افضلیت امام از دیدگاه وهابیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
شاخص‌ترین چهره [[سلفیه]] در سده‌های اخیر [[ابن‌تیمیه]] (۷۲۸ق) است. اجازه دهید با دیدگاه او آشنا شویم. او [[معتقد]] است که از نظر جمهور [[اهل سنت]] و نیز دیگران، امامت افضل در صورت امکان [[واجب]] است، اما اگر در [[ولایت]] و [[امامت]] فرد [[افضل]] مفسده‌ای باشد، این [[منصب]] به [[مفضول]] می‌رسد.
شاخص‌ترین چهره [[سلفیه]] در سده‌های اخیر [[ابن‌تیمیه]] (۷۲۸ق) است. اجازه دهید با دیدگاه او آشنا شویم. او [[معتقد]] است که از نظر جمهور [[اهل سنت]] و نیز دیگران، امامت افضل در صورت امکان [[واجب]] است، اما اگر در [[ولایت]] و [[امامت]] فرد [[افضل]] مفسده‌ای باشد، این منصب به [[مفضول]] می‌رسد.


او [[ابوبکر]] را افضل می‌داند و بر این [[باور]] است که [[امامت ابوبکر]] موافق با قاعده تقدیم افضل بر مفضول است، اما اگر کسی [[امام علی]] {{ع}} را افضل بداند و از سویی به امامت ابوبکر تن دهد، اوست که باید به منع این آموزه یعنی [[لزوم]] امامت افضل بپردازد<ref>احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی، منهاج السنة النبویة، ج۳، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>.
او [[ابوبکر]] را افضل می‌داند و بر این [[باور]] است که [[امامت ابوبکر]] موافق با قاعده تقدیم افضل بر مفضول است، اما اگر کسی [[امام علی]] {{ع}} را افضل بداند و از سویی به امامت ابوبکر تن دهد، اوست که باید به منع این آموزه یعنی [[لزوم]] امامت افضل بپردازد<ref>احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی، منهاج السنة النبویة، ج۳، ص۳۹۱-۳۹۲.</ref>.
خط ۱۳: خط ۱۳:
ابن‌قیم جوزی یکی دیگر از علمای نامدار [[سلفی]] با بیان [[سنت نبوی]]، معتقد است که امامت و ولایت فرد انفع و [[اصلح]] برای امر [[حکومت]] لازم است، هر چند افضل نباشد<ref>ابن‌قیم جوزی، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref>.
ابن‌قیم جوزی یکی دیگر از علمای نامدار [[سلفی]] با بیان [[سنت نبوی]]، معتقد است که امامت و ولایت فرد انفع و [[اصلح]] برای امر [[حکومت]] لازم است، هر چند افضل نباشد<ref>ابن‌قیم جوزی، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref>.


من از مجموع سخنان [[دانشمندان]] وهابی همین نظر را به دست آوردم. برای نمونه، البانی از دانشمندان نامی [[وهابیت]] در برخی آثار خود به مسئله [[افضلیت]] پرداخته است. او گاهی با اشاره به اقتدای [[حضرت عیسی]] {{ع}} به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را شرافتی برای [[دین اسلام]] می‌داند؛ آن‌گاه می‌افزاید که می‌توان این سخن را نیز مطرح کرد که در ابتدای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} حضرت عیسی {{ع}} به آن [[امام]] [[اقتدا]] می‌کند تا نشان دهد که تابع [[پیامبر اسلام]] است اما در ادامه کار، [[امام عصر]] {{ع}} به حضرت عیسی {{ع}} اقتدا می‌کند؛ زیرا اقتدای مفضول به [[فاضل]] یک قاعده است<ref>محمد ناصرالدین البانی، مصابیح التنویر علی صحیح الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۱.</ref>.
من از مجموع سخنان دانشمندان وهابی همین نظر را به دست آوردم. برای نمونه، البانی از دانشمندان نامی [[وهابیت]] در برخی آثار خود به مسئله [[افضلیت]] پرداخته است. او گاهی با اشاره به اقتدای [[حضرت عیسی]] {{ع}} به [[حضرت مهدی]] {{ع}} آن را شرافتی برای [[دین اسلام]] می‌داند؛ آن‌گاه می‌افزاید که می‌توان این سخن را نیز مطرح کرد که در ابتدای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} حضرت عیسی {{ع}} به آن [[امام]] [[اقتدا]] می‌کند تا نشان دهد که تابع [[پیامبر اسلام]] است اما در ادامه کار، [[امام عصر]] {{ع}} به حضرت عیسی {{ع}} اقتدا می‌کند؛ زیرا اقتدای مفضول به [[فاضل]] یک قاعده است<ref>محمد ناصرالدین البانی، مصابیح التنویر علی صحیح الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۱.</ref>.


برخی دیگر از نویسندگان وهابی نیز جواز [[امامت مفضول با وجود افضل]] را نظریه تمام [[اهل سنت و جماعت]] به شمار آورده‌اند<ref>علی بن نایف الشحود، موسوعة الدین النصحیة، ج۱، ص۲۲۶.</ref>. دیگر دانشمند وهابی یکی از [[وظایف]] [[اهل حل و عقد]] را [[گزینش]] فرد اصلح و انفع از میان افراد واجد شرایط دانسته است. بله، اگر [[انتخاب]] [[افضل]] به [[صلاح]] باشد، همو به [[امامت]] برگزیده می‌شود؛ چنان که [[خلفای راشدین]] هم به ترتیب [[افضلیت]]، امامت کردند؛ زیرا [[مصلحت]] هم در امامت آنها بود. اما به طورکلی امامت انفع و [[اصلح]] [[واجب]] است، هرچند افضل نباشد<ref>عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.  
برخی دیگر از نویسندگان وهابی نیز جواز [[امامت مفضول با وجود افضل]] را نظریه تمام [[اهل سنت و جماعت]] به شمار آورده‌اند<ref>علی بن نایف الشحود، موسوعة الدین النصحیة، ج۱، ص۲۲۶.</ref>. دیگر دانشمند وهابی یکی از [[وظایف]] [[اهل حل و عقد]] را [[گزینش]] فرد اصلح و انفع از میان افراد واجد شرایط دانسته است. بله، اگر [[انتخاب]] [[افضل]] به [[صلاح]] باشد، همو به [[امامت]] برگزیده می‌شود؛ چنان که [[خلفای راشدین]] هم به ترتیب [[افضلیت]]، امامت کردند؛ زیرا [[مصلحت]] هم در امامت آنها بود. اما به طورکلی امامت انفع و [[اصلح]] [[واجب]] است، هرچند افضل نباشد<ref>عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.  
خط ۲۱: خط ۲۱:
در برخی منابع [[وهابیت]] نیز بیش از آنکه به مسئله [[لزوم]] یا عدم [[لزوم افضلیت]] پرداخته شود، مباحث مبسوطی درباره مفاضله میان [[خلفا]] آمده است<ref>ر. ک: سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب، التوضیح عن توحید الخلاق فی جواب اهل العراق، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶. جالب اینکه این نویسنده، عایشه را از لحاظ علمی بر حضرت زهرا {{س}} برتر می‌داند و تفضیل آن حضرت بر عایشه را تنها به لحاظ ذات می‌داند. (علی بن نایف الشحود، المفصل فی احکام الهجرة، ص۳۴۵؛ نیز، ر. ک: عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۲۸۲).</ref>.
در برخی منابع [[وهابیت]] نیز بیش از آنکه به مسئله [[لزوم]] یا عدم [[لزوم افضلیت]] پرداخته شود، مباحث مبسوطی درباره مفاضله میان [[خلفا]] آمده است<ref>ر. ک: سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب، التوضیح عن توحید الخلاق فی جواب اهل العراق، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶. جالب اینکه این نویسنده، عایشه را از لحاظ علمی بر حضرت زهرا {{س}} برتر می‌داند و تفضیل آن حضرت بر عایشه را تنها به لحاظ ذات می‌داند. (علی بن نایف الشحود، المفصل فی احکام الهجرة، ص۳۴۵؛ نیز، ر. ک: عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۲۸۲).</ref>.


ابوالاعلی [[مودودی]] از [[دانشمندان]] نوسلفیه از [[حق]] [[حاکمیت خدا]] و [[رسول]] سخن می‌گوید، اما در باره اینکه [[جانشین]] رسول باید چه صفاتی داشته باشد، سخنی نمی‌گوید<ref>ابوالاعلی مودودی، تدوین الدستور الاسلامی، ص۲۶-۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۹۲.</ref>
ابوالاعلی مودودی از دانشمندان نوسلفیه از [[حق]] [[حاکمیت خدا]] و [[رسول]] سخن می‌گوید، اما در باره اینکه [[جانشین]] رسول باید چه صفاتی داشته باشد، سخنی نمی‌گوید<ref>ابوالاعلی مودودی، تدوین الدستور الاسلامی، ص۲۶-۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۹۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۳

مقدمه

شاخص‌ترین چهره سلفیه در سده‌های اخیر ابن‌تیمیه (۷۲۸ق) است. اجازه دهید با دیدگاه او آشنا شویم. او معتقد است که از نظر جمهور اهل سنت و نیز دیگران، امامت افضل در صورت امکان واجب است، اما اگر در ولایت و امامت فرد افضل مفسده‌ای باشد، این منصب به مفضول می‌رسد.

او ابوبکر را افضل می‌داند و بر این باور است که امامت ابوبکر موافق با قاعده تقدیم افضل بر مفضول است، اما اگر کسی امام علی (ع) را افضل بداند و از سویی به امامت ابوبکر تن دهد، اوست که باید به منع این آموزه یعنی لزوم امامت افضل بپردازد[۱].

ابن‌قیم جوزی یکی دیگر از علمای نامدار سلفی با بیان سنت نبوی، معتقد است که امامت و ولایت فرد انفع و اصلح برای امر حکومت لازم است، هر چند افضل نباشد[۲].

من از مجموع سخنان دانشمندان وهابی همین نظر را به دست آوردم. برای نمونه، البانی از دانشمندان نامی وهابیت در برخی آثار خود به مسئله افضلیت پرداخته است. او گاهی با اشاره به اقتدای حضرت عیسی (ع) به حضرت مهدی (ع) آن را شرافتی برای دین اسلام می‌داند؛ آن‌گاه می‌افزاید که می‌توان این سخن را نیز مطرح کرد که در ابتدای ظهور امام زمان (ع) حضرت عیسی (ع) به آن امام اقتدا می‌کند تا نشان دهد که تابع پیامبر اسلام است اما در ادامه کار، امام عصر (ع) به حضرت عیسی (ع) اقتدا می‌کند؛ زیرا اقتدای مفضول به فاضل یک قاعده است[۳].

برخی دیگر از نویسندگان وهابی نیز جواز امامت مفضول با وجود افضل را نظریه تمام اهل سنت و جماعت به شمار آورده‌اند[۴]. دیگر دانشمند وهابی یکی از وظایف اهل حل و عقد را گزینش فرد اصلح و انفع از میان افراد واجد شرایط دانسته است. بله، اگر انتخاب افضل به صلاح باشد، همو به امامت برگزیده می‌شود؛ چنان که خلفای راشدین هم به ترتیب افضلیت، امامت کردند؛ زیرا مصلحت هم در امامت آنها بود. اما به طورکلی امامت انفع و اصلح واجب است، هرچند افضل نباشد[۵].

حاصل آنکه، آنچه موجب تقدیم کسی بر کسی برای امامت می‌شود، اصلح بودن آن به حال امت است[۶].

در برخی منابع وهابیت نیز بیش از آنکه به مسئله لزوم یا عدم لزوم افضلیت پرداخته شود، مباحث مبسوطی درباره مفاضله میان خلفا آمده است[۷].

ابوالاعلی مودودی از دانشمندان نوسلفیه از حق حاکمیت خدا و رسول سخن می‌گوید، اما در باره اینکه جانشین رسول باید چه صفاتی داشته باشد، سخنی نمی‌گوید[۸].[۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی، منهاج السنة النبویة، ج۳، ص۳۹۱-۳۹۲.
  2. ابن‌قیم جوزی، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.
  3. محمد ناصرالدین البانی، مصابیح التنویر علی صحیح الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۱.
  4. علی بن نایف الشحود، موسوعة الدین النصحیة، ج۱، ص۲۲۶.
  5. عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۱۵۴.
  6. عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۲۷۰-۲۸۰.
  7. ر. ک: سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب، التوضیح عن توحید الخلاق فی جواب اهل العراق، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶. جالب اینکه این نویسنده، عایشه را از لحاظ علمی بر حضرت زهرا (س) برتر می‌داند و تفضیل آن حضرت بر عایشه را تنها به لحاظ ذات می‌داند. (علی بن نایف الشحود، المفصل فی احکام الهجرة، ص۳۴۵؛ نیز، ر. ک: عبدالله بن عمر بن سلیمان دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، ج۱، ص۲۸۲).
  8. ابوالاعلی مودودی، تدوین الدستور الاسلامی، ص۲۶-۲۹.
  9. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۹۲.