دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / وجود امام مهدی از دیدگاه حدیث
مدخل اصلیاثبات نقلی وجود امام مهدی
تعداد پاسخ۵ پاسخ

دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید محمد باقر صدر

آیت الله سید محمد باقر صدر، در کتاب «رهبری بر فراز قرون» در این‌باره گفته است:

«دلیل نقلی، وجود امام موعود را اثبات می‌کند و دلیل علمی، ثابت می‌کند که مهدی یک اسطوره و یک فرضیه نیست، بلکه حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است. دلیل نقلی [صدها روایت و حدیث رسیده از پیامبر اکرم (ص)،[۱] و ائمه اهل بیت (ع)‏ صدها روایت و حدیث از پیامبر اکرم (ص)، [۲] و ائمه اهل بیت (ع) رسیده است که می‌گوید مهدی موعود دارای این خصوصیات است: از اهل بیت[۳] است، از فرزندان فاطمه (س)‏[۴] است، از نسل حسین (ع)‏[۵] و نهمین فرزند آن حضرت‏ است. همچنین روایاتی وجود دارد که می‌گویند جانشینان پیامبر (ص)، دوازده نفر می‌باشند.[۶]

این روایات، مهدی موعود را در شخص امام دوازدهم، منحصر و متعی نمی‌کند و با اینکه ائمه (ع)، برای حفظ آن حضرت از ترور و قتل‏[۷]، سعی داشتند مسأله در سطح عمومی مطرح نشود، در عین حال روایات زیادی در این زمینه وارد شده است. البته زیادی روایت به تنهایی نمی‏‌تواند مقبولیت آن را برساند بلکه در اینجا قرینه و گواه خاصی وجود دارد که دلیل بر صحت این روایات است. در حدیث شریف نبوی، سخن از امامان، جانشینان، امیران و سخن از دوازده تن آمده است. متن احادیث مختلف است؛ در بعضی دوازده امام و در بعضی دوازده خلیفه و در بعضی دیگر دوازده امیر، ذکر شده است.

بعضی از مؤلفان، تعداد این احادیث را بیش از دویست و هفتاد، شمارش کرده‌‏اند که همگی از کتاب‌های معتبر شیعه و سنی از قبیل: صحیح البخاری‏[۸]، صحیح مسلم‏[۹]، سنن ترمذی‏[۱۰]، سنن ابی داود[۱۱]، مسند احمد[۱۲] و المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری‏[۱۳] نقل شده است.

مسأله ویژه و قرینه مهم این است که بخاری که از ناقلان این حدیث است خود از معاصران امام نهم و دهم و یازدهم بوده است و این خیلی معنا دارد؛ زیرا نشان می‌دهد که این روایت قبل از اینکه مفاد و مضمون آن در خارج، تحقق پیدا کند و قبل از اینکه اندیشه دوازده امامی وجود و ظهور یابد از زبان پیامبر به ثبت رسیده است و این می‌رساند که نقل این حدیث، انعکاس یک پدیده خارجی نبوده است؛ چرا که معمولا احادیث ساختگی، به توجیه جریان‌های خارجی و وقوع‏ یافته، می‌پردازد.

پس ما می‌توانیم با توجه به اینکه این حدیث قبل از تحقق کامل و پیدایش امامان دوازده‌‏گانه، ثبت شده است، تأکید کنیم این حدیث، توجیه نمی‏‌کند بلکه حقیقتی است که از زبان پیامبر اکرم (ص)؛ و کسی که جز از زبان وحی سخن نمی‌‏گوید[۱۴]، بازگو شده است. ابتدا فرموده است: جانشینان من دوازده تن می‌باشند[۱۵] و سپس دوازده امام از علی (ع)، تا امام مهدی (ع)، آمده‌‏اند تا این حدیث شریف معنا و تفسیر واقعی‏[۱۶] خود را باز یابد»[۱۷].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌‌الله جوادی آملی؛
آیت‌‌الله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «امام مهدی موجود موعود» در این‌باره گفته است: «در ضرورت وجود حجت خدا در هر زمانی، روایات فراوانی هست؛ مانند: «" لَوْ بَقِيَتِ‏ الْأَرْضُ‏ بِغَيْرِ إِمَامٍ‏ لَسَاخَت‏‏‏‏‏‏"»[۱۸]، «"وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا‏‏‏‏‏‏"»[۱۹]، «" لَا يَخْلُو الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ لَوْ خَلَتْ‏ إِذًا لَسَاخَتْ‏ بِأَهْلِهَا ‏‏‏‏‏‏"»[۲۰]. آن دسته از روایات به کمک این قسمت از زیارت جامعه دانسته می‌شود که «"وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏"»[۲۱]. آری برایند روایت فوق آن است که ذات اقدس الهی با ولایت که عمود نظام هستی است، آسمان‌ها و زمین را حفظ می‌کند. روایاتی نظیر «" لَوْ بَقِيَتِ‏ الْأَرْضُ‏ بِغَيْرِ إِمَامٍ‏ لَسَاخَت‏‏‏‏‏‏"»[۲۲] همانند آیه کریمه ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا[۲۳] دربردارنده استدلال کلامی‌اند. این روایات تنها ادعای برکات معنوی را دربر ندارند بلکه بر این ادعا برهان می‌آورند که خدای سبحان در حفظ نظام هستی ائمه (ع) را وسیله قرار داده است. همان‌طوری که بدن با روح زنده است و از او مدد می‌یابد نظام کیهانی اجرام سرد، مواد بی‌روح، عناصر مرده نیستند بلکه مجموعاً یک حقیقت زنده‌اند که حیات آن وامدار ولایت انسان کامل معصوم است. کمک گرفتن بشر از خورشید و ماه در اداره زندگی روزمره و امور مختلف هرگز بدان معنی نیست که خورشید یا ماه در نورافشانی، انتشار انرژی و حرارت و ده‌ها برکت دیگر مستقل و بی‌نیاز از افاضه فیض الهی هستند، چون اندیشه توحیدی موحدان چنین باوری را بر نمی‌تابد بلکه معتقدند آن‌ها نیز چون اشیای دیگر مخلوق خدای سبحان‌اند و از فیض او سرمست می‌شوند؛ اما بشر کارهای مختلفی را به دست آنان سامان می‌بخشد و ایشان ابزار کمک‌رسانی‌اند. وجود مبارک حجت خدا و امام زمان (ع) به مراتب والاتر و بالاتر از خورشید و ماه است؛ اما امتیاز وجود مبارکش آن است که او وسیله‌ای است که مظهر ﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ[۲۴] است. نور خورشید که از او می‌تابد و چهره ماه را روشن می‌کند، آینده‌ای در پیش دارد که ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ[۲۵] او را تهدید می‌کند. این چراغ منظومه، انطماس و تناثر نجوم و مانند آن را بر سر راه خویش دارد و در نهایتْ خاموش‌شدنی است؛ اما خلیفه خدای سبحان که مظهر ﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ است، نه خاموش شدنی است و نه از بین رفتنی و کم شدنی. امام درمنظر حق این چنین است»[۲۶].
۲. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«وجود حضرت مهدی (ع) همانند ولادت آن حضرت را از راه‌های مختلف می‌توان به اثبات رسانید که یکی از آنها، راه تواتر است. این راه را با ذکر مقدماتی به اثبات می‌رسانیم:

  • مقدّمه اوّل: در منطق ارسطویی خبر متواتر به خبر جماعت کثیر با کیفیتی تفسیر شده که محال است بر کذب و دروغ توافق کرده باشند. از این تعریف استفاده می‌شود که خبر متواتر دو رکن دارد:
  1. اخبار جماعت بسیار.
  2. جماعت به حدّی باشد که اجتماعشان بر کذب محال باشد.

در مورد احادیثی که دلالت بر وجود امام مهدی (ع) دارد، رکن اوّل به حس و وجدان ثابت است، زیرا به گوش خود شنیده و به چشم خود اخبار بسیاری که دلالت بر وجود امام مهدی (ع) دارد دیده‌ایم. در مورد رکن دوم نیز ادعای بداهت بر آن شده است، و لذا در منطق ارسطویی خبر متواتر، یکی از قضایای شش گانه بدیهی شمرده شده است. مرحوم شهید صدر معتقد است که سبب پدید آمدن یقین در قضیه متواتر و تجربی، حساب احتمالات است، نه آنچه منطق ارسطویی می‌گوید، که قضیه متواتر از بدیهیات اولیه همانند کل اعظم از جزء است. در مورد یک خبر اولین شخصی که شناخته شده نیست از آن خبر می‌دهد درصدی از احتمال مطابقت با واقع در آن است و همینطور نفر دوم و سوم و... تا به حدی خبرها می‌رسد که احتمال مطابقت با واقع به حدی قوی می‌شود که احتمال مخالفت با واقع، ضعیف یا معدوم می‌گردد و لذا انسان در مفاد آن خبر به یقین می‌رسد.

  • مقدّمه دوم: در مورد خبر متواتر لازم نیست که هر یک از خبردهندگان ثقه و عادل باشند بلکه همین که کذب و تعمّد آنها بر دروغ ثابت نشود کافی است در حصول علم و یقین به خبر از راه تواتر.
  • مقدّمه سوم: تواتر بر سه قسم است:
  1. تواتر لفظی: که محور مشترک در تمام خبرها لفظ خاصی است. همانند حدیث: من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النار.
  2. تواتر معنوی: که محور مشترک تمام خبرها قضیه‌ای معنوی و محدود است، همانند حدیث کساء.
  3. تواتر اجمالی: که محور مشترک در تمام خبرها و لازمه التزامی قضیه است، همانند خبر از شجاعت امیرالمؤمنین (ع)، که گر چه قضایا مختلف است ولی همگی در یک لازمه مشترک هستند و آن شجاعت امام امیرالمؤمنین (ع) است. در مورد موضوع وجود و ولادت امام مهدی (ع) نیز می‌توانیم از این طریق به یقین برسیم. و لذا جای این نیست که روایات این موضوع مورد بررسی سندی قرار گیرد، زیرا با مراجعه به ابواب مختلف مناسب با موضوع می‌توان یقین به ولادت و وجود امام مهدی (ع) از راه حساب تراکم احتمالات پیدا کرد، به جهت اینکه همگی در یک خبر اشتراک نظر دارند که همان ولادت و وجود امام مهدی (ع) است»[۲۷].
۳. نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن؛
نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، در مقاله «مهدی موعود و انتظار فرج» در این‌باره گفته است:

«ابونعیم اصفهانی از عبدالرحمن بن عوف روایت می‌کند که پیامبر اکرم (ص) فرمود: در زمانی که روزگار نامساعد است خدای بزرگ مردی از دودمان را برمی‌انگیزاند که او عدالت را در زمین گسترش می‌دهد و مال و ثروت را در اختیار مردم می‌گذارد.

در سنن ابی داود آمده که حضرت علی (ع) از پیامبر نقل کرده که: اگر باقی نماند از روزگار مگر یک روز خدای متعال برمی‌انگیزاند مردی از اهل‌بیت من که جهان را پر از عدل و داد می‌کند پس از آن که جور و ظلم دنیا را فراگرفته باشد.

در ینابیع الموده آمده که امیرالمؤمنین (ع) فرموده: هنگام ظهور، حضرتش پرچم پیامبر (ص) را در دست دارد و دولت احمدی را تشکیل می‌دهد و به شمشیر قیام می‌کند او گفتاری راست دارد و زمین را با نیروی الهی زنده می‌کند و برای بهره‌برداری آماده می‌کند و سنن و فرائض و احکام اسلام را زنده می‌کند.

ابوخالد کابلی روایت می‌کند که روزی خدمت امام چهارم شرفیاب شدم و از ایشان درباره اولواالامر سوال کردم حضرت با کمال صراحت اولواالامر را معرفی فرمود و از امیرالمؤمنین (ع) شروع کرد و اسامی ائمه را یک به یک برشمرد و از مهدی اهل‌بیت نام برد و سپس در جواب کابلی که گفت سرانجام چه خواهد شد، فرمود: غیبت او ادامه پیدا می‌کند و مردمی که در عصر غیبت زندگی می‌کنند و امامت امام دوازدهم را تأیید و قبول کنند و با کردار نیک خود انتظار فرج او را دارند، بر مردم سایر اعصار برتری خواهند داشت. چرا که آنها در راه خداشناسی و معارف الهی آنقدر پیشرفت نموده و مورد توجهات الهی قرار گرفته‌اند و خرد و بینش آنها آنقدر اوج گرفته که در زمان غیبت چون زمان حضور درک می‌کنند و به حق می‌رسند.

امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج‌البلاغه، در چندین خطبه موضوع ظهور، غیبت و امامت حضرت مهدی (ع) را بازگو می‌کند.

  1. «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى...». از خطبه‌های آن حضرت (ع) است که در آن به پیشامدهای سخت او به ظهور قائم منتظر (ع) اشاره می‌فرماید: (چون امام منتظر از پس پرده غیب بیرون آید) هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی‌گرداند. (گمراه‌شدگان را به راه راست می‌برد). زمانی که مردم هدایت رابه هوای نفس تبدیل کرده باشند. (از شریعت محمدیه دست شسته و خواهش نفس را پیروی نمایند). رأی را به قرآن برمی‌گرداند. (مردم را از به کار بستن اندیشه‌های نادرست نهی به رجوع قرآن وامی‌دارد تا به دستور کتاب خدا رفتار نموده و مخالف آن را دور اندازند و زمانی که مردم قرآن را به رأی و اندیشه خود مبدل کرده باشند از قرآن چشم پوشیده امور را طبق اندیشه نادرست خود انجام دهند).
  2. «حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ...». این خطبه به فتنه‌های نزدیک ظهور امام زمان (ع) اشاره می‌فرماید: (پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) تباهکاری‌ها خواهد شد) تا این که جنگ و خونریزی سخت به (آیندگان از) شما رو آورد به‌طوری که چون شیر درنده خشمگین دندان‌هایش را آشکار گرداند. جنگ‌هایی که واقع می‌شود آماده نابود کردن همه است و یا شتری ماند دارای پستان‌های پر از شیر که آن جنگ مانند پستان شتر پستان‌هایش پر از شربت مرگ است. نوشیدن شیر آن در اول امر به کام کسانی که وارد کارزار می‌شوند و امید فتح و فیروزی دارند شیرین است و در آخر کار که زد و خورد و کشتن و کشته‌شدن و مصائب آن همه را فراخواهد گرفت تلخ و بدمزه و رنج‌آور است. آگاه باشید آنچه خبر می‌دهم در فردا پس از این واقع خواهد شد و به زودی فردا با چیزی که نمی‌شناسید و از آن خبر ندارید می‌آید. حاکمی از غیر طائفه پادشاهان (امام عصر (ع)) کارگردانان آنها را به بدی اعمال و کردارشان بازخواست می‌نماید و زمین پاره‌های جگرش را برای او بیرون خواهد آورد. (تمام کان‌ها از طلا و نقره و غیر آنها هویدا شده و در دسترس آن حضرت قرار می‌گیرد»[۲۸].
۴. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«با استفاده از آیات و روایات می‌توان وجود امام مهدی (ع) را ثابت کرد:

الف. قرآن کریم: بدون شک، از نظر جامعه اسلامی کلیه مفاهیم و اعتقادات اصیل اسلامی ریشه در کلام الهی دارد و اساس عقیده به ظهور امام زمان (ع) در کتاب خدا وجود دارد و این کتاب بزرگ آسمانی فرارسیدن آن روز مبارک و فرخنده را به تمام پیروان بشارت داده است. آیات متعددی در شأن امام مهدی (ع) هست که امامان معصوم (ع)، تفسیر، تأویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان (ع) و حکومت جهانی آن عدالت‌گستر بیان نموده‌اند که در ذیل برای نمونه به پاره‌ای از این آیات اشاره می‌شود:

  1. ﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ؛[۲۹] ما در زبور داوود پس از تورات نوشته‌ایم که سرانجام بندگان شایسته ما وارث زمین می‌شوند. امام باقر (ع) در مورد ﴿عِبادِيَ الصَّالِحُونَ؛ فرموده‌اند: قائم و اصحاب وی می‌باشند[۳۰].
  2. ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛[۳۱] خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمین خلیفه خواهد کرد؛ همان‌طور که کسانی را که پیش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً دینشان را برای آنها مستقر خواهد نمود؛ دینی که برای آنها پذیرفت و قطعاً آنان را پس از خوفشان به حالت امنیت دگرگون می‌کند تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من ننمایند و هرکه بعد از آن کفر ورزد، پس قطعاً آنان فاسق‌اند. امام صادق (ع) فرموده است که این آیه درباره حضرت قائم و اصحاب وی به شمار می‌رود[۳۲].
  3. ﴿وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ؛[۳۳] ما می‌خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم یعنی آنان را پیشوایان و میراث‌بران زمین سازیم. امام باقر (ع) و امام هادی (ع) فرموده‌اند: این آیه مخصوص امام زمان (ع) است که در آخرالزمان ظهور می‌کند... و زمین را پر از عدل و داد می‌کند؛ همچنان که پر از ظلم و ستم شده است[۳۴].

ب. روایات: وجود امام مهدی (ع) از طریق روایات نیز به اثبات رسیده است که ذکر همه آنها، ممکن و لازم نیست. لذا به چند روایت اشاره می‌کنیم:

  1. حدیث ثقلین: پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: "همانا من دو شی‌ء گران‌بها را در میان شما می‌گذارم؛ کتاب خدا، ریسمان کشیده شده از آسمان تا زمین و اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند"[۳۵]. طبق این حدیث همیشه همتای کتاب الهی "اهل بیت"، در روی زمین وجود دارد که همان امام زمان هر عصر است.
  2. حدیث وجوب اعتقاد به امام: براساس روایات شیعه و سنی، پیامبر اکرم (ص) فرمود: "هرکس بمیرد درحالی‌که معتقد به امام زمان نباشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است"[۳۶]. با کمترین تأمل در این روایت و نظایر آن به مصداق واقعی امام پی خواهیم برد که از آن در روایت به "امام" تعبیر شده است و اگر کسی بدون اعتقاد به او بمیرد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
  1. احادیث لزوم وجود امام در روی زمین: امام باقر (ع) فرمودند: "اگر زمین بدون امام بماند اهل خود را به کام خویش می‌کشد" [۳۷]. از این حدیث معلوم می‌شود که همیشه امامی در روی زمین وجود دارد.
  2. احادیثی که معرفت و پیروی از امام (ع) را لازم می‌دانند»[۳۸].

پرسش‌های وابسته

  1. وجود امام مهدی را از روایات شیعه چگونه می‏‌توان به اثبات رسانید؟ (پرسش)
  2. ابواب حدیثی که دلالت بر وجود امام مهدی دارد کدام است؟ (پرسش)
  3. دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  4. آیا پیامبر اکرم و امامان معصوم از مهدی موعود خبر داده‌‏اند؟ (پرسش)
  5. حدیث ثقلین چگونه دلالت بر وجود امام مهدی‏ دارد؟ (پرسش)
  6. حدیث من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة چگونه دلالت بر وجود امام مهدی‏ دارد؟ (پرسش)
  7. حدیث إن الأرض لا تخلو من قائم الله بحجة چگونه دلالت بر وجود امام مهدی‏ دارد؟ (پرسش)
  8. چگونه احادیث وجوب معرفت‏ امام بر وجود امام ‏مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
  9. چه مقدار روایت از اهل بیت در مورد امام مهدی به دست ما رسیده است؟ (پرسش)
  10. حدیث امان چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
  11. حدیث سفینه چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
  12. احادیث امام مهدی در کدام کتاب‌های اهل تسنن آمده است؟ (پرسش)
  13. چه کسانی از صحابه پیامبر روایان احادیث امام مهدی بودند؟ (پرسش)
  14. حدیث (عدم خلو زمان از امام قرشی) چگونه بر وجود امام مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
  15. آیا در کتب اهل سنت روایاتی پیرامون وجود ظهور و سیره امام مهدی نقل شده؟ (پرسش)
  16. تدوین کتاب در مورد امام مهدی نزد فریقین از چه زمانی شروع شد و چگونه ادامه یافت؟ (پرسش)
  17. احادیث دوازده خلیفه چگونه بر وجود امام مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
    1. احادیث دوازده خلیفه چیست؟ (پرسش)
    2. مقصود از دوازده خلیفه چه کسانی‌‏اند؟ (پرسش)
    3. آیا احادیث دوازده خلیفه دلالت بر حکومت ظاهری امامان معصوم دارد در صورتی که در واقع چنین نبوده است؟ (پرسش)
    4. احادیث دوازده خلیفه در چه مکانی ایراد شده است؟ (پرسش)
    5. چرا در احادیث دوازده خلیفه از اسامی آنها سؤال نشده است؟ (پرسش)
    6. آیا احادیث دوازده خلیفه نزد شیعه ضعیف السند و غیر معتبر است؟ (پرسش)
    7. احادیث دوازده خلیفه با حدیث الخلافة بعدی ثلاثون عاما چگونه قابل جمع است؟ (پرسش)
    8. احادیث سیزده امام چگونه قابل توجیه است؟ (پرسش)
    9. در برخی روایات اهل سنت ابوبکر و عمر هم جزء دوازده خلیفه معرفی شده‏‌اند آن را چگونه توجیه می‌‏کنید؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج ۱، احادیث نبوى.
  2. ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج ۱، احادیث نبوى.
  3. احمد و ابن ابى شیبه و ابن ماجه و نعیم بن حماد در باب فتن از علی (ع)، روایت کرده‏‌اند که: رسول اللّه (ص)، فرمود: " مهدى از ما اهل بیت است خداوند کار او را در یک شب سامان می‌بخشد". ر. ک: السیوطى، جلال الدین، الحاوى للفتاوى، ج ۲، ص ۲۱۳ و ۲۱۵ در این کتاب احمد، ابن ابى شیبه و ابو داود از علی (ع) روایت کرده‏‌اند که پیامبر اکرم (ص) فرمود: "اگر از دنیا بیش از یک روز باقى نمانده باشد خداوند فردى از اهل بیت مرا مبعوث می‌کند تا دنیا را پر از عدالت کند چنانکه پر از ستم شده است"؛ همچنین ر. ک: فقیه ایمانى، مهدى(گردآورنده)، موسوعة الامام المهدى، ج ۱، که در آن تصویر ده‌ها صفحه از کتاب‌هاى علما و محدثان اهل سنت درباره مهدى، صفات و آنچه مربوط به اوست و همچنین و تصویر یک نسخه از درس استاد عبّاد، درباره روایات و آثار وارد شده در موضوع مهدى (ع)، آمده است. همچنین ر. ک: ابو داود، سلیمان بن الاشعث، صحیح سنن المصطفى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ ابن ماجه، سنن، ج ۲، شماره ۱۳۶۷ و ۴۰۸۵. همچنین ر. ک: معجم احادیث الامام المهدى، ج ۱، ص ۱۴۷ و بعد از آن‏که در این زمینه احادیث بسیارى از صحاح و مسانید نقل کرده است.
  4. السیوطى، جلال الدین، الحاوى للفتاوى، ج ۲، ص ۲۱۴، که می‌گوید: "ابو داود و ابن ماجه و طبرانى و حاکم از امّ سلمه روایت کرده‌‏اند که گفت از پیامبر (ص)، شنیدم فرمود: "مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه (س) است".
  5. حدیثى که می‌گوید: "مهدى از نسل حسین (ع)، است" بنابر نقل کتاب معجم الامام المهدى، در مصادر زیر آمده است: الاصفهانى، ابو نعیم، الاربعون حدیثا(به نقل از: المقدس الشافعى، عقد الدرر) الطبرانى، الاوسط،(به نقل از: ابن القیم، المنار المنیف)؛ السیرة الحلبیة ج ۱، ص ۱۹۳؛ ابن حجر، القول المختصر. همچنین ر. ک: الصافى گلپایگانى، لطف اللّه، منتخب الاثر، که از منابع شیعه این حدیث را نقل کرده است. براى آشنایى با ضعف روایاتى که می‌گوید مهدى از نسل امام حسن (ع)،است. ر. ک: العمیدى، ثامر هاشم، همان، ج ۱، ص ۲۹۶.
  6. حدیثى که می‌گوید:«الخلفاء بعدى اثنا عشر کلهم من قریش»؛ جانشینان من دوازده نفرند که همه از قریش‏اند. یا «لا یزال هذا الدین قائما ما ولیه اثنا عشر کلهم من قریش»؛ این دین پابرجاست تا دوازده نفر که همه از قریش‏‌اند آن را سرپرستى کنند. متواتر است، کتب صحاح و مسانید با طرق مختلف آن را نقل کرده‏اند گرچه در متن آن کمى اختلاف است و در تفسیر آن نیز اختلاف وجود دارد. ر. ک: البخارى، صحیح البخارى، ج ۹. کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، ص ۱۰۱؛ المسلم، صحیح المسلم، ج ۲، کتاب الاماره، ص ۱۱۹؛ حنبل، احمد، مسند، ج ۵، ص ۹۰، ۹۳ و ۹۷.
  7. ر. ک: الصدر، السید محمد، الغیبة الکبرى، ص ۲۷۲ به بعد.. ر. ک: ناصف، منصور على، همان، ج ۳، ص ۴۰؛ در این کتاب آمده که روایت مزبور را شیخان و ترمذى روایت کرده‏‌اند. دخیل، على محمد على، الامام المهدى، که به تحقیق درباره این حدیث پرداخته است.
  8. ر. ک: البخارى، صحیح البخارى، ج ۳، کتاب الاحکام، باب الاستخلاف، ص ۱۰۱،(بیروت، دار احیاء التراث العربى).
  9. ر. ک: ناصف، منصور على، همان، ج ۳، ص ۴۰. نویسنده این کتاب به دنبال حدیث مزبور می‌گوید: آن را شیخان و ترمذى روایت کرده‏اند و در حاشیه کتاب می‌گوید: ابو داود در کتاب المهدى آن را به این‏صورت نقل کرده است: «لا یزال هذا الذین قائما حتى یکون علیکم اثنا عشر خلیفة»: این دین پیوسته پابرجاست تا دوازده خلیفه بر شما بیاید. ر. ک: ابو داود، سنن ابى داود ج ۲، ص ۲۰۷.
  10. همان.
  11. همان.
  12. ر. ک: ابن حنبل، احمد، مسند امام احمد، ج ۵، ص ۹۳- ۱۰۰.
  13. ر. ک: الحاکم النیشابورى، محمد بن عبد اللّه، المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۶۱۸.
  14. اشاره است به آیه شریفه ﴿وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَى ؛ و سخن از روى هوى نمى‏‌گوید. نیست این سخن جز آنچه بدو وحى می‌شود.(سوره نجم، آیه ۳- ۴).
  15. پیش از این مصادر این حدیث بیان شد.
  16. علماى اهل سنت صحت روایت را پذیرفته‏‌اند ولى در تأویل آن اختلاف دارند. مصادیقى که براى دوازده نفر ذکر کرده‌‏اند براى ما قابل پذیرش نیست بلکه بعضى از این مصادیق غیرمعقول است مانند: یزید بن معاویه فردى که تجاهر به فسق می‌کرد و کسى که متهم به کفر و خروج از دین است. سید ثامر عمیدى در کتاب خود سخنان اهل سنت در این زمینه را نقل کرده و به صورتى کاملا علمى به پاسخگویى سخنان آنها پرداخته و تأویلات آنها را باطل ساخته است. ر. ک: دفاع عن الکافى، ج ۱، ص ۵۴۰ و بعد از آن.
  17. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۴۹.
  18. الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹.
  19. الغیبه، نعمانی، ص ۱۴۱؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۳.
  20. کفایة الاثر، ص ۱۶۲؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۸.
  21. البلد الامین، ص۳۰۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۵.
  22. الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹.
  23. سوره انبیاء، آیه ۲۲.
  24. سوره نور، آیه ۳۵.
  25. سوره تکویر، آیه ۱.
  26. جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص 79-80.
  27. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۹۹.
  28. نویسندگان دوهفته‌نامه گلستان قرآن، مهدی موعود و انتظار فرج.
  29. سوره انبیا؛ آیه: ۱۰۵.
  30. منتخب الاثر، ص ۱۵۹.
  31. سوره نور؛ آیه: ۵۵.
  32. منتخب الاثر، ص ۱۶۱.
  33. سوره قصص؛ آیه: ۵.
  34. المحجة، ص ۱۶۸.
  35. سنن ترمذی ، ج ۵، ص ۳۲۹؛ کافی، ج ۱، ص ۲۹۴.
  36. کافی، ج ۱، ص ۳۷۱؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۹۶.
  37. کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰.
  38. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۴-۳۶.