حکومت جهانی امام مهدی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آموزههای وحیانی قرآن' به 'آموزههای وحیانی قرآن') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان مدخل = حکومت جهانی امام مهدی | | عنوان مدخل = حکومت جهانی امام مهدی | ||
| مداخل مرتبط = [[حکومت جهانی امام مهدی در قرآن]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در حدیث]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در معارف مهدویت]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[حکومت جهانی امام مهدی از نگاه برون دینی]] | | مداخل مرتبط = [[حکومت جهانی امام مهدی در قرآن]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در حدیث]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در معارف مهدویت]] - [[حکومت جهانی امام مهدی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[حکومت جهانی امام مهدی از نگاه برون دینی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[قیام]] برای [[عدالت]] قسطی، قوامین بالقسط بودن، ایجاد [[آرامش]] و [[آسایش]]، مقابله با هر گونه مصادیق [[ظلم]] و [[بیعدالتی]]، [[استکبار]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، | [[قیام]] برای [[عدالت]] قسطی، قوامین بالقسط بودن، ایجاد [[آرامش]] و [[آسایش]]، مقابله با هر گونه مصادیق [[ظلم]] و [[بیعدالتی]]، [[استکبار]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، اقامه نماز و [[گرفتن زکات]] و توزیع عادلانه، توزیع عادلانه [[انفال]] و ثروتهای عمومی و تحقق همه [[اهداف پیامبران]] و [[فلسفه بعثت]] و انزال کتب و [[ارسال رسولان]]، همگی به معنای چرایی تحقق دولت عدل جهانی توسط [[صالحان]] [[مصلح]] و [[متقین]] در راستای [[رهایی]] از [[مظلومان]] از [[ظالمان]] و [[مستضعفان]] از [[مستکبران]] است؛ اما [[پرسش]] این است که چگونه چنین [[نظام سیاسی]] جهانی شکل میگیرد و در این میان [[منتظران]] چنین [[نظام]] آخر زمانی چه [[وظایف]] و [[تکالیف]] و مسئولیتهایی را دارند؟ انقلاب اسلامی ایران و [[دولت اسلامی]] [[یمن]] چه نقشی در این تحولات جهانی دارند و چگونه چنین بستری را برای انقلاب جهانی مهدی{{ع}} و تحقق دولت عدل جهانی فراهم میآورند؟ نویسنده در این مطلب بر آن است تا به این چگونگی بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] و [[آموزههای وحیانی اسلام]] پاسخ دهد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونگی تحقق دولت عدل جهانی (مقاله)|چگونگی تحقق دولت عدل جهانی]].</ref>. | ||
==[[ضرورت]] استمرار در خط [[اسلام]] تحت | == [[ضرورت]] استمرار در خط [[اسلام]] تحت ولایت معصوم == | ||
با نگاهی به [[آموزههای وحیانی قرآن]]، به این | با نگاهی به [[آموزههای وحیانی قرآن]]، به این حکم قطعی دست مییابیم که با [[مرگ]] [[پیامبر]]{{صل}} وظایف و تکالیف مؤمنان پایان نمییابد و آنان به عنوان پاسداران [[مکتب]] [[انبیاء]] و [[اولیای الهی]] میبایست در [[صراط مستقیم]] بر اساس [[کتاب الله]] و [[عترت طاهره]]{{عم}} حرکت کنند و نمیتواند دست از آموزههای وحیانی و مقاصد و اهداف آن بردارند و با تعطیلی آن، به [[دوران جاهلیت]] باز گردند، و به جای [[پیروی]] و [[اطاعت]] از [[هدایت الهی]] [[وحیانی]] و [[قوانین]] و سنتهای [[خدا]]، از قوانین وضعی و خودساخته ای استفاده کنند که مبتنی بر [[فرهنگ جاهلیت]] حتی مردن باشد که [[عقل]] ابزاری بدون [[وحی]] را برای ساماندهی [[زندگی]] [[بشر]] به کار گرفته و بر اساس این [[فلسفه]]، [[سبک زندگی]] [[مردمان]] را میسازد. [[خدا]] به صراحت در [[نهی]] از چنین رویه و [[فلسفه]] و [[سبک زندگی]] خلاف [[وحی]] و [[ارتجاع]] به [[دوران جاهلیت]] فاقد وحی میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref>؛ | ||
از نظر [[قرآن]]، هر کسی که بخواهد از | از نظر [[قرآن]]، هر کسی که بخواهد از سعادت دنیا و [[آخرت]] بهره برد<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}} «و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن میدهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش میدهیم * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵ و ۱۴۸.</ref>، میبایست در چارچوب [[آموزههای وحیانی اسلام]] [[فکر]] و عمل کند و در [[افکار]] و [[عقاید]] و در [[رفتار]] و [[کردار]] آن را ملاک و معیار در [[فلسفه]] و [[سبک زندگی]] خویش قرار دهد؛ زیرا چنین رویه ای در [[حقیقت]] همان [[شکر]] واقعی و عملی است که بر کسی نسبت به نعمتی لازم است؛ و شکی نیست هیچ نعمتی بزرگ و [[برتر]] از [[اسلام]] و آموزههای آن نیست که هم چنان با [[ولایت الهی]] در قالب [[اولوالامر]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۵ و ۶۷.</ref>[[استمرار]] و تداوم مییابد: {{متن قرآن|أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}.<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس» سوره مائده، آیه ۳.</ref> | ||
از نظر [[قرآن]]، تنها کسانی که با [[عبادت]] در قالب اسلام و [[شرایع]] آن، به [[تقوای الهی]] دست یافته و متاله و خدایی شده اند<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ * صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ}} «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید * رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم» سوره بقره، آیه ۲۱ و ۱۳۸.</ref> به سبب آنکه در [[مقام]] «[[ربوبیت]]» قرار گرفته و «ربانی»<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ}} «هیچ بشری را نسزد که خداوند به او کتاب و حکمت و پیامبری بدهد سپس او به مردم بگوید: به جای خداوند، بندگان من باشید ولی (میتواند گفت): شما که کتاب (آسمانی) را آموزش میداده و درس میگرفتهاید؛ (دانشورانی) ربّانی باشید» سوره آل عمران، آیه ۷۹.</ref> و یا در مرتبه [[پایینتر]] «[[ربیون]]» <ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}} «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> قرار گرفتهاند، به این مسیر [[الهی]] ادامه میدهند و همان طوری که در کنار [[پیامبران]] [[مداهنه]] و [[نرمی]] نداشتند و [[ضعف]] و [[سستی]] نورزیدند و [[استکانت]] و [[ناتوانی]] نداشتند، بلکه با [[استغفار]] از [[گناهان]] و تبعات آن یا نسبت به [[زیاده روی]] و [[اسراف]] در [[فکر]] و عمل مورد [[غفران الهی]] قرار گرفتند و [[ثابت قدم]] در مسیر و حتی میدان [[جهاد]] و [[قتال]] ماندند و [[نصرت]] کردند و از [[خدا]] نصرت خواستند، بهره مند از [[ثواب اعمال]] خویش در [[دنیا]] و [[آخرت]] میشوند و [[سعادت]] را در دو دنیا به دست میآورند.<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه كِتَابًا مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ * وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}} «و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن میدهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش میدهیم * و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.</ref> | از نظر [[قرآن]]، تنها کسانی که با [[عبادت]] در قالب اسلام و [[شرایع]] آن، به [[تقوای الهی]] دست یافته و متاله و خدایی شده اند<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ * صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ}} «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید * رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم» سوره بقره، آیه ۲۱ و ۱۳۸.</ref> به سبب آنکه در [[مقام]] «[[ربوبیت]]» قرار گرفته و «ربانی»<ref>{{متن قرآن|مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ}} «هیچ بشری را نسزد که خداوند به او کتاب و حکمت و پیامبری بدهد سپس او به مردم بگوید: به جای خداوند، بندگان من باشید ولی (میتواند گفت): شما که کتاب (آسمانی) را آموزش میداده و درس میگرفتهاید؛ (دانشورانی) ربّانی باشید» سوره آل عمران، آیه ۷۹.</ref> و یا در مرتبه [[پایینتر]] «[[ربیون]]» <ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}} «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> قرار گرفتهاند، به این مسیر [[الهی]] ادامه میدهند و همان طوری که در کنار [[پیامبران]] [[مداهنه]] و [[نرمی]] نداشتند و [[ضعف]] و [[سستی]] نورزیدند و [[استکانت]] و [[ناتوانی]] نداشتند، بلکه با [[استغفار]] از [[گناهان]] و تبعات آن یا نسبت به [[زیاده روی]] و [[اسراف]] در [[فکر]] و عمل مورد [[غفران الهی]] قرار گرفتند و [[ثابت قدم]] در مسیر و حتی میدان [[جهاد]] و [[قتال]] ماندند و [[نصرت]] کردند و از [[خدا]] نصرت خواستند، بهره مند از [[ثواب اعمال]] خویش در [[دنیا]] و [[آخرت]] میشوند و [[سعادت]] را در دو دنیا به دست میآورند.<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه كِتَابًا مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ * وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}} «و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن میدهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش میدهیم * و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در این [[آیه]] بیان شده که حکم و [[حکومت]] در همه ابعاد از جمله [[قضایی]] و داوری میبایست بر اساس [[آموزههای وحیانی]] باشد که مبنای داوری قرار میگیرد و در این میان کسی که داوری میکند باید [[ولی الله]] باشد که همان [[پیامبر]]{{صل}} در این جا است و کسی به در معیارهای داوری به غیر آموزههای وحیانی مراجعه کند یا به جای ولی الله به دیگری مراجعه کند، گرفتار [[حاکمیت طاغوت]] شده است. البته [[خدا]] در آیه قبل معلوم میدارد که در امور غیر از [[تشریع]] میبایست به [[اولوا الامر]]{{صل}} که دارای [[ولایت الهی]] هستند مراجعه شود.<ref>نساء، آیه ۵۹</ref> هم چنان که در [[آیات]] بعد بیان میکند که اگر کسی در مشاجرت و مسایل [[اجتماعی]] به غیر ولی الله از [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} مراجعه کند، در [[احکام]] صادر [[تسلیم محض]] نباشد و یا تن بدهد ولی [[دل]] وی [[تسلیم]] نباشد، اصلا از دایره ایمان خارج هستند.<ref>{{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> | در این [[آیه]] بیان شده که حکم و [[حکومت]] در همه ابعاد از جمله [[قضایی]] و داوری میبایست بر اساس [[آموزههای وحیانی]] باشد که مبنای داوری قرار میگیرد و در این میان کسی که داوری میکند باید [[ولی الله]] باشد که همان [[پیامبر]]{{صل}} در این جا است و کسی به در معیارهای داوری به غیر آموزههای وحیانی مراجعه کند یا به جای ولی الله به دیگری مراجعه کند، گرفتار [[حاکمیت طاغوت]] شده است. البته [[خدا]] در آیه قبل معلوم میدارد که در امور غیر از [[تشریع]] میبایست به [[اولوا الامر]]{{صل}} که دارای [[ولایت الهی]] هستند مراجعه شود.<ref>نساء، آیه ۵۹</ref> هم چنان که در [[آیات]] بعد بیان میکند که اگر کسی در مشاجرت و مسایل [[اجتماعی]] به غیر ولی الله از [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} مراجعه کند، در [[احکام]] صادر [[تسلیم محض]] نباشد و یا تن بدهد ولی [[دل]] وی [[تسلیم]] نباشد، اصلا از دایره ایمان خارج هستند.<ref>{{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}} «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> | ||
بنابراین، بر اساس [[آموزههای وحیانی]]، [[امت اسلام]] میبایست پس از [[رسول الله]]{{صل}} تحت [[حاکمیت]] اولیای امور از [[امامان معصوم]]{{ع}} در [[فکر]] و عمل [[مکتب اسلام]] را در | بنابراین، بر اساس [[آموزههای وحیانی]]، [[امت اسلام]] میبایست پس از [[رسول الله]]{{صل}} تحت [[حاکمیت]] اولیای امور از [[امامان معصوم]]{{ع}} در [[فکر]] و عمل [[مکتب اسلام]] را در فلسفه زندگی و [[سبک زندگی]] به کار گیرند وهرگز از آن تخطی نکنند تا گرفتار [[کفر]] و [[طاغوت]] نشوند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونگی تحقق دولت عدل جهانی (مقاله)|چگونگی تحقق دولت عدل جهانی]].</ref>. | ||
==[[ضرورت]] | ==[[ضرورت]] بسترسازی [[علمی]] و علمی== | ||
همان طوری که [[پیامبران]] در | همان طوری که [[پیامبران]] در زمان مرگ یا [[غیبت]]، کسانی از [[مؤمنان]] را به عنوان اولیای امور [[منصوب]] میکنند، چنان که [[حضرت موسی]]{{ع}} در هنگام [[میقات]] و غیبت از [[امت]] چنین کرد<ref>{{متن قرآن|وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> یا [[پیامبر]]{{صل}} بارها این کار را کرد و [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} را در [[مدینه]] [[خلیفه]] خویش قرار داد و هنگام [[طعن]] دیگران در [[زمان]] [[جهاد]] و [[غزوه تبوک]] به ایشان فرمود: أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من بهمنزله [[هارون]] نسبت به [[موسی]] هستی جز اینکه بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود. <ref>ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۰-۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰-۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰-۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ طبری، الریاض النضرة، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدةالقاری: شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱-۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۹-۵۹؛ شرف الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۸، ص۳۶۳-۴۱۱</ref> | ||
همچنین [[امام]] [[معصوم]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} در [[زمان غیبت]] کسانی را که دارای شرایط خاص هستند به این مقام [[منصوب]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ، و ذلک لا یکونُ إلّا بعضَ فقهاءِ الشّیعةِ، لا جمیعَهم}}؛ اما کسی که دارای مقام [[فقاهت]] است: خود نگهدار، [[نگهبان دین]]، مخالف با [[هوای نفس]]، [[فرمانبردار]] مولا و [[خداوند متعال]] است. با این ویژگیها بر [[عامه]] [[مردم]] است که از او [[اطاعت]] و [[پیروی]] نمایند، البته تمام فقهای شیعه چنین نیستند، بعضی از آنها چنیناند<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۸، باب ۱۰، ح ۲۰</ref>. | |||
بنابراین، [[عالمان]] [[اسلامی]] با چنین ویژگیها و صفاتی به عنوان «[[ربیون]]» یا «[[ربانیون]]» میتوانند در مقام مظهریت [[ولایت الهی]] عمل کنند، هر چند که آنان دارای [[عصمت تفضلی]] و ذاتی همانند [[معصومان]]{{ع}} نیستند، ولی از [[عصمت اکتسابی]] از طریق [[تقوای الهی]] هستند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان مزکی و [[مطهر]] آنان را [[تزکیه]] و [[تطهیر]] میکنند و از هر گونه [[پلیدی]] دور میدارند و حتی اگر در [[خطا]] و [[خطیئه]] ای وارد شوند به [[لطف]] خویش آنان را دور نگه میدارند.<ref>توبه، آیات ۱۰۳ و ۱۰۸ و ۱۱۱ و ۱۱۲؛ انبیاء، آیه ۷۳ و آیات دیگر</ref> | بنابراین، [[عالمان]] [[اسلامی]] با چنین ویژگیها و صفاتی به عنوان «[[ربیون]]» یا «[[ربانیون]]» میتوانند در مقام مظهریت [[ولایت الهی]] عمل کنند، هر چند که آنان دارای [[عصمت تفضلی]] و ذاتی همانند [[معصومان]]{{ع}} نیستند، ولی از [[عصمت اکتسابی]] از طریق [[تقوای الهی]] هستند که [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان مزکی و [[مطهر]] آنان را [[تزکیه]] و [[تطهیر]] میکنند و از هر گونه [[پلیدی]] دور میدارند و حتی اگر در [[خطا]] و [[خطیئه]] ای وارد شوند به [[لطف]] خویش آنان را دور نگه میدارند.<ref>توبه، آیات ۱۰۳ و ۱۰۸ و ۱۱۱ و ۱۱۲؛ انبیاء، آیه ۷۳ و آیات دیگر</ref> | ||
از نظر [[قرآن]]، دست یابی به | از نظر [[قرآن]]، دست یابی به نظام ولایی [[سیاسی]] و [[حاکمیت]] ولایی در جغرافیایی سیاسی<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}} «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> [[وظیفه]] هر [[مسلمانی]] است و میبایست در این راه [[استقامت]] ورزد و به عنوان قوامین بالقسط و [[شاهدان]] و [[گواهان]] [[الهی]] نسبت به دیگر [[مردمان]] و [[بشریت]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸؛ {{متن قرآن|بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}} «به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸.</ref> [[اجتماعی]] را ایجاد کنند که [[سرمشق]] دیگر [[امتها]] باشد و [[خداوند]] به این [[امت]] بر دیگر امتهای بشری [[حجت]] آورد و آنان را به این شاهدان و گواهان به [[مجازات]] برساند.<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> البته از نظر [[قرآن]]، اگر کسی این گونه [[رفتار]] نکرد و به عقب بگردد و به جای تحقق سبک زندگی اسلامی، به سبکهای دیگر رو آورد، مورد [[خشم الهی]] قرار میگیرد. | ||
بنابراین، لازم است تا هر کسی به [[حکم]] [[وظیفه]] و | بنابراین، لازم است تا هر کسی به [[حکم]] [[وظیفه]] و تکلیف الهی، برای ایجاد نظام ولایی [[سیاسی]] چه با [[مهاجرت]] و چه [[نصرت]] [[اقدام]] کند و به عنوان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[نظام سیاسی]] ولایی را تحقق بخشند و به [[مخالفت]] با [[خلفای الهی]] و اولیای امور نپردازند، یا [[سکوت]] و بیتفاوت نباشند یا به [[انتظار]] دست از عمل برندارند، چنان که در هنگام [[خلافت]] [[حضرت هارون]]{{ع}} برخی از [[امت]] [[موسی]]{{ع}} این گونه بر جریان خلاف حرکت کرده و به جای ادامه و استمرار در خط [[ولایت]] و موافقت با [[ولی الله]] با او مخالفت ورزیده و از انجام [[مسئولیت]] و [[تکالیف]] بر اساس [[آموزههای وحیانی]] سر باز زدند و گفتند: {{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى}}<ref>«گفتند: یکسره در خدمت آن (گوساله) خواهیم بود تا موسی نزد ما باز گردد» سوره طه، آیه ۹۱.</ref> | ||
پس کسانی که به جای حرکت در مسیری که اولیای امور از [[معصومان]] تفضلی یا اکتسابی یعنی [[ولایت فقیه]] بیان کرده و | پس کسانی که به جای حرکت در مسیری که اولیای امور از [[معصومان]] تفضلی یا اکتسابی یعنی [[ولایت فقیه]] بیان کرده و حاکمیت اسلام را تحقق میبخشند یا میخواهند ببخشند، بر خلاف آن حرکت میکنند یا دست از هر گونه فعالیت بر میدارند چنان که برخی بر این باورند، چنین افرادی به «[[حکم جاهلیت]]» بازگشتهاند که مغضوب [[خدا]] است؛ زیرا خدا میفرماید: {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را میجویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref> | ||
از نظر [[قرآن]]، چنین افرادی که به جای آنکه [[حکومت]] و | از نظر [[قرآن]]، چنین افرادی که به جای آنکه [[حکومت]] و حاکمیت اسلام و [[فلسفه]] و سبک زندگی اسلامی را تقویت و تثبیت کنند، با اما و اگر به مسأله برخورد میکنند، [[فکر]] و عمل [[جاهلی]] دارند، چنان که در جایی دیگر میفرماید: {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ میگفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بیگمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان میدارند که بر تو آشکار نمیکنند، میگویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههایتان (نیز) میبودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاههای خویش بیرون میآمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دلهایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشهها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref> | ||
از نظر [[قرآن]]، | از نظر [[قرآن]]، بیماردلان، در حقانیت پیامبر و [[اسلام]] [[شک]] دارند؛ زیرا بر این باورند که اگر پیامبر{{صل}} حق باشد، باید هیچ کس در [[جهاد]] [[شهید]] نشود یا درهمه حال [[پیروزی]] برای آنان باشد؛ در حالی که [[سنتهای الهی]] بر این قرار گرفته که هر کسی زمانی موفق میشود که سنتهای [[حاکم]] بر [[جهان]] و [[جان]] و [[جامعه]] را به [[درستی]] شناخته و براساس آن عمل کرده باشد. پس اگر کسی در یک گروه باشد که [[اکثریت]] آنان [[منافق]] و سست ایمان و بیتقوا یا حتی [[اهل]] [[اتهام]] [[دزدی]] و [[اختلاس]] به [[پیامبر]]{{صل}} و مانند آنها باشند، به طور طبیعی گرفتار [[شکست]] و مشکلاتی از جمله خشکسالی و مانند آنها میشود<ref>آل عمران، آیات ۱۵۴ تا ۱۶۱؛ {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}} «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶؛ {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ}} «بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵ و آیات دیگر</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[چگونگی تحقق دولت عدل جهانی (مقاله)|چگونگی تحقق دولت عدل جهانی]].</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی | [[رده:حکومت امام مهدی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۹
مقدمه
قیام برای عدالت قسطی، قوامین بالقسط بودن، ایجاد آرامش و آسایش، مقابله با هر گونه مصادیق ظلم و بیعدالتی، استکبار اجتماعی و سیاسی، اقامه نماز و گرفتن زکات و توزیع عادلانه، توزیع عادلانه انفال و ثروتهای عمومی و تحقق همه اهداف پیامبران و فلسفه بعثت و انزال کتب و ارسال رسولان، همگی به معنای چرایی تحقق دولت عدل جهانی توسط صالحان مصلح و متقین در راستای رهایی از مظلومان از ظالمان و مستضعفان از مستکبران است؛ اما پرسش این است که چگونه چنین نظام سیاسی جهانی شکل میگیرد و در این میان منتظران چنین نظام آخر زمانی چه وظایف و تکالیف و مسئولیتهایی را دارند؟ انقلاب اسلامی ایران و دولت اسلامی یمن چه نقشی در این تحولات جهانی دارند و چگونه چنین بستری را برای انقلاب جهانی مهدی(ع) و تحقق دولت عدل جهانی فراهم میآورند؟ نویسنده در این مطلب بر آن است تا به این چگونگی بر اساس آیات و روایات و آموزههای وحیانی اسلام پاسخ دهد[۱].
ضرورت استمرار در خط اسلام تحت ولایت معصوم
با نگاهی به آموزههای وحیانی قرآن، به این حکم قطعی دست مییابیم که با مرگ پیامبر(ص) وظایف و تکالیف مؤمنان پایان نمییابد و آنان به عنوان پاسداران مکتب انبیاء و اولیای الهی میبایست در صراط مستقیم بر اساس کتاب الله و عترت طاهره(ع) حرکت کنند و نمیتواند دست از آموزههای وحیانی و مقاصد و اهداف آن بردارند و با تعطیلی آن، به دوران جاهلیت باز گردند، و به جای پیروی و اطاعت از هدایت الهی وحیانی و قوانین و سنتهای خدا، از قوانین وضعی و خودساخته ای استفاده کنند که مبتنی بر فرهنگ جاهلیت حتی مردن باشد که عقل ابزاری بدون وحی را برای ساماندهی زندگی بشر به کار گرفته و بر اساس این فلسفه، سبک زندگی مردمان را میسازد. خدا به صراحت در نهی از چنین رویه و فلسفه و سبک زندگی خلاف وحی و ارتجاع به دوران جاهلیت فاقد وحی میفرماید: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾[۲]؛
از نظر قرآن، هر کسی که بخواهد از سعادت دنیا و آخرت بهره برد[۳]، میبایست در چارچوب آموزههای وحیانی اسلام فکر و عمل کند و در افکار و عقاید و در رفتار و کردار آن را ملاک و معیار در فلسفه و سبک زندگی خویش قرار دهد؛ زیرا چنین رویه ای در حقیقت همان شکر واقعی و عملی است که بر کسی نسبت به نعمتی لازم است؛ و شکی نیست هیچ نعمتی بزرگ و برتر از اسلام و آموزههای آن نیست که هم چنان با ولایت الهی در قالب اولوالامر[۴]استمرار و تداوم مییابد: ﴿أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾.[۵]
از نظر قرآن، تنها کسانی که با عبادت در قالب اسلام و شرایع آن، به تقوای الهی دست یافته و متاله و خدایی شده اند[۶] به سبب آنکه در مقام «ربوبیت» قرار گرفته و «ربانی»[۷] و یا در مرتبه پایینتر «ربیون» [۸] قرار گرفتهاند، به این مسیر الهی ادامه میدهند و همان طوری که در کنار پیامبران مداهنه و نرمی نداشتند و ضعف و سستی نورزیدند و استکانت و ناتوانی نداشتند، بلکه با استغفار از گناهان و تبعات آن یا نسبت به زیاده روی و اسراف در فکر و عمل مورد غفران الهی قرار گرفتند و ثابت قدم در مسیر و حتی میدان جهاد و قتال ماندند و نصرت کردند و از خدا نصرت خواستند، بهره مند از ثواب اعمال خویش در دنیا و آخرت میشوند و سعادت را در دو دنیا به دست میآورند.[۹]
قرآن تاکید میکند که هر کسی به جای استمرار خط پیامبران تحت ولایت اولیای امور از امامان معصوم(ع) گرفتار انقلاب و وارونگی علیه آن شود و به دوره جاهلیت باز گردد، گرفتار خسران شده و سعادت دنیا و آخرت خویش را از دست میدهد[۱۰] بنابراین، وظیفه و تکلیف امت آن است که این خط را با ولی الله ادامه و استمرار دهد و هرگز به عقب باز نگردد.
وظیفه امت آن است که پس از پیامبر(ص) در راستای ولایت ولی الله فکر و عمل کند که در اندیشه اصلاح امور و دوری خود و امت از هر گونه رفتار مفسدانه و پیروی از مفسدانی است که به ادعای اصلاحات به افساد میپردازند، به ویژه کسانی که در جریان نفاق میان امت عمل و رفتار میکنند و اجازه نمیدهند که رهبران واقعی و حقیقی مردم عهده دار مسئولیت و رهبری فکر و رفتاری مردم باشند.[۱۱]
خدا همان طوری که در قرآن وظیفه ولی الله(ع) پس از رسول الله(ص) را تبیین کرده و به عنوان نمونه فرموده است: ﴿وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱۲] به امت اسلام نیز حکم کرده است تا از ولی الله پیروی و اطاعت کند[۱۳]؛ زیرا این ولی الله(ع) دارای عصمت و مطهر از هر گونه رجس و پلیدی [۱۴] و نماد کامل سابقون، مقربون و مؤمنون است.[۱۵]
بنابراین، براساس آموزههای وحیانی قرآن، دین هرگز تعطیل بردار نیست و نمیتوان به داعی مصلحت یا هر عنوان دیگری، از مسیر آموزههای وحیانی خارج شده و به جای پیروی از آموزههای وحیانی و رهبران الهی از هر کس و ناکسی دیگر اطاعت کرد؛ زیرا هر گونه حاکمیت در امور قضایی یا امور دیگر برای غیر ولی الله(ع) حتی از مسلمانان باشد، به معنای حاکمیت طاغوت است؛ چه رسد که انسان به حاکمیت دولت کافرانی حتی از اهل کتاب در آید که سبیل و راهی به حکم شریعت برای آنان نیست و نباید به چنین موقعیت برسند و امت چنین اجازه ای برای سلطه آنان فراهم آورند.[۱۶]
خدا درباره حکومت طاغوتی حتی اگر مسلمان باشد میفرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾[۱۷]
در این آیه بیان شده که حکم و حکومت در همه ابعاد از جمله قضایی و داوری میبایست بر اساس آموزههای وحیانی باشد که مبنای داوری قرار میگیرد و در این میان کسی که داوری میکند باید ولی الله باشد که همان پیامبر(ص) در این جا است و کسی به در معیارهای داوری به غیر آموزههای وحیانی مراجعه کند یا به جای ولی الله به دیگری مراجعه کند، گرفتار حاکمیت طاغوت شده است. البته خدا در آیه قبل معلوم میدارد که در امور غیر از تشریع میبایست به اولوا الامر(ص) که دارای ولایت الهی هستند مراجعه شود.[۱۸] هم چنان که در آیات بعد بیان میکند که اگر کسی در مشاجرت و مسایل اجتماعی به غیر ولی الله از پیامبران و امامان معصوم(ع) مراجعه کند، در احکام صادر تسلیم محض نباشد و یا تن بدهد ولی دل وی تسلیم نباشد، اصلا از دایره ایمان خارج هستند.[۱۹]
بنابراین، بر اساس آموزههای وحیانی، امت اسلام میبایست پس از رسول الله(ص) تحت حاکمیت اولیای امور از امامان معصوم(ع) در فکر و عمل مکتب اسلام را در فلسفه زندگی و سبک زندگی به کار گیرند وهرگز از آن تخطی نکنند تا گرفتار کفر و طاغوت نشوند[۲۰].
ضرورت بسترسازی علمی و علمی
همان طوری که پیامبران در زمان مرگ یا غیبت، کسانی از مؤمنان را به عنوان اولیای امور منصوب میکنند، چنان که حضرت موسی(ع) در هنگام میقات و غیبت از امت چنین کرد[۲۱] یا پیامبر(ص) بارها این کار را کرد و امیرمؤمنان امام علی(ع) را در مدینه خلیفه خویش قرار داد و هنگام طعن دیگران در زمان جهاد و غزوه تبوک به ایشان فرمود: أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی؛ تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسی هستی جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود. [۲۲]
همچنین امام معصوم امام حسن عسکری(ع) در زمان غیبت کسانی را که دارای شرایط خاص هستند به این مقام منصوب کرده و میفرماید: «وَاَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ صَائِنا لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً لِهَواهُ مُطیعاً لِاَمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ اَنْ یُقَلِّدُوهُ، و ذلک لا یکونُ إلّا بعضَ فقهاءِ الشّیعةِ، لا جمیعَهم»؛ اما کسی که دارای مقام فقاهت است: خود نگهدار، نگهبان دین، مخالف با هوای نفس، فرمانبردار مولا و خداوند متعال است. با این ویژگیها بر عامه مردم است که از او اطاعت و پیروی نمایند، البته تمام فقهای شیعه چنین نیستند، بعضی از آنها چنیناند[۲۳].
بنابراین، عالمان اسلامی با چنین ویژگیها و صفاتی به عنوان «ربیون» یا «ربانیون» میتوانند در مقام مظهریت ولایت الهی عمل کنند، هر چند که آنان دارای عصمت تفضلی و ذاتی همانند معصومان(ع) نیستند، ولی از عصمت اکتسابی از طریق تقوای الهی هستند که پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به عنوان مزکی و مطهر آنان را تزکیه و تطهیر میکنند و از هر گونه پلیدی دور میدارند و حتی اگر در خطا و خطیئه ای وارد شوند به لطف خویش آنان را دور نگه میدارند.[۲۴]
از نظر قرآن، دست یابی به نظام ولایی سیاسی و حاکمیت ولایی در جغرافیایی سیاسی[۲۵] وظیفه هر مسلمانی است و میبایست در این راه استقامت ورزد و به عنوان قوامین بالقسط و شاهدان و گواهان الهی نسبت به دیگر مردمان و بشریت[۲۶] اجتماعی را ایجاد کنند که سرمشق دیگر امتها باشد و خداوند به این امت بر دیگر امتهای بشری حجت آورد و آنان را به این شاهدان و گواهان به مجازات برساند.[۲۷] البته از نظر قرآن، اگر کسی این گونه رفتار نکرد و به عقب بگردد و به جای تحقق سبک زندگی اسلامی، به سبکهای دیگر رو آورد، مورد خشم الهی قرار میگیرد.
بنابراین، لازم است تا هر کسی به حکم وظیفه و تکلیف الهی، برای ایجاد نظام ولایی سیاسی چه با مهاجرت و چه نصرت اقدام کند و به عنوان انصار و مهاجران نظام سیاسی ولایی را تحقق بخشند و به مخالفت با خلفای الهی و اولیای امور نپردازند، یا سکوت و بیتفاوت نباشند یا به انتظار دست از عمل برندارند، چنان که در هنگام خلافت حضرت هارون(ع) برخی از امت موسی(ع) این گونه بر جریان خلاف حرکت کرده و به جای ادامه و استمرار در خط ولایت و موافقت با ولی الله با او مخالفت ورزیده و از انجام مسئولیت و تکالیف بر اساس آموزههای وحیانی سر باز زدند و گفتند: ﴿قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى﴾[۲۸]
پس کسانی که به جای حرکت در مسیری که اولیای امور از معصومان تفضلی یا اکتسابی یعنی ولایت فقیه بیان کرده و حاکمیت اسلام را تحقق میبخشند یا میخواهند ببخشند، بر خلاف آن حرکت میکنند یا دست از هر گونه فعالیت بر میدارند چنان که برخی بر این باورند، چنین افرادی به «حکم جاهلیت» بازگشتهاند که مغضوب خدا است؛ زیرا خدا میفرماید: ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[۲۹]
از نظر قرآن، چنین افرادی که به جای آنکه حکومت و حاکمیت اسلام و فلسفه و سبک زندگی اسلامی را تقویت و تثبیت کنند، با اما و اگر به مسأله برخورد میکنند، فکر و عمل جاهلی دارند، چنان که در جایی دیگر میفرماید: ﴿ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾[۳۰]
از نظر قرآن، بیماردلان، در حقانیت پیامبر و اسلام شک دارند؛ زیرا بر این باورند که اگر پیامبر(ص) حق باشد، باید هیچ کس در جهاد شهید نشود یا درهمه حال پیروزی برای آنان باشد؛ در حالی که سنتهای الهی بر این قرار گرفته که هر کسی زمانی موفق میشود که سنتهای حاکم بر جهان و جان و جامعه را به درستی شناخته و براساس آن عمل کرده باشد. پس اگر کسی در یک گروه باشد که اکثریت آنان منافق و سست ایمان و بیتقوا یا حتی اهل اتهام دزدی و اختلاس به پیامبر(ص) و مانند آنها باشند، به طور طبیعی گرفتار شکست و مشکلاتی از جمله خشکسالی و مانند آنها میشود[۳۱].[۳۲]
منابع
پانویس
- ↑ منصوری، خلیل، چگونگی تحقق دولت عدل جهانی.
- ↑ «و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز میگردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمیرساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾ «و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن میدهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش میدهیم * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵ و ۱۴۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۵ و ۶۷.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ * صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ﴾ «ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید * رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوشرنگ (و نگار)تر از خداوند کیست؟ و ما پرستندگان اوییم» سوره بقره، آیه ۲۱ و ۱۳۸.
- ↑ ﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾ «هیچ بشری را نسزد که خداوند به او کتاب و حکمت و پیامبری بدهد سپس او به مردم بگوید: به جای خداوند، بندگان من باشید ولی (میتواند گفت): شما که کتاب (آسمانی) را آموزش میداده و درس میگرفتهاید؛ (دانشورانی) ربّانی باشید» سوره آل عمران، آیه ۷۹.
- ↑ ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾ «و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
- ↑ ﴿وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّه كِتَابًا مُّؤَجَّلاً وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ * وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ * وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾ «و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن میدهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش میدهیم * و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد * و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاریها که در کار خویش کردهایم در گذر و گامهای ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان * پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشتهتان (در جاهلیت) باز میگردانند و از زیانکاران میگردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.
- ↑ ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ * يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ * فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ﴾ «خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت * و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند * با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند * به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت * و چون به ایشان گفته شود در زمین تباهی نورزید میگویند جز این نیست که ما مصلحی * آگاه باشید! آنانند که تبهکارند امّا در نمییابند» سوره بقره، آیه ۷- ۱۲.
- ↑ «موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵ و آیات دیگر
- ↑ ﴿الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾ «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزییی بهره شما گردد، میگویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهرهای باشد، میگویند آیا ما بر شما دست نیافتهایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشتهایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۵۱؛ ممتحنه، آیات ۱ تا ۸ و آیات دیگر
- ↑ «آیا به آن کسان ننگریستهای که گمان میبرند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند» سوره نساء، آیه ۶۰.
- ↑ نساء، آیه ۵۹
- ↑ ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾ «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
- ↑ منصوری، خلیل، چگونگی تحقق دولت عدل جهانی.
- ↑ ﴿وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾ «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۰-۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰-۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰-۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ طبری، الریاض النضرة، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدةالقاری: شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱-۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۹-۵۹؛ شرف الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۸، ص۳۶۳-۴۱۱
- ↑ وسائل الشیعه، ج ۱۸، باب ۱۰، ح ۲۰
- ↑ توبه، آیات ۱۰۳ و ۱۰۸ و ۱۱۱ و ۱۱۲؛ انبیاء، آیه ۷۳ و آیات دیگر
- ↑ ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ «کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیدهاند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کردهاند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رساندهاند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکردهاند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸؛ ﴿بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾ «به منافقان نوید ده که عذابی دردناک خواهند داشت!» سوره نساء، آیه ۱۳۸.
- ↑ ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبلهای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی میکند و چه کسی واپس میگراید، و بیگمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ «گفتند: یکسره در خدمت آن (گوساله) خواهیم بود تا موسی نزد ما باز گردد» سوره طه، آیه ۹۱.
- ↑ «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را میجویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
- ↑ «آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ میگفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بیگمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان میدارند که بر تو آشکار نمیکنند، میگویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمیشدیم، بگو: اگر در خانههایتان (نیز) میبودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاههای خویش بیرون میآمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دلهایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشهها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
- ↑ آل عمران، آیات ۱۵۴ تا ۱۶۱؛ ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾ «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶؛ ﴿لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ﴾ «بیگمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید» سوره توبه، آیه ۲۵ و آیات دیگر
- ↑ منصوری، خلیل، چگونگی تحقق دولت عدل جهانی.