بت‌پرستی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عبادت| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بت‌پرستی در قرآن]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[بت]]''' است. "'''[[بت‌پرستی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بت‌پرستی در قرآن]] |[[بت‌پرستی در حدیث]] | [[بت‌پرستی در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بت‌پرستی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''بت''' یعنی آنچه به جای خداپرستیده شود، خدای ساختگی. مجسمه‌هایی از سنگ، چوب، آهن، طلا و نقره به شکل‌های مختلف می‌ساختند و برای آنها نقشی و تأثیری در [[جهان]] و [[سرنوشت]] خود تصوّر می‌کردند و به [[پرستش]] و [[تعظیم]] در مقابل آنها می‌پرداختند. بعضی [[بت]] کوچک به گردن خود می‌آویختند و بعضی [[بت]] [[خانوادگی]] یا قبیله‌ای داشتند و در مراسم مختلف، حیوانی در پای [[بت]] [[قربانی]] می‌کردند.
'''بت پرستی'''، به پرستش هر موجود مادی و یا غیر مادی و حقیقی یا اعتباری اشاره دارد.


==مقدمه==
== معناشناسی ==
*[[شیطان]] اولین کسی بود که بت‌سازی، بت‌تراشی و بت‌پرستی را به [[آدمیان]] آموخت، تا بدین وسیله آنان را از [[خداپرستی]] باز دارد. [[پیامبران الهی]] همواره با بت‌پرستی که ریشه در [[جهل]] و [[خرافات]] داشت [[مبارزه]] می‌کردند. [[حضرت ابراهیم]]، در معبد بت‌پرستان با تبر به [[بت‌شکنی]] پرداخت. [[حضرت علی]]{{ع}} هم در جریان [[فتح مکه]] به شکستن بت‌هایی پرداخت که [[مشرکان]] در [[کعبه]] نهاده بودند.
{{همچنین|بت}}
*در زمان [[بعثت پیامبر اسلام]]، [[قریش]] بت‌های زیادی داشتند که نام بعضی از آنها در [[قرآن]] نیز آمده است، از قبیل: سُواع، بَعل، عُزّی، لات، مَنات، نَسر، وُدّ، یَعوق، یَغوث و...{{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref> «و گفتند: هیچعغ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref>. به [[بت]]، "صَنَم" و "وَثَن" هم گفته می‌شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۴۲.</ref>.
بت، تندیسی است که [[بت‌پرستان]] به اشکال گوناگون مانند [[انسان]]، حیوان و یا ترکیبی از آن دو<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.</ref> می‌ساختند و به عنوان نمادی از [[معبود]] و [[ملجأ]]<ref>شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref> آن را می‌پرستیدند و از آن [[حاجت]] می‌خواستند<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 312</ref>. و در اصطلاح [[قرآن]] به [[پرستش]] هر موجود مادی یا غیر مادی <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.</ref> و [[حقیقی]] یا اعتباری، که انسان‌<ref>سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.</ref> شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از [[توجه به خدا]] باز ‌دارد، بت‌پرستی گفته می‌‌شود<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.</ref>. همچنین [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] [[صفات خدایی]] از انسان<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.</ref>، [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از انسان‌های دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بت‌پرستی است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.</ref> نیز [[نفی]] می‌کند و حتی اعلام می‌دارد [[پیامبران الهی]] و [[فرشتگان مقرب]] نیز [[شایسته]] [[پرستش]] نیستند<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۰.</ref>، زیرا هیچ‌کس در برابر [[خداوند]] به صورت مستقل قدرتی ندارد<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵. 312</ref>.  
*تردیدی نیست که یکی از مظاهر [[شرک]] در عصر [[بعثت]] [[پیامبر]]، [[بت پرستی]] بوده است. این [[بت پرستی]] و ارتباطش با [[پیامبر]] به گونه‌های مختلف توصیف شده است. از نکات برجسته این بحث این است که [[قرآن]] به جای طرح نام [[بت‌ها]]، {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«آیا بت‌های «لات» و «عزّی» را (شایسته پرستش) دیده‌اید؟ * و آن سومین بت دیگر «منات» را؟» سوره نجم، آیه ۱۹-۲۰.</ref> از اوصاف و کارکرد یا سابقه بت‌پرستی آنها سخن می‌گوید، مثلا از [[دلایل]] [[پرستش]]، شریکان در [[عبادت]]، یا [[علت]] بی‌فایدگی [[پرستش]] [[بت‌ها]]، آثار و [[اهداف ]] [[مبارزه]]. پرستیدن گوساله به جای [[خدا]]<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.


==[[دلایل]] [[پرستش]] [[بت]]==
== پیشینه بت پرستی ==
*{{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس ا» سوره زمر، آیه ۳.</ref>
باید توجّه داشت اکثر [[مردم]] [[دنیا]] در طول [[تاریخ]] بت پرست بوده‌اند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref>. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و [[بابل]] از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد [[مسیح]] مجسمه‌هایی یافته‌اند که [[نشانه]] بت‌پرستی [[اقوام]] پیشین است<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.</ref>، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینۀ قابل توجه، ماهیت بت‌پرستی است که نوعی [[تحریف]] در [[عقیده]] [[فطری]] [[خداپرستی]] است؛ با توجه به اینکه [[فطرت خداپرستی]] همواره در میان [[انسان‌ها]] بوده، تحریف آن نیز در میان افراد [[نادان]] پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش [[انسان]] همراه دانست<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.</ref>.
*{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>
*{{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ}}<ref>«آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده می‌کنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.</ref>
*{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.</ref>
*{{متن قرآن|فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ}}<ref>«پس چرا آن خدایانی که (کافران) به جای خداوند، برای تقرّب (به خداوند به پرستش) گرفته بودند یاریشان نکردند؟ بلکه از نظرشان ناپدید شدند و این بود دروغ آنان و آنچه از خود برمی‌ساختند» سوره احقاف، آیه ۲۸.</ref>
*{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>
*'''نکته''': [[دلایل]] [[مشرکان]] جالب است.
#[[مشرکان]] در توجیه [[پرستش]] [[بت‌ها]] می‌گویند که می‌پذیریم که این [[بت‌ها]] کاره‌ای نیستند، اما ما آنها را جز برای اینکه ما را هر چه بیشتر به [[خدا]] نزدیک گردانند، نمی‌پرستیم: {{متن قرآن|َ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس؛ سوره زمر، آیه ۳.</ref>
#از سوی دیگر این [[پرستش]] را وسیله [[عزت]] خود می‌دانند و [[قرآن]] از قول آنان [[نقل]] می‌کند: و به جای [[خدا]]، معبودانی [[اختیار]] کردند تا برای آنان [مایه] [[عزت]] باشد. {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>
#یا برای خود خدایانی از [[زمین]] [[اختیار]] کرده‌اند تا مردگان آنها را زنده کنند. {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ}}<ref>«آیا خدایانی از زمین گزیدند که آنان (مردم را در جهان واپسین) زنده می‌کنند؟» سوره انبیاء، آیه ۲۱.</ref>
#و غیر از خدای یگانه خدایانی به [[پرستش]] گرفتند، تا مگر آنها [[یاری]] شوند. {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.</ref>
#یا [[دلیل]] آنها این است که غیر از [[خدا]]، را به منزله معبودانی، برای [[تقرب]] [به [[خدا]]] [[اختیار]] کرده بودند، بلکه آنان را [[یاری]] نکردند و از دستشان دادند؟ {{متن قرآن|فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ}}<ref>«پس چرا آن خدایانی که (کافران) به جای خداوند، برای تقرّب (به خداوند به پرستش) گرفته بودند یاریشان نکردند؟ بلکه از نظرشان ناپدید شدند و این بود دروغ آنان و آنچه از خود برمی‌ساختند» سوره احقاف، آیه ۲۸.</ref>
#[[اهل کتاب]] برای دلخوشی [[مشرکان]] می‌گفتند که این [[بت‌ها]] شما را به [[حق]] نزدیکتر می‌سازد: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.


==[[شرک در عبادت]]==
از [[قرآن‌کریم]] استفاده می‌شود [[گرایش]] به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر [[حضرت نوح]] وجود داشته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref>«و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref> اما از زمان‌های قبل‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن [[قرآن]] از بت‌پرستی [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۷۰.</ref>، [[ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref> (که ۷۰ [[بت]] داشتند)<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref>، [[اصحاب]] [[مدین]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اهل]] سبا<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.</ref>، [[اصحاب القریه]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.</ref>، [[قوم ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲.</ref>، [[مصریان]] در زمان [[حضرت یوسف]] {{ع}}<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.</ref>،<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.</ref> زمان [[موسی]] {{ع}}<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و [[بنی اسرائیل]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>، [[حضرت لوط]]، [[یونس]] و [[عیسی]] {{ع}} خبر داده است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.</ref>.
*منظور آنان در پاسخ [[پیامبر]] این بوده که [[پرستش]] این [[بت‌ها]] استقلالی نیست، بلکه در شرکت با [[خدا]] و یا واسطه با [[خدا]] است.
*{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده می‌شوید؟» سوره یونس، آیه ۳۴.</ref>{{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>
*{{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ... ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو می‌خواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگ‌تر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگ» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>
*{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ}}<ref>«به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.</ref>
*{{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref>
*{{متن قرآن|هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.</ref>
*'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق براین موضوعات تأکید شده است.
#آیاتی که با واژه قُل آمده، شیوه گفتمان [[رسول خدا]] با [[مشرکان]] در باره [[بت‌ها]]، روشن شده است.
#در همین [[آیات]] به [[پیامبر]] گفته شده، که به [[مشرکان]] بگو آیا از بت‌های شما کسی هست که [[خلقت]] موجود را که کار [[خداوند]] است، برهم بزند و از نو خلق [[جدید]] آغاز کند. {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که آفرینش را بیاغازد سپس آن را بازگرداند؟ بگو خداوند است که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند پس (از حق) به کجا بازگردانده می‌شوید؟» سوره یونس، آیه ۳۴.</ref>
#آیا در بت‌های صامت و ساکت شما کسی هست که بتواند شما را به سوی [[حق]]، و [[حقیقت]] [[رهبری]] و [[هدایت]] نماید. {{متن قرآن|قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ}}<ref>«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>
#[[اهل کتاب]] - [[یهود]] - که در باره [[قرآن]] بهانه‌جوئی می‌کنند [[درک]] درستی از [[توحید]] ندارند و پیشنیان آنان با بهانه‌جوئی از پیامبرشان [[موسی]] به [[شرک]] [[عبادت]] گوساله زرین دچارشدند: {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ}}<ref>«اهل کتاب از تو می‌خواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگ‌تر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگ» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref> {{متن قرآن|ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ}}<ref>«اهل کتاب از تو می‌خواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگ‌تر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگ» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>
#[[شرک]] در [[پرستش]] و [[عبادت]] گوساله سبب استحقاق [[غضب]] [[الهی]] و [[ذلت]] در [[زندگی]] دنیائی آنان است {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا}}<ref>«به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.</ref>
#[[اهل کتاب]] [[احبار]] رهبان را ارباب خود و شریک [[خدا]] در [[عبادت]] قرار دادند و [[مسیحیان]] [[عیسی بن مریم]] را در حالی‌که [[پرستش]] و [[عبادت]] مخصوص [[خداوند]] است و فقط به آن امر شده بودند {{متن قرآن|اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.


==[[علت]] بی‌فایدگی [[پرستش]] [[بت‌ها]]==
== بت پرستی در قرآن ==
*{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا}}<ref>«و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمی‌آفرینند و خود آفریده می‌شوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.</ref>
{{اصلی|بت‌پرستی در قرآن}}
*{{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«داستان کسانی که به جای خداوند سرورانی (به پرستش) گزیدند مانند آن عنکبوت است که خانه‌ای بنا کرد و اگر می‌دانستند بی‌گمان سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است» سوره عنکبوت، آیه ۴۱.</ref>
در بیش از ۳۰ [[آیه]] از [[آیات قرآن]] نیز درباره نام‌ها و اوصاف [[بت]] سخن گفته شده است<ref>دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>. واژه‌هایی که در قرآن بر [[بت‌]]ها اطلاق شده عبارت است از: "صَنَم" که مجسمه‌ای ساخته شده از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ الأنصاری، ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».</ref> که برای [[تقرب به خدا]] پرستش می‌‌شود<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷، «صنم».</ref>. همچنین به واژه‌هایی مانند "وَثَن"، "نُصُب"، "بعل"، بت‌های سه گانه [[عرب]]: "[[لات]]"، "عُزّی" و "مَنات" و... نیز در [[قرآن کریم]] معنای بت داده شده است<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.</ref>.
*{{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«یا (آن مشرکان) میانجی‌هایی به جای خداوند برگزیدند بگو: و آیا اگر چه اختیار چیزی را نمی‌داشتند و خرد نمی‌ورزیدند (باز هم آنان را میانجی می‌گزیدید)؟» سوره زمر، آیه ۴۳.</ref>
*{{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو: پروردگار آسمان‌ها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیده‌اید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگی‌ها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریک‌هایی تراشیده‌اند که همانند آفرین» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>
*{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«بگو آیا شریک‌هایتان را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید دیده‌اید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریده‌اند؟ یا در (آفرینش) آسمان‌ها آیا شرکتی داشته‌اند؟ یا به آنان کتابی داده‌ایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به ی» سوره فاطر، آیه ۴۰.</ref>
*{{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو آیا آنچه را به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید دیده‌اید؟ به من بنمایید که روی زمین چه آفریده‌اند؟ یا (آیا) در (پدید آوردن) آسمان‌ها شرکت داشته‌اند؟ اگر راست می‌گویید کتابی را که پیش از این بوده یا نشانی را که از دانشی بازمانده است برای من بیاورید» سوره احقاف، آیه ۴.</ref>
*{{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ}}<ref>«بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) می‌پندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذره‌ای را در آسمان‌ها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست» سوره سبأ، آیه ۲۲.</ref>
*{{متن قرآن|وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون کافران تو را ببینند، جز به ریشخند نمی‌گیرندت (و می‌گویند) آیا این همان است که از خدایانتان (به بدی) یاد می‌کند؟ در حالی که آنان (نسبت) به یادکرد (خداوند) بخشنده انکار دارند» سوره انبیاء، آیه ۳۶.</ref>
*{{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا * إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمی‌گیرند (و می‌گویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ * به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمی‌ورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراه‌تر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref>
*{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref> سوره صافات، آیه ۳۶.</ref>
*{{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بی‌گمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.</ref> *{{متن قرآن|وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ}}<ref>«و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) می‌خواهند» سوره ص، آیه ۶.</ref>
*{{متن قرآن|وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ}}<ref>«و از (هر) آلایش دوری کن،» سوره مدثر، آیه ۵.</ref>
*{{متن قرآن|فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>
*{{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>
*{{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بگو: خداوند، میان من و شما گواه بس (که) آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند زیانکارند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.</ref>
*{{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما حرمی امن پدید آوردیم (که در آن هیچ چیز را در نمی‌برند) در حالی که (بیرون از شهر مکّه) مردم از پیرامونشان ربوده می‌شوند؟ پس آیا به باطل باور دارند و نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۷.</ref>
*{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهره‌ای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریسته‌ای (که چگونه) به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کافران می‌گویند که اینان رهیافته‌تر از مؤمنانند؟!» سوره نساء، آیه ۵۱.</ref>
*'''نکته''': در [[آیات]] فوق بر این موضوعات تأکید شده است:
#خدایان و بت‌هائی که [[مشرکین]] [[انتخاب]] کرده‌اند، موجودات جامد و ساکت و صامتی هستند که مالک و [[قادر]] برهیچ سود زیانی برخود و دیگران نیستند. {{متن قرآن|اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً}}<ref>«اینان- قوم ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد، کیست؟» سوره کهف، آیه ۱۵.</ref> {{متن قرآن|لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«و به جای او خدایانی را برگزیدند که چیزی نمی‌آفرینند و خود آفریده می‌شوند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خویش و اختیار مرگ و زندگی و برانگیختنی را ندارند» سوره فرقان، آیه ۳.</ref>
#اگر [[بت‌ها]] خدایان هستند، شما نمونه آفریده‌های آنان را نشان بدهید {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ}}<ref>«بگو آیا شریک‌هایتان را که به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید دیده‌اید؟ به من بنمایید که از زمین چه چیزی را آفریده‌اند؟ یا در (آفرینش) آسمان‌ها آیا شرکتی داشته‌اند؟ یا به آنان کتابی داده‌ایم که آنان از آن بر برهانی (استوار) اند؟ (خیر)، بلکه ستمکاران به ی» سوره فاطر، آیه ۴۰.</ref>
#شگردها، و شیوهای بت‌پرستان که تلاش می‌کنند با ایراد فضای اتها م شاعر و دیوانه بودن و تعجب از نفی خدایان توسط [[پیامبر]] از [[بت‌ها]] [[دفاع]] کنند {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref> سوره صافات، آیه ۳۶.</ref>.
#زمانی که [[عملکرد ظالمانه]] [[مشرکان]] سبب هلاکتشان در [[اقوام]] گذشته گردید از سوی [[خداوند]] [[عذاب]] و [[هلاکت]] برای آنها نازل گردید و [[بت‌ها]] هم به [[کمک]] آنها نیامدند: {{متن قرآن|فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) می‌خواندند هیچ به کارشان نیامدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>.
#[[مشرکین]] [[بت‌ها]] را به عنوان خدایان [[انتخاب]] کردند که برای آنها سبب [[عزت]] شوند؛ ولی بزودی در [[دنیا]] و یا: «[[قیامت]]» حقیت برای آنها ظاهر خواهد شد و [[بت‌ها]] هم [[کفر]] خود را به [[عبادت]] [[پیروان]] خویش اعلام و ضد آنها خواهند بود {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>
#[[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌گوید به [[مشرکین]] بگو [[خدا]] [[گواه]] میان من و شما است و آنهائی که به [[باطل]] می‌گروند و به [[خدا]] [[کافر]] می‌شوند، زیان کارانند. {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«بگو: خداوند، میان من و شما گواه بس (که) آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و آنان که به باطل ایمان آورده و به خداوند کفر ورزیده‌اند زیانکارند» سوره عنکبوت، آیه ۵۲.</ref>
#[[امنیت]] قرار داده شده در [[حرم]] از سوی [[خداوند]] و [[ناامنی]] بیرون [[حرم]] و اینکه [[خداوند]] به [[پیامبر]] می‌فرماید چگونه [[بت پرستان]] [[امنیت]] حرم‌را نمی‌بینند و به بت‌های [[باطل]] می‌گروند. {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما حرمی امن پدید آوردیم (که در آن هیچ چیز را در نمی‌برند) در حالی که (بیرون از شهر مکّه) مردم از پیرامونشان ربوده می‌شوند؟ پس آیا به باطل باور دارند و نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟» سوره عنکبوت، آیه ۶۷.</ref>
#برخی از آنان که بهره‌ای از کتاب برده‌اند، [[ایمان]] به غیر [[خدا]] می‌آورند: «[[جبت و طاغوت]]» و به [[مشرکین]] می‌گویند [[دین]] شما بهتر از [[دین]] [[توحیدی]] [[محمد]] است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۱۸-۲۲۳.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== انگیزه‌های بت پرستی ==
# [[بزرگداشت]] مردان بزرگ: بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.</ref>. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به [[عبادت خدا]] می‌پرداختند؛ ولی نسل‌های جدید که از [[عقاید]] [[نیاکان]] [[خود آگاهی]] نداشتند [[گمان]] کردند پدرانشان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این رو آنان به [[پرستش]] مجسمه‌ها روی آوردند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج ۴، ص ۲۶.</ref>
# [[اعتقاد]] به واگذاری [[تدبیر]] [[امور دنیوی]] به سیارات: گروهی اعتقاد داشتند [[خدای بزرگ]] سیارات هفت‌گانه را [[آفریده]] ـ و آنها همانند [[انسان‌ها]] دارای [[جسم]] و [[روح]] هستند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و [[بشر]]، [[بنده]] این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگ‌اند، پس بر [[انسان]] [[واجب]] است [[ارواح]] سیارات را [[پرستش]] کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref> و چون ارواح خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله [[بدن]] آنهاست<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.</ref> به [[نیابت]] از روح آنها پرستیدند، اما هنگامی که [[مشاهده]] کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ به عنوان مثال [[بت]] [[خورشید]] را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس [[زینت]] دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.</ref> و به [[عبادت]] آنها پرداختند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>.
# اعتقاد به [[حلول]] [[خدا]] در اجسام: علت بت پرستی گروهی از [[مشرکان]] این بود که آنها اعتقاد داشتند خدا در بعضی از اجسام [[شریف]] و اشخاص حلول می‌کند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.</ref>
# [[تقدیس]] مظاهر [[قدرت خدا]]: گروهی آنچه را [[مظهر]] قدرت خدا و مایه خیر و منبع [[برکت]] یا دارای [[عظمت]] ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا [[فکر]] می‌‌کردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از [[سنن الهی]] و [[نظام]] علت و معلول خارج است<ref>مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>؛ مثلاً اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی [[آتش]] را می‌پرستیدند<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.</ref>
# [[اعتقاد]] به عدم [[لیاقت]] [[انسان]] برای [[عبادت خدا]]: گروهی [[معتقد]] بودند ما [[شایستگی]] عبادت خدا را بدون واسطه نداریم و از طرفی [[خداوند]]، نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسان‌های محدود بر او احاطه [[عقلی]] یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست انسان مستقیما بتواند [[خدا]] را بپرستد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.</ref> و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از [[تدبیر]] عالم که برایشان مهم بود و [[پروردگار]] و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند، بتی می‌ساختند و آن را می‌‌پرستیدند<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.</ref>.
# اعتقاد به مظهریت بتها برای [[فرشتگان]]: گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان [[مقام]] و منزلتی والا نزد خدا دارند و می‌گفتند: ما این [[بت‌ها]] را به عنوان [[مظهر]] و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند.
# پیوند متقابل [[اجتماعی]] میان افراد و [[جامعه]]: [[مشرکان]]، بت‌پرستی را رمز [[وحدت]] و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و جامعه و حلقه اتصالی بین سران [[کفار]] و [[پیروان]] آنها می‌دانستند<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵. ص 316-319</ref>.
 
== زمینه‌های بت پرستی ==
[[قرآن کریم]] ضمن [[انتقاد]] شدید از [[شرک]] و بت‌پرستی و [[نفی]] همه مظاهر آن و تأکید بر [[ربوبیت]] مطلق [[الهی]] و [[دعوت]] [[مردم]] به [[توحید]] و [[یکتاپرستی]]، اموری را خاستگاه و زمینۀ بت‌پرستی می‌داند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
# [[نادانی]]: از یک سو [[جهل]] به خداوند، از سوی دیگر [[ناآگاهی]] انسان به علل اصلی حوادث [[جهان]] که باعث می‌‌شود گاهی آنها را به علل خیالی و [[خرافی]] از جمله [[بت‌ها]] نسبت ‌دهد و از سوی سوم کوته [[فکری]] برخی [[انسان‌ها]] که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه [[پست‌تر]] [[سقوط]] داده است، زمینه [[گرایش]] به بت‌پرستی را فراهم می‌کند.
# [[حس‌گرایی]]: [[انسان]] همواره در لغزشگاه مجسم ساختن [[امور معنوی]] و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمه‌سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 319.</ref> عمده مصائبی که در اجتماعات [[دینی]] پدید آمده و از آثار بت‌پرستی ابتدایی (که [[مشرکان]] اجسام و اجرام را مورد [[پرستش]] قرار می‌‌دادند) است نیز در این حس‌گرایی ریشه دارد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.</ref>.
# [[تقلید کورکورانه]]: پرورش در محیط بت‌پرستی و اثرپذیری از فرهنگ‌های غلط<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.</ref> و [[تقلید]] از [[آیین]] نیاکان از زمینه‌های تداوم انتقال بت‌پرستی از نسلی به [[نسل]] دیگر محسوب می‌شود. گروهی از [[بت‌پرستان]]، [[فرشتگان]] را [[دختران]] [[خدا]] می‌پنداشتند و آنها را پرستش می‌کردند و چون از علت آن پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفتند: ما به آیین پدرانمان [[راه]] یافته ایم<ref>سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.</ref>. [[قرآن]] در برابر این [[منطق]] که مبتنی بر [[لجاجت]] و [[عناد]] است، می‌فرماید: آیا از آنان [[پیروی]] می‌کنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمی‌فهمیدند و راهیافته نبودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>. در واقع تقلید آنها اگر تقلید [[جاهل]] از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید [[جاهلی]] از جاهل دیگر بود.
# [[هواپرستی]] و پیروی از [[گمان]]: یکی از زمینه‌های [[انحراف]] از [[فطرت توحیدی]] و روی آوردن به بت‌پرستی پیروی از گمان و [[هوای نفس]] است<ref>سوره نجم، آیه ۲۳.</ref><ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref> قرآن با [[تشبیه]] بت‌پرستان به چارپایان بلکه گمراه‌تر از آنها<ref>سوره فرقان، آیه ۴۴.</ref> در [[حقیقت]] به وجه مشترک میان چارپایان و [[بت‌پرستان]] اشاره می‌کند که [[تعقل]] نمی‌کنند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> و آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و [[اندیشه]] دارند و از آن استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر این [[هواپرستی]] موجب می‌‌شد زمانی که آنان [[بت]] سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با [[هوای نفس]] آنها هماهنگ‌تر بود، آن را [[انتخاب]] کرده و مورد [[پرستش]] قرار دهند<ref>سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref> و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و [[نفوذ]] [[شیطان]]، [[راه]] را باز می‌‌کردند<ref>خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۹.</ref>.
دنیا‌گرایی، [[خود بزرگ بینی]] و... را نیز می‌‌توان از دیگر زمینه‌های بت پرستی شمرد<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 319-322.</ref>.
 
== [[اعتقادات]] [[بت پرستان]] ==
بت‌پرستی گرچه به ظاهر یک [[مذهب]] است و تقریباً به یک ریشۀ واحد (پرستش، [[اعتقاد]] به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین [[انسان‌ها]] و [[خدا]]) بازمی گردد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.</ref>؛ اما آرای بت‌پرستان چنان پراکنده و پیرویشان از [[هواهای نفسانی]] و [[پذیرش]] [[خرافات]] به قدری فراوان است که شمارش [[مذاهب]] آنها محال است، لذا اکثر این [[فرقه‌ها]] از اصول ثابت و [[قواعد]] [[منظم]] و هماهنگی برخوردار نیستند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.</ref>؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بت‌پرستی، منظم شده و از [[شهرت]] و موقعیت ویژه‌ای برخوردار گشته است، بت‌پرستی [[برهمایی]] و [[بودایی]] است که [[اهل کتاب]] هم از آنان متأثرند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.</ref>، وجوه مشترک این مذاهب که بیشتر بت‌پرستان به آنها معتقدند چنین است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.</ref>:
# اعتقاد به [[خداوند]] هستی بخش: آنان در [[اعتقاد]] به [[خداوند]] به عنوان یگانه [[خالق]] هستی مشترک‌اند<ref>سوره لقمان، آیه ۲۵.</ref>، تنها برای [[خدا]] شریکی مساوی و همطراز او در [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکمت]] قائل‌اند که معتقداند از او نشئت می‌گیرد<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref><ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 323.</ref>
# اعتقاد به [[شفاعت]] و واسطه‌گری [[بت‌ها]]: [[بت‌پرستان]] گرچه خدا را خالق هستی می‌دانستند؛ ولی او را نمی‌پرستیدند، بلکه [[عبادت]] را مخصوص بت‌های خود دانسته، آنها را به عنوان واسطه‌های [[تکوینی]] بین خود و خدا [[تقدیس]] می‌کردند، گرچه برخی از این [[عقیده]] نیز [[منحرف]] شده، برای بتها [[استقلال]] قائل شدند<ref>سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.</ref>.
# [[انکار معاد]]: بت‌پرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، [[روز رستاخیز]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را منکر بودند<ref>سوره نحل، آیه ۳۸.</ref><ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.</ref>
# اعتقاد به [[جبر]]: بت‌پرستان خود را مجبور و بت‌پرستیشان را بنا به [[اراده خدا]] می‌دانستند: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا}}<ref>«و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.</ref>؛ [[قرآن کریم]] ضمن [[نفی]] این [[پندار]] [[نادرست]] بر [[اختیار]] و [[آزادی]] [[انسان]] در [[پرستش]] تأکید می‌ورزد.
# [[انکار]] [[نبوت]] [[انبیای الهی]]: [[بت پرستان]] [[معتقد]] بودند [[پیامبران]]، بشری همانند سایر [[انسان‌ها]] هستند و [[ادعای نبوت]] ایشان [[حقیقت]] ندارد:{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}}<ref>«پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 323.</ref>
== [[مبارزه]] [[انبیای الهی]] با بت پرستی و [[ادله]] آنان ==
انبیای الهی همواره با [[توکل بر خدا]]، [[دلسوزی]]، [[مدارا]]<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> و [[استقامت]] با [[بت‌پرستان]] مواجه می‌شدند و با استفاده از ضرب‌المثل‌های ساده اما حکیمانه به [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] آنان می‌پرداختند. اما از سوی دیگر بت‌پرستان با تهمت‌های ناروا نظیر [[سفاهت]]، [[جنون]] و [[شاعری]]<ref>سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> به مقابله با [[پیامبران]] برمی‌خاستند.
 
[[قرآن کریم]] در بسیاری از موارد از [[مبارزات]] [[پیامبران پیشین]] با [[اقوام]] بت‌پرستشان سخن گفته است<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 329.</ref>؛ به عنوان مثال در زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}، [[رهبری]] [[بت پرستان]] را "[[آزر]]" بر عهده داشت<ref>انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>، لذا آن [[حضرت]] [[قیام]] در برابر بت‌پرستی را از او آغاز کرد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.</ref>. حضرت ابراهیم {{ع}} در آغاز با [[ادب]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.</ref> و مدارا<ref>فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.</ref> از علت [[گرایش]] آزر به بت‌پرستی جویا شد، آنگاه [[گمراهی]] او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد<ref>سوره انعام، آیه ۷۴.</ref> و فرمود اگر از او [[پیروی]] نکند به [[عذاب الهی]] گرفتار خواهد شد. [[ابراهیم]] {{ع}} پیش از این نیز، [[مخالفت]] عملی خود را با [[غوطه]] ور ساختن [[بت‌ها]] در لجنزار به وی نشان داد سپس میان [[مردم]] فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد می‌خرد؟! پس از این [[اقدام]] به [[جرم]] توهین به بت‌ها به [[فرمان]] آزر زندانی شد<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.</ref>. کوشش‌های حضرت ابراهیم {{ع}} در راستای [[هدایت]] بت‌پرستان (ارشاد، [[استدلال]]، ابراز تنفر از بت پرستی، [[مقاومت]] شجاعانه او در شکستن بتها، [[تحمل]] سخنان استهزاآمیز و [[تکذیب]] گرایانه و به [[جان]] خریدن [[آتش]]) ایشان را [[اسوه]] و الگوی [[موحدان]] ساخته است<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، ص 330.</ref>.
== [[ادله]] [[انبیای الهی]] در [[مبارزه]] با [[بت‌ها]] ==
# بی‌اثر بودن [[عبادت]] بت‌ها: [[پرستش]] با [[انگیزه]] جلب نفع و دفع زیان یا [[سپاس]] در برابر نعمت‌های اعطایی از سوی [[معبود]] است؛ ولی [[بت]] از بارزترین [[صفات]] [[ربوبیّت]]، یعنی [[علم]] و [[قدرت]] تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به [[پرستش‌]] کننده خویش و دفع [[شر]] از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود [[آگاه]] می‌شود، به همین [[دلیل]] عبادت آن [[بیهوده]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.</ref>.
# تلازم ([[همراهی]]) [[خالقیت]] و [[ربوبیت]]: با توجّه به اینکه [[بت‌پرستان]] [[آفریدگار]] [[یکتا]] را پذیرفته، ولی [[معتقد]] بودند [[خداوند]]، [[امر]] [[تدبیر]] را به بعضی از مخلوق‌های خویش سپرده است که بت‌ها نماد و سمبل آنها به شمار می‌آیند<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.</ref> و ازاین‌رو [[شایسته]] پرستش‌اند؛ [[ابراهیم]] بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست تدبیر از [[خلق]] جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل می‌شوند، بنابراین معقول نیست [[خلقت]] موجودات، [[فعل خداوند]] و تدبیر آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون [[خالق]] خداست، مدبّر هم اوست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.</ref>.
# [[نفی]] [[شفاعت]] بتها: برخی از بت‌پرستان [[عرب]] [[اعتقاد]] داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، [[مقام شفاعت]] در امور [[دنیایی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.</ref> به آنها واگذار شده است، ازاین‌رو نسبت به [[ضعیفان]]<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.</ref> منشأ سود و زیان‌اند، اما این پنداری است مردود<ref>سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>، زیرا مراد از [[شفاعت]]، شفاعتی به [[اذن خدا]] و [[رضایت]] اوست<ref>سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.</ref> چراکه [[دنیا]] و [[آخرت]] متعلق به اوست، لذا [[بت‌پرستان]] باید از [[کتب آسمانی]] برای [[اثبات]] چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند.
# فقدان [[دلیل]] بر بت پرستی: بت‌پرستان به‌رغم اینکه دلیل و برهانی [[عقلی]] یا [[شرعی]] نداشتند، به بت‌پرستی [[گرایش]] پیدا کرده بودند، ازاین‌رو [[پیامبر]] [[مأموریت]] یافت به آنها بگوید اگر [[صداقت]] دارید برای این کار خود [[برهان]] بیاورید<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از استدلال‌های فراوان، وقتی با [[مکر]] و [[فریب]] بت‌پرستان و بهانه جویی‌های آنان روبه‌رو می‌شود به آنان اعلام می‌کند: «هر موجودی جز [[خدا]] را می‌خواهید بپرستید؛ ولی [[منتظر]] پیامدهای آن باشید»<ref>سوره زمر، آیه ۱۵.</ref><ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، 325.</ref>
== پیامد‌های بت پرستی ==
از دیدگاه [[قرآن‌کریم]]، بت‌پرستی، [[رنج]] و زحمتی بی‌فرجام<ref>سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.</ref>، عملی خسارت‌بار<ref>سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.</ref> و ظالمانه<ref>سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref> و گناهی نابخشودنی است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۶.</ref> که [[نکوهش]]، [[خشم]] و [[لعنت خدا]] در دنیا و آخرت<ref>سوره هود، آیه ۶۰.</ref> و سرانجام [[هلاکت]] بت‌پرستان را در پی دارد<ref>سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref><ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.</ref> آنان در [[قیامت]] که [[هنگام ظهور]] [[حق]] است، به سرعت به سوی [[دادگاه]] [[عدل الهی]] می‌شتابند؛ چنان که در دنیا به سرعت به سوی بت‌هایشان می‌دوند<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.</ref>، آنگاه معبودهایشان اعم از [[انسان‌ها]]؛ [[شیاطین]]، [[بت‌ها]] و... از آنان [[بیزاری]] می‌جویند<ref>سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.</ref>، بت‌پرستان نیز هنگام دیدن [[آتش دوزخ]] از بُت‌ها و معبودان [[تبرّی]] می‌جویند. ولی این دوری جستن‌ها هیچ سودی ندارد، بلکه بت‌پرستان و بُت‌ها همگی وارد [[جهنم]] شده، هیزم آن خواهند بود<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.</ref> و در آنجا ضمن [[دشمنی]] با بت‌ها و شیاطین، به [[گمراهی]] خویش در مساوی دانستن [[بت‌ها]] با [[پروردگار]] اعتراف خواهند کرد<ref>ر. ک: [[ علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم]]،ج۵، 327.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[بت]]
* [[بت]]
* [[بت‌شکنی]]
* [[بت‌شکنی]]
* [[بت‌شکنی حضرت ابراهیم]]
* [[بت‌شکنی حضرت ابراهیم]]
* [[بت‌شکنی امام علی]]
* [[بت‌شکنی امام علی]]
* [[اعتقادات جاهلی]]
* [[مناسک جاهلی]]
* [[شرک جاهلی]]
* [[پرستش فرشتگان]]
* [[فرهنگ جاهلی]]
{{پایان مدخل وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']]
{{منابع}}
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی رضایی بیرجندی|رضایی بیرجندی، علی]]، [[
بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]'''
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:بت‌پرستی]]
[[رده:جاهلیت]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۱

بت پرستی، به پرستش هر موجود مادی و یا غیر مادی و حقیقی یا اعتباری اشاره دارد.

معناشناسی

بت، تندیسی است که بت‌پرستان به اشکال گوناگون مانند انسان، حیوان و یا ترکیبی از آن دو[۱] از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...[۲] می‌ساختند و به عنوان نمادی از معبود و ملجأ[۳] آن را می‌پرستیدند و از آن حاجت می‌خواستند[۴]. و در اصطلاح قرآن به پرستش هر موجود مادی یا غیر مادی [۵] و حقیقی یا اعتباری، که انسان‌[۶] شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از توجه به خدا باز ‌دارد، بت‌پرستی گفته می‌‌شود[۷]. همچنین قرآن کریم ضمن نفی صفات خدایی از انسان[۸]، اطاعت بی‌قید و شرط از انسان‌های دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بت‌پرستی است[۹] نیز نفی می‌کند و حتی اعلام می‌دارد پیامبران الهی و فرشتگان مقرب نیز شایسته پرستش نیستند[۱۰]، زیرا هیچ‌کس در برابر خداوند به صورت مستقل قدرتی ندارد[۱۱].

پیشینه بت پرستی

باید توجّه داشت اکثر مردم دنیا در طول تاریخ بت پرست بوده‌اند[۱۲]. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و بابل از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح مجسمه‌هایی یافته‌اند که نشانه بت‌پرستی اقوام پیشین است[۱۳]، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینۀ قابل توجه، ماهیت بت‌پرستی است که نوعی تحریف در عقیده فطری خداپرستی است؛ با توجه به اینکه فطرت خداپرستی همواره در میان انسان‌ها بوده، تحریف آن نیز در میان افراد نادان پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش انسان همراه دانست[۱۴].

از قرآن‌کریم استفاده می‌شود گرایش به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر حضرت نوح وجود داشته است: ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا[۱۵][۱۶] اما از زمان‌های قبل‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن قرآن از بت‌پرستی قوم عاد[۱۷]، ثمود[۱۸] (که ۷۰ بت داشتند)[۱۹]، اصحاب مدین[۲۰]، اهل سبا[۲۱]، اصحاب القریه[۲۲]، قوم ابراهیم[۲۳]، مصریان در زمان حضرت یوسف (ع)[۲۴]،[۲۵] زمان موسی (ع)[۲۶] و بنی اسرائیل[۲۷]، حضرت لوط، یونس و عیسی (ع) خبر داده است[۲۸].

بت پرستی در قرآن

در بیش از ۳۰ آیه از آیات قرآن نیز درباره نام‌ها و اوصاف بت سخن گفته شده است[۲۹]. واژه‌هایی که در قرآن بر بت‌ها اطلاق شده عبارت است از: "صَنَم" که مجسمه‌ای ساخته شده از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده است[۳۰] که برای تقرب به خدا پرستش می‌‌شود[۳۱]. همچنین به واژه‌هایی مانند "وَثَن"، "نُصُب"، "بعل"، بت‌های سه گانه عرب: "لات"، "عُزّی" و "مَنات" و... نیز در قرآن کریم معنای بت داده شده است[۳۲].

انگیزه‌های بت پرستی

  1. بزرگداشت مردان بزرگ: بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد[۳۳]. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به عبادت خدا می‌پرداختند؛ ولی نسل‌های جدید که از عقاید نیاکان خود آگاهی نداشتند گمان کردند پدرانشان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این رو آنان به پرستش مجسمه‌ها روی آوردند[۳۴]
  2. اعتقاد به واگذاری تدبیر امور دنیوی به سیارات: گروهی اعتقاد داشتند خدای بزرگ سیارات هفت‌گانه را آفریده ـ و آنها همانند انسان‌ها دارای جسم و روح هستند[۳۵] ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و بشر، بنده این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگ‌اند، پس بر انسان واجب است ارواح سیارات را پرستش کند[۳۶] و چون ارواح خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله بدن آنهاست[۳۷] به نیابت از روح آنها پرستیدند، اما هنگامی که مشاهده کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ به عنوان مثال بت خورشید را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس زینت دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند[۳۸] و به عبادت آنها پرداختند[۳۹].
  3. اعتقاد به حلول خدا در اجسام: علت بت پرستی گروهی از مشرکان این بود که آنها اعتقاد داشتند خدا در بعضی از اجسام شریف و اشخاص حلول می‌کند[۴۰]
  4. تقدیس مظاهر قدرت خدا: گروهی آنچه را مظهر قدرت خدا و مایه خیر و منبع برکت یا دارای عظمت ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا فکر می‌‌کردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از سنن الهی و نظام علت و معلول خارج است[۴۱]؛ مثلاً اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی آتش را می‌پرستیدند[۴۲]
  5. اعتقاد به عدم لیاقت انسان برای عبادت خدا: گروهی معتقد بودند ما شایستگی عبادت خدا را بدون واسطه نداریم و از طرفی خداوند، نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسان‌های محدود بر او احاطه عقلی یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست انسان مستقیما بتواند خدا را بپرستد[۴۳] و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از تدبیر عالم که برایشان مهم بود و پروردگار و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند، بتی می‌ساختند و آن را می‌‌پرستیدند[۴۴].
  6. اعتقاد به مظهریت بتها برای فرشتگان: گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان مقام و منزلتی والا نزد خدا دارند و می‌گفتند: ما این بت‌ها را به عنوان مظهر و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند.
  7. پیوند متقابل اجتماعی میان افراد و جامعه: مشرکان، بت‌پرستی را رمز وحدت و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و جامعه و حلقه اتصالی بین سران کفار و پیروان آنها می‌دانستند[۴۵].

زمینه‌های بت پرستی

قرآن کریم ضمن انتقاد شدید از شرک و بت‌پرستی و نفی همه مظاهر آن و تأکید بر ربوبیت مطلق الهی و دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی، اموری را خاستگاه و زمینۀ بت‌پرستی می‌داند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

  1. نادانی: از یک سو جهل به خداوند، از سوی دیگر ناآگاهی انسان به علل اصلی حوادث جهان که باعث می‌‌شود گاهی آنها را به علل خیالی و خرافی از جمله بت‌ها نسبت ‌دهد و از سوی سوم کوته فکری برخی انسان‌ها که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه پست‌تر سقوط داده است، زمینه گرایش به بت‌پرستی را فراهم می‌کند.
  2. حس‌گرایی: انسان همواره در لغزشگاه مجسم ساختن امور معنوی و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمه‌سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست[۴۶].[۴۷] عمده مصائبی که در اجتماعات دینی پدید آمده و از آثار بت‌پرستی ابتدایی (که مشرکان اجسام و اجرام را مورد پرستش قرار می‌‌دادند) است نیز در این حس‌گرایی ریشه دارد[۴۸].
  3. تقلید کورکورانه: پرورش در محیط بت‌پرستی و اثرپذیری از فرهنگ‌های غلط[۴۹] و تقلید از آیین نیاکان از زمینه‌های تداوم انتقال بت‌پرستی از نسلی به نسل دیگر محسوب می‌شود. گروهی از بت‌پرستان، فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند و آنها را پرستش می‌کردند و چون از علت آن پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفتند: ما به آیین پدرانمان راه یافته ایم[۵۰]. قرآن در برابر این منطق که مبتنی بر لجاجت و عناد است، می‌فرماید: آیا از آنان پیروی می‌کنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمی‌فهمیدند و راهیافته نبودند[۵۱]. در واقع تقلید آنها اگر تقلید جاهل از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید جاهلی از جاهل دیگر بود.
  4. هواپرستی و پیروی از گمان: یکی از زمینه‌های انحراف از فطرت توحیدی و روی آوردن به بت‌پرستی پیروی از گمان و هوای نفس است[۵۲][۵۳] قرآن با تشبیه بت‌پرستان به چارپایان بلکه گمراه‌تر از آنها[۵۴] در حقیقت به وجه مشترک میان چارپایان و بت‌پرستان اشاره می‌کند که تعقل نمی‌کنند[۵۵] و آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و اندیشه دارند و از آن استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر این هواپرستی موجب می‌‌شد زمانی که آنان بت سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با هوای نفس آنها هماهنگ‌تر بود، آن را انتخاب کرده و مورد پرستش قرار دهند[۵۶] و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و نفوذ شیطان، راه را باز می‌‌کردند[۵۷].

دنیا‌گرایی، خود بزرگ بینی و... را نیز می‌‌توان از دیگر زمینه‌های بت پرستی شمرد[۵۸].

اعتقادات بت پرستان

بت‌پرستی گرچه به ظاهر یک مذهب است و تقریباً به یک ریشۀ واحد (پرستش، اعتقاد به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین انسان‌ها و خدا) بازمی گردد[۵۹]؛ اما آرای بت‌پرستان چنان پراکنده و پیرویشان از هواهای نفسانی و پذیرش خرافات به قدری فراوان است که شمارش مذاهب آنها محال است، لذا اکثر این فرقه‌ها از اصول ثابت و قواعد منظم و هماهنگی برخوردار نیستند[۶۰]؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بت‌پرستی، منظم شده و از شهرت و موقعیت ویژه‌ای برخوردار گشته است، بت‌پرستی برهمایی و بودایی است که اهل کتاب هم از آنان متأثرند[۶۱]، وجوه مشترک این مذاهب که بیشتر بت‌پرستان به آنها معتقدند چنین است[۶۲]:

  1. اعتقاد به خداوند هستی بخش: آنان در اعتقاد به خداوند به عنوان یگانه خالق هستی مشترک‌اند[۶۳]، تنها برای خدا شریکی مساوی و همطراز او در علم، قدرت و حکمت قائل‌اند که معتقداند از او نشئت می‌گیرد[۶۴][۶۵]
  2. اعتقاد به شفاعت و واسطه‌گری بت‌ها: بت‌پرستان گرچه خدا را خالق هستی می‌دانستند؛ ولی او را نمی‌پرستیدند، بلکه عبادت را مخصوص بت‌های خود دانسته، آنها را به عنوان واسطه‌های تکوینی بین خود و خدا تقدیس می‌کردند، گرچه برخی از این عقیده نیز منحرف شده، برای بتها استقلال قائل شدند[۶۶].
  3. انکار معاد: بت‌پرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، روز رستاخیز و بازگشت به سوی خدا را منکر بودند[۶۷][۶۸]
  4. اعتقاد به جبر: بت‌پرستان خود را مجبور و بت‌پرستیشان را بنا به اراده خدا می‌دانستند: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا[۶۹]؛ قرآن کریم ضمن نفی این پندار نادرست بر اختیار و آزادی انسان در پرستش تأکید می‌ورزد.
  5. انکار نبوت انبیای الهی: بت پرستان معتقد بودند پیامبران، بشری همانند سایر انسان‌ها هستند و ادعای نبوت ایشان حقیقت ندارد:﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ[۷۰][۷۱]

مبارزه انبیای الهی با بت پرستی و ادله آنان

انبیای الهی همواره با توکل بر خدا، دلسوزی، مدارا[۷۲] و استقامت با بت‌پرستان مواجه می‌شدند و با استفاده از ضرب‌المثل‌های ساده اما حکیمانه به ارشاد و راهنمایی آنان می‌پرداختند. اما از سوی دیگر بت‌پرستان با تهمت‌های ناروا نظیر سفاهت، جنون و شاعری[۷۳] به مقابله با پیامبران برمی‌خاستند.

قرآن کریم در بسیاری از موارد از مبارزات پیامبران پیشین با اقوام بت‌پرستشان سخن گفته است[۷۴]؛ به عنوان مثال در زمان حضرت ابراهیم (ع)، رهبری بت پرستان را "آزر" بر عهده داشت[۷۵]، لذا آن حضرت قیام در برابر بت‌پرستی را از او آغاز کرد[۷۶]. حضرت ابراهیم (ع) در آغاز با ادب[۷۷] و مدارا[۷۸] از علت گرایش آزر به بت‌پرستی جویا شد، آنگاه گمراهی او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد[۷۹] و فرمود اگر از او پیروی نکند به عذاب الهی گرفتار خواهد شد. ابراهیم (ع) پیش از این نیز، مخالفت عملی خود را با غوطه ور ساختن بت‌ها در لجنزار به وی نشان داد سپس میان مردم فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد می‌خرد؟! پس از این اقدام به جرم توهین به بت‌ها به فرمان آزر زندانی شد[۸۰]. کوشش‌های حضرت ابراهیم (ع) در راستای هدایت بت‌پرستان (ارشاد، استدلال، ابراز تنفر از بت پرستی، مقاومت شجاعانه او در شکستن بتها، تحمل سخنان استهزاآمیز و تکذیب گرایانه و به جان خریدن آتش) ایشان را اسوه و الگوی موحدان ساخته است[۸۱].

ادله انبیای الهی در مبارزه با بت‌ها

  1. بی‌اثر بودن عبادت بت‌ها: پرستش با انگیزه جلب نفع و دفع زیان یا سپاس در برابر نعمت‌های اعطایی از سوی معبود است؛ ولی بت از بارزترین صفات ربوبیّت، یعنی علم و قدرت تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به پرستش‌ کننده خویش و دفع شر از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود آگاه می‌شود، به همین دلیل عبادت آن بیهوده است[۸۲].
  2. تلازم (همراهی) خالقیت و ربوبیت: با توجّه به اینکه بت‌پرستان آفریدگار یکتا را پذیرفته، ولی معتقد بودند خداوند، امر تدبیر را به بعضی از مخلوق‌های خویش سپرده است که بت‌ها نماد و سمبل آنها به شمار می‌آیند[۸۳] و ازاین‌رو شایسته پرستش‌اند؛ ابراهیم بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست تدبیر از خلق جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل می‌شوند، بنابراین معقول نیست خلقت موجودات، فعل خداوند و تدبیر آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون خالق خداست، مدبّر هم اوست[۸۴].
  3. نفی شفاعت بتها: برخی از بت‌پرستان عرب اعتقاد داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، مقام شفاعت در امور دنیایی[۸۵] به آنها واگذار شده است، ازاین‌رو نسبت به ضعیفان[۸۶] منشأ سود و زیان‌اند، اما این پنداری است مردود[۸۷]، زیرا مراد از شفاعت، شفاعتی به اذن خدا و رضایت اوست[۸۸] چراکه دنیا و آخرت متعلق به اوست، لذا بت‌پرستان باید از کتب آسمانی برای اثبات چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند.
  4. فقدان دلیل بر بت پرستی: بت‌پرستان به‌رغم اینکه دلیل و برهانی عقلی یا شرعی نداشتند، به بت‌پرستی گرایش پیدا کرده بودند، ازاین‌رو پیامبر مأموریت یافت به آنها بگوید اگر صداقت دارید برای این کار خود برهان بیاورید[۸۹]. پیامبر اکرم (ص) بعد از استدلال‌های فراوان، وقتی با مکر و فریب بت‌پرستان و بهانه جویی‌های آنان روبه‌رو می‌شود به آنان اعلام می‌کند: «هر موجودی جز خدا را می‌خواهید بپرستید؛ ولی منتظر پیامدهای آن باشید»[۹۰][۹۱]

پیامد‌های بت پرستی

از دیدگاه قرآن‌کریم، بت‌پرستی، رنج و زحمتی بی‌فرجام[۹۲]، عملی خسارت‌بار[۹۳] و ظالمانه[۹۴] و گناهی نابخشودنی است[۹۵] که نکوهش، خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت[۹۶] و سرانجام هلاکت بت‌پرستان را در پی دارد[۹۷][۹۸] آنان در قیامت که هنگام ظهور حق است، به سرعت به سوی دادگاه عدل الهی می‌شتابند؛ چنان که در دنیا به سرعت به سوی بت‌هایشان می‌دوند[۹۹]، آنگاه معبودهایشان اعم از انسان‌ها؛ شیاطین، بت‌ها و... از آنان بیزاری می‌جویند[۱۰۰]، بت‌پرستان نیز هنگام دیدن آتش دوزخ از بُت‌ها و معبودان تبرّی می‌جویند. ولی این دوری جستن‌ها هیچ سودی ندارد، بلکه بت‌پرستان و بُت‌ها همگی وارد جهنم شده، هیزم آن خواهند بود[۱۰۱] و در آنجا ضمن دشمنی با بت‌ها و شیاطین، به گمراهی خویش در مساوی دانستن بت‌ها با پروردگار اعتراف خواهند کرد[۱۰۲].

جستارهای وابسته

منابع

  1. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم
  2. رضایی بیرجندی، علی، [[

بت‌پرستی - رضایی بیرجندی (مقاله)|مقاله «بت‌پرستی»]]، دائرةالمعارف قرآن کریم

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
  2. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
  3. شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
  4. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص 312
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.
  6. سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.
  7. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمد بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.
  8. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.
  10. سوره آل عمران، آیه ۸۰.
  11. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵. 312
  12. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.
  13. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
  14. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.
  15. «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
  16. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.
  17. سوره اعراف، آیه ۷۰.
  18. سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.
  19. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.
  20. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
  21. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
  22. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.
  23. سوره انبیاء، آیه ۵۲.
  24. سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.
  25. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.
  26. سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  27. سوره اعراف، آیه ۱۴۸.
  28. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.
  29. دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.
  30. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ الأنصاری، ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».
  31. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷، «صنم».
  32. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.
  33. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.
  34. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج ۴، ص ۲۶.
  35. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.
  36. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
  37. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.
  38. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.
  39. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
  40. فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.
  41. مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
  42. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.
  43. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.
  44. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
  45. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵. ص 316-319
  46. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.
  47. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 319.
  48. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.
  49. هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.
  50. سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.
  51. سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  52. سوره نجم، آیه ۲۳.
  53. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.
  54. سوره فرقان، آیه ۴۴.
  55. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.
  56. سوره فرقان، آیه ۴۳.
  57. خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۹.
  58. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 319-322.
  59. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.
  60. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.
  61. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.
  62. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.
  63. سوره لقمان، آیه ۲۵.
  64. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.
  65. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 323.
  66. سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.
  67. سوره نحل، آیه ۳۸.
  68. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.
  69. «و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.
  70. «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
  71. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 323.
  72. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
  73. سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
  74. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 329.
  75. انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
  76. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
  77. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.
  78. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
  79. سوره انعام، آیه ۷۴.
  80. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.
  81. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، ص 330.
  82. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.
  83. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.
  84. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.
  85. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.
  86. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.
  87. سوره انعام، آیه ۵۱.
  88. سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.
  89. سوره بقره، آیه ۱۱۱.
  90. سوره زمر، آیه ۱۵.
  91. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، 325.
  92. سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.
  93. سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.
  94. سوره هود، آیه ۱۰۱.
  95. سوره نساء، آیه ۱۱۶.
  96. سوره هود، آیه ۶۰.
  97. سوره هود، آیه ۱۰۲.
  98. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.
  99. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.
  100. سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.
  101. سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.
  102. ر. ک: رضایی بیرجندی، علی، مقاله «بت‌پرستی»، دائرةالمعارف قرآن کریم،ج۵، 327.