراد از گذشت نیکو در آیه وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ[۸۱] را عفو بدون سرزنش دیگران دانست[۸۲].

رفع ابهام و تعیین مقدار ارقام در وصیت‌های مبهم، از دیگر موضوعات و مباحثی است که امام رضا(ع) حکم آنها را با استناد به آیات قرآن تبیین نموده است. از جمله در نقلی منسوب به آن حضرت آمده است: اگر فردی به جزئی از اموالش وصیت نماید، ورثه باید یک دهم یا یک هفتم اموال میت را در مورد وصیت هزینه نمایند، زیرا جز در آیه‌ای از قرآن بر یک دهم[۸۳] و در آیه‌ای دیگر بر یک هفتم[۸۴] اطلاق شده است[۸۵]. ولی نظر ابوحنیفه در این مسأله آن بود که ورثه باید یک چهارم اموال را در مورد وصیت هزینه نمایند، زیرا پرندگانی که حضرت ابراهیم(ع) آنها را قطعه قطعه نمود چهار پرنده بودند[۸۶]. در نقل دیگری از آن حضرت آمده است: اگر کسی به طور اجمال به یک سهم از اموالش وصیت نماید، ورثه باید یک هشتم اموالش را در آن مورد عطا نمایند، زیرا قرآن زکات را بر هشت سهم تقسیم نموده است[۸۷][۸۸]. در نقلی دیگر منسوب به آن حضرت آمده است: اگر کسی نذر نماید که مال زیادی را صدقه دهد، باید مبلغی در حدود هشتاد و بالاتر از آن را صدقه دهد، زیرا قرآن در آیه لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ[۸۹] از غزوات و جنگ‌های پیامبر(ص) که در حدود هشتاد غزوه و جنگ بوده است با عنوان «زیاد» یاد کرده است[۹۰]. این مضمون در روایاتی از دیگر امامان معصوم(ع) نیز آمده است[۹۱].

آیات الاحکام در روایات و سخنان منسوب به امام رضا(ع) به شیوه‌های گوناگون مطرح شده است که به برخی از عمده‌ترین این شیوه‌ها اشاره می‌گردد: گاهی آن حضرت حکم شرعی موضوعی را بیان می‌کرد و سپس آن حکم را مستند به آیه‌ای از آیات الاحکام می‌فرمود. به عنوان مثال، آن حضرت در روایتی کمک گرفتن از دیگران در وضو را جایز ندانست و این حکم را مستند به آیه ...فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا[۹۲] نمود که از انجام خالصانه اعمال برای خداوند و شریک نکردن دیگران در عبادات سخن به میان آورده است[۹۳]. گاه نیز آن حضرت در پاسخ سؤال از احکام شرعی، آیه‌ای از آیات الاحکام قرآن را به عنوان پاسخ آن حکم مطرح می‌کرد، چنان که در پاسخ از حکم غنا، آیه وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[۹۴] را که از سخنان لهو و بیهوده یاد کرده ذکر کرده است[۹۵].

در مواردی نیز آن حضرت آیات الاحکام را، تفسیر کرده است. تفسیر آن حضرت از آیات الاحکام گاه به طور ابتدایی و بدون سابقه پرسشی در این باره انجام می‌گرفت، چنان که آن حضرت بهای اندک ثَمَنٍ بَخْسٍ در آیه وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ[۹۶] را به بیست درهم تفسیر کرد که این مقدار قیمت یک سگ شکاری مرده است[۹۷]. در موارد متعدد دیگر، آن حضرت این آیات را در پاسخ درخواست دیگران تفسیر می‌نمود. چنان که مأمون از آن حضرت درباره تفسیر آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا[۹۸] که از اخراج زنان مطلقه از خانه در صورت ارتکاب فاحشه آشکار سخن به میان آورده، سؤال کرد و آن حضرت فاحشه آشکار در این آیه را به آزار اهل خانه از سوی زن تفسیر نمود[۹۹].

تفسیر آن حضرت از آیات الاحکام نیز به گونه‌های مختلف انجام می‌گرفت. گاه امام رضا(ع) به تفسیر لغات و شرح واژگان و لغات مطرح در آیات الاحکام اکتفا می‌کرد، مانند تفسیر الرَّفَثُ در آیه الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ...[۱۰۰] به آمیزش: «وَ الرَّفَثُ الْجِمَاعُ»[۱۰۱] و تفسیر تَفَثَ در آیه ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ[۱۰۲] به گرفتن ناخن و رفع آلودگی بدن: «التَّفَثُ تَقْلِيمُ الْأَظْفَارِ وَ طَرْحُ الْوَسَخِ»[۱۰۳] گاه نیز مصادیق عنوان کلی مطرح در آیات الاحکام را ذکر می‌فرمود، چنان که در روایتی آن حضرت از جمله مصادیق سُّحْتِ در آیه سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ...[۱۰۴] را گرفتن هدیه در برابر برآوردن حاجت دیگران دانست[۱۰۵] و از جمله مصادیق زینت در آیه يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ...[۱۰۶] را پوشیدن لباس[۱۰۷] و شانه کردن موی سر و ریش در هنگام نماز دانست[۱۰۸]. گاه هم حضرت از بیان مصداق فراتر می‌رفت و به توضیح اصطلاحات و مفاهیم مطرح در آیات الاحکام می‌پرداخت. چنان که در روایتی آن حضرت مراد از نگه داشتن نیکوی زنان را که در آیه الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ...[۱۰۹] به آن اشاره شده، آزار ندادن آنان و دادن نفقه به آنان و مقصود از رها کردن نیکو را طلاق دادن این زنان بر اساس کتاب خدا دانست[۱۱۰].

گاه حضرت به تفصیل به بیان تفسیر آیات الاحکام و بیان وجوه مختلف مطرح در این آیات می‌پرداخت. چنان که در روایتی، فردی از آن حضرت درباره تفسیر مجازات‌های محارب که در آیه إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۱۱] آمده است سؤال کرد. آن حضرت در پاسخ فرمود: هر گاه محارب با خدا و رسول او محاربه نماید و در زمین فساد کند و فردی را به قتل رساند کشته می‌شود و اگر کسی را به قتل رساند و مال وی را نیز به سرقت برد، کشته می‌شود و به صلیب کشیده می‌شود و اگر تنها مال را به سرقت ببرد ولی کسی را به قتل نرساند، دست و پایش بر خلاف یکدیگر قطع می‌گردد. ولی اگر سلاح بکشد و با خدا و رسول او محاربه نماید و در زمین فساد نماید و کسی را به قتل نرساند و مالی را هم سرقت نکند، تنها تبعید می‌گردد[۱۱۲].

حضرت گاهی به طور عملی به تبیین و تفسیر آیات الاحکام می‌پرداخت. از جمله در حدیثی نقل شده است که شخصی از چگونگی وضو گرفتن و شستن دست‌ها که در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ...[۱۱۳] آمده است سؤال کرد. حضرت نیز به طور عملی مقداری آب حاضر کرد و آب را با دست راست برداشت و آن را به دست چپ ریخت و سپس آن را بر مرفق ریخت و تا سرانگشتان مسح کرد[۱۱۴]. گاه آن حضرت عمل و سیره خود را مستند به آیه‌ای از آیات‌الاحکام قرآن می‌نمود و بدین وسیله آیه مذکور را تبیین می‌کرد. چنان که در حدیثی آمده است: گاه که برای امام رضا(ع) طعامی می‌آوردند، آن حضرت ظرفی را کنار سفره می‌گذاشت و از بخشی از بهترین قسمت‌های غذا بر می‌داشت و در آن ظرف می‌ریخت و آن را برای مساکین می‌فرستاد. سپس آیاتی از سوره بلد را تلاوت می‌کرد که از عبور نمودن از گردنه‌های قیامت با آزاد کردن بردگان در آنها یاد شده و این عمل را سبب عبور انسان‌ها از این گردنه‌ها بر می‌شمرد[۱۱۵].

در مواردی نیز آن حضرت برداشت نادرست دیگران از آیات الاحکام را رد می‌کرد. در حدیثی نقل شده است: برخی النَّعِيمِ در آیه ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ[۱۱۶] را به نعمت‌های مادی از جمله آب سرد و غذای نیکو یا خواب راحت تفسیر کرده بودند؛ اما حضرت این تفسیر را مردود شمرد و آن را به نعمت محبت و ولایت اهل بیت(ع) تفسیر نمود که در قیامت انسان‌ها از آن بازخواست خواهند شد[۱۱۷]. گاه نیز حضرت تفسیر و برداشت دیگران از آیات الاحکام را تقریر می‌کرد. از جمله در روایتی نقل شده است که امام رضا(ع) از یکی از اصحاب خود درباره ازدواج مسلمان با زن نصرانی سؤال کرد که وی با استناد به آیه وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۱۱۸] این عمل را جایز ندانست. سپس حضرت آیه الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۱۱۹] را مطرح کرد که ازدواج با زنان اهل کتاب را جایز شمرده است. آن صحابی نیز آیه ۲۲۱ سوره بقره را ناسخ آیه مذکور شمرد که امام با تبسم و سکوت خویش پاسخ‌های وی را تقریر نمود[۱۲۰].[۱۲۱].[۱۲۲]

  1. مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۱۷۹-۱۸۰.
  2. لسان العرب، ج۱، ص۲۸۲.
  3. المفردات، ص۱۰۱.
  4. القاموس الفقهی، ص۳۰.
  5. المفردات، ص۱۲۶؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۱.
  6. الأصول العامة فی الفقه المقارن، ص۵۱-۵۲.
  7. المعالم الجدیدة للأصول، ص۹۹.
  8. آیات الأحکام، مدیر شانه‌چی، ص۲.
  9. التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۴۳۲.
  10. آیات الأحکام، عمید زنجانی، ص۱۶.
  11. «(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  12. فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش۳، ص۱۰۵.
  13. فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش۳، ص۱۲۷، ۱۴۵.
  14. الفهرست، ابن‌ندیم، ص۴۱؛ الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۴۰.
  15. مسالک الأفهام، کاظمی، ج۱، ص۸.
  16. فصلنامه شیعه‌شناسی، ش۱۷، ص۲۹-۶۶؛ فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش۳، ص۱۶۵-۱۹۸.
  17. «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست و نیز هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود می‌پرد، جز اینکه گروه‌هایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده می‌شوند» سوره انعام، آیه ۳۸.
  18. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  19. الکافی، ج۱، ص۱۹۹؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۹۵.
  20. الکافی، ج۲، ص۶۲۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱، ص۱۱۳.
  21. البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۳۰؛ کنز العرفان، ج۱، ص۵.
  22. الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳؛ الإکلیل فی استنباط التنزیل، ج۱، ص۲۸۳.
  23. منتهی المرام فی شرح آیات الأحکام، ص۴۵۹.
  24. علم أصول الفقه، ص۳۱.
  25. الإسلام عقیدة و شریعة، ص۴۸۱.
  26. فقه پژوهی قرآنی، ص۱۲۲.
  27. الدروس الشرعیة، ج۲، ص۶۵.
  28. فی تاریخ التشریع الإسلامی، ص۳۱.
  29. القرآن و التشریع، ص۵۱.
  30. آیات الأحکام تطبیقی، ص۳۷.
  31. الإجتهاد فی الشریعة الإسلامیة، ص۱۷.
  32. بازپژوهی آیات فقهی قرآن، ص۵۳.
  33. فی تاریخ التشریع الإسلامی، ص۳۱.
  34. فقه پژوهی قرآنی، ص۱۲۴-۱۲۵.
  35. فصلنامه فقه و حقوق، ش۱، ص۲۵؛ آیات الأحکام تطبیقی، ص۵۳.
  36. الجامع لأحکام القرآن، ج۵، ص۱۳، ۱۶۹؛ أحکام القرآن، جصاص، ج۱، ص۴۰۵؛ المبسوط، سرخسی، ج۲، ص۷۶؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۱۸۵؛ أحکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۴۳.
  37. أسباب اختلاف الفقهاء، ج۱، ص۳۳.
  38. أسباب اختلاف الفقهاء، ج۱، ص۳۳.
  39. التفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۳۲.
  40. تفسیر المنار، ج۲، ص۱۴۰؛ تاریخ المذاهب الإسلامیة، ص۲۷۲.
  41. کتاب الأم، ج۱، ص۲۰۷، ۲۷۶؛ ج۵، ص۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج۹، ص۱۷۶.
  42. کتاب الأم، ج۱، ص۲۱۷.
  43. فقه الإمام احمد بن حنبل، ص۲۵۹، ۲۹۲؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۲، ص۲۵۱؛ الانتصار، ص۹۱؛ التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۷.
  44. الکافی، ج۱، ص۶۹.
  45. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا.».. سوره مائده، آیه ۶.
  46. مستدرک الوسائل، ج۱، ص۳۱۱-۳۱۲.
  47. أحکام القرآن، شافعی، ج۱، ص۴۳.
  48. «...پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  49. الکافی، ج۳، ص۶۹.
  50. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد.».. سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  51. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۳.
  52. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  53. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۱۶.
  54. «و اگر به خداوند ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.
  55. الکافی، ج۱، ص۵۴۴.
  56. التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۶۵؛ الکشاف، ج۲، ص۲۲۱.
  57. «تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دام‌ها که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.
  58. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۶.
  59. جامع البیان، ج۱۷، ص۱۹۲؛ أحکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۳۰۲.
  60. «و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.
  61. الاستبصار، ج۳، ص۱۶۴.
  62. «شکافنده بامداد پگاه است و شب را (برای) آرامش و خورشید و ماه را (برای) شمارش برگمارده است؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره انعام، آیه ۹۶.
  63. وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۸۰.
  64. «(یوسف) گفت: مرا بر گنجینه‌های این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.
  65. علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۹.
  66. «و چون نماز گزارده شد در زمین پراکنده شوید و (روزی خود را) از بخشش خداوند فرا جویید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره جمعه، آیه ۱۰.
  67. عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۴۶.
  68. جامع البیان، ج۲۸، ص۱۳۰.
  69. «بگو: اگر می‌دانید، زمین و هر که در آن است از کیست؟ * خواهند گفت: از آن خداوند است، بگو: پس آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۴-۸۵.
  70. «آیا چشمداشتی جز این دارند که فرشتگان نزد آنان بیایند یا پروردگارت آید یا برخی از نشانه‌های عذاب پروردگارت آید؟ روزی که برخی نشانه‌های پروردگارت آید کسی که از پیش ایمان نیاورده یا در ایمان خویش کار نیکویی انجام نداده باشد ایمانش او را سودی نخواهد داد؛ بگو چشم به راه باشید که ما نیز چشم به راهیم» سوره انعام، آیه ۱۵۸.
  71. علل الشرایع، ج۱، ص۵۹.
  72. «و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۴.
  73. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶۴.
  74. «آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.
  75. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۷.
  76. جامع البیان، ج۲۰، ص۳۶۴؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۲۰، ص۱۷۷.
  77. «و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم- مادرش او را با سستی در پی سستی بارداری کرد و زمان شیر خوارگی وی دو سال بود- که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار (که) بازگشت (همه) به سوی من است» سوره لقمان، آیه ۱۴.
  78. فقه الرضا(ع)، ص۳۳۴.
  79. «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  80. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۹۱.
  81. «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست جز راستین نیافریدیم و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.
  82. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۶۴.
  83. وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده می‌سازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پاره‌ای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۶۰.
  84. لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ «که هفت دروازه دارد و هر دروازه از آن را بخشی جداست» سوره حجر، آیه ۴۴.
  85. مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۳۰.
  86. وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۳۸۳.
  87. إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  88. الکافی، ج۷، ص۴۱.
  89. «بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵.
  90. فقه الرضا(ع)، ص۲۷۴.
  91. الکافی، ج۷، ص۴۶۳.
  92. «...پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  93. تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳۶۵.
  94. «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
  95. الکافی، ج۶، ص۴۳۲.
  96. «و او را به بهایی ناچیز -درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.
  97. مسند الإمام الرضا(ع)، ج۱، ص۳۴۵.
  98. «ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد» سوره طلاق، آیه ۱.
  99. الکافی، ج۵، ص۴۵۷.
  100. «حجّ (در) ماه‌های شناخته‌ای (انجام‌پذیر) است پس کسی که در آن ماه‌ها حجّ می‌گزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست.».. سوره بقره، آیه ۱۹۷.
  101. فقه الرضا(ع)، ص۲۱۷.
  102. «سپس باید آلایش‌های خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  103. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۷۹.
  104. «گوش‌سپارندگان به دروغ و بسیار حرام‌خوارند.».. سوره مائده، آیه ۴۲.
  105. وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۹۵.
  106. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید.».. سوره اعراف، آیه ۳۱.
  107. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۲۶.
  108. الکافی، ج۶، ص۴۸۹.
  109. «طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد.».. سوره بقره، آیه ۲۲۹.
  110. بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۱۵۵.
  111. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  112. الکافی، ج۷، ص۲۴۷؛ تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۳۲.
  113. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا.».. سوره مائده، آیه ۶.
  114. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۵- ۱۲۶.
  115. الکافی، ج۴، ص۵۲.
  116. «آنگاه در آن روز از نعمت (ناسپاسی شده) بازخواست خواهید شد» سوره تکاثر، آیه ۸.
  117. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۶.
  118. «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.
  119. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  120. الکافی، ج۵، ص۳۵۷.
  121. منابع: الاجتهاد فی الشریعة الإسلامیة، یوسف بن عبدالله قرضاوی (معاصر)، کویت، دار العلم، بی تا؛ أحکام القرآن، احمد بن علی رازی معروف به جصاص (۳۷۰ق)، تحقیق: عبد السلام محمد علی شاهین، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ أحکام القرآن، محمد بن ادریس معروف به شافعی (۲۰۴ق)، تحقیق: عبدالغنی عبدالخالق، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۰ق؛ أسباب اختلاف الفقهاء، مصطفی ابراهیم زلمی (معاصر)، بغداد، ۱۴۰۶ق؛ الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۳۹۰ق، الإسلام عقیدة و شریعة، محمود بن محمد شلتوت (۱۳۸۲ق)، بیروت، دار الشروق، بیتا؛ الأصول العامة فی الفقه المقارن، سید محمد تقی بن محمدسعید حکیم (۱۳۹۰ق)، قم، مجمع جهانی اهل بیت عالی، بی تا، الإکلیل فی استنباط التنزیل، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفة، بیتا؛ الانتصار، علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی (۴۳۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، ۱۴۱۵ق؛ آیات الأحکام تطبیقی، محمد بن علی اکبر فاکر میبدی (معاصر)، قم، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، اول، ۱۳۸۳ش؛ آیات الأحکام، عباسعلی بن اصغر عمید زنجانی (۱۳۹۰ش)، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۳۸۲ق؛ آیات الأحکام، محمدکاظم مدیر شانه چی (۱۳۸۱ش)، تهران، سازمان مطالعات و تدوین کتب علوم اسلامی دانشگاه‌ها، ۱۳۷۸ش؛ بازپژوهی آیات فقهی قرآن، محمد بن علی اکبر فاکر میبدی (معاصر)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اول، ۱۳۸۶ش؛ بحار الأنوار الجامعة الدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ البرهان فی علوم القرآن، محمد بن عبدالله معروف به زرکشی، (۷۹۴ق)، تحقیق: محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، اول، ۱۳۷۶ق؛ تاج العروس من جواهر القاموس، سیا۔ محماد مرتضی بن محمد حسینی زبیدی (۱۲۰۵ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ المذاهب الإسلامیة، محمد بن احمد معروف به ابوزهره (۱۳۹۴ق)، قاهره، دار الفکر العربی بی تا؛ تحفة الفقهاء، محمد بن احمد سمرقندی (۵۴۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیة، دوم، ۱۴۱۴ق؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، سوم، ۱۴۱۳ق؛ تفسیر المنار (تفسیر القرآن الحکیم)، محمد بن عبده (۱۳۲۳ق) - محمد رشید بن علی رضا (۱۳۵۴ق)، قاهره، دار المنار، دوم، ۱۳۵۰ق؛ التفسیر و المفسرون، محمد بن حسین ذهبی (۱۳۹۷ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۹۶ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۴ ش؛ جامع أحادیث الشیعة، زیر نظر: سید حسین بن علی طباطبایی بروجردی (۱۳۸۰ق)، قم، المطبعة العلمیة، ۱۳۹۹ق، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تحقیق: احمد عبدالعلیم بردونی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، طنطاوی جوهری (۱۹۴۰م)، تحقیق: احمد سعد علی، بیروت، دار الفکر، ۱۳۵۵ق؛ الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، محمد بن جمال الدین عاملی معروف به شهید اول (۷۸۶ق)، تحقیق و نشر مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۴ق، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، محمد محسن بن علی منزوی معروف به آقابزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، بیروت، دار الأضواء، سوم، ۱۴۰۳ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ علم أصول الفقه، عبدالوهاب خلاف (۱۳۷۵ق)، قاهره، مطبعة المدنی، ۱۳۶۶ق، عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، دفتر تبلیغات اسلامی، مشهد، شماره سوم، ۱۳۷۴ش؛ فصلنامه شیعه‌شناسی، مؤسسه شیعه‌شناسی، قم، شماره ۱۷، ۱۳۸۶ش؛ فصلنامه فقه و حقوق، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، تهران، شماره اول، ۱۳۸۳ش؛ فقه الإمام احمد بن حنبل فی آیات الأحکام، سلیمان بن احمد سوید (معاصر)، ریاض، دار الصمیعی، اول، ۱۴۲۹ق، الفقه، منسوب به امام رضا (۲۰۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق؛ فقه پژوهی قرآنی، سید محمد علی ایازی (معاصر)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۸۰ش؛ الفهرست، محمد بن اسحاق معروف به ابن ندیم (۳۸۵ق)، تحقیق و نشر: رضا تجدد، تهران، اول، ۱۳۹۱ق؛ فی تاریخ التشریع الإسلامی، نوئل جیمز کولسون، ترجمه: محمد احمد سراج، بیروت، المؤسسة الجامعیة للدراسات، ۱۴۱۲ق، القاموس الفقهی لغة واصطلاحا، سعدی ابو جیب (معاصر)، دمشق، دار الفکر، دوم، ۱۴۰۸ق، القرآن و التشریع، صادق بلعید معاصر)، تونس، مرکز نشر جامعی، ۱۹۹۹م؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، پنجم، ۱۳۶۳ش؛ کتاب الأم، محمد بن ادریس معروف به شافعی (۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، دوم، ۱۴۰۳ق، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۴۰۷ق؛ کنز العرفان فی فقه القرآن، مقداد بن عبدالله سیوری معروف به فاضل مقداد (۸۲۶ق)، تحقیق: محمدباقر شریف زاده، تهران، المکتبة المرتضویة، ۱۳۴۳ش؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور(۷۱۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق، المبسوط، محمد بن احمد معروف به سرخسی (۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ق؛ مجمع البحرین، فخر الدین بن محمدعلی معروف به طریحی (۱۰۸۵ق)، تحقیق: سید احمد حسینی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۷۵ش؛ مسالک الأفهام إلی آیات الأحکام، جواد بن سعید کاظمی معروف به فاضل جواد (قرن ۱۱ق)، تحقیق: محمدباقر بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویة، دوم، ۱۳۶۵ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمدتقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۰۷ق؛ مسند الإمام الرضا، عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق، المعالم الجدیدة للأصول، سید محمد باقر بن حیدر صدر عاملی (۱۴۰۰ق)، تهران، مکتبة النجاح، دوم، ۱۳۹۵ق؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ منتهی المرام فی شرح آیات الأحکام، محمد بن حسین حسنی (معاصر)، بیروت، دار المناهل، ۱۴۱۶ق؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت عل لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.
  122. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «آیات الاحکام»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۲۰۷-۲۱۶.