اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{اصلی|فضایل اهل بیت}}
{{اصلی|فضایل اهل بیت}}
برخی از فضائلی که دربارۀ [[اهل‌ بیت]] {{ع}} بیان شده است عبارت‌اند از:
برخی از فضائلی که دربارۀ [[اهل‌ بیت]] {{ع}} بیان شده است عبارت‌اند از:
# [[عصمت اهل بیت]] {{ع}}: بر اساس بخشی از [[آیه]] ۳۳‌ [[سوره]] [[احزاب]] که به [[آیه تطهیر]] [[شهرت]] یافته، [[اراده]] تخلف‌ناپذیر [[خداوند]] بر این تعلق گرفته است که هرگونه [[پلیدی]] را از [[اهل‌بیت]] بزداید و آنان را به طور کامل [[پاک]] و [[پاکیزه]] گرداند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. دانشمندان شیعه این [[فضیلت]] را برابر با [[عصمت]] می‌دانند<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ – ۹۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>  
# '''[[عصمت اهل بیت]] {{ع}}:''' بر اساس بخشی از [[آیه]] ۳۳‌ [[سوره]] [[احزاب]] که به [[آیه تطهیر]] [[شهرت]] یافته، [[اراده]] تخلف‌ناپذیر [[خداوند]] بر این تعلق گرفته است که هرگونه [[پلیدی]] را از [[اهل‌بیت]] بزداید و آنان را به طور کامل [[پاک]] و [[پاکیزه]] گرداند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. دانشمندان شیعه این [[فضیلت]] را برابر با [[عصمت]] می‌دانند<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۷۶ – ۹۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>  
# [[ولایت اهل بیت]]: [[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] دلایل عقلی و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.
# '''[[ولایت اهل بیت]]:''' [[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] دلایل عقلی و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.
# راسخان در علم: [[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گام‌هایی [[استوار]] برداشته‌اند "[[راسخان در علم]]" می‌نامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید می‌ورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏ داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده ‏اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> [[امامان]] {{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را {{متن حدیث|أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۷.</ref>
# '''راسخان در علم:''' [[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گام‌هایی [[استوار]] برداشته‌اند "[[راسخان در علم]]" می‌نامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید می‌ورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏ داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده ‏اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> [[امامان]] {{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را {{متن حدیث|أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|اهل بیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۷.</ref>
# مرجعیت دینی و مرجعیت علمی‌ اهل بیت {{ع}}: [[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است که [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]] {{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است. [[حکومت حق]] و ولایت بر مسلمین و [[امامت]] [[امّت]] نیز با آنان است و [[واقعۀ غدیر]]، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان [[دنیاطلب]]، مسیر حرکت [[دینی]] و [[ولایت]] و [[خلافت]] را [[تغییر]] دادند و [[اهل بیت]] را منزوی و خانه‌نشین کردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>.
# '''مرجعیت دینی و مرجعیت علمی‌ اهل بیت {{ع}}:''' [[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است که [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]] {{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است. [[حکومت حق]] و ولایت بر مسلمین و [[امامت]] [[امّت]] نیز با آنان است و [[واقعۀ غدیر]]، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان [[دنیاطلب]]، مسیر حرکت [[دینی]] و [[ولایت]] و [[خلافت]] را [[تغییر]] دادند و [[اهل بیت]] را منزوی و خانه‌نشین کردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>.
# برتری اهل بیت: از [[حدیث ثقلین]] [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را در کنار [[قرآن]] قرار داده است، [[قرآن]] را [[ثقل اکبر]] و [[اهل بیت]] را [[ثقل اصغر]] نامیده است و فرد دیگری را در ردیف [[قرآن]] قرار نداده است. بنابراین همان گونه که [[قرآن کریم]] که [[کلام الهی]] است، بر [[مسلمانان]] [[برتری]] دارد، [[اهل بیت]] نیز که در کنار [[قرآن]] و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.
# '''برتری اهل بیت:''' از [[حدیث ثقلین]] [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را در کنار [[قرآن]] قرار داده است، [[قرآن]] را [[ثقل اکبر]] و [[اهل بیت]] را [[ثقل اصغر]] نامیده است و فرد دیگری را در ردیف [[قرآن]] قرار نداده است. بنابراین همان گونه که [[قرآن کریم]] که [[کلام الهی]] است، بر [[مسلمانان]] [[برتری]] دارد، [[اهل بیت]] نیز که در کنار [[قرآن]] و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.
# وساطت و شفاعت اهل بیت {{ع}}: [[اهل بیت]]، به منزلۀ رابط حیات‌بخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با [[خدا]] قطع شده است. [[شفاعت]] و [[توسل]]، به دست آنان و به آنان انجام می‌گیرد و زدودن [[تحریف]] از چهره [[دین]] و مقابله با [[بدعت‌ها]] از رسالت‌های آنان است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۹.</ref>.
# '''وساطت و شفاعت اهل بیت {{ع}}:''' [[اهل بیت]]، به منزلۀ رابط حیات‌بخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با [[خدا]] قطع شده است. [[شفاعت]] و [[توسل]]، به دست آنان و به آنان انجام می‌گیرد و زدودن [[تحریف]] از چهره [[دین]] و مقابله با [[بدعت‌ها]] از رسالت‌های آنان است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۹.</ref>.


== وظیفه مسلمانان در برابر اهل‌ بیت {{ع}} ==
== وظیفه مسلمانان در برابر اهل‌ بیت {{ع}} ==

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۷

اهل بیت در مورد خاندان پیامبر اسلام (ص) به کار می‌‌رود که در برخی از آیات قرآن کریم هم این واژه مورد استفاده قرار گرفته است. در مورد اینکه مصداق اهل بیت چه کسانی هستند میان شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد اما دیدگاه شیعه تطبیق این عنوان بر خمسه طیبه و امامان بعدی است. فضایل مخصوصی برای اهل بیت (ع) بیان شده است مانند: عصمت؛ ولایت داشتن آنها؛ مرجعیت دینی و علمی‌ داشتن و.... مسلمانان در قبال اهل بیت (ع) وظایفی برعهده دارند مانند: وجوب پیروی از اهل بیت؛ مودت نسبت به اهل بیت و غیره.

معناشناسی

معنای لغوی

"اهل بیت" مرکب از "اهل" و "بیت" است. درباره معنای لغوی کلمه "أهل" دو دیدگاه به چشم می‌خورد؛ برخی این واژه را به مصادیق آن تفسیر کرده و معنای واحد و جامعی برای آن ذکر ننموده‌اند. این گروه، مصادیق خانواده، خاندان، خویشان، شیعیان و اهل دین انسان را به عنوان معنای خود این واژه در نظر گرفته اند[۱]. در مقابل، عده ای دیگر، معنایی جامع و ریشه‌ای واحد را برای واژه "أهل" قائلند که قدر جامع همه آنها تعلق خاطر، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است[۲]. البته با مقایسه دو دیدگاه، روشن می‌شود دیدگاه دوم که قائل به "وجود یک ریشه معنایی جامع و فراگیر برای واژه أهل" است بهتر از دیدگاه نخست است؛ زیرا معانی مختلف دیدگاه اول همگی دیدگاه دوم است. "بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۳].[۴]

معنای اصطلاحی

اهل بیت در اصطلاح در مورد خاندان پیامبر اکرم به کار می‌‌رود و آنچه که در تحقیق لغوی این ترکیب می‌‌توان بیان کرد این است که اضافۀ «بیت» به «النبوه» اضافۀ «لامیه» است، یعنی «بیت للنبوه». بنابراین، خانۀ متعلق به مقام نبوت مراد است، نه خانه متعلق به محمد بن عبدالله (ص) به عنوان یک شهروند مکی یا مدنی. از همین رو، ارتباط با هر خانه، رفت و آمد، وابستگی و اهلیت پیدا کردن با آن، از طریق اسباب و مقدمات متناسب با همان خانه امکان دارد. ارتباط با خانۀ مرد بزرگوار مکی و مدنی، یعنی محمد بن عبدالله (ص)، از طریق قرابت سبب، نسبی، رفاقت، رحامت، همسایگی، و... ممکن است. از این جهت، نه تنها زن‌های آن حضرت و فرزندان او با خانه‌اش ارتباط داشتند، بلکه بستگان دیگر نیز با خانه او در ارتباط بودند. لکن ارتباط با بیتی که منسوب به مقام نبوت است به اسباب مخصوصی نیاز دارد و ارتباط سببی، نسبی و... کفایت نمی‌کند. با این ملاک، حتی کسانی زمان حیات پیامبر خاتم (ص) را درک نکردند (همانند امام نُه گانه بعد از امام حسین (ع)) یا احیاناً برخی از آن بزرگواران خانه آن حضرت را در مکه و مدینه ندیده‌اند نیز می‌‌توانند اهل بیت نبوت باشند.

به بیان دیگر، مراد از بیت نبوت، خانه ای است که رابط بین زمین و آسمان است، نه خانه ای که بدن مُلکی پیامبر خدا (ص) در آن زیست می‌‌کرد و شب هنگام در آن می‌‌آرمید، همسران آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند و.... ، هر چند آن خانۀ سنگی و گِلی نیز از جهت انتساب به آن حضرت، شایستۀ تکریم و تعظیم بوده و هست. این خانۀ نبوت و ولایت است که مصالح آن، فضایل و کمالات معنوی و سایر اموری است که با ولایت تناسب دارد، نه خانه محمد بن عبدالله (ص) و زن‌های آن حضرت. در نتیجه، اهل این خانه کسانی هستند که با این فضایل و کمالات، ارتباط تام و کامل دارند[۵].

مصادیق اهل بیت پیامبر

همانطور که گفته شد اهل البیت دراصطلاح امروزی چه در میان شیعه و چه اهل سنت در مورد خاندان پیامبر (ص) به کار می‌‌رود لکن اختلافی که وجود دارد به دایرۀ شمول این ترکیب بر می‌‌گردد. از همین رو، یکی از بحث‌های رایج، مصداق "اهل بیت" در آیه تطهیر[۶] است، مبنی بر اینکه اهل بیت چه کسانی‌اند[۷].

نزد شیعه و اهل سنت مسلّم است، اصحاب کساء؛ یعنی پیامبر، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع) مشمول عنوان اهل بیت هستند. اما عده ای از اهل سنت معتقدند علاوه بر این پنج نفر، همسران پیامبر نیز شامل می‌‌شود و عده ای دیگر قائل‌اند غیر از همسران آن حضرت، دیگران نیز شامل می‌‌شود. در مقابل، شیعه معتقد است افزون بر پنج تن آل عبا، امامان معصوم از نسل سیدالشهدا نیز داخل در این عنوان هستند هر چند که دوران رسول اکرم را درک نکرده باشند[۸].

به طور کلی، واژه اهل بیت در احادیث نبوی چهار کاربرد مختلف دارد که می‌توان آنها را کاربردهای: اعم، عام، خاص و أخصّ نامید:

  1. کاربرد اعم آن، کسانی که هیچ‌گونه پیوند خویشاوندی نسبی یا سببی با پیامبر ندارند را شامل می‌شود. آنان مسلمانانی‌اند که در پیروی از پیامبر (ص) صادق و ثابت قدمند. چنانکه پیامبر (ص) سلمان فارسی و ابوذر غفاری را از اهل بیت به شمار آورده است.
  2. کاربرد عام اهل بیت همه خویشاوندان نسبی پیامبر (ص) را دربر می‌گیرد، کسانی که صدقۀ واجب "زکات" بر آنان حرام شده است به طور مثال، تعبیر اهل بیت در خصوص عباس عموی پیامبر و فرزندان او به کار رفته است.
  3. کاربرد خاصّ اهل بیت مربوط به همسران پیامبر (ص) است. بدون شک، همسران پیامبر (ص) مطابق معنای لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبرند، مقصود از "بیت" در این کاربرد، بیت سُکنی "محل سکونت" است، نه بیت نَسَب یا نبوت. در یکی از احادیث مربوط به شأن نزول آیه تطهیر آمده است که ام سلمه به پیامبرگفت: آیا من نیز از اهل البیت هستم، پیامبر، پاسخ داد: آری[۹]. البته در سایر احادیثی که از ام سلمه نقل شده، پیامبر (ص) به پرسش ام سلمه از او که آیا من از اهل بیت یعنی کسانی که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده، هستم؟ پاسخ مثبت نداد. ولی میان این دو دسته روایات منافاتی نیست، زیرا آن روایات مربوط به قبل از نزول آیه تطهیر در حق اهل بیت و پیش از دعای پیامبر (ص) در حق آنان است و این حدیث، مربوط به پس از نزول آیه تطهیر و دعای پیامبر (ص) در مورد اهل بیت است.
  4. کاربرد أخصّ اهل بیت به گروهی از خاندان پیامبر (ص) اختصاص دارد که از ویژگی عصمت برخوردارند. مصداق آن در روایات مربوط به آیه تطهیر و آیه مباهله، اصحاب کساء "امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (ع)" است و در احادیثی مانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و مانند آنها که بر وجود اهل البیت در همه زمان‌ها دلالت دارد، علاوه بر اصحاب کساء، امامان معصوم از دودمان امام حسین (ع) نیز هستند.

در احادیث نیز اهل بیت (ع) در سه معنا به‌کار رفته است:

  1. کاربرد عامّ که مؤمنان راستین را شامل می‌شود چنانکه امام صادق (ع) فرموده است: «هر کس پرهیزکار و صالح باشد از ما اهل بیت است»[۱۰].
  2. کاربرد خاصّ آن به خویشاوندان پیامبر (ص) اختصاص دارد. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) فرموده است: «هرگاه در جنگ با دشمنان اسلام، کار سخت می‌شد و مردم از مقابله با دشمن خودداری می‌کردند، پیامبر (ص) اهل بیت خود را به کارزار می‌فرستاد، عبیدة بن حارث در جنگ بدر، حمزه در احد و جعفر طیار در جنگ موته به شهادت رسیدند»[۱۱].
  3. کاربرد اخصّ آن به آن دسته از خویشاوندان پیامبر (ص) اختصاص دارد که از مقام و منزلت ویژه‌ای برخوردارند و گفتار و رفتار آنان ملاک حق و راهنمای حقیقت است. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) فرموده است: «به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و به سمت و سوی حرکت آنان ملتزم باشید و از آنان پیروی کنید، زیرا آنان هرگز شما را از مسیر هدایت خارج نکرده و به گمراهی باز نمی‌گردانند، نه از آنان پیشی بگیرید که گمراه خواهید شد، و نه از آنان فاصله بگیرید که هلاک خواهید شد»[۱۲].[۱۳] و امام حسن (ع) خطاب به اهل عراق فرمود: «ما اهل بیتی هستیم که خداوند آیه مبارکه تطهیر را درباره آنان نازل فرموده است»[۱۴].

از کاربردهای اهل بیت در روایات اسلامی، دو کاربرد اخیر متداول است و هرگاه اهل بیت بدون قرینه به کار رفته باشد، یکی از آن دو مقصود است و اصطلاح رایج در مورد اوّل، اصحاب و در مورد دوم، ازواج است. بدین جهت در مجامع حدیثی و در باب فضایل اصطلاح اصحاب، ازواج و اهل بیت به صورت جداگانه مطرح شده‌اند. از دو معنای اخیر، در کتاب‌های شیعه، معنای دوم رایج‌تر است و هرگاه اهل بیت بدون قرینه مطرح شود، معنای اخصّ آن مقصود است[۱۵].

فضائل اهل بیت

برخی از فضائلی که دربارۀ اهل‌ بیت (ع) بیان شده است عبارت‌اند از:

  1. عصمت اهل بیت (ع): بر اساس بخشی از آیه ۳۳‌ سوره احزاب که به آیه تطهیر شهرت یافته، اراده تخلف‌ناپذیر خداوند بر این تعلق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل‌بیت بزداید و آنان را به طور کامل پاک و پاکیزه گرداند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۶]. دانشمندان شیعه این فضیلت را برابر با عصمت می‌دانند[۱۷]
  2. ولایت اهل بیت: ولایت و رهبری اهل بیت دلایل عقلی و نقلی بسیاری دارد. از نظر عقل و با توجه به فلسفه امامت، عصمت یکی از مهم‌ترین شرایط امام است. اهل بیت از ویژگی عصمت برخوردارند، بنابراین، امامت و رهبری امت اسلامی پس از پیامبر گرامی‌ به آنان اختصاص دارد[۱۸].
  3. راسخان در علم: قرآن کریم گروهی را که در علم و دانش گام‌هایی استوار برداشته‌اند "راسخان در علم" می‌نامد و بر اساس برخی از تفاسیر، بر آگاهی آنان از تأویل آیات الهی تأکید می‌ورزد: ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ[۱۹] امامان (ع) با توجه به این آیه پیامبر اکرم (ص) را «أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ»[۲۰]، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏»[۲۱].[۲۲]
  4. مرجعیت دینی و مرجعیت علمی‌ اهل بیت (ع): مرجعیت دینی اهل بیت برای مسلمانان و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است که احادیث بسیاری از زبان پیامبر خدا (ص)، آنان را مرجع شناخت دین معرّفی کرده است. حکومت حق و ولایت بر مسلمین و امامت امّت نیز با آنان است و واقعۀ غدیر، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان دنیاطلب، مسیر حرکت دینی و ولایت و خلافت را تغییر دادند و اهل بیت را منزوی و خانه‌نشین کردند[۲۳].
  5. برتری اهل بیت: از حدیث ثقلین برتری اهل بیت پیامبر (ص) بر دیگران نیز به روشنی به دست می‌آید، زیرا پیامبر (ص) آنان را در کنار قرآن قرار داده است، قرآن را ثقل اکبر و اهل بیت را ثقل اصغر نامیده است و فرد دیگری را در ردیف قرآن قرار نداده است. بنابراین همان گونه که قرآن کریم که کلام الهی است، بر مسلمانان برتری دارد، اهل بیت نیز که در کنار قرآن و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند[۲۴].
  6. وساطت و شفاعت اهل بیت (ع): اهل بیت، به منزلۀ رابط حیات‌بخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با خدا قطع شده است. شفاعت و توسل، به دست آنان و به آنان انجام می‌گیرد و زدودن تحریف از چهره دین و مقابله با بدعت‌ها از رسالت‌های آنان است[۲۵].

وظیفه مسلمانان در برابر اهل‌ بیت (ع)

در قرآن کریم و روایات علاوه بر شمردن فضایل اهل‌ بیت (ع)، وظیفۀ عموم مسلمانان را نیز در برابر آنان تعیین کرده است، وظایفی مانند مودت، تمسّک به آنان، ولایت، مقدم دانستن آنان، اقتدا به ایشان، تکریم، پرداخت خمس، صله و پیوند، صلوات بر آنان، یاد ایشان، ذکر مصائب، زیارت و...[۲۶]. برخی از این وظایف عبارت است از:

  1. وجوب پیروی از اهل بیت: اطاعت از اهل بیت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل می‌شود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گستره‌ای را دارد که اطاعت از پیامبر (ص) دارد. اولی الأمر چنانکه بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند، و این ویژگی به اهل بیت پیامبر (ص) اختصاص دارد. حدیث ثقلین، دال بر وجوب پیروی از اهل بیت است، در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر (ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را به‌کار بست[۲۷]. امیرالمؤمنین (ع) می‌‌فرماید: «به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آن‌سو روید که آنان می‌روند و پا جای پای آنان نهید، که هیچ‌گاه شما را از طریق هدایت منحرف نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»[۲۸].[۲۹] حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت می‌کند، زیرا در این حدیث پیامبر اکرم (ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از اهل بیت پیامبر (ص) پیروی کند، از گمراهی نجات خواهد یافت و هر کس از پیروی از آنان سرباز زند، گمراه خواهد شد[۳۰].
  2. پرسش در امور دینی: خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۳۱] با توجه به اینکه ذکر در قرآن کریم درباره پیامبر اکرم (ص): ﴿قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ[۳۲] و قرآن کریم: ﴿وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ[۳۳] به کار رفته است، می‌توان "اهل الذکر" را با "اهل‌البیت" برابر انگاشت[۳۴]، زیرا آنان نه تنها اهل و خاندان پیامبرند، بلکه به گواهی روایاتی چون متواتر ثقلین در صدر همه قرآن شناسان "اهل‌ القرآن" جای دارند[۳۵]، از همین رو رسول خدا (ص) در برخی از احادیث، اهل ذکر را بر "ائمه" منطبق می‌سازد[۳۶] و در سخنان امامان معصوم (ع) تعبیراتی از این دست فراوان به چشم می‌خورد: «نَحْنُ‏ أَهْلُ‏ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ‏ الْمَسْئُولُون‏‏‏»[۳۷].[۳۸] در نگاه امام علی (ع) اهل بیت، درهای دانش و کلیدداران علوم الهی هستند. از این رو، فرمود: «به خدا سوگند، رساندن پیام‌ها و وفای به وعده‌ها و معنای کلمات را به من آموختند. ابواب حکمت نزد ما اهل‌بیت است و چراغ دین به‌دست ما افروخته. بدانید که راه‌های دین همه یک راه است، راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و غنیمت برد و هر که بدان راه نرود گمراه شود و پشیمانی برد»[۳۹].[۴۰]
  3. مودت نسبت به اهل بیت: بنابر نص قرآن کریم، محبت اهل بیت بر هر مسلمانی واجب است[۴۱]. روایاتی فراوان بر این حقیقت گواهی می‌دهند؛ از آن جمله است روایتی از پیامبر اسلام (ص) که می‌فرماید: «من دوست دارم هر کس را که آنان را دوست بدارد و دشمنم با کسی که آنان را دشمن بدارد»[۴۲].[۴۳] در روایات فریقین، همانند قرآن کریم به طور صریح بر محبت اهل بیت (ع) تأکید شده است مانند: رسول الله (ص) می‌فرمایند: «اولاد خود را بر سه خصلت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، دوستی اهل بیتش و قرائت قرآن»[۴۴]؛ «خدا را دوست بدارید به جهت آنکه از نعمت‌هایش به شما روزی می‌دهد و مرا نیز به جهت دوستی خدا دوست بدارید، و اهل بیتم را به جهت دوستی من دوست بدارید»[۴۵]. در وجوب محبّت اهل بیت پیامبر (ص) نمی‌توان تردید کرد. در آیۀ ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۴۶]. مقصود از ﴿الْقُرْبَی (خویشاوندان) در این آیه همان کسانی‌اند که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده است. به نقل خوارزمی‌ از ابن عباس، هنگامی‌ که آیه «الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» نازل شد، کسانی به پیامبر (ص) گفتند: این خویشاوندان تو که مودت آنان بر ما واجب شده، چه کسانی‌اند؟ پیامبر (ص) پاسخ داد: «علی (ع)، فاطمه (س) و دو پسر آنها»[۴۷].[۴۸]
  4. تأمین منابع مالی: قرآن کریم در کنار نام خدا و رسول، ترکیب "ذِی الْقُرْبَی" را ذکر کرده است و اموالی چون خمس ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى[۴۹] را بر مسلمانان واجب کرده است.
  5. نثار صلوات: یکی از شیوه‌هایی که می‌تواند مردم را با پیشوایان معصوم پیوند دهد، بزرگداشت یاد و نام آنان است، ازاین‌رو، خداوند در قرآن کریم از مؤمنان می‌خواهد که بر رسول گرامی‌او سلام دهند و صلوات نثارش کنند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۵۰]. پس از نزول آیه، گروهی از مسلمانان نزد پیامبر (ص) آمدند و از چگونگی صلوات بر ایشان پرسیدند. نکته در خور توجه در پاسخ آن حضرت آن است که درود بر آل‌محمد نیز جزئی از صلوات گردیده‌است: «اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَی‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ‏ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیم‏‏»[۵۱].[۵۲]

منابع

پانویس

  1. فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر»، ج۲، ص۲۸؛ عسکری ابوهلال، حسن بن عبدالله، «الفروق فی اللغه»، ص۲۷۵؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱، ص۲۸؛ مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، «تاج العروس»، ج۱۴، ص۳۵؛ طریحی، فخرالدین، «مجمع البحرین»، ج۵، ص۳۱۴.
  2. مصطفوی، حسن، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، ج۱ ص۱۷۰؛ فیومی، احمد بن محمد، «المصباح المنیر»، ج۲ ص۲۸؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، «لسان العرب»، ج۱۱ صص۳۰-۲۸. لازم به ذکر است که در این عبارت، مولف، معانی و مصادیق مختلف اهل را به یک مفهوم واحد ارجاع داده است ولی به وجود یک معنای جامع و فراگیر، "پیوند جامع"، تصریح کرده است.
  3. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت». .
  4. ر.ک: یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ ـ ۹۵؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج۱، ص۴۵؛ بحرینی، سید مجتبی، جامعه در حرم، ص۴۸؛ نقوی، سید محمد تقی، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۵؛ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء، ج۱، ص۲۷؛ زمردیان، احمد، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، ص۲۲؛ حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر، ج۱، ص۹۹.
  5. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.
  6. ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  7. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
  8. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۱، ص ۱۰۹؛ یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ ـ ۹۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.
  9. المسند، ج۱۸، ص۲۵۸۸.
  10. «مَنِ اتَّقَی مِنْکُمْ وَ أَصْلَحَ فَهُوَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْت»؛ ‏ دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۲.
  11. نهج البلاغه، نامه۹۹.
  12. «انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا»؛ نهج البلاغه، خطبه۹۷.
  13. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج۱، ص۴۷.
  14. تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۵۸.
  15. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  16. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  17. ر.ک: یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ – ۹۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  18. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  19. «در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏ داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده ‏اند» سوره آل عمران، آیه ۷.
  20. تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.
  22. ر.ک: یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۸۷.
  23. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۱۰.
  24. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  25. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۹.
  26. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۱۰.
  27. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  28. نهج البلاغه، خطبه ۹۶.
  29. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۵۵.
  30. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  31. «و اگر نمی‌دانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  32. «خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند» سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱.
  33. «و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست» سوره زخرف، آیه ۴۴.
  34. کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰‌ـ‌۲۱۱؛ تفسیر فرات الکوفی، ص‌۲۳۵؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۵.
  35. المیزان، ج‌۱۲، ص‌۲۸۵؛ ج‌۱۴، ص‌۲۵۷.
  36. کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۳.
  37. جامع البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۴، ص‌۱۴۵؛ کافی، ج‌۱، ص‌۲۱۰‌ـ‌۲۱۱؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۴۲۳، ۴۲۹.
  38. ر.ک: یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۸۸.
  39. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۹.
  40. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۵۵- ۱۵۶.
  41. ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  42. ذخائر العقبی‌، طبری/ ۱/ ۲۳.
  43. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۴۴.
  44. «أَدِّبُوا أولادَکم علی ثلاثِ خِصَالٍ: حُبُّ نبیِّکم، وحُبُّ أهلِ بیتِه، وقراءةُ القرآنِ»؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۶، ص ۴۵۶، ح ۴۵۴۰۹؛ مناوی، فیض القدیر، ج۱، ص ۲۲۵، ح ۳۳۱.
  45. «أَحِبُّوا اللَّهَ لِمَا یَغْذُوکُمْ مِنْ نِعَمِهِ وَأَحِبُّونِی بِحُبِّ اللَّهِ وَأَحِبُّوا أَهْلَ بَیْتِی لِحُبِّی»؛ ترمذی، الجامع الحصیح (سنن ترمذی)، ج۵، ص۶۶۴، ح ۳۷۸۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص ۱۵۰.
  46. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  47. المناقب، حدیث ۲۶۳.
  48. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۵۳۹-۵۴۹.
  49. «بدانید که آنچه غنیمت گرفته‌اید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) است» سوره انفال، آیه ۴۱.
  50. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  51. صحیح‌البخاری، ج‌۵‌ـ‌۶‌، ص۳۲؛ ج‌۷، ص‌۲۰۲؛ صحیح مسلم، سنوسی، ج‌۲، ص‌۲۸۷؛ سنن الترمذی، ج‌۵‌، ص‌۳۸.
  52. ر.ک: یوسفیان، حسن، اهل بیت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۹۳.