جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = واثلة بن اسقع لیثی | | موضوع مرتبط = واثلة بن اسقع لیثی | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
==واثله و نقل [[حدیث کساء]]== | ==واثله و نقل [[حدیث کساء]]== | ||
واثله از [[دوستان]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} بوده و مخصوصا به [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} ارادت زیادی داشت. هنگامی که اسرای [[کربلا]] را به [[شام]] وارد کردند، یک نفر از [[اهل شام]] به [[امام علی]] و [[امام حسین]]{{ع}} توهین کرد، واثله خشمناک شد و به او گفت: "ای مرد! اگر آنچه را که من از رسول خدا درباره [[حسین]] و پدرش [[علی]] و مادرش [[فاطمه]] [[زهرا]] و برادرش [[حسن]] شنیدهام، شنیده بودی، [[دوستدار]] ایشان بودی نه آنکه با ایشان [[کینهتوزی]] کنی. روزی در خانه [[ام سلمه]] نزد رسول خدا بودم که حسن وارد شد. پیامبر او را روی زانوی راست نشانید، سپس حسین آمد و پیامبر او را بر زانوی چپ نشانید. پیامبر ایشان را میبوسید و نوازش میکرد. آنگاه فاطمه آمد و در مقابل پیامبر قرار گرفت. در این وقت پیامبر، علی را خواند و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> | واثله از [[دوستان]] [[خاندان پیامبر]]{{صل}} بوده و مخصوصا به [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} ارادت زیادی داشت. هنگامی که اسرای [[کربلا]] را به [[شام]] وارد کردند، یک نفر از [[اهل شام]] به [[امام علی]] و [[امام حسین]]{{ع}} توهین کرد، واثله خشمناک شد و به او گفت: "ای مرد! اگر آنچه را که من از رسول خدا درباره [[حسین]] و پدرش [[علی]] و مادرش [[فاطمه]] [[زهرا]] و برادرش [[حسن]] شنیدهام، شنیده بودی، [[دوستدار]] ایشان بودی نه آنکه با ایشان [[کینهتوزی]] کنی. روزی در خانه [[ام سلمه]] نزد رسول خدا بودم که حسن وارد شد. پیامبر او را روی زانوی راست نشانید، سپس حسین آمد و پیامبر او را بر زانوی چپ نشانید. پیامبر ایشان را میبوسید و نوازش میکرد. آنگاه فاطمه آمد و در مقابل پیامبر قرار گرفت. در این وقت پیامبر، علی را خواند و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.<ref>العمده، این بطریق، ص۳۴. البته این روایت، در منابع اهل سنت و شیعه به اشکال گوناگون، نقل شده و همه آنها درباره این موضوع، همنظر هستند که اهل بیت پیامبر{{صل}}، (علی و فاطمه و حسن و حسین{{ع}}) هستند. ر.ک: الطرائف فی معرفة اهل الطوائف، سید بن طاووس، ص۱۲۳؛ ذخائر العقبی، احمد بن عبد الله طبری، ص۲۳؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۴۷؛ سنن الکبری، بیهقی، ج۲، ص۱۵۲ و....</ref>. | ||
[[علامه طباطبایی]] در ذیل این [[آیه]] مینویسد: [[اثبات]] اینکه مراد از [[أهل]] البیت مخاطب [[آیه تطهیر]]، [[خمسه طیبه]] ([[پیامبر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}}) هستند با آن روایاتی که درشان [[نزول آیه]] وارد شده، [[تأیید]] میشود. چه در آن [[روایت]] آمده که [[آیه شریفه]] درشان [[رسول خدا]] و علی و فاطمه و حسن و حسین{{ع}} منازل شده است و احدی در این [[فضیلت]] با آنان شرکت ندارد. این [[روایات]]، بسیار زیاد و بیش از هفتاد [[حدیث]] است که بیشتر آنها از [[طرق اهل سنت]] است و [[اهل سنت]] آنها را از طرق بسیاری از [[ام سلمه]]، [[عایشه]]، [[ابوسعید خدری]]، سعد، [[واثلة بن الاسقع]]، [[ابی الحمراء]]، [[ابن عباس]]، [[ثوبان]]، [[غلام]] [[آزاد]] شده رسول خدا، [[عبدالله بن جعفر]]، علی و [[حسن بن علی]] نقل کردهاند و تقریباً از [[چهل]] طریق نقل کردهاند. و [[شیعه]] آن را از [[امام علی]]{{ع}}، [[امام سجاد]]{{ع}}، [[امام باقر]]{{ع}}، [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}} و از ام سلمه، [[ابوذر]]، [[ابو لیلی]]، [[ابوالاسود دؤلی]]، [[عمرو بن میمون اودی]] و [[سعد بن ابی وقاص]] و بیش از سی طریق نقل کردهاند. | [[علامه طباطبایی]] در ذیل این [[آیه]] مینویسد: [[اثبات]] اینکه مراد از [[أهل]] البیت مخاطب [[آیه تطهیر]]، [[خمسه طیبه]] ([[پیامبر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}}) هستند با آن روایاتی که درشان [[نزول آیه]] وارد شده، [[تأیید]] میشود. چه در آن [[روایت]] آمده که [[آیه شریفه]] درشان [[رسول خدا]] و علی و فاطمه و حسن و حسین{{ع}} منازل شده است و احدی در این [[فضیلت]] با آنان شرکت ندارد. این [[روایات]]، بسیار زیاد و بیش از هفتاد [[حدیث]] است که بیشتر آنها از [[طرق اهل سنت]] است و [[اهل سنت]] آنها را از طرق بسیاری از [[ام سلمه]]، [[عایشه]]، [[ابوسعید خدری]]، سعد، [[واثلة بن الاسقع]]، [[ابی الحمراء]]، [[ابن عباس]]، [[ثوبان]]، [[غلام]] [[آزاد]] شده رسول خدا، [[عبدالله بن جعفر]]، علی و [[حسن بن علی]] نقل کردهاند و تقریباً از [[چهل]] طریق نقل کردهاند. و [[شیعه]] آن را از [[امام علی]]{{ع}}، [[امام سجاد]]{{ع}}، [[امام باقر]]{{ع}}، [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}} و از ام سلمه، [[ابوذر]]، [[ابو لیلی]]، [[ابوالاسود دؤلی]]، [[عمرو بن میمون اودی]] و [[سعد بن ابی وقاص]] و بیش از سی طریق نقل کردهاند. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۶: | ||
==واثله و [[نقل روایت]]== | ==واثله و [[نقل روایت]]== | ||
از آن جایی که واثله سه سال [[خادم پیامبر]]{{صل}} بوده، [[احادیث]] زیادی را از آن [[حضرت]]{{ع}} نقل میکند که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: | از آن جایی که واثله سه سال [[خادم پیامبر]]{{صل}} بوده، [[احادیث]] زیادی را از آن [[حضرت]]{{ع}} نقل میکند که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: | ||
#[[انتخاب]] [[پیامبر]]{{صل}}: [[رسول خدا]] فرمود: [[خداوند]] از [[اولاد]] [[ابراهیم]] [[اسماعیل]] را، و از اسماعیل[[کنانه]] را، و از [[کنانه]] [[قریش]] را، و از [[قریش]] [[بنی هاشم]] را، و از بنی هاشم مرا برگزید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ اِصْطَفَى إِسْمَاعِيلَ مِنْ وُلْدِ إِبْرَاهِيمَ وَ اِصْطَفَى كِنَانَةَ مِنْ بَنِي إِسْمَاعِيلَ وَ اِصْطَفَى قُرَيْشاً مِنْ بَنِي كِنَانَةَ وَ اِصْطَفَى هَاشِماً مِنْ قُرَيْشٍ وَ اِصْطَفَانِي مِنْ هَاشِمٍ}}؛ الامالی، شیخ مفید، ص۲۱۶.</ref>. | # [[انتخاب]] [[پیامبر]]{{صل}}: [[رسول خدا]] فرمود: [[خداوند]] از [[اولاد]] [[ابراهیم]] [[اسماعیل]] را، و از اسماعیل[[کنانه]] را، و از [[کنانه]] [[قریش]] را، و از [[قریش]] [[بنی هاشم]] را، و از بنی هاشم مرا برگزید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ اِصْطَفَى إِسْمَاعِيلَ مِنْ وُلْدِ إِبْرَاهِيمَ وَ اِصْطَفَى كِنَانَةَ مِنْ بَنِي إِسْمَاعِيلَ وَ اِصْطَفَى قُرَيْشاً مِنْ بَنِي كِنَانَةَ وَ اِصْطَفَى هَاشِماً مِنْ قُرَيْشٍ وَ اِصْطَفَانِي مِنْ هَاشِمٍ}}؛ الامالی، شیخ مفید، ص۲۱۶.</ref>. | ||
#[[سرزنش]] نکردن: رسول خدا{{صل}} فرمود: برادرت را آشکارا سرزنش مکن که خداوند او را [[عافیت]] بخشد و تو را (به همان [[عیب]]) گرفتار سازد<ref>{{متن حدیث|لاَ تُظْهِرِ اَلشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيُعَافِيَهُ اَللَّهُ وَ يَبْتَلِيَكَ.}}؛ الامالی، شیخ مفید، ص۲۶۹.</ref>. | # [[سرزنش]] نکردن: رسول خدا{{صل}} فرمود: برادرت را آشکارا سرزنش مکن که خداوند او را [[عافیت]] بخشد و تو را (به همان [[عیب]]) گرفتار سازد<ref>{{متن حدیث|لاَ تُظْهِرِ اَلشَّمَاتَةَ لِأَخِيكَ فَيُعَافِيَهُ اَللَّهُ وَ يَبْتَلِيَكَ.}}؛ الامالی، شیخ مفید، ص۲۶۹.</ref>. | ||
#نگاه به [[علی]]{{ع}}: [[رسول خدا]] فرمود: نگاه کردن به صورت [[علی]]{{ع}} [[عبادت]] است<ref>{{متن حدیث|اَلنَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}}؛ کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، علامه حلی، ص۴۵۰.</ref>. | #نگاه به [[علی]]{{ع}}: [[رسول خدا]] فرمود: نگاه کردن به صورت [[علی]]{{ع}} [[عبادت]] است<ref>{{متن حدیث|اَلنَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ}}؛ کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، علامه حلی، ص۴۵۰.</ref>. | ||
#[[محبت اهل بیت]]{{عم}}: رسول خدا{{صل}} فرمود: "[[محبت]] من و [[اهل]] بیتم در هفت موضع که خطرهای آن زیاد است، [[نافع]] است: | # [[محبت اهل بیت]]{{عم}}: رسول خدا{{صل}} فرمود: "[[محبت]] من و [[اهل]] بیتم در هفت موضع که خطرهای آن زیاد است، [[نافع]] است: | ||
##موقع مردن؛ | ##موقع مردن؛ | ||
##در [[قبر]]؛ | ##در [[قبر]]؛ | ||
خط ۷۰: | خط ۶۹: | ||
==سرانجام واثله== | ==سرانجام واثله== | ||
همان طور که نقل شد، واثله در آغاز [[جنگ تبوک]] [[مسلمان]] شد و وقتی که [[بصره]] به دست [[مسلمانان]] افتاد، در آنجا ماندگار شد زیرا در آنجا خانهای داشت. سپس به [[شام]] رفت و در قریه بلاط در سه فرسخی [[دمشق]] [[منزل]] کرد و [[شاهد]] [[فتح دمشق]] بود. در جنگهای [[شام]] و [[حمص]] شرکت داشت و سپس به [[فلسطین]] کوچ کرد و در [[بیت المقدس]] یا [[بیت]] جبرین [[منزل]] گرفت، تا اینکه سرانجام در سال ۸۳ با ۸۵ [[هجری]] در ۹۸ و یا ۱۰۵ سالگی در حالی که چشمانش [[نابینا]] شده و محاسنش به زردیگراییده بود، [[زندگی]] را بدرود گفت<ref>اسد الغابه ابن اثیر، ج۴، ص۶۵۳.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[واثلة بن اسقع (مقاله)|مقاله «واثلة بن اسقع»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۴۴۶.</ref> | همان طور که نقل شد، واثله در آغاز [[جنگ تبوک]] [[مسلمان]] شد و وقتی که [[بصره]] به دست [[مسلمانان]] افتاد، در آنجا ماندگار شد زیرا در آنجا خانهای داشت. سپس به [[شام]] رفت و در قریه بلاط در سه فرسخی [[دمشق]] [[منزل]] کرد و [[شاهد]] [[فتح دمشق]] بود. در جنگهای [[شام]] و [[حمص]] شرکت داشت و سپس به [[فلسطین]] کوچ کرد و در [[بیت المقدس]] یا [[بیت]] جبرین [[منزل]] گرفت، تا اینکه سرانجام در سال ۸۳ با ۸۵ [[هجری]] در ۹۸ و یا ۱۰۵ سالگی در حالی که چشمانش [[نابینا]] شده و محاسنش به زردیگراییده بود، [[زندگی]] را بدرود گفت<ref>اسد الغابه ابن اثیر، ج۴، ص۶۵۳.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[واثلة بن اسقع (مقاله)|مقاله «واثلة بن اسقع»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۴۴۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |