آیه تطهیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = آیات امامت امام علی
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آیات امامت امام علی]]''' و '''[[آیات فضائل امام علی]]''' است. "'''آیه تطهیر'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[آیه تطهیر در تفسیر و علوم قرآنی]] - [[آیه تطهیر در کلام اسلامی]] - [[آیه تطهیر در معارف و سیره حسینی]] - [[آیه تطهیر در معارف و سیره رضوی]] - [[آیه تطهیر از دیدگاه اهل سنت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آیه تطهیر در قرآن]] | [[آیه تطهیر در حدیث]] | [[آیه تطهیر در کلام اسلامی]] | [[آیه تطهیر در گفتگوهای بین‌المذاهب]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آیه تطهیر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| نام آیه = آیه تطهیر
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| نام تصویر = آیه ۳۳ سوره احزاب.jpg
| توضیح تصویر =
| متن آیه =
| معنی آیه = جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند
| شماره آیه = ۳۳
| نام سوره = احزاب
| شماره جزء = ۲۱
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول = بیان عصمت اهل بیت{{ع}}
| مصداق آیه = اهل بیت{{ع}}
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه |عصمت اهل بیت| مرجعیت علمی و دینی اهل بیت }}
| نتایج آیه = طهارت و عصمت اهل بیت{{ع}} از هرگونه رجس و پلیدی
}}


متن آیه: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>  و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.</ref>.
'''آیه تطهیر''' به بخشی از آیه سی و سوم [[سوره احزاب]] اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}. در این آیه به [[اراده خداوند]] بر [[پاک]] گردانیدن [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} از [[پلیدی]] ([[رجس]]) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات [[عصمت امامان]] به آن استناد می‌کنند.


پس از [[نزول]] آیه تطهیر [[رسول]] گرامی به روایتی [[چهل]] روز {{متن حدیث|أَرْبَعِينَ صَبَاحاً}}<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref> و به [[روایت]] دیگر شش ماه {{متن حدیث|سِتَّة أَشْهُرٍ}}<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۶۷، ذیل آیه ۱۳۲ سوره طه.</ref>، یا هشت ماه {{متن حدیث|صَلَاةَ الْغَدَاةِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ}}<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۱، ۴۶، ۴۷.</ref> و به [[روایت]] چهارم نُه ماه، {{متن حدیث|تِسْعَةَ أَشْهُرٍ}}<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹، حاکم حسکانی شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۵۵.</ref>، برخی تا آخر [[عمر]]<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۶۷.</ref>، هنگامی که برای گزاردن [[نماز صبح]] به [[مسجد]] می‌رفت، به در [[خانه علی]]{{ع}} می‌آمد و دو دست خود را بر دو طرف چهارچوب در می‌گذاشت و می‌فرمود: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ}}؛ "ای [[اهل بیت]]! [[سلام]]، [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] بر شما باد. برای [[نماز]] برخیزید {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ...}} من با کسی که با شما می‌جنگد، در جنگم و با کسی که با شما در [[سلم]] و [[صلح]] است، در [[صلح]] هستم"<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۸- ۶۹.</ref>.
== مقدمه ==
بخش دوم آیۀ ۳۳ [[سورۀ احزاب]] به آیۀ تطهیر شهرت یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این آیه از گذشته توجه دانشمندان مختلف [[اسلامی]] را به خود جلب کرده است. [[مفسران]]، محدثان، [[متکلمان]]، مورخان و [[عالمان]] لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفته‌اند که مقصود از [[اهل بیت]] {{ع}} در این آیه چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن [[رجس]] از [[اهل بیت]] {{ع}} و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱.</ref>.


==مقدمه==
آیه با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه پلیدی [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|آیه تطهیر]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به [[آیۀ تطهیر]] [[شهرت]] یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] از دیر زمان توجه [[دانشمندان]] مختلف اسلامی‌ را به خود جلب کرده است. [[مفسران]]، [[محدثان]]، [[متکلمان]]، مورخان و [[عالمان]] لغت هر یک به [[انگیزه]] و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفته‌اند که مقصود از [[اهل بیت]] {{ع}} در این [[آیه]] چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن رجس از [[اهل بیت]] {{ع}} و [[تطهیر]] ویژۀ آنان چیست؟<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*[[آیه]] با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه [[پلیدی]] [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*واژه {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} در [[آیه]]، شامل هر گونه [[ناپاکی]] و [[پلیدی]] - اعم از [[نجاست]] ظاهری یا هر نوع [[پلیدی]] و [[ناپاکی]] درونی - می‌شود و منظور از [[اراده خداوند]] نیز در [[آیه]]، [[اراده تشریعی]] نیست بلکه [[اراده تکوینی]] است؛ یعنی این‌گونه نیست که [[خداوند]] بر حسب [[قوانین]] [[شرع]]، [[ارتکاب گناه]] و [[آلودگی]] به [[عصیان]] را بر [[اهل بیت]] [[حرام]] کرده باشد، بلکه [[خداوند]] در [[نظام تکوین]] و ایجاد چنین خواسته که [[ساحت]] این دودمان از هرگونه [[آلودگی]] پیراسته و به همه نوع [[پاکی]] آراسته باشد؛ زیرا بر حسب [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] [[اراده]] فرموده که همه [[بندگان]] از [[پلیدی]] دور باشند و این [[اراده]] را از طریق رسولانش به [[مردم]] [[ابلاغ]] فرموده است؛ بنابراین امتیاز و افتخاری برای کسی ایجاد نمی‌کند. در صورتی که این [[افتخار]] خاصّ [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} نیز آن را در یک حرکت نمادین و سمبلیک به تجسّم در آورد و [[اهل بیت]] را تحت یک [[کسا]] و [[عبا]] جای داد و از ورود دیگران جلوگیری کرد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۱-۵۲.</ref>.


==دلالت آیه==
== شأن نزول ==
{{اصلی|شأن نزول آیه تطهیر}}
در [[شأن نزول]] آیه تطهیر چنین نقل شده است: «روزی [[فاطمه زهرا]]{{س}} با ظرفی از غذا حضور [[پیامبر]] رسید، آن حضرت از دخترش خواست از شوهرش علی{{ع}} و حسن و حسین{{عم}} نیز [[دعوت]] به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را [[اجابت]] کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: «پروردگارا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[آلودگی]] و [[رجس]] را از آنها دور کن و پاکشان ساز»<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۵.</ref>.


===نخست: دلالت بر [[نصب امام]]===
[[عمر بن ابی‌سلمه]] که خود ناظر جریان بود این‌گونه نقل می‌کند: «آیه تطهیر در [[منزل]] [[ام‌سلمه]] نازل شد، آن‌گاه پیامبر علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین{{عم}} را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان. ام‌سلمه پرسید: یا [[رسول‌الله]]! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی»<ref>جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.</ref>.
*یکی از [[آیات]] معروف درباره [[اهل بیت]]، آیه تطهیر است که در آن [[خداوند]] [[اهل بیت]] [[نبوت]] را از هر گونه رجس و آلودگی مبرا و تطهیر نموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه:۳۳.</ref>. آیه شریفه [[عصمت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} - [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} - را ثابت می‌‌کند.
*نزول آیه در این خصوص را تعدادی از [[صحابه]] نقل و به صورت [[متواتر]] در منابع [[سنی]] و [[شیعی]] ثبت و ضبط شده است. مثلاً [[ترمذی]] در صحیح خود گزارش می‌‌کند که آیه تطهیر در خانه [[ام سلمه]] نازل شد و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} را [[دعوت]] و سپس عبایی را بر روی آنها کشید و فرمود: خدایا اینان [[اهل بیت]] من هستند <ref>صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه؛ [[امام]] شناسی، ج ۳، صص ۱۶۲ - ۱۷۲.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} به [[آیه شریفه]] فوق بارها برای اثبات [[مقام]] شامخ خود در برابر [[مخالفان]] خود مانند اهل [[سقیفه]] استناد می‌‌فرمود <ref>خوارزمی‌، المناقب، ص ۱۲۹.</ref>. به صورت متعدد در منابع [[اهل سنت]] نقل شده است که [[امام حسن]]{{ع}} بعد از [[شهادت]] [[حضرت علی]]{{ع}} در خطبه‌ای آیه تطهیر را بر خودشان [[اهل البیت]] تطبیق و [[تفسیر]] نموده است <ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳، ص ۲۶۹؛ شرح [[نهج البلاغه]] [[ابن ابی الحدید]]، ج ۱۶، ص ۲۲، برای توضیح بیشتر ر.ک: علامه حسینی طهرانی، [[امام]] شناسی، ج ۳، ص ۱۴۱ به بعد.</ref>.
*لازمه تطهیر و طهارت [[اهل بیت]] از هر گونه رجس و آلودگی، [[عصمت]] آنان از هر گونه [[گناه]] و [[خطا]] است و آن نیز [[حجیت]] و [[لزوم اطاعت]] مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار [[خطا]] و [[معصیت]] مطابق [[آیه شریفه]] نفی شده است. از این آیه [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] [[امامان]] ثابت می‌‌شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>.
===دوم: دلالت بر [[عصمت اهل بیت]]===
*[[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در جمع شورایی که بعد از درگذشت [[عمر]] برای [[تعیین خلیفه]] تشکیل یافت، با حضار [[احتجاج]] کرد و فرمود: "آیا کسی میان شما جز من و [[اهل]] بیتم هست که آیه تطهیر درباره‌اش نازل شده باشد؟ پاسخ دادند: نه. فرمود: وجود [[اهل بیت]] سرشار از [[فضیلت‌ها]] است؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید:[[خدا]] می‌خواهد هر [[رجس]] و [[آلودگی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] کند و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزه گرداند؛ بنابراین [[خداوند]] همه بدی‌های ظاهری و [[باطنی]] را از ما دور کرد و بر طریق [[حق]] و [[حقیقت]] [[استوار]] کرد"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
*[[ابن عبّاس]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: "آفریدگار بزرگ [[آدمیان]] را به دو دسته تقسیم کرد و مرا در زمره [[بهترین]] آنها قرار داد{{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref> «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، آن‌گاه آنان را به سه گروه تقسیم کرد و مرا [[پاک‌ترین]] گروه جای داد چنان که فرموده است{{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref> «و شما گونه‌های سه‌گانه خواهید بود (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۷-۱۰.</ref> و من از [[بهترین]] آنها یعنی [[سابقین]] هستم، سپس آنها را به شعبه‌ها و قبیله‌ها تقسیم کرد و مرا میان [[نیکان]] قرار داد{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref> «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، سپس آنها را به [[خانواده‌ها]] تقسیم کرد و مرا میان با فضیلت‌ترین خاندان‌ها جای داد؛ زیرا فرمود: [[خدا]] چنین میخواهد که [[رجس]] و [[پلیدی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] سازد و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزّه گرداند{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. بنابراین من و [[اهل]] بیتم به علّت دارا بودن [[مقام عصمت]] از [[گناه]] و آلودگی‌ها مصونیّت داریم”<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>. در این [[روایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با صراحت [[آیه تطهیر]] را به [[عصمت]] [[تفسیر]] فرموده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۲-۵۳.</ref>.


==[[اراده تکوینی]] [[خداوند]] بر [[طهارت اهل بیت]]==
[[عایشه]] می‌گوید: «بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم{{صل}} جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه حسن و حسین و فاطمه و علی{{عم}} بر آن حضرت وارد شدند، [[جامه]] را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را [[تلاوت]] فرمود»<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref>. [[ابوالحمراء]] از [[اصحاب پیامبر]] می‌گوید: «مدت هشت ماه در [[مدینه]] مراقب پیامبر بودم، هیچ‌گاه برای [[نماز]] بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی{{ع}} می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: نماز! نماز! [[خداوند]] [[اراده]] کرده است [[پلیدی]] را از شما [[اهل‌بیت]] دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند»<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۷-۶۸.</ref>
*برای [[تبیین]] و [[تفسیر]] [[آیه]]، در ابتدا باید معنای [[ارادۀ الهی]] {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ}} مشخّص و در مرحله بعد، مقصود از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} روشن شود.
*[[ارادۀ الهی]] یا [[تکوینی]] است یعنی در پی آن متعلّق [[اراده]] الزاماً محقّق می‌شود، مانند اینکه [[خداوند]] [[اراده]] کرد [[آتش]] بر [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} سرد و بی‌ضرر شود و ‌این [[اراده]] بی‌درنگ محقّق شد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref> و یا [[اراده تشریعی]] است؛ یعنی [[اراده]]، با وقوع مقصود ملازم نیست؛ مانند [[اراده]] و خواست [[خداوند]] در انجام [[واجبات]] و [[پرهیز از محرمات]] که ممکن است در موارد فراوانی محقّق نشود. [[اراده]] در این [[آیه]]، [[تکوینی]] است، نه [[تشریعی]]؛ یعنی [[خداوند]] [[اراده]] کرده [[اهل بیت پیامبر]] از هرگونه [[پلیدی]] دور باشند و آنان را [[پاک]] و [[پاکیزه]] قرار داده است و در پی این [[اراده]]، دوری از آلودگی‌ها و صفت [[طهارت]] برای آنان تحقّق یافته است؛ زیرا ارادۀ [[تشریعی]] [[خداوند]] مبنی بر دور بودن از پلیدی‌ها و [[پاکیزگی]] [[انسان‌ها]] با انجام [[تکالیف]]، به [[اهل بیت پیامبر]] اختصاص ندارد؛ بلکه [[خداوند]] [[اراده]] کرده است همۀ [[انسان‌ها]] از پلیدی‌ها برحذر و به [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] متّصف باشند؛ چنانکه در [[دستور]] به [[غسل]] و [[وضو]] می‌فرماید: [[خداوند]] به این وسیله می‌خواهد شما [[مسلمانان]] را [[پاک]] کند: {{متن قرآن|مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ}}<ref>«خدا نمى ‏خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى ‏خواهد كه شما را پاكيزه سازد» سوره مائده، آیه ۶.</ref>.  
*قرینۀ دیگری که ارادۀ [[تکوینی]] را در این [[آیه]] نشان می‌دهد، این است که به استناد [[روایات]] فراوانی این [[آیه]] در منقبت و [[ستایش]] [[اهل بیت]] است و اگر [[اراده]] صرفاً [[تشریعی]] باشد، دیگر منقبتی نخواهد بود؛ زیرا این [[اراده]] برای همه وجود دارد؛ البتّه ارادۀ [[تکوینی]] با [[جبر]] ملازم نیست؛ زیرا ارادۀ [[تکوینی]] [[خدا]] بر آنچه در عالم تحقّق یافته است و می‌یابد تعلّق می‌گیرد؛ چه از مسیر [[انتخاب]] فاعل مختار و چه از طریق فاعل‌های جبری و طبیعی باشد و [[اهل بیت]] {{ع}} به [[دلیل]] [[شایستگی]] ذاتی و اکتسابی، در عین [[قدرت]] و [[اختیار]] برای [[گناه]] کردن، به [[اختیار]] خودشان [[گناه]] نمی‌کنند<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.


==[[اهل البیت]] کیستند؟==
== مصداق اهل البیت در آیه تطهیر ==
*لغت شناسان [[اهل بیت]] را به ساکنان یک [[خانه]] معنا کرده‌اند<ref>معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.</ref>. بنابراین، [[همسر]] و [[فرزندان]] یک مرد [[اهل بیت]] او هستند منتها معنای [[اهل بیت]] توسعه یافته، [[قبیله]] و [[خویشاوندان]] یک مرد را نیز شامل می‌شود<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.</ref>. بر این اساس، [[همسر]]، [[فرزندان]]، [[قبیله]] و بستگان [[انسان]]، [[اهل بیت]] او خواهند بود. در این صورت، اختصاص آن به [[همسر]]، یا [[فرزندان]]، یا بستگان [[نیازمند]] [[دلیل]] است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
{{اصلی|مصداق‌شناسی اهل بیت}}
*در این باره که مراد از "[[اهل البیت]]" در [[آیه کریمه]] چه کسانی هستند، نظریه‌های متعددی مطرح شده است. [[مسلمانان]] متفق‌اند مراد از این کلمه، [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} است؛ اما دربارۀ اینکه مقصود از [[اهل البیت]] در آیه تطهیر چه کسانی‌اند، اقوال مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۷.</ref> مانند: [[اهل بیت]] کسانی‌اند که [[پیامبر]] {{صل}} آنان را در خانۀ [[ام سلمه]] زیر عبای خود گرد‌آورد و در [[حق]] آنان [[دعا]] کرد؛ مقصود، [[همسران پیامبر]] {{صل}} است؛ مقصود، اهل کساء و [[همسران پیامبر]] {{صل}} است و ...<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] می‌شود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷.</ref>.
*در [[شأن نزول]] [[آیه]] چنین [[نقل]] شده است: "روزی [[فاطمه]]{{س}} با ظرفی از [[غذا]] حضور [[پیامبر]] رسید، آن [[حضرت]] از دخترش خواست که از شوهرش [[علی]]{{ع}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نیز [[دعوت]] به عمل آورد. او هم [[دستور پیامبر]] را [[اجابت]] کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به [[صرف]] [[غذا]] مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: "پروردگارا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[آلودگی]] و [[رجس]] را از آنها دور کن و پاکشان ساز"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۵.</ref>.
*[[عمر بن ابی‌سلمه]] که خود ناظر جریان بود این‌گونه [[نقل]] می‌کند: "آیه [[تطهیر]] در منزل [[ام‌سلمه]] نازل شد، آن‌گاه [[پیامبر]] [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[رجس]] را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان.[[ام‌سلمه]] پرسید: یا [[رسول‌الله]]! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی"<ref>جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.</ref>.
*[[عایشه]] می‌گوید: "بامداد یکی از روزها در حالی که [[رسول اکرم]]{{صل}} جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه [[حسن]] و [[حسین]] و [[فاطمه]] و [[علی]]{{عم}} بر آن [[حضرت]] وارد شدند، [[جامه]] را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را [[تلاوت]] فرمود"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref>. [[ابوالحمراء]] از [[اصحاب پیامبر]] می‌گوید: "مدت هشت ماه در [[مدینه]] مراقب [[پیامبر]] بودم، هیچ‌گاه برای [[نماز]] بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به [[خانه علی]]{{ع}} می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: [[نماز]]! [[نماز]]! [[خداوند]] [[اراده]] کرده است [[پلیدی]] را از شما [[اهل‌بیت]] دور کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند"<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.
*[[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هر روز [[صبح]] [[پیامبر اکرم]] رو به روی منزل ما که میرسید، می‌فرمود: [[رحمت خدا]] بر شما باد! برای ادای [[نماز]] به پا خیزید، آن گاه آیه تطهیر را [[تلاوت]] می‌کردند"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
*[[آیات امامت]]، [[اولوالامر]]، [[ولایت]] و [[صادقین]] نیز  بر [[عصمت امام]] و [[اولوالامر]] دلالت دارد.
*[[ابن عباس]] می‌گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و نه تن از [[فرزندان]] [[حسین]]، [[معصوم]] و [[پاک]] هستیم"<ref>ینابیع المودة، ص۵۳۴.</ref>.
*[[سلیم بن قیس]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که می‌فرمود: "جز [[اطاعت خدا]] و [[رسول]] و [[اولو الامر]]، [[اطاعت]] از هیچ کس دیگر [[واجب]] نیست و [[لزوم]] [[پیروی]] از [[اولوالامر]] به این لحاظ است که آنها معصوم‌اند و به دور از [[گناه]] و [[معاصی]] و حکمی بر خلاف [[دستور خدا]] صادر نمی‌کنند"<ref>اثبات الهداة، ج۱، ص۲۳۲.</ref>.
*[[حضرت امام رضا]]{{ع}} فرمود: "[[امام]] شخصیتی است منزّه از [[معاصی]] و از هر عیبی [[پاک]] و با [[علم]] قرین است"<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۰.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود:"[[پیامبران]] و خلفای آنها از [[گناه]] و [[آلودگی]] مصون‌اند؛ زیرا از [[عصمت]] برخوردارند"<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۹.</ref>.
*[[روایات]] نیز در این زمینه بیشتر از آن‌چه [[نقل]] شد، موجود است. حاصل اینکه [[امام]] هم در بعد [[رفتار]] و عمل باید از [[گناه]] مصون باشد ([[عصمت]] عملی) و هم در بعد [[بینش]] و [[علمی]] ([[عصمت علمی]]). او [[مفسر قرآن]] و مبیت [[احکام]] است، کسی که تمام [[کمالات انسانی]] در او به فعلیّت رسیده، نمونه [[انسان کامل]] [[دینی]] است. او که به نهایت حرکت استکمالی [[بشر]] رسیده و در متن [[صراط مستقیم]] [[دین]] قرار دارد، طبعاً باید به تمام دست‌آوردهای [[شریعت]]، در همه دوران عمرش عمل کند و هرگز لکه [[گناه]] و [[آلودگی]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] بر دامنش ننشیند؛ چرا که حتّی اگر بخش ناچیزی از عمرش را در [[گناه]] یا [[انحراف]] بگذراند، دیگر او یک فرد نمونه و [[اسوه]] کامل [[دینی]] به حساب نخواهد آمد. در این صورت [[هدف]] [[خداوند متعال]] که تعالی بخشیدن به [[انسان‌ها]] از طریق [[فرمان برداری]] از [[اوامر]] [[پروردگار]] است، تأمین نخواهد شد؛ بر این اساس، هرگز نمی‌توان از [[عصمت]] مجری و تبیین‌کننده [[قوانین الهی]]، حتّی پیش از [[تصدی]] [[مقام امامت]] صرف‌ نظر کرد؛ در غیر این صورت [[جامعه]] نمی‌تواند با آسودگی خاطر به [[دستورات امام]] گردن نهد؛ به عبارت دیگر، [[امام]] و [[رهبر]] باید در سر تا سر عمرش - قبل از بر عهده گرفتن [[زعامت]] [[جامعه]] و بعد از آن - از هر نوع کا و [[نافرمانی]] محفوظ باشد، در [[اعتقادات]] هیچ [[انحرافی]] نداشته باشد، در دریافت [[پیام الهی]]، [[حفظ]]؛ [[ابلاغ]] و اجرای آن از [[اشتباه]] مصون باشد. حال اگر شخصی در قسمت عمده عمرش در مقابل [[بت]] زانو زده و او را پرستیده و انواع [[مفاسد]] را مرتکب شده و هم اکنون (در دوران [[خلافت]]) نیز به [[نقل]] [[تاریخ]] ده‌ها [[اشتباه]] از او به وقوع پیوسته، میتواند [[پیشوا]] و [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] باشد؟!<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۳-۵۵.</ref>.


===دیدگاه [[اهل سنت]]===
== دلالت آیه ==
*مفسِّران [[اهل سنت]] بر این باورند که مصداق [[اهل بیت]]{{عم}}، [[همسران]] و [[اولاد]] [[رسول اکرم]] (از جمله [[فاطمه زهرا]]{{س}})، [[امیرمؤمنان]]، [[حسن]] و [[حسین]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ج۲۵، ص۲۱۰.</ref> [[پدران]] [[همسران پیامبر]]<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۲۲۴؛ {{عربی|لما کان أهل البیت یشملهن و آبائهن غلب المذکر علی المؤنث فی الخطاب فی}} {{متن قرآن|عَنْكُمُ}}.</ref>، [[مؤمنان]] [[بنی‌هاشم]] ([[زن]] و مرد)؛ و همه کسانی‌اند، که [[صدقه]] بر آنها [[حرام]] است؛ خواه از [[آل]] [[علی]] باشند یا [[آل]] [[عقیل]] یا [[آل]] [[جعفر]] یا [[آل]] [[عباس]]<ref>روح المعانی، ج۱۴، ج۲۲، ص۲۰ - ۲۱. {{عربی|فإن المتبادر من البیت الذی هو قسم من القبیلة البیت النسبی، و اختلف فی المراد بأهله فذهب الثعلبی إلی أن المراد بهم جمیع بنی‌هاشم ذکورهم و إناثهم، و الظاهر أنه أراد مؤمنی بنی‌هاشم و هذا هو المراد بالآل عند الحنفیة، و قال بعض الشافعیة: المراد بهم آله الذین هم مؤمنو بنی‌هاشم و المطلب، و ذکر الراغب أن أهل‌البیت تعورف فی أسرة النبی مطلقاً و أسرة الرجل علی ما فی القاموس رهطه أی قومه و قبیلته الأدنون، و قال فی موضع آخر: صار أهل البیت...، و فی آخر أخرجه هو أیضا مبین هؤلاء الذین حرموا الصدقة أنه قال: هم آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس متعارفا فی إله علیه الصلاة و السلام}} (التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۲۲، ص۱۴). «وهبه زُحیلی» می‌گوید: {{عربی|و أهل‌البیت النبوی هم نسائه و قرابته منهم العباس و أعمامه و بنو أعمامه منهم}}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۱.</ref>.
=== نخست: دلالت بر [[عصمت اهل بیت]] ===
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم [[سوره احزاب]] اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}. این آیه از بهترین [[ادله]] [[امامت اهل‌بیت]] {{عم}} است، به طوری که اگر هیچ دلیلی غیر از این [[آیه]] نبود، همین آیه به تنهایی [[امامت]] و [[ولایت اهل‌بیت]] {{عم}} را به [[اثبات]] می‌رساند<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>. [[متکلمان]] و [[مفسران شیعه]] با استناد به این [[آیه]] قاطعانه [[حکم]] به [[عصمت اهل بیت]] از [[گناه]] و [[اشتباه]] کرده‌اند<ref>برای نمونه ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۰؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۵۴؛ سیدمرتضی علی بن حسین علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۳۹؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۳۳۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۰۱؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۳۶؛ ملافتح الله کاشانی، زبدة التفاسیر، ج۵، ص۳۷۳؛ همو، منهج الصادقین، ج۷، ص۲۸۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۶۳۱؛ محمد بن مرتضی کاشانی، تفسیر معین، ج۲، ص۱۱۱۸؛ سیدعبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۵۸؛ سیدمحمدحسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۱۸، ص۳۰۰-۳۰۳؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۱؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۳۴.</ref>


===دیدگاه [[شیعه]]===
'''آیه تطهیر و [[اثبات عصمت اهل بیت]] {{عم}}'''
*[[شیعه]] بر این [[باور]] است که [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[فاطمه زهرا]]{{س}}، [[امیرمؤمنان]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] [[شیعه]]، مصداق اهل‌بیت‌اند. بر این [[اعتقاد]] چندین [[دلیل]] اقامه نموده است:
====[[دلیل]] یکم: [[احادیث نبوی]]====
*علاوه بر [[روایات]] متعدد [[شیعه]]، [[اهل سنت]] نیز در موارد متعددی از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصادیق [[آیه تطهیر]] را معرّفی نموده‌اند: [[علامه بحرانی]] در [[تأیید]] اینکه [[آیه تطهیر]]، درباره [[خمسه طیبه]]{{عم}} است، [[چهل]] ویک [[حدیث]] از طریق [[اهل سنت]] و سی و چهار [[حدیث]] از [[طرق شیعه]] [[نقل]] کرده است <ref>غایه المرام، صص: 287-292.</ref>.
* [[آلوسی]]، [[مفسر]] بزرگ [[اهل سنت]]، [[روایات]] داخل بودن خمسه طیبعه در [[اهل بیت]] و داخل نبودن [[ام سلمه]] و دیگر [[همسران پیامبر]] را فراتر از شمارش می‌داند و می‌نویسد: {{عربی|وأخبارُ إدخال النّبي علياً وفاطمة وابنيهما رضي الله تعالى عنهم تحت الکساء، وقوله عليه الصلاة والسلام:}} {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي‏}} {{عربی|ودعائه لهم، وعدم إدخاله أمّ سلمة، هي أکثر من أن تحصى، وهي مخصصة لعموم أهل البيت بأي معنى کان البيت، فالمراد بهم من شملهم الکساء، ولا يدخل فيهم أزواجه{{صل}}}}<ref>روح المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج11، ص: 195. روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] این دو در زیر [[عبا]] و همچنین روایتی که [[پیامبر]] فرمود: "اینها [[اهل بیت]] من هستند"
و در [[حق]] آنها [[دعا]] کرده است و روایاتی که [[أم سلمه]] را جزء [[اهل بیت]] ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه [[بیت]] به هر معنایی باشد، این [[آیه]] مخصوص [[اهل بیت]] است و مراد از این [[آیه]]: کسانی هستند که در زیر [[عبا]] بودند و [[زنان پیامبر]] شامل [[آیه تطهیر]] نمی‌شوند.</ref>
* [[ابن کثیر]] و واحدی به [[نقل]] از [[ابو سعید خدری]] می‌نویسند: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[آیه تطهیر]] درباره پنج نفر نازل شده است؛ درباره من، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]"<ref>{{عربی| نزلت هذه الآیة في خمسة: فيّ وفي علي وحسن وحسين وفاطمة و عن أبي سعيد قال: نزلت في خمسة: في النبي{{صل}} وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين}}؛ أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص۳۶۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۱-۶۳.</ref>.
====[[دلیل]] دوم: [[اجتماع]] در زیر [[کسا]]====
*[[اجتماع]] در زیر [[کسا]]، یکی دیگر از تدبیرهای [[رسول اکرم]] برای معرّفی [[اهل‌بیت]]{{عم}} بود، چنان که در [[منابع اهل سنّت]] آمده است: یکی از روزهایی که [[پیغمبر اکرم]] در [[خانه]] [[ام سلمه]] بود، [[جبرئیل]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} را بر آن [[حضرت]] نازل کرد. آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} فرشی را پهن و [[حسن]]، [[حسین]]، [[فاطمه]] و [[علی]] را احضار کرد و آنها را پیرامون خود، روی آن فرش نشاند<ref>برخی گفته‌اند: حسنین را روی زانوی خود نشانید: {{عربی|أجلس حسناً و حسیناً کل واحد منهما علی فخذه}}، الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۵؛ فتح البیان، ج۱۱، ص۸۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹ و ۴۲، ح۶۸۶ و ۶۸۹.</ref>؛ سپس عبای پشمین خود یا پارچه‌ای را بر سر همگی کشید<ref>از برخی روایات بر می‌آید که پارچه یا چیز دیگری را زیرانداز کرد و آن‌گاه عبای خود را بر سر همگی کشید: {{متن حدیث|فَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى الْفِرَاشِ... فَلَفَعَ عَلَيْهِمْ بِثَوْبِهِ}}؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲، ح۲۸۴۹۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵، ح۶۹۱؛ لیکن بر پایه برخی دیگر از احادیث یک پارچه یا عبا بود که روی نیمی از آن نشستند و نیم دیگر آن را پیامبر رویشان کشید: {{متن حدیث|مَدَّ يَدَهُ إِلَى كِسَاءٍ كَانَ عَلَى الْمَنَامَةِ فَبَسَطَهُ فَأَجْلَسَهُمْ عَلَيْهِ فَأَخَذَ أَطْرَافَ الْكِسَاءِ الْأَرْبَعَةَ بِشِمَالِهِ فَضَمَّهُ فَوْقَ رُءُوسِهِمْ}}؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۳، ح۲۸۴۹۹.</ref> و با [[خواندن]] این [[آیه]] عرضه داشت: خدایا! اینها [[اهل‌بیت]] من‌اند. خدایا! [[رجس]] و [[پلیدی]] را از ایشان دور کن و مطهرشان گردان! [[ام سلمه]] با دیدن این صحنه از [[جایگاه]] خود پرسید و [[پیامبر]] بی‌آنکه [[مکانت]] [[ام سلمه]] و خیر بودن او را [[نفی]] کند، [[شایستگی]] وی را برای داخل شدن در آن جمع [[نفی]] کرد، {{عربی|"أنت على مكانك و إنّك على خير"}}<ref>مضمون این روایت را بیشتر مفسران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.</ref>.
*آنچه [[گذشت]]، اصل رخداد بود که تردیدی در آن نیست<ref>منهاج السنة، ج۳، ص۴، ج۴، ص۲۰. ابن تیمیه می‌گوید: {{عربی|اما حدیث الکساء فهو صحیح}}.</ref>، ولی برخی ویژگی‌های شگفت‌انگیز از زبان [[ام سلمه]] [[نقل]] شده است:
#[[حضرت رسول]]{{صل}} به من فرمود: تو بر خیری. تو از [[همسران]] [[پیغمبر]] هستی؛ ولی نگفت: تو از اهل‌بیتی: {{متن حدیث|إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}} {{عربی|مَا قَالَ: إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲ ح۷۵۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۹.</ref>.
#آن [[حضرت]] به من فرمود: تو از [[زنان]] [[شایسته]] [[منی]]، ولی اگر به من فرموده بود: تو از [[اهل]] بیتی، برایم بهتر بود از هرچه [[خورشید]] بر آن می‌تابد و از آن غروب می‌کند: {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}؛ {{عربی|فَلَوْ كَانَ قَالَ: نَعَمْ كَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ- مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ تَغْرُبُ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۷ ح۷۶۴.</ref>. یاد کردنی است، این [[حدیث]] و مانند آن نشانه بیرون بودن [[ام سلمه]] در عنوان "اهل‌البیت" در [[آیه تطهیر]] و بیان کننده [[غبطه]] او از این عدم [[توفیق]] است.
#در این [[روایات]]، [[همسر رسول خدا]] بودن [[ام سلمه]]، سؤال او و [[نفی]] [[پیامبر]]{{صل}}، همگی با {{متن حدیث|مِن}} بیان شده است مانند: {{متن حدیث|أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}، {{متن حدیث|إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|اجْعَلْنِي مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}، {{متن حدیث|مَا قَالَ إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}} و... ولی درباره [[اصحاب کسا]] فرمودند: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي}}، نه {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}}. این تعبیر اگر [[حصر]] نباشد، دست‌کم به [[حصر]] نزدیک است؛ از این‌رو، نمی‌توان گفت، چون [[کلام]] اثباتی است، [[نفی]] ما عدا نمی‌کند، هر چند که قاعده "اثبات شیء [[نفی]] ما عدا نمی‌کند" در جای خود سخن حقی است. آری، اگر می‌فرمود: {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}} افاده [[حصر]] نمی‌کرد و جای اجرای این قاعده بود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۳-۶۵.</ref>.
====[[دلیل]] سوم: [[سلام]] هر روز [[پیامبر]]{{صل}} بر [[اصحاب کسا]]{{عم}}====
*[[رسول اکرم]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه تطهیر]]، مدّت‌ها هنگام [[نماز صبح]] یا هر [[نماز]]<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۵۹۲؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، ج۲، ص۴۴؛ فتح القدیر، ج۳ ۳، ص۴۶۷.</ref> بر در [[خانه فاطمه زهرا]]{{س}} می‌ایستادند و دو دست خود را بر دو سوی درب گذاشته، می‌فرمودند: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ}}<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.</ref>.
*[[حسکانی]] به [[نقل]] از [[أنس بن مالک]] می‌نویسد: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref>.
*[[طحاوی]]، که یکی از شخصیت‌های برجسته [[اهل‌سنت]] است، پس از آوردن احادیثی که دلالت می‌کند [[پیامبر]] تا ۶ ماه پس از [[نزول]] [[آیه تطهیر]]، هر روز بر درب [[خانه]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} می‌آمد و این [[آیه]] را قرائت می‌کرد، می‌نویسد: این [[روایات]] دلالت می‌کند که [[آیه تطهیر]] در [[حق]] اینان نازل شده است: {{عربی|و فی هذا ایضاً دلیل علی أن هذه فیهم}}<ref>مشکل الآثار للطحاوی، ج۱، ص۲۳۱، ح۸۷۵ {{متن حدیث|حفظت من رسول الله{{صل}} ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>
*درباره مدّت آمدن آن [[حضرت]] و [[سلام]] کردن و [[قرائت]] [[آیه تطهیر]] بر در [[خانه]] [[فاطمه]]{{س}} [[روایات]] مختلف<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۰۴: یاد کردنی است، سرّ اختلاف روایات این است که هر یک از راویان، مدّت مشاهد‌ه خود را بیان کرده است، یعنی یکی چهل روز در مدینه بوده و مشاهده کرده است که هر روز پیغمبر اکرم{{صل}} این عمل را تکرار می‌کند و دیگری شش ماه در مدینه بوده و سوّمی هفت ماه و... احتمال دارد که آیه تطهیر، هفده ماه قبل از رحلت رسول اکرم{{صل}} نازل شده باشد و آن حضرت در همه این مدّت، تلاوت آن را بر در خانه دختر خود تکرار میکرد.</ref> و [[چهل]] روز، شش ماه، هفت ماه، هشت ماه، نُه ماه، هفده ماه [[ثبت]] شده است <ref>شواهد التنزیل، ص۵۱ - ۵۰، ح۶۹۶. ضرب این اعداد در پنج (نمازهای یومیه) نشان میدهد که نبی اکرم{{صل}} بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ بار و اگر تنها هنگام نماز صبح چنین کرده باشد بین ۴۰ تا ۵۰۰ بار این ماجرا را تکرار کردند.</ref>. برخی [[روایات]] اِشعار دارد که آن [[حضرت]] تا آخر [[عمر]] شریفشان این کار را تکرار می‌کردند.
*از "[[ابی حمراء]]"، [[خادم]] [[رسول اکرم]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ فَيَأْخُذُ بِعِضَادَةِ هَذَا الْبَابِ، ثُمَّ يَقُولُ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. فَيَرُدُّونَ عَلَيْهِ مِنَ الْبَيْتِ وَ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَيَقُولُ: الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} قَالَ: فَقُلْتُ: يَا أَبَا الْحَمْرَاءِ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ{{عم}} }}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸ - ۴۷. حاکم حسکانی افزون بر این روایت، روایات دیگری نیز آورده که در آنها به مدّت‌های یاد شده اشاره شده است، ادب فنای مقربان، ج۵ ص۱۰۴.</ref>.
*اطلاق جمله {{متن حدیث|يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ}} (در هر [[نماز صبح]] می‌آمد) و عدم اشاره به مدّت آن، [[ظهور]] دارد، آن [[حضرت]] این کار را تا پایان [[عمر]] انجام می‌داده است. [[روایت]] [[سیوطی]] از [[ابن‌عباس]] [[گواه]] این [[ظهور]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۵-۶۷.</ref>.
====[[دلیل]] چهارم: [[داستان مباهله]]====
*در [[جریان مباهله]] [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} از میان مردها، فقط [[علی بن ابی طالب]]{{عم}}، از میان [[زنان]] تنها [[فاطمه زهرا]]{{س}} و از میان [[فرزندان]] فقط [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را برگزیدند و وارد میدان [[مباهله]] شدند. هیئت [[نجران]] با دیدن همراهان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و جدّیت آن [[حضرت]] در میدان این [[مبارزه]]، از [[مباهله]] منصرف شدند.
*[[فخر رازی]] به [[نقل]] از [[عایشه]] در ماجرای [[مباهله]] می‌نویسد: [[رسول اکرم]]{{صل}} در حالی که [[جامه]] نادوخته پشمین سیاه‌رنگی بر دوش داشت برای [[مباهله]] بیرون رفت. [[حسین]] را در بغل و دست [[حسن]] را در دست خود گرفته بود، [[فاطمه]] پشت سر آن [[حضرت]] و [[علی]]{{ع}} پشت سر آنان می‌آمد. [[رسول اکرم]]{{صل}} به همراهان خود فرمود: هنگامی که [[دعا]] کردم شما آمین بگویید. آن‌گاه می‌گوید: در [[روایت]] آمده است: (در میدان [[مباهله]]) [[حضرت رسول]]{{صل}} زیر همان [[جامه]] پشمین سیاه‌رنگ رفت. پس [[حسن]]{{ع}} جلو آمد، [[پیامبر]]{{صل}} او را داخل کرد؛ سپس [[حسین]]{{عم}}، آن‌گاه [[فاطمه]]{{س}} و پس از آن [[علی]]{{ع}} جلو آمدند و همگی زیر آن [[جامه]] رفتند. وقتی همگی جمع شدند، [[حضرت رسول]]{{صل}} فرمود:{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} [[فخر رازی]] در پایان می‌گوید: [[اهل]] [[تفسیر]] و [[حدیث]] گویا بر [[درستی]] این [[حدیث]] اتفاق دارند<ref>{{عربی|و كان رسول الله خرج و عليه مرط من شعر أسود، و كان قد احتضن الحسين و أخذ بيد الحسن، و فاطمة تمشي خلفه، وعلي رضي الله عنه خلفها، و هو يقول، إذا دعوت فأمنوا،... و روي أنه لما خرج في المرط الأسود، فجاء الحسن رضي الله عنه فأدخله، ثم جاء الحسين رضي الله عنه فأدخله ثم فاطمة، ثم علي رضي الله عنهما ثم قال:}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|و اعلم أن هذه الروایة کالمتفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث}}؛ مفاتیح الغیب، ج۸ ص۲۴۷.</ref>.
*در [[صحیح مسلم]] و [[سنن ترمذی]] نیز آمده است: {{متن حدیث|عن سعد بن أبي وقاص قوله: لما نزلت تعالوا... دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً{{عم}} فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۷ ص۱۳۰؛ فتح القدیر، ج۱، ص۳۹۹؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۲؛ التفسیر المظهری، ج۲، ص۶۰: سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل کرده است: وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین را فرا خواند و آن‌گاه گفت: خدایا! اینها اهل من هستند.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۷-۶۹.</ref>.


==بررسی نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[همسران]] و جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]]==
آیه با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|آیه تطهیر]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.  
*[[عکرمه]] بر اختصاص آیه تطهیر به [[همسران پیامبر]] [[اصرار]] می‌ورزید، تا آنجا که برای [[مباهله]] بر آن اعلان [[آمادگی]] کرده است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>. این نظر فقط از [[عکرمه]] که از نظر [[عقیده]] طرفدار [[خوارج]] و از [[منحرفان]] در [[دین]] بود، مطرح شده است؛ وی که خدمتگزار [[ابن عباس]] بود و پس از [[وفات]] او مطالب دروغی را به او نسبت می‌داد، تا آنجا که ضرب المثل شده بود. آیا [[حدیث]] چنین فردی، آن هم در موضوعی که در آن متهم است، قابل [[احتجاج]] و استناد است؟ همچنین با [[روایات]] فراوان [[شأن نزول]] [[آیه]] در مورد [[اهل کساء]] ناسازگار است. افزون بر این، همۀ ضمایر در جمله‌های قبل و بعد [[آیه]]، مؤنث است و ضمیر فقط در این بخش [[آیه]] تغییر یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به [[همسران]] بود، تغییر در ضمیر و سیاق وجهی نداشت<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*در مورد نظریه جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]] هم باید گفت: این نظریه در میان [[اهل سنت]] [[شهرت]] دارد و طرفداران آن در شمول [[آیه]] به [[همسران پیامبر]] {{صل}} به سیاق [[آیات]] [[استدلال]] نموده‌اند زیرا [[آیات]] پیش از [[آیۀ تطهیر]] و آیۀ پس از آن، به [[همسران پیامبر]] {{صل}} مربوط است؛ در عین حال، ضمیر {{متن قرآن|عَنكُمُ}} نشان می‌دهد تعدادی از مردان نیز در [[اهل بیت]] داخل‌اند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*در پاسخ به این [[استدلال]] باید توجه داشت، انطباق ترتیب [[نزول]] با ترتیب کنونی [[قرآن]] محرز نیست یعنی واقع شدن یک [[آیه]] به دنبال آیۀ قبل، موجب انعقاد سیاق نمی‌شود؛ افزون بر اینکه تأمّل در [[آیه]] نشان می‌دهد سیاق [[آیۀ تطهیر]] با سیاق [[آیات]] قبل و بعدِ آن، دو سیاق است؛ زیرا تغییر ضمایر از جمع مؤنّث مخاطب که در مجموع ۲۲ ضمیر است به جمع مذکر مخاطب، نشان دهندۀ تغییر سیاق است؛ گذشته از اینکه [[آیۀ تطهیر]]، [[شأن]] نزولی مستقل از [[آیات]] مربوط به [[همسران]] [[حضرت]] دارد.
*همچنین سیاق مربوط به [[آیات]] [[همسران پیامبر]]، سیاقی همراه با [[تکلیف]] و [[عتاب]] است و هیچ‌گونه ستایشی در آن نیست؛ در حالی که سیاق [[آیۀ تطهیر]]، سیاق [[تمجید]] و امتنان است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ ـ ۴۲۵؛ [[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص ۹۲-۹۳.</ref>.
*ما هیچ دلیلی نداریم که جمله {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ}} همراه این [[آیات]] نازل شده؛ بلکه از [[روایات]] استفاده می‌شود این بخش جداگانه فرود آمده؛ ولی هنگام گردآوری [[قرآن]] در کنار هم قرار داده شده است؛ حتّی در یک [[روایت]] هم نیامده این [[آیه]] در ضمن [[آیات]] [[زنان پیامبر]] {{صل}} نازل شده است<ref>ر.ک: [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.


==نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[اهل کساء]]==
مراد از {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ}} نیز یا [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] است و با [[اراده تکوینی]]. می‌دانیم که خواست [[تشریعی]] خداوند آن است که همه [[بندگان]] به [[اختیار]] از [[پلیدی‌ها]] اجتناب کنند و [[پاکیزه]] گردند. پس اراده تشریعی بر [[پاک]] بودن بندگان به افراد خاصی اختصاص ندارد و افراد خاصی [[اراده]] نشده‌اند و مخاطب اراده تشریعی عموم مکلفان‌اند، در حالی که [[خداوند سبحان]] در آیه تطهیر، از اراده خویش بر پاک ساختن اشخاص معین و محدودی خبر می‌دهد<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>. از این‌رو نمی‌توان گفت در این آیه اراده تشریعی مورد نظر است؛ بلکه یقیناً مراد آیه، خبر دادن از اراده تکوینی [[خدای متعال]] بر پاک گردانیدن اهل‌بیت {{عم}} است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۶-۱۴۱؛ [[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]] ص ۱۶۱.</ref>.
* علاوه بر [[شیعه]] که بر اختصاص [[آیۀ تطهیر]] به [[اهل کساء]] [[اجماع]] دارند، بسیاری از [[عالمان اهل سنت]] نیز این نظریه را برگزیده‌اند. اکثر [[مفسران اهل سنت]] بر این عقیده‌اند که [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} نازل شده است. [[دلیل]] این نظریه [[احادیث]] بسیاری است که در ارتباط با [[آیۀ تطهیر]] از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده که بر اختصاص آن به [[اصحاب کساء]] دلالت دارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*[[احادیث]] مرتبط با آیه تطهیر از سه جهت بر اختصاص [[آیه]] به [[اصحاب کساء]] و عدم شمول آن نسبت به [[همسران پیامبر]] دلالت می‌کنند:
#از احادیثی که از [[ام سلمه]] [[روایت]] شده به دست می‌آید وی بسیار علاقمند بود با [[پیامبر]] {{صل}}، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} داخل در کساء گردد، و چند بار به گونه‌های مختلف این علاقه و خواست [[قلبی]] خود را اظهار کرد، ولی [[پیامبر]] {{صل}} از قبول درخواست او [[امتناع]] ورزید و با بیان این مطلب که تو راه خیر را می‌پویی و سرانجامت به خیر خواهد بود، از او [[دلجویی]] کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
#[[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از آنکه [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} را زیر کسا قرار داد، دست خود را به [[آسمان]] بالا برد و گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}، بنابراین، مقصود از [[اهل بیت]]، معنای خاص آن است؛ معنایی که اذهاب رجس و [[طهارت]] خاص از ویژگی‌های آن به شمار می‌رود و با توجه به قراین یاد شده بر اختصاص [[اهل بیت]] در [[آیۀ تطهیر]] به اهل کساء دلالت می‌کند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
#در [[احادیث]] بسیاری آمده است [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از [[نزول]] [[آیۀ تطهیر]] مدتی طولانی، هرگاه می‌خواست برای [[نماز]] به [[مسجد]] برود، مقابل [[خانه علی]] {{ع}} می‌ایستاد و آنان را با عنوان "[[اهل البیت]]" مخاطب قرار می‌داد، به آنان [[درود]] می‌فرستاد و به [[نماز]] فرا می‌خواند، آنگاه [[آیۀ تطهیر]] را تلاوت می‌کرد، این [[رفتار پیامبر]] {{صل}} [[دلیل]] روشنی بر اختصاص [[آیۀ تطهیر]] به اهل کساء است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*باید توجه داشت این اشکال وارد نیست که [[آیه]] میان [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] آمده و مخصوص آنهاست، چون بحث درباره موضوعی در خلال بحث از موضوعی دیگر از این جهت که مایۀ تنوع سخن و دلپذیر ساختن آن است، از نظر ادبی از [[فنون]] [[بلاغت]] به شمار می‌رود، و هرگاه دربردارندۀ نکته‌ای [[تربیتی]] یا پیامی‌ [[اخلاقی]] و [[معنوی]] نیز باشد، بر [[فصاحت]] آن افزوده خواهد شد.
*نکتۀ [[اخلاقی]] و [[پیام]] [[تربیتی]] این است که [[جایگاه]] والای [[پیامبر]] و [[خاندان]] [[مطهر]] او را به [[همسران پیامبر]] خاطر نشان سازد، تا در گفتار و [[رفتار]] خود به گونه‌ای باشند که [[حریم]] [[خاندان]] [[نبوت]] را خدشه‌دار نسازند. [[الگو]] گرفتن از [[پیامبر]] و دیگر [[اصحاب کساء]] که از هرگونه [[خطا]] و لغزشی پیراسته‌اند و اسوه‌های کامل [[تربیت]] و انسانیت‌اند، می‌تواند [[پیام]] دیگر قرار گرفتن آیه [[تطهیر]] در خلال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] باشد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.


==نتایج آیه تطهیر==
اراده تکوینی اراده‌ای است که به فعل و ترک دیگری ربطی ندارد و مربوط به خود اراده کننده است؛ مثل اینکه [[انسان]] اراده می‌کند بخوابد یا نخوابد؛ برود یا نرود؛ بنشیند یا بایستد. اما اراده‌ای که انجام یا ترک آن به خواسته غیر وابسته باشد، اراده تشریعی است؛ مانند پدری که به فرزندش بگوید: «این کار را انجام بده». و مولایی از [[عبد]] خود بخواهد که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
*نتایج آیه تطهیر عبارت است از:
#اثبات [[عصمت]] [[پنج تن]] و دیگر [[امامان شیعه]]{{ع}}؛
#[[اثبات امامت حضرت]] [[علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] انحصاری‌اش برای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} به [[دلیل]] برخورداری از [[عصمت]]؛
#استمرار [[مقام امامت]] در [[اهل البیت]]{{ع}}؛
#[[حجیت احادیث]] [[اهل البیت]]{{ع}}؛
#[[حجیت]] فعل و تقریر [[امامان شیعه]] و [[لزوم]] حضور [[معصوم]]{{ع}} در همه دوره‌ها<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵.</ref>.


==آیه تطهیر در حقوق اهل بیت==
بنابراین احکامی که [[خداوند]] برای [[بندگان]] وضع کرده است، چه برای یک نفر<ref>مثل احکامی که اختصاص به شخص رسول‌الله {{صل}} دارد که در فقه معین شده است؛ از جمله واجب بودن مستحبات، نافله شب و غیره بر آن حضرت.</ref>، چه برای عموم [[مردم]] و یا گروه خاصی از آنان در راستای اراده تشریعی او هستند؛ مانند [[آیه]]: {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ}}<ref>«خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.
*ترکیب "[[اهل بیت]]" در [[قرآن کریم]] تنها دو بار به کار رفته است:
*یکی در [[آیه]] "[[تطهیر]]" و در دومی خصوص [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[همسر]] او {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref>، البته در [[آیه]] {{متن قرآن|وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ}}<ref>«و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.</ref> ترکیب "[[اهل بیت]]" بدون الف و لام است. در [[آیه]] ۲۹ همین [[سوره]] {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref> به صورت {{متن قرآن|أَهْلِهِ}} به کار رفته که مربوط به [[خاندان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} است.
*شکی نیست که "[[اهل]]" در دو [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> و {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>، به زوجه اطلاق شده، اما این اطلاق [[دلیل]] بر انحصار نیست؛ همان گونه که در [[قصه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} "[[اهل]]" بر زوجه اطلاق دارد؛ اما چون در [[آیه]] [[ضمیر]] جمع مذکر {{متن قرآن|عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ}} استعمال شده، مراد از "[[اهل]]"، زوجه و زوج با هم است.
*همه [[آیات]] ۲۸ تا ۳۴ [[سوره احزاب]]، خطاب به [[همسران پیامبر]]{{صل}} است و در لابه لای این [[آیات]] هفت‌گانه، آیه تطهیر با مضمون و لحنی متفاوت با سایر [[آیات]] نازل شده است.
*در [[آیات]] قبل از آیه تطهیر، ۲۵ [[ضمیر]] یا فعل آمده که همگی مؤنث است و بعد از آیه تطهیر نیز دو [[ضمیر]] و فعل وجود دارد که آن هم مؤنث است، ولی تمام ضمیرها و فعل‌های آیه تطهیر که در وسط این ۲۷ [[ضمیر]] و فعل‌های مؤنث قرار گرفته، مذکر می‌باشد.
*اگر منظور از آیه تطهیر هم [[همسران پیامبر]]{{صل}} بود، چرا خطاب [[آیه]] عوض شد به اینکه کلمه "[[اهل البیت]]" آورده و قبلاً همه‌اش [[نساء]] النبی است: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ}}<ref>«ای زنان پیامبر!» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>. یعنی عنوان [[نساء]] النبی تبدیل به عنوان [[اهل البیت]] [[پیغمبر]] شد و ضمیرهای مؤنث تبدیل به [[ضمیر]] مذکر شد؟ اینها گزاف و لغو نیست، لابد چیز دیگری است، بی‌شک مضمون و محتوای [[آیه]] و تغییرضمیرها و فعل‌های آن دلالت دارد که منظور این [[آیه]] [[همسران پیامبر]] نمی‌باشد و گرنه [[تغییر]] از [[خداوند حکیم]]، [[امر]] لغوی است.
*زیرا {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که در [[زبان فارسی]] معنای آن "فقط" می‌باشد، برای حراست، معلوم می‌شود که در این [[آیه شریفه]] چیزی وجود دارد که برای همه [[مسلمان‌ها]] نیست. "[[پلیدی]]" هم [[پلیدی]] خاصی است که از افراد خاصی "[[اهل بیت]]" برطرف شده و تنها آنها [[پاک]] گردیده‌اند، زیرا تقوای عادی شامل همه [[مسلمانان]] می‌شود و [[پرهیز]] از [[گناهان]] و [[معاصی]] برهمه [[واجب]] است<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۵۵-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۰- ۵۲.</ref>.
*'''سؤال:''' منظور از [[اراده خداوند]] در این [[آیه]] چیست؟
*آیا مراد "[[اراده تشریعی]] است، یا [[اراده تکوینی]]"؟<ref>اراده تکوینی حق عبارتست از علم خداوند به مصلحتی که در فعل خود او یعنی آفرینش و اشاره رزق واماته و... وجود دارد که براساس آن عالم‌آفرینی دارد و به این اراده در قرآن اشاره دارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲. و اراده تشریعی خدا عبارتست از علم خداوند به مصالحی که در افعال اختیاریه بندگان وجود دارد و براساس آن امر و نهی می‌کند و به این اراده در قرآن اشاره شده: {{متن قرآن|يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ}} «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵. بنابراین اراده تکوینی اراده‌ای است که غیرقابل تخلف است و اراده تشریعی اراده‌ای است که ممکن است هم عصیان شود و هم اطاعت. ر.ک: علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۱۳۰؛ احمد خاتمی، فرهنگ علم کلام، ص۵۵؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۲، ص۳۶۳.</ref> یعنی آیا [[خداوند]] از [[اهل البیت]]{{عم}} خواسته است که خودشان [[پاک]] باشند و از پلیدی‌ها دوری گزینند و یا [[خداوند]] [[پلیدی]] و [[رجس]] را از وجود آنها دور کرده است؟
*'''پاسخ:''' [[اراده]] در [[آیه]] [[تکوینی]] است نه [[تشریعی]]، زیرا در [[آیه]] قراینی وجود دارد که بیان می‌کند [[اراده الهی]]، [[تکوینی]] است:
#مورد [[اراده]] را با لفظ {{متن قرآن|أَهْل بَيْت}} مشخص کرده و [[نصب]] به خاطر تقدیر حرف "ندا" یا جمله "اخصکم" می‌باشد یعنی به شما میگویم نه بر دیگران.
#متعلق [[اراده]] را با لفظ {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} بیان کرده ولی به آن اکتفا نکرده و جمله دومی یعنی {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ}} را به عنوان تأکید آورده است.
#در [[مقام]] تأکید به اصل فعل {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ}} اکتفا نکرده و پس از آن مفعول مطلقی به نام {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} که خود تأکید جدیدی است آورده است.
#مفعول مطلق را به صورت "نکره" ({{متن قرآن|تَطْهِيرًا}}) آورده که حاکی از [[عظمت]] این [[تطهیر]] است {{عربی|أي يطهركم تطهيرة عظيما}} یعنی [[پاکیزه]] کرد آنان را به نوعی که [[مردم]] با آن آشنایی ندارند و نهایت آن را [[درک]] نمی‌کنند.
#این [[آیه]] بدون [[شک]] به [[گواهی]] سیاق [[آیه]] و این قرائن چهارگانه در [[مقام]] "[[مدح]]" و "[[ستایش]]" [[اهل البیت]] است و اگر [[اراده]] در مورد این [[آیه]] همان [[اراده]] "[[تشریعی]]" باشد که درباره دیگر [[بندگان]] نیز حکم‌فرماست هرگز مفاد [[آیه]] مایه [[ستایش]] "[[اهل البیت]]"... نخواهد بود.
*در حالی که [[وجدان]] هر [[انسان]] [[آگاه]] به زبان [[عربی]] مفاد و [[هدف]] [[آیه]] را ثنا و [[ستایش]] تلقی می‌کند و آن را فضیلتی براهل [[بیت]] میداند و برداشت تمام [[مفسران]] و [[محدثان]] و مورخان نیز همین می‌باشد<ref>کنگره جهانی حضرت رضا{{ع}}، مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا{{ع}}، ص۱۱۲-۱۱۳.</ref>.
*اگر گفته شود که طبق ادعای [[شیعه]] در میان [[پنج تن]]، [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} نیز حضور داشته، پس چگونه [[ضمیر]] جمع مذکر شامل او می‌شود، پاسخ این است که آوردن [[ضمیر]] جمع مذکر در اینجا از باب "تغلیب" است و بسیار طبیعی است که اگر از میان [[پنج تن]]، یک نفر مؤنث باشد، باید در خطاب به آن جمع به [[حکم]] تغلیب، از ضمیرجمع مذکر استفاده شود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۲- ۵۳.</ref>.
*'''منظور از "[[الرجس]]"؟'''
*"[[الرجس]]" - به کسر راء و سکون جیم - صفت است از رجاسة و آن کثافت و [[آلودگی]] است و [[آلودگی]] در چیزی، موجب [[کناره‌گیری]] و تنفر از آن شود. این [[نجاست]] یا ظاهری است مثل قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ}}<ref>«یا گوشت خوک که پلید است.»؛ سوره انعام، آیه ۱۴۵.</ref> و یا "به حسب [[باطن]] است و آن [[آلودگی]] [[معنوی]] است مثل [[شرک]] و [[کفر]] و اثر عمل بد و [[گناه]]" مثل [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا}}<ref>«و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی می‌افزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۵.</ref>.
*و اینکه مراد از "ال" در ([[الرجس]]) الف و لام جنس است یعنی ازاله هر شکلی از [[خباثت]] در نفس و... و این اذهاب [[الرجس]] با {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> تأکید شده است و "[[تطهیر]]" هم از مادۀ طهر به معنای [[پاکی]] از هر نوع [[آلودگی]] چه مادی و چه [[معنوی]] و... است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۱۸.</ref>. کلمه "[[الرجس]]" [[مقید]] به قید و مشروط به شرطی نشده است.
*{{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} این جمله در واقع تأکید و [[تفسیر]] جمله سابق {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>«از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> می‌باشد.
*بنابراین طبق این [[آیه]]، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} به [[اراده]] تکوینیه الهیه از هرگونه [[پلیدی]] به دور هستند و دارای [[عصمت]] مطلقه هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۳- ۵۴.</ref>.


*'''منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}'''
اما اراده تکوینی آن است که خداوند چیزی یا کسی را به هر نحو که بخواهد جعل کند و بیافریند. [[خدای تعالی]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>.
*در بین [[مفسران]] [[عامه]] و [[خاصه]] درباره اینکه "[[اهل بیت]]" چه کسانی هستند [[اختلاف]] وجود دارد برخی از [[مفسران اهل سنت]]، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را به [[همسران پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} [[تفسیر]] کرده‌اند. {{عربی|قال الزجاج: قيل يراد به نساء النبي}}<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.</ref> طبق این [[تفسیر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} جزء [[اهل البیت]] نیستند! به تعبیر دیگر، [[اهل البیت]] از [[اقوام]] "سببی" [[پیامبر]] هستند و هیچ یک از [[اقوام]] "نسبی" آن [[حضرت]] جزء [[اهل البیت]] نمی‌باشند.
*[[دلیل]] این است که چون آیه تطهیر در بین آیاتی است که همگی مربوط به [[زنان پیامبر]]{{صل}} است، (هم [[آیات]] قبل از آن و هم [[آیه]] پس از آن) پس سیاق [[آیه]] اقتضاء می‌کند که این [[آیه شریفه]] نیز مربوط به [[همسران پیامبر]]{{صل}} باشد.
*اما این [[تفسیر]] به سه [[دلیل]] [[باطل]] است:
#در [[آیات]] پنج‌گانه قبل از آیه تطهیر و نیز در صدر [[آیه]] ۳۲ [[سوره احزاب]]، که آیه تطهیر در ذیل آن آمده است، مجموعاً ۲۵ [[ضمیر]] و فعل به صورت مؤنث آمده است و در [[آیه]] بعد ([[آیه]] ۳۳) نیز در مورد فعل و [[ضمیر]] مؤنث به کار رفته است، اما ضمایر و [[افعال]] آیه تطهیر همه مذکر است، که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل مردان و [[زنان]] هر دو می‌شود. بنابراین، با توجه به این که [[قرآن]] [[کلام]] خداست و [[کلام خداوند]] [[فصیح‌ترین]] کلمات است، قطعاً در [[تغییر]] ضمیرها و فعل‌ها مطلبی مورد نظر بوده است و منظور از [[اهل بیت]] افرادی دیگر، غیر از [[زنان پیامبر]] بوده است که [[خداوند]] سیاق آیه تطهیر را متمایز از [[آیات]] قبل و بعد نازل کرده است. بنابراین طبق این بیان، منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} قطعاً نمی‌تواند [[همسران پیامبر]] باشد، بلکه منظور افراد دیگری است که باید با [[دلیل]] و [[برهان]] آنها را جست.
#[[دلیل]] بر بطلان این [[تفسیر]] این است که با توجه به شرح و [[تفسیر]] آیه تطهیر، [[اهل البیت]] باید دارای [[عصمت]] مطلقه باشند، کدام یک از [[دانشمندان]] و [[مفسران شیعه]] یا [[سنی]]، برای [[همسران پیامبر]] [[عصمت]] قائل شده است؟ [[همسران پیامبر]] هر چند بیشتر آنها انسان‌های خوبی بودند، ولی نسبت به بعضی از آنها نه تنها نمی‌توان ادعای [[عصمت]] کرد، بلکه میتوان [[ارتکاب گناهان]] بزرگی را با [[ادله]] و شواهد قطعی و روشن به [[اثبات]] رساند، به یک نمونه آن توجه کنید. آیا زنی ([[عایشه]]) که با [[سخنان پیامبر]] و [[خلیفه]] او [[مخالفت]] کرده و به [[جنگ]] ([[جمل]]) [[خلیفه پیامبر]] پرداخته و عامل ریختن [[خون]] بیش از هفده هزار تن از [[مسلمانان]] شده [[معصوم]] است و [[رجس]] و [[پلیدی]] از او به دور است؟
#[[روایات]] زیادی از طرق [[عامه]] و [[خاصه]] وارد شده که نمونه‌هایی از آنها را بیان خواهیم کرد، [[اهل بیت]]، [[پیامبر اکرم]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} می‌باشند، نه [[زنان پیامبر]] و ما برخی از آنها را بیان خواهیم کرد.
*نظر دوم این است که منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}، شخص [[پیامبر اسلام]]، [[علی]] [[حسن]]، [[حسین]] و [[فاطمه]]{{عم}} و [[همسران پیامبر]] می‌باشد<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۱۶۸.</ref>.
*طبق این نظر، اشکال اول از بین می‌رود، چون مجموعه‌ای از [[زنان]] و مردان می‌توانند مخاطب [[ضمیر]] مذکر باشند ولی دو اشکال دیگر نسبت به [[زنان پیامبر]] در اینجا هم مطرح می‌باشد، بنابراین نظریه فوق نیز قابل قبول نیست.
*برخی دیگر از [[مفسران]]، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را به ساکنین [[مکه مکرمه]] [[تفسیر]] کرده و گفته‌اند: منظور از {{متن قرآن|الْبَيْت}} در جمله {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} [[خانه خدا]]، [[کعبه]] معظمه است، بنابراین، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} به کسانی که [[اهل]] و ساکن [[مکه]] هستند اطلاق می‌شود<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹.</ref>.
*بطلان این نظریه هم روشن است و دو اشکال نظریه اول در اینجا نیز مطرح می‌باشد.
*اینکه {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} شامل [[زنان]] و [[پدران]] ایشان می‌باشد. {{عربی|ولما كان أهل البيت يشملهن و آباءهن، غلب المذكر علی المؤنث في الخطاب في: عنكم ويطهركم}}<ref>ابو حیان اندلسی، البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۹.</ref>. پس "با این [[تفسیر]] باید بگوییم که [[ابوسفیان]]، با آن سابقه [[دشمنی]] با [[اسلام]] که پیش از [[فتح مکه]] [[کافر]] و پس از آن و استیلای [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بر [[جزیرة العرب]]، منافقانه اظهار [[اسلام]] کرد، از "أهل البیت" است ورجس و [[پلیدی]] از او دور است، چون [[پدر]] "[[ام حبیبه]]" [[همسر]] [[رسول اکرم]] است!"<ref>عبدالله جوادی آملی، همتایی قرآن و اهل بیت، ص۱۷۶.</ref>
*نظریه پنجم، که نظریه تمام [[علمای شیعه]] است و هیچ یک از اشکالات فوق بر آن وارد نمی‌باشد، این است که منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} افراد خاصی از [[خاندان پیامبر]] هستند، یعنی [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} و شامل شخص [[پیامبر]] نیز می‌باشد، [[روایات]] فراوانی دال بر این نظریه وجود دارد.
*[[علامه طباطبایی]] درباره "[[اهل بیت]]" می‌فرماید: "کلمه {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} در عرف [[قرآن]] اسم خاص است که هر جا ذکر شود، منظور از آن، این [[پنج تن]] هستند، یعنی [[رسول خدا]] و [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسنین]]{{عم}} و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمی‌شود"<ref>المیزان، محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۶، ص۴۶۶.</ref>.
*بیشتر [[روایات]] در این باره در [[جوامع]] معتبر [[عامه]] ([[اهل سنت]]) آمده است.
*[[فخر رازی]] درباره این [[روایات]]، ذیل [[آیه مباهله]]{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref> «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> می‌گوید: {{عربی|و اعلم ان هذه الرواية كالمتفق علی صحتها بين أهل التفسير والحديث}} این [[روایت]] که [[اهل البیت]] را [[تفسیر]] می‌کند روایتی است که [[دانشمندان]] [[اهل]] [[تفسیر]] و [[حدیث]]، همه بر صحت آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸.</ref>.
*در نتیجه روایاتی که {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را [[تفسیر]] می‌کند [[متواتر]] و از نظر اعتبار محکم هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۴- ۵۸.</ref>.
*'''دلالت [[آیه تطهیر]] بر [[عصمت]] [[اهل بیت]]'''
*دلالت [[آیه]] بر [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} و در نتیجه [[مرجعیت دینی]] آنان را به دو تقریر بیان می‌کنیم:
*[[عصمت]] از طریق [[اراده تکوینی]] که بیان شد.
*[[عصمت]] از طریق [[اولویت]] قطعی: دلالت [[آیه]] را از طریق دیگر نیز می‌توان بر [[عصمت اهل بیت]] به دست آورد، حتی در صورتی که [[اراده]] در [[آیه]] [[تشریعی]] باشد نه [[تکوینی]].
*تقریر آن بدین گونه است:
#[[اراده]]، گاهی با لام تعلیل به کار می‌رود و زمانی بدون آن. هرگاه بعد از [[اراده]]، لام تعلیل ذکر شود، متعلق [[اراده]] چیزی ماقبلِ [[اراده]] است و هنگامی که بعد از [[اراده]]، لام تعلیل نباشد مقصود از [[اراده]] و متعلق آن، همان چیزی است که بعد از [[اراده]] آمده است و آیه تطهیر از قبیل قسم دوم است؛ پس متعلق [[اراده خداوند]] اوامری است که به [[همسران پیامبر]] تعلق گرفته، از قبیل: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
#یکی از اقسام [[قیاس]]، [[قیاس]] به [[اولویت]] قطعی است که به آن مفهوم موافقت نیز می‌گویند؛ مثل آنکه [[خداوند متعال]] درباره [[پدر]] و [[مادر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ}}<ref>«به آنان پدر و مادر اُف مگو!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> که به طریق اولی دلالت دارد بر اینکه آنان را نزنید و به [[قتل]] نرسانید.
#برای تأکید برخی از [[اوامر و نواهی]]، گاهی جهت خاصی در نظر گرفته می‌شود که مقصود از آن، خود [[مکلف]] نیست، بلکه منظور افراد دیگری هستند؛ برای نمونه، گاهی فرزندِ شخصیتی، مورد توجه خاص قرار میگیرد و به او [[امر و نهی]] خاصی می‌شود، زیرا از [[خاندان]] بزرگی است که دارای [[شأن]] و [[منزلت]] است و اگر [[فرزند]] و منسوب به آن [[خانواده]]، در ملأعام کار [[زشتی]] انجام دهد، [[مردم]] به آنان بدبین می‌شوند.
*[[خداوند]] در آیه تطهیر، ابتدا به [[همسران پیامبر]] که وابسته به [[بیت]] [[شرف]] و منزلت‌اند، خطاب خاص کرده و آنان را به اموری چند، به طور خصوصی [[مکلف]] نموده است، اگرچه دیگران نیز در این امور شریکند، ولی از آنجا که آنان وابسته به [[خاندان]] [[نبوی]] و [[اهل بیت]] عصمت‌اند و گناهشان نزد [[مردم]] به اسم این [[خاندان]] تمام و سبب [[بدبینی]] [[مردم]] به آنان می‌شود، لذا به طور خاص [[تکلیف]] متوجه آنان شده است. از همین رو می‌فرماید: [[اراده]] ما به این [[تکالیف]] به [[دلیل]] آن است که [[پلیدی]] از [[اهل بیت]] دور گردد، اگرچه این [[پلیدی]] از جانب دیگران است که همان [[همسران]] پیامبرند<ref>ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۶۱-۶۵ تلخیص و تصرف.</ref>.
*بنابراین آیه تطهیر بالاتر از [[مدح]] است، می‌خواهد مسأله [[تنزیه]] آنها ([[اهل بیت]]) از [[گناه]] و [[معصیت]] را بگوید"<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۹۱۲.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۸- ۶۰.</ref>.
*'''[[شبهه وحدت سیاق]]'''
*شبهه‌ای که برخی به این [[آیه]] می‌کنند آنست که اگر این [[آیه]] دربارۀ [[اهل بیت]]{{عم}} است پس چرا در میان آیاتی که مربوط به [[همسران پیامبر]] است قرار گرفته، در صورتی که این گونه [[تفسیر]] با [[وحدت سیاق]] [[آیه]] نمی‌خواند پس این [[آیه]] دربارۀ [[همسران پیامبر]] نازل شده است.
*اما پاسخ آن:
#این قرینه برای [[اثبات]] مدعا ناتمام می‌باشد؛ زیرا از شرائط [[تمسک]] به [[وحدت سیاق]] این است که معلوم باشد [[کلام]] واحدی در کار بوده تا در نتیجه، بخشی از آن برای معلوم شدن مقصود بخش دیگر، قرینه واقع شود. در حالی که این معنا در آیۀ مورد نظر ثابت نمی‌باشد.
#در هیچ یک از [[روایات]] وارده در ذیل [[آیه]] هم نیامده که عبارت [[تطهیر]] به دنبال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] نازل شده و هیچ یک از [[مفسران]] هم چنین ادعایی نکرده است، بلکه [[آیه]] مورد بحث به [[تنهایی]] و در واقعۀ جداگانه‌ای نازل شده و به هنگام جمع‌آوری و ترتیب [[آیات]] به [[دستور پیامبر]] یا [[اجتهاد]] گردآورندگان در بین آن [[آیات]] قرار گرفته است. مؤید این معنا آنکه اگر این فقره از [[آیه]] از وسط آیۀ مربوطه به [[همسران پیامبر]] حذف شود کمال [[ارتباط]] و [[انسجام]] قبل و بعد آن [[حفظ]] می‌شود.
#آوردن [[ضمیر]] مذکر در آیه تطهیر و [[ضمیر]] مؤنث در قبل و بعد آن [[درستی]] احتمال فوق را بیشتر [[آشکار]] می‌کند، چرا که [[وحدت سیاق]]، [[وحدت]] نوعی ضمایر را اقتضا می‌کند و اگر [[زنان پیامبر]] منظور بودند چرا خطاب [[آیه]] [[تغییر]] کرده و به جای [[ضمیر]] مؤنث، [[ضمیر]] مذکر به کار رفته است؟
#در کلام [[بلیغ]]، جمله‌های استطرادی بسیار داخل می‌شود. آیه تطهیر هم در [[حکم]] جملۀ استطرادی بوده در بین آیاتی که مخاطب آن را [[زنان پیامبر]] تشکیل می‌داده است.
#حتی اگر [[وحدت سیاق]] را به عنوان یک قرینۀ ظنی بپذیریم باز هم می‌گوییم [[دلیل]] ظنی تاب [[مقاومت]] در برابر [[نصوص]] فراوانی که در ذیل [[آیۀ تطهیر]] وارد شده را نداشته و در [[تقابل]] [[نص و اجتهاد]] همواره [[نص]] مقدم است.
#[[همسران پیامبر]] که بعضی از آنها جزو [[راویان حدیث]] کساء بوده‌اند، هیچ یک ادعا نکرده‌اند که مورد آیه تطهیر بوده و این [[منزلت]] و [[شرافت]] برای آنان ثابت شده است"<ref>محمد تقی فخلعی، مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۴۶-۱۴۷ با تغییراتی.</ref>.
*[[حضرت]] می‌خواهد [[اهل البیت]] را به شکلی معرفی کند که هیچ‌گونه اشکال تراشی امکان‌پذیر نباشد و کمترین ابهام و اجمالی باقی نماند تا دیگران در آن زمان و زمان‌های بعد دانسته یا ندانسته، [[اهل البیت]] را به اشخاص و افراد دیگری [[تطبیق]] ندهند.
*بنابراین، [[هدف]] [[پیامبر]] از این امور جداسازی [[اهل البیت]] از دیگران و [[تعیین]] مصداق روشن و کامل و منحصر به فرد آن است که حقیقتاً به طور تمام و کمال این جداسازی را انجام داد، به گونه‌ای که در هیچ مورد دیگری سراغ نداریم که [[پیامبر اسلام]] مطلبی را این [[قدر]] تکرار نموده و بر آن پافشاری کند<ref>ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۲-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۰- ۶۲.</ref>.
*'''[[شبهه حصر]]'''
*آیه تطهیر تنها دلالت بر [[عصمت]] [[پنج تن]] دارد چگونه می‌تواند [[عصمت]] سایر [[ائمه]]{{عم}} را [[اثبات]] کند؟
*'''جواب:'''
#[[حصر]] در [[آیه]] اضافی است نه [[حقیقی]]. [[حصر]] اضافی نسبت به عده‌ای خاص است و [[حصر]] مطلق نمی‌باشد. در مورد آیه تطهیر، [[حصر]] به لحاظ [[همسران]] و دیگران است؛ یعنی این [[پنج تن]] - نه [[همسران]] - مشمول [[آیه]] تطهیرند و این منافات ندارد با اینکه افرادی از قبیل همین [[پنج تن]]، مشمول آیه تطهیر باشند؛ همان‌گونه که [[پیامبر]] کلمه [[اهل بیت]] را در [[حدیث ثقلین]] به طور عموم به کار برده است.
#در زمان [[نزول]] [[آیه]]، از [[چهارده معصوم]]، همین [[پنج تن]] بیشتر نبودند و [[پیامبر]] [[کسا]] را روی خود و آنان انداخته بود که [[آیه]] نازل شد و طبیعتاً خطاب به آنان بود، اگرچه منافاتی ندارد شامل افرادی مثل آنان نیز بشود؛ خصوصاً آنکه [[حکم]] در [[آیه]] بر عنوان [[اهل بیت]] آمده است. از آنجا که در هر زمان [[نیاز به امام معصوم]] است، لذا افراد دیگری نیز مشمول [[آیه]] تطهیرند که همانند این پنج نفرند.
#[[روایات]] فراوانی از [[طرق شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر]] وارد شده که [[امامان]] بعد از من، [[دوازده]] نفرند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۴؛ صحیح بخاری، مجلد، جزء ۷ تا ۹، کتاب الأحکام، باب ۱۱۴۸، ح۲۰۳۴، ص۷۲۹؛ ر.ک: صحیح مسلم، کتب الإماره، ۳۳، باب ۱، ج۶، جزء ۱۲، ح۶/۲۰۲، ص۱۹۹.</ref> و از آنجا که [[امام]] باید دارای [[عصمت]] باشد پس سایر [[امامان]] نیز [[معصوم]] هستند.
#برای [[اثبات عصمت]] سایر [[امامان]]، [[اثبات عصمت]] یکی از آنان کافی است؛ زیرا به طور [[قطع]] هریک از [[امامان]] بر [[امام]] بعد خود [[وصیت]] کرده و او را [[امام]] [[معصوم]] بعد از خود معرفی کرده است<ref>ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۷۹ و ۸۰.</ref>.
*از آنچه بیان شد نتیجه می‌گیریم، [[آیه]] "[[تطهیر]]" دلالت صریح بر [[عصمت اهل بیت]] می‌کند و یکی از امتیازات ویژه و مسلم [[اهل بیت]]{{عم}} است و به هیچ وجه، حاکی از [[عصمت]] ازواج [[نبی]] یا دیگران نیست.
*نکته قابل توجه اینکه برخی [[مفسرین]] [[اهل سنت]] در ورود [[پنج تن]]، در این [[آیه]] [[اتفاق نظر]] دارند فقط [[اختلاف]] در ورود سایر افراد، مثل ازواج النبی است. شواهد [[روایی]] متعددی نیز مصداق "[[اهل بیت]]" در این [[آیه]] را مخصوص [[آل]] کساء دانسته است بنابراین دلیلی در ورود افراد نزدیک به [[پیامبر]] مثل همسرانشان، در این [[آیه]] وجود ندارد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۲- ۶۴.</ref>.


==[[خدای سبحان]] در این [[آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} چه امری را [[اراده]] نموده است؟==
در آیه تطهیر نیز واژه «[[اراده]]» متعلق به خداوند است و او است که [[طهارت]] [[اهل‌بیت]] را اراده فرموده و آنها را طاهر قرار داده است، نه اینکه از اهل‌بیت خواسته که طهارت داشته باشند. دلیل دیگر اراده تکوینی آیه، دلالت آیه بر [[عصمت اهل‌بیت]] {{عم}} می‌باشد؛ چراکه [[عصمت اکتسابی]] نیست؛ زیرا خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> و در جای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref>. پس وقتی [[حقیقت عصمت]] به [[لطف]] و فضل [[پروردگار]] عنایتی باشد نه اکتسابی، احتمال اینکه اراده در اینجا اراده تشریعی باشد از میان می‌رود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>.
*خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است.
[[اراده الهی]] در [[آیه تطهیر]]، [[تکوینی]] است نه [[تشریعی]]<ref>شمیم ولایت، ص۳۲۸: اراده بر دو قسم است: تشریعی و تکوینی. الف. اراده تشریعی؛ منظور از اراده تشریعی آن است که خداوند در مقام قانون‌گذاری فعلی را واجب یا حرام کند و انجام یا ترک آن را از بندگان خود بخواهد. در این اراده انجام با ترک کار به اراده عبد وابسته است؛ به عبارت دیگر اراده عبد بین آن فعل یا ترک و اراده خدا فاصله می‌شود. از این‌رو تخلّف در این اراده خدا راه دارد، مثلاً خدا نماز را بر همه واجب و شرک را حرام کرده است، لیکن اراده او بر این تعلّق گرفته که بندگان او با اراده خودشان نماز بخوانند و با اراده خودشان از شرک اجتناب ورزند؛ لذا برخی امتثال میکنند و برخی امتثال نمی‌کنند. در نتیجه اراده خداوند درباره گروهی از مردم تحقق پیدا می‌کند و درباره گروهی دیگر تخلف میپذیرد. ب. اراده تکوینی؛ این قسم از اراده در جایی تحقّق مییابد که خواست خدا مستقیماً بر تحقق و ایجاد چیزی تعلق بگیرد، مثل این که بخواهد چیزی را خلق کند، کسی را بمیراند یا... در این موارد میان اراده خدا و فعل خارجی واسطه‌ای وجود ندارد. از این‌رو تخلفی در این اراده راه نمی‌یابد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ زیرا واژه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} یکی از کلمات [[حصر]] است و اگر در آغاز جمله‌ای بیاید، موضوع را منحصراً برای شخصی [[اثبات]] و همان موضوع را از غیر آن [[نفی]] می‌کند<ref>أحکام القرآن، ج۱، ص۵۱. {{عربی|و هي کلمة موضوعة للحصر تتضمن النفي و الإثبات فتثبت ما تناوله الخطاب و تنفي ما عداه}}.</ref> و آمدن {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آغاز [[آیه تطهیر]] روشن می‌کند، که [[اراده]] و خواست [[خداوند]]، فقط به [[تطهیر]] و اذهاب [[پلیدی]] از [[اهل بیت]]{{عم}} تعلق گرفته است و به آنها اختصاص دارد، حال آنکه [[طهارت]] از [[گناه]] در [[اراده تشریعی]] به گروه خاصی اختصاص ندارد و از همه [[انسان‌ها]] خواسته شده نه خصوص [[اهل بیت]]{{عم}}.
*بدین‌سان، خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود که تخلف‌ناپذیر است، [[طهارت]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۵۶-۵۷.</ref>.
==چه اموری بر [[اراده الهی]] مترتب است؟==
*مهمترین اثری که در این [[آیه]] بر [[اراده الهی]] درباره [[اهل بیت]] مترتب است، [[عصمت]] آنان است، به این معنا که هر کس [[اراده تکوینی]] [[الهی]] به [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] او تعلق گرفته باشد، [[معصوم]] است؛ زیرا الف و لام در {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} جنس است و هر نوع [[زشتی]] و [[پلیدی]] را در بر میگیرد<ref>لسان العرب، ج۶، ص۹۴.</ref>. اگر [[اراده تکوینی]] [[خدا]] به [[اذهاب رجس]] و [[طهارت]] شخصی تعلق بگیرد، آن شخص [[معصوم]] است؛ زیرا هر گونه [[پلیدی]] را خدای متعالی تکویناً از وی دور نموده است.
*این مهم در برخی از [[روایات]] [[اهل سنت]] نیز آمده است: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ...فَذَلِكَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۴؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۸؛ فتح القدیر، ج۴، ص۳۲۲.</ref>.
*'''نتیجه''' پاسخ دو سؤال چه اموری بر [[اراده الهی]] مترتب است؟ و [[خدای سبحان]] در این [[آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} چه امری را [[اراده]] نموده است؟ را می‌توان در قالب یک [[دلیل]] و [[قیاس]] بیان نمود:
#[[خدای متعال]] به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] [[اهل بیت]] را [[اراده]] نموده است.
#هر کس [[اراده تکوینی]] [[الهی]] نسبت به [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] او تعلق گرفته باشد [[معصوم]] است.
*نتیجه: [[اهل بیت]]{{عم}} معصومند.
*در چگونگی و نحوه [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} در [[آیه تطهیر]] چند نکته ضروری می‌نماید:
#فعل {{متن قرآن يُرِيدُ}}، {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ}} و {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} به صورت مضارع آمده و دلالت بر دوام و استمرار ([[تطهیر]]) و ([[اذهاب رجس]]) دارد، پس خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] را برای ایشان، به صورت مستمر [[اراده]] نموده است.
#در [[آیه]] [[مبارک]] واژه {{متن قرآن|عَنْكُمُ}} بر {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، [[خدای متعال]] [[رجس]] را از [[اهل‌بیت]] دور کرده، نه ایشان را از [[رجس]]؛ مانند آنچه درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} آمده است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>«بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> فرمود ما کاری کردیم که [[بدی]] به طرف [[یوسف]] نرفت، نه اینکه [[یوسف]] به طرف [[بدی]] نرفت، [[خدای متعال]] نفرمود: {{عربی|لنصرفه عن السوء و الفحشاء}} ما او را از [[بدی]] منصرف کردیم و اجازه ندادیم [[بدی]] به سوی او برود، بلکه فرمود: {{متن قرآن|لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}.
#عبارت {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} که در [[آیه]]، غیر از {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} است؛ زیرا میان معطوف و معطوف‌علیه باید تغایر باشد و اگر بخواهند مانند هم باشند عطف شئ بر خود شئ است، که [[قبیح]] است<ref>مفاتیح الغیب، ج۲۵، ص۱۶۸: {{عربی|و قوله تعالی:}} {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|فیه لطیفة و هی أن الرجس قد یزول عینا و لا یطهر المحل فقوله تعالی: }} {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} {{عربی|أی یزیل عنکم الذنوب و یطهرکم أی یلبسکم خلع الکرامة}}.</ref> و {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}}، معنای اضافه‌ای دارد، نه اینکه تکرار همان ([[اذهاب رجس]]) باشد؛ زیرا گاهی [[رجس]] زدوده می‌شود، ولی محلّ آن [[تطهیر]] نمی‌گردد. بدین‌روی، ([[اذهاب رجس]]) به از‌اله (دفعی) [[ذنوب]] اشاره دارد و {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}}، به پوشاندن خلعت [[کرامت]]. پس در این [[آیه]]، تنها به ازاله و ([[اذهاب رجس]]) از مخاطبان بسنده نشده است، بلکه به خلعت [[کرامت]] [[طهارت]] نیز برخوردارند<ref>ادب فنای مقربان ۵، ص۲۰: اذهابْ صیقل دادن است و تطهیر رنگ‌آمیزی کردن؛ یکی صاف کردن است و دیگری صفادادن؛ یکی پیراستن است و دیگری آراستن؛ یکی تخلیه است و دیگری تحلیه؛ یکی نفی صفات سلبی و نقصی است و دیگری اثبات صفات ثبوتی و کمالی، آن یکی بیشترین آثارش شخصی است و این یکی برکاتی دارد که غالباً به دیگران میرسد، پس تکرار نیست بلکه اوّلی زمینه دوّمی را فراهم می‌کند.</ref>.
#واژه {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} مصدر باب تفعیل و مفعول مطلق تأکیدی و تنوین آن برای [[تعظیم]] است، پس [[تطهیر]] ویژه [[اهل بیت]]{{عم}}، عادی و معمولی نیست<ref>ینابیع الموده، ج۱، ۳۲۳، باب ۳۳. {{عربی|و تأکیده (بالمفعول المطلق) دلیل علی أن طهارتهم طهارة کاملة فی أعلی مراتب الطهارة}}.</ref>.
#واژه {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} {{عربی|جعل الشيء طاهراً}} است و وجود [[اهل‌بیت]]{{عم}} هم [[طاهر]] و هم [[مطهر]] (پاک‌کننده) است، مانند آب که [[خداوند]] آن را [[طاهر]] کرده، نه اینکه پیشتر نجس بوده و [[خدا]] پاکش کرده باشد. [[اهل‌بیت]]{{عم}} نیز نه تنها [[پاک]]، بلکه [[پاک]] کننده‌اند. [[گواه]] این ادّعا، [[آیه]] صدو سوّم [[سوره توبه]] است: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> در این [[آیه]]، {{متن قرآن|تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ}} [[پیامبر]]{{صل}} است. از سویی {{متن قرآن|بِهَا}} روشن می‌کند، [[صدقه]] [[وسیله]] است و سببیت ندارد، بلکه سبب [[تطهیر]]، نفس [[پیامبر]]{{صل}} است. [[اهل بیت]]{{عم}} نیز مانند [[پیامبر]]{{صل}} سبب تطهیرند <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۷: و قوله: {{متن قرآن|تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا}} {{عربی|خطاب للنبی{{صل}}، و لیس وصفا الحال الصدقة، و الدلیل علیه ضمیر بها الراجع إلی الصدقه أی خذ یا محمد من أصناف أموالهم صدقة تطهرهم أنت و تزکیهم بتلک الصدقة أی أخذها}}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۵۷-۶۰.</ref>.


==منابع==
'''معنای {{متن قرآن|الرِّجْسَ}}''': کلمه «[[رجس]]» که در فارسی به معنای پلیدی است، مصادیق فراوان و دامنه وسیعی دارد و تمام پلیدی‌های مادی و [[معنوی]] را در بر می‌گیرد. [[راغب اصفهانی]] در این باره می‌نویسد: «[[پلید]] چیزی چرکین و [[آلوده]] است...، و پلیدی چهار وجه دارد: گاهی طبیعت [[آدمی]] آن چیز را پلید می‌داند. گاهی [[عقل]]، در مواردی [[دین]] و در برخی موارد هم از هر سه جهت در چیزی پلیدی وجود دارد؛ به مانند مردار که طبیعت، عقل و دین دوری از آن را لازم می‌دانند»<ref>{{عربی|الرجس: الشيء القذر...، والرجس يكون على أربعة أوجه: إما من حيث الطبع، و إما من جهة العقل، و إما من جهة الشرع، وإما من كل ذلك كالميتة، فإن الميتة تعاف طبعاً و عقلاً و شرعاً}}، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۸۸.</ref>. پس هرچه که موجب [[تنفر]] و کوچکی [[شخصیت]] فرد شود «رجس» نامیده می‌شود.
{{فهرست اثر}}
 
{{ستون-شروع|2}}  
'''معنای {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ}}''': «اذهاب» از باب [[افعال]] است؛ یعنی [[خداوند متعال]] در ابتدای [[خلقت]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[اراده]] کرده است که [[پلیدی]] را از ایشان دور سازد. اذهاب در اینجا به معنای «دفع» است نه «رفع»<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>.
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
 
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱''']]
نکته دیگر اینکه در [[آیه]] [[مبارک]] واژه {{متن قرآن|عَنْكُمُ}} بر {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، [[خدای متعال]] [[رجس]] را از [[اهل‌بیت]] دور کرده، نه ایشان را از [[رجس]]؛ مانند آنچه درباره [[حضرت یوسف]] {{ع}} آمده است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>«بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> فرمود ما کاری کردیم که بدی به طرف [[یوسف]] نرفت، نه اینکه [[یوسف]] به طرف بدی نرفت، [[خدای متعال]] نفرمود: {{عربی|لنصرفه عن السوء و الفحشاء}} ما او را از بدی منصرف کردیم و اجازه ندادیم بدی به سوی او برود، بلکه فرمود: {{متن قرآن|لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۸.</ref>.
 
تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه پلیدی [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|آیه تطهیر]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
 
درباره مصداق [[اهل بیت]] در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها [[همسران پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر [[همسران]]، [[خمسه طیبه]] را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها [[پنج تن آل عبا]] می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛سیاق [[آیه]]، [[روایات]] [[مفسر]] آن و [[دلایل]] دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه [[اثبات]] می‌شود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۱-۶۳؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]؛ [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۲۵۷؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>. مراد از اهل‌بیت در [[آیه]] به [[شهادت]] [[تغییر]] سیاق، [[همسران پیامبر]] نیستند، زیرا در صدر آیه و [[آیات]] قبل و بعد که درباره [[زنان پیامبر]] {{صل}} [[سخن]] می‌گوید، در تمامی آنها، ضمایر با صیغه مؤنث آمده است، در حالی که در اینجا یک باره سیاق عوض می‌شود و ضمیرها مذکّر می‌شود. این مطلب در روایاتی که از طریق [[شیعه]] و [[سنّی]] [[نقل]] شده نیز [[تأیید]] می‌شود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۵۲-۵۳.</ref>.
 
به یقین تطهیری که قرآن در این [[آیه]] بیان می‌کند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] می‌داند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] می‌کند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده می‌شود؛ می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه [[اخلاقی]] و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع [[آلودگی]] است<ref>مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.</ref>. با [[اثبات]] طهارت و عصمت اهل بیت {{عم}}، نتایج مهمی در بحث [[امامت]] و [[ولایت]] قابل [[استنباط]] است. از جمله آنکه اهل بیت {{عم}} [[اسوه]] و مبین [[احکام الهی]] و معیار تفصیل [[حق]] از [[باطل]] محسوب می‌گردند. چنین فضیلتی ایجاب می‌نماید که [[مقام ولایت الهی]] به [[اذن خداوند]] متعین در آنان باشد<ref>[[جواد شفیعیان حیدری|شفیعیان حیدری، جواد]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|عصمت فاطمه]]، ص ۷۳؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۹۹-۲۱۳؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۳۳؛ [[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۲۹۵؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>.
 
آیه تطهیر و '''[[اثبات]] [[عصمت]] سایر [[ائمه]] {{عم}}'''
 
[[امام صادق]] {{ع}} در روایتی می‌فرماید: مقصود از [[اهل‌بیت]] {{ع}} در آیه تطهیر، [[ائمه‌]]اند؛ {{متن حدیث|وَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} يَعْنِي الْأَئِمَّةُ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۲۳.</ref>.
 
[[امام رضا]] {{ع}} نیز در [[تفسیر]] این آیه از [[حدیث ثقلین]] یاد می‌کنند و مصادیق [[اهل بیت]] {{عم}} را در [[آیه]] تطهیر، همان مصادیق [[اهل بیت در حدیث]] [[ثقلین]]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.</ref> برمی شمارند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{متن حدیث| وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۸.</ref>
 
=== دوم: دلالت بر [[نصب امام]] و [[امامت]] [[امامان]] از [[اهل بیت]] {{عم}} ===
مفاد [[آیه]] این است که [[عصمت]] [[شرط امامت]] است و از طرفی [[عصمت]] هم جز از جانب [[خدا]] معلوم نمى‌شود و دلیلی هم بر [[عصمت]] کسی وجود ندارد، مگر [[اهل بیت]] {{عم}} که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر [[عصمت]] ایشان است و در نتیجه بر [[امامت]] ایشان نیز دلالت مى‌کند.
 
این مطلب، افزون بر سخنی است که در ذیل [[آیه]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> گفته شد و آن اینکه امر به [[اطاعت از رسول]] و اولی الامر با یک کلمه و یک صیغه {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} آمده است<ref>در این آیه امر به اطاعت از خدا {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}} امری مستقل است و امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با تکرار دوباره فعل و با یک امر واحد بیان شده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}.</ref> به این معنا، همان وجوبی که برای [[اطاعت از رسول]] ثابت است برای اولی الامر نیز ثابت است. از طرفی [[اطاعت از رسول]]، به طور مطلق [[واجب]] شده است و به تصریح [[قرآن کریم]]، هیچ حد و قیدی ندارد: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آن ‌چه را رسول خدا براى شما آورده، بگیرید [و اجرا کنید]، و از آن‌چه نهى کرده، خوددارى نمایید» سوره حشر، آیه ۷.</ref> که نشان مى‌دهد هر آنچه [[رسول خدا]] {{صل}} مى‌گوید [[وحی]] بوده و [[اطاعت]] از آن بر هر مؤمنی [[واجب]] است؛ زیرا او {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌‌گوید، آن‌چه مى‌‌گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. پس "از [[رسول]] [[اطاعت]] کنید" یعنی، به طور مطلق در هر مسئله کوچک و بزرگی و در هر امری از او [[اطاعت]] کنید. چنین اطاعتی ممکن نیست برای کسی [[واجب]] شود جز برای [[معصوم]] که هیچ [[گناه]] و خطایی در وجود [[مطهر]] او راه ندارد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص ۸۴-۸۷</ref>.
 
=== سوم: دلالت بر [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی اهل بیت]] ===
لازمه تطهیر و [[طهارت]] [[اهل بیت]] از هر گونه [[رجس]] و [[آلودگی]]، [[عصمت]] آنان از هر گونه [[گناه]] و [[خطا]] است و آن نیز حجیت و [[لزوم اطاعت]] مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار [[خطا]] و [[معصیت]] مطابق [[آیه شریفه]] [[نفی]] شده است. از این [[آیه]] [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] [[امامان]] ثابت می‌‌شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>.
 
== نتایج آیه تطهیر ==
نتایج آیه تطهیر عبارت است از:
# اثبات عصمت [[پنج تن]] و دیگر [[امامان شیعه]] {{ع}}؛
# اثبات امامت حضرت علی {{ع}} و شایستگی انحصاری‌اش برای [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} به دلیل برخورداری از [[عصمت]]؛
# استمرار [[مقام امامت]] در اهل البیت {{ع}}؛
# حجیت احادیث [[اهل البیت]] {{عم}}؛
# حجیت فعل و تقریر [[امامان شیعه]] و [[لزوم]] حضور معصوم {{ع}} در همه دوره‌ها<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵.</ref>.
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
# [[شأن نزول آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)]]
# [[مفاد آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)]]
# [[آیا آیه تطهیر به اهل کساء اختصاص دارد؟ (پرسش)]]
# [[آیا آیه تطهیر شامل مسلمانانی که در جنگ بدر شرکت می‌کردند می‌شود؟ (پرسش)]]
# [[مراد از اراده الهی در آیه تطهیر چه اراده‌ای‌ است؟ (پرسش)]]
# [[مراد از رجس در آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)]]
# [[منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ (پرسش)]]
# [[آیا اهل بیت همان اهل کساء هستند؟ (پرسش)]]
# [[آیه تطهیر چگونه بر عصمت اهل‌ بیت و امامان دوازده‌گانه دلالت می‌‌کند؟ (پرسش)]]
# [[آیه تطهیر چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
# [[آیا همسران پیامبر جزء اهل بیت به‌ شمار می‌آیند؟ (پرسش)]]
# [[آیا معنای لغوی اهل بیت در آیه تطهیر شامل همسران پیامبر می‌شود؟ (پرسش)]]
# [[چرا آیه تطهیر میان آیات مربوط به همسران پیامبر قرار گرفته است؟ (پرسش)]]
# [[چگونه با وجود حصر در آیه تطهیر عصمت ائمه دیگر اثبات می‌شود؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:11246.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|'''امامت در قرآن''']]
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه تطهیر ۱ (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه تطهیر - سرمدی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[سید عباس صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید عباس]]، [[آیه تطهیر - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آیه تطهیر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت - قدردان قراملکی (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیه تطهیر - خراسانی (مقاله)|'''آیه تطهیر''']]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:13681136.jpg|22px]] [[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|''' ادعیه و زیارات مهدوی''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:136871.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|'''ولایت و امامت در قرآن''']]
# [[پرونده:136871.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|'''ولایت و امامت در قرآن''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1100838.jpg|22px]] [[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|'''حقانیت در اوج مظلومیت ج۱''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']]
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[عبدالحسین کافی]]، [[جواد شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|'''عصمت فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]
# [[پرونده:1379670.jpg|22px]] [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|'''عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی''']]
# [[پرونده:IM010213.jpg|22px]] [[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|'''جانشین پیامبر''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


==[[:رده:آثار آیه تطهیر|منبع‌شناسی جامع آیه تطهیر]]==
{{فضائل امام علی}}
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های آیه تطهیر|کتاب‌شناسی آیه تطهیر]]
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های آیه تطهیر|مقاله‌شناسی آیه تطهیر]]
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های آیه تطهیر|پایان‌نامه‌شناسی آیه تطهیر]]
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{پانویس2}}


{{امام علی}}
[[رده:آیات امامت]]
{{فضائل اهل بیت}}
[[رده:آیه تطهیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:مقاله‌های بنیادین امامت‌پدیا]]
[[رده:مقاله‌های اولویت سه]]
[[رده:اثبات امامت امام علی]]
[[رده:آیات اعتقادی قرآن]]
[[رده:آیات دارای شأن نزول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴

آیه تطهیر
ترجمه آیه
جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۳۳ سورهٔ احزاب از جزء ۲۱ قرآن کریم
محتوای آیه
شأن نزول آیهبیان عصمت اهل بیت(ع)
مصادیق برای آیهاهل بیت(ع)
دلالت آیه
  • عصمت اهل بیت
  • مرجعیت علمی و دینی اهل بیت
نتایج آیهطهارت و عصمت اهل بیت(ع) از هرگونه رجس و پلیدی

آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. در این آیه به اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر (ص) از پلیدی (رجس) تصریح شده است و علمای امامیه برای اثبات عصمت امامان به آن استناد می‌کنند.

مقدمه

بخش دوم آیۀ ۳۳ سورۀ احزاب به آیۀ تطهیر شهرت یافته است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱]. این آیه از گذشته توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. مفسران، محدثان، متکلمان، مورخان و عالمان لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفته‌اند که مقصود از اهل بیت (ع) در این آیه چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن رجس از اهل بیت (ع) و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟[۲].

آیه با ﴿إِنَّمَا که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان می‌کند. تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و ﴿الرِّجْسَ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمی‌گیرد[۳].

شأن نزول

در شأن نزول آیه تطهیر چنین نقل شده است: «روزی فاطمه زهرا(س) با ظرفی از غذا حضور پیامبر رسید، آن حضرت از دخترش خواست از شوهرش علی(ع) و حسن و حسین(ع) نیز دعوت به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را اجابت کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آن‌گاه رسول اکرم(ص) پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: «پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، آلودگی و رجس را از آنها دور کن و پاکشان ساز»[۴].

عمر بن ابی‌سلمه که خود ناظر جریان بود این‌گونه نقل می‌کند: «آیه تطهیر در منزل ام‌سلمه نازل شد، آن‌گاه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان. ام‌سلمه پرسید: یا رسول‌الله! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی»[۵].

عایشه می‌گوید: «بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم(ص) جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را تلاوت فرمود»[۶]. ابوالحمراء از اصحاب پیامبر می‌گوید: «مدت هشت ماه در مدینه مراقب پیامبر بودم، هیچ‌گاه برای نماز بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی(ع) می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: نماز! نماز! خداوند اراده کرده است پلیدی را از شما اهل‌بیت دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند»[۷].[۸]

مصداق اهل البیت در آیه تطهیر

درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم (ص) می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها پنج تن آل عبا می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق آیه، روایات مفسر آن و دلایل دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه اثبات می‌شود[۹].

دلالت آیه

نخست: دلالت بر عصمت اهل بیت

آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا. این آیه از بهترین ادله امامت اهل‌بیت (ع) است، به طوری که اگر هیچ دلیلی غیر از این آیه نبود، همین آیه به تنهایی امامت و ولایت اهل‌بیت (ع) را به اثبات می‌رساند[۱۰]. متکلمان و مفسران شیعه با استناد به این آیه قاطعانه حکم به عصمت اهل بیت از گناه و اشتباه کرده‌اند[۱۱].[۱۲]

آیه تطهیر و اثبات عصمت اهل بیت (ع)

آیه با ﴿إِنَّمَا که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان می‌کند[۱۳].

مراد از ﴿يُرِيدُ اللَّهُ نیز یا اراده تشریعی خداوند است و با اراده تکوینی. می‌دانیم که خواست تشریعی خداوند آن است که همه بندگان به اختیار از پلیدی‌ها اجتناب کنند و پاکیزه گردند. پس اراده تشریعی بر پاک بودن بندگان به افراد خاصی اختصاص ندارد و افراد خاصی اراده نشده‌اند و مخاطب اراده تشریعی عموم مکلفان‌اند، در حالی که خداوند سبحان در آیه تطهیر، از اراده خویش بر پاک ساختن اشخاص معین و محدودی خبر می‌دهد[۱۴]. از این‌رو نمی‌توان گفت در این آیه اراده تشریعی مورد نظر است؛ بلکه یقیناً مراد آیه، خبر دادن از اراده تکوینی خدای متعال بر پاک گردانیدن اهل‌بیت (ع) است[۱۵].

اراده تکوینی اراده‌ای است که به فعل و ترک دیگری ربطی ندارد و مربوط به خود اراده کننده است؛ مثل اینکه انسان اراده می‌کند بخوابد یا نخوابد؛ برود یا نرود؛ بنشیند یا بایستد. اما اراده‌ای که انجام یا ترک آن به خواسته غیر وابسته باشد، اراده تشریعی است؛ مانند پدری که به فرزندش بگوید: «این کار را انجام بده». و مولایی از عبد خود بخواهد که کاری را انجام دهد یا ترک کند.

بنابراین احکامی که خداوند برای بندگان وضع کرده است، چه برای یک نفر[۱۶]، چه برای عموم مردم و یا گروه خاصی از آنان در راستای اراده تشریعی او هستند؛ مانند آیه: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ[۱۷].

اما اراده تکوینی آن است که خداوند چیزی یا کسی را به هر نحو که بخواهد جعل کند و بیافریند. خدای تعالی می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۱۸].

در آیه تطهیر نیز واژه «اراده» متعلق به خداوند است و او است که طهارت اهل‌بیت را اراده فرموده و آنها را طاهر قرار داده است، نه اینکه از اهل‌بیت خواسته که طهارت داشته باشند. دلیل دیگر اراده تکوینی آیه، دلالت آیه بر عصمت اهل‌بیت (ع) می‌باشد؛ چراکه عصمت اکتسابی نیست؛ زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ[۱۹] و در جای دیگر می‌فرماید: ﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا[۲۰]. پس وقتی حقیقت عصمت به لطف و فضل پروردگار عنایتی باشد نه اکتسابی، احتمال اینکه اراده در اینجا اراده تشریعی باشد از میان می‌رود[۲۱]. 

معنای ﴿الرِّجْسَ: کلمه «رجس» که در فارسی به معنای پلیدی است، مصادیق فراوان و دامنه وسیعی دارد و تمام پلیدی‌های مادی و معنوی را در بر می‌گیرد. راغب اصفهانی در این باره می‌نویسد: «پلید چیزی چرکین و آلوده است...، و پلیدی چهار وجه دارد: گاهی طبیعت آدمی آن چیز را پلید می‌داند. گاهی عقل، در مواردی دین و در برخی موارد هم از هر سه جهت در چیزی پلیدی وجود دارد؛ به مانند مردار که طبیعت، عقل و دین دوری از آن را لازم می‌دانند»[۲۲]. پس هرچه که موجب تنفر و کوچکی شخصیت فرد شود «رجس» نامیده می‌شود.

معنای ﴿لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ: «اذهاب» از باب افعال است؛ یعنی خداوند متعال در ابتدای خلقت اهل‌بیت (ع) اراده کرده است که پلیدی را از ایشان دور سازد. اذهاب در اینجا به معنای «دفع» است نه «رفع»[۲۳].

نکته دیگر اینکه در آیه مبارک واژه ﴿عَنْكُمُ بر ﴿الرِّجْسَ مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، خدای متعال رجس را از اهل‌بیت دور کرده، نه ایشان را از رجس؛ مانند آنچه درباره حضرت یوسف (ع) آمده است: ﴿كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ[۲۴] فرمود ما کاری کردیم که بدی به طرف یوسف نرفت، نه اینکه یوسف به طرف بدی نرفت، خدای متعال نفرمود: لنصرفه عن السوء و الفحشاء ما او را از بدی منصرف کردیم و اجازه ندادیم بدی به سوی او برود، بلکه فرمود: ﴿لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ[۲۵].

تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و ﴿الرِّجْسَ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمی‌گیرد[۲۶].

درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم (ص) می‌دانند؛ عده‌ای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار داده‌اند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها پنج تن آل عبا می‌داند که با بررسی احادیث نبوی؛سیاق آیه، روایات مفسر آن و دلایل دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه اثبات می‌شود[۲۷]. مراد از اهل‌بیت در آیه به شهادت تغییر سیاق، همسران پیامبر نیستند، زیرا در صدر آیه و آیات قبل و بعد که درباره زنان پیامبر (ص) سخن می‌گوید، در تمامی آنها، ضمایر با صیغه مؤنث آمده است، در حالی که در اینجا یک باره سیاق عوض می‌شود و ضمیرها مذکّر می‌شود. این مطلب در روایاتی که از طریق شیعه و سنّی نقل شده نیز تأیید می‌شود[۲۸].

به یقین تطهیری که قرآن در این آیه بیان می‌کند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود قرآن آنها را رجس می‌داند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن نهی می‌کند؛ هر چه که گناه شمرده می‌شود؛ می‌خواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه اخلاقی و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که می‌گویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع آلودگی است[۲۹]. با اثبات طهارت و عصمت اهل بیت (ع)، نتایج مهمی در بحث امامت و ولایت قابل استنباط است. از جمله آنکه اهل بیت (ع) اسوه و مبین احکام الهی و معیار تفصیل حق از باطل محسوب می‌گردند. چنین فضیلتی ایجاب می‌نماید که مقام ولایت الهی به اذن خداوند متعین در آنان باشد[۳۰].

آیه تطهیر و اثبات عصمت سایر ائمه (ع)

امام صادق (ع) در روایتی می‌فرماید: مقصود از اهل‌بیت (ع) در آیه تطهیر، ائمه‌اند؛ «وَ قَوْلُهُ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا يَعْنِي الْأَئِمَّةُ»[۳۱].

امام رضا (ع) نیز در تفسیر این آیه از حدیث ثقلین یاد می‌کنند و مصادیق اهل بیت (ع) را در آیه تطهیر، همان مصادیق اهل بیت در حدیث ثقلین[۳۲] برمی شمارند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا « وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا»[۳۳].[۳۴]

دوم: دلالت بر نصب امام و امامت امامان از اهل بیت (ع)

مفاد آیه این است که عصمت شرط امامت است و از طرفی عصمت هم جز از جانب خدا معلوم نمى‌شود و دلیلی هم بر عصمت کسی وجود ندارد، مگر اهل بیت (ع) که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر عصمت ایشان است و در نتیجه بر امامت ایشان نیز دلالت مى‌کند.

این مطلب، افزون بر سخنی است که در ذیل آیه: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۳۵] گفته شد و آن اینکه امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با یک کلمه و یک صیغه ﴿أَطِيعُوا آمده است[۳۶] به این معنا، همان وجوبی که برای اطاعت از رسول ثابت است برای اولی الامر نیز ثابت است. از طرفی اطاعت از رسول، به طور مطلق واجب شده است و به تصریح قرآن کریم، هیچ حد و قیدی ندارد: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۳۷] که نشان مى‌دهد هر آنچه رسول خدا (ص) مى‌گوید وحی بوده و اطاعت از آن بر هر مؤمنی واجب است؛ زیرا او ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى[۳۸]. پس "از رسول اطاعت کنید" یعنی، به طور مطلق در هر مسئله کوچک و بزرگی و در هر امری از او اطاعت کنید. چنین اطاعتی ممکن نیست برای کسی واجب شود جز برای معصوم که هیچ گناه و خطایی در وجود مطهر او راه ندارد[۳۹].

سوم: دلالت بر مرجعیت علمی و دینی اهل بیت

لازمه تطهیر و طهارت اهل بیت از هر گونه رجس و آلودگی، عصمت آنان از هر گونه گناه و خطا است و آن نیز حجیت و لزوم اطاعت مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار خطا و معصیت مطابق آیه شریفه نفی شده است. از این آیه مرجعیت علمی و دینی امامان ثابت می‌‌شود[۴۰].

نتایج آیه تطهیر

نتایج آیه تطهیر عبارت است از:

  1. اثبات عصمت پنج تن و دیگر امامان شیعه (ع)؛
  2. اثبات امامت حضرت علی (ع) و شایستگی انحصاری‌اش برای جانشینی پیامبر (ص) به دلیل برخورداری از عصمت؛
  3. استمرار مقام امامت در اهل البیت (ع)؛
  4. حجیت احادیث اهل البیت (ع)؛
  5. حجیت فعل و تقریر امامان شیعه و لزوم حضور معصوم (ع) در همه دوره‌ها[۴۱].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱.
  3. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  4. ینابیع المودة، ص۱۲۵.
  5. جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.
  6. ینابیع المودة، ص۱۲۴.
  7. الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
  8. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۷-۶۸.
  9. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۱-۶۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷.
  10. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
  11. برای نمونه ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۰؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۵۴؛ سیدمرتضی علی بن حسین علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۳۹؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۳۳۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۰۱؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۳۶؛ ملافتح الله کاشانی، زبدة التفاسیر، ج۵، ص۳۷۳؛ همو، منهج الصادقین، ج۷، ص۲۸۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۶۳۱؛ محمد بن مرتضی کاشانی، تفسیر معین، ج۲، ص۱۱۱۸؛ سیدعبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۵۸؛ سیدمحمدحسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۱۸، ص۳۰۰-۳۰۳؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۱؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰.
  12. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۳۳۴.
  13. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  14. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
  15. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱؛ علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ ص ۱۶۱.
  16. مثل احکامی که اختصاص به شخص رسول‌الله (ص) دارد که در فقه معین شده است؛ از جمله واجب بودن مستحبات، نافله شب و غیره بر آن حضرت.
  17. «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  18. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  19. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  20. «و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
  21. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
  22. الرجس: الشيء القذر...، والرجس يكون على أربعة أوجه: إما من حيث الطبع، و إما من جهة العقل، و إما من جهة الشرع، وإما من كل ذلك كالميتة، فإن الميتة تعاف طبعاً و عقلاً و شرعاً، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۸۸.
  23. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
  24. «بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  25. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
  26. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  27. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۱-۶۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷؛ فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۸۵ و ۱۰۹.
  28. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۵۲-۵۳.
  29. مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.
  30. شفیعیان حیدری، جواد، عصمت فاطمه، ص ۷۳؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۱۹۹-۲۱۳؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۳۳؛ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۲۹۵؛ فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۸۵ و ۱۰۹.
  31. الکافی، ج۱، ص۴۲۳.
  32. سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.
  33. وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.
  34. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
  35. «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.
  36. در این آیه امر به اطاعت از خدا ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ امری مستقل است و امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با تکرار دوباره فعل و با یک امر واحد بیان شده است: ﴿أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ.
  37. «آن ‌چه را رسول خدا براى شما آورده، بگیرید [و اجرا کنید]، و از آن‌چه نهى کرده، خوددارى نمایید» سوره حشر، آیه ۷.
  38. «هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌‌گوید، آن‌چه مى‌‌گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  39. اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۴-۸۷
  40. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  41. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵.