::::::[[آیتالله]] [[نجمالدین طبسی]] نویسنده کتاب ''«[[تا ظهور (کتاب)|تا ظهور]]»'' در ''«[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF نشست مهدویت]»'' در اینباره گفته است:
::::::[[آیتالله]] [[نجمالدین طبسی]] نویسنده کتاب ''«[[تا ظهور (کتاب)|تا ظهور]]»'' در ''«[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF نشست مهدویت]»'' در اینباره گفته است:
::::::«هیچ مستند روشنی برای اینکه ایشان [[ازدواج]] کردهاند یا خیر وجود ندارد، اولین کسی که این مسأله را مطرح کرده است و به عنوان [[استحسان]] هم [[دلیل]] آورده است مرحوم مدرس [[صاحب]] کتاب جنات القلوب در بیش از ۳۰۰ سال پیش بوده است. با [[ادله]] استحسانی نمیتوان همسر داشتن [[امام زمان]] را اثبات کرد. توجه داشتن به [[سنت]] [[پیامبر اکرم]](ص) دلیلی است که برای همسر داشتن [[امام زمان]]{{ع}} مطرح میشود اما [[دلیل]] محکمی نیست چرا که باید زمینه برای [[ازدواج]] فراهم باشد تا بتوان گفت ازدواجی صورت گرفته است، شاید شرایط برای ایشان به منظور [[ازدواج]] فراهم نباشد. مرحوم [[آیت الله شوشتری]] [[معتقد]] است حتی [[ازدواج امام زمان]]{{ع}} [[پس از ظهور]] نیز مشخص نیست، این مباحث پیرامون اصل [[ازدواج]] مطرح است و باید به آن توجه داشت. اینکه آیا [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرزندی دارند یا خواهند داشت موضوع دیگر است، دو [[روایت]] در این زمینه وجود دارد، [[روایت]] اول منقول از مسعودی در کتاب [[اثبات الوصیه]] است، [[روایت]] دوم در [[کتاب الغیبة]] [[شیخ طوسی]] است. در [[روایت]] ذکر میکند سه نفر از واقفین پس از [[شهادت امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} به نزد [[امام رضا]]{{ع}} میروند، واقفین کسانی بودند که معقتد به تمام شدن [[امامت]] به [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} داشتند، اینها وارد بحث با [[امام رضا]]{{ع}} شدند پیرامون [[عقاید]] خود، [[علی ابن ابی حمزه بطائنی]] به ایشان عرض کرد که پدر شما چه شد؟ [[امام]] فرمودند [[شهید]] شد، [[علی ابن ابی حمزه]] سؤال کرد [[امام]] بعد کیست؟ [[امام]] فرمود من [[وصی]] او هستم. [[علی ابن ابی حمزه]] گفت: [[اعتقاد]] ما این است که [[امام]] قبل از [[دنیا]] نمیرود مگر اینکه نسل خود را ببیند، این حرف را زمانی مطرح کرده که [[امام جواد]] {{ع}} به [[دنیا]] نیامده است.
::::::«هیچ مستند روشنی برای اینکه ایشان [[ازدواج]] کردهاند یا خیر وجود ندارد، اولین کسی که این مسأله را مطرح کرده است و به عنوان [[استحسان]] هم [[دلیل]] آورده است مرحوم مدرس [[صاحب]] کتاب جنات القلوب در بیش از ۳۰۰ سال پیش بوده است. با [[ادله]] استحسانی نمیتوان همسر داشتن [[امام زمان]] را اثبات کرد. توجه داشتن به [[سنت]] [[پیامبر اکرم]](ص) دلیلی است که برای همسر داشتن [[امام زمان]]{{ع}} مطرح میشود اما [[دلیل]] محکمی نیست چرا که باید زمینه برای [[ازدواج]] فراهم باشد تا بتوان گفت ازدواجی صورت گرفته است، شاید شرایط برای ایشان به منظور [[ازدواج]] فراهم نباشد. مرحوم [[آیت الله شوشتری]] [[معتقد]] است حتی [[ازدواج امام زمان]]{{ع}} [[پس از ظهور]] نیز مشخص نیست، این مباحث پیرامون اصل [[ازدواج]] مطرح است و باید به آن توجه داشت. اینکه آیا [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرزندی دارند یا خواهند داشت موضوع دیگر است، دو [[روایت]] در این زمینه وجود دارد، [[روایت]] اول منقول از مسعودی در کتاب [[اثبات الوصیه]] است، [[روایت]] دوم در [[کتاب الغیبة]] [[شیخ طوسی]] است. در [[روایت]] ذکر میکند سه نفر از واقفین پس از [[شهادت امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} به نزد [[امام رضا]]{{ع}} میروند، واقفین کسانی بودند که معقتد به تمام شدن [[امامت]] به [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} داشتند، اینها وارد بحث با [[امام رضا]]{{ع}} شدند پیرامون [[عقاید]] خود، [[علی ابن ابی حمزه بطائنی]] به ایشان عرض کرد که پدر شما چه شد؟ [[امام]] فرمودند [[شهید]] شد، [[علی ابن ابی حمزه]] سؤال کرد [[امام]] بعد کیست؟ [[امام]] فرمود من [[وصی]] او هستم. [[علی ابن ابی حمزه]] گفت: [[اعتقاد]] ما این است که [[امام]] قبل از [[دنیا]] نمیرود مگر اینکه نسل خود را ببیند، این حرف را زمانی مطرح کرده که [[امام جواد]] {{ع}} به [[دنیا]] نیامده است.
::::::[[امام رضا]]{{ع}} به آن شخص میگویند این [[حدیث]] تتمهای دارد و شما آن را حذف کردهاید، آن تتمه این است که نمیمیرد امامی مگر اینکه اولاد خود را دیده است مگر [[مهدی]]{{ع}} و شخص معترف میشود به این حذف تتمه از [[روایت]]. از این [[روایت]] اینگونه برداشت میشود که [[امام زمان]]{{ع}} فرزندی نخواهند داشت. [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} [[فرزند]] ندارند بسیاری از [[مدعیان دروغین]] [[مهر]] ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از [[روایت]] این است که [[امام]] فرزندی که [[امام]] باشد نخواهند داشت بازهم [[مدعیان دروغین]] [[شکست]] خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با [[امام زمان]]{{ع}} تمام نخواهد شد. [[مدعیان دروغین]] سواد چندانی ندارند و به همین [[دلیل]] به [[علوم]] مهم نظیر [[رجال]] [[معتقد]] نیستند و در مباحثی که با اینها داشتهایم [[شاهد]] ضعف شدید [[علم]] و سواد بودهایم، آنها [[معتقد]] هستند [[علم رجال]] یک [[بدعت]] است تا بتوانند [[دروغ]] های خود را ترویج دهند در حالی که [[علم رجال]] برگرفته از [[نصوص]] و یادگار از دوران [[ائمه]] [[معصومین]]{{ع}} است»<ref>[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
::::::[[امام رضا]]{{ع}} به آن شخص میگویند این [[حدیث]] تتمهای دارد و شما آن را حذف کردهاید، آن تتمه این است که نمیمیرد امامی مگر اینکه اولاد خود را دیده است مگر [[مهدی]]{{ع}} و شخص معترف میشود به این حذف تتمه از [[روایت]]. از این [[روایت]] اینگونه برداشت میشود که [[امام زمان]]{{ع}} فرزندی نخواهند داشت. [[حضرت صاحب الزمان]]{{ع}} [[فرزند]] ندارند بسیاری از [[مدعیان دروغین]] مهر ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از [[روایت]] این است که [[امام]] فرزندی که [[امام]] باشد نخواهند داشت بازهم [[مدعیان دروغین]] [[شکست]] خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با [[امام زمان]]{{ع}} تمام نخواهد شد. [[مدعیان دروغین]] سواد چندانی ندارند و به همین [[دلیل]] به [[علوم]] مهم نظیر [[رجال]] [[معتقد]] نیستند و در مباحثی که با اینها داشتهایم [[شاهد]] ضعف شدید [[علم]] و سواد بودهایم، آنها [[معتقد]] هستند [[علم رجال]] یک [[بدعت]] است تا بتوانند [[دروغ]] های خود را ترویج دهند در حالی که [[علم رجال]] برگرفته از [[نصوص]] و یادگار از دوران [[ائمه معصومین]]{{ع}} است»<ref>[http://rasanews.ir/fa/news/608120/%D9%85%D8%B3%D8%A3%D9%84%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%7C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، درس گفتارهای مهدویت]</ref>.
آیا امام مهدی(ع) ازدواج کرده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
امام رضا(ع) به آن شخص میگویند این حدیث تتمهای دارد و شما آن را حذف کردهاید، آن تتمه این است که نمیمیرد امامی مگر اینکه اولاد خود را دیده است مگر مهدی(ع) و شخص معترف میشود به این حذف تتمه از روایت. از این روایت اینگونه برداشت میشود که امام زمان(ع) فرزندی نخواهند داشت. حضرت صاحب الزمان(ع) فرزند ندارند بسیاری از مدعیان دروغین مهر ابطال خواهند خورد و رسوا خواهند شد، تصریح کرد: اگر بگوییم منظور از روایت این است که امام فرزندی که امام باشد نخواهند داشت بازهم مدعیان دروغینشکست خواهند خورد و در هر دو صورت ماجرا به نفع مدعیان فرزندی و نسبت داشتن با امام زمان(ع) تمام نخواهد شد. مدعیان دروغین سواد چندانی ندارند و به همین دلیل به علوم مهم نظیر رجالمعتقد نیستند و در مباحثی که با اینها داشتهایم شاهد ضعف شدید علم و سواد بودهایم، آنها معتقد هستند علم رجال یک بدعت است تا بتوانند دروغ های خود را ترویج دهند در حالی که علم رجال برگرفته از نصوص و یادگار از دوران ائمه معصومین(ع) است»[۱].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
اطلاعات جزئی راجع به مسائل شخصی امام زمان(ع) و هیچ امام دیگر، نه واجب و مستحب است و نه مشکل فرد و جامعهای را حل میکند. وقتی امت ما، به ویژه نسل جوان از مهمترین ضروریات غافل هستند؛ آیا صلاح است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟! قرآن کریم در سوره کهف از جوانمردانی یاد میکند که در اقلیت بودند و چون احساس کردند که در محیط فاسد نمیتوانند مکتب خودشان را حفظ کنند؛ از رفاه و لذتهای زندگی شهری صرف نظر کردند. و در بیابانها غاری یافته، به آن جا هجرت نمودند تا دین خود را حفظ کنند. این نسخه قرآنی، نسخه شفابخش تمام مسلمانانی است که در سرزمینهای کفر در اقلیت هستند و تصمیم دارند تا دین خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقهای به منطقهای هجرت نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از در آمدها و رفاههایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند. قرآن از کسانی که به جای این نسخه شفابخش در فکر آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفت وگو میکنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد میکند[۲]. دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز ###313###(ع) شویم، نه آن که حضرتمهدی(ع) خانواده دارد یا ندارد! لابد پس از این سؤال، سؤالهای دیگری از این نوع هم پیش میآید؛ مثلاً این که آیا فرزندان ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟... درست مثل وقتی که حضرت علی(ع) فرمودند: "از من بپرسید تا مرا از دست ندادهاید"؛ در این میان کسی پرسید: "تعداد موهای سر من چقدر است؟" خداوند متعال بعضی از سؤالها را به گونهای جواب میدهد که سؤال کننده از سؤال خود شرمنده شود؛ مثلاً از پیغمبر میپرسیدند: چه چیزهایی را انفاق کنیم: چه چیز یعنی، لباس، غذا، میوه، گوشت یا نان و... اما خداوند به جای این که بفرماید چه چیزی را صدقه بدهید، جواب دیگری میدهد و میفرماید: "هر چه میخواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید". و به جای "چه چیز" به "چه کس" توجه میکند. ما از این شیوه قرآنی استفاده میکنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی سؤال کننده به سمت و سوی حقهدایت شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ سؤال اصلی، نوع صدقه نیست؛ بلکه صدقه گیرنده مورد توجه است»[۳].
«آیا حضرت مهدی(ع) پیش از ظهور، همسر و فرزندانی دارد؟ این یکی از پرسشهای مرتبط با دورانغیبت به شمار میآید و تاکنون پاسخ قطعی بدان داده نشده است. برخی برآنند که حضرت مهدی(ع) همسر و فرزند دارد. دلیل های این گروه را بر میشمریم:
پایبندی به سنتپیامبر(ص):ازدواج در اسلام بسیار اهمیت دارد و سنتپیامبر اکرم(ص) نه به شمار میآید. بیتردید، حضرت مهدی(ع) نیز مانند دیگر پیشوایانمعصوم(ع) بدین سنت نبوی پایبند است. محدث نوری در این باره مینویسد: "چگونه حضرت مهدی(ع) چنین سنّت بزرگ جد بزرگوارش را ترک خواهد کرد، با آن همه ترغیب و تشویقی که در انجام دادن ازدواج و تهدیدی که در ترک آن شده است؟! سزاوارترین امت در تمسک به سنتپیامبر(ص)، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک ازدواج را از ویژگی آن حضرت نشمرده است. [۴] عالم وارسته میرزا علی اکبر نهاوندیان نیز مینویسد: پس از پذیرش زندگی و غیبت آن بزرگوار و استحباب تناكح و تناسل و منع از رهبانیت و عزوبت، حتما آن حضرت را اهل و عیال و اولاد خواهد بود.[۵]
روايات:کفعمی، در کتاب مصباح روایتی نقل میکند که نشان میدهد همسر آن حضرت(ع) از فرزندان "عبدالعزّی" پسر عبدالمطلب است.[۶] البته روایاتی نیز که درباره فرزندان حضرتنقل شده، بر همسر داشتن آن بزرگوار گواهی میدهد. در این بخش، با توجه به ظرفیت کتاب، توجه به نمونههایی از این روایات و احتمالات مربوط به آن، سودمند می نماید:
امام صادق(ع) فرمود:صاحب این امر در غیبت دارد؛ یکی از آنها چنان طولانی میشود که بعضی میگویند: وفات کرده؛ برخی میگویند: کشته شده و گروهی میگویند: آمده و رفته است، جز شماری اندک از شیعیان، هیچ کس بر باور خود استوار نیست و کسی از اقامتگاهش آگاهی ندارد. حتی فرزندانش جایگاهش را نمی دانند. فقط کسی که متصدی امور اوست، از آن خبر دارد.[۷]
دعاها و زیارات: در فرازهایی از دعاها، زیارات و صلواتنقل شده از معصومان(ع) لاله واژههایی مانند: "ولد"، "ذریه"، "اهل بیت" و "آلبیت" به چشم میخورد که وجود همسر و فرزندان آن حضرت را اثبات میکند؛ برای نمونه، توجه به دو مورد ذیل سودمند است: [۱۸]
امام رضا(ع) در فرازی از دعای ویژهای که باید در زمانغیبت خوانده شود، خداوند را این گونه میخواند: " اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ "[۱۹].
در پایان صلواتی که از حضرت مهدی(ع) نقل شده است، چنین میخوانیم: " وَ صَلِّ عَلى وليك و ولاة عهدي و ألأئمة من وليه و مُد في أعمارهم و زد في آجالهم؛ "[۲۰]»[۲۱].
«از آنجایی که روایت صریح و روشنی در اینباره در دست نیست، در بین دانشمندانشیعه سه دیدگاه متفاوت پدید آمده است. که هریک برخاسته از پارهای روایات است. امید میرود با بحثهای جدّیتر و فراگیرتر، پاسخی درخور و مطمئن ارائه گردد.
گمانههای سه گانهای که مطرح شده بدین قرار است:
۱) ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست:[۲۲]کسانی که بر این باورند، اعتقاد دارند آن حضرت نه فقط ازدواج کرده، که دارای فرزندانی نیز هست و آنان نیز فرزندانی دارند و ....
میرزا حسین طبرسی نوری از جمله کسانی که بر این مطلب پافشاری زیادی دارد. ایشان در نجم الثاقب با عنوان "دفع شبهه نبودن اولاد برای آن حضرت" آورده است: سید بن طاووس در اواخر کتاب "جمال الاسبوع"[۲۳] گفته که: "من یافتم روایتی به سند متصل به اینکه از برای مهدی گروهی از اولاد است که والیانند در اطراف شهرها که در دریاست و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات نیکان را"[۲۴]. در مراجعه به جمال الاسبوع درخواهیم یافت که نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است. استناد به چنین سخنی بر مطلبی به این مهمّی، جای بسی شگفتی است. کسانی که بر دیدگاه نخست پای میفشارند، بر این باورند که زن و فرزند داشتن حضرت با قواعد کلی روایات و ادعیه سازگار است[۲۵]. ایشان بر این باورند که احکام کلی شریعت محمّدی(ص) ایجاب میکند که حضرت مهدی (ع) نیز به مانند دیگر پیشوایانمعصوم(ع) تشکیل خانواده داده از سنّت جد بزرگوار خود پیروی نماید[۲۶].
اما نکته قابل توجّه این است که این استحباب با مسئله بسیار مهمّی با عنوان غیبت و فلسفه آن در تعارض است. از ایشان میپرسیم اهمیت ازدواج به عنوان یک مستحب بیشتر است یا امر بسیار مهمّ "امر به معروف و نهی از منکر"؟ حتما پاسخ خواهد داد: امر به معروف مهمّتر است. حال آیا امام عصر(ع) از این همه منکری که رخ میدهد خبر دارد یا خیر؟ حتما میگوید: خبر دارد. پس چرا نهی از منکر نمیکند؟ خواهد گفت با مقامغیبتحضرت در تعارض است. حال این پرسش پیش میآید که واجبی به این مهمّی در تعارض با غیبت ترک میشود، اما امر مستحب نه!! نه فقط امر به معروف که بسیاری از شئونات امام است که به خاطر غیبت ایشان به صورت موقت ترک میشود. افزون بر اینکه روایتنبوی میگوید " فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي "[۲۷] و آن بدین معناست که با آن به مخالفت برخیزد و بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیلهایی نتوانست ازدواج کند به این معنا نیست که با آن مخالف است. همچنین آنها بر این باورند که پارهای از روایات شاهدی بر همسر و فرزنددار بودن آن حضرت است.
مهمّترین روایاتی را که در این بخش ارائه مینمایند از این قرار است:
یکی از نویسندگان معاصر در این باره نوشته است: درباره همسر و یا همسران حضرت بقیة اللّه(ع) فقط یک سر نخ وجود دارد و آن روایتی است که مرحوم "کفعمی" در مصباح نقل کرده است. بر اساس این روایت: "همسر حضرت مهدی (ع) از نسل عبد العزی "پسر عبد المطلب" میباشد". آنگاه گویی با قاطعیت تمام همسردار بودن آن حضرت ثابت شده، در پی اثبات فرزندان میرود و مینویسد: اما درباره اولاد آن حضرت روایاتی هست که وجود آنها را به روشنی اثبات میکند[۲۸].
اما ادلهای که بر فرزنددار بودن آن حضرت بیان شده همراه با نقد آنها بدین قرار است: شیخ طوسی از مفضل بن عمرنقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: "برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها به اندازهای طولانی میشود که برخی از مردم گویند: از دنیا رفته، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته، جز تعداد اندکی از شیعیان بر باور خود استوار نماند. و کسی از اقامتگاه او آگاه نمیشود، از فرزندانش و نه از غیر او. به جز کسی که متصدی امور اوست"[۲۹]. برخی از این روایت استفاده کردهاند که آن حضرت در دوران غیبت دارای فرزند است. چرا که اگر فرزند نداشت این روایت بیمعنا میشد.
نقد و بررسی کوتاه:
نعمانی همین روایت را نقل کرده در حالی که به جای "من ولده" "من ولی" [۳۰] آورده است. با توجه به اینکه کتاب "الغیبه" نعمانی به مراتب بر "کتاب الغیبه" شیخ طوسی مقدم بوده و بخشی از سند هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نگاه نوشتار نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف بسیار قوی مینماید. و بنابراین استدلال، به این روایت بیاعتبار خواهد شد.
البته به روایات دیگری نیز استدلال شده که به نظر میرسد آنچه ذکر شد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و آن هم که ملاحظه شد قابلیت استدلال بر این موضوع را ندارند.
۲) ازدواج انجام گرفته، ولی اولاد ندارد:[۳۴]عدهای به دلیل مواجهه با اشکالاتی که بر زن و فرزند داشتن حضرت ذکر شده، گمانه وسطی را برگزیدهاند. به این بیان که حضرت به خاطر عمل به سنّت پیامبرازدواج کرده، ولی به خاطر مصون ماندن از مشکلات فرزند داشتن، دارای فرزند نیست. غافل از اینکه اشکالات فرزند داشتن حضرت، درباره همسر حضرت همچنان باقی خواهد ماند. با این بیان که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمرحضرت طولانی است- که بر این امر دلیلی نداریم- یا اینکه بگوییم مدتی با آن حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است. در این صورت، حضرت به سنّت ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه میدهد.
۳) ازدواج نکرده است: به طور اساسی همسر اختیار کردن برای حضرت مهدی (ع) با فلسفه غیبت در تعارض است. و بسیار بعید است آن حضرتازدواج کرده باشد. اگرچه وقتی ادله قائلین به اثبات زن و فرزند داشتن حضرت ناکافی دانسته شد، نیازی به آوردن دلیل بر زن و فرزند نداشتن نخواهد بود؛ لکن کسانی که احتمال سوم را مطرح کردهاند، به ادلهای نیز تمسک کردهاند. که از جمله آنهاست:
شیخ طوسی در کتاب الغیبه نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. حسن بن علی خزاز گفت علی بن ابی حمزه وارد بر امام رضا(ع) شد. پرسید آیا شما امام هستی؟ حضرت فرمود: آری. علی بن ابی حمزه گفت: از پدر بزرگ شما جعفر بن محمّد شنیدم که: امامی نیست مگر اینکه فرزندی دارد. امام فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ اینچنین که گفتی نفرمود. بلکه ایشان فرمود: امامی نیست مگر اینکه فرزندی داشته باشد مگر امامی که حسین بن علی برای او خارج میشود "رجعت میکند" پس همانا او فرزندی نخواهد داشت. علی بن ابی حمزه گفت راست فرمودی اینچنین فرمود جد بزرگوار شما[۳۸]
روایاتی حضرت خضر را به عنوان کسی معرفی کرده که وحشت تنهایی حضرت مهدی (ع) را در دوران غیبت برطرف میسازد و در حالی که اگر آن حضرتزن و فرزند داشت، نیازی به ملازم و همراه نبود. امام رضا(ع) فرمود: "حضرت خضر(ع) از آب حیات نوشید و او زنده است ... ، خداوند به واسطه او تنهایی قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهاییاش را با او مرتفع سازد"[۳۹]
امام صادق(ع) در این باره فرمود: "صاحب این امر، از غیبتی ناگزیر است و در غیبت خود ناچار از گوشهگیری و کنارهجویی از دیگران است و طیبه "مدینه" خوش منزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آنجا وحشت و ترسی نیست"[۴۱]
«اگرچه از ظاهر بعضی روایات و ادعیهمعصومین، چنین استنباط شده که آن حضرت دارای همسر و اولاد میباشد. امّا همانطور که خواهد آمد، برخی روایات نیز که از درجه اعتبار زیادی برخوردارند، به فرزند نداشتن آن حضرت تصریح دارند. و امّا ابتدا به روایاتی که به وسیله آنها میتوان بر فرزند داشتن امام مهدی (ع) استدلال نمود، میپردازیم و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم:
نعمانی، همین جمله را چنین روایت کرده است: لا یطّلع علی موضعه احد من ولی و لا غیره ...[۴۵]
گفته میشود در روایتشیخ طوسیتحریف واقع شده است. زیرا در روایت ضمیر مفرد به جای ضمیر جمع استفاده شده، و میگوید: از فرزندان او و دیگری، در حالی که صحیح این بود که بگوید: از فرزندان او و دیگران.
بر فرض که بپذیریم، باز هم چیزی در روایت وجود ندارد که حاکی از زمان و فرزندانامام (ع) باشد. و شاید پس از چند قرن فرزندانش متولّد شوند.
روایت پنج شهر احمد بن محمد بن یحیی انباری مبنی بر اینکه امام زمان (ع) فرزندانی دارد که پنج تن از آنان حکومت پنج شهر و پایتخت را عهده دارند. این روایت نیز به یک افسانه میماند، ضمن اینکه سند این داستان بسیار سست و بیاساس است. علّامه محقق، شیخآقا بزرگ تهرانی، در صحّت روایت مذکور تشکیک کرده چنین مینویسد: این داستان در آخر یکی از نسخههای کتاب تعازی تألیف محمد بن علی علومی مرقوم بوده است. پس علی بن فتح اللّه کاشانی، گمان کرده که داستان مرقوم، جزو آن کتاب است، در صورتی که اشتباه کرده و ممکن نیست داستان، جزء آن کتاب باشد، زیرا یحیی بن هبیره وزیر، که این قضیه در منزلش اتفاق افتاده، در تاریخ ۵۶۰ وفات کرده و مؤلّف کتاب تعازی قریب دویست سال بر وی تقدّم داشته است. علاوه بر آن، در متن داستان نیز، تناقضاتی دیده میشود، زیرا احمد بن محمد بن یحیی انباری که ناقل داستان است، میگوید: وزیر از ما پیمان گرفت که داستان مذکور را، برای احدی نقل نکنیم، ما هم به عهد خود وفا کردیم و تا زنده بود برای هیچکس ابراز ننمودیم. بنابراین باید حکایت آن داستان، بعد از تاریخوفاتوزیر یعنی ۵۶۰ اتفاق افتاده باشد، در صورتی که در متن داستان، عثمان بن عبد الباقی میگوید: احمد بن محمد بن یحیی انباری داستان را در تاریخ ۵۴۳ برای من حکایت کرد.[۴۶]
روایتی که سید بن طاووسنقل کرده است که امام رضا (ع) در مقامدعا عرض کرد: اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده [۴۷] این روایت نیز قابل اعتماد نیست، زیرا سند آن ضعیف است. ضمنا بنابر تصریح خود سید بن طاووس، دارای متن دیگری نیز میباشد که به این شکل است: اللّهمّ صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من بعده . و همچنین اگر صحّت روایت را بپذیریم، باز هم در آن نکتهای که حاکی از زمان ولادت فرزندانامام باشد، وجود ندارد. روایاتی که در بحث پیش آوردیم، نمیتواند ثابت کند که امام زمان (ع) فرزند داشته باشد. زیرا دلایلی وجود دارد که میرساند امام زمان (ع) لااقل در حال حاضر فرزند ندارد. از جمله:
مسعودی روایت کرده است: علی بن ابی حمزه، ابن السرّاج و ابن سعید مکاری بر امام رضا (ع) وارد شدند. علی بن ابی حمزه، به آن حضرت عرض کرد: از پدرانت روایت کردهایم، تا بدینجا رسید که: روایت کردهایم که امام از دنیا نمیرود تا فرزندش را ببیند؟ حضرت فرمود: آیا در این حدیثروایت کردهاید: الّا القائم عرض کردند: بلی. حضرت فرمود: آری، روایت کردهاید، شما نمیدانید که چرا گفته شده و معنای آن چیست؟ ابن ابی حمزه گفت: این مطلب در حدیث چیست؟ حضرت به او فرمود: وای بر تو، چگونه جرأت کردی با چیزی بر من استدلال کنی که بعضی از آن، با بعضی دیگر در هم آمیخته است. و فرمود: خداوند متعال بزودی فرزندم را به من نشان خواهد داد.[۴۸]
از محمد بن عبد اللّه بن جعفر حمیری، از پدرش، از علّی بن سلیمان بن رشید، از حسن بن علّی خزاز نقل کند که گفت: علّی بن ابی حمزه بر حضرت رضا (ع) وارد شد و عرض کرد: آیا شما امام هستی؟ فرمود: آری: عرض کرد: من از جدّت، جعفر بن محمّد (ع) شنیدم که فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی داشته باشد و از خود نسلی بر جای بگذارد. فرمود: ای پیر، فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ جعفر اینگونه نگفت، بلکه فرمود: امامی وجود ندارد مگر اینکه فرزندی دارد، جز امامی که حسین (ع) برای او از قبر بیرون میآید؛ او فرزند ندارد. عرض کرد: فدایت شوم، درست فرمودی. شنیدم که جدّت چنین گفت.[۴۹]
روایات دیگری که بر فرزند نداشتن امام تصریح دارد، نیز موجود است که میتوان برای آگاهی بیشتر به کتابهای مربوطه مراجعه کرد.[۵۰] به هر تقدیر، اگرچه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، امّا در بررسی اخبار و احادیث وارده، به روایت معتبری که موجب اطمینان باشد، نرسیدیم، و دنبال نمودن این موضوع لزومی هم ندارد»[۵۱].
«با توجه به فلسفه غیبت و اینکه آن حضرت به شیوه ناشناس در بین مردم زندگی میکنند و کسی از مکان وی هیچگونه اطلاعی ندارد در مورد قضیه ازدواج حضرت، سه نظریه میتواند باشد:
اگر بگوییم ازدواج نکرده و احتمال اوّل را قبول کنیم، لازم میآید که امام زمان (ع) یکی از سنّتهای مهم الهی را ترک کرده باشند، و این با شأنحضرت سازگاری ندارد. امّا از طرف دیگر چون مسأله غیبت اهم است، و ازدواج مهم؛ ترک ازدواج با توجه به آن امر مهمتر، اشکالی ایجاد نمیکند، و گاهی برای مصلحت بالاتر لازم و واجب است.
امّا احتمال دوم که اصل ازدواج را قبول کنیم، و بگوییم حضرتازدواج کردهاند ولی اولاد ندارند، که جمع شود بین سنّت اسلامی و عدم انتشار مکان حضرت؛ این نظریه به مشکل برمیخورد، چون باید قائل به این باشیم همسری که حضرتانتخاب کردهاند دارای عمر طولانی است، مانند خود حضرت که دلیل بر این نظریه نیست. و اشکال دیگر نیز هست و آن اینکه شرعاً جایز نیست حضرت، همسری بگیرند و با او شرط کنند که دارای اولاد نشود و او را از نعمتفرزند محروم کنند.
احتمال سوم اینکه بگوییم حضرتازدواج کردهاند و دارای اولاد هستند، بر این نظریه هیچ دلیلی نداریم و مشکل اصلی که در اینجا وجود دارد این است که حضرت اگر قبل از هزار سال ازدواج کرده باشند، دارای فرزندان زیادی و نوههای زیادی هستند که با مسأله غیبتحضرت و خفای شخص آن حضرت منافات دارد و مکان حضرت نمیشود از آن تعداد اولاد و همسران مخفی باشد.
و در روایتی است که مسعودی از علی بن ابی حمزه نقل کرده که فرمود: ما به امام رضا (ع) عرض کردیم برای ما روایت شده که امام از دنیا نمیرود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ امام رضا (ع) به او فرمود: آیا در خصوص این حدیث برای شما روایت نشده "إلّا القائم"؛ بجز قائم[۵۲].
چنانچه ادّعا گردد که برخی حکایات مانند "جزیره خضرا" مدّعی فرزندانی برای حضرت هستند که این حکایت قابل قبول نیست و این حکایت را بهطور مبسوط که اشکالات متعددی بر آن مترتّب است رد کردهایم[۵۳].
بنابراین ما نه دلیل محکم و قانع کنندهای بر ازدواج حضرت داریم و نه سند قطعی و محکمی بر ازدواج نکردن ایشان، و این بحث هم هیچگونه ثمرهای برای ما ندارد چه حضرتازدواج کرده باشند و چه نکرده باشند. و اللّه اعلم»[۵۶].
«با توجه به فلسفه غیبت و اینکه آن حضرت به شیوه ناشناس زندگی میکنند و کسی از مکان وی آگاه نیست در مورد قضیه ازدواجامام مهدی(ع)، در اینجا، سه احتمال وجود دارد:
اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمهاش این است که امام(ع) یکی از سنتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با شأنامام سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله غیبت ، اهم است و ازدواج مهم، ترک ازدواج، باتوجه به آن امر مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند و گاهی برای مصلحت بالاتر، لازم و واجب نیز هست.
اما احتمال دوم که اصل ازدواج را بپذیریم بدون داشتن اولاد، جمع میکند بین انجام سنت اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیتحضرت. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را به عنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمرحضرت طولانی است که بر این امر دلیلی نداریم، یا اینکه بگوییم مدتی با حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است که در این صورت، حضرت به سنت حسنه ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه میدهد.
احتمال سوم آن است که آن حضرتازدواج کرده و دارای اولاد نیز هست و اولاد آن حضرت نیز فرزندانی دارند. این مسأله، افزون برآن که دلیل محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که این همه اولاد و اعقاب، بالاخره روزی در جستوجوی اصل خویش میافتند و همین کنجکاوی و جستوجو، مسأله را به جایی باریک میکشاند که با فلسفه غیبتحضرت، نمیسازد. البته برخی خواستهاند از روایات و بعضی از ادعیه، بر این احتمال اقامه دلیل کنند که اشارهای به ادله آنان میکنیم: مفضل بن عمر گوید از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود: "صاحب الزمان(ع) را دو غیبت است: یکی از آندو، به اندازهای طولانی شود که بعضی گویند آن حضرت از دنیا رفته و برخی گویند کشته شده است و بعضی نیز بر این باور باشند که جز اندکی از یاران بر امامت وی ماندگار نماندند و کسی هم از مکان و جایگاه زندگی آن حضرت، آگاه نیست نه از فرزندان و نه دیگری، جز آن کسی که امور وی را پیمیگیرد"[۵۷]»[۵۸].
«مطابق نظریه خفای شخص، باید ملتزم به عدم ازدواج شد؛ زیرا طبق این نظریه او از همه افراد مخفی است، و ازدواج احتیاج به ارتباط با مردم دارد و این به نوبه خود با حکمت و فلسفه غیبت سازگاری ندارد. و مطابق نظریه خفای عنوان، میتوان ملتزم به ازدواج حضرت شد، خصوصاً آنکه مطابق با سنّت اسلامی است. آنچه به نظر میرسد ترجیح قول اول است، به جهت:
اگر ازدواج صورت گرفته بود باید در یک مورد هم که شده سفرا و وکلای ناحیه مقدّسه به آن اشاره میکردند.
مسعودی از علی بن ابی حمزه نقل کرده که فرمود: ما به امام رضا(ع) عرض کردیم: برای ما روایت شده که امام از دنیا نمیرود تا آنکه نسل خود را ببیند؟ امام رضا (ع) به او فرمود: آیا در خصوص این حدیث برای شما روایت نشده: إلّا القآئم[۶۱]»[۶۲].
اگر احتمال اول را بپذیریم، لازمهاش این است که اماممعصوم (ع) یکی از سنّتهای مهم اسلامی را ترک کرده باشد و این با شأن امام سازگار نیست. اما از طرفی دیگر چون مسأله غیبت، اهم است و ازدواج مهمّ، ترک ازدواج با توجه به آن امر مهمتر، اشکالی را ایجاد نمیکند.
اما احتمال دوم که اصل ازدواج را بپذیریم بدون داشتن اولاد، جمع میکند بین انجام سنت اسلامی و عدم انتشار مکان و موقعیتحضرت. اما باز این اشکال باقی است که اگر قرار باشد، آن حضرت شخصی را بهعنوان همسر برگزیند، یا باید بگوییم که عمر او نیز مانند عمرحضرت طولانی است که بر این امر دلیلی نداریم، یا اینکه بگوییم مدتی با حضرت زندگی کرده و از دنیا رفته است که در این صورت، حضرت به سنت حسنه ازدواج عمل کرده و پس از آن، تنها و بدون زن و فرزند زندگی را ادامه میدهد.
احتمال سوم آن است که آن حضرتازدواج کرده و دارای اولاد نیز هست و اولاد آن حضرت نیز فرزندانی دارند.این مسأله، افزون بر آنکه دلیل محکمی ندارد، اشکال اساسی آن این است که اینهمه اولاد و اعقاب، بالاخره روزی در جستوجوی اصل خویش میافتند و همین کنجکاوی و جستوجو، مسأله را به جایی باریک میکشاند که با فلسفهغیبتحضرت، سازگار نیست[۶۳]. ما در اینجا روایات و ادلّهای که وجود همسر و فرزند برای حضرت را اثبات میکند میآوریم، اما صحتوسقم بسیاری از آنها در جای خود بحث شده و در بسیاری موارد، سخن از احتمال است که استدلال با آن، تمام نیست. در رابطه با همسر یا همسران حضرت، تنها یک روایت است که سرنخی به دست میدهد و آن روایتی است که مرحوم کفعمی در کتاب شریف مصباح، نقل کرده است. براساس آن، همسر حضرت یکی از دخترهای ابی لهب است[۶۴]. و در رابطه با اولاد آن حضرت روایاتی هست که از جمله آنها روایت انباری است که مرحوم مجلسی در بحارالانوار آن را آورده و روایتی طولانی است[۶۵]. البته بسیاری از بزرگان، از جمله مرحوم آقا بزرگ تهرانی -صاحب الذریعه- در داستان انباری تردید کردهاند. محمد بن مشهدی در کتاب "مزار" از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: گویا نزولقائم را با اهل و عیالش در مسجد سهله میبینم"[۶۶]. مرحوم مجلسی نیز بابی را به خلفاء و اولاد حضرت مهدی (ع) اختصاص داده است. علاوه بر روایات، برخی دعاها نیز که از ائمهمعصومین (ع) صادر شده و یا از ناحیه مقدسه رسیده است، دلالت دارند که برای حضرت، اهل و عیال و فرزندانی هست.
در این دعاها تعبیر "وُلد"، "ذُریه"، "اهل بیت" و "آل بیت" به کار رفته است. در آخرین فراز از صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده چنین میخوانیم: "وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ"[۶۷]درود بیپایان خود را بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایان از اولادش نازل فرما و بر عمر و اجلشان بیفزا. و در دعایی که امام رضا (ع) تعلیم فرموده که در عصر غیبت خوانده شود، چنین آمده است: "اللهمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ... "[۶۸] خدایا! به او درباره خودش و اهلش و فرزندانش و امتش و همه رعیتش عطا فرما، آنچه را که دیدهاش روشن و دلش مسرور گردد... [۶۹]. براساس داستان طولانی و معروف "انباری" نام فرزندان حضرت: طاهر، قاسم، ابراهیم، عبد الرحمن و هاشم است[۷۰]»[۷۱].
در پاسخ میگوییم: امام مهدی (ع) در حال حاضر در غیبت به سر میبرد و این یک حالت استثنایی است که ارتباط ایشان را با مردم محدود میکند. بنابراین، همین عذر میتواند مانع اجرای این سنت نبوی شود؛ زیرا به یقین گاه به دلیل شرایطی خاص، ممکن است حکم واجبی از عهده انسان برداشته شود، چه رسد به مستحبات و سنتها. افزون بر این، ازدواج سنتی نبوی است که باید در طول زندگی انجام گیرد و هیچ اشکالی ندارد که حضرت مهدی (ع) پس از ظهوراقدام به این عمل نماید و در این صورت، ترککننده سنت نبوی نیز نخواهد بود. از همینجا میتوان استفاده کرد دعاهایی که در آنها به حضرت و خانواده او اشاره کرده، میتواند به دوران ظهور آن بزرگوار مربوط باشد، نه زمان غیبت.
در مقابل این نظریه، دیدگاه دیگری مطرح است که قاطعانه ازدواج حضرت را نفی میکند. عمده دلیل ایشان هم این است که لازمه ازدواج حضرت، یا طولانی بودن عمر همسر اوست که دلیلی بر آن نداریم، یا آنکه حضرت پس از رحلت همسر، مجبور است با دیگری ازدواج کند، یا به دلیلازدواج باید فرزندانی داشته باشد که سرپرستی آنها موجب شناخته شدن حضرت گردد و... .
البته این مطالب هم سست و بیاساس است. ممکن است حضرت در برههای از حیات خود -حتی در غیبت- همسری اختیار کند و آن زن از دنیا برود. در این صورت، ایشان هم به سنت نبوی عمل کرده و هم مشکلات و پیآمدهایی برای آن حضرت پیش نیاید. بنابراین، ما نه دلیلی بر ازدواج حضرت داریم و نه سندی بر ازدواج نکردن او، ضمن اینکه مبهم بودن این مسئله میتواند، دارای حکمتی باشد، چون در هر صورت، مشکلاتی پیش میآید. آنچه در روایات آمده این است که همواره سی نفر از بهترینانسانها در خدمت امام زمان (ع) هستند و او را در حل مشکلات یاری میکنند و تنها آنان از محل زندگیامام باخبرند[۷۲]»[۷۳].
↑ برای آگاهی فزونتر درباره این دعاها و زیارتها، به منابع ذیل مراجعه کنید: - شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۱۲. - شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۲۸۶ و ۴۰۹ - سید بن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۸ و نیز همو مصباح الزائر مخطوط)، ص۱۷۰ -بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲، ج ۱۰۲، ص ۲۲۸ - حسن بن سليمان حلی، مختصر بصائر الدرجات، ۱۹۲ - ابراهيم بن علی عاملی کفعمی، مصباح الكفعمي، ص۵۴۸
↑خدایا! به او درباره خودش و اهل و فرزندان و امت و همه رعیتش، آنچه دیدهاش را روشن و دلش را شادمان میسازد، عطا فرما ....؛ بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۱۴
↑[خدایا!] بر ولی امرت و اولیای عهدش و پیشوایانی که از فرزندانش به شمار میآیند، درود فرست و عمر و مدت زندگی شان را فزونی بخش؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۷۷ و بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲