افضلیت امام صادق: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[نصوص]] فراوانی بر [[افضلیت]] و [[برتری امام]] [[صادق]] {{ع}} دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: سدیر صیرفی می‌گوید از [[امام باقر]] {{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{عربی|"إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْوَلَدُ يـَعـْرِفُ فـِيـهِ شـِبْهَ خَلْقِهِ وَ خُلُقِهِ وَ شَمَائِلِهِ وَ إِنِّی لَأَعْرِفُ مِنِ ابْنِی هَذَا شِبْهَ خَلْقِی وَ خُلُقِی وَ شَمَائِلِی يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref>. در [[روایات]] دیگری [[امام باقر]] {{ع}} در جمع اصحابش نسبت به [[امام صادق]] {{ع}} به خیر البریة تعبیر فرموده است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد اینست که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.</ref>.
[[نصوص]] فراوانی بر [[افضلیت]] و [[برتری امام]] [[صادق]] {{ع}} دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: سدیر صیرفی می‌گوید از [[امام باقر]] {{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{عربی|"إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْوَلَدُ يـَعـْرِفُ فـِيـهِ شـِبْهَ خَلْقِهِ وَ خُلُقِهِ وَ شَمَائِلِهِ وَ إِنِّی لَأَعْرِفُ مِنِ ابْنِی هَذَا شِبْهَ خَلْقِی وَ خُلُقِی وَ شَمَائِلِی يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref>. در [[روایات]] دیگری [[امام باقر]] {{ع}} در جمع اصحابش نسبت به [[امام صادق]] {{ع}} به خیر البریة تعبیر فرموده است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد اینست که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.</ref>.


دیگران نیز در [[برتری]] و [[افضلیت]] و تقدم [[امام صادق]] {{ع}} سخن گفته‌اند<ref>ر.ک: الإمام الصادق و المذاهب الأربعة، ج ۱، ص ۵۵، أقوال العلماء فی الإمام الصادق {{ع}}.</ref> که به سبب کثرت و فراوانی این کلمات به چند نمونه اکتفا می‌کنیم: از [[زید بن علی]] بن [[حسین]] {{ع}} [[نقل]] است که گفت: {{عربی|"فی کل زمان رجل منا أهل البیت یحتج الله به علی الخلقه و حجة زماننا ابن أخی جعفر بن محمد لا یضل من تبعه و لا یهتدی من خالفه"}}<ref>الأمالی، ص ۵۴۳؛ بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۱۷۳.</ref>.
دیگران نیز در [[برتری]] و [[افضلیت]] و تقدم [[امام صادق]] {{ع}} سخن گفته‌اند<ref>ر.ک: الإمام الصادق و المذاهب الأربعة، ج ۱، ص ۵۵، أقوال العلماء فی الإمام الصادق {{ع}}.</ref> که به سبب کثرت و فراوانی این کلمات به چند نمونه اکتفا می‌کنیم: از [[زید بن علی]] بن [[حسین]] {{ع}} [[نقل]] است که گفت: {{عربی|"فِي كُلِّ زَمَانٍ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يَحْتَجُّ اللَّهُ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّةُ زَمَانِنَا ابْنُ أَخِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ لَا يَضِلُّ مَنْ تَبِعَهُ وَ لَا يَهْتَدِي مَنْ خَالَفَهُ"}}<ref>الأمالی، ص ۵۴۳؛ بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۱۷۳.</ref>.


[[مالک بن انس]] پیشوای [[مذهب]] [[مالکی]] در توصیف [[امام صادق]] {{ع}} می‌گوید: چند گاهی نزد [[جعفر بن محمد]] آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در [[نماز]] بود یا [[روزه]] داشت و یا [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از [[دانشمندان]] و [[بندگان]] [[خداوند]] بود که نسبت به [[خداوند تعالی]] [[خوف]] و [[خشیت]] داشت<ref>{{عربی|"و قد کنت أختلف إلیه زمانا فما کنت أراه إلا علی ثلاث خصال إما مصلیا و إما صامتا و إما یقرا القرآن و لا یتکلم فیما لا یعنیه و کان من العلماء و العباد الذین یخشون الله عزوجل"}}؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی {{صل}}، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر.ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.</ref>. ابو حنفیه ثابت بن نعمان پیشوای [[حنفیان]] به استفاده‌های فراوان علمی از [[امام صادق]] {{ع}} اعتراف دارد از جمله ماجرای بحث‌های فقهی در حضور [[منصور عباسی]] است<ref>ر.ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۸۵، {{عربی|"ثم أتیت أبا جعفر، و جعفر جالس عن یمینه، فلما بصرت بهما، دخلنی لجعفر من الهیبة ما لا یدخلنی لابی جعفر، فسلمت و أذن لی، فجلست. ثم التفت إلی جعفر، فقال: یا أبا عبدالله، تعرف هذا؟ قال: نعم. هذا أبو حنیفة ثم قال أبوحنیفة ألیس قد روینا أن أعلم الناس أعلمهم باختلاف الناس؟"}}</ref> تا جائی که [[نقل]] شده که گفته است: {{عربی|"لولا السنتان لهلک النعمان"}}<ref>ر.ک: آلوسی مختصر تحفه اثنا عشریه، ص ۸. و إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۴۸۶.</ref>.
[[مالک بن انس]] پیشوای [[مذهب]] [[مالکی]] در توصیف [[امام صادق]] {{ع}} می‌گوید: چند گاهی نزد [[جعفر بن محمد]] آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در [[نماز]] بود یا [[روزه]] داشت و یا [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از [[دانشمندان]] و [[بندگان]] [[خداوند]] بود که نسبت به [[خداوند تعالی]] [[خوف]] و [[خشیت]] داشت<ref>{{عربی|"وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً وَ إِمَّا صَامِتاً وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ لَا يَتَكَلَّمُ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ كَانَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْعُبَّادِ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ"}}؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی {{صل}}، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر.ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.</ref>. ابو حنفیه ثابت بن نعمان پیشوای [[حنفیان]] به استفاده‌های فراوان علمی از [[امام صادق]] {{ع}} اعتراف دارد از جمله ماجرای بحث‌های فقهی در حضور [[منصور عباسی]] است<ref>ر.ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۸۵، {{عربی|"ثمَّ أتَيْتُ أَبا جَعْفرٍ و جَعْفَرٌ جَالِسٌ عَنْ يَمِينِهِ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهِمَا دَخَلَنِي لِجَعْفَرٍ مِنَ الْهَيْبَةِ مَا لَا يَدْخُلُنِي لَابِي جَعْفَرٍ فَسَلَّمْتُ و أَذِنَ لِي فجلستُ ثُمَّ اِلْتَفَت إِلَيَّ جَعْفَرٌ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ تَعْرِفُ هَذَا قَالَ نَعَمْ هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ ثُمَّ قَالَ أَبُوحَنِيفَة أَليس قَدْ رُوِّينَا أَنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفِ النَّاسِ"}}</ref> تا جائی که [[نقل]] شده که گفته است: {{عربی|"لَوْ لاَ السَّنَتَانِ لَهَلَكَ النُّعْمَانُ"}}<ref>ر.ک: آلوسی مختصر تحفه اثنا عشریه، ص ۸. و إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۴۸۶.</ref>.
[[شهرستانی]] [[متکلم]] [[اهل سنت]] درباره [[امام صادق]] {{ع}} می‌نویسد: [[جعفر بن محمد]] [[صادق]] [[صاحب]] [[دانش]] سرشار و [[ادب]] کامل در [[حکمت]] و [[زهد]] در [[دنیا]] و [[ورع]] تام از شهوات بود. او مدتی را در [[مدینه]] اقامت کرده و [[شیعیان]] منسوب به خود را بهره‌مند ساخته و بر دوستداران خود [[اسرار]] [[علوم]] را [[افاضه]] می‌نمود. آنگاه به [[عراق]] درآمد و مدتی در آنجا درنگ کرد او هرگز در پی [[ریاست]] نبود و با احدی در امر [[امامت]] و [[خلافت]] به کشمکش نپرداخت و آنکه در دریای [[معرفت]] غرق گشته دیگر او را چه کار به جویبار و آن را که بر بلندای [[حقیقت]] [[صعود]] کرده چه [[بیم]] از پستی<ref>{{عربی|"وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزيرٍ فِي‌ الدِّينِ، وَ أدَبٍ كَامِلٍ فِي‌ الْحِكْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِي‌ الدُّنْيَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ. قَالَ: وَ قَدْ أقَامَ بِالْمَدِينَةِ مُدَّةً يُفِيدُ الشِّيعَةَ الْمُنْتَمِينَ إلَيْهِ، وَ يُفِيضُ عَلَي‌ الْمُوَالِينَ لَهُ أسْرَارَ الْعُلُومِ. ثُمَّ دَخَلَ الْعِرَاقَ وَ أقَامَ بِهَا مُدَّةً. مَا تَعَرَّضَ لِلاْءمَامَةِ - أيْ لِلسَّلْطَنَةِ - قَطُّ ، وَ لاَ نَازَعَ أحَداً فِي‌ الْخِلاَفَةِ. (قَالَ): وَ مَنْ غَرِقَ فِي‌ بَحْرِ الْمَعْرَفَةِ لَمْ يَطْمَعْ فِي‌ شَطٍّ، وَ مَنْ تَعَلَّي‌ إلَي‌ ذِرْوَةِ الْحَقِيقَةِ لَمْ يَخَفْ مِنْ حَطٍّ "}}. محمد بن عبدالکریم شهرستانی الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۹۴.</ref>.
[[شهرستانی]] [[متکلم]] [[اهل سنت]] درباره [[امام صادق]] {{ع}} می‌نویسد: [[جعفر بن محمد]] [[صادق]] [[صاحب]] [[دانش]] سرشار و [[ادب]] کامل در [[حکمت]] و [[زهد]] در [[دنیا]] و [[ورع]] تام از شهوات بود. او مدتی را در [[مدینه]] اقامت کرده و [[شیعیان]] منسوب به خود را بهره‌مند ساخته و بر دوستداران خود [[اسرار]] [[علوم]] را [[افاضه]] می‌نمود. آنگاه به [[عراق]] درآمد و مدتی در آنجا درنگ کرد او هرگز در پی [[ریاست]] نبود و با احدی در امر [[امامت]] و [[خلافت]] به کشمکش نپرداخت و آنکه در دریای [[معرفت]] غرق گشته دیگر او را چه کار به جویبار و آن را که بر بلندای [[حقیقت]] [[صعود]] کرده چه [[بیم]] از پستی<ref>{{عربی|"وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزيرٍ فِي‌ الدِّينِ، وَ أدَبٍ كَامِلٍ فِي‌ الْحِكْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِي‌ الدُّنْيَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ. قَالَ: وَ قَدْ أقَامَ بِالْمَدِينَةِ مُدَّةً يُفِيدُ الشِّيعَةَ الْمُنْتَمِينَ إلَيْهِ، وَ يُفِيضُ عَلَي‌ الْمُوَالِينَ لَهُ أسْرَارَ الْعُلُومِ. ثُمَّ دَخَلَ الْعِرَاقَ وَ أقَامَ بِهَا مُدَّةً. مَا تَعَرَّضَ لِلاْءمَامَةِ - أيْ لِلسَّلْطَنَةِ - قَطُّ ، وَ لاَ نَازَعَ أحَداً فِي‌ الْخِلاَفَةِ. (قَالَ): وَ مَنْ غَرِقَ فِي‌ بَحْرِ الْمَعْرَفَةِ لَمْ يَطْمَعْ فِي‌ شَطٍّ، وَ مَنْ تَعَلَّي‌ إلَي‌ ذِرْوَةِ الْحَقِيقَةِ لَمْ يَخَفْ مِنْ حَطٍّ"}}. محمد بن عبدالکریم شهرستانی الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۹۴.</ref>.


[[کمال الدین]]، [[محمد]] بن [[طلحه]] [[شافعی]] او را اینگونه می‌ستاید: [[جعفر بن محمد]] از [[عالمان]] و [[سادات]] [[اهل بیت]]، دارای [[علوم]] انباشته و عبادت‌های فراوان بود، پیوسته زبان به ذکر گشوده داشت زهدش [[آشکار]] و [[قرآن]] بسیار [[تلاوت]] کرده و در معانی آن [[تدبر]] و از دریای [[معارف]] آن گوهرها صید کرده و شگفتی‌ها بیرون می‌کشید. نظر در سیمایش یادآور [[آخرت]] و شنیدن سخنش مایه [[زهد]] در [[دنیا]] و [[اقتدا]] به هدایتش [[میراث]] [[بهشت]] بود. درخشش چهره‌اش [[گواه]] بر آن بود که او از نسل [[نبوت]] و [[طهارت]] است و افعالش فاش می‌ساخت که او از نسل [[پیامبری]] است. از او [[حدیث]] [[روایت]] شده و گروهی از شخصیت‌های [[امت]] امثال یحیی بن سعید [[انصاری]]، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری، ابن عیینه و ایوب سجستانی و دیگران از او [[دانش]] آموخته و این را برای خود [[شرافت]] و افتخار می‌شمردند<ref>{{عربی|"هو من عظماء أهل البیت و ساداتهم {{ع}} ذو علوم جمة و عبادة موفورة و أوراد متواصلة و زهادة بینة و تلاوة کثیرة یتتبع معانی القرآن الکریم و یستخرج من بحره جواهره و یستنتج عجائبه و یقسم أوقاته علی أنواع الطاعات بحیث یحاسب علیها نفسه و رؤیته تذکر باالآخرة و استماع کلامه یزهد فی الدنیا و القتداء بهداه یورث الجنة نور قسماته شاهد أنه من سلالة النبوة و طهارة أفعاله تصدع بأنة من ذریة الرسالة نقل عنه الحدیث و استفاذ منه العلم جماعة من أعیان الأئمة و أعلامهم مثل یحیی بن سعید الأنصاری و ابن جریج و مالک بن أنس و الثوری و ابن عیینة و أبی حنیفة و شعبة و أیوب السختیانی و غیرهم و عدوا أخذهم منه منقبة شرفوا بها و فضیلة اکتسبوها"}}. مطالب السوول، ص ۲۳۸.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.</ref>.
[[کمال الدین]]، [[محمد]] بن [[طلحه]] [[شافعی]] او را اینگونه می‌ستاید: [[جعفر بن محمد]] از [[عالمان]] و [[سادات]] [[اهل بیت]]، دارای [[علوم]] انباشته و عبادت‌های فراوان بود، پیوسته زبان به ذکر گشوده داشت زهدش [[آشکار]] و [[قرآن]] بسیار [[تلاوت]] کرده و در معانی آن [[تدبر]] و از دریای [[معارف]] آن گوهرها صید کرده و شگفتی‌ها بیرون می‌کشید. نظر در سیمایش یادآور [[آخرت]] و شنیدن سخنش مایه [[زهد]] در [[دنیا]] و [[اقتدا]] به هدایتش [[میراث]] [[بهشت]] بود. درخشش چهره‌اش [[گواه]] بر آن بود که او از نسل [[نبوت]] و [[طهارت]] است و افعالش فاش می‌ساخت که او از نسل [[پیامبری]] است. از او [[حدیث]] [[روایت]] شده و گروهی از شخصیت‌های [[امت]] امثال یحیی بن سعید [[انصاری]]، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری، ابن عیینه و ایوب سجستانی و دیگران از او [[دانش]] آموخته و این را برای خود [[شرافت]] و افتخار می‌شمردند<ref>{{عربی|"هُوَ مِنْ عُظَمَاءِ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ سَادَاتِهِمْ {{عم}} ذُو عُلُومٍ جَمَّةٍ وَ عِبَادَةٍ مَوْفُورَةٍ وَ أَوْرَادٍ مُتَوَاصِلَةٍ وَ زَهَادَةٍ بَيِّنَةٍ وَ تِلَاوَةٍ كَثِيرَةٍ يَتَتَبَّعُ مَعَانِيَ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ وَ يَسْتَخْرِجُ مِنْ بَحْرِهِ جَوَاهِرَهُ وَ يَسْتَنْتِجُ عَجَائِبَهُ وَ يَقْسِمُ أَوْقَاتَهُ عَلَى أَنْوَاعِ الطَّاعَاتِ بِحَيْثُ يُحَاسِبُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ رُؤْيَتُهُ تُذَكِّرُ بِالْآخِرَةِ وَ اسْتِمَاعُ كَلَامِهِ يُزَهِّدُ فِي الدُّنْيَا وَ الِاقْتِدَاءُ بِهُدَاهُ يُورِثُ الْجَنَّةَ نُورُ قَسَمَاتِهِ شَاهِدُ أَنَّهُ مِنْ سُلَالَةَ النُّبُوَّةِ وَ طَهَارَةُ أَفْعَالِهِ تَصْدَعُ بِأَنَّهُ مِنْ ذُرِّيَّةِ الرِّسَالَةِ نَقَلَ عَنْهُ الْحَدِيثَ وَ اسْتَفَادَ مِنْهُ الْعِلْمَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَعْيَانِ الْأَئِمَّةِ وَ أَعْلَامِهِمْ مِثْلُ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ الْأَنْصَارِيِّ وَ ابْنِ جُرَيْجٍ وَ مَالِكِ بْنِ أَنَسٍ وَ الثَّوْرِيِّ وَ ابْنِ عُيَيْنَةَ وَ أَبِي حَنِيفَةَ وَ شُعْبَةَ وَ أَيُّوبَ السَّخْتِيَانِيِّ وَ غَيْرِهِمْ وَ عَدُوّاً أَخْذَهُمْ مِنْهُ مَنْقَبَةً شُرِّفُوا بِهَا وَ فَضِيلَةً اكْتَسَبُوهَا"}}. مطالب السوول، ص ۲۳۸.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۳

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "افضلیت امام صادق" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت امام صادق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

افضلیت امام صادق

نصوص فراوانی بر افضلیت و برتری امام صادق (ع) دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: سدیر صیرفی می‌گوید از امام باقر (ع) شنیدم که می‌فرمود: "إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ الْوَلَدُ يـَعـْرِفُ فـِيـهِ شـِبْهَ خَلْقِهِ وَ خُلُقِهِ وَ شَمَائِلِهِ وَ إِنِّی لَأَعْرِفُ مِنِ ابْنِی هَذَا شِبْهَ خَلْقِی وَ خُلُقِی وَ شَمَائِلِی يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)"[۱]. در روایات دیگری امام باقر (ع) در جمع اصحابش نسبت به امام صادق (ع) به خیر البریة تعبیر فرموده است[۲].

دیگران نیز در برتری و افضلیت و تقدم امام صادق (ع) سخن گفته‌اند[۳] که به سبب کثرت و فراوانی این کلمات به چند نمونه اکتفا می‌کنیم: از زید بن علی بن حسین (ع) نقل است که گفت: "فِي كُلِّ زَمَانٍ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ يَحْتَجُّ اللَّهُ بِهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّةُ زَمَانِنَا ابْنُ أَخِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ لَا يَضِلُّ مَنْ تَبِعَهُ وَ لَا يَهْتَدِي مَنْ خَالَفَهُ"[۴].

مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی در توصیف امام صادق (ع) می‌گوید: چند گاهی نزد جعفر بن محمد آمد و شد می‌کردم و همواره او را در یکی از سه حالت یافتم، یا در نماز بود یا روزه داشت و یا قرآن تلاوت می‌کرد بیهوده سخن نمی‌گفت و از دانشمندان و بندگان خداوند بود که نسبت به خداوند تعالی خوف و خشیت داشت[۵]. ابو حنفیه ثابت بن نعمان پیشوای حنفیان به استفاده‌های فراوان علمی از امام صادق (ع) اعتراف دارد از جمله ماجرای بحث‌های فقهی در حضور منصور عباسی است[۶] تا جائی که نقل شده که گفته است: "لَوْ لاَ السَّنَتَانِ لَهَلَكَ النُّعْمَانُ"[۷]. شهرستانی متکلم اهل سنت درباره امام صادق (ع) می‌نویسد: جعفر بن محمد صادق صاحب دانش سرشار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتی را در مدینه اقامت کرده و شیعیان منسوب به خود را بهره‌مند ساخته و بر دوستداران خود اسرار علوم را افاضه می‌نمود. آنگاه به عراق درآمد و مدتی در آنجا درنگ کرد او هرگز در پی ریاست نبود و با احدی در امر امامت و خلافت به کشمکش نپرداخت و آنکه در دریای معرفت غرق گشته دیگر او را چه کار به جویبار و آن را که بر بلندای حقیقت صعود کرده چه بیم از پستی[۸].

کمال الدین، محمد بن طلحه شافعی او را اینگونه می‌ستاید: جعفر بن محمد از عالمان و سادات اهل بیت، دارای علوم انباشته و عبادت‌های فراوان بود، پیوسته زبان به ذکر گشوده داشت زهدش آشکار و قرآن بسیار تلاوت کرده و در معانی آن تدبر و از دریای معارف آن گوهرها صید کرده و شگفتی‌ها بیرون می‌کشید. نظر در سیمایش یادآور آخرت و شنیدن سخنش مایه زهد در دنیا و اقتدا به هدایتش میراث بهشت بود. درخشش چهره‌اش گواه بر آن بود که او از نسل نبوت و طهارت است و افعالش فاش می‌ساخت که او از نسل پیامبری است. از او حدیث روایت شده و گروهی از شخصیت‌های امت امثال یحیی بن سعید انصاری، ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری، ابن عیینه و ایوب سجستانی و دیگران از او دانش آموخته و این را برای خود شرافت و افتخار می‌شمردند[۹][۱۰].

پرسش‌های وابسته

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع افضلیت امام صادق


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الکافی، ج ۱، ص ۳۰۶.
  2. کافی، ج ۱، ص ۳۰۷. از جمله سعادت مرد اینست که او را فرزندی باشد که شباهتی از خلقت و اخلاق و شمائلش در او درک شود و من شباهت خلقت و اخلاق و شمائلم را از این پسرم یعنی ابا عبدالله درک می‌کنم.
  3. ر.ک: الإمام الصادق و المذاهب الأربعة، ج ۱، ص ۵۵، أقوال العلماء فی الإمام الصادق (ع).
  4. الأمالی، ص ۵۴۳؛ بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۱۷۳.
  5. "وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً وَ إِمَّا صَامِتاً وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ لَا يَتَكَلَّمُ فِيمَا لَا يَعْنِيهِ وَ كَانَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْعُبَّادِ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ"؛ از منابع اهل سنت مثل الشفاء بعتریف حقوق المصطفی (ص)، ج ۲، ص ۹۴ و نیز ر.ک: بحار الأنوار، ج ۱۷، ص ۳۳.
  6. ر.ک: سیر اعلام النبلاء، ج ۶، ص ۲۸۵، "ثمَّ أتَيْتُ أَبا جَعْفرٍ و جَعْفَرٌ جَالِسٌ عَنْ يَمِينِهِ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهِمَا دَخَلَنِي لِجَعْفَرٍ مِنَ الْهَيْبَةِ مَا لَا يَدْخُلُنِي لَابِي جَعْفَرٍ فَسَلَّمْتُ و أَذِنَ لِي فجلستُ ثُمَّ اِلْتَفَت إِلَيَّ جَعْفَرٌ فَقَالَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ تَعْرِفُ هَذَا قَالَ نَعَمْ هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ ثُمَّ قَالَ أَبُوحَنِيفَة أَليس قَدْ رُوِّينَا أَنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفِ النَّاسِ"
  7. ر.ک: آلوسی مختصر تحفه اثنا عشریه، ص ۸. و إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۴۸۶.
  8. "وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزيرٍ فِي‌ الدِّينِ، وَ أدَبٍ كَامِلٍ فِي‌ الْحِكْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِي‌ الدُّنْيَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ. قَالَ: وَ قَدْ أقَامَ بِالْمَدِينَةِ مُدَّةً يُفِيدُ الشِّيعَةَ الْمُنْتَمِينَ إلَيْهِ، وَ يُفِيضُ عَلَي‌ الْمُوَالِينَ لَهُ أسْرَارَ الْعُلُومِ. ثُمَّ دَخَلَ الْعِرَاقَ وَ أقَامَ بِهَا مُدَّةً. مَا تَعَرَّضَ لِلاْءمَامَةِ - أيْ لِلسَّلْطَنَةِ - قَطُّ ، وَ لاَ نَازَعَ أحَداً فِي‌ الْخِلاَفَةِ. (قَالَ): وَ مَنْ غَرِقَ فِي‌ بَحْرِ الْمَعْرَفَةِ لَمْ يَطْمَعْ فِي‌ شَطٍّ، وَ مَنْ تَعَلَّي‌ إلَي‌ ذِرْوَةِ الْحَقِيقَةِ لَمْ يَخَفْ مِنْ حَطٍّ". محمد بن عبدالکریم شهرستانی الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۹۴.
  9. "هُوَ مِنْ عُظَمَاءِ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ سَادَاتِهِمْ (ع) ذُو عُلُومٍ جَمَّةٍ وَ عِبَادَةٍ مَوْفُورَةٍ وَ أَوْرَادٍ مُتَوَاصِلَةٍ وَ زَهَادَةٍ بَيِّنَةٍ وَ تِلَاوَةٍ كَثِيرَةٍ يَتَتَبَّعُ مَعَانِيَ الْقُرْآنِ الْكَرِيمِ وَ يَسْتَخْرِجُ مِنْ بَحْرِهِ جَوَاهِرَهُ وَ يَسْتَنْتِجُ عَجَائِبَهُ وَ يَقْسِمُ أَوْقَاتَهُ عَلَى أَنْوَاعِ الطَّاعَاتِ بِحَيْثُ يُحَاسِبُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ رُؤْيَتُهُ تُذَكِّرُ بِالْآخِرَةِ وَ اسْتِمَاعُ كَلَامِهِ يُزَهِّدُ فِي الدُّنْيَا وَ الِاقْتِدَاءُ بِهُدَاهُ يُورِثُ الْجَنَّةَ نُورُ قَسَمَاتِهِ شَاهِدُ أَنَّهُ مِنْ سُلَالَةَ النُّبُوَّةِ وَ طَهَارَةُ أَفْعَالِهِ تَصْدَعُ بِأَنَّهُ مِنْ ذُرِّيَّةِ الرِّسَالَةِ نَقَلَ عَنْهُ الْحَدِيثَ وَ اسْتَفَادَ مِنْهُ الْعِلْمَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَعْيَانِ الْأَئِمَّةِ وَ أَعْلَامِهِمْ مِثْلُ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ الْأَنْصَارِيِّ وَ ابْنِ جُرَيْجٍ وَ مَالِكِ بْنِ أَنَسٍ وَ الثَّوْرِيِّ وَ ابْنِ عُيَيْنَةَ وَ أَبِي حَنِيفَةَ وَ شُعْبَةَ وَ أَيُّوبَ السَّخْتِيَانِيِّ وَ غَيْرِهِمْ وَ عَدُوّاً أَخْذَهُمْ مِنْهُ مَنْقَبَةً شُرِّفُوا بِهَا وَ فَضِيلَةً اكْتَسَبُوهَا". مطالب السوول، ص ۲۳۸.
  10. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۵۲-۵۴.