بحث:غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
خط ۳۱: خط ۳۱:
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای آشکار و پنهانی را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای آشکار و پنهانی را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.
*[[مردم]] در جواب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فریاد زدند: "شنیدیم و امر [[خدا]] و رسولش را با قلب‌ها و زبان‌ها و دست‌هایمان [[اطاعت]] کردیم". سپس به طرف [[علی]]{{ع}} رفته، و با او [[بیعت]] کردند. این بیعت‌گیری سه روز ادامه پیدا کرد و هرگاه قومی با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کردند، [[رسول خدا]] می‌فرمود: "[[حمد]] و [[سپاس]] خدایی را که ما را بر تمام جهانیان [[برتری]] داده است"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی{{ع}} از یمن آمد و در مکه با پیامبر{{صل}} ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی{{ع}} رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا{{صل}} که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی{{ع}} نازل کرده بود قرائت کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت [[آیه]]، آن [[حضرت]] فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که [[خدا]] او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مسجد]] می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن [[حضرت]] از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن [[نمازگزار]] که در حال [[رکوع]] این حلقه [[انگشتر]] را به من داد. پس [[رسول خدا]]{{صل}} [[تکبیر]] گفت و به سوی [[علی]]{{ع}} رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای [[علی]]، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ [[علی]]{{ع}} جریان را برای آن [[حضرت]] بازگو کرد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای سومین بار [[تکبیر]] گفت. [[حلبی]] مینویسد: [[روایت]] شده است که وقتی [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد که [[ولایت علی]]{{ع}} اعلام شود و از این امر نگران بود. [[بحرانی]] در البرهان از [[زید بن ارقم]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]]{{صل}} عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که [[روح]] الامین، [[جبرئیل]] موضوع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را بر او نازل کرده است و با ما [[مشورت]] کرد تا این مطلب را در ایام موسم [[حج]] اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در [[جحفه]] فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم [[رسول خدا]]{{صل}} با صدای بلند اعلام می‌کند: ای [[مردم]]! من [[فرستاده خدا]] هستم، پس [[دعوت]] کسی که شما را به سوی [[خدا]] فرا میخواند، [[اجابت]] کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن [[حضرت]] فرمود: ای [[مردم]]! بعد از ظهر [[عرفه]] چیزی بر من نازل شد که [[قلب]] مرا در فشار قرار داده است، زیرا [[خوف]] آن را دارم که [[اهل]] إفک آن را [[تکذیب]] کنند. تا اینکه در اینجا [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*[[مردم]] در جواب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فریاد زدند: "شنیدیم و امر [[خدا]] و رسولش را با قلب‌ها و زبان‌ها و دست‌هایمان [[اطاعت]] کردیم". سپس به طرف [[علی]]{{ع}} رفته، و با او [[بیعت]] کردند. این بیعت‌گیری سه روز ادامه پیدا کرد و هرگاه قومی با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کردند، [[رسول خدا]] می‌فرمود: "[[حمد]] و [[سپاس]] خدایی را که ما را بر تمام جهانیان [[برتری]] داده است"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی{{ع}} از یمن آمد و در مکه با پیامبر{{صل}} ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی{{ع}} رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا{{صل}} که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی{{ع}} نازل کرده بود قرائت کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت [[آیه]]، آن [[حضرت]] فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که [[خدا]] او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مسجد]] می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن [[حضرت]] از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن [[نمازگزار]] که در حال [[رکوع]] این حلقه [[انگشتر]] را به من داد. پس [[رسول خدا]]{{صل}} [[تکبیر]] گفت و به سوی [[علی]]{{ع}} رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای [[علی]]، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ [[علی]]{{ع}} جریان را برای آن [[حضرت]] بازگو کرد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای سومین بار [[تکبیر]] گفت. [[حلبی]] مینویسد: [[روایت]] شده است که وقتی [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد که [[ولایت علی]]{{ع}} اعلام شود و از این امر نگران بود. [[بحرانی]] در البرهان از [[زید بن ارقم]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]]{{صل}} عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که [[روح]] الامین، [[جبرئیل]] موضوع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را بر او نازل کرده است و با ما [[مشورت]] کرد تا این مطلب را در ایام موسم [[حج]] اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در [[جحفه]] فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم [[رسول خدا]]{{صل}} با صدای بلند اعلام می‌کند: ای [[مردم]]! من [[فرستاده خدا]] هستم، پس [[دعوت]] کسی که شما را به سوی [[خدا]] فرا میخواند، [[اجابت]] کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن [[حضرت]] فرمود: ای [[مردم]]! بعد از ظهر [[عرفه]] چیزی بر من نازل شد که [[قلب]] مرا در فشار قرار داده است، زیرا [[خوف]] آن را دارم که [[اهل]] إفک آن را [[تکذیب]] کنند. تا اینکه در اینجا [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*مرحوم [[طبرسی]] در [[الاحتجاج]] با [[سند]] خود از [[شیخ طوسی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} در محل وقوف اقامت کرد، [[جبرئیل]] بر وی نازل شد و فرمود: ای [[محمد]]، [[خداوند عزوجل]] [[سلام]] میرساند و می‌فرماید: هر آینه أجل تو نزدیک شده است و تو را خبر میدهم از چیزی که [[گریز]] و چاره‌ای از آن نیست، پس به [[عهد]] خود [[وفا]] کن و [[وصیت]] خود را اعلام کن و [[علم]] خود و [[میراث]] [[علوم]] انبیای قبل و [[سلاح]] و تابوت و تمام [[آیات]] و [[نشانه‌های پیامبران]] را به [[وصی]] و [[خلیفه]] بعد از خود [[تسلیم]] کن. [[حجت کامل]] من بر بندگانم؛ [[علی بن ابی طالب]] است. او را به عنوان نشانه در میان [[مردم]] به پای دار و [[عهد]] و [[میثاق]] و [[بیعت]] با او را [[تجدید]] کن و [[بیعت]] و میثاقی را که با من بسته‌اند متذکر شو مبنی بر اینکه [[ولیّ]] من و مولای خودشان و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی [[علی بن ابی طالب]] است و به [[درستی]] که هیچ یک از انبیای خودم را [[قبض روح]] نمی‌کنم، مگر بعد از [[اکمال دین]] و حجتم و اتمام نعمتم با اظهار [[ولایت]] نسبت به اولیایم و اظهار [[عداوت]] نسبت به دشمنانم. و این [[کمال توحید]] و [[دین]] من است و [[اتمام نعمت]] بر بندگانم با [[پیروی]] و [[اطاعت]] از ولی من حاصل می‌شود و من هیچ‌گاه [[زمین]] را بدون ولی و [[قیّم]] خودم باقی نمی‌گذارم تا آنها [[حجت]] من بر بندگانم باشند. ای [[محمد]]، برخیز و [[علی]] را به عنوان ولی و [[جانشین]] خود اعلام کن و از [[مردم]] [[بیعت]] بگیر و [[عهد]] و میثاقی را که، با من بسته‌اند، [[تجدید]] کن، زیرا که به زودی تو را پیش خودم میبرم. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} [[خوف]] این را داشت که [[قریش]] و [[منافقان]] [[آشوب]] برپا کنند و به [[دوران جاهلیت]] بازگردند، زیرا میدانست که [[دشمنی]] و [[کینه]] دیرینه و عمیقی با [[علی]]{{ع}} دارند. برای همین از [[جبرئیل]] درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا او را از [[شرّ]] [[مردم]] نگه دارد، لذا [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخت تا [[جبرئیل]] [[امان]] [[الهی]] را برایش بیاورد تا به [[مسجد]] خیف رسید. در [[مسجد]] خیف [[جبرئیل]] نازل شد و به او فرمود که به [[عهد]] خود [[وفا]] کند و [[علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود اعلام کند تا [[مردم]] به وسیله او [[هدایت]] شوند و هنوز [[امان]] [[الهی]] را که [[پیامبر]]{{صل}} درخواست کرده بود، نازل نشده بود، تا اینکه آن [[حضرت]] به کراع الغمیم رسید. در آنجا هم [[جبرئیل]] بر روی نازل شد و همان امر قبلی را بر روی نازل کرد، تا اینکه [[پیامبر]] به منطقه غدیر خم رسید. در آنجا به هنگامی که پنج [[ساعت]] از روز گذشته بود، [[جبرئیل]] همراه با [[امان]] [[الهی]] نازل شد و آن [[حضرت]] را [[تحریض]] و [[تهدید]] کرد که هر چه سریع‌تر [[رسالت الهی]] را [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*مرحوم [[طبرسی]] در [[الاحتجاج]] با [[سند]] خود از [[شیخ طوسی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} در محل وقوف اقامت کرد، [[جبرئیل]] بر وی نازل شد و فرمود: ای [[محمد]]، [[خداوند عزوجل]] [[سلام]] میرساند و می‌فرماید: هر آینه أجل تو نزدیک شده است و تو را خبر میدهم از چیزی که [[گریز]] و چاره‌ای از آن نیست، پس به [[عهد]] خود [[وفا]] کن و [[وصیت]] خود را اعلام کن و [[علم]] خود و [[میراث]] [[علوم]] انبیای قبل و [[سلاح]] و تابوت و تمام [[آیات]] و [[نشانه‌های پیامبران]] را به [[وصی]] و [[خلیفه]] بعد از خود [[تسلیم]] کن. [[حجت کامل]] من بر بندگانم؛ [[علی بن ابی طالب]] است. او را به عنوان نشانه در میان [[مردم]] به پای دار و [[عهد]] و [[میثاق]] و [[بیعت]] با او را تجدید کن و [[بیعت]] و میثاقی را که با من بسته‌اند متذکر شو مبنی بر اینکه [[ولیّ]] من و مولای خودشان و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی [[علی بن ابی طالب]] است و به [[درستی]] که هیچ یک از انبیای خودم را [[قبض روح]] نمی‌کنم، مگر بعد از [[اکمال دین]] و حجتم و اتمام نعمتم با اظهار [[ولایت]] نسبت به اولیایم و اظهار [[عداوت]] نسبت به دشمنانم. و این [[کمال توحید]] و [[دین]] من است و [[اتمام نعمت]] بر بندگانم با [[پیروی]] و [[اطاعت]] از ولی من حاصل می‌شود و من هیچ‌گاه [[زمین]] را بدون ولی و [[قیّم]] خودم باقی نمی‌گذارم تا آنها [[حجت]] من بر بندگانم باشند. ای [[محمد]]، برخیز و [[علی]] را به عنوان ولی و [[جانشین]] خود اعلام کن و از [[مردم]] [[بیعت]] بگیر و [[عهد]] و میثاقی را که، با من بسته‌اند، تجدید کن، زیرا که به زودی تو را پیش خودم میبرم. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} [[خوف]] این را داشت که [[قریش]] و [[منافقان]] [[آشوب]] برپا کنند و به [[دوران جاهلیت]] بازگردند، زیرا میدانست که [[دشمنی]] و [[کینه]] دیرینه و عمیقی با [[علی]]{{ع}} دارند. برای همین از [[جبرئیل]] درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا او را از [[شرّ]] [[مردم]] نگه دارد، لذا [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخت تا [[جبرئیل]] [[امان]] [[الهی]] را برایش بیاورد تا به [[مسجد]] خیف رسید. در [[مسجد]] خیف [[جبرئیل]] نازل شد و به او فرمود که به [[عهد]] خود [[وفا]] کند و [[علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود اعلام کند تا [[مردم]] به وسیله او [[هدایت]] شوند و هنوز [[امان]] [[الهی]] را که [[پیامبر]]{{صل}} درخواست کرده بود، نازل نشده بود، تا اینکه آن [[حضرت]] به کراع الغمیم رسید. در آنجا هم [[جبرئیل]] بر روی نازل شد و همان امر قبلی را بر روی نازل کرد، تا اینکه [[پیامبر]] به منطقه غدیر خم رسید. در آنجا به هنگامی که پنج [[ساعت]] از روز گذشته بود، [[جبرئیل]] همراه با [[امان]] [[الهی]] نازل شد و آن [[حضرت]] را [[تحریض]] و [[تهدید]] کرد که هر چه سریع‌تر [[رسالت الهی]] را [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*عیاشی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: [[وحی الهی]] درباره [[ولایت علی]]{{ع}} در [[منی]] نازل شده بود، اما [[رسول خدا]]{{صل}} از [[اعلان]] آن خودداری کرد؛ زیرا از واکنش [[مردم]] نسبت به این [[دستور الهی]] [[خوف]] داشت. تا اینکه از [[مکه]] بازگشت در حالی که پنج هزار نفر از [[اهل مکه]] او را مشایعت می‌کردند. پس از اینکه به [[جحفه]] رسید، [[جبرئیل]] نازل شد و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}؛ از آنچه که [[پیامبر]] در [[منی]] از آن [[کراهت]] داشت. و قبل از آن روایتی را به همین معنا از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: [[جبرئیل]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد و فرمود که [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[اعلان]] کند، اما آن [[حضرت]] از [[ترس]] ایجاد [[تفرقه]] و [[شورش]] این کار را نکرد تا [[نزول جبرئیل]] سه مرتبه تکرار شد و آن [[حضرت]] به منزلگاه [[جحفه]] رسید. پس وقتی که به [[ناحیه]] معیعه در [[جحفه]] رسید، [[مردم]] را برای [[نماز جماعت]] فراخواند. و در جامع الاخبار با [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: هنگامی که [[رسول خدا]] از [[حجة الوداع]] فارغ شد. [[جبرئیل]] در مسیر بازگشت بر او نازل شد و این [[آیه]] را قرائت کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}؛ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: ای [[جبرئیل]]، [[مردم]] تازه [[مسلمان]] هستند و [[خوف]] آن را دارم که دچار [[شک و تردید]] شوند و از من [[اطاعت]] نکنند. پس [[جبرئیل]] به [[آسمان]] [[عروج]] کرد. در روز دوم [[جبرئیل]] در [[غدیر]] [به همین صورت آمده است!] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل و فرمود: ای [[محمد]]! {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ...}}؛ اما آن [[حضرت]] عرض کرد: ای [[جبرئیل]]، میترسم که اصحابم با من [[مخالفت]] کنند! به دنبال آن [[جبرئیل]] به [[آسمان]] [[عروج]] کرد. در روز سوم [[جبرئیل]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد، در حالی که آن [[حضرت]] در غدیر خم بود و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ...}}؛ وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} این سخن را شنید، به [[مردم]] فرمود: به [[خدا]] قسم که از این مکان تکان نمی‌خورم تا [[رسالت]] پروردگارم را [[ابلاغ]] کنم. [[علامه طباطبائی]] در این‌باره می‌فرماید: باید در [[آیه]] سوم [[سوره مائده]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}} و احادیثی که درباره آن از طرف [[شیعه]] و [[سنی]] وارد شده و [[خبرهای متواتر]] مربوط به [[حادثه غدیر]] [[خم]] و اوضاع [[اجتماعی]] زمان [[رسول خدا]] دقت کرد. آنچه از [[تأمل]] و دقت در این امور به نظر میرسد، این است که موضوع [[ولایت]] چند روز قبل از [[غدیر]] نازل شده بود، اما [[پیامبر]]{{صل}} از [[اعلان]] آن واهمه داشت، زیرا میترسید که مورد قبول قرار نگیرد و یا نسبت به وی [[سوء]] قصدی انجام گیرد و به دنبال آن امر [[دعوت الهی]] مختل شود، برای همین [[اعلان]] این امر را به تأخیر میانداخت و امروز و فردا میکرد تا اینکه [[آیه]] شصت و هفت [[سوره مائده]] نازل شد. آن‌گاه [[پیامبر]]{{صل}} این [[دستور الهی]] را [[اعلان]] کرد. بنابراین، این احتمال وجود دارد که [[خداوند]] بخش اعظم [[سوره مائده]] که امر [[ولایت]] هم در آن بوده است را در روز [[عرفه]] (یا غروب آن) بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل کرده باشد و آن [[حضرت]] آن را [[تلاوت]] کرده باشد، اما بیان امر [[ولایت]] را تا [[غدیر]] به تأخیر انداخته باشد. در این صورت بعید به نظر نمی‌رسد که مقصود بعضی از [[روایات]] که میگوید: این [[آیه]] در [[غدیر]] نازل شده است، [[تلاوت]] این [[آیه]] به وسیله [[پیامبر اکرم]]{{صل}} باشد و در صدد بیان [[شأن نزول]] [[آیه]] بوده‌اند و بدین جهت گفته‌اند که این [[آیه]] در [[روز غدیر]] نازل شده است. ([[تاریخ]] تحقیقی [[اسلام]]، (ترجمه: حسینعلی [[عربی]])، ج۴، ص۵۰۴-۵۰۷).</ref>.
*عیاشی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: [[وحی الهی]] درباره [[ولایت علی]]{{ع}} در [[منی]] نازل شده بود، اما [[رسول خدا]]{{صل}} از [[اعلان]] آن خودداری کرد؛ زیرا از واکنش [[مردم]] نسبت به این [[دستور الهی]] [[خوف]] داشت. تا اینکه از [[مکه]] بازگشت در حالی که پنج هزار نفر از [[اهل مکه]] او را مشایعت می‌کردند. پس از اینکه به [[جحفه]] رسید، [[جبرئیل]] نازل شد و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}؛ از آنچه که [[پیامبر]] در [[منی]] از آن [[کراهت]] داشت. و قبل از آن روایتی را به همین معنا از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: [[جبرئیل]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد و فرمود که [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[اعلان]] کند، اما آن [[حضرت]] از [[ترس]] ایجاد [[تفرقه]] و [[شورش]] این کار را نکرد تا [[نزول جبرئیل]] سه مرتبه تکرار شد و آن [[حضرت]] به منزلگاه [[جحفه]] رسید. پس وقتی که به [[ناحیه]] معیعه در [[جحفه]] رسید، [[مردم]] را برای [[نماز جماعت]] فراخواند. و در جامع الاخبار با [[سند]] خود از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: هنگامی که [[رسول خدا]] از [[حجة الوداع]] فارغ شد. [[جبرئیل]] در مسیر بازگشت بر او نازل شد و این [[آیه]] را قرائت کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}؛ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: ای [[جبرئیل]]، [[مردم]] تازه [[مسلمان]] هستند و [[خوف]] آن را دارم که دچار [[شک و تردید]] شوند و از من [[اطاعت]] نکنند. پس [[جبرئیل]] به [[آسمان]] [[عروج]] کرد. در روز دوم [[جبرئیل]] در [[غدیر]] [به همین صورت آمده است!] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل و فرمود: ای [[محمد]]! {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ...}}؛ اما آن [[حضرت]] عرض کرد: ای [[جبرئیل]]، میترسم که اصحابم با من [[مخالفت]] کنند! به دنبال آن [[جبرئیل]] به [[آسمان]] [[عروج]] کرد. در روز سوم [[جبرئیل]] بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد، در حالی که آن [[حضرت]] در غدیر خم بود و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ...}}؛ وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} این سخن را شنید، به [[مردم]] فرمود: به [[خدا]] قسم که از این مکان تکان نمی‌خورم تا [[رسالت]] پروردگارم را [[ابلاغ]] کنم. [[علامه طباطبائی]] در این‌باره می‌فرماید: باید در [[آیه]] سوم [[سوره مائده]] که می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}} و احادیثی که درباره آن از طرف [[شیعه]] و [[سنی]] وارد شده و [[خبرهای متواتر]] مربوط به [[حادثه غدیر]] [[خم]] و اوضاع [[اجتماعی]] زمان [[رسول خدا]] دقت کرد. آنچه از [[تأمل]] و دقت در این امور به نظر میرسد، این است که موضوع [[ولایت]] چند روز قبل از [[غدیر]] نازل شده بود، اما [[پیامبر]]{{صل}} از [[اعلان]] آن واهمه داشت، زیرا میترسید که مورد قبول قرار نگیرد و یا نسبت به وی [[سوء]] قصدی انجام گیرد و به دنبال آن امر [[دعوت الهی]] مختل شود، برای همین [[اعلان]] این امر را به تأخیر میانداخت و امروز و فردا میکرد تا اینکه [[آیه]] شصت و هفت [[سوره مائده]] نازل شد. آن‌گاه [[پیامبر]]{{صل}} این [[دستور الهی]] را [[اعلان]] کرد. بنابراین، این احتمال وجود دارد که [[خداوند]] بخش اعظم [[سوره مائده]] که امر [[ولایت]] هم در آن بوده است را در روز [[عرفه]] (یا غروب آن) بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل کرده باشد و آن [[حضرت]] آن را [[تلاوت]] کرده باشد، اما بیان امر [[ولایت]] را تا [[غدیر]] به تأخیر انداخته باشد. در این صورت بعید به نظر نمی‌رسد که مقصود بعضی از [[روایات]] که میگوید: این [[آیه]] در [[غدیر]] نازل شده است، [[تلاوت]] این [[آیه]] به وسیله [[پیامبر اکرم]]{{صل}} باشد و در صدد بیان [[شأن نزول]] [[آیه]] بوده‌اند و بدین جهت گفته‌اند که این [[آیه]] در [[روز غدیر]] نازل شده است. ([[تاریخ]] تحقیقی [[اسلام]]، (ترجمه: حسینعلی [[عربی]])، ج۴، ص۵۰۴-۵۰۷).</ref>.
*[[ابن عباس]] در ادامه بیان داستان [[معراج]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از زبان آن [[حضرت]]، به بیان [[واقعه غدیر]] می‌پردازد و می‌گوید: سپس [[رسول خدا]] دو [[دست]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را گرفت و ایشان را از [[زمین]] بلند کرد... سپس فرمود: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] -تبارک و تعالی- مولا و [[سرپرست]] من است و من [[سرپرست]] و مولای [[مؤمنان]] هستم؛ هر فردی که من مولایش هستم پس [[علی]] مولای اوست؛ خداوندا! هر کسی [[علی]] را [[دوست]] دارد، او را [[دوست]] بدار و هر کسی که با [[علی]] [[دشمنی]] می‌کند [[دشمن]] بدار و یاری‌کننده او را [[یاری]] کن و کسی که در پی [[خواری]] اوست [[خوار]] گردان".
*[[ابن عباس]] در ادامه بیان داستان [[معراج]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از زبان آن [[حضرت]]، به بیان [[واقعه غدیر]] می‌پردازد و می‌گوید: سپس [[رسول خدا]] دو [[دست]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را گرفت و ایشان را از [[زمین]] بلند کرد... سپس فرمود: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] -تبارک و تعالی- مولا و [[سرپرست]] من است و من [[سرپرست]] و مولای [[مؤمنان]] هستم؛ هر فردی که من مولایش هستم پس [[علی]] مولای اوست؛ خداوندا! هر کسی [[علی]] را [[دوست]] دارد، او را [[دوست]] بدار و هر کسی که با [[علی]] [[دشمنی]] می‌کند [[دشمن]] بدار و یاری‌کننده او را [[یاری]] کن و کسی که در پی [[خواری]] اوست [[خوار]] گردان".

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۲

غدیر خم: نام محلّی که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجة‌الوداع در سال دهم هجری، در روز ۱۸ ذی حجّه، امیر المؤمنین(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد. غدیر به معنای برکه و آبگیر و خمّ نام منطقه‌ای بین مکه و مدینه در وادی اراک، در چهار میلی جحفه است که این واقعه در آنجا روی داد[۱].

مقدمه

  • این حادثه، سرفصلی نو در تاریخ اسلام شد و آن روز مهم به عنوان "عید" شناخته شد و فرهنگ شیعی براساس پیمان با مولایی که در آن روز و آن مکان به عنوان جانشین رسول خدا(ص) تعیین گشت، شکل گرفت و ولایت امیر المؤمنین(ع) به صورت روشن و بی‌تردید، اعلام شد. غدیر خم، هم به عنوان یک منطقۀ جغرافیایی قابل ذکر است، هم به عنوان یک روز مهمّ و تاریخی در اسلام و در فرهنگ شیعه.
  • از نظر جغرافیایی، منطقۀ غدیر خم در سرزمین جحفه و در مسیر سیلاب‌هایی بوده که تا دریای سرخ ادامه می‌یافت و "غدیر" (برکه و آبگیر)، به صورت طبیعی در آن منطقه پدید می‌آمد. نام آبگیری که در آن منطقه بوده به "خمّ" شهرت داشته است و کنار آن چشمۀ آبی و درختانی بوده که پیامبر در آن محدوده فرود آمد، هرچند اکنون اثری روشن از آن موقعیّت، به‌ویژه مسجد غدیر که آنجا بنا شده بود، باقی نمانده است.
  • این منطقه در ۲۰۰ کیلومتری مکّه در نزدیکی شهر "رابغ" و کنار روستای جحفه است که میقات حجّاج است و اینک هم به نام "غدیر" شناخته می‌شود[۲]. هم‌اکنون راه رسیدن به وادی "غدیر" از دو طریق است:
  1. راه جحفه، از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای جحفه، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲ کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپه‌های شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جاده وادی "غدیر"، که فاصله‌اش تا میقات جحفه از سمت طلوع آفتاب،۸ کیلومتر است.
  2. راه رابغ، از تقاطع جادۀ مکّه رابغ به سمت مکّه در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "غدیر" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است.[۳] به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد که راهی را که به یک دشت گسترده منتهی می‌شود مشخّص ساخته است، جایی که راهها از آنجا جدا می‌شود. از آنجا می‌توان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن توده‌های شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است. ولی منطقۀ "غدیر" نزدیکی‌های حرّه است، سرزمینی پر از سنگ‌های سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای حرّه، دشت گسترده‌ای باز می‌شود که چشمه‌های "غدیر" آنجاست.

نصب امام علی(ع) به امامت در غدیر خم

  1. ابن أبی حاتم عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی؛
  2. احمد بن موسی بن مردویه؛
  3. احمد بن حمد ثعلبی؛
  4. ابو نعیم أحمد بن عبدالله اصفهانی؛
  5. ابو الحسن علی بن أحمد واحدی؛
  6. مسعود بن ناصر سجستانی؛
  7. عبدالله بن عبیدالله حسکانی؛
  8. ابن عساکر علی بن حسن دمشقی؛
  9. فخرالدین محمد بن عمر رازی؛
  10. محمد بن طلحه نصیبی شافعی.

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  2. از دانشمندان جغرافیدان معاصر در حجاز، «عاتق بن غیث بلادی» در دو کتاب خویش به نامهای «علی طریق الهجره» و «معجم معالم الحجاز» آنجا را همراه با نقشه‌هایی توضیح داده و خودش نیز به آنجا سفر کرده است. نیز دکتر شیخ عبد الهادی فضلی از علمای شیعه شرق عربستان طی مقاله‌ای (تراثنا، شمارۀ ۲۱) منطقۀ غدیر را توصیف کرده و خود به آنجا رفته است
  3. چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹
  4. برگرفته از کتاب «الطریق الی غدیر خم» ، اثر کمال السیّد. ترجمۀ این نوشتۀ مختصر، در شمارۀ ۲۷ فصلنامۀ میقات حج (بهار ۷۸) به قلم جواد محدثی با عنوان «راه غدیر» چاپ شده است
  5. در این زمینه ر. ک: «ماهنامۀ کوثر» ، شمارۀ ۲ ص ۲۹ که پنجاه نام برای روز غدیر ذکر کرده و مستندات روایی آنها را آورده است.
  6. صحیفۀ حوزه (ضمیمۀ جمهوری اسلامی) شمارۀ ۴۳(اسفند ۱۳۸۰)
  7. قطعات، از نویسنده، ص ۱۲۱
  8. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  9. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  10. اسباب نزول الآیات، واحدی نیشابوری، ص۱۳۵؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۵۰؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸؛ تفسیر آلوسی، ج۶، ص۱۹۳.
  11. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.
  12. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.
  13. اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.
  14. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.
  15. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی(ع) از یمن آمد و در مکه با پیامبر(ص) ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی(ع) رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا(ص) که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی(ع) نازل کرده بود قرائت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت آیه، آن حضرت فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که خدا او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که رسول خدا(ص) وارد مسجد می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن حضرت از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن نمازگزار که در حال رکوع این حلقه انگشتر را به من داد. پس رسول خدا(ص) تکبیر گفت و به سوی علی(ع) رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای علی، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ علی(ع) جریان را برای آن حضرت بازگو کرد و پیامبر اکرم(ص) برای سومین بار تکبیر گفت. حلبی مینویسد: روایت شده است که وقتی آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ... نازل شد، پیامبر(ص) دستور داد که ولایت علی(ع) اعلام شود و از این امر نگران بود. بحرانی در البرهان از زید بن ارقم روایت کرده است: رسول خدا(ص) عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که روح الامین، جبرئیل موضوع ولایت علی بن ابی طالب(ع) را بر او نازل کرده است و با ما مشورت کرد تا این مطلب را در ایام موسم حج اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در جحفه فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم رسول خدا(ص) با صدای بلند اعلام می‌کند: ای مردم! من فرستاده خدا هستم، پس دعوت کسی که شما را به سوی خدا فرا میخواند، اجابت کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن حضرت فرمود: ای مردم! بعد از ظهر عرفه چیزی بر من نازل شد که قلب مرا در فشار قرار داده است، زیرا خوف آن را دارم که اهل إفک آن را تکذیب کنند. تا اینکه در اینجا خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  16. الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.
  17. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۹-۱۹۶.