مباهله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۹۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مباهله | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[مباهله در لغت]] - [[مباهله در قرآن]] - [[مباهله در حدیث]] - [[مباهله در معارف و سیره فاطمی]] - [[مباهله در معارف و سیره علوی]] - [[مباهله در تاریخ اسلامی]] - [[مباهله در کلام اسلامی]] - [[مباهله از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''مباهله''' یعنی دو نفر یا دو گروه که با هم [[نزاع]] دارند و هر کدام خود را بر [[حق]] میدانند به یکدیگر [[نفرین]] کنند که [[خداوند]] [[دروغگو]] و طرف ناحق را هلاک کند. چنین واقعهای در | '''مباهله''' یعنی دو نفر یا دو گروه که با هم [[نزاع]] دارند و هر کدام خود را بر [[حق]] میدانند به یکدیگر [[نفرین]] کنند که [[خداوند]] [[دروغگو]] و طرف ناحق را هلاک کند. چنین واقعهای در صدر اسلام میان [[پیامبر خاتم|پیامبر]] و [[مسیحیان]] [[نجران]] روی داده است. در این زمینه [[آیۀ ۶۱ سورۀ آل عمران]] نازل شده که به [[آیۀ مباهله]] معروف است. | ||
[[پرونده:13681398.jpeg|200px|بندانگشتی|مباهله چیست؟]] | |||
== | == معناشناسی == | ||
=== معنای لغوی === | |||
مباهله در لغت به معنای ملاعنه، نفرین کردن شخص [[دروغگو]] و [[ظالم]]، ابتهال و [[تضرّع]] به درگاه [[خدا]] برای دفع بلا از خود یا نزول [[بلا]] بر [[ظالم]] است و این کار از گذشته بین [[عرب]] متداول بوده و میگفتند: {{عربی|لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِ مِنَّا}}<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج١١، ص٧٢.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۸.</ref> | |||
=== معنای اصطلاحی === | |||
در اصطلاح به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم [[دینی]] یک جا جمع شوند و با اصرار و [[تضرع]] به درگاه [[خداوند]] از او بخواهند [[باطل]] را رسوا و [[مجازات]] کند<ref>حسن بن عبدالله ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۲۰.</ref>، همان کاری که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] کرد و این کار بیانگر تلاشهای فراوان [[رسول اکرم]] {{صل}} برای [[دعوت]] [[اهل کتاب]] به [[دین اسلام]] بوده است<ref>سورۀ آل عمران، آیات ۲۰ـ ۲۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۶۱.</ref> | |||
== مباهله در قرآن == | |||
{{اصلی|مباهله در قرآن|آیه مباهله}} | |||
در [[آیه ۶۱ سورۀ آل عمران]] به موضوع مباهله اشاره شده است که به [[آیۀ مباهله]] معروف است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سورۀ آل عمران، آیۀ ۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۶۱.</ref> | |||
این آیه بر سه چیز دلالت دارد: | |||
# '''دلالت بر [[افضلیت اهل بیت]] {{عم}}:''' براساس [[آیۀ مباهله]] میتوان [[برتری اهل بیت]] {{ع}} را [[اثبات]] کرد؛ [[روایات]] فراوانی در منابع معتبر شیعه و [[اهل سنت]] آمده است که با صراحت به [[برتری اهل بیت]] {{ع}} اشاره دارند مانند: [[معاویه]] پسر [[ابوسفیان]] به [[سعد]] [[دستور]] داده بود: به [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[ناسزا]] بگوید و او [[امتناع]] میورزید، روزی [[معاویه]] از او پرسید: چه چیز تو را از [[دشنام]] به [[علی]] باز میدارد؟ گفت: به خاطر سه ویژگی که [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[علی]] {{ع}} فرموده... و یکی از آنها چنین است هنگامی که آیۀ {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ}} نازل شد [[رسول خدا]] {{صل}} [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} را احضار نموده، آنگاه فرمودند: «بار الها اینانند [[اهل بیت]] من»<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: أَمَرَ مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَسُبَ أَبَا تُرَابٍ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأْنَّ تَکُونَ لِی وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} یَقُولُ لَهُ وَ قَدْ خَلَّفَهُ فِی بَعْضِ مَغَازِیهِ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ یَا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِی مَعَ النِّسَاءِ وَ الصِّبْیَانِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَ مَا تَرْضَی أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نُبُوَّةَ بَعْدِی وَ سَمِعْتُهُ یَوْمَ خَیْبَرَ یَقُولُ لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ قَالَ فَتَطَاوَلْنَا لَهَا فَقَالَ ادْعُوا لِی عَلِیّاً فَأُتِیَ بِهِ أَرْمَدَ الْعَیْنِ فَبَصَقَ فِی عَیْنَیْهِ وَ دَفَعَ الرَّایَةَ إِلَیْهِ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَی یَدَیْهِ وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ- ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً {{ع}} وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی}}؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب الخوارزمی، ص۵۹؛ أحمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۸۵؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. | |||
# '''دلالت بر [[افضلیت امام علی]] {{ع}}:''' آیه مباهله علاوه بر دلالت بر [[برتری اهل بیت]] {{ع}}، به خصوص دلالت بر [[افضلیت امیرالمؤمنین]] {{ع}} هم دارد. روزی [[مأمون]] به [[امام رضا]] {{ع}} گفت: بزرگترین [[فضیلت علی]] {{ع}} در [[قرآن]] کدام است؟ [[امام رضا]] {{ع}} فرمودند: فضیلتی که [[آیۀ مباهله]] بر آن حکایت دارد....<ref>{{متن حدیث|قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا {{ع}} أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}} یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا {{ع}} فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ...}}؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref>. | |||
# '''دلالت بر [[امامت امام علی]] {{ع}}:''' براساس [[آیۀ مباهله]] [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} هم قابل [[اثبات]] است به [[دلیل]]: [[افضلیت]]: بنابر دلالت [[آیه]] [[علی]] {{ع}} از همۀ [[صحابه]] [[افضل]] است و به [[حکم عقل]]، [[امامت]] باید به دست [[افضل]] باشد بنابراین [[امامت]] باید به دست [[حضرت علی]] {{ع}} باشد<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۹۴ـ ۹۵.</ref> | |||
== مباهله از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] == | |||
دعوت به مباهله از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] بوده که در آیه ۶۱ [[سوره]] آل [[عمران]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه۶۱؛ التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۶۵.</ref>. | |||
وقتی در برابر استدلالها و [[معجزات]] [[پیامبران]] یا هر مدّعی حقّی در مسائل مربوط به [[اعتقادات]] [[دینی]] به جای [[تسلیم]] شدن، [[لجاجت]] صورت میگیرد، واپسین راهحلّ برای اثبات دعوی، مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر است تا هرکس که بر [[حقّ]] نیست، عذابی مهلک از طرف [[خداوند]] بر او نازل شود. مباهله مخصوص [[رسول خدا]] نیست؛ بلکه هر فرد با ایمانی که [[تقوا]] و [[خداپرستی]] کامل داشته باشد، هنگامی که استدلالهای او در برابر [[دشمن]] بر اثر [[لجاجت]] به جایی نرسید میتواند برای اثبات مدّعای خود به مباهله [[دعوت]] کند<ref> نمونه، ج۲ ص۴۴۷.</ref>. از کلمه {{متن قرآن|حَاجَّكَ}} که در ابتدای [[آیه]] مذکور آمده، روشن میشود که مباهله در مقام [[احتجاج]] بوده و هنگامی که بنینجران در مقابل ادلّه [[پیامبر]] [[تسلیم]] نشدند به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شد تا [[حجّت]] دیگری که همان مباهله است، برای اثبات مدّعا اقامه کند<ref> مجمعالبیان، ج۲ ص۷۶۳؛ التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۴؛ تفسیرمراغی، مج۱، ج۳، ص۱۷۴</ref>.<ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[احتجاج - آقازاده (مقاله)|احتجاج]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref> | |||
== جریان تاریخی مباهله == | |||
{{اصلی|مباهله در تاریخ اسلامی}} | |||
در بیست و چهارم [[ذی حجه]] [[سال نهم هجری]]، گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] در [[شهر مدینه]]، نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند و ابتدا دربارۀ ماهیت [[عیسی]] {{ع}} سؤال کردند. [[رسول اکرم]] {{صل}} از ایشان به عنوان [[بنده]] و [[پیامبر خدا]] یاد کرد<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۶۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲.</ref>. آنان شگفتزده پرسیدند: "چگونه ممکن است در حالی که همۀ [[آدمیان]] پدری دارند، [[عیسی]] {{ع}} بدون پدر به [[دنیا]] آمده باشد؟" [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: «[[آدم]] نیز از خاک و بدون پدر آفریده شد و [[آفرینش]] [[عیسی]] {{ع}} نیز همانند [[آفرینش آدم]]، بدون پدر و از نفخۀ [[روح القدس]] است: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>. | |||
زمانی که بحث به نتیجه نرسید، [[پیامبر]] {{صل}} به [[فرمان]] [[پروردگار]] به آنها پییشنهاد مباهله داد: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>، فردای آن روز ۲۴ یا ۲۵ ذیالحجه<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۷۰.</ref>، [[رسول خدا]] {{صل}} همراه با [[علی]] {{ع}}، [[فاطمه زهرا]] {{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} برای مباهله بیرون آمدند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۶۸؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲.</ref>؛ [[مسیحیان]] [[نجران]] نیز با برخی از فرزندان خود بیرون آمدند<ref>میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الأبرار، ج۲، ص۱۴۷.</ref> و وقتی شکوه و جلال آن بزرگواران را دیدند، ترسیده و از مباهله منصرف شدند، گروهی [[اسلام]] آورده و عدهای به دادن جزیۀ سالیانه دو هزار دست لباس راضی شدند<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲ ـ۸۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۳؛ ابن اسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲]]، ص۲۶۳ـ۲۶۴.</ref> [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[پشیمانی]] آنان از مباهله، فرمودند: «به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر مباهله میکردید، تمام این بیابان پر از [[آتش]] میشد و در دم هلاک میشدید»<ref>میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الأبرار، ج۲، ص۱۴۷؛ رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۷.</ref>. | |||
=== زمان مباهله === | |||
برخی، زمان [[دعوت]] به مباهلۀ [[پیامبر]] {{صل}} را [[سال سوم هجری]] میدانند؛ زیرا به اتفاق اکثر مفسران شیعه و [[سنی]]، [[آیۀ ۶۱ سورۀ آل عمران]] که برای دعوت به مباهله است در این سال نازل شده است و برخی نیز وقوع آن را در [[سال نهم هجری]] ([[عامالوفود]]) دانستهاند که [[پیامبر]] {{صل}} عازم [[مدینه]] شد<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، موسوعه التاریخ الاسلامی، ج۳، ص۵۵۷؛ [[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام (کتاب)|تاریخ اسلام]] ص۲۰۶؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۸۲۷.</ref>. | |||
== فضیلت اهل بیت{{ع}} در مباهله == | |||
{{همچنین|فضائل اهل بیت}} | |||
این حادثه، موقعیّت والای [[اهل بیت]] {{ع}} را نزد [[خدا]] نشان میدهد و از [[فضایل]] روشن [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است که در [[آیه]]، جان [[پیامبر]] {{صل}} به شمار آمده و نشان میدهد او [[افضل]] [[صحابه]] است و خود [[امام علی]] {{ع}} <ref>احتجاج، ج ۱، ص ۱۱۸.</ref> و [[امامان]] دیگر نیز به این واقعه استشهاد و [[احتجاج]] کردهاند<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۳۳ ص ۱۸۱</ref>. وقتی "مأمون عباسی" از [[امام رضا]] {{ع}} خواست بزرگترین [[فضیلت علی]] {{ع}} را بیان کند، حضرت به این [[فضیلت]] اشاره فرمودند و این واقعه و [[فضیلت]] در آثار شعرای [[عرب]] و [[عجم]] نیز انعکاس یافته است<ref>نفحات الازهار، ج ۲۰، ص۲۵۸.</ref>. | |||
== [[دلایل]] [[اثبات]] حقانیت اهل بیت{{ع}} در [[جریان مباهله]] == | |||
برخی از دلایلی که برای اثبات حقانیت و جایگاه اهل بیت{{ع}} در جریان این حادثه میتوان به آن اشاره کرد عبارتاند از: | |||
# همراه بودن اهل بیت{{ع}} با پیامبر{{صل}} در جریان مباهله: به نظر تمام مفسران شیعه و سنی افراد شرکت کننده در جریان مباهله، [[پنج تن آل عبا]] بودند که مراد از {{متن قرآن| أَبْنَاءَنَا}}، حسنین{{ع}} هستند و مراد از {{متن قرآن| نِسَاءَنَا}}، [[فاطمه]]{{س}} است به دلیل اینکه جز او زنی در مباهله شرکت نکرد و آیه نیز دلیل بر فضیلت و [[برتری]] او بر همۀ [[زنان]] عالم است و مراد از نفس [[پیغمبر]]، فقط علی{{ع}} است زیرا خود پیامبر{{صل}} که نمیتواند مراد باشد؛ زیرا او دعوت کننده است و معنی ندارد [[انسان]] خود را دعوت کند و همیشه [[داعی]] غیر از مدعو است<ref>ر.ک: مجمع البیان مترجمان، ج۴، ص۱۰۳.</ref>؛ چراکه [[پیامبر]]{{صل}} با تعابیر مختلفی به یکی بودن در [[فضایل]] و پیوند عمیق او با [[امیر مؤمنان]]{{ع}} تصریح فرموده است از جمله: {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْک"، "عَلِیٌّ مِنِّی مِثْلُ رَأْسِی مِنْ بَدَنِی"، "أَنْتَ مِنِّی کَرُوحِی مِنْ جَسَدِی"، "أَنْتَ مِنِّی کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۳۵، ص۲۵۷، ج ۲۱ ص۲۷۶؛ حسینی میلانی، علی، نفحات الازهار، ج ۲۰، ص۲۱۵.</ref> و در منابع اهل سنت هم احادیثی با همین مضمون نقل شده است از جمله در [[صحیح بخاری]] و [[ترمذی]]، خصائص [[نسائی]] و...<ref>فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج ۱، ص۳۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۸.</ref> | |||
# نقل حدیث و [[جریان مباهله]] در منابع مختلف: دلیل دیگر برای [[اثبات]] حقانیت و جایگاه اهل بیت{{ع}} در جریان مباهله، نقل آن در منابع مختلف است از جمله: در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته شده: وقتی این [[آیه شریفه]] نازل شد: پس بگو بیایید بخوانیم [[فرزندان]] خود را و فرزندان شما را... آنگاه [[رسول خدا]] علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین را خواندند و گفتند: خدایا اینها [[اهل]] من هستند»<ref>{{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ...﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِی}}؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، کتاب الفضائل، جزء ۱۵ و ۱۶، باب ۳، ح۲۴۰۴.</ref>. همچنین گفته شده: «[[آیۀ مباهله]] قویترین دلیل بر [[فضیلت]] [[اصحاب کساء]] است»<ref>زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.</ref> و یا گفته شده: «دلالت آیه بر فضیلت [[آل پیامبر]] که [[آل]] اللهاند برای هیچ مؤمنی قابل [[شک]] نیست»<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۲، ص۱۸۱.</ref>. | |||
# خودداری بزرگان [[نصاری]] از مباهله: این آیه یکی از محکمترین [[آیات]] در بیان عظمت پیامبر و [[اهل بیت]] ایشان است؛ زیرا بزرگان نصاری از مباهله خودداری کردند و با پرداختن [[جزیه]] تن به [[خواری]] دادند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۹ ـ ۷۲.</ref>. | |||
== [[حسرت]] بزرگان [[صحابه]] == | |||
این [[فضیلت]] که از برجستهترین [[فضائل امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، حسرت بزرگان صحابه را برانگیخته است. از جمله [[سعد بن ابی وقاص]] با [[اقرار]] به این فضیلت از نداشتن چنین فضیلتی اظهار حسرت میکند. | |||
در کتاب [[صحیح مسلم]]، باب [[فضائل]] [[حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} نقل شده که [[معاویه]] به سعد گفت: چرا ابوتراب (علی {{ع}}) را [[سب]] ([[دشنام]]) نمیکنی؟ گفت: من سه سخن از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در مورد او به یاد دارم که به خاطر آنها نمیتوانم ایشان را دشنام دهم! و اگر یکی از آنها برای من بود بهتر از داشتن شتران سرخ مو(ی فراوان) است<ref>این حیوان از گرانبهاترین سرمایههای عرب محسوب میشد.</ref>. سپس داستان [[حدیث منزلت]] (در [[جنگ تبوک]]) و داستان [[پرچم]] دادن به دست علی {{ع}} در [[جنگ خیبر]] را ذکر میکند، بعد میافزاید: هنگامی که [[آیه مباهله]] نازل شد؛ [[رسول خدا]] {{صل}} علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین {{عم}} را فرا خواند. سپس به [[خدای متعال]] عرضه داشت: خداوندا اینها [[اهل بیت]] من هستند. یعنی اینها مصداق این [[آیه]] هستند<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱؛ سبل الهدی، ج۶، ص۴۱۹؛ شرح مواهب اللدنیة، ج۵، ص۱۹۰؛ المناقب، ج۲، ص۶۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۶۵.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۳.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[آیه مباهله]] | * [[آیه مباهله]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
# [[پرونده:IM010213.jpg|22px]] [[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|'''جانشین پیامبر''']] | |||
# [[پرونده:136871.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|'''ولایت و امامت در قرآن''']] | |||
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']] | |||
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']] | |||
# [[پرونده:IM010504.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|'''تاریخ اسلام ج۱''']] | |||
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[احتجاج - آقازاده (مقاله)|احتجاج]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
{{رویدادهای مهم قرن اول هجری}} | {{رویدادهای مهم قرن اول هجری}} | ||
{{اهل بیت}} | {{اهل بیت}} | ||
{{فضائل امام علی}} | |||
{{فضائل اهل بیت}} | {{فضائل اهل بیت}} | ||
[[رده: | |||
[[رده:امامت اهل بیت]] | |||
[[رده:احادیث نامدار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۱
مباهله یعنی دو نفر یا دو گروه که با هم نزاع دارند و هر کدام خود را بر حق میدانند به یکدیگر نفرین کنند که خداوند دروغگو و طرف ناحق را هلاک کند. چنین واقعهای در صدر اسلام میان پیامبر و مسیحیان نجران روی داده است. در این زمینه آیۀ ۶۱ سورۀ آل عمران نازل شده که به آیۀ مباهله معروف است.
معناشناسی
معنای لغوی
مباهله در لغت به معنای ملاعنه، نفرین کردن شخص دروغگو و ظالم، ابتهال و تضرّع به درگاه خدا برای دفع بلا از خود یا نزول بلا بر ظالم است و این کار از گذشته بین عرب متداول بوده و میگفتند: لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِ مِنَّا[۱].[۲]
معنای اصطلاحی
در اصطلاح به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم دینی یک جا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند از او بخواهند باطل را رسوا و مجازات کند[۳]، همان کاری که پیامبر اسلام (ص) در برابر مسیحیان نجران کرد و این کار بیانگر تلاشهای فراوان رسول اکرم (ص) برای دعوت اهل کتاب به دین اسلام بوده است[۴].[۵]
مباهله در قرآن
در آیه ۶۱ سورۀ آل عمران به موضوع مباهله اشاره شده است که به آیۀ مباهله معروف است: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ﴾[۶].[۷]
این آیه بر سه چیز دلالت دارد:
- دلالت بر افضلیت اهل بیت (ع): براساس آیۀ مباهله میتوان برتری اهل بیت (ع) را اثبات کرد؛ روایات فراوانی در منابع معتبر شیعه و اهل سنت آمده است که با صراحت به برتری اهل بیت (ع) اشاره دارند مانند: معاویه پسر ابوسفیان به سعد دستور داده بود: به علی بن ابی طالب (ع) ناسزا بگوید و او امتناع میورزید، روزی معاویه از او پرسید: چه چیز تو را از دشنام به علی باز میدارد؟ گفت: به خاطر سه ویژگی که پیامبر (ص) دربارۀ علی (ع) فرموده... و یکی از آنها چنین است هنگامی که آیۀ ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ﴾ نازل شد رسول خدا (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) را احضار نموده، آنگاه فرمودند: «بار الها اینانند اهل بیت من»[۸].
- دلالت بر افضلیت امام علی (ع): آیه مباهله علاوه بر دلالت بر برتری اهل بیت (ع)، به خصوص دلالت بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) هم دارد. روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: بزرگترین فضیلت علی (ع) در قرآن کدام است؟ امام رضا (ع) فرمودند: فضیلتی که آیۀ مباهله بر آن حکایت دارد....[۹].
- دلالت بر امامت امام علی (ع): براساس آیۀ مباهله امامت امیرالمؤمنین (ع) هم قابل اثبات است به دلیل: افضلیت: بنابر دلالت آیه علی (ع) از همۀ صحابه افضل است و به حکم عقل، امامت باید به دست افضل باشد بنابراین امامت باید به دست حضرت علی (ع) باشد[۱۰].[۱۱]
مباهله از راههای اثبات حقّانیت و نبوّت پیامبران
دعوت به مباهله از راههای اثبات حقّانیت و نبوّت پیامبران بوده که در آیه ۶۱ سوره آل عمران به آن اشاره شده است: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﴾[۱۲].
وقتی در برابر استدلالها و معجزات پیامبران یا هر مدّعی حقّی در مسائل مربوط به اعتقادات دینی به جای تسلیم شدن، لجاجت صورت میگیرد، واپسین راهحلّ برای اثبات دعوی، مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر است تا هرکس که بر حقّ نیست، عذابی مهلک از طرف خداوند بر او نازل شود. مباهله مخصوص رسول خدا نیست؛ بلکه هر فرد با ایمانی که تقوا و خداپرستی کامل داشته باشد، هنگامی که استدلالهای او در برابر دشمن بر اثر لجاجت به جایی نرسید میتواند برای اثبات مدّعای خود به مباهله دعوت کند[۱۳]. از کلمه ﴿حَاجَّكَ﴾ که در ابتدای آیه مذکور آمده، روشن میشود که مباهله در مقام احتجاج بوده و هنگامی که بنینجران در مقابل ادلّه پیامبر تسلیم نشدند به پیامبر دستور داده شد تا حجّت دیگری که همان مباهله است، برای اثبات مدّعا اقامه کند[۱۴].[۱۵]
جریان تاریخی مباهله
در بیست و چهارم ذی حجه سال نهم هجری، گروهی از مسیحیان نجران در شهر مدینه، نزد پیامبر (ص) آمدند و ابتدا دربارۀ ماهیت عیسی (ع) سؤال کردند. رسول اکرم (ص) از ایشان به عنوان بنده و پیامبر خدا یاد کرد[۱۶]. آنان شگفتزده پرسیدند: "چگونه ممکن است در حالی که همۀ آدمیان پدری دارند، عیسی (ع) بدون پدر به دنیا آمده باشد؟" پیامبر (ص) فرمودند: «آدم نیز از خاک و بدون پدر آفریده شد و آفرینش عیسی (ع) نیز همانند آفرینش آدم، بدون پدر و از نفخۀ روح القدس است: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۱۷].
زمانی که بحث به نتیجه نرسید، پیامبر (ص) به فرمان پروردگار به آنها پییشنهاد مباهله داد: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[۱۸]، فردای آن روز ۲۴ یا ۲۵ ذیالحجه[۱۹]، رسول خدا (ص) همراه با علی (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام حسن و امام حسین (ع) برای مباهله بیرون آمدند[۲۰]؛ مسیحیان نجران نیز با برخی از فرزندان خود بیرون آمدند[۲۱] و وقتی شکوه و جلال آن بزرگواران را دیدند، ترسیده و از مباهله منصرف شدند، گروهی اسلام آورده و عدهای به دادن جزیۀ سالیانه دو هزار دست لباس راضی شدند[۲۲].[۲۳] پیامبر (ص) پس از پشیمانی آنان از مباهله، فرمودند: «به خدا سوگند! اگر مباهله میکردید، تمام این بیابان پر از آتش میشد و در دم هلاک میشدید»[۲۴].
زمان مباهله
برخی، زمان دعوت به مباهلۀ پیامبر (ص) را سال سوم هجری میدانند؛ زیرا به اتفاق اکثر مفسران شیعه و سنی، آیۀ ۶۱ سورۀ آل عمران که برای دعوت به مباهله است در این سال نازل شده است و برخی نیز وقوع آن را در سال نهم هجری (عامالوفود) دانستهاند که پیامبر (ص) عازم مدینه شد[۲۵].
فضیلت اهل بیت(ع) در مباهله
این حادثه، موقعیّت والای اهل بیت (ع) را نزد خدا نشان میدهد و از فضایل روشن علی بن ابی طالب (ع) است که در آیه، جان پیامبر (ص) به شمار آمده و نشان میدهد او افضل صحابه است و خود امام علی (ع) [۲۶] و امامان دیگر نیز به این واقعه استشهاد و احتجاج کردهاند[۲۷]. وقتی "مأمون عباسی" از امام رضا (ع) خواست بزرگترین فضیلت علی (ع) را بیان کند، حضرت به این فضیلت اشاره فرمودند و این واقعه و فضیلت در آثار شعرای عرب و عجم نیز انعکاس یافته است[۲۸].
دلایل اثبات حقانیت اهل بیت(ع) در جریان مباهله
برخی از دلایلی که برای اثبات حقانیت و جایگاه اهل بیت(ع) در جریان این حادثه میتوان به آن اشاره کرد عبارتاند از:
- همراه بودن اهل بیت(ع) با پیامبر(ص) در جریان مباهله: به نظر تمام مفسران شیعه و سنی افراد شرکت کننده در جریان مباهله، پنج تن آل عبا بودند که مراد از ﴿ أَبْنَاءَنَا﴾، حسنین(ع) هستند و مراد از ﴿ نِسَاءَنَا﴾، فاطمه(س) است به دلیل اینکه جز او زنی در مباهله شرکت نکرد و آیه نیز دلیل بر فضیلت و برتری او بر همۀ زنان عالم است و مراد از نفس پیغمبر، فقط علی(ع) است زیرا خود پیامبر(ص) که نمیتواند مراد باشد؛ زیرا او دعوت کننده است و معنی ندارد انسان خود را دعوت کند و همیشه داعی غیر از مدعو است[۲۹]؛ چراکه پیامبر(ص) با تعابیر مختلفی به یکی بودن در فضایل و پیوند عمیق او با امیر مؤمنان(ع) تصریح فرموده است از جمله: «أَنْتَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْک"، "عَلِیٌّ مِنِّی مِثْلُ رَأْسِی مِنْ بَدَنِی"، "أَنْتَ مِنِّی کَرُوحِی مِنْ جَسَدِی"، "أَنْتَ مِنِّی کَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ»[۳۰] و در منابع اهل سنت هم احادیثی با همین مضمون نقل شده است از جمله در صحیح بخاری و ترمذی، خصائص نسائی و...[۳۱].[۳۲]
- نقل حدیث و جریان مباهله در منابع مختلف: دلیل دیگر برای اثبات حقانیت و جایگاه اهل بیت(ع) در جریان مباهله، نقل آن در منابع مختلف است از جمله: در شأن نزول آیه گفته شده: وقتی این آیه شریفه نازل شد: پس بگو بیایید بخوانیم فرزندان خود را و فرزندان شما را... آنگاه رسول خدا علی و فاطمه و حسن و حسین را خواندند و گفتند: خدایا اینها اهل من هستند»[۳۳]. همچنین گفته شده: «آیۀ مباهله قویترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء است»[۳۴] و یا گفته شده: «دلالت آیه بر فضیلت آل پیامبر که آل اللهاند برای هیچ مؤمنی قابل شک نیست»[۳۵].
- خودداری بزرگان نصاری از مباهله: این آیه یکی از محکمترین آیات در بیان عظمت پیامبر و اهل بیت ایشان است؛ زیرا بزرگان نصاری از مباهله خودداری کردند و با پرداختن جزیه تن به خواری دادند[۳۶].
حسرت بزرگان صحابه
این فضیلت که از برجستهترین فضائل امیرالمؤمنین (ع) است، حسرت بزرگان صحابه را برانگیخته است. از جمله سعد بن ابی وقاص با اقرار به این فضیلت از نداشتن چنین فضیلتی اظهار حسرت میکند.
در کتاب صحیح مسلم، باب فضائل حضرت علی بن ابی طالب (ع) نقل شده که معاویه به سعد گفت: چرا ابوتراب (علی (ع)) را سب (دشنام) نمیکنی؟ گفت: من سه سخن از پیامبر اکرم (ص) در مورد او به یاد دارم که به خاطر آنها نمیتوانم ایشان را دشنام دهم! و اگر یکی از آنها برای من بود بهتر از داشتن شتران سرخ مو(ی فراوان) است[۳۷]. سپس داستان حدیث منزلت (در جنگ تبوک) و داستان پرچم دادن به دست علی (ع) در جنگ خیبر را ذکر میکند، بعد میافزاید: هنگامی که آیه مباهله نازل شد؛ رسول خدا (ص) علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) را فرا خواند. سپس به خدای متعال عرضه داشت: خداوندا اینها اهل بیت من هستند. یعنی اینها مصداق این آیه هستند[۳۸].[۳۹]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج١١، ص٧٢.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲۸.
- ↑ حسن بن عبدالله ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۲۰.
- ↑ سورۀ آل عمران، آیات ۲۰ـ ۲۵.
- ↑ ر.ک: ابراهیمی، زینب، مباهله، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ «از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سورۀ آل عمران، آیۀ ۶۱.
- ↑ ر.ک: ابراهیمی، زینب، مباهله، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ «عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: أَمَرَ مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَسُبَ أَبَا تُرَابٍ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأْنَّ تَکُونَ لِی وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ لَهُ وَ قَدْ خَلَّفَهُ فِی بَعْضِ مَغَازِیهِ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ یَا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِی مَعَ النِّسَاءِ وَ الصِّبْیَانِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَ مَا تَرْضَی أَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نُبُوَّةَ بَعْدِی وَ سَمِعْتُهُ یَوْمَ خَیْبَرَ یَقُولُ لَأُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ رَجُلًا یُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ قَالَ فَتَطَاوَلْنَا لَهَا فَقَالَ ادْعُوا لِی عَلِیّاً فَأُتِیَ بِهِ أَرْمَدَ الْعَیْنِ فَبَصَقَ فِی عَیْنَیْهِ وَ دَفَعَ الرَّایَةَ إِلَیْهِ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَی یَدَیْهِ وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ- ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً (ع) وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی»؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب الخوارزمی، ص۵۹؛ أحمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۱۸۵؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۲.
- ↑ «قَالَ الْمَأْمُونُ یَوْماً لِلرِّضَا (ع) أَخْبِرْنِی بِأَکْبَرِ فَضِیلَةٍ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَدُلُّ عَلَیْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) فَضِیلَةٌ فِی الْمُبَاهَلَةِ...»؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ ـ ۲۵۸.
- ↑ دلائل الصدق، ج۲، ص۸۶.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۹۴ـ ۹۵.
- ↑ بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه۶۱؛ التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۶۵.
- ↑ نمونه، ج۲ ص۴۴۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج۲ ص۷۶۳؛ التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۴؛ تفسیرمراغی، مج۱، ج۳، ص۱۷۴
- ↑ آقازاده، فتاح، احتجاج، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۶۷؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲.
- ↑ «داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بیدرنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.
- ↑ «از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۷۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۶۸؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲.
- ↑ میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الأبرار، ج۲، ص۱۴۷.
- ↑ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲ ـ۸۳؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۳؛ ابن اسعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ ر.ک: ابراهیمی، زینب، مباهله، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۶۳ـ۲۶۴.
- ↑ میبدی، رشیدالدین، کشف الاسرار و عدة الأبرار، ج۲، ص۱۴۷؛ رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۷.
- ↑ یوسفی غروی، محمد هادی، موسوعه التاریخ الاسلامی، ج۳، ص۵۵۷؛ محمدی، داداشنژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص۲۰۶؛ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۲۷.
- ↑ احتجاج، ج ۱، ص ۱۱۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۳۳ ص ۱۸۱
- ↑ نفحات الازهار، ج ۲۰، ص۲۵۸.
- ↑ ر.ک: مجمع البیان مترجمان، ج۴، ص۱۰۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۳۵، ص۲۵۷، ج ۲۱ ص۲۷۶؛ حسینی میلانی، علی، نفحات الازهار، ج ۲۰، ص۲۱۵.
- ↑ فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج ۱، ص۳۳۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲۸.
- ↑ «لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ...﴾ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِی»؛ مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، کتاب الفضائل، جزء ۱۵ و ۱۶، باب ۳، ح۲۴۰۴.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ج۲، ص۱۸۱.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۹ ـ ۷۲.
- ↑ این حیوان از گرانبهاترین سرمایههای عرب محسوب میشد.
- ↑ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱؛ سبل الهدی، ج۶، ص۴۱۹؛ شرح مواهب اللدنیة، ج۵، ص۱۹۰؛ المناقب، ج۲، ص۶۶؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۶۵.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۳۲۳.