سوره حجرات در علوم قرآنی

مقدمه

سوره حجرات را همه مفسران [۱] مدنی؛[۲] ولی بعضی آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۳] را به جهت خطاب ﴿يَا أَيُّهَا مکّی دانسته [۴] که عده‌ای دلیل ایشان را نادرست شمرده‌اند؛ زیرا این خطاب در سوره‌های مدنی مانند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۵] آمده است و به تنهایی نمی‌تواند سبب مکی بودن این آیه گردد. [۶]

این سوره چهل و نهمین سوره در ترتیب مصحف و صد و ششمین یا هفتمین سوره در ترتیب نزول است [۷] که پس از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم نازل شده است [۸] و ۱۸ آیه [۹] و ۳۵۳ کلمه [۱۰] دارد و از سُوَر ممتحنات است. (شانزده سوره فتح، سوره حشر، سوره سجده، سوره طلاق، ن والقلم، سوره حجرات، تبارک، سوره تغابن، سوره منافقون، سوره جمعه، سوره صف، سوره جن، نوح، سوره مجادله، سوره ممتحنه و سوره تحریم را سُوره‌های ممتحنات خوانده‌اند) [۱۱] و به گزارشی اولین سوره از مفصلات است. [۱۲] (تقسیمات قرآن) بر پایه گزارش‌های مختلف، ترتیب نزول این سوره در ردیف‌های ۱۲، ۲۰، ۲۱ و ۲۳ از سوره‌های مدنی قرار گرفته است [۱۳] که با احتساب سوره‌های مکّی به ۸۶ [۱۴] سوره، ترتیب نزول سوره حجرات ۹۸، ۱۰۶، ۱۰۷ و ۱۰۹ خواهد شد.

نام‌گذاری آن به «حجرات» برگرفته از آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ[۱۵] است. [۱۶]

آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ[۱۷] را «آیه نبأ» خوانده‌اند؛ زیرا بر لزوم بررسی خبر فاسق پای فشرده است؛[۱۸]

آیه ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۱۹] را «آیه اخوّت» نامیده‌اند، چون مؤمنان را برادر دینی یکدیگر دانسته و به برقراری سازش میان آنان سفارش کرده است. [۲۰]

در تناسب میان این سوره با سوره فتح آمده است: پس از آنکه خدا سوره فتح را با یاد پیامبرش پایان داد، این سوره را نیز با فضایل و تجلیل و تعظیم او آغاز کرد[۲۱].[۲۲]

فضای نزول و غرض سوره

سوره حجرات در سال ۹ هجری[۲۳] نازل شده است که آن را «عام‌الوفود»[۲۴] می‌خواندند (سالی که هیئت‌های گوناگون از قبایل برای اعلام اسلام یا بستن قرارداد خدمت پیامبر (ص) می‌آمدند)[۲۵]. در این زمان، مسلمانان قدرت و اعتبار بالایی داشتند و بهبود وضع مالی جامعه مدینه و درآمدن نومسلمانان به صفوف مسلمانان[۲۶] موجب ظهور چالش‌های اخلاقی در زندگی مردم شده بود. تنوّع مسائل اخلاقی سوره نشان دهنده وضع جامعه مدینه در زمان نزول سوره است، از این رو در این سوره بیشتر به بیان اصول مهمّ اخلاق اجتماعی و آشنا کردن مسلمانان به آداب اجتماعی، همچون رعایت ادب رفتار با پیامبر اکرم (ص) و رعایت اخلاق اجتماعی نظیر اصلاح و برادری و دستوراتی می‌پردازد که درباره چگونگی مبارزه با درگیری‌هایی است که گاه میان مسلمانان است [۲۷] تا ایشان بیشتر به امر سازندگی خود و جامعه اسلامی بپردازند.[۲۸]

محتوای سوره

سوره حجرات در بردارنده مسائلی از احکام دین است که با آن سعادت زندگی فردی کامل و نظام صالح و پاک در جامعه برقرار می‌گردد. بعضی از آن مسائل، ادب جمیلی است که باید میان بنده و خدای سبحان و نیز بین بندگان خدا و رسول او (ص) رعایت شود؛ برخی دیگر، احکامِ مسائلی است که مردم در رفتار با یکدیگر در زندگی اجتماعی خود به رعایت آن پای‌بند هستند؛ قسمتی دیگر، مربوط به برتری‌های انسان‌ها بر یکدیگرند و اینها از مهم‌ترین اموری‌اند که جامعه مدنی با آنها ساماندهی و انسان به زندگی سعادتمند و عیش پاک و گوارا هدایت می‌شود و میان حق و باطل و بین سنن اجتماعی قانونی با غیر آن فرق می‌گذارد و در پایان، سوره را با اشاره به حقیقت ایمان و اسلام پایان برده، بر بشر منّت می‌نهد که نور ایمان را به او افاضه کرده است. [۲۹]

در آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۳۰] آداب رفتار با پیامبر (ص) و اصولی را بیان می‌کند که مسلمانان باید در محضر آن حضرت به کار بندند و به دو قسمت از دستورهای مهمّ اخلاقی اشاره می‌کند: نخست پیشی نگرفتن بر خدا و پیامبر (ص) در تمامی کارها [۳۱] و دیگری رعایت ادب به هنگام سخن گفتن و صدا زدن در محضر پیامبر اکرم (ص) است،[۳۲] که بانگ خود را از صوت آن حضرت (ص) بلندتر نکنند و همچون میان خودشان با او به آهنگ بلند سخن نگویند و به کسانی که ادب محضر پیامبر (ص) را نگه می‌دارند آمرزش و پاداش بزرگ را بشارت می‌دهد و حرمت‌شکنان را توبیخ می‌کند و اعمالشان را نابود و بیشتر آنان را انسان‌هایی می‌شناساند که خرد خود را به کار نمی‌گیرند. [۳۳]

آیات ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [۳۴] پس از بیان بایستگی حرمت‌داری رهبر الهی و آداب رفتار با ایشان مؤمنان را به پیروی نکردن از خبرهای فاسقان فرمان می‌دهد؛ زیرا ممکن است از روی نادانی مایه زحمت کسانی شوند و سپس از کرده‌شان پشیمان گردند و برای امثال این امور، قانونی می‌گذارد که مراجعه به رسول الله (ص) است.

از آنجا که از فضل و نعمت‌های خدا بر مؤمنان جلوه‌گر ساختن ایمان در دل‌های آنان و بیزاری از کفر و فسوق و عصیان است، سزاوار است که ایشان خود را به این‌گونه کارهای زشت نیالایند تا بزرگ‌ترین نعمتی را که خدا به ایشان ارزانی داشته از دست ندهند. [۳۵]

در آیه ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۳۶] در باره قتال مؤمنان با یکدیگر می‌فرماید: اگر دو گروه از مسلمانان به قتال با یکدیگر پرداختند، باید میان آنان صلح برقرار شود؛ چنانچه یکی از آن دو بر دیگری ستم کند و سازش نکند، مؤمنان باید به مسئولیت خطیر خود عمل کنند که محاربه با گروه ستم کننده است تا در مقابل فرمان خدا سر تسلیم فرود آورد و صلح و داوری شریعت مقدّس را بپذیرد و عدالت در میان آنها به اجرا درآید.

آن‌گاه در آیه ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۳۷] یکی از برنامه‌های ریشه‌دار اسلامی یعنی قانون برادری میان مسلمانان را از آن رو که محوری اساسی برای پیوند میان ایشان بوده باشد، وضع و آنان را به تقوای الهی سفارش می‌کند؛ باشد که خدا از این رهگذر، ایشان را مشمول رحمت خویش گرداند. [۳۸]

در آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۳۹]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ[۴۰] شش عامل اساسی اختلاف را برمی‌شمارد و برای ریشه کن کردن نزاع و برقراری زندگی دوستانه و برادرانه، مؤمنان را به داشتن قلب‌هایی پاک و رفتار شایسته سفارش می‌کند و می‌فرماید: روا نیست گروهی دسته دیگر را به تمسخر و استهزا گیرند که شاید در حقیقت و نزد خدا از ایشان بهترند؛ نیز شایسته نیست بعضی به عیبجویی از بعضی دیگر بپردازند یا به یکدیگر با القاب زشت خطاب کنند. سپس آنان را از بسیاری از گمان‌ها و جست‌وجوگری در کارهای دیگران و غیبت یکدیگر باز می‌دارد که در حقیقت، گمان بد سرچشمه تجسّس است و تجسّس به آگاهی از عیوب و اسرار پنهانی، و شناخت این امور به غیبت می‌انجامد و قرآن شریف، معلول و علت، هر دو را نهی کرده است. [۴۱]

در آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۴۲] به همه جامعه انسانی خطاب می‌کند و با ردّ بزرگ‌ترین مایه مباهات و مفاخره در دوره جاهلی یعنی نسب و قبیله، راز تفاوت‌های انسان‌ها را شناخت آنان از یکدیگر می‌داند؛ نه نژادپرستی و فخرفروشی و در ادامه، مهم‌ترین اصلی را بیان می‌کند که شالوده جامعه توحیدی را می‌ریزد و ضامن نظم و ثبات می‌شود و می‌فرماید که گرامی‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست. [۴۳]

در آیات ﴿ قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ [۴۴] از آنجا که «تقوا» میوه درخت «ایمان» است، به بیان حقیقت ایمان می‌پردازد و جایگاه آن را قلب آدمی می‌داند؛ به خلاف اسلام که قائم به زبان است [۴۵] و چون دست یافتن به این امر باطنی آسان نیست، مؤمنان واقعی را تنها کسانی می‌شناساند که به خدا و رسولش ایمان آورده، سپس هرگز شکّی به خود راه نمی‌دهند و با مال و جان‌های خود در راه خدا جهاد می‌کنند.

در این آیات نیز ایمان ظاهری و ریایی اعراب بادیه نشین نکوهش شده که به ایمان تظاهر می‌کردند و اسلام خود را به رخ پیامبر (ص) می‌کشیدند و بر آن حضرت منّت می‌نهادند: می‌فرماید اگر در ادعای ایمان راستگو هستید، این خداست که باید بر شما منّت گذارد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است. [۴۶]

در آیه پایانی سوره با بیان آگاهی خدا از غیب و اعمال آنان، همه مطالب سوره را از اوامر و نواهی و حقایقِ آمده در آن و آنچه از ایمان قومی و عدم ایمان قومی دیگر خبر داده بود، تأکید و تعلیل کرده است[۴۷].[۴۸]

فضیلت تلاوت سوره

امام صادق (ع) فرمود: هرکس سوره حجرات را در هر شب یا هر روز بخواند، از زائران حضرت محمد (ص) خواهد بود[۴۹].[۵۰]

سوره حجرات در دانشنامه معاصر قرآن کریم

چهل و نهمین سوره قرآن و صد و ششمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مدینه با موضوع اخلاق.

آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ[۵۱]، سبب نامگذاری آن، به این نام می‌باشد؛ زیرا در آن از حجرات سخن گفته شده است. حجرات، جمع حجره به معنی اتاق‌ها و یا اتاق‌های کوچک می‌باشد. و مقصود از آن، در این آیه، اتاق‌های متعلق به همسران رسول الله (ص) است که در این آیه بر لزوم حفظ حرمت و حریم آن و ادب آموختن به یاران پیامبر (ص) در مورد چگونگی مراجعه‌شان به خانه حضرت حق (ص) چه با دعوت و چه بدون دعوت، سخن گفته شده است.

تعداد آیات آن به اتفاق آراء قراء و مفسران ۱۸ آیه است. از نظر حجم آخرین سوره از سوره‌های سی‌گانه «مثانی» و در حدود نیم حزب قرآن است.

فضیلت سوره

در فضیلت سوره مبارکه، پیامبر (ص) فرمود: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحُجُرَاتِ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ عَشر حسنات بِعَدَدِ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُ»؛ هرکس سوره «حجرات» را تلاوت نماید [آن گونه که باید بخواند و به محتوای آن بیندیشد و در اندیشه عمل به آن باشد]، به شمار همه کسانی که خدا را فرمان برده و یا نافرمانی نموده‌اند، ده حسنه و پاداش به او ارزانی می‌گردد و نیز امام صادق (ع) فرمود: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحُجُرَاتِ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ أَوْ فِي كُلِّ يَوْمٍ كَانَ مِنْ زُوَّارِ مُحَمَّدٍ (ص)»؛ هرکس سوره «حجرات» را در هر شب و یا در هر روز تلاوت کند و در اندیشه آراستگی به سیستم اخلاقی قرآن باشد، چنین کسی از زیارت کنندگان محمد (ص) خواهد بود».

این سوره، سوره اخلاق، ادب و نظم اجتماعی است؛ علاوه بر آداب معاشرت با پیغمبر (ص)، دستور می‌دهد به شایعات تحقیق نشده توجه نکنند از غیبت و بدگویی به دیگران و تجسس عیوب مردمان اجتناب کنند، در پی بسیاری از گمان‌ها نروند که بعضی از گمان‌ها خود گناه است و تشویق مسلمانان به تلاش و مجاهدت به منظور ایجاد صلح و آشتی میان خود و نیز یادآوری این که مسلمانان و مؤمنین با هم برادرند. همچنین، مسلمانان را به اصلاح بین خودشان سفارش می‌کند و روش‌های مبارزه با اختلافات و درگیری‌های احتمالی بین مسلمانان را گوشزد می‌کند و از عوامل اختلاف افکن مانند: تمسخر، بدگمانی و سوء ظن، تجسس، غیبت، لقب بد دادن، عیب‌جویی و دوری کردن از یکدیگر نهی می‌کند و متذکر می‌شود که هیچ امر دنیوی، ملاک برتری نیست بلکه تنها ملاک برتری در پیشگاه خدا تقوا است.

ساختار

سوره حجرات دارای ۴ بخش است:

  1. آیات: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۵۲] تخلیه از رذائل اخلاقی و نفسانی.
  2. آیات: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ[۵۳] تحلیه، زدودن صفات شیطانی، حیوانی و درنده خویی.
  3. آیات: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۵۴]، ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۵۵] تجلی تقوا در زندگی فردی و اجتماعی.
  4. آیات: ﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [۵۶] فنا شدن در ارزش‌های الهی.

همان گونه که گذشت این سوره در مدینه فرود آمده است و به همین دلیل فضای گفتمان سوره‌های مدنی را دارد و بیشتر در اندیشه ساختن فرد، خانواده و جامعه‌ای است که ارزش‌های اخلاقی و انسانی را در روابط فردی و اجتماعی و خانوادگی و سیاسی خویش، حاکم سازند و از خصلت‌های ناروای فردی و اجتماعی دوری بجویند.

این سوره مشتمل بر مسائلی از احکام دین است، احکامی که با آن سعادت زندگی فردیانسان کمال مییابد و نظام شایسته در جامعه انسانی مستقر می‌گردد. بعضی از آن مسائل ادب الهی است که باید بین بنده و خدا رعایت شود و پاره‌ای دیگر، آدابی است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا (ص)، رعایت کنند که در پنج آیه اول سوره آمده است. برخی دیگر هم، احکام مربوط به چیزهایی است که مردم باید در برخورد با یکدیگر در جامعه و زندگی فردی خود، آن را رعایت کنند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ[۵۷]

بخشی دیگر نیز مربوط به برتری‌هایی است که برخی افراد بر برخی دیگر دارند و تفاضل و برتری افراد از مهم‌ترین اموری است که جامعه، در پرتو آن نظم می‌یابد و انسان به سوی زندگی توأم با سعادت و پاک هدایت شود و به وسیله آن بین دین حق و باطل فرق میگذارد و تشخیص می‌دهد که کدام یک از آنها جزء دین و کدام جزء سنن اجتماعی و قومی است ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۵۸]، ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۵۹]

و در آخر، سوره را با اشاره به حقیقت ایمان و اسلام پایان می‌دهد و یادآوری می‌کند که مردم نباید به خاطر ایمان بر خدا منت بگذارند بلکه این خدا است که باید بر آنان منت نهد که نور ایمان را به آنها افاضه فرموده است ﴿ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [۶۰].

بر اساس ساختار سوره، سیر تعالی اخلاقی و معنوی انسان و جامعه از مراتب و مقامات تخلیه[۶۱]، تحلیه[۶۲]، تجلیه[۶۳] و فنا[۶۴] عبور می‌کند.

افتتاح و اختتام سوره در تقارن متقابل هستند. در بخش اول، مقام تخلیه از رذائل اخلاقی را تبیین می‌کند و در بخش ۴، وصول به مقام فنا را با مجاهده به وسیله اموال و انفس بیان مینماید. و بخش دوم و سوم در تقارن تمهیدی صعودی هستند.

بخش دوم، مقدمه‌سازی برای صعود به مقام تقوا و صادقین است که در بخش سوم سوره بدان پرداخته است. مراتب تزکیه نفس و فنا که در ساختار سوره بدان اشاره شده عبارتند از: مرتبه اول که آن را تخلیه نامند آن است که نفس نسبت به ضررها و مفاسد اجتماعی و فردی اخلاق زشت و خوی‌های ناپسند آگاهی یابد و با اندیشه نسبت به پیامدهای وخیم آنها در دنیا و آخرت و بر اساس مبانی علم اخلاق، آن صفات ناپسند را از خود زایل نماید، صفات ناپسندی؛ مانند: کبر، حسد، حرص، شهوت، بدبینی به خلق، خودخواهی و دیگر صفات ناپسندی که در کتب اخلاق آمده است[۶۵].

مرتبه دوم، تحلیه است. تحلیه از ماده حلی به معنای زیور است؛ پس تحلیه یعنی به زیور آراستن. این کلمه در علم اخلاق به معنای آراستگی به مکارم اخلاق است. انسان اگر سه نوع صفت، یعنی صفات شیطانی، حیوانی و درنده خویی را از خود بپیراید و بزداید، مرحله «تخلیه» را انجام داده است و چون خود را به اوصاف فرشتگان و خصال انسانیت آراسته گرداند، مرحله «تحلیه» را پیموده است.

تخلیه در برابر تحلیه است؛ تخلیه در مقام دفع و پیراستن و تحلیه در مقام جذب و آراستن است؛ و نیز تخلیه، در مقام تبری، یعنی با رذائل اخلاق ستیز کردن و آنها را از کانون وجود خود زدودن؛ اما تحلیه در مقام تولی است؛ یعنی با فضائل اخلاقی انس و الفت پیدا کردن و در نهایت بدان‌ها متلبس شدن. تخلیه می‌تواند همچون تخلیه، دفعی و یا تدریجی صورت گیرد.

مرحله سوم تجلیه است. تجلیه یعنی خود را به اعمال دینی متجلی ساختن و به تعبیر دیگر، در قالب اعمال مذهبی متجلی شدن. هدف از تجلیه آن است که انسان اعمال مذهبی را بدان صورت که شارع مقدس خواسته است، به جا آورد؛ و همیشه در مسیر ارزش‌های حق تعالی زندگی کند که در زبان قرآن با عنوان تقوا[۶۶] از آن یاد شده است.

پس از حصول و تحقق مراتب سه گانه فوق از برکت صفا و پاکی روح و سرد شدن آن نسبت به عالم مجازی، در نهاد آدمی جاذبه محبت به حضرت حق پیدا و اشتعال و افروختگی در روح عیان گردد. این مقام را که مرتبه چهارم از کمال قوه علمیه است «فتاء» گویند که خود مقام فناء فی الله، سه درجه دارد.

نکات: هیچ حکمی را بر حکم خدا و رسول مقدم مدارید. برادر بودن مؤمنان. نهی از مسخره کردن یکدیگر و عیب‌جویی و بد زبانی کردن. نهی از تجسس عیوب دیگران و نهی از غیبت کردن، عدم حجیت خبر فاسق.

بعضی از مفسرین گفته‌اند: مراد از «ذکر» و «انثی» مطلق مرد و زن است. بنابراین آیه شریفه در این مقام است که مطلق برتری‌جویی به وسیله طبقه، رنگ، نژاد، زبان، دارایی و جنسیت را از بین ببرد. و معنای آیه این است که: هان ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم، پس هر یک از شما انسانی هستید متولد از دو انسان و از این جهت هیچ فرقی با یکدیگر ندارید و اختلافی هم که در بین شما هست و شما را گروه گروه و قبیله قبیله کرده، نه به خاطر کرامت و فضیلت برخی از شما بر برخی دیگر است بلکه برای این است که یکدیگر را بشناسید و نظام اجتماعی سامان گیرد. پس مردم از آن جهت که آفریده شده خداوند هستند همه با هم برابرند و هیچ اختلاف و فضیلتی در بین آنان نیست و کسی بر دیگری برتری ندارد، اما متقین به خاطر مرتبه وجود الهی‌شان نزد خدا کرامت دارند.

تقوی یک مزیت واقعی، وجودی و حقیقی است نه از آن مزایایی که انسان‌ها، آن را برای خود، مایه کرامت و شرف قرار داده‌اند. بر هر انسانی واجب است که در هدف‌های زندگی خود تابع دستورات پروردگار خود باشد، آنچه او اختیار کرده اختیار کند و راهی که او به سویش هدایت کرده پیش گیرد. و خدا راه تقوی را برای او برگزیده، پس او باید همان را انتخاب کند. علاوه بر این، بر هر انسانی واجب است که از بین همه سنت‌های زندگی، دین خدا را سنت خود قرار دهد. ایمان ثابت و مستقر و جهاد با مال و جان از صفات مؤمنان واقعی است. جمله ﴿وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ[۶۷] در آیه یازدهم این سوره، درباره زنان رسول خدا نازل شده که ام سلمه را مسخره می‌کردند - نقل از انس، بعضی گفته‌اند عایشه ام‌سلمه را در کوتاه قدی سرزنش میکرد و با دستش اشاره میکرد که ام‌سلمه این اندازه است[۶۸].

کلینی در کافی به سند خود از یونس از یعقوب از امام صادق (ع) روایت کرده که در ضمن حدیثی فرمود: اسلام قبل از ایمان است، بر مدار اسلام است که مسلمانان با هم ازدواج می‌کنند و از یکدیگر ارث می‌برند و بر مدار ایمان است که در آخرت اجر می‌برند. و در خصال از اعمش از جعفر بن محمد (ص) روایت کرده که در ضمن حدیثی فرمود: اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان هست، لکن هر مسلمانی مؤمن نیست[۶۹].

آیات نامدار و مشهور

  1. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۷۰]
  2. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ[۷۱]
  3. ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۷۲]
  4. ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۷۳]
  5. ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ[۷۴]
  6. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ[۷۵]
  7. ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۷۶]
  8. ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۷۷].[۷۸]

منابع

پانویس

  1. التحریر والتنویر، ج ۲۶، ص۱۷۸.
  2. تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۳۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۸۳؛ الصافی، ج ۵، ص۴۷.
  3. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  4. مجمع‌البیان، ج ۹، ص۲۱۴؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۰۵؛ التحریر والتنویر، ج ۲۶، ص۲۱۵.
  5. «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.
  6. ر. ک: التمهید، ج ۱، ص۱۰۲.
  7. تاریخ قرآن، ص۵۸۷؛ التمهید، ج ۱، ص۱۰۷.
  8. الفهرست، ص۲۸؛ البرهان، ج ۱، ص۱۹۴.
  9. البیان فی عدّ آی القرآن، ص۲۳۰؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۱۴؛ المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۲۹۵.
  10. المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۰۳.
  11. تاریخ قرآن، ص۵۹۶، الموسوعة القرآنیه، ج ۲، ص۸۲.
  12. البرهان، ج ۱، ص۲۴۵؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۷۴.
  13. سیرة الرسول، ج ۲، ص۱۰.
  14. التمهید، ج ۱، ص۱۰۶ ـ ۱۰۷.
  15. «به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند» سوره حجرات، آیه ۴.
  16. بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۳۵؛ نمونه، ج ۲۲، ص۱۳۰.
  17. «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
  18. کفایة الاصول، ص۲۹۶؛ دائره‌المعارف قرآن کریم، ج ۱، ص۴۰۳.
  19. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  20. تفسیر قمی، ج ۱، ص۳۰۷؛ بحارالانوار، ج ۱۹، ص۳۷؛ دائره‌المعارف قرآن کریم، ج ۱، ص۳۶۷.
  21. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۱۴.
  22. درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره حجرات»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  23. نمونه، ج ۲۲، ص۱۳۵.
  24. السیرة النبویه، ج ۴، ص۹۸۵؛ التفسیر الوسیط، ج ۱۳، ص۳۰۲.
  25. التفسیر الوسیط، ج ۱۳، ص۳۰۲؛ نمونه، ج ۲۲، ص۱۳۵.
  26. نک: فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۳۴۰.
  27. تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص۱۳۵.
  28. درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره حجرات»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  29. المیزان، ج ۱۸، ص۳۰۵.
  30. «ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست. ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱-۵.
  31. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۱۷؛ نمونه، ج ۲۲، ص۱۳۳.
  32. المیزان، ج ۱۸، ص۳۰۷ ـ ۳۰۸.
  33. من هدی القرآن، ج ۱۳، ص۳۵۷.
  34. «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید. و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند به بخشش و نعمتی از سوی خداوند؛ و خداوند دانایی فرزانه است» سوره حجرات، آیه ۶-۸.
  35. التبیان، ج ۹، ص۳۴۳ ـ ۳۴۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۱۱ ـ ۳۱۴.
  36. «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  37. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  38. من هدی القرآن، ج ۱۳، ص۳۵۸ ـ ۳۵۹.
  39. «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  40. «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  41. من هدی القرآن، ج ۱۳، ص۳۵۹؛ نمونه، ج ۲۲، ص۱۷۷ ـ ۱۸۴.
  42. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  43. من هدی القرآن، ج ۱۳، ص۳۵۹ ـ ۳۶۰؛ نمونه، ج ۲۲، ص۱۹۶.
  44. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند. بگو: آیا خداوند را از دینتان آگاه می‌کنید؟ در حالی که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند و خداوند به هر چیزی داناست. بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید» سوره حجرات، آیه ۱۴-۱۷.
  45. المیزان، ج ۱۸، ص۳۲۸.
  46. اهداف کل سوره، ج ۲، ص۸۸؛ نمونه، ج ۲۲، ص۲۱۲ ـ ۲۱۸.
  47. المیزان، ج ۱۸، ص۳۳۱.
  48. درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره حجرات»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  49. مجمع البیان، ج ۹، ص۲۱۴؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۷۹.
  50. درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره حجرات»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۰.
  51. «به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند» سوره حجرات، آیه ۴.
  52. «ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید و از خداوند پروا کنید که خداوند شنوایی داناست. ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱-۵.
  53. «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید. و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند ... به بخشش و نعمتی از سوی خداوند؛ و خداوند دانایی فرزانه است. و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد. جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند. ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۶-۱۲.
  54. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  55. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  56. «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند. بگو: آیا خداوند را از دینتان آگاه می‌کنید؟ در حالی که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند و خداوند به هر چیزی داناست. بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید. بی‌گمان خداوند، نهان آسمان‌ها و زمین را می‌داند و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره حجرات، آیه ۱۵-۱۸.
  57. «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید. و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی می‌افتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند ... به بخشش و نعمتی از سوی خداوند؛ و خداوند دانایی فرزانه است. و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد. جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند. ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند. ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۶-۱۲.
  58. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  59. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  60. «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند. بگو: آیا خداوند را از دینتان آگاه می‌کنید؟ در حالی که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند و خداوند به هر چیزی داناست. بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید. بی‌گمان خداوند، نهان آسمان‌ها و زمین را می‌داند و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره حجرات، آیه ۱۵-۱۸.
  61. آیات ۱۔۵.
  62. آیات ۶-۱۲.
  63. آیات ۱۳ - ۱۴.
  64. آیات ۱۵ - ۱۸.
  65. احیاء علوم الدین؛ کیمیای سعادت؛ منهاج العابدین؛ المحجة البیضاء؛ الحقائق فی اسرار الدین.
  66. آیه: ۱۳.
  67. «و نه زنانی زنانی دیگر را» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  68. مجمع البیان.
  69. المیزان.
  70. «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
  71. «ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  72. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  73. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  74. «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
  75. «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کرده‌اید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
  76. «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  77. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  78. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره حجرات»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.