ربا در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ربا از گناهان کبیره به معنای زیادت و سودخوری، عبارت است از زیادی یکی از دو کالای همجنس که هر دو پیمانه‌ای یا وزنی‌اند بر دیگری در معامله، یا قرض دادن مالی به شرط زیادی. بر این اساس. آیات و روایات رباخواری را حرام می‌دانند و حکمت آن ظالمانه بودن و جلوگیری از استثمار و استعمار توده‌های ضعیف است. رباخواری به‌عنوان جنگ با خدا اعلام شده است: ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ[۱]. ربا به دو قسم قرضی و معاملی تقسیم شده است.

معناشناسی

ربا اسم مصدر از ریشه "ر ـ ب ـ و" به معنای زیادت است[۲]. برخی واژه‌پژوهان زیادت بر اصل مال را معنای آن دانسته‌اند[۳]. معادل فارسی آن، سودخوری و نزول‌خواری است و بر خود سود نیز ربا اطلاق شده است[۴]. در قرآن کریم از این ریشه، "ربت" به معنای فزونی یافتن و بالا آمدن نیز به کار رفته است[۵].

ربا در اصطلاح شرع، بهره‌ای است که در قرض و یا معاوضۀ دو جنس متماثل یا مکیل و موزون از مقترض یا یکی از متبایعین اخذ می‌گردد[۶]. بر این اساس، بر هرگونه شرط زیاده بر اصل مال به قرض داده شده یا در یکی از دو طرف داد و ستد در کالای همجنس که با وزن و پیمانه داد و ستد می‌شود، ربا اطلاق می‌شود[۷].[۸]

ربا در قرآن

واژه "ربا" ۸ بار در قرآن به کار رفته و از رایج بودن آن به صورت یک داد و ستد در میان یهودیان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا[۹]، ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۱۰]، حرمت آن در اسلام: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۱] و از عذاب دردناک رباخواران در جهنم خبر داده است: ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۱۲].[۱۳]

ربا در جوامع گذشته

گرچه با مطالعه آثار تاریخی نمی‌توان زمان مشخصی را برای آغاز رباخواری در جوامع پیشین بشری نمایاند اما براساس گفته برخی، سودجویی از راه پول (رباخواری) در میان ملل و اقوام گذشته همواره رواج داشته؛ ولی عملی زشت و ظالمانه به شمار می‌آمده است و رباخواران از سوی مردم نکوهش می‌شده‌اند [۱۴].

بر پایه آثار به جای مانده از سومریان، وام دادن در میان آنان ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد رایج بوده و در برابرش سودی از همان جنس از ۱۵ ـ ۳۳% افزون بر اصل مال از وام گیرنده می‌گرفتند[۱۵]. در مصر باستان نیز رباخواری تا آنجا که سود از اصل مال فراتر نمی‌رفت جایز بوده[۱۶] و این، همان چیزی است که در قرن ۲۰ میلادی قانون مدنی مصر (ماده ۲۳۲) به آن تصریح کرده است[۱۷].

بابلیان نیز ربا را به رسمیت شناخته و نرخ بهره را ۲۰% برای وام فلز و ۳۳% برای وام دیگر اجناس قرار داده بودند[۱۸]. نرخ بهره در میان بوداییان هند ۱۸% بود[۱۹] و در چین نیز تلاش‌هایی برای براندازی این پدیده انجام می‌گرفت، چنان که در هزاره پیش از میلاد، حکومت "وانگ ان شی" کشاورزان را از چنگ رباخواران (که آنان را به بردگی می‌گرفتند) رهایی بخشید[۲۰].

با آنکه افلاطون و ارسطو از فلاسفه یونان نیز رباخواری را تحریم کرده‌اند[۲۱] منتها رباخواری در میان یونانیان پیش از دوران اصلاحات و قانونگذاری معروف "سولون"، میان رومیان پیش از وضع الواح دوازده‌گانه، بی‌هیچ محدودیتی رایج بوده است[۲۲]. رباخواری در همه شرایع آسمانی حرام دانسته شده است[۲۳].

قرآن کریم از رباخواری یهودیان، با وجود تحریم و نهی از آن در متون دینی آنان[۲۴] خبر می‌دهد: ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۲۵]، بر این اساس، مفسران[۲۶] یکی از اسباب لعن شدن برخی از بنی‌اسرائیل از زبان داود و عیسی (ع) را رباخواری آنان دانسته‌اند: ﴿لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ[۲۷]، ﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۲۸]. در بخش‌هایی از تورات رباخواری نکوهش شده و چون متدینان باید با یکدیگر زندگی همنواختی داشته باشند، از آن نهی شده است[۲۹]. این حکم درباره نامتدینان به دین یهود تفاوت داشته و قرض ربوی به آنان بی‌اشکال بوده است[۳۰]. بر پایه گزارش برخی متون تاریخی، یهودیان به همکیشان خود هم رحم نمی‌کردند و افزون بر گرفتن ربا از آنان، بدهکاران را به اسارت و در مواردی به دیگر ملت‌ها به نامِ برده می‌فروختند. نحمیای نبی، با نکوهش این هنجارشکنی، رباخواران را توبیخ می‌کند[۳۱]. براساس گزارش برخی منابع، رباخواری در دین یهود عملی ناپسند، غیر انسانی و در اندازه شرک بوده است. یهودیان، شهادت رباخوار را پذیرفته نمی‌دانند[۳۲] و معتقدند مجازات‌هایی، مانند کفّاره دادن، روزه گرفتن و در مواردی محکومیت به تازیانه خوردن، برای رباخواران در این آیین آمده‌اند[۳۳]. قرآن کریم رباخواری را از اسباب حرمت برخی از غذاهای پاکیزه و حلال بر یهود دانسته است: ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا[۳۴]، ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۳۵]

در مسیحیت نیز حکم حرمت ربا در تورات نسخ نشده، بلکه بر آن تأکید شده و براساس برخی آموزه‌های انجیل، قرض دادن به امید پس گرفتن آن نکوهش شده است[۳۶]، در نتیجه قرض دادن برای سودخواری، مسلّم‌تر در دین مسیح ممنوع است؛ ولی مسیحیان این ممنوعیت را تحت تأثیر یهودیان نادیده می‌گرفته؛ حتی در پی تجویز قانونی آن بوده‌اند که کلیسا آن را نپذیرفت[۳۷]. مسیحیان نجران هنگامی که با پیامبر (ص) معاهده صلح امضا کردند، رسول خدا (ص) ترک رباخواری را از شرط‌های این معاهده قرار داد[۳۸] که مسیحیان بر اثر عادت به رباخواری به این پیمان وفادار نماندند و بعدها عمر (خلیفه دوم) آنان را کوچ‌اند[۳۹].[۴۰]

انواع ربا در دوران جاهلیت

در دوران جاهلیت نیز ربا خواری رایج بوده و ربا در چهره‌های گوناگون دریافت می‌شده است:

  1. شرط ربا در قرض: در این گونه ربا، رباخوار درهم و دینار حتی کالاهای مصرفی را ـ مانند گندم، جو و خرما ـ در زمانی مشخص به نیازمند قرض می‌داد و بیش از آن را در زمان مقرّر پس می‌گرفت[۴۱]. ربا در کالای مصرفی در میان اهل مدینه رایج و در مواردی افزوده‌ای که رباخوار می‌گرفت، ۵۰% پیش از مالی قرض داده شده بود[۴۲].
  2. تمدید مهلت قرض: به گفته مفسران، ذیل آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۴۳]، در روزگار جاهلیت، اگر بدهکار برای پرداخت بدهی خود در موعد مقرر توان نداشت، میان او و طلبکار بر سر تمدید مهلت بازپرداخت قرض تا سال دیگر و افزایش مبلغ قرض به هنگام بازپرداخت توافق انجام می‌گرفت. این توافق می‌توانست هر سال تکرار شود[۴۴].
  3. ربای نسیه: در ربای نسیه، مبلغی به قرض می‌دادند و با گیرنده آن شرط می‌کردند هر ماه مبلغ معیّنی سود به قرض دهنده بپردازد و اصل مال تا مدت مشخصی نزد بدهکار بماند و چنانچه در پایان مهلت مقرر، بدهکار برای پرداخت اصل آن توانایی نداشت، با افزایش اصل قرض بار دیگر مهلتی می‌گرفت[۴۵].
  4. ربا در بیع نسیه: این نوع ربا ویژه فروش جنس به صورت نسیه بود و وقتی مشتری در مهلت مقرر نمی‌توانست بدهی خود را پرداخت کند، فروشنده در برابر فرصت بیشتری که به او می‌داد، بر مبلغ طلب خود می‌افزود[۴۶].
  5. ربا در بیع سلف: در دوران جاهلیت، سرمایه‌داران خرمای کشاورزان را پیش از برداشت می‌خریدند و اگر فروشنده در وقت تحویل نمی‌توانست آن را به خریدار بدهد، با یکدیگر توافق می‌کردند قسمتی از محصول را در مهلتی دیگر به مقدار بیشتر بپردازد. برپایه گزارشی در شأن نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۴۷]، عثمان بن عفان و عباس بن عبدالمطلب این گونه معاملات را انجام می‌داده‌اند که این آیه فرود آمد و آنان را به رهاسازی اموال ربوی امر کرد[۴۸].[۴۹]

حرمت ربا در قرآن

قرآن کریم با ایجاد تقابل میان بیع و ربا، بیع را داد و ستدی مشروع و حلال و رباخواری را نکوهش کرده و به صراحت آن را حرام می‌خواند: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۵۰]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا[۵۱].[۵۲] و ﴿وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ[۵۳].[۵۴] و با خطاب به مؤمنان آنان را از رباخواری برحذر می‌دارد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵۵]. "اکل ربا" که آیه ﴿لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا از آن نهی می‌کند، هرگونه تصرف در مال ربوی است[۵۶].

فقهاء برای ربا دوگونه حرمت تکلیفی و حرمت وضعی برشمرده‌اند: حرمت تکلیفی، حرام بودن نفس عمل است و حرمت وضعی، آن است که عوض و معوّض در ربای معاملی به بایع و مشتری منتقل نمی‌شود و در ربای قرضی، قرض‌ گیرنده حق ندارد در آنچه قرض گرفته تصرف کند و قرض دهنده مالک مقدار زیادی نمی‌شود[۵۷]. براساس روایات اسلامی نیز ربا از گناهان کبیره و درآمدزایی از این راه، بدترین و خبیث‌ترین کسب‌هاست[۵۸]. همه انبیا و کتاب‌های آسمانی آن را حرام دانسته‌اند[۵۹]. برپایه روایتی، پس از نزول آیه ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۶۰] پیامبر (ص) به فرماندار مکه دستور داد اگر آل‌مغیره ـ از قبایل معروف رباخوار ـ از رباخواری دست برندارند، با آنها بجنگد[۶۱]. براین‌ اساس، حرمت رباخواری اجماعی[۶۲] و از ضروریات دین به شمار آمده است[۶۳] و براساس برخی روایات، هرکس آن را حلال شمارد، مرتد است[۶۴] و در زمره کافران[۶۵].[۶۶]

دفعی یا تدریجی بودن تحریم ربا

مفسران در چگونگی تحریم ربا در اسلام اختلاف دارند: شماری تحریم آن را دفعی دانسته و معتقدند رباخواری با نزول آیات: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ[۶۷] حرام شده است[۶۸]، سپس آیه ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۶۹] و برخی آیات دیگر، برای تأکید بر بزرگ بودن معصیت رباخواری و مبالغه در تحریم ربایند که از پیش ابلاغ شده بود[۷۰]. به باور بعضی، قرآن در آیات مکی از ربا سخن گفته است[۷۱].

برخی معتقدند رباخواری در سه[۷۲] یا ۴ [۷۳] مرحله تحریم شده است و در توجیه آن گفته‌اند رباخواری در جزیره‌العرب چنان گسترده بود که تحریم آن در یک مرحله، مشکلاتی برای جامعه اسلامی پدید می‌آورد، از این رو خدا با فرو فرستادن آیات گوناگون از آغاز بعثت، رباخواری را نکوهید و کم کم زمینه تحریم آن را فراهم آورد[۷۴]. بر اساس این دیدگاه، تحریم ربا خواری با موعظه و نصیحت آغاز شد؛ سپس به صورت جزئی تحریم گشت و سرانجام، به شکل قطعی و فراگیر حرام و از آن نهی گردید[۷۵]. برخی با بررسی محتوای آیات ربا به استناد تفاوت مفاد این آیات، تدریجی بودن حکم ربا را از آن دریافته‌اند. در این دیدگاه، آیه ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ[۷۶] به عدم رشد ربا و برخوردار نبودن رباخوار از پاداش الهی اشاره دارد و بیانگر آن است که خدا به چنین مالی برکت نمی‌دهد[۷۷]. این با مفاد آیه ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۷۸] که درباره نابودی رباست، تفاوت دارد، چنان که مضمون آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۷۹] نیز با آیه ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۸۰] و با پیام آیه ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۸۱] یکسان نیست. تفاوت این آیات در اطلاق و عدم اطلاق، نیز در کیفیت انذار و تهدید به عذاب الهی است[۸۲]. براین‌اساس، اسلام با ۴ گام حکم حرمت ربا را قطعی ساخته است.

گام یکم: برخی از مفسران، آیه ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ[۸۳] را نخستین هشدار قرآن درباره ربا و در مکه دانسته‌اند[۸۴]. این آیه به نکوهش رباخواری پرداخته و به برخوردار نبودن رباخوار از پاداش الهی بسنده کرده؛ ولی از تحریم ربا سخن نگفته است[۸۵].

گام دوم: بیان حرمت ربا در دین یهود، مسلّم دانسته شده و آنان به همین جرم در دنیا و آخرت عذاب شده و می‌شوند: ﴿فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا[۸۶]، ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۸۷]؛ همچنین بر اساس تفسیری ذیل آیات ﴿لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ[۸۸]، ﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۸۹] ربا خواری آنان از اسباب لعن آنها بر زبان داود و عیسی (ع) بوده است[۹۰]. با نقل این گزارش، گام دوم در تحریم ربا برداشته شد و آمادگی ذهنی مسلمانان را برای پذیرش آن بیشتر کرد[۹۱].

گام سوم: در این مرحله، از رباخواری به صورت جزئی و به صراحت نهی شده و رباخوارانی که ربای مضاعف (ربای فاحش) می‌ستاندند، به عذاب وعده داده شده‌اند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۹۲].[۹۳] برخی الف و لامِ ﴿الرِّبَا را برای عهد و به معنای ربایی می‌دانند که نزد مخاطبان شناخته شده بوده است[۹۴]. در این آیات برای نخستین بار مسلمانان به شکلی صریح از رباخواری مضاعف نهی شده‌اند[۹۵].

گام چهارم: در این مرحله، حرمت رباخواری به گونه‌ای صریح و بی‌هیچ تمایزی میان کم و بسیار آن، در آخرین آیات نازل شده بر پیامبر اعظم (ص)[۹۶] بیان شده است[۹۷]. در این آیات که بر اساس گفته‌ای با فاصله ۷ ساله از نزول آیه ربا در سوره آل‌عمران نازل شده است[۹۸]، رباخواران به کسی تشبیه شده‌اند که بر اثر تماس شیطان (تصرف شیاطین در قوای دماغی‌شان) دیوانه شده و تعادل خود را از دست می‌دهد: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۹۹] و به رباخواران سرگرم رباخواری که مانده مال ربوی را طلب می‌کنند، هشدار می‌دهد که جنگی از سوی خدا و فرستاده‌اش بر ضد آنان بر پا خواهد شد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۰۰]، ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۱۰۱].[۱۰۲].[۱۰۳]

حکمت حرمت ربا

رباخواری در بعد اجتماعی، باعث استثمار و استعمار توده‌ها شده و آنها را به دو طبقه فقیر و غنی تقسیم می‌کند. از این‌رو، رباخواری در تعالیم اسلام در حکم جنگ با خدا به شمار آمده است: ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۱۰۴]. امام رضا (ع) سبب حرمت ربا را ظالمانه بودن آن، نابودی و فساد اموال دانسته[۱۰۵] همچنین رواج یافتن خیرات و کارهای نیک در میان مردم را از دیگر ادله تحریم ربا برشمرده‌اند.

بر پایه روایاتی، رواج رباخواری سبب نابودی اجتماع است[۱۰۶]. برخی، رباخواری را به جهت مخالفت آن با آیه ﴿وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۰۷] که به مراعات معسر دستور می‌دهد، حرام دانسته‌اند[۱۰۸]؛ با این توجیه که براساس این آیه، طلبکار می‌بایست بدون افزون بر مبلغ دِین به معسر مهلت بدهد؛ اما رباخوار در مقابل اضافه کردن مبلغ دین مهلت می‌دهد[۱۰۹].

کیفر رباخواری

رباخواری از گناهان کبیره است و خدا به آن، عذاب و خلود در جهنم را وعده می‌دهد: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۱۰]. به فرموده پیامبر اکرم (ص) در مورد ﴿يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا[۱۱۱] یکی از گروه‌های ده‌گانه‌ای که روز قیامت چهره‌شان دگرگون می‌شود؛ ولی مردم آنها را می‌شناسند، رباخواران هستند؛ آنان در حالی که به صورت بر زمین کشیده می‌شوند، محشور می‌شوند[۱۱۲].

براساس روایت ابن مسعود، ربادهنده، ربا گیرنده، واسطه‌های قرارداد ربوی، شاهدان و نویسندگان سند را رسول خدا (ص) نفرین فرمود[۱۱۳]. خدا به رباخواران هشدار می‌دهد در صورت دست برنداشتن از رباخواری، خود را برای پیکاری از سوی خدا و رسولش آماده کنند: ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۱۱۴]. به گفته برخی آیه بر جواز جنگ با مسلمان رباخوار دلالت دارد[۱۱۵]. برخی مفسران، براساس این آیه، رباخواران را بر اثر سرپیچی‌شان از حکم الهی سزاوار قتل در دنیا و آتش جهنم در قیامت دانسته‌اند[۱۱۶]. به گفته ابن‌عباس، امام مسلمین رباخواران را نخست به توبه فرا می‌خواند و اگر توبه نکنند، کشته می‌شوند[۱۱۷]. امام صادق (ع) فرمود اگر رباخوار پس از تأدیب به رباخواری بازگردد، کشته می‌شود[۱۱۸]. روایاتی که از قتل رباخوار به گونه‌ای مطلق سخن می‌گویند، در همین جهت در خور بررسی‌اند؛ مانند اینکه پیامبر (ص) فرمود: هرکس رباخواری کند، قتل او واجب است[۱۱۹]. امام صادق (ع) نیز وقتی آگاهی یافت شخصی رباخواری می‌کند، فرمود: اگر قدرت و امکانات داشتم، گردنش را می‌زدم[۱۲۰]. به باور مفسران، اگر رباخوار ربا را حرام ندانسته و بر حلّیت آن پای فشرد، مرتدّ و اموالش فیئ مسلمانان است[۱۲۱]. ربا، گرچه در ظاهر سبب افزایش اموال است اما برکت را از مال رباخوار می‌برد[۱۲۲]. قرآن کریم در سنجش ربا با انفاق در راه خدا، تأکید دارد خدا ربا را مایه نابودی اموال و صدقات را برکت دهنده اموال نهاده است: ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۱۲۳]، چنان که در آیه ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ[۱۲۴] به عدم برکت و افزایش اموال مردم از راه ربا اشاره دارد.

برخی بر پایه آیات قرآن، ۵ گونه عقوبت را برای ربا خواری برشمرده‌اند:

  1. تخبط: در معنای آن گفته شده که رباخوار در قیامت به گونه ای شکمش نفخ می‌‌کند که پاهای او برای حمل شکمش توان ندارد و هر گاه می‌‌خواهد بلند شود، همانند انسان‌های گرفتار به صرع به زمین می‌‌خورد: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۲۵].
  2. محق: هلاک و استیصال و نابودی برکت مال ربوی است، به گونه‌ای که نه خود رباخوار و نه فرزندان او از آن مال بهره می‌برند: ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۱۲۶].
  3. جنگ با خدا: در حقیقت رباخواران در حکم قطّاع الطریق هستند: ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ[۱۲۷].
  4. کفر: این عقوبت بر اساس آیات: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۲۸] و ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۱۲۹] برای رباخوار ثابت شده است.
  5. خلود در آتش: این کیفر نیز در آیه ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۳۰] برای رباخوار یاد شده است[۱۳۱].[۱۳۲]

تفاوت بیع و ربا

پس از نزول حکم حرمت ربا، برخی با تشبیه بیع به ربا، به تردید آفرینی درباره حرمت ربا پرداختند: ﴿الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۳۳]. بعضی در پی حلال دانستن اموال ربوی برآمده‌اند؛ با این استدلال که بیع و ربا همانندند و همان گونه که اگر جنس به دیناری خریداری و سپس به دو دینار فروخته شود جایز است، چنانچه دیناری نیز در وقت نیاز قرض داده شود و دو دینار گرفته شود، جایز است[۱۳۴]. خدا با ردّ چنین استدلالی، تحلیل و تحریم هر چیز را پیرو مصالح و مفاسد آن دانسته است، چنان‌که حلّیت بیع، تابع مصالح آن و حرمت ربا پیرو مفاسد آن است[۱۳۵]. افزون بر آنکه بیع برای حاجت و نیاز انجام می‌گیرد و در آن زیانی نیست؛ اما ربا بر اثر اضطرار است و در برابر آن، رباخوار مالک مالی بی عوض می‌گردد[۱۳۶]. بر اساس نقل برخی مفسران، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا[۱۳۷] درباره ربا و مراد از ﴿إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ بیع و شراست[۱۳۸].[۱۳۹]

اقسام ربا

مفسران، زیاده‌ای را که در قرض یا بیع مکیل و موزون همجنس شرط شود، حرام دانسته‌اند[۱۴۰]. بر این اساس، اگر کسی مالی را بدون شرط زیادی در آن قرض یا هدیه دهد و در نفسش دریافت بیش از آن را انتظار داشته باشد، درصورتی که دریافت کننده بیش از مقدار قرض یا هدیه گرفته شده را برگرداند، بر گیرنده آن اضافه حلال است[۱۴۱]. براساس دیدگاه برخی از مفسران، آیه ﴿وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ[۱۴۲] در این باره نازل شده است[۱۴۳]. روایت امام صادق (ع) در تفسیر این آیه نیز مؤید همین معناست[۱۴۴]. برخی بر اساس آیه ﴿وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ[۱۴۵] پیامبر اکرم (ص) را از شمول این حکم استثنا کرده‌اند. بر این اساس، آن حضرت اگر چیزی را به کسی بخشد، نباید درون خود انتظار دریافت بیش از مال بخشیده شده را داشته باشد[۱۴۶]. بر این ‌پایه، گرفتن هر نوع زیاده‌ای ربای مصطلح نیست هرچند در برخی روایات بر آن ربا اطلاق شده باشد[۱۴۷]. به هر روی، دانشمندان مسلمان ربا را به دوگونه قسمت کرده‌اند[۱۴۸].

ربای قرضی

به باور فقیهان شیعه و اهل سنت، ربای قرضی وقتی پیدا می‌شود که در عقد قرض شرط شود قرض گیرنده بیش از مال قرض گرفته را به دهنده آن برگرداند[۱۴۹]. فقها هرگونه شرط زیادت در قرض را ربای قرضی دانسته و با گسترش آن به هرگونه قرضی (اعم از مکیل و موزون و معدود) معتقدند حتی اگر شرط زیادی در وصف نیز باشد (زیاده حکمیهربا و حرام است[۱۵۰]. از ربای قرضی به "ربا النسیئه"[۱۵۱] و "ربای جلی"[۱۵۲] نیز یاد شده است.

برخی چون در جزیره‌العرب پیش از اسلام تنها ربای قرضی رایج بوده است[۱۵۳]، آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۵۴] را که از رباخواری نهی می‌کند، گویای حرمت این نوع ربا دانسته[۱۵۵] و آن را در این حرمت صریح می‌دانند[۱۵۶]. به گفته فقها، شرط زیادت می‌تواند به دو گونه صریح و ناصریح باشد. شرط ناصریح، یعنی در سخن شرطی یاد نمی‌شود؛ اما مرتکز ذهنی آنان این است که مطابق عرف بازار عمل کنند و در بازار به شکل طبیعی، درصدی افزون بر مال قرضی پس می‌دهند[۱۵۷]؛ البته اگر بدون آنکه شرط صریح یا ضمنی در کار باشد، خود قرض گیرنده، افزون بر مبلغ قرض گرفته را بپردازد، حلال است؛ حتی بر پایه روایات این کار مستحب است[۱۵۸]. فقها در این باره که شرط زیاده آیا تنها در مال زاید بر اصل، مؤثر و سبب حرمت آن می‌شود، یا اینکه مایه حرمت تصرف در مال قرض گرفته شده نیز می‌شود، اختلاف دارند. برخی، نه تنها سودی را که در ربای قرض گرفته می‌شود، هرگونه تصرف قرض گیرنده در مال قرض گرفته شده را حرام می‌دانند، چون این عقد در بردارنده شرط فاسدی است[۱۵۹]. در مقابل، بعضی با رد ادله مخالف، تصرف قرض گیرنده در مال قرض گرفته شده را جایز و تنها گرفتن اضافی را حرام می‌دانند[۱۶۰].[۱۶۱]

ربای معاملی

از این گونه ربا به "ربای فضل"[۱۶۲] نیز یاد می‌شود و تنها در تبادل دو کالای همجنس[۱۶۳] است که هر دو با کیل یا وزن سنجیده می‌شوند[۱۶۴]. بر این اساس، هر نوع کالایی که با کیل یا وزن داد و ستد شود، شرط زیادت در یک طرف ربا و حرام است و فروشنده نباید در مقابل جنس نامرغوب خویش، افزون از آن، از جنس نا مرغوب مشتری مطالبه کند و هرگونه شرط زیادت در چنین داد و ستدی سبب بطلان آن خواهد شد[۱۶۵]. برخی شرط زیاده را مایه بطلان عقد ندانسته و تنها گرفتن زیاده را حرام می‌دانند[۱۶۶].

فقها اختلاف دارند که مکیل و موزون بودن کالا در چه زمانی لحاظ می‌شود: برخی با ملاک قرار دادن زمان رسول خدا (ص) در مکیل و موزون گفته‌اند شرط زیادت در داد و ستد کالایی رباست که در آن زمان با کیل یا وزن انجام می‌شده است[۱۶۷]. در مقابل، بسیاری بدون نگاه به زمان، مناطق و جوامع مختلف بشری را ملاک مکیل و موزون بودن اجناس قرار داده و گفته‌اند چنانچه جنس در شهری مکیل یا موزون بود، شرط زیاده در آن را ربا دانسته‌اند[۱۶۸]. به گفته برخی، ملاک مکیل و موزون بودن جنس آن است که در بیشتر شهرها یا دست کم در نیمی از شهرها آن جنس با کیل و وزن معامله شود[۱۶۹]. برخی نیز شرط زیاده را تنها در اجناس شش‌گانه (طلا، نقره، گندم، جو، نمک و خرما) ربا دانسته‌اند[۱۷۰] و با تمسک به روایاتی از پیامبر (ص) در این باره شرط زیاده در خوردنی و نوشیدنی‌ها را ربا نمی‌دانند[۱۷۱]. به گفته بعضی، فقهاء اهل سنت در ربای فضل که در ۷ چیز است ـ طلا، نقره، گندم، جو، کشمش، نمک، خرما ـ یکسان نظر دارند؛ ولی در موارد دیگر اختلاف دارند[۱۷۲].[۱۷۳]

عمومیت حکم ربا

گرچه در حرمت ربا دانشمندان مسلمان اختلافی ندارند[۱۷۴]، در برداشت این حکم از قرآن و روایات اختلاف هست: به دیده مفسران[۱۷۵] و فقهای اهل سنت[۱۷۶]، آیات قرآن به صراحت، ربای نسیه (ربای قرضی) را که در دوران نزول رایج بوده، حرام دانسته و از آن نهی کرده‌اند؛ اما حرمت ربای معاملی (ربای فضل) را نمی‌توان از قرآن دریافت و نمی‌توان نهی آیات و وعده عذاب در آن را درباره این نوع از ربا دانست. بر این اساس، برای استنباط حکم ربای معاملی باید سراغ سنت نبوی (ص) رفت که ربای معاملی در اصل جایز است؛ اما چون به ربای نسیه می‌انجامد، بر اساس قاعده "سد ذرائع"[۱۷۷] آن را حرام دانسته‌اند[۱۷۸]. به هر صورت، به نظر فقها هنگام ضرورت، گرفتن مال ربوی حرام نیست[۱۷۹]. فقهای امامیه، افزون بر آیات[۱۸۰] با تمسک به روایات معصومان (ع) تحریم ربا را عام دانسته و معتقدند ربا در دو حوزه داد و ستدها و قرض می‌تواند پدید آید. بر این اساس، گرچه آیات ربا درباره ربای جاهلی و نوع خاصی از آن فرود آمده‌اند که در جاهلیت مرسوم بوده، بر پایه قاعده اصولی "المورد لایخصص الوارد"[۱۸۱] نمی‌توان آیات را به شأن نزول تخصیص زد.

فقهای امامی، از تخصیص آیات تحریم ربا با آیات احسان نیز سخن گفته‌اند[۱۸۲]. بر این پایه، ربای قرض پدر به فرزندش را جایز دانسته‌اند[۱۸۳]. در منابع فقهی، مستثنیاتی برای حرمت ربا برشمرده‌اند و افزون بر حکم به جواز ربای پدر و فرزند، از جواز ربای عبد و مولا، همسر به همسر و ربای مسلمان به کافر حربی، اگر گیرنده زیاده مسلمان باشد، سخن گفته‌اند[۱۸۴].[۱۸۵]

منابع

پانویس

  1. سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  2. المنجد، ص۲۴۷؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۹۴؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۸۳؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۲۶؛ المصباح، ص ۲۱۷.
  3. بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص ۳۴؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۲۶؛ مفردات، ص ۳۴۰، "ربو".
  4. لغت‌نامه، ج ۸، ص ۱۱۸۷۸، "ربا".
  5. مفردات، ص ۳۴۰.
  6. النهایه، ص۳۷۶؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۸؛ مختلف الشیعه، ج۵، ص۱۱۴.
  7. مسالک الافهام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۴.
  8. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص ۴۸-۵۳؛ خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۱۳.
  9. «ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.
  10. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  11. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  12. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  13. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  14. اقتصاد در مکتب اسلام، ص ۷۷ـ۷۸؛ ربا و قرض در اسلام، ص ۸۶.
  15. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۱۵۱؛ ربا و قرض در اسلام، ص ۸۳.
  16. الربا و موقف الاسلام، ص ۵۸؛ الربا فقهیا و اقتصادیا، ص ۳۱۷ـ۳۱۸.
  17. ربا، ص ۴۱.
  18. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۲۷۰؛ موضوع‌شناسی ربا، ص ۵۷.
  19. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۴۶۴.
  20. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۷۹۶، ۸۴۵؛ اقتصاد در مکتب اسلام، ص ۷۸.
  21. الربا فقهیا و اقتصادیا، ص ۳۲۲ ـ ۳۲۳.
  22. اقتصاد در مکتب اسلام، ص ۷۸.
  23. البحرالمحیط، ج ۳، ص ۴۱۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۶۹۹؛ فقه السنه، ج ۳، ص ۱۳۱.
  24. کتاب مقدس، نحمیا ۵: ۷، ۱۰؛ مزامیر ۱۵: ۵؛ امثال ۲۸: ۸.
  25. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  26. نک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۵۸؛ زادالمسیر، ج ۲، ص ۳۰۸.
  27. «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸.
  28. «از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.
  29. کتاب مقدس، خروج ۲۲: ۲۵ ـ ۲۶، ۱۱؛ نحمیا ۵: ۱۰.
  30. کتاب مقدس، تثنیه ۲۳: ۱۹ ـ ۲۰.
  31. کتاب مقدس، نحمیا ۵: ۱ ـ ۸.
  32. کتاب مقدس، لاویان ۲۵: ۳۵ـ۳۶؛ ربا از نظر دینی، ص ۳۲.
  33. ربا، ص ۵۰.
  34. «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
  35. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  36. انجیل لوقا، ۶: ۳۴ ـ ۳۵.
  37. ر. ک: الربا و موقف الاسلام، ص ۴۲، ۶۱؛ الربا فقهیا و اقتصادیا، ص ۳۲۵.
  38. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۸۳؛ الارشاد، ج ۱، ص ۱۶۹؛ جامع الاحادیث، ج ۱۸، ص ۱۳۰.
  39. فتوح البلدان، ج ۱، ص ۷۶ ـ ۷۸.
  40. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  41. احکام القرآن، ج ۲، ص ۱۸۴، ۱۸۶؛ اعانة الطالبین، ج ۳، ص ۲۶.
  42. المفصل، ج ۷، ص ۴۳۳.
  43. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
  44. جامع‌البیان، ج ۳، ص ۱۴۰؛ ج ۴، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ التبیان، ج ۲، ص ۵۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۲۰۲.
  45. التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۹۱ ـ ۹۳.
  46. الموطا، ج ۲، ص ۶۷۲ـ۶۷۳؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۶۵.
  47. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
  48. اسباب النزول، ص ۵۹؛ تفسیر بغوی، ج ۱، ص ۲۶۴.
  49. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  50. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  51. «ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.
  52. تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۳۶؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۲۱.
  53. «و (چیزی) را بدین امید که زیادتر (باز) بگیری مده،» سوره مدثر، آیه ۶.
  54. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۷۶.
  55. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
  56. کنزالعرفان، ج ۲، ص ۴۰.
  57. ر. ک: المکاسب والبیع، ج ۱، ص ۱۳۳؛ مصباح الفقاهه، ج ۴، ص ۴۱؛ الربا فقهیا و اقتصادیا، ص ۱۰۵، "پاورقی".
  58. وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۱۸ و ۱۲۲.
  59. مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۳۱.
  60. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  61. جامع البیان، ج ۳، ص ۱۴۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۶۴.
  62. روض الجنان، ج ۴، ص ۹۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۲.
  63. زبدة البیان، ص ۴۳۴؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۲.
  64. تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۳۶۴؛ جامع المدارک، ج ۳، ص ۲۳۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۲۵.
  65. التبیان، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۲۰۲؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۲.
  66. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص ۴۸-۵۳.
  67. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید و از آن آتش پروا کنید که برای کافران آماده شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰-۱۳۱.
  68. تفسیر قرطبی، ج ۴، ص ۲۰۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۲؛ زبدة البیان، ص ۴۳۶ـ۴۳۷.
  69. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  70. فقه القرآن، راوندی، ج ۲، ص ۴۸؛ زبدة البیان، ص ۴۳۶ـ۴۳۷.
  71. فقه السنه، ج ۳، ص ۱۳۲.
  72. بحوث فی الربا، ص ۱۵ ـ ۱۶.
  73. روائع البیان، ج ۱، ص ۳۸۹؛ المنیر، ج ۳، ص ۹۱.
  74. المیزان، ج ۲، ص ۴۰۸؛ المنیر، ج ۳، ص ۹۱؛ تسنیم، ج ۱۵، ص ۵۲۴.
  75. روائع البیان، ج ۱، ص ۳۸۹ـ۳۹۰؛ نک: بحوث فی الربا، ص ۱۵ـ۱۶.
  76. «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
  77. تفسیر نسفی، ج ۳، ص ۲۷۵؛ روائع البیان، ج ۱، ص ۳۹۰.
  78. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  79. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
  80. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  81. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  82. تسنیم، ج ۱۵، ص ۵۲۹-۵۳۰.
  83. «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
  84. المنیر، ج ۳، ص ۹۱؛ روائع البیان، ج۱، ص۳۹۰.
  85. روائع البیان، ج۱، ص۳۹۰.
  86. «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم» سوره نساء، آیه ۱۶۰.
  87. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  88. «کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸.
  89. «از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.
  90. مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۹۷؛ زادالمسیر، ج۲، ص۳۰۸.
  91. ر. ک: المیزان، ج ۲، ص ۴۰۸.
  92. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
  93. روائع البیان، ج ۱، ص ۳۹۰؛ المنیر، ج ۳، ص ۹۲؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۶۰.
  94. المنار، ج ۳، ص ۹۴.
  95. المنار، ج ۳، ص ۹۷ـ۹۸؛ المنیر، ج ۳، ص ۹۲.
  96. جامع‌البیان، ج ۳، ص ۱۶۵؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۲۱۳؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۳۳۵.
  97. روائع البیان، ج ۱، ص ۳۹۰؛ المنیر، ج ۳، ص ۹۲؛ تفسیر مراغی، ج ۳، ص ۶۱.
  98. ربا، ص ۱۳۱.
  99. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  100. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
  101. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  102. مجمع البیان، ج ۲، ص ۲۱۰؛ نیز ر. ک: المیزان، ج ۲، ص ۴۲۲ ـ ۴۲۳.
  103. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۱۳.
  104. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  105. وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۲۱.
  106. وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۲۰ ـ ۱۲۱.
  107. «و اگر تنگدست باشد، مهلتی باید تا گشایشی یابد و اگر بدانید صدقه دادن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۰.
  108. مجمع البیان، ج ۲، ص ۳۸۸.
  109. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۱۳.
  110. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  111. «روزی که در «صور» دمیده شود و شما گروه گروه بیایید،» سوره نبأ، آیه ۱۸.
  112. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۲۴۲-۲۴۳؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۳۰۷؛ کنزالدقائق، ج ۱۴، ص ۱۰۰.
  113. سنن ابی داود، ج ۲، ص ۱۱۰؛ روض‌الجنان، ج ۴، ص ۱۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۳۶.
  114. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  115. تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۳۶۴.
  116. مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۲۱۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۹۴.
  117. جامع‌البیان، ج ۳، ص ۱۴۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۲۱۱.
  118. مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۷۴.
  119. تفسیر قمی، ج ۱، ص ۹۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۳۴.
  120. الکافی، ج ۵، ص ۱۴۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۲۵.
  121. تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۵۷۷؛ زبدة البیان، ص ۴۳۵.
  122. تفسیر مراغی، ج ۴، ص ۶۷.
  123. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  124. «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
  125. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  126. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  127. «و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
  128. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.
  129. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  130. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  131. المبسوط، سرخسی، ج ۱۲، ص ۱۰۹ـ۱۱۰.
  132. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  133. «آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.
  134. روض الجنان، ج ۴، ص ۱۰۴؛ المنیر، ج ۳، ص ۸۶.
  135. ر. ک: روض الجنان، ج ۴، ص ۱۰۴؛ زبدة البیان، ص ۴۳۳.
  136. المنیر، ج ۳، ص ۸۷.
  137. «ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.
  138. تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۳۶.
  139. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  140. التبیان، ج ۸، ص ۲۵۴؛ احکام القرآن، ج ۳، ص ۴۵۶؛ المنیر، ج ۲۱، ص ۹۳.
  141. احکام‌القرآن، ج ۳، ص ۴۵۵؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۳۵.
  142. «و هر آنچه ربا بدهید تا (بهره شما را) در دارایی‌های مردم بیفزاید نزد خدا نمی‌افزاید و آنچه زکات بدهید که خشنودی خداوند را بخواهید؛ چنین کسان دو چندان (پاداش) دارند» سوره روم، آیه ۳۹.
  143. التبیان، ج ۸، ص ۲۵۴؛ الکشاف، ج ۳، ص ۲۲۳؛ البحرالمحیط، ج ۷، ص ۱۶۹.
  144. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۵۹؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۸۹، ح ۷۵.
  145. «و (چیزی) را بدین امید که زیادتر (باز) بگیری مده،» سوره مدثر، آیه ۶.
  146. جامع البیان، ج ۲۹، ص ۱۸۵؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۱۷۵.
  147. ر. ک: فقه‌الرضا، ص ۲۵۸؛ بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱۵، ۱۲۲.
  148. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  149. شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۳۲۴؛ المغنی، ج ۴، ص ۳۶۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۵.
  150. المغنی، ج ۴، ص ۳۶۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۵، ص ۵؛ الحدائق، ج ۲۰، ص ۱۱۰.
  151. فقه السنه، ج ۳، ص ۱۳۵؛ الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۷۰۴.
  152. الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۷۰۲؛ المنار، ج ۳، ص ۱۱۴.
  153. التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۲؛ کنزالعرفان، ج ۲، ص ۳۵.
  154. «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.
  155. جامع البیان، ج ۴، ص ۱۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص ۳۵۶؛ ربا و قرض در اسلام، ص ۱۷۵.
  156. الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۷۰۰.
  157. مصطلحات الفقه، ص ۲۶۷.
  158. المغنی، ج ۴، ص ۳۶۲؛ مصطلحات الفقه، ص ۲۶۸.
  159. ر. ک: نهج الفقاهه، ص ۲۷؛ جامع المدارک، ج ۳، ص ۲۳۶.
  160. مصباح الفقاهه، ج ۴، ص ۴۱؛ المرتقی، ج ۱، ص ۳۷.
  161. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳.
  162. الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۷۰۰.
  163. کنزالعرفان، ج ۲، ص ۳۶؛ مصطلحات الفقه، ص ۲۶۷.
  164. شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۲۹۹؛ جواهر الکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۶.
  165. ر. ک: تحریرالاحکام، ج ۲، ص ۳۰۲؛ فقه الصادق، ج ۱۸، ص ۱۰۴.
  166. مصطلحات الفقه، ص ۲۶۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص ۱۲.
  167. الفتاوی الهندیه، ج ۳، ص ۱۴۲؛ کنزالعرفان، ج ۲، ص ۳۶؛ زبده‌البیان، ج ۲، ص ۵۴۸؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص ۵۱.
  168. مجمع الفائده، ج ۱۰، ص ۵۲۵؛ حاشیة مجمع الفائده، ص ۴۹۲؛ المکاسب، ج ۴، ص ۲۳۱ـ۲۳۲.
  169. مختلف الشیعه، ج ۵، ص ۹۷.
  170. فقه القرآن، ج ۲، ص ۴۵؛ الخلاف، ج ۳، ص ۴۳؛ کشاف القناع، ج ۳، ص ۲۹۲.
  171. فقه السنه، ج ۳، ص ۱۲۸ ـ ۱۲۹.
  172. الفقه الاسلامی، ج ۵، ص ۳۷۰۵ ـ ۳۷۰۶.
  173. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص ۴۸-۵۳.
  174. المغنی، ج ۴، ص ۳۶۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۳، ص ۳۳۲.
  175. تفسیر مراغی، ج ۴، ص ۶۵ـ۶۶.
  176. مواهب الجلیل، ج ۶، ص ۱۲۵؛ کشاف القناع، ج ۳، ص ۲۹۲.
  177. المنیر، ج ۴، ص ۸۴؛ نیز ر. ک: ج ۷، ص ۳۲۸؛ المنار، ج ۲، ص ۱۹۶؛ ج ۳، ص ۱۱۳ـ۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۵۹.
  178. تفسیر مراغی، ج ۴، ص ۶۷؛ المنیر، ج ۴، ص ۸۴.
  179. تفسیر مراغی، ج ۴، ص ۶۷.
  180. ر. ک: النهایه، ص ۳۷۵؛ المهذب، ج ۱، ص ۳۶۱؛ السرائر، ج ۲، ص ۲۵.
  181. نک: مفتاح الکرامه، ج ۱۸، ص ۴۱۱؛ الربا فقهیا و اقتصادیا، ص ۱۰۲.
  182. الانتصار، ص ۴۴۳؛ کنزالعرفان، ج ۲، ص ۴۰؛ فقه القرآن، یزدی، ج ۲، ص ۱۱۲.
  183. کنزالعرفان، ج ۲، ص ۴۰.
  184. تذکرة الفقهاء، ج ۱۰، ص ۲۰۷؛ کنز العرفان، ج ۲، ص ۴۰.
  185. خراسانی، لطف‌الله، مقاله «ربا»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص ۴۸-۵۳.