بت‌پرستی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌های وابسته}} +{{پایان مدخل‌ وابسته}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
خط ۵۳: خط ۵۳:


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌ وابسته}}
* [[بت]]
* [[بت]]
* [[بت‌شکنی]]
* [[بت‌شکنی]]

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عبادت و فرهنگ جاهلی است. "بت‌پرستی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بت‌پرستی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بت پرستی، به پرستش هر موجود مادی و یا غیر مادی و حقیقی یا اعتباری اشاره دارد.

چیستی بت‌پرستی

بت، تندیسی است که بت‌پرستان به اشکال گوناگون مانند انسان، حیوان و یا ترکیبی از آن دو[۱] از موادی مانند زر، سیم، سنگ، چوب، عاج و...[۲] می‌ساختند و به عنوان نمادی از معبود و ملجأ[۳] آن را می‌پرستیدند و از آن حاجت می‌خواستند[۴]. و در اصطلاح قرآن به پرستش هر موجود مادی یا غیر مادی[۵] و حقیقی یا اعتباری، که انسان‌[۶] شأنی برای آن در نظر بگیرد و او را از توجه به خدا باز ‌دارد، بت‌پرستی گفته می‌‌شود[۷]. همچنین قرآن کریم ضمن نفی صفات خدایی از انسان[۸]، اطاعت بی‌قید و شرط از انسان‌های دیگر را که مساوی با پرستش آنها و شکلی از بت‌پرستی است[۹] نیز نفی می‌کند و حتی اعلام می‌دارد پیامبران الهی و فرشتگان مقرب نیز شایسته پرستش نیستند[۱۰]، زیرا هیچ‌کس در برابر خداوند به صورت مستقل قدرتی ندارد[۱۱].

پیشینه بت پرستی

باید توجّه داشت اکثر مردم دنیا در طول تاریخ بت پرست بوده‌اند[۱۲]. برخی از باستان شناسان در آثار کلده و بابل از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح مجسمه‌هایی یافته‌اند که نشانه بت‌پرستی اقوام پیشین است[۱۳]، شاید بتوان گفت مهمترین علت این پیشینۀ قابل توجه، ماهیت بت‌پرستی است که نوعی تحریف در عقیده فطری خداپرستی است؛ با توجه به اینکه فطرت خداپرستی همواره در میان انسان‌ها بوده، تحریف آن نیز در میان افراد نادان پیوسته وجود داشته است، بنابراین تاریخ بت‌پرستی را می‌توان با تاریخ پیدایش انسان همراه دانست[۱۴]. از قرآن‌کریم استفاده می‌شود گرایش به بت‌پرستی از زمانی نزدیک به عصر حضرت نوح وجود داشته است: ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا[۱۵][۱۶] اما از زمان‌های قبل‌تر سخنی در میان نیست. پس از آن قرآن از بت‌پرستی قوم عاد[۱۷]، ثمود[۱۸] (که ۷۰ بت داشتند)[۱۹]، اصحاب مدین[۲۰]، اهل سبا[۲۱]، اصحاب القریه[۲۲]، قوم ابراهیم[۲۳]، مصریان در زمان حضرت یوسف(ع)[۲۴]،[۲۵] زمان موسی(ع)[۲۶] و بنی اسرائیل[۲۷]، حضرت لوط، یونس و عیسی(ع) خبر داده است[۲۸].

بت پرستی در قرآن

در بیش از ۳۰ آیه از آیات قرآن نیز درباره نام‌ها و اوصاف بت سخن گفته شده است[۲۹]. واژه‌هایی که در قرآن بر بت‌ها اطلاق شده عبارت است از: "صَنَم" که مجسمه‌ای ساخته شده از نقره یا مس ریخته یا از چوب تراشیده شده است[۳۰] که برای تقرب به خدا پرستش می‌‌شود[۳۱]. همچنین به واژه‌هایی مانند "وَثَن"، "نُصُب"، "بعل"، بت‌های سه گانه عرب: "لات"، "عُزّی" و "مَنات" و... نیز در قرآن کریم معنای بت داده شده است[۳۲].

انگیزه‌های بت پرستی

  1. بزرگداشت مردان بزرگ: بت‌پرستی با ساختن مجسمه مردان بزرگ بعد از مرگشان برای بزرگداشت آنان آغاز شد[۳۳]. آنها برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگانشان تندیس آنان را می‌ساختند و در کنار آن به عبادت خدا می‌پرداختند؛ ولی نسل‌های جدید که از عقاید نیاکان خود آگاهی نداشتند گمان کردند پدرانشان آن تندیس‌ها را می‌پرستیدند، از این رو آنان به پرستش مجسمه‌ها روی آوردند[۳۴].[۳۵]
  2. اعتقاد به واگذاری تدبیر امور دنیوی به سیارات: گروهی اعتقاد داشتند خدای بزرگ سیارات هفت‌گانه را آفریده ـ و آنها همانند انسان‌ها دارای جسم و روح هستند[۳۶] ـ و تدبیر عالم پایین را به آنان واگذاشته و بشر، بنده این سیارات و سیارات، بندۀ خدای بزرگ‌اند، پس بر انسان واجب است ارواح سیارات را پرستش کند[۳۷] و چون ارواح خارج از عالم اجسام هستند، اجرام سیارات را که به منزله بدن آنهاست[۳۸] به نیابت از روح آنها پرستیدند، اما هنگامی که مشاهده کردند سیارات همواره حاضر نیستند، برای هر کدام سمبلی از ماده و جسم ساختند؛ به عنوان مثال بت خورشید را از طلا ساختند و با سنگ‌هایی مانند یاقوت و الماس زینت دادند. بت ماه را نیز از نقره ساختند[۳۹] و به عبادت آنها پرداختند[۴۰].
  3. اعتقاد به حلول خدا در اجسام: علت بت پرستی گروهی از مشرکان این بود که آنها اعتقاد داشتند خدا در بعضی از اجسام شریف و اشخاص حلول می‌کند[۴۱].[۴۲]
  4. تقدیس مظاهر قدرت خدا: گروهی آنچه را مظهر قدرت خدا و مایه خیر و منبع برکت یا دارای عظمت ظاهری بود تقدیس می‌کردند، زیرا فکر می‌‌کردند این قدرتْ ذاتی آن مخلوق است و او از سنن الهی و نظام علت و معلول خارج است[۴۳]؛ مثلاً اقوامی آفتاب‌پرست، ماه‌پرست و ستاره‌پرست بودند و گروهی آتش را می‌پرستیدند[۴۴].[۴۵]
  5. اعتقاد به عدم لیاقت انسان برای عبادت خدا: گروهی معتقد بودند ما شایستگی عبادت خدا را بدون واسطه نداریم و از طرفی خداوند، نامحدود و بزرگ‌تر از آن است که انسان‌های محدود بر او احاطه عقلی یا حسّی پیدا کنند، پس ممکن نیست انسان مستقیما بتواند خدا را بپرستد[۴۶] و از طرفی ممکن نبود برای خدای نامحدود تمثالی بسازند، لذا برای آن جنبه از تدبیر عالم که برایشان مهم بود و پروردگار و مدبّری از طرف خداوند برای آن قائل بودند، بتی می‌ساختند و آن را می‌‌پرستیدند[۴۷].
  6. اعتقاد به مظهریت بتها برای فرشتگان: گروهی دیگر اعتقاد داشتند فرشتگان مقام و منزلتی والا نزد خدا دارند و می‌گفتند: ما این بت‌ها را به عنوان مظهر و صورت فرشتگان برگزیده‌ایم تا ما را به خدا نزدیک کنند.
  7. پیوند متقابل اجتماعی میان افراد و جامعه: مشرکان، بت‌پرستی را رمز وحدت و مایه پیوند میان خود و نیاکانشان و جامعه و حلقه اتصالی بین سران کفار و پیروان آنها می‌دانستند[۴۸].

زمینه‌های بت پرستی

قرآن کریم ضمن انتقاد شدید از شرک و بت‌پرستی و نفی همه مظاهر آن و تأکید بر ربوبیت مطلق الهی و دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی، اموری را خاستگاه و زمینۀ بت‌پرستی می‌داند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

  1. نادانی: از یک سو جهل به خداوند، از سوی دیگر ناآگاهی انسان به علل اصلی حوادث جهان که باعث می‌‌شود گاهی آنها را به علل خیالی و خرافی از جمله بت‌ها نسبت ‌دهد و از سوی سوم کوته فکری برخی انسان‌ها که آنها را تا سر حد چارپایان بلکه پست‌تر سقوط داده است، زمینه گرایش به بت‌پرستی را فراهم می‌کند[۴۹].
  2. حس‌گرایی: انسان همواره در لغزشگاه مجسم ساختن امور معنوی و تلاش برای محسوس ساختن امور غیر محسوس، از طریق مجسمه‌سازی و تصویر و نقاشی بوده و هست[۵۰].[۵۱] عمده مصائبی که در اجتماعات دینی پدید آمده و از آثار بت‌پرستی ابتدایی (که مشرکان اجسام و اجرام را مورد پرستش قرار می‌‌دادند) است نیز در این حس‌گرایی ریشه دارد[۵۲].
  3. تقلید کورکورانه: پرورش در محیط بت‌پرستی و اثرپذیری از فرهنگ‌های غلط[۵۳] و تقلید از آیین نیاکان از زمینه‌های تداوم انتقال بت‌پرستی از نسلی به نسل دیگر محسوب می‌شود. گروهی از بت‌پرستان، فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند و آنها را پرستش می‌کردند و چون از علت آن پرسیده می‌شد، در پاسخ می‌گفتند: ما به آیین پدرانمان راه یافته ایم[۵۴]. قرآن در برابر این منطق که مبتنی بر لجاجت و عناد است، می‌فرماید: آیا از آنان پیروی می‌کنند، هرچند که پدرانشان چیزی نمی‌فهمیدند و راهیافته نبودند[۵۵]. در واقع تقلید آنها اگر تقلید جاهل از عالم بود پذیرفته بود؛ ولی چنین نبود، بلکه تقلید جاهلی از جاهل دیگر بود.
  4. هواپرستی و پیروی از گمان: یکی از زمینه‌های انحراف از فطرت توحیدی و روی آوردن به بت‌پرستی پیروی از گمان و هوای نفس است[۵۶].[۵۷] قرآن با تشبیه بت‌پرستان به چارپایان بلکه گمراه‌تر از آنها[۵۸] در حقیقت به وجه مشترک میان چارپایان و بت‌پرستان اشاره می‌کند که تعقل نمی‌کنند[۵۹] و آنها از چارپایان نیز بدترند، زیرا امکان تعقل و اندیشه دارند و از آن استفاده نمی‌کنند. از سوی دیگر این هواپرستی موجب می‌‌شد زمانی که آنان بت سنگی دیگری که به نظرشان دلپذیرتر و با هوای نفس آنها هماهنگ‌تر بود، آن را انتخاب کرده و مورد پرستش قرار دهند[۶۰] و اینگونه برای فریبکاری بیشتر نفس عماره خویش و نفوذ شیطان، راه را باز می‌‌کردند[۶۱].

دنیا‌گرایی، خود بزرگ بینی و... را نیز می‌‌توان از دیگر زمینه‌های بت پرستی شمرد[۶۲].

اعتقادات بت پرستان

بت‌پرستی گرچه به ظاهر یک مذهب است و تقریباً به یک ریشۀ واحد (پرستش، اعتقاد به شفیع گرفتن و وجود واسطه بین انسان‌ها و خدا) بازمی گردد[۶۳]؛ اما آرای بت‌پرستان چنان پراکنده و پیرویشان از هواهای نفسانی و پذیرش خرافات به قدری فراوان است که شمارش مذاهب آنها محال است، لذا اکثر این فرقه‌ها از اصول ثابت و قواعد منظم و هماهنگی برخوردار نیستند[۶۴]؛ ولی در عین حال آنچه از میان مذاهب بت‌پرستی، منظم شده و از شهرت و موقعیت ویژه‌ای برخوردار گشته است، بت‌پرستی برهمایی و بودایی است که اهل کتاب هم از آنان متأثرند[۶۵]، وجوه مشترک این مذاهب که بیشتر بت‌پرستان به آنها معتقدند چنین است[۶۶]:

  1. اعتقاد به خداوند هستی بخش: آنان در اعتقاد به خداوند به عنوان یگانه خالق هستی مشترک‌اند[۶۷]، تنها برای خدا شریکی مساوی و همطراز او در علم، قدرت و حکمت قائل‌اند که معتقداند از او نشئت می‌گیرد[۶۸].[۶۹]
  2. اعتقاد به شفاعت و واسطه‌گری بت‌ها: بت‌پرستان گرچه خدا را خالق هستی می‌دانستند؛ ولی او را نمی‌پرستیدند، بلکه عبادت را مخصوص بت‌های خود دانسته، آنها را به عنوان واسطه‌های تکوینی بین خود و خدا تقدیس می‌کردند، گرچه برخی از این عقیده نیز منحرف شده، برای بتها استقلال قائل شدند[۷۰].
  3. انکار معاد: بت‌پرستان به رغم اعتقاد به مبدأ، روز رستاخیز و بازگشت به سوی خدا را منکر بودند[۷۱].[۷۲]
  4. اعتقاد به جبر: بت‌پرستان خود را مجبور و بت‌پرستیشان را بنا به اراده خدا می‌دانستند: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا[۷۳]؛ قرآن کریم ضمن نفی این پندار نادرست بر اختیار و آزادی انسان در پرستش تأکید می‌ورزد.
  5. انکار نبوت انبیای الهی: بت پرستان معتقد بودند پیامبران، بشری همانند سایر انسان‌ها هستند و ادعای نبوت ایشان حقیقت ندارد:﴿فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ[۷۴].[۷۵]

مبارزه انبیای الهی با بت پرستی و ادله آنان

انبیای الهی همواره با توکل بر خدا، دلسوزی، مدارا[۷۶] و استقامت با بت‌پرستان مواجه می‌شدند و با استفاده از ضرب‌المثل‌های ساده اما حکیمانه به ارشاد و راهنمایی آنان می‌پرداختند. اما از سوی دیگر بت‌پرستان با تهمت‌های ناروا نظیر سفاهت، جنون و شاعری[۷۷] به مقابله با پیامبران برمی‌خاستند. قرآن کریم در بسیاری از موارد از مبارزات پیامبران پیشین با اقوام بت‌پرستشان سخن گفته است[۷۸]؛ به عنوان مثال در زمان حضرت ابراهیم(ع)، رهبری بت پرستان را "آزر" بر عهده داشت[۷۹]، لذا آن حضرت قیام در برابر بت‌پرستی را از او آغاز کرد[۸۰]. حضرت ابراهیم(ع) در آغاز با ادب[۸۱] و مدارا[۸۲] از علت گرایش آزر به بت‌پرستی جویا شد، آنگاه گمراهی او و قومش را با صراحت به وی گوشزد کرد[۸۳] و فرمود اگر از او پیروی نکند به عذاب الهی گرفتار خواهد شد. ابراهیم(ع) پیش از این نیز، مخالفت عملی خود را با غوطه ور ساختن بت‌ها در لجنزار به وی نشان داد سپس میان مردم فریاد زد: چه کسی چیزی را که سود و زیانی برایش ندارد می‌خرد؟! پس از این اقدام به جرم توهین به بت‌ها به فرمان آزر زندانی شد[۸۴]. کوشش‌های حضرت ابراهیم(ع) در راستای هدایت بت‌پرستان (ارشاد، استدلال، ابراز تنفر از بت پرستی، مقاومت شجاعانه او در شکستن بتها، تحمل سخنان استهزاآمیز و تکذیب گرایانه و به جان خریدن آتش) ایشان را اسوه و الگوی موحدان ساخته است[۸۵].

ادله انبیای الهی در مبارزه با بت‌ها

  1. بی‌اثر بودن عبادت بت‌ها: پرستش با انگیزه جلب نفع و دفع زیان یا سپاس در برابر نعمت‌های اعطایی از سوی معبود است؛ ولی بت از بارزترین صفات ربوبیّت، یعنی علم و قدرت تهی است و در نتیجه نه توان رساندن خیر به پرستش‌ کننده خویش و دفع شر از او را دارد و نه از عبادت پرستشگران خود آگاه می‌شود، به همین دلیل عبادت آن بیهوده است[۸۶].
  2. تلازم (همراهی) خالقیت و ربوبیت: با توجّه به اینکه بت‌پرستان آفریدگار یکتا را پذیرفته، ولی معتقد بودند خداوند، امر تدبیر را به بعضی از مخلوق‌های خویش سپرده است که بت‌ها نماد و سمبل آنها به شمار می‌آیند[۸۷] و ازاین‌رو شایسته پرستش‌اند؛ ابراهیم بارها با تعبیرهای گوناگون گوشزد کرد که این مطلب، ادعایی بی اساس است؛ چرا که ممکن نیست تدبیر از خلق جدا باشد، با توجه به اینکه موجودات جسمانی به تدریج کامل می‌شوند، بنابراین معقول نیست خلقت موجودات، فعل خداوند و تدبیر آنها کار موجود دیگری باشد؛ لذا چون خالق خداست، مدبّر هم اوست[۸۸].
  3. نفی شفاعت بتها: برخی از بت‌پرستان عرب اعتقاد داشتند گرچه از بتها مستقلاً کاری ساخته نیست؛ امّا آنان چون قدرتمندان عالم وجودند، مقام شفاعت در امور دنیایی[۸۹] به آنها واگذار شده است، ازاین‌رو نسبت به ضعیفان[۹۰] منشأ سود و زیان‌اند، اما این پنداری است مردود[۹۱]، زیرا مراد از شفاعت، شفاعتی به اذن خدا و رضایت اوست[۹۲] چراکه دنیا و آخرت متعلق به اوست، لذا بت‌پرستان باید از کتب آسمانی برای اثبات چنین مدعایی مدرک و سندی بیاورند.
  4. فقدان دلیل بر بت پرستی: بت‌پرستان به‌رغم اینکه دلیل و برهانی عقلی یا شرعی نداشتند، به بت‌پرستی گرایش پیدا کرده بودند، ازاین‌رو پیامبر مأموریت یافت به آنها بگوید اگر صداقت دارید برای این کار خود برهان بیاورید[۹۳]. پیامبر اکرم(ص) بعد از استدلال‌های فراوان، وقتی با مکر و فریب بت‌پرستان و بهانه جویی‌های آنان روبه‌رو می‌شود به آنان اعلام می‌کند: «هر موجودی جز خدا را می‌خواهید بپرستید؛ ولی منتظر پیامدهای آن باشید»[۹۴].[۹۵]

پیامد‌های بت پرستی

از دیدگاه قرآن‌کریم، بت‌پرستی، رنج و زحمتی بی‌فرجام[۹۶]، عملی خسارت‌بار[۹۷] و ظالمانه[۹۸] و گناهی نابخشودنی است[۹۹] که نکوهش، خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت[۱۰۰] و سرانجام هلاکت بت‌پرستان را در پی دارد[۱۰۱].[۱۰۲] آنان در قیامت که هنگام ظهور حق است، به سرعت به سوی دادگاه عدل الهی می‌شتابند؛ چنان که در دنیا به سرعت به سوی بت‌هایشان می‌دوند[۱۰۳]، آنگاه معبودهایشان اعم از انسان‌ها؛ شیاطین، بت‌ها و... از آنان بیزاری می‌جویند[۱۰۴]، بت‌پرستان نیز هنگام دیدن آتش دوزخ از بُت‌ها و معبودان تبرّی می‌جویند. ولی این دوری جستن‌ها هیچ سودی ندارد، بلکه بت‌پرستان و بُت‌ها همگی وارد جهنم شده، هیزم آن خواهند بود[۱۰۵] و در آنجا ضمن دشمنی با بت‌ها و شیاطین، به گمراهی خویش در مساوی دانستن بت‌ها با پروردگار اعتراف خواهند کرد[۱۰۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
  2. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۵.
  3. شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
  4. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟؟
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۸ ـ ۱۶۹، ۲۴۰؛ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۲.
  6. سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه، ص ۵۹.
  7. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۶۴۰؛ تَهانَوی، محمدبن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۰۹۷ ـ ۱۰۹۸؛ الانباری، ابوطالب، دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶.
  8. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۵۰.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۶۷.
  10. سوره آل عمران، آیه ۸۰.
  11. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  12. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲.
  13. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۱۸، ص ۱۷۴؛ شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی، ج ۲، ص ۵۸.
  14. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج ۶، ص ۷۴.
  15. «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر ، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
  16. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.
  17. سوره اعراف، آیه ۷۰.
  18. سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.
  19. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۳۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۴.
  20. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
  21. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۸۵.
  22. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص ۷۴.
  23. سوره انبیاء، آیه ۵۲.
  24. سوره یوسف، آیه ۳۹ - ۴۰.
  25. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۵۸.
  26. سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  27. سوره اعراف، آیه ۱۴۸.
  28. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۶۲؛ سمرقندی عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۹ ـ ۳۰.
  29. دانشنامه قرآن، ج ۱، ص ۳۵۳.
  30. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص ۴۹۳؛ الأنصاری، ابن منظور، لسان العرب، ج ۷، ص ۴۲۴، «صنم».
  31. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۶، ص ۲۸۷، «صنم».
  32. دانشنامه جهان اسلام، ج ۲، ص ۲۱۷.
  33. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۳؛ رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، ج ۸، ص ۲۰.
  34. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۶؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۱۴۳؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح‌البیان، ج ۴، ص ۲۶.
  35. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  36. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۰ ـ ۲۸۱.
  37. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
  38. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۲، ص ۵۰؛ دمشقی، شمس الدین، نخبة الدهر، ص ۶۳.
  39. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۳.
  40. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۱۲.
  41. فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص ۶۰؛ ج ۲، ص ۱۱۳؛ شیرازی(ملاصدرا)، محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج۲، ص ۱۱۷.
  42. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  43. مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
  44. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج۷، ص۳۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۷۶، ۲۷۸.
  45. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  46. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۸؛ ج ۱۷، ص ۷۷.
  47. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۶، ص ۹؛ مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، مج ۳، ج ۷، ص ۱۷۳.
  48. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  49. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  50. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۴.
  51. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  52. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۴.
  53. هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، ج ۶، ص ۲۲۲.
  54. سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.
  55. سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  56. سوره نجم، آیه ۲۳.
  57. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۴.
  58. سوره فرقان، آیه ۴۴.
  59. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.
  60. سوره فرقان، آیه ۴۳.
  61. خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ج ۷، ص ۳۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۶۹.
  62. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  63. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰.
  64. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۲۷۷.
  65. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ج ۶، ص ۷۸.
  66. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۱؛ ج ۱۱، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱؛ ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ ج ۶، ص ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ ج ۱۲، ص ۲۳۸؛ ج ۷، ص ۱۷۵؛ سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۱۸.
  67. سوره لقمان، آیه ۲۵.
  68. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیرالکبیر، ج ۱، ص ۱۱۲؛ شیرازی(ملاصدرا)، صدرالدین محمد بن ابراهیم، تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص ۱۱۶.
  69. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  70. سبحانی، جعفر، الاسماءالثلاثه، ص ۲۸، ۴۲.
  71. سوره نحل، آیه ۳۸.
  72. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج ۵، ص ۳۵۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷،ص ۴۵، ۵۵، ۵۷.
  73. «و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم» سوره نحل، آیه ۳۵.
  74. «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.
  75. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  76. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
  77. سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
  78. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  79. انصاری قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۶؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
  80. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۹.
  81. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۵۸.
  82. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
  83. سوره انعام، آیه ۷۴.
  84. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۱.
  85. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  86. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۱۶۸ ـ ۱۶۹؛ ج ۱۴، ص ۵۸؛ ج ۱۵، ص ۲۸۲.
  87. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۱؛ ج ۱۶، ص ۱۱۵.
  88. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۲۸۳.
  89. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۵۵؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۵، ص ۱۴۸؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص ۵۷.
  90. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۰، ص ۳۰ ـ ۳۱.
  91. سوره انعام، آیه ۵۱.
  92. سوره نجم، آیه ۲۵-۲۶.
  93. سوره بقره، آیه ۱۱۱.
  94. سوره زمر، آیه ۱۵.
  95. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.
  96. سوره مؤمنون، آیه ۱۱۷.
  97. سوره زمر، آیه ۶۴-۶۵.
  98. سوره هود، آیه ۱۰۱.
  99. سوره نساء، آیه ۱۱۶.
  100. سوره هود، آیه ۶۰.
  101. سوره هود، آیه ۱۰۲.
  102. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۲.
  103. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۳۹.
  104. سوره بقره، آیه ۱۶۵-۱۶۶.
  105. سوره انبیاء، آیه ۹۸-۹۹.
  106. ر.ک: رضایی بیرجندی، علی، بت‌پرستی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.