مصادیق آزادی
مقدمه
مصادیق آزادی بسیارند؛ مانند آزادی فکر، آزادی عقیده، آزادی بیان و پس از بیان، آزادی جنسی، آزادی پوشش، آزادی اقتصادی، آزادی رأی دادن و انتخابات آزاد، آزادیهای اجتماعی، آزادی سیاسی، آزادیهای مدنی (مانند آزادی در انتخاب شغل، انتخاب همسر و وصیت)، آزادی رسانه و مطبوعات، آزادی انتقاد (به ویژه از قدرت)، آزادی مقاومت (در برابر اشغال نظامی و استعمار بیگانگان)، آزادی هنر. در این مقاله تنها چند مورد از مصادیق آزادی از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای بررسی میشود. البته آزادیهای سیاسی اجتماعی نیز بسیار مهماند و دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای در باب آنها، با توجه به موقعیت ایشان مهم است؛ اما در مباحث پیشین، دیدگاه ایشان در این موضوع روشن شد و نیازی به بحث جداگانه نیست.[۱]
آزادی عقیده
آزادی فکر و بیان
آزادی مطبوعات
آزادی زن
آزادی از یوغ استبداد و استعمار
نظام استبدادی به هیچ عهد الهی و عهد مردمی متعهد نیست و ماهیت آن خودرایی، رأی برخاسته از نفسانیاتِ یک فرد یا یک گروه[۲] بوده و احساس مسئولیتی در برابر خدا و مردم ندارد[۳]. طبیعت حکومت دیکتاتوری، گرفتن بالاترین ارزشهای انسانی از ملت یعنی آزادی، اختیار، استقلال و در اختیار داشتن سرنوشت خویش است[۴]. نتیجه حکومتهای ظالم و دیکتاتور، در طول تاریخ عدم تکامل انسانها بوده است؛ زیرا وقتی نظام اجتماعی، غلط و ظالمانه بوده و براساس صحیحی استوار نباشد و انسانها از حکومت سالم قانون درست و رجال مؤمن و دلسوز برخوردار نباشند، در چنین شرایطی انسان نمیتواند به تکامل برسد[۵]. حضور انسان در جامعه سیاسی و مشارکت وی در امر سیاسی یکی از منازل سیر استکمالی انسان است. مراتبی از عدالت و حکمت، رحمت و قهر، علم و بسیاری دیگر از کمالات جز در بطن جامعه سیاسی و حضور فعال در آن حاصل نمیشود. آنچه موجب قهقرای انسان در جامعه میگردد، خود حضور جامعه نیست بلکه حضور منفعل در آنهاست و این همان چیزی است که حکومتهای دیکتاتوری انسانها را به سوی آن سوق میدهند[۶]. استبداد، ضد استعداد است و هرجا استبداد باشد شکوفایی استعداد نیست؛ در حالی که اسلام، شکوفایی انسانها را میخواهد[۷]. بنابراین روشن است که اسلام با استبداد نمیتواند سازش داشته باشد. به همین جهت حضرت آیتالله خامنهای از استبداد و دیکتاتوری، چه دیکتاتوری فردی، چه دیکتاتوری دستهجمعی به عنوان یک فاجعه یاد میکند[۸]. به همین جهت است که اسلام نظامهای مبتنی بر زور و قلدری و زاینده ظلم، جهل، اختناق، استبداد، تحقیر انسان و تبعیض نژادها، ملتها، خونها و زبانها را رد کرده و غلط میشمرد[۹].
تفاوتی ندارد که استبداد و دیکتاتوری چه نوعی باشد، چه دیکتاتوری فردی، چه دیکتاتوری دستهجمعی، از نظر اسلام، مردود است[۱۰]. حضرت آیتالله خامنهای با توجه به روش استبداد، به دو نوع حکومت استبدادی اشاره دارد: استبداد مبتنی بر زور و استبداد مبتنی بر تزویر. استبداد مبتنی بر زور نظامی پلیسی ایجاد میکند، مانند نظامهای استبدادی کمونیستی و نظامهای استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی[۱۱]. این دیکتاتورها دست به جنایت، سرکوب و تارومار و شکنجه مردم و مخالفان میزنند و البته این کارها را با نام دفاع انجام میدهند[۱۲]. ایدئولوژی نظام سلطنت که نداشتن تعهد به خدا و مردم و داشتن قدرت مطلقه است، یکی از اشکال حکومتهای استبدادی است و در کشور ما نیز قرنها مردم گرفتار آن بودند[۱۳]. ممکن است که یک دیکتاتور با عرضه پیدا شده و خدماتی نیز داشته باشد[۱۴]؛ اما دیکتاتور با عرضه نیز به مردم فرصت تعیین سرنوشت نمیدهد تا برای خودش چشماندازی تعریف و انتخاب کند و با برنامهریزی خود، به سوی آن چشمانداز حرکت کند[۱۵]. این نوع استبداد، به جهت ابتنای بر زور، عمر چندانی هم ندارد[۱۶]. برای این دیکتاتورها عاقبت بسیار بدی پیش بینی میشود و باید از عاقبت کسانی چون صدام و کشورهای کمونیستی اروپای شرقی عبرت بگیرند[۱۷].
نوع دوم نظام استبدادی مبتنی بر تزویر است و با تبلیغات اداره میشود و دموکراسیهای غربی نمونه بارز آناند. اگرچه این نظامها یک آزادی ظاهری را میکنند، اما دستگاههای عظیم تبلیغاتی در اختیار آنان است و با تبلیغات وسیع تمام زندگی مردم را محاصره میکنند و به آنان فرصت نمیدهند بیرون از حدودی که دستگاههای تبلیغاتی طراحی کردهاند، چیزی ببینند و درباره آن فکر کنند. در نتیجه هر چه آنها بگویند، مردم همان را میفهمند[۱۸]. با توجه به این واقعیت که مردم در رأی خود معمولاً تحت تأثیر رسانههایند، این دیکتاتوری با دست خود مردم کارش را انجام میدهد[۱۹]. اما اگر احیاناً فرصتی حاصل شود که مردم بتوانند بیرون آن حدود را ببینند، به سرعت دموکراسی و آزادی ادعایی رنگ میبازد![۲۰] استبداد مبتنی بر تزویر در واقع استبداد پول و شهوت است و حضرت آیتالله خامنهای از آن به عنوان حقیقتی تلخ در دنیا یاد میکند که عمداً سعی میشود وجود محسوس آن نادیده گرفته شود. سرمایهدارهای مهم و عمدتاً صهیونیست رسانههای مهم دنیا را در اختیار میگیرند، با تولید و ارسال و پردازش خبر، مردم را به سمت نفسانیات خود سوق میدهند[۲۱]. بنابراین، در بسیاری از کشورها با وجود آزادی و تکیه ظاهری به رأی مردم، باطن کار همان دیکتاتوری و تسلط بر ارادههای مردم است و مردم تحت لایههای گوناگون تبلیغات، از آزادی اندیشه، فکر و اختیار برای تصمیمگیری برخوردار نیستند؛ چیزی که امروز روشنفکران برجسته غرب - چه در آمریکا و چه در اروپا- به صراحت آن را بیان میکنند[۲۲]. رابطه استبداد مبتنی بر تزویر با استبداد مبتنی بر زور بسیار وثیق است[۲۳]. مستکبران با جبارترین حکومتها، حکومتهای کودتایی و نظامی و حکومتهایی مثل حکومت محمد رضا پهلوی، در عین استبداد حمایت میکنند، چون این مستبدان خدمت آنها و منافع آنها هستند[۲۴] و بزرگترین اختناقها و استبدادهای عالم، از آثار وجود شوم آن مستکبران است[۲۵]. آمریکا از حکومتهای کودتایی و دولتهایی حتی دریچهای به انتخاب و آزادی مردم باز نکردهاند، همواره حمایت کرده و با آنها همسو و همراه بوده و با استبداد آنها مخالفتی نداشته است[۲۶]. غرب در قرن گذشته همه حرکتهای آزادیخواهانه در کشورهای اسلامی را سرکوب کرده، استعمار و سلطهگری بر این کشورها را پیش برده، و در آنها حکومتهای مستبد ایجاد یا تقویت کرده، و منابع طبیعی آنها را به غارت برده و منابع انسانی آنها را نابود کرده، و ملتهای مسلمان را از قافله دانش و فناوری عقب نگه داشته است[۲۷]. به همین جهت، حضرت آیتالله خامنهای ادعای آزادیدادن از سوی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس را مسخرهآمیزترین ادعای آنها شمرده و تأکید دارد نقشه آنان محو هویت اسلامی و ملی عراق و تبدیل آن به مرکز سلطه آمریکایی بر همه خاورمیانه و منابع و ذخائر قیمتی آن است[۲۸]. اگر اسلام با روشهای دموکراتیک و در انتخاباتی آزاد، پیروز شود، آمریکا با روشی به ظاهر قانونی، دموکراسی را کنار میزند و بهانه میآورد که این دموکراسی به سمت استبداد خواهد رفت[۲۹] و آزادی را از بین میبرد. این کار حتی در کشورهای غیر اسلامی نیز فراوان انجام شده است و هرگاه در آمریکای لاتین آفریقا و آسیا و در جاهای مختلف دیگر، در هر کشوری اگر با انتخابات آزادی، رئیس جمهور مورد علاقه مردمی سر کار آمد، آمریکا با آن در افتاده است[۳۰]. تهاجم به ملت ایران نیز برای این است که این ملت میخواهد آزاد و مستقل و متکی به خویش باشد و مسأله حقوق بشر و آزادی و دموکراسی حرفهای پوچ و بهانههای واهی بیش نیست[۳۱] و امروز نیز کسی ادعای حقوق بشر و گسترش دموکراسی و آزادی در دنیا را از سران آمریکا باور نمیکند[۳۲]. خود آمریکاییها اعتراف دارند امروزه در هر انتخابات آزادی به متفکران و نخبگان اسلامی میدان داده شود که به صحنه بیایند، آنها برندهاند[۳۳]. در واقع، حقوق بشر، آزادی و لیبرال دموکراسیای که غربیها میگویند، همان چیزی است که ملت ایران در دوران پهلوی تجربه کرده است[۳۴]. آنان از حکومت پهلوی دفاع کردند و امروز هم در پی ایجاد دیکتاتوریای به شکلهای جدیدتر و مدرنترند[۳۵].
استکبار استبدادی در سطح بینالمللی و فراتر از سطح ملی و درون یک کشور است. به نظر حضرت آیتالله خامنهای، استکبار، یعنی حالت فرعونیت، یعنی دیکتاتوری در سطح بینالمللی که بر بالای سر دیکتاتورهای همه محلی نشسته و در سرنوشت ملتها بر اساس مصالح خودش دخالت کند[۳۶]. استکبار مشکل امروز دنیاست و مستکبران با تسلط بر اقتصاد جهانی ملل دیگر را در سلطه خود میگیرند[۳۷]. هرگاه استکبار جهانی منافع خود را در منطقهای در خطر، دید بدون احساس نیاز به روشهای متداول و قانونی و متعارفِ کسب منفعت با قدرت در منطقه حاضر میشود[۳۸]. در این حالت، پدیده زشت استعمار شکل میگیرد و همه منافع یک ملت به نفع ملتی دیگر مصادره میشود[۳۹]. پدیده استعمار نتیجه تفکیک علم و سیاست از معنویت و دولت از اخلاق در اروپا بود که در عصر حاضر انسانها و کشورهای بسیاری را گرفتار کرد[۴۰]. هدف استعمارگران سلطه، دستاندازی، جهانگشایی، دخالت در امور ملتها برای مکیدن ثروتهای ملی و عقب نگهداشتن ملتهای جهان به ویژه آسیا و آفریقا بود[۴۱]. استکبار روشهای بسیاری برای به زنجیر کشیدن ملتهای دیگر دارد. یکی از مؤثرترین این روشها این است که باورهای ملتی دیگر را بر طبق نیازهای خودشان شکل دهند و از آن به عنوان تئوریسازی استعماری نام میبرد. در این صورت، استعمار به صورت یک فرآیند طبیعی اجرا خواهد شد و استعمارگر نیازمند اقدامهای دیگری نخواهد بود؛ زیرا عمل تابع اندیشه و باور است[۴۲]. غبارآلود کردن فضا یا به تعبیر قدیمیِ خود ما «گلآلود کردن آب» از شیوههای اساسی استکبار است تا مردم نتوانند حقیقت را ببینند[۴۳] تا بتواند به همان هدف تئوریسازی استعماری برسد. در برابر هر فکر مخالف یا هر تلاش در برابر استکبار و استعمار، استعمارگران اقداماتی دارند. از جمله، با حاکمیت دین، با تکفّل دین نسبت به امور زندگی مردم، با سازگاری مردمسالاری با دین، هم در میدان نظر و هم در میدان عمل، مقابله و مبارزه میشود[۴۴] و تلاش میکنند روح امید را نابود کنند تا هیچ فکر یا تلاش مخالفی ایجاد نشود[۴۵]. از جمله تبلیغ میکنند اگر ملت ایران مبارزه نمیکرد، مشکلی هم برای او پیش نمیآمد؛ اما نگاهی به کشورهایی که تسلیم شدند و دیدن روزگار آنها نشان میدهد که چنین نیست[۴۶] و عزت، رفاه، آزادی و استقلال ما نیز از آثار ایستادگی مقابل استکبار جهانی است[۴۷]. اتهامزنی به جمهوری اسلامی نیز از روشهایی است که استکبار برای زیر سؤال بردن این نظام و تخریب وجهه داخلی و بینالمللی آن انجام میدهد[۴۸]. استبداد وابسته نتیجه همین استعمار است. حضرت آیتالله خامنهای به تاریخ استبداد وابسته در ایران توجه ویژه دارد. مردم ایران در تاریخی طولانی گرفتار استبداد پادشاهان خودکامه بودند؛ اما دوره قاجار و پهلوی، علاوه بر استبداد، درد وابستگی هم اضافه شد. برخی از آثار و تبعات دیکتاتوری و وابستگی توأم عبارت بود از عقبماندگی کشور، دادن منابع و ثروتهای طبیعی به کام دشمنان، جلوگیری از رشد و پیشرفت فکری و علمی ملت، جلوگیری از شکوفایی استعدادها، تحمیل سیاستهای بیگانه بر کشور، از بین بردن روح استفهام و میل به دانستن[۴۹]. بنابراین، استعمار نیز همچون استبداد مانع کمال انسان است و در کشورهایی که حکام وابسته به اجانب و قدرتها زمام امور را در دست دارند، انسانها نمیتوانند راه کمال را بپیمایند[۵۰]. نهضت مشروطیت بسیار مورد توجه حضرت آیتالله خامنهای است. این نهضت، همانند بسیاری از نهضتهای آزادیبخش و مبارزات ضدّ استعماری، به وسیله علما و اهل دین به وجود آمد؛ اما در ادامه اهل دین کنار کشیدند یا کنار زده شدند[۵۱] و توسط انگلیس مصادره شد[۵۲]. با ایجاد انحراف در مشروطه، پهلویها را سر کار آوردند[۵۳]. دیکتاتوریِ رضا خان به مراتب از دیکتاتوری قاجار بدتر بود. کنار زدن قاجار، خروج از دوران استبداد به دوران آزادی نبود، بلکه ورود به دوران استبداد دیگری همراه با وابستگی بود[۵۴]. رژیم پهلوی، در میان حکومتهای فاسد این منطقه، از همه بیکفایتتر، فاسدتر، سرسپردهتر به بیگانگان بود؛ با دیکتاتوری خشن و سرکوب بیرحمانه، ملت را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانی بند و بست با قدرتهای مداخلهگر و کمپانیهای غارتگر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانی از اندیشیدن به سرنوشت کشور باز داشته و صدای هر معترض و آزادیخواهی را در گلو شکسته بود[۵۵] و با سرگرم کردن ملت یا ابزارهای زرق و برق تمدن، حقیقتِ تمدن غربی را -که علم و پیشرفت بود- از او دریغ کرد[۵۶]. البته دو قرن سلطه استبداد و استعمار، نتوانست جوهر ذاتی این ملت را نابود کند و این ملت توانست این انقلاب باعظمت را ایجاد نماید[۵۷].
حضرت آیتالله خامنهای مبنای مبارزه برای آزادی از یوغ استبداد و استعمار را اسلام قرار میدهد. به نظر او، راه نجات از استبداد تمسک به اسلام است[۵۸]؛ زیرا تعهد به عهد الهی و احساس مسئولیت در برابر مردم، رکن اسلام است. اسلام به ملتها استقلال و آزادی از قدرتهای دیکتاتور و مستبد و آزادی از کمند قدرت اقتصادی و فشار سیاسی استکبار میدهد[۵۹]. از آنجا که انقلاب بزرگ ایران، اسلامی است، نفی دیکتاتوری از اهداف انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی به شمار میآید[۶۰] و انقلاب اسلامی توانست آزادی، استقلال و نفی استبداد را نهادینه کند[۶۱]. مردم جهان حقانیت مکتب و انقلابی که پیام معارضه و مهار کردن دستاندازی و تجاوز دیکتاتورانه قدرتهای بزرگ را دارد، احساس میکنند و آن اسلام است و حامل آن، جمهوری اسلامی است[۶۲].
همچنین کرامت انسان از اصولی است که به صراحت در قرآن کریم پذیرفته شده است: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ﴾[۶۳]. مفاهیم شرف، فضل، عزت، عظمت و مانند آنها از مفاهیم قریب به کرامتاند. یکی از وجوه کرامت انسان «حرّیت» او است؛ به این معنا که در آفرینش تحت سلطه هیچ انسان دیگر قرار داده نشده است. در روایت مشهور از امیرالمؤمنین(ع) که میفرماید: «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللهُ حُراً»[۶۴] نیز اشاره به همین معنا است. کرامت انسان از ارکان انقلاب اسلامی است[۶۵] و کرامت جامعهای که در یک مجموعه جغرافیایی و سیاسی زندگی میکند، اقتضای آزادی، استقلال، شکوفایی استعداد، تسلّط بر سرنوشت خود، نبود تحقیر و اهانت و بروز شخصیت ذاتی آن جامعه را دارد[۶۶]. ایشان اشاره میکند که امام خمینی در مقابل دو مکتب رایج سیاسی عالم، یعنی حکومت دیکتاتوری حزبی کمونیستی و حکومتهای پارلمانی غربی، راه اسلامی را مطرح کرد که در آن بر دو عنصر دین و انسان به طور اساسی تکیه شده و ایمان دینی و اراده مردمی بزرگترین شاخصه آن است[۶۷] و با این مکتب سیاسی توانست طلسم دیرپای استبداد را در این کشور بشکند[۶۸]. حضرت آیتالله خامنهای بر آن است که در مکتب امام خمینی، استقلال ملی و رد نظام سلطه بینالمللی ریشههای عمیق در نظام اسلامی دارد که با عدل و ایمان و عقل و آزادگی و مردمگرایی تعریف میشود[۶۹]. مهمترین کار که امام در سطح دنیای اسلام انجام داد احیای ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام بود[۷۰]. نکته مهم این است که هم مبارزات امام و هم مبارزات دیگر علمای اسلام مبارزه با کفر و استبداد و سلطه بیگانگان بود؛ نه مبارزه با یک دین دیگر[۷۱].
انتخاب نظام اسلامی مستلزم نفی همه قدرتهای سلطهگر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و رویگردانی از همه زورگویان و چپاولگران و متجاوزان بینالمللی است و دفاع از هر تعرضی به خود و به همه ملل عالم در برابر آنان است؛ زیرا این انتخاب انتخاب کسی است که مؤمن به اسلام و عاشق عدالت و پایبند به منطق و عقل و دین و آزاد از تحمیل و زورگویی است[۷۲]. به جهت همین هویت استبدادستیزی انقلاب اسلامی است که عدهای با آن درافتاده و مقابل آن صف کشیدهاند[۷۳] و در سطوح مختلف، با همه مفاهیمی که در مجموعه تفکرات نظام اسلامیِ برخاسته از اسلام است، مقابله و مبارزه میشود[۷۴]. استعمارگران، از قدیم با اسلام دشمنی داشتند که آن هم ناشی از استبدادستیزی اسلام بود[۷۵]. از روزی که استعمار وارد کشورهای اسلامی شد، همه تلاش استعمارگران و سلطهگران این بود که ابعاد سیاسی و اجتماعی اسلام، عدالتخواهی، آزادیخواهی و استقلالطلبی اسلام را از اسلام حذف کنند و اسلام را به معنای تسلیم در مقابل حوادث، تسلیم در مقابل اشغالگر و تسلیم در مقابل دشمن ظالم و قویپنجه تفسیر کنند[۷۶]. در نظم نوین جهانی و در منطق آمریکایی نیز، مبارزه با اسلام، یک عنصر اساسی و اصلی است و بنای آنان سرکوب نهضتهای اسلامی در هر جای جهان است[۷۷]. مبارزه با وحدت امت اسلامی نیز در همان راستا است[۷۸]. آمریکا، انگلیس، مستکبرین و مرتجعین وابسته به نظام استکبار و سلطه، در زیر پرچم مبارزه با امام و انقلاب قرار دارند[۷۹]. به نظر حضرت آیتالله خامنهای، ما حق داریم و میتوانیم تحقیر و تکبر دولتهای سلطهگر را به خودشان برگردانیم[۸۰]. برای آزادی نباید هیچگونه ابهت و ارزشی برای استکبار قائل باشیم، اگرچه خشمگین گردد[۸۱] و نیازی نداریم به اینکه به درِ خانه مستکبرین، مستبدین و دیکتاتورهای بینالمللی برویم[۸۲]. ما ملت بزرگی با امکانات بیشمار و استعداد فراوان هستیم. امکانات و استعدادهای خود را زنده خواهیم کرد، تا روش ملت ایران، الگویی برای ملتهای دربند باشد[۸۳]. امروز نیز ایستادگی ما یک عَلَم و یک شاخص برای ملتهای دیگر شده است و البته هر موفقیتی در هر جایی هزینههایی دارد[۸۴] که ما برای آزادی میپردازیم. علما و متفکران و اندیشمندان عالم اسلام باید بیداری ملل مسلمان را به سمت حاکمیت اسلام بکشانند[۸۵]. این جمله از حضرت آیتالله خامنهای بیانگر راهبرد امام خمینی در مبارزه با استعمار و استکبار است: «خدا را شکر خمینی بزرگ تنها نماند و چنان که او میگفت و میخواست: بسیجیان جهان، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانشان سلب کردند»[۸۶].[۸۷]
منابع
پانویس
- ↑ حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۱۵۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان، ۱۸/۸/۱۳۸۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا(ع) در روز عید سعید فطر، ۱۵/۱/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغالتحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.
- ↑ سخنرانی آیتالله خامنهای در چهلودومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیر کبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.
- ↑ دیدار حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با معلمان و کارگران، ۱۲/۲/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان، ۸/۸/۱۳۸۰.
- ↑ دیدار حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۱۳/۱۱/۱۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههای استان همدان، ۱۷/۴/۱۳۸۳.
- ↑ دیدار حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم قزوین، ۲۵/۹/۱۳۸۲ و دیدار با روحانیون، مسئولان و گروهی از اقشار مختلف مردم، ۶/۱۰/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مدیران صدا و سیما، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مدیران صدا و سیما، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۴/۱۱/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با علما و روحانیون استان همدان، ۱۵/۴/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت فرماندهان، نمایندگان ولی فقیه و مسئولان عقیدتی، سیاسی ژاندارمری و شهربانی، و رئیس و پرسنل سازمان پلیس قضائی کشور، ۲۸/۳/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع پرسنل نیروی هوایی، ۱۹/۱۱/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مناسبت کنگره عظیم حج، ۸/۱۰/۱۳۸۲. و نیز: مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مسلمانان جهان در پی سقوط صدام و حمله آمریکا به عراق، ۳۱/۱/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، گفت و شنود با میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم دهه فجر، ۱۴/۱۱/۱۳۷۰. و نیز: مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام، ۱۴/۳/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، دیدار با استادان و دانشجویان قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، ۱۹/۱۱/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱/۹/۱۳۸۱.
- ↑ دیدار معظمله با مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۴/۶/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با خانوادههای شهدا، ۳/۳/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از دانشآموزان، دانشجویان و اقشار مختلف مردم به مناسبت یوم الله سیزده آبان، ۱۴/۸/۱۳۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۴/۶/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان، ۸/۸/۱۳۸۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان، ۱۹/۲/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۳ و نیز: خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۴/۱۱/۱۳۸۲ و نیز: دیدار معظمله با دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان کرمان، ۱۹/۲/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، ۲۴/۱۲/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با علما و روحانیون استان همدان، ۱۵/۴/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، ۱۹/۶/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت مهدی(ع)، ۲۵/۹/۱۳۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و پرستاران، به مناسبت روز ۱۳ آبان، ۱۳/۸/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و پرستاران، به مناسبت روز ۱۳ آبان، ۱۳/۸/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۷/۱/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۴/۱۱/۱۳۸۲ و نیز: دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۱۳/۱۱/۱۳۸۸ و نیز: پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۰/۳/۱۳۶۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا(ع) در روز عید سعید فطر، ۱۵/۱/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۲۷/۱۱/۱۳۷۹ و نیز: اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت، ۲۴/۹/۱۳۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، ۲۴/۱۲/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت، ۲۴/۹/۱۳۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، ۲۴/۱۲/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۰/۳/۱۳۶۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با میهمانان داخلی و خارجی دهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۲/۳/۱۳۷۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با میهمانان داخلی و خارجی دهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۲/۳/۱۳۷۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهلودومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای بسیج و پرسنل اداره کل اطلاعات استان همدان، ۱۶/۴/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۴/۶/۱۳۸۱ و نیز: خطبههای نماز جمعه تهران، ۱/۹/۱۳۸۱.
- ↑ «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
- ↑ نهج البلاغه (نسخه صبحی صالح)، نامه ۳۱؛ حرانی، تحف العقول، ص۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان زنجان، ۲۲/۷/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای همایش مرحوم حاج آقا نور الله اصفهانی، ۱۵/۵/۱۳۸۴؛ و نیز: دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت، ۲۴/۹/۱۳۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به ملت ایران به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت مبعث فرخنده پیامبر مکرم اسلام(ص)، ۱۱/۶/۱۳۸۴؛ و نیز: دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز، ۱۴/۲/۱۳۷۸و نیز: دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴ و نیز دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، ۱۹/۶/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ۷/۹/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام، ۱۴/۳/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، ۱۹/۶/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه، ۱۹/۱۰/۱۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سومین کنفرانس بینالمللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین، ۲۵/۱/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع پرسنل «پایگاه هوایی شهید بابایی» اصفهان، ۱۸/۷/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار، ۱۲/۸/۱۳۷۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع پرسنل «پایگاه هوایی شهید بابایی» اصفهان، ۱۸/۷/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، ۲۵/۵/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم دهه فجر، ۱۴/۱۱/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به حجاج بیتالله الحرام، ۱۴/۴/۱۳۶۸.
- ↑ حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۱۶۲-۱۱۷۵.