اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| موضوعات وابسته    =  
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]؛ [[علامه طباطبایی]]؛ [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]]؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]؛ [[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]؛ [[محسن غرویان|غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]] و [[محمد رضا غلامی|غلامی]]؛ [[رضا برنجکار|برنجکار]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر]]؛ [[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]؛ [[محمد رضا ایزدپور|ایزدپور]]؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری]]؛ [[مجید معارف|معارف]]؛ [[اسحاق طاهری|طاهری]]؛ [[منصف علی مطهری]]؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]؛ [[حسن رهبری|رهبری]]؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]؛ [[سیده رابیل|رابیل]]؛ [[فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]؛ [[پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه (وبگاه)|پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]] و [[پایگاه تخصصی عاشورا (وبگاه)|پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا]]؛ [[رهروان ولایت (وبگاه)|پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت]]؛ [[مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی|پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]]؛ [[پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه]]؛ [[برهان (وبگاه)|پژوهشگران وبگاه برهان]]؛ [[مجمع رهروان کوی دوست (وبگاه)|پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست]]
| پاسخ‌دهندگان      = [[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]؛ [[علامه طباطبایی]]؛ [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]]؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]؛ [[محسن غرویان|غرویان]]، [[سید محمد حسین میرباقری|میرباقری]] و [[محمد رضا غلامی|غلامی]]؛ [[رضا برنجکار|برنجکار]]، [[محمد تقی شاکر|شاکر]]؛ [[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]؛ [[محمد رضا ایزدپور|ایزدپور]]؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری]]؛ [[مجید معارف|معارف]]؛ [[اسحاق طاهری|طاهری]]؛ [[منصف علی مطهری]]؛ [[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]؛ [[حسن رهبری|رهبری]]؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]؛ [[سیده رابیل|رابیل]]؛ [[فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]؛ [[پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه (وبگاه)|پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]] و [[پایگاه تخصصی عاشورا (وبگاه)|پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا]]؛ [[رهروان ولایت (وبگاه)|پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت]]؛ [[مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی|پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی]]؛ [[پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه]]؛ [[برهان (وبگاه)|پژوهشگران وبگاه برهان]]؛ [[مجمع رهروان کوی دوست (وبگاه)|پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست]]
}}
}}
'''اقسام و انواع [[غیب]] کدام‌اند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''اقسام و انواع [[غیب]] کدام‌اند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
خط ۲۵: خط ۲۵:
|[[پرونده:39587474.jpg|75px]]||[[پرونده:600.jpg|75px]]||[[پرونده:769540432.jpg|75px]]||[[پرونده:11196.jpg|75px]]||[[پرونده:11718.jpg|75px]]||[[پرونده:11212121.jpg|75px]]||[[پرونده:873589.jpg|75px]]||[[پرونده:60727626.jpg|75px]]||[[پرونده:11159.jpg|75px]]||[[پرونده:1368238.jpg|75px]]
|[[پرونده:39587474.jpg|75px]]||[[پرونده:600.jpg|75px]]||[[پرونده:769540432.jpg|75px]]||[[پرونده:11196.jpg|75px]]||[[پرونده:11718.jpg|75px]]||[[پرونده:11212121.jpg|75px]]||[[پرونده:873589.jpg|75px]]||[[پرونده:60727626.jpg|75px]]||[[پرونده:11159.jpg|75px]]||[[پرونده:1368238.jpg|75px]]
|-
|-
|<sub>[[علامه طباطبایی]]</sub>||<sub>[[مرتضی مطهری]]</sub>||<sub>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]</sub>||<sub>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]</sub>||<sub>[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]</sub>||<sub>[[محسن غرویان]]</sub>||<sub>[[رضا برنجکار]]</sub>||<sub>[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]</sub>||<sub>[[محمد رضا ایزدپور]]</sub>||<sub>[[محمد حسین نصیری]]</sub>
|<sub>[[علامه طباطبایی]]</sub>||<sub>[[مرتضی مطهری]]</sub>||<sub>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]</sub>||<sub>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]<sub>sub>||<sub>[[محسن غرویان]]</sub>|[[رضا برنجکار]]</sub>||<sub>[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]</sub>||<sub>[[محمد رضا ایزدپور]]</sub>||<sub>[[محمد حسین نصیری]]</sub>
|}
|}
{{جعبه نقل قول سفید| عنوان =| نقل‌قول ={{سخ}}[[امور غیبی]] بر دو نوع‌اند:
{{جعبه نقل قول سفید| عنوان =| نقل‌قول ={{سخ}}[[امور غیبی]] بر دو نوع‌اند:
خط ۴۵: خط ۴۵:
::::::البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به [[غیب مطلق]] برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی‌ که متعلق علم ما قرار نگرفته‏‌اند "[[غیب نسبی‌]]" بنامیم، برای‌ اینکه چنین غیبی‌، وصفی‌ است نسبی‌، که بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف می‌‏شود؛ مثلاً: موجودی‌ که در خانه و محسوس برای‌ ما است، نسبت به کسی‌ که بیرون خانه است، [[غیب]] است، و لیکن برای‌ ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگ‏‌ها برای‌ [[حس بینایی‌]]، [[شهود]] و برای‌ [[حس شنوایی‌]]، [[غیب]] است و شنیدنی‌‏ها برای‌ [[حس شنوایی‌]] شهود و برای‌ [[حس بینایی‌]]، [[غیب]] است و [[محسوسات]] این دو حس نسبت به انسانی‌ که دارای‌ آن حس است [[شهود]] و نسبت به انسان کر و کور [[غیب]] است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.
::::::البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به [[غیب مطلق]] برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها [[شهود]] می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق [[علم]] ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه [[غیب]] خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی‌ که متعلق علم ما قرار نگرفته‏‌اند "[[غیب نسبی‌]]" بنامیم، برای‌ اینکه چنین غیبی‌، وصفی‌ است نسبی‌، که بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف می‌‏شود؛ مثلاً: موجودی‌ که در خانه و محسوس برای‌ ما است، نسبت به کسی‌ که بیرون خانه است، [[غیب]] است، و لیکن برای‌ ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگ‏‌ها برای‌ [[حس بینایی‌]]، [[شهود]] و برای‌ [[حس شنوایی‌]]، [[غیب]] است و شنیدنی‌‏ها برای‌ [[حس شنوایی‌]] شهود و برای‌ [[حس بینایی‌]]، [[غیب]] است و [[محسوسات]] این دو حس نسبت به انسانی‌ که دارای‌ آن حس است [[شهود]] و نسبت به انسان کر و کور [[غیب]] است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/179 ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۷، ص۱۷۹].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله مغنیه؛}}
{{جمع شدن|۲. آیت‌الله مغنیه؛}}
[[پرونده:1368241.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]]]
[[پرونده:1368241.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]]]
خط ۵۴: خط ۵۵:
::::::بر این اساس، مراد از این که غیب تنها در نزد خدا و از آن خداست، آن است که نه از طریق تجربه می‌توان از غیب آگاهی پیدا کرد، نه از طریق عقل و نه از هیچ راه دیگر، بلکه [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تنها از طریق وحی الهی می توان غیب را دانست؛]] و او بر حسب آنچه حکمت و نیاز مردم اقتضا کند، هر یک از پیامبرانش را که بخواهد از غیب خود آگاه می‌کند و پیامبر او هم به نوبه خود مردم را از این غیب، همان طور که از خدا دریافت کرده، باخبر می‌سازد. بنابراین، خبر دادن پیامبر از غیب، دانستن غیب نیست، بلکه نقل غیب است از کسی که غیب می‌داند و تفاوت میان منبع علم و نقل از این منبع زیاد است؛ زیرا اولی اصل و دومی فرع است. و نیز فرق است میان کسی که به طور مستقیم از منبع علم نقل می‌کند و کسی که از این ناقل نقل می‌کند: گفتند: منزهی تو. ما را جز آنچه خود به ما آموخته ای دانشی نیست. تویی دانای حکیم»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.]</ref>
::::::بر این اساس، مراد از این که غیب تنها در نزد خدا و از آن خداست، آن است که نه از طریق تجربه می‌توان از غیب آگاهی پیدا کرد، نه از طریق عقل و نه از هیچ راه دیگر، بلکه [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تنها از طریق وحی الهی می توان غیب را دانست؛]] و او بر حسب آنچه حکمت و نیاز مردم اقتضا کند، هر یک از پیامبرانش را که بخواهد از غیب خود آگاه می‌کند و پیامبر او هم به نوبه خود مردم را از این غیب، همان طور که از خدا دریافت کرده، باخبر می‌سازد. بنابراین، خبر دادن پیامبر از غیب، دانستن غیب نیست، بلکه نقل غیب است از کسی که غیب می‌داند و تفاوت میان منبع علم و نقل از این منبع زیاد است؛ زیرا اولی اصل و دومی فرع است. و نیز فرق است میان کسی که به طور مستقیم از منبع علم نقل می‌کند و کسی که از این ناقل نقل می‌کند: گفتند: منزهی تو. ما را جز آنچه خود به ما آموخته ای دانشی نیست. تویی دانای حکیم»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله مطهری؛}}
{{جمع شدن|۳. آیت‌الله مطهری؛}}
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]]
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]]
خط ۶۰: خط ۶۲:
::::::*«ما یک [[غیب]] نسبی داریم و یک [[غیب]] به یک اعتبار مطلق. برای ما این غیبها همه نسبی است، یعنی اکثر این چیزهایی که شهادت است نسبی‌ است، چطور؟ مثلا ما الان در این منزل و در این اتاقها که هستیم آنچه که‌ در شعاع دید چشم ما قرار گرفته است برای ما شهادت است، دیگر ماورای‌ آن، همه برای ما [[غیب]] است و نهان. ما حتی از جیب یکدیگر اطلاع نداریم‌. (...) [[غیب]] یعنی یک امر نادیدنی‌ نه امر دیدنی‌ای که فعلاً ما آنرا نمی‌بینیم. اما چیزهایی هست‌ که [[غیب]] است به معنی نادیدنی ، یعنی اصلا قابل رؤیت و قابل احساس نیست‌. پس فرق است میان‌ دیدنی و ندیدنی. [[غیب]] در اینجا به معنی "ندیدنی" است، نه آن‌ که ما نمی‌بینیم. فرق است میان آن که نمی‌بینیم ولی دیدنی هست "مشهد را الان ما نمی‌بینیم ولی امری است دیدنی" و آن که اصلاٌ دیدنی نیست»<ref>[http://lib.eshia.ir/50056/1/187 آشنایی با قرآن ج۶، ص ۱۸۷.]</ref>.
::::::*«ما یک [[غیب]] نسبی داریم و یک [[غیب]] به یک اعتبار مطلق. برای ما این غیبها همه نسبی است، یعنی اکثر این چیزهایی که شهادت است نسبی‌ است، چطور؟ مثلا ما الان در این منزل و در این اتاقها که هستیم آنچه که‌ در شعاع دید چشم ما قرار گرفته است برای ما شهادت است، دیگر ماورای‌ آن، همه برای ما [[غیب]] است و نهان. ما حتی از جیب یکدیگر اطلاع نداریم‌. (...) [[غیب]] یعنی یک امر نادیدنی‌ نه امر دیدنی‌ای که فعلاً ما آنرا نمی‌بینیم. اما چیزهایی هست‌ که [[غیب]] است به معنی نادیدنی ، یعنی اصلا قابل رؤیت و قابل احساس نیست‌. پس فرق است میان‌ دیدنی و ندیدنی. [[غیب]] در اینجا به معنی "ندیدنی" است، نه آن‌ که ما نمی‌بینیم. فرق است میان آن که نمی‌بینیم ولی دیدنی هست "مشهد را الان ما نمی‌بینیم ولی امری است دیدنی" و آن که اصلاٌ دیدنی نیست»<ref>[http://lib.eshia.ir/50056/1/187 آشنایی با قرآن ج۶، ص ۱۸۷.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله  مصطفوی؛}}
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله  مصطفوی؛}}
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
خط ۹۴: خط ۹۷:
::::::«كلمه غيب كه به معناى نهان است، در چند مورد بكار مى‌رود كه در هر مورد خصوصيّتى دارد و به جهتى و لحاظى، به آن اطلاق مى‌گردد: گاه غيب يعنى آنچه كه از حواسّ ما پنهان است؛ طبعاً اين ديك معناى نسبى‌است ممكن است چيزى را چشم يكى ببيند و چشم ديگرى نبيند: چيزهاى آنسوى كره زمين براى ما غيب و براى ساكنان آنجا، شهادت است.اين غيب، يعنى غايب از حسّ، كه عقل مى‌تواند آنرا درك و بر وجود آن برهان اقامه كند و يا از راه امارات به آن پى ببرد؛ به همين معنى در قرآن بكار رفته است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب}}﴾}}<ref>سوره بقره: ۳.</ref> همه مؤمنان بايد به غيب ايمان داشته باشند و آنرا بدانند، تا ندانند كه نمى‌توانند ايمان داشته باشند، همه ما عالم به خدا و وحى و قيامت هستيم و همه اينها غيب است. پس غيب به اين معنا از علوم عادى و در اختيار همه انسان‌هاست؛ هر انسانى به اين‌ها مى‌تواند آگاهى يابد اگرچه غايب از حسّ باشند. گاهى غيب گفته مى‌شود به معناى پنهان از ادراكات افراد عادى؛ خواه ادراكاتِ حسى يا ادراكات عقلى. ما نمى‌توانيم از وقايع هزار سال پيش آگاه شويم، اندام‌هاى حسّى ما به قبل از وجودمان امتداد نمى‌يابد [نيز به جريان‌هاى آينده]، امّا اگر كسى كه در گذشته بوده است به ما خبر دهد، ما عالم مى‌شويم: غيب بدين معنى نيز در قرآن آمده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}﴾}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران: ۴۴.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ]]}}﴾}}<ref>«(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف: ۱۰۲.</ref> اين علم غيب ممكن است براى برخى از انسانهايى كه از طرق غير عادى مثل وحى، اطلاّع مى‌يابند؛ حاصل شود. گاهى علم غيب به علمى گفته مى‌شود كه اكتسابى نيست، اين ويژه خداست؛ بشر خود به خود به آنها دست نمى‌يابد. اگر هم كسى بخواهد به آنها نائل شود بايد تعليم الهى باشد ماوراءِ بُرْدِ ادراكات ما، غيب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن ج۱،ص ۳۹۹]</ref>.
::::::«كلمه غيب كه به معناى نهان است، در چند مورد بكار مى‌رود كه در هر مورد خصوصيّتى دارد و به جهتى و لحاظى، به آن اطلاق مى‌گردد: گاه غيب يعنى آنچه كه از حواسّ ما پنهان است؛ طبعاً اين ديك معناى نسبى‌است ممكن است چيزى را چشم يكى ببيند و چشم ديگرى نبيند: چيزهاى آنسوى كره زمين براى ما غيب و براى ساكنان آنجا، شهادت است.اين غيب، يعنى غايب از حسّ، كه عقل مى‌تواند آنرا درك و بر وجود آن برهان اقامه كند و يا از راه امارات به آن پى ببرد؛ به همين معنى در قرآن بكار رفته است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب}}﴾}}<ref>سوره بقره: ۳.</ref> همه مؤمنان بايد به غيب ايمان داشته باشند و آنرا بدانند، تا ندانند كه نمى‌توانند ايمان داشته باشند، همه ما عالم به خدا و وحى و قيامت هستيم و همه اينها غيب است. پس غيب به اين معنا از علوم عادى و در اختيار همه انسان‌هاست؛ هر انسانى به اين‌ها مى‌تواند آگاهى يابد اگرچه غايب از حسّ باشند. گاهى غيب گفته مى‌شود به معناى پنهان از ادراكات افراد عادى؛ خواه ادراكاتِ حسى يا ادراكات عقلى. ما نمى‌توانيم از وقايع هزار سال پيش آگاه شويم، اندام‌هاى حسّى ما به قبل از وجودمان امتداد نمى‌يابد [نيز به جريان‌هاى آينده]، امّا اگر كسى كه در گذشته بوده است به ما خبر دهد، ما عالم مى‌شويم: غيب بدين معنى نيز در قرآن آمده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}﴾}}<ref>«این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران: ۴۴.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ]]}}﴾}}<ref>«(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف: ۱۰۲.</ref> اين علم غيب ممكن است براى برخى از انسانهايى كه از طرق غير عادى مثل وحى، اطلاّع مى‌يابند؛ حاصل شود. گاهى علم غيب به علمى گفته مى‌شود كه اكتسابى نيست، اين ويژه خداست؛ بشر خود به خود به آنها دست نمى‌يابد. اگر هم كسى بخواهد به آنها نائل شود بايد تعليم الهى باشد ماوراءِ بُرْدِ ادراكات ما، غيب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/10194/1/400/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 معارف قرآن ج۱،ص ۳۹۹]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۷. آیت‌الله  مصطفوی؛}}
{{جمع شدن|۷. آیت‌الله  مصطفوی؛}}
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]]
آیت‌الله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آیت‌الله '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«غیب و امور غیبی دو قسم‌اند: [[غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]. غیب مطلق آن است که در هیچ شرایطی قابل ادراک نیست؛ همانند ذات الهی که غیب الغیوب است و در این مرتبه از ذات تنها ذات، علم به ذات دارد و چرایی عدم اطلاع بر غیب الغیوب نیاز به استدلال ندارد، چه اینکه مقوم اساسی آگاهی و احاطه عالم بر معلوم است، و در نظام آفرینش هیچ موجودی برتر از ذات واجب تعالی نیست که بتواند آگاهی بر مرتبه غیب الغیوب پیدا کند. آگاهی بر غیب نسبی نیز، غیبی که با شرایط خاص زمانی و مکانی برای افراد قابل درک است که خود دارای مراتب است، و این‌گونه نیست که هر کس به این وادی قدم گذاشت، بر تمامی امور آگاهی یابد»<ref>دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵</ref>.
::::::«غیب و امور غیبی دو قسم‌اند: [[غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب مطلق]] و [[غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)|غیب نسبی]]. غیب مطلق آن است که در هیچ شرایطی قابل ادراک نیست؛ همانند ذات الهی که غیب الغیوب است و در این مرتبه از ذات تنها ذات، علم به ذات دارد و چرایی عدم اطلاع بر غیب الغیوب نیاز به استدلال ندارد، چه اینکه مقوم اساسی آگاهی و احاطه عالم بر معلوم است، و در نظام آفرینش هیچ موجودی برتر از ذات واجب تعالی نیست که بتواند آگاهی بر مرتبه غیب الغیوب پیدا کند. آگاهی بر غیب نسبی نیز، غیبی که با شرایط خاص زمانی و مکانی برای افراد قابل درک است که خود دارای مراتب است، و این‌گونه نیست که هر کس به این وادی قدم گذاشت، بر تمامی امور آگاهی یابد»<ref>دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۸. آیت‌الله هادوی تهرانی؛}}
[[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]]
[[اسلام کوئست (وبگاه)|وبگاه اسلام کوئست]] وابسته به آیت‌الله '''[[مهدی هادوی تهرانی]]''' در این‌باره آورده است:
::::::«غیب مکانى: مانند آنچه قرآن در داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} بیان فرموده است:{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ}}﴾}}<ref>«او را نکشید بلکه در نقطه غایبی از چاه بیندازید»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰.</ref>
:::::#غیب از حواسّ ظاهری: قرآن در داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ}}﴾}}<ref>«و گفت: چرا هدهد را نمی‌‏بینم، یا این که او از غایبان است؟»؛ سوره نمل، آیه ۲۰.</ref> منظور غیبت هدهد در این آیه، غیبت از چشم و حواس دیگر است.
:::::#غیب از فکر و علم: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ....[[آیا آیه ۲۶ سوره کهف نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}}﴾}}<ref>«گروهی خواهند گفت: آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود! و گروهی می‏‌گویند: پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود. همه اینها سخنانی بی‌‏دلیل است و گروهی می‏‌گویند: آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود. بگو: پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است! جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌‏دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!»؛ سوره کهف، آیه ۲۲و۲۶.</ref>
:::::#غیب از مقام معرفت و بصیرت: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}﴾}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند»؛ سوره جن، آیه ۲۶.</ref>
:::::#غیب از غیر علم الهی: خداوند به خاطر علم نامحدودش، غیبی برای او وجود ندارد و چیزهایی را می‌داند که غیر او نمی‌دانند. قرآن در باره این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا]]}}﴾}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند»؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3558 وبگاه اسلام کوئست]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۹. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
{{جمع شدن|۸. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:  
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در این‌باره گفته‌اند:  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۰. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛}}
{{جمع شدن|۹. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛}}
[[پرونده:873589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رضا برنجکار]]]]
[[پرونده:873589.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رضا برنجکار]]]]
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[رضا برنجکار]]''' و '''[[محمد تقی شاکر]]''' در مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۲۳: خط ۱۱۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛}}
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
[[پرونده:60727626.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید نسیم عباس نقوی|نقوی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)| علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نسیم عباس نقوی]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)| علم پیامبر و ائمه به غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۳۱: خط ۱۲۶:
::::::مورد بحث ما غیب نسبی است و غیب مطلق از مختصّات خداوند متعال است که وجودش غیر محدود و چیزی از او غایب نیست اوست که بالذات بر جهان غیب احاطه دارد و علومش احتیاجی به غیر ندارد و به او همه احتیاج دارند»<ref> علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۸ و ۹.</ref>.
::::::مورد بحث ما غیب نسبی است و غیب مطلق از مختصّات خداوند متعال است که وجودش غیر محدود و چیزی از او غایب نیست اوست که بالذات بر جهان غیب احاطه دارد و علومش احتیاجی به غیر ندارد و به او همه احتیاج دارند»<ref> علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۸ و ۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛}}
 
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛}}
[[پرونده:765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی]]]]
[[پرونده:765454.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلطانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلطانی]]''' در کتاب ''«[[امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه (کتاب)|امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه]]»'' در این باره گفته است:
خط ۱۴۱: خط ۱۳۷:
::::::در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الاهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الاهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>.
::::::در این صورت اطلاق [[غیب|عالم الغیب]] بر خدا و اولیای الاهی  به این معناست که خدا، [[انبیا]] و [[ائمه]]، عالم به غیوبی هستند که برای دیگران [[غیب]] به شمار می‌آید، نه برای اولیای الاهی یا خدا. از سوی دیگر اگر [[غیب]] و شهود با ملاک‌های ظاهری سنجیده شوند، با توجه به شدت و ضعف حواس، [[غیب]] و شهود هم باید متفاوت باشند،در نتیجه [[غیب]] و شهود مطلق نخواهیم داشت؛ بلکه [[غیب]]، حقیقتی نسبی است.»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷ ]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}}
 
{{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛}}
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۵۱: خط ۱۴۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور؛}}
{{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور؛}}
[[پرونده:11159.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد رضا ایزدپور]]]]
[[پرونده:11159.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد رضا ایزدپور]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ایزدپور]]''' در مقاله ''«[[چشمه‌سار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمه‌سار علوم اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد رضا ایزدپور]]''' در مقاله ''«[[چشمه‌سار علوم اهل بیت (مقاله)|چشمه‌سار علوم اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته است:  
خط ۱۵۷: خط ۱۵۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}}
{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛}}
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]]
[[پرونده:1368238.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسین نصیری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسین نصیری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان''«[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:  
خط ۱۶۳: خط ۱۶۰:
::::::با توضیحی که برای تبیین مفهوم غیب بیان کردیم، براحتی می‌توانیم دریابیم که چرا خداوند ایمان به غیب، چه غیب مطلق و چه غیب نسبی، را جزء صفات اوّلیه پرهیزکاران برشمرده است. زیرا محور بنیادین ایمان دین‌داران همین باور اموری پنهانی است که فراتر از حوزه مادیت بوده و با حواس مسلح و غیرمسلح قابل درک و دریافت نمی‌باشد. چنانکه نقطه فارق ملحدان با دین‌داران انحصار راه معرفت به حوزه امور مادی است. دعوای ادیان آسمان در گذشته با ملحدان و در این دوران با فیلسوفان مادی‌گرا همچون جان لاک همین نکته است. همچنین درمی‌یابیم که اگر عیسای [[پیامبر]]{{صل}} از جمله معجزات خود را آگاهی از اندوخته‌های درون خانه‌ها می‌داند  بدین خاطر است که چنین اِخباری به معنای کنار زدن حجاب مکان بوده و در حوزه امور غیبی قرار دارد و تنها [[پیامبران]]{{صل}} از آن خبر دارند. از سویی دیگر، اگر اِخبار غیبی را یکی از وجوه اعجاز قرآن برشمرده و برای آن نمونه‌هایی همچون پیروزی روم پس از شکست در برابر ایرانیان، برشمرده‌اند، باز بدین خاطر است که قرآن از حوادث آینده خبر داده و حجاب زمان را کنار زده است. این امر بدان معناست که آگاهی از علم غیب به نوعی اتصال به آسمان و مبدأ فیاض نیازمند است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
::::::با توضیحی که برای تبیین مفهوم غیب بیان کردیم، براحتی می‌توانیم دریابیم که چرا خداوند ایمان به غیب، چه غیب مطلق و چه غیب نسبی، را جزء صفات اوّلیه پرهیزکاران برشمرده است. زیرا محور بنیادین ایمان دین‌داران همین باور اموری پنهانی است که فراتر از حوزه مادیت بوده و با حواس مسلح و غیرمسلح قابل درک و دریافت نمی‌باشد. چنانکه نقطه فارق ملحدان با دین‌داران انحصار راه معرفت به حوزه امور مادی است. دعوای ادیان آسمان در گذشته با ملحدان و در این دوران با فیلسوفان مادی‌گرا همچون جان لاک همین نکته است. همچنین درمی‌یابیم که اگر عیسای [[پیامبر]]{{صل}} از جمله معجزات خود را آگاهی از اندوخته‌های درون خانه‌ها می‌داند  بدین خاطر است که چنین اِخباری به معنای کنار زدن حجاب مکان بوده و در حوزه امور غیبی قرار دارد و تنها [[پیامبران]]{{صل}} از آن خبر دارند. از سویی دیگر، اگر اِخبار غیبی را یکی از وجوه اعجاز قرآن برشمرده و برای آن نمونه‌هایی همچون پیروزی روم پس از شکست در برابر ایرانیان، برشمرده‌اند، باز بدین خاطر است که قرآن از حوادث آینده خبر داده و حجاب زمان را کنار زده است. این امر بدان معناست که آگاهی از علم غیب به نوعی اتصال به آسمان و مبدأ فیاض نیازمند است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایان‌نامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۶. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛}}
 
{{جمع شدن|۱۵. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛}}
[[پرونده:Pic1765.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مشکی|مشکی]]]]
[[پرونده:Pic1765.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد مشکی|مشکی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مشکی]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد مشکی]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)|بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۷۵: خط ۱۷۳:
::::::با توجه به آنچه گذشت، [[شیخ مفید]]، علم و آگاهی [[ائمه]]{{عم}} را به غیب فی الجمله پذیرفته است، و تصریح می‌کند که مخالف با اصل علم غیب [[امام]]{{ع}} نیست. بلکه چنان که خودش بیان کرده است: {{عربی|اندازه=155%|<ref>فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد</ref>}}. لذا شیخ مفید با مطلق نگریستن به دانش امام و آگاهی او از علم غیب مخالف است؛ اما چنین دیدگاهی نمی‌تواند او را جزء مخالفین و منکرین علم غیب امامان قرار دهد؛ چرا که آیات و روایات هم چنین نظریه‌های را تأیید نمی‌کند؛ چون علم غیب مطلق از آن خداوند است.»<ref>[[ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)| بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]، [[فلسفی کلامی (نشریه)|فصلنامه فلسفی کلامی]]، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.</ref>.
::::::با توجه به آنچه گذشت، [[شیخ مفید]]، علم و آگاهی [[ائمه]]{{عم}} را به غیب فی الجمله پذیرفته است، و تصریح می‌کند که مخالف با اصل علم غیب [[امام]]{{ع}} نیست. بلکه چنان که خودش بیان کرده است: {{عربی|اندازه=155%|<ref>فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد</ref>}}. لذا شیخ مفید با مطلق نگریستن به دانش امام و آگاهی او از علم غیب مخالف است؛ اما چنین دیدگاهی نمی‌تواند او را جزء مخالفین و منکرین علم غیب امامان قرار دهد؛ چرا که آیات و روایات هم چنین نظریه‌های را تأیید نمی‌کند؛ چون علم غیب مطلق از آن خداوند است.»<ref>[[ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید (مقاله)| بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید]]، [[فلسفی کلامی (نشریه)|فصلنامه فلسفی کلامی]]، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۷. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛}}
 
{{جمع شدن|۱۶. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛}}
[[پرونده:11606.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین ردایی|ردایی]]]]
[[پرونده:11606.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین ردایی|ردایی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین ردایی|ردایی]]''' در مقاله ''«[[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین ردایی|ردایی]]''' در مقاله ''«[[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۸۴: خط ۱۸۳:
:::::۲. علم غیب مکشوف یا مرضی، و این علم غیبی است که خداوند به پیامبران و تمامش را به رسول خدا و اهل بیت "راسخون در علم" داده است و لذا خداوند را به تمام صفات می‌شناسند و معرفی می‌کنند؛ چنان‌که در روایات و ادعیه توصیف نموده‌اند، و آیاتی نظیر {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}}<ref>جن: ۲۷-۲۶</ref> و نیز آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا }}﴾}}<ref>کهف:۶۵ </ref> به خوبی دلالت می‌کنند بر اینکه خداوند علم لدنی را به عنوان رحمت ویژه خویش به ملائکه، پیامبران و [[اهل بیت]]{{عم}} عطا کرده و اگر این عنایت ویژه تفضل نمی‌شد، با تلاش و تحصیل حصولی و مانند آن به دست نمی‌آمد؛ چه اینکه قرآن می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}﴾}} <ref>نساء: ۱۱۳ </ref>و بدون شک فضل عظیم خداوند بر پیامبر کمتر از علم لدنّی و علم به غیب نیست و علم به تأویل قرآن نیز از مصادیق علم به غیب است. خلاصه آنکه "راسخون در علم" که در خطبه حضرت آمده و اعتراف به عجز و عدم احاطه علمی آنان سخن گفته شد، در مقام نفی علم به غیب محجوب است، نه علم به غیب مرضی و رحمتی و فضلی که احاطه به آن را خداوند داده است <ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.</ref>»<ref>[http://qabasat.iict.ac.ir/article_17615_5a64947858cd0b3d134b00edbff010bc.pdf [[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۳۹۷]]]</ref>
:::::۲. علم غیب مکشوف یا مرضی، و این علم غیبی است که خداوند به پیامبران و تمامش را به رسول خدا و اهل بیت "راسخون در علم" داده است و لذا خداوند را به تمام صفات می‌شناسند و معرفی می‌کنند؛ چنان‌که در روایات و ادعیه توصیف نموده‌اند، و آیاتی نظیر {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}﴾}}<ref>جن: ۲۷-۲۶</ref> و نیز آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن| فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا }}﴾}}<ref>کهف:۶۵ </ref> به خوبی دلالت می‌کنند بر اینکه خداوند علم لدنی را به عنوان رحمت ویژه خویش به ملائکه، پیامبران و [[اهل بیت]]{{عم}} عطا کرده و اگر این عنایت ویژه تفضل نمی‌شد، با تلاش و تحصیل حصولی و مانند آن به دست نمی‌آمد؛ چه اینکه قرآن می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَهَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}﴾}} <ref>نساء: ۱۱۳ </ref>و بدون شک فضل عظیم خداوند بر پیامبر کمتر از علم لدنّی و علم به غیب نیست و علم به تأویل قرآن نیز از مصادیق علم به غیب است. خلاصه آنکه "راسخون در علم" که در خطبه حضرت آمده و اعتراف به عجز و عدم احاطه علمی آنان سخن گفته شد، در مقام نفی علم به غیب محجوب است، نه علم به غیب مرضی و رحمتی و فضلی که احاطه به آن را خداوند داده است <ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.</ref>»<ref>[http://qabasat.iict.ac.ir/article_17615_5a64947858cd0b3d134b00edbff010bc.pdf [[قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل (مقاله)|قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۳۹۷]]]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۸. آقای دکتر معارف؛}}
 
{{جمع شدن|۱۷. آقای دکتر معارف؛}}
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف]]]]
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف]]]]
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
:::::#آنچه مالکیت آن در اختیار خداوند است و برای مخلوقات نیز قابل درک است. اگر مخلوقات راه درک آن را بیابند، می‌توانند کشف نمایند؛ مانند اکتشافات حاصل از پیشرفت علم و تکنولوژی بشر. ولی اگر مخلوقات نتوانند راهی بدان بیابند، تنها برای برگزیدگان از رسولان الهی امکان آگاهی از طریق [[وحی]] وجود دارد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)]]]</ref>.
:::::#آنچه مالکیت آن در اختیار خداوند است و برای مخلوقات نیز قابل درک است. اگر مخلوقات راه درک آن را بیابند، می‌توانند کشف نمایند؛ مانند اکتشافات حاصل از پیشرفت علم و تکنولوژی بشر. ولی اگر مخلوقات نتوانند راهی بدان بیابند، تنها برای برگزیدگان از رسولان الهی امکان آگاهی از طریق [[وحی]] وجود دارد»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)]]]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۹. آقای دکتر طاهری؛}}
 
{{جمع شدن|۱۸. آقای دکتر طاهری؛}}
[[پرونده:11582.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسحاق طاهری|طاهری]]]]
[[پرونده:11582.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[اسحاق طاهری|طاهری]]]]
آقای دکتر '''[[اسحاق طاهری]]''' در کتاب ''«[[درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت (کتاب)|درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای دکتر '''[[اسحاق طاهری]]''' در کتاب ''«[[درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت (کتاب)|درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«غیب در دو معنای خاص و عام بکار رفته است؛ غیب در معنای عام شامل هر حقیقتی است که از دیدگاه انسان غایب است؛ یعنی میان انسان و آن حقیقت موانعی وجود دارد که از رابطه درکی میان انسان و آن حقیقت فاصله و حجاب انداخته است. بنابر این هر حقیقت و واقعیتی که ماورای درک انسان جاهل است، نسبت به او غیب خوانده میشود. اما غیب به معنای خاص حقایق پشت پرده‌ای است که حواس و ذهن و دیگر ابزارهای شناخت معمولی به آن راه ندارد. آنچه را که قرآن غیب خوانده و بارها به آن اشاره کره است همین معنای خاص غیب است. (...) بنابر این می‌توان گفت که دانای مطلق غیب تنها خداست و اگر بخواهد از این دانش کسی را آگاه کند منعی نیست. از این رو بعید دانستن علم غیب برای غیر خدا اجتهاد در مقابل نص صریح است»<ref>[[درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت (کتاب)|درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت امام]]، ص۱۷۹ و ۱۸۱.</ref>
::::::«غیب در دو معنای خاص و عام بکار رفته است؛ غیب در معنای عام شامل هر حقیقتی است که از دیدگاه انسان غایب است؛ یعنی میان انسان و آن حقیقت موانعی وجود دارد که از رابطه درکی میان انسان و آن حقیقت فاصله و حجاب انداخته است. بنابر این هر حقیقت و واقعیتی که ماورای درک انسان جاهل است، نسبت به او غیب خوانده میشود. اما غیب به معنای خاص حقایق پشت پرده‌ای است که حواس و ذهن و دیگر ابزارهای شناخت معمولی به آن راه ندارد. آنچه را که قرآن غیب خوانده و بارها به آن اشاره کره است همین معنای خاص غیب است. (...) بنابر این می‌توان گفت که دانای مطلق غیب تنها خداست و اگر بخواهد از این دانش کسی را آگاه کند منعی نیست. از این رو بعید دانستن علم غیب برای غیر خدا اجتهاد در مقابل نص صریح است»<ref>[[درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت (کتاب)|درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت امام]]، ص۱۷۹ و ۱۸۱.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۰. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
 
{{جمع شدن|۱۹. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]]
[[پرونده:11792.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری]]]]
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)| علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[ علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)| علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۰۸: خط ۲۱۰:
::::::غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت و احاطه بر آن دارد اما به دلیل آماده نبودن شرایط فعلا از او غایب است»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
::::::غیب مطلق آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت و احاطه بر آن دارد اما به دلیل آماده نبودن شرایط فعلا از او غایب است»<ref>پایان‌نامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۰۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۱. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛}}
 
{{جمع شدن|۲۰. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛}}
[[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]]
[[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]]
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در کتاب ''«[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۱۹: خط ۲۲۲:
::::::آن علمی را که به ملائکه و رسولانش {{عم}} آموخته است، ما آن را می‌دانیم. کتاب "[[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی]]{{ع}}" دوگانگی علم غیب را چنین جمع‌بندی می‌نماید: "علم غیب دو گونه است: علم به کلیّات؛ علم به جزئیات. منظور از کلیّات، قواعد و قوانین کلّی بر جهان و نیز همه قوانین مسلّم علوم مختلف است که بخشی از آن، علوم و معارف اسلامی است. مراد از جزئیّات، علم به احوال جزئیّه اعیان خارجیّه و نیز حوادث گذشته و آینده (علم به ما کان و ما یکون) است. علم غیب در تعریف این دو بخش می‌تواند موجبه کلیّه یا موجبه جزئیّه باشد. محل نزاع، علم غیب امام در هر دو بخش، موجبه کلیّه است که در این هنگام علم امام مساوی با علم باری خواهد بود. در این جهت، تقسیم علم غیب به استقلالی و ذاتی –که علم غیب خداوند است- و به علم غیب غیر ذاتی و غیر استقلالی –که علم پیامبر و امام است- تأثیری ندارد؛ زیرا غالیان نیز قائل به علم غیب استقلالی برای امام نشده‌اند. به عبارت دیگر، بحث ما در این جا تنها بر سر علم غیب فعلی به صورت موجبه کلیّه و غیر استقلالی امام است. گفتنی است بسیاری از قائلان به این نوع علم، هنگام ارائه استدلال، به اموری همچون: وجود جفر، جامعه، صحیفه امام علی {{ع}} و مصحف فاطمه زهرا {{س}} تکیه می‌کنند؛ یا مواردی را که ائمه {{عم}} از امور غیبیه خبر داده‌اند، شاهد می‌آورند؛ و یا عالم بودن ائمه {{عم}} را به علم بلایا و منایا و فصل الخطاب و نیز گشوده شدن یک میلیون باب علم از سوی پیامبر برای حضرت علی{{ع}} و سپس به ارث رسیدن آن برای امامان بعدی را مثال می‌آورند؛ یا به اموری همچون علم ایشان به زبان‌های مختلف دنیا استدلال می‌کنند. هیچ یک از این امور، نمی‌توانند دلیل علم غیب کلی فعلی باشند و تنها در علم غیب، به صورت موجبه جزئیّه جای می‌گیرند<ref>[[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی]]{{ع}}، ۳، ۳۸۶.</ref>»<ref>[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]، ص۵۵  الی ۵۷.</ref>
::::::آن علمی را که به ملائکه و رسولانش {{عم}} آموخته است، ما آن را می‌دانیم. کتاب "[[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی]]{{ع}}" دوگانگی علم غیب را چنین جمع‌بندی می‌نماید: "علم غیب دو گونه است: علم به کلیّات؛ علم به جزئیات. منظور از کلیّات، قواعد و قوانین کلّی بر جهان و نیز همه قوانین مسلّم علوم مختلف است که بخشی از آن، علوم و معارف اسلامی است. مراد از جزئیّات، علم به احوال جزئیّه اعیان خارجیّه و نیز حوادث گذشته و آینده (علم به ما کان و ما یکون) است. علم غیب در تعریف این دو بخش می‌تواند موجبه کلیّه یا موجبه جزئیّه باشد. محل نزاع، علم غیب امام در هر دو بخش، موجبه کلیّه است که در این هنگام علم امام مساوی با علم باری خواهد بود. در این جهت، تقسیم علم غیب به استقلالی و ذاتی –که علم غیب خداوند است- و به علم غیب غیر ذاتی و غیر استقلالی –که علم پیامبر و امام است- تأثیری ندارد؛ زیرا غالیان نیز قائل به علم غیب استقلالی برای امام نشده‌اند. به عبارت دیگر، بحث ما در این جا تنها بر سر علم غیب فعلی به صورت موجبه کلیّه و غیر استقلالی امام است. گفتنی است بسیاری از قائلان به این نوع علم، هنگام ارائه استدلال، به اموری همچون: وجود جفر، جامعه، صحیفه امام علی {{ع}} و مصحف فاطمه زهرا {{س}} تکیه می‌کنند؛ یا مواردی را که ائمه {{عم}} از امور غیبیه خبر داده‌اند، شاهد می‌آورند؛ و یا عالم بودن ائمه {{عم}} را به علم بلایا و منایا و فصل الخطاب و نیز گشوده شدن یک میلیون باب علم از سوی پیامبر برای حضرت علی{{ع}} و سپس به ارث رسیدن آن برای امامان بعدی را مثال می‌آورند؛ یا به اموری همچون علم ایشان به زبان‌های مختلف دنیا استدلال می‌کنند. هیچ یک از این امور، نمی‌توانند دلیل علم غیب کلی فعلی باشند و تنها در علم غیب، به صورت موجبه جزئیّه جای می‌گیرند<ref>[[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی]]{{ع}}، ۳، ۳۸۶.</ref>»<ref>[[بازاندیشی در علم امام (کتاب)|بازاندیشی در علم امام]]، ص۵۵  الی ۵۷.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۲. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
 
{{جمع شدن|۲۱. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11273.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]]
[[پرونده:11273.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد نظیر عرفانی|عرفانی]]]]
::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[محمد نظیر عرفانی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی علم غیب معصومان (پایان‌نامه)|بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۲۸: خط ۲۳۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۳. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛}}
{{جمع شدن|۲۲. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛}}
[[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]]
[[پرونده:11012314343.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن رهبری]]]]
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[حسن رهبری]]''' در مقاله ''«[[علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن (مقاله)|علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۳۷: خط ۲۴۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۴. آقای شیخ‌زاده؛}}
{{جمع شدن|۲۳. آقای شیخ‌زاده؛}}
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
خط ۲۴۶: خط ۲۵۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۵. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۲۴. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]]
خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
خانم [[سیده رابیل]] در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۵۶: خط ۲۶۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۶. خانم اصلانی منفرد؛}}
{{جمع شدن|۲۵. خانم اصلانی منفرد؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[فاطمه اصلانی منفرد]]]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[فاطمه اصلانی منفرد]]]]
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۶۳: خط ۲۶۷:
::::#علومی است که قسمتی از آن را به [[انبیا]] و [[اولیا]] می‌آموزد. چنانکه در خطبه بالا [[امام علی|علی]]{{ع}} به آن اشاره فرموده‌اند. پس علم غیب دو قسم است: قسمی که در علم خدا گذشته و تقدیر شده ولی در عالم هستی نیامده یا به ملائکه تعلیم نشده. این علم غیب، مخصوص خداست و قسمی که تقدیر شده و از راه وحی به [[انبیا]] رسیده و پس از آن به اولیای گرامی آنان می‌رسد»<ref>[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]] [[فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی]] شماره۷۹</ref>.
::::#علومی است که قسمتی از آن را به [[انبیا]] و [[اولیا]] می‌آموزد. چنانکه در خطبه بالا [[امام علی|علی]]{{ع}} به آن اشاره فرموده‌اند. پس علم غیب دو قسم است: قسمی که در علم خدا گذشته و تقدیر شده ولی در عالم هستی نیامده یا به ملائکه تعلیم نشده. این علم غیب، مخصوص خداست و قسمی که تقدیر شده و از راه وحی به [[انبیا]] رسیده و پس از آن به اولیای گرامی آنان می‌رسد»<ref>[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]] [[فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی]] شماره۷۹</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۷. خانم پارسانسب؛}}
 
{{جمع شدن|۲۶. خانم پارسانسب؛}}
[[پرونده:11903.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[گل‌افشان پارسانسب|گل‌افشان پارسانسب]]]]
[[پرونده:11903.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[گل‌افشان پارسانسب|گل‌افشان پارسانسب]]]]
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۶۹: خط ۲۷۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۸. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛}}
{{جمع شدن|۲۷. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.hawzah.net/fa/Question/View/9889/%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8/?SearchText=%D8%BA%DB%8C%D8%A8&LPhrase= پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۲۷۵: خط ۲۸۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۹.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛}}
{{جمع شدن|۲۸.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.ashoora.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/categories.html پایگاه تخصصی عاشورا]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/71809/1/1034/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 دانشنامه امام هادی]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.ashoora.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/categories.html پایگاه تخصصی عاشورا]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/71809/1/1034/%22%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%D9%8A%D8%A8_%22 دانشنامه امام هادی]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۲۸۶: خط ۲۹۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳۰. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛}}
{{جمع شدن|۲۹. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.welayatnet.com/fa/news/52755 وبگاه رهروان ولایت]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۲۹۵: خط ۳۰۰:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳۱. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛}}
{{جمع شدن|۳۰. پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://eporsesh.com/content/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%87%D8%9F مرکز ملی پاسخ‌گویی به سوالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://eporsesh.com/content/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%87%D8%9F مرکز ملی پاسخ‌گویی به سوالات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۳۰۴: خط ۳۰۹:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳۲. پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه؛}}
{{جمع شدن|۳۱. پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://mroghayeh.com/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C/tabid/1232/ID/5129/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%8A%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86.aspx حوزه علمیه حضرت رقیه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۳۱۲: خط ۳۱۷:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳۳. پژوهشگران وبگاه برهان}}
{{جمع شدن|۳۲. پژوهشگران وبگاه برهان؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://borhan.blog.ir/1391/09/27/Martyrdom-of-Imam-AS-according-to-the-their-knowledge-of-the-Unseen وبگاه برهان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۳۱۸: خط ۳۲۳:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳۴. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست}}
{{جمع شدن|۳۳. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۳۲۹: خط ۳۳۴:
:::::#علم مکنون: "پنهان" که مخصوص خداست. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> [[ام الکتاب]] که همان [[لوح محفوظ]] است نزد خداست.
:::::#علم مکنون: "پنهان" که مخصوص خداست. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> [[ام الکتاب]] که همان [[لوح محفوظ]] است نزد خداست.
::::::[[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا آیه فی کتاب الله لحدثتکم بما کان و ما یکون الی یوم القیامه»}}<ref>اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق می‌افتاد و تا روز قیامت اتفاق می‌افتد آگاه می‌کردم.</ref> سؤال شد آن آیه کدام است [[امام]]{{ع}} در جواب فرمودند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>»<ref>[http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]</ref>
::::::[[امام سجاد]]{{ع}} نیز می‌فرمایند:{{عربی|اندازه=150%|« لولا آیه فی کتاب الله لحدثتکم بما کان و ما یکون الی یوم القیامه»}}<ref>اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق می‌افتاد و تا روز قیامت اتفاق می‌افتد آگاه می‌کردم.</ref> سؤال شد آن آیه کدام است [[امام]]{{ع}} در جواب فرمودند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}} <ref> خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ  نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>»<ref>[http://www.majma429.blogfa.com/post-86.aspx مجمع رهروان کوی دوست]</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن۳۴ پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
پژوهشگران ''«[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3558 وبگاه اسلام کوئست]»  در این‌باره گفته‌اند:
::::::«غیب مکانى: مانند آنچه قرآن در داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} بیان فرموده است:{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ}}﴾}}<ref>«او را نکشید بلکه در نقطه غایبی از چاه بیندازید»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰.</ref>
:::::#غیب از حواسّ ظاهری: قرآن در داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ}}﴾}}<ref>«و گفت: چرا هدهد را نمی‌‏بینم، یا این که او از غایبان است؟»؛ سوره نمل، آیه ۲۰.</ref> منظور غیبت هدهد در این آیه، غیبت از چشم و حواس دیگر است.
:::::#غیب از فکر و علم: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ....[[آیا آیه ۲۶ سوره کهف نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}}﴾}}<ref>«گروهی خواهند گفت: آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود! و گروهی می‏‌گویند: پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود. همه اینها سخنانی بی‌‏دلیل است و گروهی می‏‌گویند: آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود. بگو: پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است! جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌‏دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!»؛ سوره کهف، آیه ۲۲و۲۶.</ref>
:::::#غیب از مقام معرفت و بصیرت: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}﴾}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند»؛ سوره جن، آیه ۲۶.</ref>
:::::#غیب از غیر علم الهی: خداوند به خاطر علم نامحدودش، غیبی برای او وجود ندارد و چیزهایی را می‌داند که غیر او نمی‌دانند. قرآن در باره این مرتبه از غیب می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا]]}}﴾}}<ref>«و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند»؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref>»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3558 وبگاه اسلام کوئست]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۳

الگو:پرسش غیرنهایی

اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • امور غیبی چه انواعی دارند؟
  • امور غیبی چه اقسامی دارند؟

پاسخ جامع

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه) اندیشمندان و نویسدندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
علامه طباطبایی مرتضی مطهری جوادی آملی مصباح یزدیsub> محسن غرویان|رضا برنجکار نقوی محمد رضا ایزدپور محمد حسین نصیری


امور غیبی بر دو نوع‌اند:

  1. امور غیبی مطلق (محض): اموری که به وسیله حواس ظاهری انسان و اسباب عادی قابل درک نیستند و فقط وجود خداوند متعال از آن آگاهی دارد: ﴿﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ[۱] و ﴿﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ[۲]
  2. امور غیبی غیر مطلق (نسبی یا اضافی): اموری که به وسیله حواس ظاهری انسان قابل درک است و نسبت به عده‌ای غیب و نسبت به عده‌ای شهود هستند؛ مثلاً: برای کسی که در تهران است، تهران شهادت است و اصفهان غیب است، اما برای کسی که در اصفهان است، اصفهان شهادت است‌ و تهران غیب است. در قرآن کریم در مواردی کلمه غیب به همین مفهوم نسبی آمده است؛ مثل‌ آنجا که می‌فرماید: ﴿﴿تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۳].

همچنین برخی از اموری که به وسیله حواس ظاهری قابل درک نیستند اما برخی انسان‌ها که به درجاتی از عرفان و عبودیت رسیده‌اند، به این نوع از غیب دست یافته‌اند و چنین انسان‌هایی فقط به اذن خداوند متعال می‌توانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ مانند وجود ملائکه که به وسیله حواس ظاهری قابل درک نیستند اما برخی از انسان ها نسبت به آن آگاهی دارند. چنانکه امام باقر (ع) می‌فرماید: "گاهی دریچه علم برای ما گشوده می‌شود و ما از آن آگاه می‌گردیم و گاهی نیز بسته می‌شود و ما نیز آگاه نمی‌شویم"»[۴].

با انتخاب "ادامه مطلب" از پاسخ‌های تفصیلی ذیل بهره‌مند شوید:

پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه)

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

الگو:جمع شدن۳۴ پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.

پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در این‌باره گفته‌اند:

«غیب مکانى: مانند آنچه قرآن در داستان حضرت یوسف(ع) بیان فرموده است:﴿﴿لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ[۱۰۷]
  1. غیب از حواسّ ظاهری: قرآن در داستان حضرت سلیمان(ع) می‌فرماید: ﴿﴿فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ[۱۰۸] منظور غیبت هدهد در این آیه، غیبت از چشم و حواس دیگر است.
  2. غیب از فکر و علم: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: ﴿﴿وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَيْبِ....قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ[۱۰۹]
  3. غیب از مقام معرفت و بصیرت: قرآن در رابطه با این مرتبه از غیب می‌فرماید: ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا[۱۱۰]
  4. غیب از غیر علم الهی: خداوند به خاطر علم نامحدودش، غیبی برای او وجود ندارد و چیزهایی را می‌داند که غیر او نمی‌دانند. قرآن در باره این مرتبه از غیب می‌فرماید: ﴿﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا[۱۱۱]»[۱۱۲].
|}

پرسش‌های وابسته

الگو:فهرست پرسش‌ها

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  2. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  3. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹
  4. چشمه‌سار علوم اهل بیت.
  5. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۷، ص۱۷۹.
  6. او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی‌سازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد.
  7. خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند.
  8. تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.
  9. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹
  10. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  11. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  12. جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.
  13. آشنایی با قرآن ج۶، ص ۱۸۷.
  14. دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵
  15. تسنیم، ج ۲۵، ص ۲۶۶.
  16. تسنیم، ج ۲۵، ص ۳۷۴.
  17. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سورۀ جن، آیۀ ۲۶ و ۲۷
  18. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۷۹
  19. تسنیم، ج ۳۱، ص ۴۶۷.
  20. تسنیم، ج ۲، ص ۱۷۱.
  21. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
  22. چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
  23. روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
  24. تفسیر تسنیم]، ج ۲، ص ۱۶۰.
  25. سوره بقره: ۳.
  26. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران: ۴۴.
  27. «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف: ۱۰۲.
  28. معارف قرآن ج۱،ص ۳۹۹
  29. دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵
  30. چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمی‌گردد
  31. بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢۴.
  32. محمد حسین مظفر، علم امام، ص ۲۸ ـ ‌۲۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۵، ص ۸۲ ـ ۸۱؛ فخرالدین محمد بن عمر رازی، مفاتیح الغیب ‌ج۲، ص ۲۷۰؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ‌ج۵، ص ۳۵۷.
  33. مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۷-۶۶.
  34. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
  35. چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
  36. روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژده‌ای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
  37. علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۸ و ۹.
  38. سوره نمل، آیه: ۲۰.
  39. مفردات راغب، ص۳۶۶-۳۶۷
  40. المیزان، ج۷، ص۱۲۸
  41. مرآة العقول، ج۳، ص۱۱۱؛ الغدیر، ج۵، ص۵۲.
  42. امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷
  43. نهج‌البلاغه
  44. جمع آوری: ابوالحسن محمد سید رضی، ترجمه، سید جعفر شهیدی، ص۱۰۳، انتشارات علمی و فرهنگی/ تهران، ۱۳۷۹ ه ش/ هجدهم "هر رازی پیش تو آشکار و هر نهانی نزد تو حاضر است".
  45. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۷، ص ۱۲۰
  46. فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج۳، ص۴۱۲ .
  47. اصول کافی، ابی جعفر محمد کلینی (متوفای ۳۲۹)، ج۱، ص ۱۰۴، دارالکتب الاسلامیة/ تهران، ۱۳۶۵ ه ش، چهارم.
  48. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (متوفای ۱۱۱۰ ه)، ج۴، ص۲۶، مؤسسة الوفاء/ بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.
  49. المیزان، ج ۷، ص ۱۲۵ و ۱۲۶.
  50. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص ۲۷ - ۳۰.]
  51. چشمه‌سار علوم اهل بیت.
  52. گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  53. ابنمنظور، ۱۴۱۰، ج۱
  54. مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴؛ مکدرموت، ۱۳۷۲
  55. فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد
  56. بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.
  57. مجلسی،۱۳۸۲ش، ج۲۶ ،ص۱۶۵ . هر آنچه را که خداوند به تمام پیامبران و تمام فرشتگان داده، اهل بیت یکجا برخوردارند. پس آنچه را که اهل بیت ندانستند یکی از آن دو اموری است که بیان کردیم.
  58. جن: ۲۷-۲۶
  59. کهف:۶۵
  60. نساء: ۱۱۳
  61. مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.
  62. قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۳۹۷
  63. طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص: ۱۲۵؛ حسینی همدانی، انوار درخشان؛ ج۵، ص: ۳۳۹ - ۳۴۲.
  64. نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)
  65. درس‌هایی پیرامون نبوت و امامت امام، ص۱۷۹ و ۱۸۱.
  66. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  67. «چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت»، سوره مریم آیه۱۷.
  68. پایان‌نامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۰۲.
  69. «همانا اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و هفتاد و د حرف آن به محمد(ص) داده شد، و یک حرف از او پنهان شد».اصول کافی، ۱، ۳۳۴.
  70. «اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است؛ .... و نزد ما هفتاد و دو حرف از آن است و یک حرف نزد خداست که در علم غیب به خود اختصاص داده است.» الکافی، ۱، ۲۳۰ .
  71. «همانا اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و هفتاد و دو حرف آن به محمد(ص) داده شد، و یک حرف از او پنهان شد».اصول کافی، ۱، ۳۳۴.
  72. خدای عزوجل را دوگونه علم است: ۱) علمی که نزد خود اوست و هیچ‌کس از مخلوقش را از آن آگاه نساخته است. ۲) علمی که به سوی ملائکه و رسولانش افکنده، آنچه به سوی ملائکه و رسولانش افکنده، به ما رسیده است.
  73. خداوند متعال دو گونه علم دارد: ۱) علمی که جز خود او کس دیگری از آن آگاه نیست. ۲) علمی که به ملائکه و رسولانش آموخته است.
  74. الکافی، ۲۵۶ .
  75. دانشنامه امام علی(ع)، ۳، ۳۸۶.
  76. بازاندیشی در علم امام، ص۵۵ الی ۵۷.
  77. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۵.
  78. « خزائن همه چیز تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.
  79. «چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند، ولی خداوند از میان فرستادگان خویش هر کس را بخواهد (برای آگاهی از آن) برمی گزیند [و قسمتی از اسرار نهان را در اختیار او می گذارد تا به اطلاع شما برساند»؛ سوره آل عمران، آیه۱۷۹.
  80. «از تو درباره روح می‌پرسند؛ بگو: روح، کار پروردگار من است؛ و شما از دانش آن جز اندکی داده نشده‌اید»؛ سوره اسراء، آیه۸۵.
  81. علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"
  82. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ سوره هود، آیه ۴۹.
  83. رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۱۱ و ۱۲.
  84. جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی
  85. «بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است».
  86. آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی شماره۷۹
  87. پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۲.
  88. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه
  89. «(سلیمان) گفت: مرا چه شده چرا هدهد را نمی‌بینم، یا اینکه او از غایبان است» سوره نمل:۲۰.
  90. «او (یوسف) را در نهانگاهِ چاه بیفکنید» سوره یوسف:۱۰.
  91. «همه اینها سخنانی پنهانی (بی‌دلیل) است» سوره کهف:۲۲.
  92. «دانای غیب اوست...».
  93. پایگاه تخصصی عاشورا
  94. وبگاه رهروان ولایت
  95. همان کسانی که غیب را باور می‌دارند؛ سوره بقره، آیه:۳.
  96. خداوند همان است که آسمان‌ها را بی‌ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراخت ؛ سوره رعد، آیه:۲.
  97. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سوالات دینی
  98. حوزه علمیه حضرت رقیه
  99. وبگاه برهان
  100. برای خداوند علمی‌ است که کسی جز او نمی‌داند.
  101. و علمی‌ است که ملائکه و پیامبرانش را از آن آگاه کرده.
  102. علمی‌ را که خداوند ملائکه و انبیاء رااز آن آگاه کرده ما ائمه هم از آن آگاهیم؛ بحارالانوار ج ۲۶ ص ۱۶۰ .
  103. و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
  104. اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق می‌افتاد و تا روز قیامت اتفاق می‌افتد آگاه می‌کردم.
  105. خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
  106. مجمع رهروان کوی دوست
  107. «او را نکشید بلکه در نقطه غایبی از چاه بیندازید»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰.
  108. «و گفت: چرا هدهد را نمی‌‏بینم، یا این که او از غایبان است؟»؛ سوره نمل، آیه ۲۰.
  109. «گروهی خواهند گفت: آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود! و گروهی می‏‌گویند: پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود. همه اینها سخنانی بی‌‏دلیل است و گروهی می‏‌گویند: آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود. بگو: پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است! جز گروه کمی، تعداد آنها را نمی‌‏دانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!»؛ سوره کهف، آیه ۲۲و۲۶.
  110. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند»؛ سوره جن، آیه ۲۶.
  111. «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند»؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  112. وبگاه اسلام کوئست