انتقام در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'انسان‌سازی' به 'انسان‌سازی')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۹: خط ۹:
* یکی از ابعاد [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} افزون بر جنبه‌های [[اصلاح]] گری، [[انسان‌سازی]]، [[عدالت گستری]]، کمال بخشی و احیاگری [[دین]] [[خداوند]] [[خون خواهی]] از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} و همه [[ستمدیدگان]] [[تاریخ]] است. در این میان [[خونخواهی]] از [[سید الشهدا]] {{ع}} از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از [[روایات]] گروه‌هایی که از آنان [[انتقام]] گرفته می‌شود، عبارتند از:
* یکی از ابعاد [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} افزون بر جنبه‌های [[اصلاح]] گری، [[انسان‌سازی]]، [[عدالت گستری]]، کمال بخشی و احیاگری [[دین]] [[خداوند]] [[خون خواهی]] از [[دشمنان]] [[خداوند]]، [[پیامبر اعظم]] {{صل}}، [[اهل بیت]] {{ع}} و همه [[ستمدیدگان]] [[تاریخ]] است. در این میان [[خونخواهی]] از [[سید الشهدا]] {{ع}} از ویژگی خاصی برخوردار است. بنابراین با استفاده از [[روایات]] گروه‌هایی که از آنان [[انتقام]] گرفته می‌شود، عبارتند از:
* [[دشمنان]] [[خداوند]]: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در [[حدیث معراج]]، پس از بیان دیدن [[نور]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} و آخرین [[جانشین]] خود در میان آنها، فرمود: … عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟" [[خداوند]] فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِي يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.</ref>؛ ایشان پیشوایانند و این [[قائم]] است؛ همو که [[حلال]] مرا [[حلال]] می‌کند و [[حرام]] مرا را [[حرام]] می‌سازد و از [[دشمنان]] من [[انتقام]] می‌گیرد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: بر [[امام عسکری]] {{ع}} وارد شدم و خواستم از [[جانشین]] پس از وی [[پرسش]] کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! [[خدای تعالی]] از زمان [[آدم]] {{ع}} [[زمین]] را خالی از [[حجت]] نگذاشته است و تا [[روز قیامت]] نیز خالی از [[حجت]] نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که [[بلا]] را از اهل [[زمین]] دفع می‌کند و به خاطر اوست که [[باران]] می‌فرستد و [[برکات]] [[زمین]] را بیرون می‌آورد. گفتم:‌ ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[امام]] و [[جانشین]] پس از شما کیست؟ [[حضرت]] شتابان برخاست و داخل [[خانه]] شد و سپس برگشت، در حالی که بر شانه‌اش [[کودکی]] سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشید. فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر نزد [[خدای تعالی]] و حجت‌های او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نمی‌نمودم. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ کسی است که [[زمین]] را آکنده از [[عدل و داد]] می‌کند، همچنان که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: گفتم:‌ای مولای من! آیا نشانه‌ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن [[کودک]] به زبان [[عربی]] [[فصیح]] به سخن درآمد و فرمود: {{متن حدیث|أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.</ref>؛ ای [[احمد بن اسحاق]]! منم [[بقیة الله]] در [[زمین]] [[خداوند]] و [[انتقام]] گیرنده، از [[دشمنان]] او؛ پس از [[مشاهده]]، جستجوی نشانه مکن!
* [[دشمنان]] [[خداوند]]: [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در [[حدیث معراج]]، پس از بیان دیدن [[نور]] [[پیشوایان معصوم]] {{ع}} و آخرین [[جانشین]] خود در میان آنها، فرمود: … عرض کردم: "پروردگارا! اینان چه کسانی هستند؟" [[خداوند]] فرمود: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ الَّذِي يُحِلُّ حَلَالِي وَ يُحَرِّمُ حَرَامِي وَ بِهِ أَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.</ref>؛ ایشان پیشوایانند و این [[قائم]] است؛ همو که [[حلال]] مرا [[حلال]] می‌کند و [[حرام]] مرا را [[حرام]] می‌سازد و از [[دشمنان]] من [[انتقام]] می‌گیرد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: بر [[امام عسکری]] {{ع}} وارد شدم و خواستم از [[جانشین]] پس از وی [[پرسش]] کنم؛ او آغاز سخن کرد و فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! [[خدای تعالی]] از زمان [[آدم]] {{ع}} [[زمین]] را خالی از [[حجت]] نگذاشته است و تا [[روز قیامت]] نیز خالی از [[حجت]] نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که [[بلا]] را از اهل [[زمین]] دفع می‌کند و به خاطر اوست که [[باران]] می‌فرستد و [[برکات]] [[زمین]] را بیرون می‌آورد. گفتم:‌ ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[امام]] و [[جانشین]] پس از شما کیست؟ [[حضرت]] شتابان برخاست و داخل [[خانه]] شد و سپس برگشت، در حالی که بر شانه‌اش [[کودکی]] سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشید. فرمود:‌ای [[احمد بن اسحاق]]! اگر نزد [[خدای تعالی]] و حجت‌های او گرامی نبودی، این فرزندم را به تو نمی‌نمودم. او هم نام و هم [[کنیه]] [[رسول خدا]] {{صل}} است؛ کسی است که [[زمین]] را آکنده از [[عدل و داد]] می‌کند، همچنان که پر از [[ظلم و جور]] شده باشد…. [[احمد بن اسحاق]] گوید: گفتم:‌ای مولای من! آیا نشانه‌ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن [[کودک]] به زبان [[عربی]] [[فصیح]] به سخن درآمد و فرمود: {{متن حدیث|أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ }}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.</ref>؛ ای [[احمد بن اسحاق]]! منم [[بقیة الله]] در [[زمین]] [[خداوند]] و [[انتقام]] گیرنده، از [[دشمنان]] او؛ پس از [[مشاهده]]، جستجوی نشانه مکن!
* '''[[قاتلان امام حسین]] {{ع}}''': [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ مَا كَانَ، ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ! قَالَ: فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ ظَالِمِيه‏}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.</ref>؛ چون کار [[حسین]] {{ع}} چنان شد که شد ([[اصحاب]] و جوان‌هایش کشته شدند و خودش تنها ماند)، [[فرشتگان]] به سوی [[خدا]] شیون و [[گریه]] کردند و گفتند: با [[حسین]] [[برگزیده]] و پسر پیغمبرت چنین [[رفتاری]] کنند؟ پس [[خدا]] [[سایه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} را به آنها نمود و فرمود: با این [[انتقام]] او را می‌گیرم. در پاره‌ای از [[روایات]] نیز آمده است که: آن [[حضرت]] [[انتقام]] گیرنده [[خون]] تمامی [[امامان]] {{ع}} و [[مظلومان]] [[تاریخ]] است. [[فرات]] بن أحنف از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که به [[نقل]] از [[پدران]] خود {{ع}} فرمود: در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[آب]] [[فرات]] بالا آمد، پس آن [[حضرت]] و دو فرزندش [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} سوار شدند چون گذرشان بر [[طایفه]] ثقیف افتاد، آنان گفتند: [[علی]] {{ع}} آمده است [[آب]] را به جای خود بازگرداند (فرو نشاند). پس [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا }}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.</ref>؛ بدانید به [[خدا]] قسم! من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون تردید [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] من را در [[آخرالزمان]] بر می‌انگیزاند که [[خونخواهی]] ما خواهد کرد. علاوه بر [[منتقم]]، یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] "مَوْتور" است. "مَوْتور" از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی [[خون]] بهای او گرفته نشده است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان "[[موتور]] بوالده"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.</ref> یا "[[موتور]] [[بابیه]]"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یاد شده است؛ یعنی، کسی که پدرش کشته شده و از [[خون]] او مطالبه و [[خونخواهی]] نشده است. مراد از [[پدر]] در این [[روایت]]، ممکن است [[امام حسن عسکری]] {{ع}} یا [[امام حسین]] {{ع}} باشد یا اینکه جنس [[پدر]] است که شامل همه [[امامان معصوم]] {{ع}} باشد. در روایاتی چند این [[انتقام]] به [[اراده خداوند]] و به دست آن [[حضرت]] و در بعضی به آن [[حضرت]] نسبت داده شده است. در هر حال تفاوتی نمی‌کند [[خداوند]] به دست او از دشمنانش [[انتقام]] بگیرد یا اینکه خود [[حضرت]] از [[دشمنان]] خود و خاندانش [[انتقام]] بگیرد، این وعده‌ای است که [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است. در کامل الزیارات از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ}}<ref>"و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ فرمود: {{متن حدیث|ذَلِكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ يَخْرُجُ فَيَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي‏}}<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.</ref>؛ او [[قائم آل محمد]] است؛ [[قیام]] می‌کند و به [[انتقام]] از [[خون]] [[حسین بن علی]]، [[دست]] به [[کشتار]] می‌زند.
* '''[[قاتلان امام حسین]] {{ع}}''': [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث| لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ مَا كَانَ، ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ! قَالَ: فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لَهُ مِنْ ظَالِمِيه‏}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.</ref>؛ چون کار [[حسین]] {{ع}} چنان شد که شد ([[اصحاب]] و جوان‌هایش کشته شدند و خودش تنها ماند)، [[فرشتگان]] به سوی [[خدا]] شیون و [[گریه]] کردند و گفتند: با [[حسین]] [[برگزیده]] و پسر پیغمبرت چنین [[رفتاری]] کنند؟ پس [[خدا]] [[سایه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} را به آنها نمود و فرمود: با این [[انتقام]] او را می‌گیرم. در پاره‌ای از [[روایات]] نیز آمده است که: آن [[حضرت]] [[انتقام]] گیرنده [[خون]] تمامی [[امامان]] {{ع}} و [[مظلومان]] [[تاریخ]] است. [[فرات]] بن أحنف از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که به [[نقل]] از [[پدران]] خود {{ع}} فرمود: در زمان [[خلافت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[آب]] [[فرات]] بالا آمد، پس آن [[حضرت]] و دو فرزندش [[حسن]] و [[حسین]] {{ع}} سوار شدند چون گذرشان بر [[طایفه]] ثقیف افتاد، آنان گفتند: [[علی]] {{ع}} آمده است [[آب]] را به جای خود بازگرداند (فرو نشاند). پس [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث| أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا }}<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.</ref>؛ بدانید به [[خدا]] قسم! من و این دو فرزندم یقیناً کشته خواهیم شد و بدون تردید [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] من را در [[آخرالزمان]] بر می‌انگیزاند که [[خونخواهی]] ما خواهد کرد. علاوه بر [[منتقم]]، یکی از [[القاب]] آن [[حضرت]] "مَوْتور" است. "مَوْتور" از نظر لغت به کسی گویند که یکی از خویشاوندانش کشته شده؛ ولی [[خون]] بهای او گرفته نشده است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.</ref>. در برخی [[روایات]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با عنوان "[[موتور]] بوالده"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.</ref> یا "[[موتور]] [[بابیه]]"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یاد شده است؛ یعنی، کسی که پدرش کشته شده و از [[خون]] او مطالبه و [[خونخواهی]] نشده است. مراد از [[پدر]] در این [[روایت]]، ممکن است [[امام حسن عسکری]] {{ع}} یا [[امام حسین]] {{ع}} باشد یا اینکه جنس [[پدر]] است که شامل همه [[امامان معصوم]] {{ع}} باشد. در روایاتی چند این [[انتقام]] به [[اراده خداوند]] و به دست آن [[حضرت]] و در بعضی به آن [[حضرت]] نسبت داده شده است. در هر حال تفاوتی نمی‌کند [[خداوند]] به دست او از دشمنانش [[انتقام]] بگیرد یا اینکه خود [[حضرت]] از [[دشمنان]] خود و خاندانش [[انتقام]] بگیرد، این وعده‌ای است که [[خداوند]] در [[قرآن]] فرموده است. در کامل الزیارات از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ}}<ref>"و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.</ref>؛ فرمود: {{متن حدیث|ذَلِكَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ يَخْرُجُ فَيَقْتُلُ بِدَمِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي‏}}<ref>ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.</ref>؛ او [[قائم آل محمد]] است؛ [[قیام]] می‌کند و به [[انتقام]] از [[خون]] [[حسین بن علی]]، دست به [[کشتار]] می‌زند.
* البته این [[انتقام]] به دو صورت تصور می‌شود:
* البته این [[انتقام]] به دو صورت تصور می‌شود:
# [[ستمگران]] یاد شده به [[دنیا]] بر می‌گردند؛ آن گاه [[حضرت]] از آنان [[انتقام]] می‌گیرد.
# [[ستمگران]] یاد شده به [[دنیا]] بر می‌گردند؛ آن گاه [[حضرت]] از آنان [[انتقام]] می‌گیرد.

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۵

مقدمه

  1. ستمگران یاد شده به دنیا بر می‌گردند؛ آن گاه حضرت از آنان انتقام می‌گیرد.
  2. فرزندان آنان که به کارهای پدران و گذشتگان خود خشنودند، مورد انتقام قرار می‌گیرند.

آرماگدون

انتقام[۱۷] خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا[۱۸]. در تفاسیر، این آیه برای امام حسین (ع) تأویل شده است. امام باقر (ع) می‌فرماید: حضرت حسین (ع) مظلومانه شهید شد و ما اولیاء و وارث خون آن حضرت هستیم و حضرت قائم (ع) خونخواهی او را خواهد کرد و هر کسی که به کشتن آن حضرت رضایت داشته باشد نیز خواهد کشت، تا آنجایی که می‌گویند در کشتار اسراف می‌کند[۱۹].

منابع

پانویس

  1. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۲، ح۲؛ نعمانی، الغیبه؛ ص۹۳.
  2. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۸۴، ح۱.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶؛ طوسی، الامالی، ج۲، ص۳۳.
  4. نعمانی، الغیبه، ص۱۴۰، ح۱؛ نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۸، ح۱.
  5. طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۰۹.
  6. نعمانی، الغیبه، ص۱۷۸، ح۲۲.
  7. نعمانی، الغیبه، ص۱۷۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۲.
  8. "و هر کس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم، پس [او] نباید در قتل زیاده روی کند": اسراء، آیه ۳۳.
  9. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۶۳.
  10. "و هیچ باربرداری بار [گناه] دیگری را برنمی دارد": انعام، آیه۱۶۴.
  11. صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۷۳، ح۵.
  12. برگرفته از: دایره المعارف قرآن کریم، مدخل انتقام، محمد ابوطالبی.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
  14. «" هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ وَ هَذَا الْقَائِمُ‏ الَّذِي‏ يُحِلُ‏ حَلَالِي‏ وَ يُحَرِّمُ‏ حَرَامِي‏ وَ بِهِ‏ أَنْتَقِمُ‏ مِنْ‏ أَعْدَائِي‏ ‏‏"»؛ نعمانی، الغیبة؛ ص ۹۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۵۲، ح ۲
  15. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
  16. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۸۴-۸۶.
  17. ر. ک: اسما و القاب حضرت مهدی، واژه منتقم، رجعت، قریش.
  18. «و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۳۳.
  19. موعود نامه: ص ۳۰۸.
  20. سوره اسراء، آیه ۳۳.
  21. «پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند» سوره اسراء، آیه ۳۳.
  22. موعود نامه: ص ۳۰۹.
  23. کفایة الخصام: ۶۹۹ ح ۲.
  24. ر. ک: قریش.
  25. بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۲ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۶۳۶ و کمال الدین: ص ۳۶۱.
  26. کمال الدین: ۳۸۴.
  27. نوائب الدهور: ج ۳، ص ۳۵۴.
  28. بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۳۷۹ و سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۵۵۳. «سامری» نام شخصی است که در قوم حضرت موسی (ع) می‌زیست. زمانی که حضرت موسی (ع) به کوه طور برای میقات پروردگارش رفت و چهل روز توقف نمود، او با ساختن مجسمه گوساله‌ای از طلاهای مردم، آنان را به گوساله‌پرستی واداشت. او با فریب دادن مردم از آن گوساله صدایی خارج می‌کرد و به آنها می‌گفت: ببینید چگونه خدای شما صدا می‌کند، این خدای شما و خدای موسی است. بنی‌اسرائیل هم که موسی را در میان خود نمی‌یافتند، به توصیه‌های وصی و برادر او «هارون» گوش نداده و جملگی از خداپرستی به گوساله‌پرستی روی آوردند. این قصه را خداوند در قرآن یادآور شده است. (سوره طه، آیه: ۹۸ - ۸۵) زمانی که حضرت قائم (ع) نیز ظاهر شود با بیرون کشیدن بدن منافقانِ صدر اسلام برای انتقام، و سبز شدن چوبه دار آنها، مردم امتحان سختی خواهند شد و هر کسی که اندک تمایلی مردم به آنان داشته باشد یا کوچک‌ترین دشمنی‌ای با حضرت داشته باشد، خود را رسوا نموده و مشخص خواهد شد که حقیقتاً، مردم جزو کدام دسته‌اند، آیا به حقیقت پیرو حقند یا از روی ترس و تردید از حضرت مهدی (ع) پیروی می‌کنند.
  29. ملاحم: ص ۶۶.
  30. بحارالانوار: ج ۴۵، ص ۲۹۹.
  31. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۱۷-۱۲۴.