دلیل نقلی نصب امام: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
===چهارم: [[آیه تبلیغ]]=== | ===چهارم: [[آیه تبلیغ]]=== | ||
===پنجم: [[آیه اکمال دین]]=== | ===پنجم: [[آیه اکمال دین]]=== | ||
===ششم: [[آیه اولی الأمر]] (رابطه نصب امام و [[وجوب اطاعت]])=== | ===ششم: [[آیه اولی الأمر]] (رابطه نصب امام و [[وجوب اطاعت]])=== |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۷
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث نصب الهی امام است. "نصب الهی امام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نصب الهی امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
آیات دال بر نصب امام
- قرآن کریم با آیات متعددی بر انتصابی بودن امامت حضرت علی(ع) دلالت میکند که به برخی اشاره میشود:
نخست: آیه تطهیر
دوم: آیه منذر و هادی
سوم: آیه ولایت
چهارم: آیه تبلیغ
پنجم: آیه اکمال دین
ششم: آیه اولی الأمر (رابطه نصب امام و وجوب اطاعت)
- قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۱] در این آیه کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند تعالی و رسول(ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۲]. فخر رازی (م ۶۰۶) نیز ذیل آیه اولی الامر وجه ملازمه بین وجوب اطاعت مطلق و عصمت اولی الامر را تبیین میکند[۳]. و از آنجا که عصمت امر باطنی و مخفی است و راهی برای شناخت امام معصوم جز نصب الهی وجود ندارد، عدم نصب امام معصوم و عدم تنصیص و تعیین و ابلاغ، با وجوب اطاعت سازگار نیست زیرا در این صورت، وجوب اطاعت تکلیف بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است[۴].
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ [۵]. آیه شریفه فوق از مؤمنان خواسته از الله، پیامبر و صاحبان امر "حاکمان" اطاعت کنند، شیعه معتقد است، أُولِي الأَمْرِ بر عصمت و امامت حضرت علی(ع) دلالت میکند که آن را با توجه به نکات ذیل میتوان استنتاج کرد:
- اینکه أُولِي الأَمْرِ بر الرَّسُولَ عطف شده، از آن برمیآید اطاعت أُولِي الأَمْرِ مانند اطاعت رسول خداست. از این نکته میتوان استفاده کرد أُولِي الأَمْرِ باید مانند پیامبر(ص) معصوم بوده باشد تا خداوند به صورت مطلق به اطاعت از وی در آیه امر کرده باشد. فخر رازی در تفسیرش به این نکته اذعان میکند لکن معصوم را نه اشخاص خاص بلکه امت تفسیر میکند، در این باره باید گفت پیش تر روایت عصمت گزارش شد که بر حسب آنها چنین شخصی در عصر پیامبر(ص) جز علی(ع) شخص دیگری نبوده است.
- از آنجا که اهل سنت به نصب هیچ فردی معتقد نیست، یا باید بپذیرند مصداق أُولِي الأَمْرِ علی(ع) و یازده امام از نسل وی میباشد و یا اینکه به عدم مصداق آیه در أُولِي الأَمْرِ قائل باشند و این - العیاذ بالله - لغویت آیه و امر الهی به اطاعت از أُولِي الأَمْرِ را میرساند.
- درباره تطبیق عصمت بر امت - که فخر رازی مدعی بود - باید گفت
- علاوه بر تحلیل مفهومی آیه، روایات نبوی نیز مصادیق أُولِي الأَمْرِ را علی(ع) و یازده امام از نسل علی(ع) را روشن میکند، مثلاً پیامبر(ص) شرکای خود را کسانی ذکر میکند که عنوانشان در آیهٔ فوق در کنار اسم پیامبر و خدا ذکر شده است:" شُرَكَائِي الَّذِينَ قَرَنَهُمُ اللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ بِي وَ أَنْزَلَ فِيهِم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ ". حضرت علی(ع) آنگاه درباره این شرکاء سؤال کرد، پیامبر فرمود: " أَنْتَ أَوَّلُهُمْ"[۶]. علی(ع) در دورهٔ خلافت عثمان در حضور جمعی از آنان میخواهد که واقعاً بگویند که آیات "اولی الأمر"، "ولایت" و "تبلیغ" در حقّ چه کسی نازل شده است، آیا مگر در حقّ غیر علی(ع) نازل شده است؟ آیا مگر ابوبکر و عمر نبودند که بعد از نزول آیات فوق از پیامبر(ص) پرسیدند: آیا این آیات تنها به علی(ع) اختصاص دارد:" فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هَؤُلَاءِ الْآيَاتُ خَاصَّةٌ فِي عَلِيٍّ؟"[۷]. پیامبر در جواب فرمود: " بَلَى فِيهِ وَ فِي أَوْصِيَائِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ" [۸]. حسکانی از امام باقر(ع) نقل میکند که از آن حضرت دربارهٔ آیهٔ فوق سؤال شد که در جواب فرمود: در حقّ علی بن ابی طالب نازل شده است [۹]. مشابه همین روایت از امام صادق(ع) نیز گزارش شده است [۱۰][۱۱].
هفتم: آیه مع الصادقین (رابطه نصب امام و تبعیت از امام)
- خداوند تعالی در آیه مع الصادقین میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۱۲] همراهی با صادقان مستلزم تبعیت و پیروی از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون مقید به گروه خاصی از مکلفان و زمان خاصی نشده پس شامل همه مکلفان در تمام زمانها میشود بنابراین باید در هر زمان و دورهای صادقانی وجود داشته باشند تا امر خداوند به همراهی و معیت با صابران قابلیت امتثال داشته باشد. مراد از راستگویانی که مؤمنان باتقوا باید با آنان معیت و همراهی داشته باشند نمیتواند غیر از هادیان الهی و امامان معصوم باشد یعنی کسانی که در اعلا درجه صدق و راستگویی قرار دارند[۱۳]. بنابراین ضرورت وجود امام و پیشوای معصوم در هر زمان و دوره از این آیه کریمه قابل استفاده است و دانشمندان امامیه به این آیه برای ضرورت وجود امام معصوم استفاده کردهاند[۱۴]. علاوه بر این در سخنان دانشمندان اهل سنت نظیر فخر زاری (م ۶۰۶) از متکلمان و مفسران اشاعره نیز به دلالت آیه کریمه بر این مطلب به روشنی تصریح شده است[۱۵] و امام معصوم تنها از راه نصب الهی تعیین میگردد[۱۶].
هشتم:آیه سأل سائل
- خداوند در این سوره میفرماید:سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ[۱۷].
- بر پایه روایات، شأن نزول این آیه، جریان غدیر و اعلام ولایت امیر مؤمنان(ع) است که بسیاری از محدّثان و مفسّران مشهور اهل سنت در کتابهای خودشان نقل کردهاند. افرادی همچون: سفیان بن سعید ثوری، ابو اسحاق ثعلبی، حاکم حسکانی، سبط ابن جوزی، شیخ الاسلام حموئی، نورالدین ابن صبّاغ مالکی، احمد بن باکثیر مکّی و شیخ محمّد عبده از جمله آنهاست[۱۸][۱۹].
- طبق آنچه در روایات آمده، گزیده ماجرا چنین است: آنگاه پیامبر اسلام(ص) مسأله ولایت امیر مؤمنان(ع) را در غدیر تبیین نمودند و مردم با حضرت علی(ع)بیعت کردند. خبر آن، در جای جای منطقه و سرزمینهای مختلف پیچید تا آنان که در این حجّ با رسول خدا(ص) همراه نبودند نیز، از این خبر آگاه شدند.
- در همان روزها حارث بن نعمان با شتر خویش آمد و آن را کنار درِ مسجد بست و وارد مسجد شد. رسول خدا(ص) در مسجد بود و اصحابش پیرامون ایشان نشسته بودند. آن مرد پیشاپیش رسول خدا(ص) بر دو زانو نشست و عرض کرد: ای محمد! تو به ما فرمان دادی که گواهی بدهیم، خدایی جز الله نیست و تو رسول خدایی. ما نیز پذیرفتیم. تو به ما فرمان دادی که شبانهروز پنج نماز بخوانیم. در ماه رمضان روزه بگیریم. به حج خانه خدا برویم و زکات مال را بپردازیم، ما نیز پذیرفتیم، ولی به این اندازه راضی نشدی، تا این که دست عموزاده خود را بالا بردی و او را بر مردم برتری دادی و گفتی: هر کس من مولای او هستم، علی نیز مولای اوست. این سخن توست یا سخن خداوند؟ پیامبر خدا(ص) در حالی که دیدگانش قرمز شده بود فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست. این امر از جانب خداوند است و از سوی من نیست[۲۰]. این گفته را سه مرتبه تکرار نمود. در این هنگام آن مرد برخاست و میگفت: خدایا! اگر آن چه محمد میگوید، حق است، سنگی از آسمان بر ما فرو فرست. راوی میگوید: به خدا سوگند، هنوز آن مرد به شترش نرسیده بود که خداوند از آسمان سنگی را به سوی او پرتاب کرد و بر فرق او اصابت کرد و از دُبُرش رفت. او ناگهان جان داد و خداوند متعالی این آیه را بر پیامبر(ص) نازل کرد: سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ[۲۱].
روایات دال بر نصب امام
از روایات ضرورت منصوب بودن امام و جانشین رسول خدا(ص) استفاده میشود:
نخست: عصمت و نصب
در سخنان امامان(ع) جایگاه و منصب والای امامت و اوصاف و شرائط امام را دلیل بر این دانستهاند که امام باید منصوب از سوی خداوند تعالی باشد. امام رضا(ع) در تلازم بین عصمت و نصب میفرماید: «فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ[۲۲] فَهَلْ يَقْدِرُونَ عَلَى مِثْلِ هَذَا فَيَخْتَارُونَهُ أَوْ يَكُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَيُقَدِّمُونَهُ»[۲۳][۲۴].
دوم: شأن هدایت و نصب
نصب الهی یعنی اعطای هر صفت و ویژگی که در امر هدایت لازم است و مأموریت زعامت و رهبری امت اسلامی به صاحب و واجد آن صفات است. در فرهنگ قرآنی از این اعطا به جعل تعبیر میشود که موهبتی است خدادادی و بر اساس علم و حکمت بالغه الهی به انسانهای برگزیده عطا میشود. قرآن کریم میفرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۲۵] و در جای دیگر میفرماید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۲۶]. کلمه يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۲۷] هم میتواند به معنی یدعون الناس الی امرنا باشد که یهدون متضمن معنی یدعون باشد و هم باء به معنی سببیت یعنی به سبب امرنا. یعنی: آنها را امام قرار دادیم تا مردم را به احکام و اوامر و نواهی ما دعوت کنند. و منصب امامت به آنها دادیم و بر اساس این جایگاه است که مسؤولیت دارند مردم را هدایت کنند و اقدام آنان در پیشوایی و رهبری خودسرانه نیست بلکه به واسطه اذن و جعل الهی است. هر دو احتمال و هر دو معنی با هم از آیه و استظهار است همان گونه که مفسران و شارحان حدیث هم این گونه برداشت کردهاند. در سخن مفسران سنی و شیعه هم موضوع نصب و جعل الهی و اذن در امر امات و هدایت الهی آمده است: طبری (م ۳۱۰) یکی از قدیمیترین مفسران سنی در تفسیر جامع البیان ذیل آیه ۷۳ سوره انبیاء میگوید: عن قتاده قوله: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۲۸] جعلهم الله ائمه یقتدی الی الله بهم فی امرالله و قوله يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا یقول: یهدون الناس بامرالله ایاهم بذلک و یدعونهم الی الله والی عبادته[۲۹]. و ذیل آیه ۲۴ سوره سجده میگوید: عن قتاده: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۳۰] قال: رؤساء فی الخیر و قوله: يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا یقول الله تعالی ذکره: یهدون اتباعهم و اهل القبول منهم باذننا لهم بذلک و تقویتنا ایاهم علیه[۳۱]. باید توجه داشت که غالب مفسران اهل سنت و مفسران شیعه نیز همین تفسیر از آیه را پذیرفتهاند[۳۲]. امام صادق(ع) در تبیین ویژگی مهم امام که هدایت است به این دو آیه که جعل نصب الهی را نسبت به امام هدایت، در مقابل امام گمراهی و ضلالت، میدهد، تمسک نموده و میفرمایند: «إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۳۳] لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُكْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ قَالَ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۳۴] يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللَّهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[۳۵]. توجه به این نکته لازم است که جعل الهی نسبت به پیشوایان کفر و گمراهی به این معنی است که خداوند بر اساس حکمت، تکوینا مانع آنان نشده است (یعنی عدم المنع تکوینا). مجلسی در شرح حدیث میگوید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً أي يقتدي بهم في أقوالهم و أفعالهم يهدون الخلق إلى طريق الجنه بأمرنا "لا بأمر الناس" تفسير لقوله تعالى بِأَمْرِنَا أي ليس هدايتهم للناس و إمامتهم بنصب الناس و أمرهم بل هم منصوبون لذلك من قبل الله تعالى، و مأمورون بأمره[۳۶]. مازندرانی ذیل روایت طلحة بن زید مینویسد: أي و جعلناهم أئمّة للخلائق يهدونهم إلى الحقّ بأمرنا لهم بذلك و هو صريح في أنّ تعيين الامام من قبل اللّه تعالى غير مفوّض إلى اختيار العباد[۳۷][۳۸].
سوم: جایگاه امامت و نصب
- با توجه به جایگاه و حقیقت مقام و منصب امامت و شئون و مسؤولیتها و صفاتی نظیر علم خدادادی و مصونیت از هرگناه و خطا و عیبی و اینکه هر آنچه در هدایت لازم است باید به امام اعطا شود، قطعاً چنین امام و هادی الهی لازم است منصوب از جانب خداوند تعالی باشد. ما نمیتوانیم یک فرد معمولی را - هرچند فی الجمله از دیگران برتر باشد - امام و هادی خود قرار دهیم بلکه پیشوای امت و رهبر جامعه اسلامی به عنوان خلیفه رسول الله با ویژگیهای فرابشری را فقط باید خداوند نصب کند.
- توجه به مقام و منصب امامت مستلزم نصب الهی است و این ملازمه را امام رضا(ع) تبیین کردهاند: «هَلْ يَعْرِفُونَ قَدْرَ الْإِمَامَةِ وَ مَحَلَّهَا مِنَ الْأُمَّةِ فَيَجُوزَ فِيهَا اخْتِيَارُهُمْ إِنَّ الْإِمَامَةَ أَجَلُّ قَدْراً وَ أَعْظَمُ شَأْناً وَ أَعْلَى مَكَاناً وَ أَمْنَعُ جَانِباً وَ أَبْعَدُ غَوْراً مِنْ أَنْ يَبْلُغَهَا النَّاسُ بِعُقُولِهِمْ أَوْ يَنَالُوهَا بِآرَائِهِمْ أَوْ يُقِيمُوا إِمَاماً بِاخْتِيَارِهِمْ».
- امام رضا(ع) در موهوبی بودن و اکتسابی نبودن جایگاه و منصب امامت به وضوح و روشنی بیان میفرماید: «الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا يُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لَا يُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا يُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِيرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفِعْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لَا اكْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ»[۳۹][۴۰].
جستارهاوابسته
منابع
منبعشناسی جامع امامت
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۸۹.
- ↑ تفسیر کبیر، ج ۱۰، ص ۱۴۴، ذیل آیه.
- ↑ «بلى در شأن على عليه السّلام و در شأن أوصياى من تا روز قيامت از أولاد او نازل شده» فرائد السمطین، ج ۱، ص ۳۱۲؛ الغدیر، ج ۱، ص ۱۶۵.
- ↑ تفسر عیاشی، ج ۱، ص ۳۱۳؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۹۰؛ نقل از: موسوعة الامامة فی نصوص اهل اسنّة، ج ۴، ص ۲۱.
- ↑ ینابیع المودة، ج ۱، ص ۳۴۱.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ ر.ک: امامت پژوهی، ص ۲۵۵.
- ↑ ر.ک: الالفین، ص ۹۶؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۲۵۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۱۶۷.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ «خواهندهای عذابی رخدهنده را خواست که از آن کافران است، بیآنکه بازدارندهای داشته باشد» سوره معارج، آیه ۱.
- ↑ ر.ک: جواهر العقدین، ج۱ ص۹۸؛ فیض القدیر فی شرح الجامع الصغیر، ج۶، ص۲۱۸؛ الفصول المهمّة فی معرفة الأئمّة، ص۴۳؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۸۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۸۱–۳۸۵؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۲، ص۱۱۷۲، ح۶۶۹.
- ↑ مقامی، مهدی،درسنامه امامشناسی، ص:۱۲۵.
- ↑ «وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنَّهُ مِنَ اللَّهِ وَ لَيْسَ مِنِّي».
- ↑ مقامی، مهدی،درسنامه امامشناسی، ص:۱۲۶-۱۲۷.
- ↑ «این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد میبخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره حدید، آیه ۲۱.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۱۶ باب ۲۰ ما جاء عن الرضا(ع) فی وصف الإمامة و الإمام و ذکر فضل الإمام و رتبته.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ «که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ جامع البیان عن تفسیر آی القرآن، ج ۱۷، ص ۶۴.
- ↑ «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ جامع البیان عن تفسیر آی القرآن، ج ۲۱، ص ۱۳۶.
- ↑ ر.ک: تفسیر رازی، ج ۲۲، ص ۱۹۱؛ قرطبی (م ۶۷۱) تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۳۰۵؛ شیخ طوسی (م ۴۶۰) در تبیان: تفسیر تبیان، ج ۸۸، ص ۳۰۷، طبرسی در مجمع البیان، ج ۸، ص ۱۱۱.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص، ۲۱۶.
- ↑ مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲، ص ۴۴۳.
- ↑ شرح اصول کافی، ج ۵، ص ۲۰۱؛ مفاهیم القرآن مفاهیم القرآن، ج ۵، ص ۴۰۵.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۱۹.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹