بنی مرهبة بن دعام
نسب این طایفه
این طایفه از اعراب قحطانی[۱] و از شاخههای بنی بکیل بن همدان هستند که نسب از مُرهبة بن دُعام بن مالک بن معاویة بن صعب بن دومان بن بکیل بن جشم میبرند[۲]. مرهبه فرزندانی به نامهای نُهد، قُسم(قاسم)، حارث، لمعان، ربیعه[۳] و قیس[۴] داشت که نسل بنی مرهبة بن دعام از ایشان و فرزندانشان شکل گرفت. این طایفه از شاخهها و فروعات متعددی تشکل یافته که از جمله مهمترین آنان میتوان به بنی نهد بن مرهبه[۵]، بنی حارث بن ربیعه، بنی مسعود بن ربیعه، بنی أبوحید بن ربیعه، بنی مسلم بن ربیعه، بنی ولید بن ربیعه، بنی حیان بن ربیعه، بنی نوفل بن ربیعه، بنی غیلان بن ربیعه[۶]، بنی ثمانیة بن ربیعه[۷]، بنی هصیص بن حارث[۸]، بنی طفیل بن قاسم[۹]، بنی حورة بن اشرس[۱۰] و... نیز بیوت بزرگی چون: آل عمران[۱۱]، آل همدان، آل إدریس، آل الفرج و آل عبدالله بن قیس بن حارث بن راعی[۱۲] و... اشاره کرد[۱۳].
منازل و مساکن بنی مرهبه
«همدانی» در ترسیم کامل سرزمین بنی همدان، نعمان را از بلاد مرهبه[۱۴] و مَسوره، مِلح، برّان، ثَجَّة الخارد[۱۵] و نجده[۱۶] را از شهرهای مشترک مُرهِبَه و نَهم برشمرده است. أثافت در بلاد همدان نیز[۱۷]، از دیگر سکونتگاههایی بود که جمعی از مردم بنی مرهبه از شاخه بنی حورة بن اشرس، همراه با بنی اعمام بنی حاشدی شان، - بنی ذی کبار - در آن منزل داشتند[۱۸]. مسوره منزل آل همدان و آل إدریس و آل الفرج[۱۹]، و المناحی نیز سکونتگاه بنی ابو حذیفة بن نوفل بن ربیعه به شمار میرفت[۲۰]. ضمن این که آل عمران در خرفان[۲۱] و بنی مالک و بنی عوسجة بن غیلان بن ربیعه هم که از بهترین تیراندازان عرب بودند، در صاع و صلفاع ساکن بودند[۲۲]. مخلاف صعده نیز، دیگر محلی بود که سکونتگاه جمع بسیاری از بنی نهد بود[۲۳]. طریب، مصابه، دره اراک، القراره، الریان، جاش، ذو بیضاء، مربع، عبالم، غرب، الحضاره، العشتان، البرادان - چاهی در تباله و عرض در نجران - ذات الاه - از قرای الدبیل و عشر[۲۴] - عاربان، سقم و روستای آنها الهجیره نیز ساکنانی اکثراً نهد داشتند که در کنار اقلیتی از مردم بنی حرام در آن سکونت داشتند[۲۵]. از شام و صنعا و ذمار هم به عنوان منازل دیگر جمعی از مردم بنی مرهبه نام برده شده است[۲۶]. علاوه بر یمن، عراق[۲۷]، بصره[۲۸]، و بهویژه کوفه[۲۹] نیز از مساکن عمده این قوم - از جمله آل عبدالله بن قیس بن حارث بن راعی -[۳۰] در دوران اسلامی برشمرده شده است؛ چندان که مؤلفانی چون نویسنده کتاب «تاریخ کوفه» بنی مرهبه را در شمار یکی از بیست و چهار شاخه همدان ساکن کوفه یاد کرده است[۳۱]. ایران، و بخصوص «ری» را هم از دیگر سکونتگاههای جمع بسیاری از مردمان این قوم گفتهاند[۳۲].
بنی مَرهبه و تاریخ جاهلیت
مرهبة بن دعام - جد جاهلی این قوم - همراه با برادرش - ارحب - از ملوک یمن به شمار میآمدند[۳۳]. از بنی مرهبة بن دعام در دوران جاهلی، با وصف «مرهبة الدوسر» یاد میشده است[۳۴]. در گذشته، به قبایل عرب که تعداد نظامیان آنها از عدد ۱۲۰۰۰ تن عبور میکرد، «الدوسر» گفته میشد. و چون سواران و پیادگان بنی مرهبه بالغ بر این عدد بود، بدان «الدوسر» میگفتند[۳۵]. و ایده هم از دیگر القاب جاهلی این قوم بود[۳۶]. از سرگذشت دوران جاهلی این قوم، اطلاع چندانی در دست نیست. شاید بتوان درگیری قیس بن سیار بن معاویه معروف به «الراعی» - از تک سواران بنی همدان در عصر خود - با پادشاه حمیر را بتوان تنها آگاهی مان از این دوره برشمرد. بر اساس برخی گزارشات، قیس بن سیار، ملکی به نام «خمیّ» از املاک ملوک حمیری را متصرف شد. پادشاه حمیر، سپاهی را جهت پس گرفتن این زمین روانه آنجا کرد. اما سپاه اعزامی او از قیس بن سیار شکست خورد و عقب نشست[۳۷].
بنی مرهبه و تاریخ اسلامی این قوم
از وقایع و حوادث مهم بنی مرهبه در دوران اسلامی میتوان به مشارکت آنان در فتوحات اسلامی بهویژه نبرد بزرگ قادسیه اشاره کرد. در این جنگ، - که در سال ۱۴ هجری بین مسلمانان و ایرانیان در گرفت، - تنی چند از مردم این قوم از جمله أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار[۳۸] و حارث بن سمی بن دالان مرهبی حضور داشتند[۳۹].
حوادث دوران خلافت عثمان نیز از دیگر مواقفی است که در آن نامی از مردان بنی مرهبه به میان آمده است. از جمله این رجال، کعب بن عبده معروف به»ذوالحبکه«[۴۰] است. وی را در شمار نویسندگان نامه اعتراض آمیز به عثمان در اعتراض به انتصاب سعید بن عاص به امارت کوفه[۴۱] و نیز رییس مردم کوفه در اجتماع و حرکت به سوی مدینه جهت اعتراض به عملکرد عثمان بن عفان گفتهاند[۴۲]. کعب بن عبده، سرانجام در غارت بسر بن ارطاة به یمن در سال ۳۹ هجری در منطقه تثلیث - در نزدیکی مکه - به دست بسر به شهادت رسید[۴۳]. ایفای نقش برجسته در سرکوب خوارج نهروان نیز، از دیگر جلوههای حضور این قوم در حوادث بزرگ صدر اسلام است. بر اساس گزارشات تاریخی، معاویة بن قیس مرهبی همدانی یکی از این افراد بود که به شریح بن أوفی عبسی - فرمانده جناح چپ لشکر خوارج و قاتل سه تن از همدانیان در این جنگ -[۴۴] حمله برد و او را به هلاکت رساند[۴۵]. پس از شهادت امام علی(ع) و تشکیل حکومت بنی امیه، برخی از مرهبیها با پیوستن به معاویه، از جایگاه ویژه ای نزد او برخوردار شدند که از جمله آنان میتوان از أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار از تک سواران عرب و و اشراف آنان یاد کرد. معاویه او و جمعی دیگر از اشراف را به نبرد خزرها فرستاد. این سپاه علیرغم تجهیزات و امکانات فراوانی که به همراه داشت، مغلوب خزرها شد. اما ابوخیثمه مقاومت کرد و ضمن شماتت فراریان، آنها را به نبرد با خزرها فرا خواند. او همچنان به مقاومت ادامه داد تا این که کشته شد[۴۶].
مرهبیها در قیام مختار نیز نقش بزرگی داشتند. با آغاز قیام، زمانی که سعید بن منقذ ثوری همدانی به علامت آغاز قیام، آتش افروخت، ابوعثمان نهدی نیز در شمار کسانی به شمار آمد که با سر دادن بانگ «یا لثارات الحسین(ع)» مردم را به قیام فرا خواند[۴۷]. نقل است که در بدو قیام، و زمانی که مختار و یارانش در راستای مقابله با یاران عبدالله بن مطیع - عامل زبیری کوفه - خود را به شوره زار پشت دیر هند در مجاورت بستان زایده رسانده بودند، مختار، ابوعثمان نهدی را جهت فراهم آوردن کمک، نزد برخی از طوایف همدانی در کوفه فرستاد. ابوعثمان به سمت محله بنی شاکر بیرون رفت و بنی شاکرها را به یاریطلبید. شاکریها در منازل خویش فراهم بودند و به جهت حضور کعب بن ابی کعب - گماشته ابن مطیع - در نزدیکی آنان، جرأت نداشتند در میدان آشکار شوند. کعب، در میدان «بشر» بود و بر دهانه کوچهها و راههای آنان مسلط بود. ابوعثمان نهدی با گروهی از یارانش، خود را به محله بنی شاکر رساند و بانگ «یا لثارات الحسین» و «یا منصور امت» سر داد و آنان را از آغاز قیام مختار آگاه کرد و از فرستاده شدن خود به سوی آنان جهت دعوت و بشارت دادن این خبر، گفت. پس از این اعلان، مردم از خانههایشان بیرون آمدند و بانگ «یا لثارات الحسین» سر دادند و پس از در آویختن با کعب و نیروهایش، راهشان را گشودند و نزد مختار گرد آمدند[۴۸]. نبرد «حروراء» نیز از دیگر مواقع ذکر نام بنی مرهبه و مردمانش در قیام مختار است. گفته شده، زمانی که سپاه مختار در مذار شکست خورد و بسیاری از یاران مختار از جمله عبدالله بن کامل شاکری کشته شدند[۴۹]، مختار در «حروراء» اردو زد و سپاهش را آرایش داد[۵۰]. وی برای مقابله با هر یک از پنج قبیله بصری، یک تن از افراد زبده خود را فرماندهی داد و بر سواران سپاه خود عمرو بن عبدالله نهدی همدانی را امیر کرد[۵۱]. عیاش بن أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار نیز بسان پدر، از مرهبیهای صاحب نفوذ در دربار امویان بود. او را از خصصین و یکی از صنعتگران چهل گانه عبدالملک بن مروان به شمار آوردهاند[۵۲]. وی پیش از این نیز، در نبرد مرج راهط(در سال ۶۴ هجری) در کنار مروان بن حکم حضور داشت چندان که از عیاش بن ابوخیثمة بن عبدالله و ابوخالد عبدالله بن یزید قسری به عنوان تنها یمنیهای عراقی حاضر در سپاه مروانی، در این روز یاد شده است[۵۳].
همراهی برخی از رجال نام آشنای این قوم همچون ابوعمر ذر بن عبدالله بن زراره همدانی با شورش عبدالرحمن بن محمد بن اشعث[۵۴] و نیز حضور برخی از آنان در یوم الجماجم (سال ۸۳ هجری) در کنار امویان، از دیگر عرصههای نقشآفرینی بنی مرهبه در حوادث و وقایع سده نخست تاریخ اسلامی است. ذر بن عبدالله که پیرو مسلک مرجئه[۵۵] و از قصه سرایان و خطیبان زمان خود بود، در پی شورش ابن اشعث به او پیوست و با قصه سرایی و سخنوری، به نصیحت او میپرداخت[۵۶]. در آن سوی میدان، عبدالله بن جبر بن یسار بن جبر - که او را در شمار مروانیان گفتهاند، - از جمله مرهبیهایی بود که با حجاج بن یوسف ثقفی همراه شد و در قلع و قمع عبدالرحمن بن محمد بن اشعث - سردار شورشی اموی - و سپاهیانش همت گماشت[۵۷].
مشارکت عبدالعزیز بن عیاش بن أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار در نبرد با ضحاک بن قیس شیبانی حروری خارجی و شکست تک سوار سپاه مقابل، هم از دیگر اخبار این قوم در صدر اسلام است[۵۸]. ضمن این که امارت یافتن فضل بن عیاش بن أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار بر فارس از سوی یزید بن عمر بن هبیره - والی عراقین در اواخر دولت اموی - را نیز میتوان از آخرین اخبار به دست آمده از ارتباط بنی مرهبیها با دولت اموی دانست. بر اساس برخی گزارشات، یزید بن عمر بن هبیره، فضل بن عیاش بن أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار را به امارت فارس برگزیده بود. مردم سیراف[۵۹] به فرماندهی «کردی» بر او طغیان کردند اما در مواجهه با لشکر اموی شکست خوردند و کردی کشته شد. فضل پس از این واقعه، بر جبل و حلوان امارت یافت[۶۰]. از اخبار دوران حکومت بنی عباس این قوم هم میتوان از مشارکت طیف بصری این قبیله در قیام ابراهیم بن عبدالله باخمرا در سال ۱۴۵ هجری یاد کرد. در پی این اقدام و پس از شکست قیام، منصور دوانیقی در صدد تنبیه و انتقام از آن دسته از مردم بصره که به ابراهیم یاری رسانده بودند - از جمله بنی مرهبیها - بر آمد. در این هنگام، عبدالله بن عیاش بن ابوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار معروف به «المنتوف» از علمای بنام عصر و از موثقان و معتمدان درگاه منصور عباسی به شفاعت از قوم خود برخاست که با موافقت منصور همراه شد[۶۱].
معاریف و مشاهیر بنی مرهبة بن دعام
از بنی مرهبه هم بمانند بسیاری دیگر از طوایف و قبایل عرب، مشاهیر و رجال بسیاری برخاستند که از جمله این معاریف و مشاهیر بنام، - علاوه بر اسامی ای که در متن به نام شان اشاره شد، - میتوان از عمرو بن زیاد بن نصب بن بدّاء بن نهد بن مرهبه همدانی مرهبی از شعرای جاهلی[۶۲]، ابو الجَرَّاح عبدالله بن عَیَّاش المنتوف بن عبدالله بن عبدالله بن جبر بن سیار بن جبر بن معاویة بن مُرهبه و جدش عبدالله بن جبر، هر دو از اشراف و بزرگان این قوم[۶۳]، ابوعمر ذر بن عبدالله بن زراره همدانی مرهبی کوفی از محدثان و عباد و قصه گویان آنها[۶۴] و پسرش عمر بن ذر بن عبداللّه بن زراره[۶۵] معروف به «ابوذر کوفی»[۶۶] قاضی، فقیه و محدث بنام بنی همدان[۶۷] عبدالسلام دوسری از اشراف و رؤسای این قوم در شهر ری[۶۸] و فضل بن عیاش بن أبوخیثمة بن عبدالله بن جبر بن سیار از اشراف و شعرای بنی مرهبه[۶۹] یاد کرد. ضمن این که از راویان و محدثان بنام این قوم هم باید از ولید بن عبدالله بن ابوثور همدانی مرهبی کوفی[۷۰]، اشعث بن طلق نهدی[۷۱]، حبیب بن ابی ملیکه نهدی حرانی[۷۲]، علی بن غالب نهدی[۷۳]، ابوغسان مالک بن اسماعیل نهدی کوفی[۷۴]، ابوادریس همدانی مرهبی کوفی[۷۵]، محمد بن قیس همدانی کوفی[۷۶] و حفص بن نبیل مرهبی همدانی[۷۷] نام برد.
از چهرههای ممتاز شیعی بنی مرهبه و از اصحاب و یاران ائمه معصومین(ع) و راویان روایات آنها نیز میتوان از ادریس بن عبدالله همدانی مرهبی[۷۸]، ثور (ثویر) بن عمرو بن عبدالله مرهبی همدانی کوفی[۷۹]، عبید بن عبدالرحمن ابومحمد مرهبی کوفی[۸۰]، علا بن حذیفه همدانی مرهبی کوفی[۸۱]، کامل بن سواده مرهبی[۸۲] و ابوالقیظان نوح بن حکم همدانی مرهبی[۸۳] - همگی از اصحاب امام صادق(ع) - یاد کرد. ضمن این که حماد بن ابی حمید همدانی مرهبی[۸۴]، سفیان بن عطیه مرهبی[۸۵]، سنان بن عطیه مرهبی[۸۶]، داوود بن محمد نهدی کوفی[۸۷]، احمد بن علی مرهبی نحوی[۸۸]، هیثم بن ابومسروق کوفی[۸۹] و شعیب بن عماره مرهبی[۹۰] هم، از دیگر رجال شیعی این قوم برشمرده شدهاند. از علما متآخرتر بنی مرهبه هم میتوان از صلاح الدین بن داوود مرهب فقیه زیدی یمن در قرن دهم هجری[۹۱] و از شعرای بنام آنها نیز باید از محمد بن حسین مرهبی از شعرای قرن دوازدهم هجری[۹۲]، زید بن صالح بن ابی الرجال یمنی مرهبی معروف به «القاضی»[۹۳] و شیخ بدرالدین محمد بن حسین مرهبی شرقی[۹۴] یاد کرد.[۹۵]
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
پانویس
- ↑ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۷۷.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۴؛ ابنحزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۶؛ سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۵۶؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۱۹۹.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۸؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ ابن حبیب بغدادی، مختلف القبائل و مؤتلفها، ص۶۵؛ دار قطنی، المؤتلف و المختلف، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۸؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۸
- ↑ ابن حبیب بغدادی، مختلف القبائل و مؤتلفها، ص۳۸.
- ↑ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۶۸۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۳؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۱۷.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ جهت مطالعه بیشتر طوایف و بیوت بنی مرهبه ر.ک: عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱-۳ و حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰-۳۳.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۳ و ۱۶۷.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۳ و ۱۰۹.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۲ و ۲۴۳؛ بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۰۵.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۳؛ عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۱۷.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۶.
- ↑ عشر دره ای است در اطراف صنعا
- ↑ حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۶.
- ↑ ابوالحجاج اشعری، التعریف بالأنساب و التنویه لذوی الأحساب، ص۴۸.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ ر.ک: حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۰۸؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰. نیز ر.ک: المزی، تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۳۳۴ و ج۳۱، ص۳۳؛ شیخ طوسی، رجال، ص۱۷۴ و ۲۴۳؛ نجاشی، رجال، ص۴۳۷.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ این بیست و چهار شاخه عبارتند از: حاشد، بکیل، حجور، قدم، أدران، أهنوم، راهب، شاور، خیوان، غدر، وادعة، یام، شبام، جشم، تغلب، مذکر، هبیرة، العزة، دعام، مرهبة، أرحب، شاکر، سفیان، ذبیان، بنو حریم، بنو صاع، بنو مدلج، بنو حملة، أسلم، الاقروح. (البراقی، تاریخ الکوفه، ص۲۲۶.)
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۳.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۲۰۷.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۲۰۷.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۱۸ و ۳۳؛ ابوالحجاج اشعری، التعریف بالأنساب و التنویه لذوی الأحساب، ص۴۸. نیز ر.ک: زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۲۰۷. همچنین گفته شده به نیوی نظامی یک قبیله، که تعداد سواران آن از ۱۰۰۰ تن تجاوز میکرد، «الدوسر» میگفتند. برخی نیز گفتهاند: «الدوسر» عنوانی بود برای قبایلی که نفرات سپاه شان از مرز ۱۲۰۰۰ تن عبور میکرد، تا بیان از بزرگی شأن و جلالت جایگاه آن قبیله باشد.(ر.ک: حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۱۸ و ۳۳)
- ↑ ابوالحجاج اشعری، التعریف بالأنساب و التنویه لذوی الأحساب، ص۴۸.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۹. «همدانی» و «ابن حجر» با اندکی اختلاف، از او به ترتیب، با نسبت «حارث بن سمّی بن دؤاس مرهبی» و «حارث بن سمّی بن رؤاس مرهبی» یاد کرده است. (حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰؛ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۱۳۴)
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۵.
- ↑ ابن شبه نمیری، تاریخ المدینه، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۳۰.
- ↑ این حرکت سرانجام با قتل عثمان خاتمه یافت. بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۴۸.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۴۵۵.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۸۷-۸۸.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷۳؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۲-۲۳؛ شهابالدین احمد نویری، نهایة الارب فی فنون ادب، ج۵، ص۲۲.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۲-۲۳؛ مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۵۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۹۵-۹۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۹۶.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۰۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۶۰.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۹۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۱۴.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۹۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۵، ص۱۹؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۳۳۶ به نقل از آجری.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۳۱۴. نیز ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۹۸.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۹.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲.
- ↑ شهری بزرگ بر کرانه خلیج فارس. (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۹۳)
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲.
- ↑ مرزبانی، معجم الشعرا، ص۸۶؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲؛ ابوالحجاج اشعری، التعریف بالأنساب و التنویه لذوی الأحساب، ص۴۸. ابن کلبی با اندکی اختلاف از او با نام و نسب «عمرو بن رباه بن نصب بن بدَّاء بن نهد» یاد کرده است. (هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۸)
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۹.
- ↑ ابنحزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۶؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۸، ص۵۱۱؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج۳، ص۲۰۰
- ↑ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۳۳۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۳۸۵.
- ↑ المزی، تهذیب الکمال، ج۲۱، ص۳۳۴؛ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۹، ص۵۳۶.
- ↑ هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۲۹؛ ابنحزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۶؛ ابوالحجاج اشعری، التعریف بالأنساب و التنویه لذوی الأحساب، ص۴۸.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۳.
- ↑ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳۲.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج۱۲، ص۲۰۹؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۳۱، ص۳۳؛ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۱، ص۳۹۶.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۳۰؛ سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۱۶.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۴۱؛ سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۱۶.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۱۷.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۹، ص۱۶۵؛ سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۲۱۷-۲۱۸.
- ↑ المزی، تهذیب الکمال، ج۳۳، ص۲۱.
- ↑ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۸، ص۲۲۵.
- ↑ ذهبی، تاریخ اسلام، ج۱۳، ص۱۵۰.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۳؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۱۷۴؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۳۲۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۶.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۲۴۳.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۲۴۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۳۷۴؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۴، ص۶۳.
- ↑ شیخ طوسی، رجال، ص۳۱۴؛ ابن داود، رجال ابن داود، ص۱۹۷.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۱۰؛ امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۱۷
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۶۴؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳۲، ص۴۵.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۳۲۷؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳۴، ص۲۲.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۱۶۱؛ ابن داوود حلی، رجال ابن داود، ص۹۱، علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۱۴۴.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۹؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۷، ص۲۲.
- ↑ نجاشی، رجال، ص۴۳۷.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۳۶؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳۵، ص۸۸.
- ↑ صائب عبدالحمید، معجم مورخی شیعه: الامامیه - الزیدیه - الاسماعیلیه، ج۱، ص۳۹۶.
- ↑ صائب عبدالحمید، معجم مورخی شیعه: الامامیه - الزیدیه - الاسماعیلیه، ج۲، ص۱۷۱؛ شهاری، طبقات الزیدیه الکبری، ج۲، ص۹۶۴.
- ↑ یوسف بن یحیی صنعانی، نسمة السحر بذکر من تشیع و شعر، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ یوسف بن یحیی صنعانی، نسمة السحر بذکر من تشیع و شعر، ج۳، ص۴۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.