بحث:آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==پاسخ جامع اجمالی نخست==
== پاسخ جامع اجمالی==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-
|[[پرونده:Pic1397.jpg|75px|link=مجید حیدری‌نیک]]||[[پرونده:13681166.jpg|75px|link=محبوب شفائی]]||[[پرونده:Pic434.jpg|75px|link=میرزا عباس مهدوی‌فرد]]||[[پرونده:13681061.jpg|75px|link=ابراهیم شفیعی سروستانی]]||[[پرونده:15207.jpg|75px|link=علی اصغر رضوانی]]||[[پرونده:13681204.jpg|75px|link=علی باقی نصرآبادی]]||[[پرونده:1100130.jpg|70px|link=سکینه طاووسی]]||[[پرونده:10037862.jpg|50px|link=خدیجه هاشمی]]||[[پرونده:4764567.jpg|70px|link=مسجد جمکران]]
|-
|<sub>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک]]</sub>||<sub>[[محبوب شفائی|شفائی]]</sub>||<sub>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد]]</sub>||<sub>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی]]</sub>||<sub>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]</sub>||<sub>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی]]</sub>||<sub>[[سکینه طاووسی|طاووسی]]</sub>||<sub>[[خدیجه هاشمی|هاشمی]]</sub>||<sub>مسجد جمکران</sub>
|-
|}
===[[جایگاه انتظار]]===
*[[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]] و ایجاد [[آمادگی]] در کل عالم و در یک عبارت "[[انتظار]] داشتن" امر حیاتی و لازمی است که [[پیشوایان دینی]] آن را راهبردی مهم در [[دوران غیبت]] دانسته و علاوه بر امر نمودن نسبت به آن، به [[وجوب]] [[انتظار]] هم اشاره کرده‌اند<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ [[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص ۱۲؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۲۱.</ref>. در [[تفکر شیعی]] [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} همواره به عنوان یکی از اصول [[مسلم]] [[اعتقادی]] مطرح و [[انتظار]] آن [[منجی]] از اهمیت و [[جایگاه]] خاصی برخوردار بوده و بخش عظیمی از [[معارف]] [[شیعی]] را به خود اختصاص داده است<ref>ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، [[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص ۱۶ ـ ۱۸.</ref>.
===[[دلایل]] [[ضرورت انتظار]]===
*اهمیت و [[ضرورت]] دورۀ [[انتظار]] را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:
====توجه به معنا و [[حقیقت انتظار]]====
*[[انتظار]] یک دورۀ [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی]] است و هر [[انقلاب]] و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت [[انتظار]] است که [[منتظر]] را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزند و مانع‌ها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ [[انتظار]] [[ضرورت]] است و هر [[قدر]] اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دورۀ [[انتظار]] آن هم گسترده‌تر خواهد بود<ref>ر.ک. [[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۲۳ ـ ۲۷.</ref>.
====بررسی اوراق زرین [[تاریخ]]====
*همۀ [[ادیان]] و اکثر [[ملل]] در [[انتظار]] شخصی به سر می‌برند که با [[قیام]] خود [[جهان]] را از [[ظلم]] و [[فساد]] و [[گناه]] [[پاک]]، و عدالتی همه جانبه و فراگیر را در [[زمین]] [[حاکم]] خواهد کرد. تحقق چنین اتفاق نظری میان [[پیروان ادیان]] گذشته و اکثر [[ملت‌ها]] و [[اقوام]] و نیز نوابغ و [[فلاسفه]] [[غرب]] ـ با وجود تعدد [[ادیان]] و فاصله بسیار میان [[باورها]] و [[اختلاف]] [[افکار]] آنان ـ بر اصل ایدۀ [[منجی]] باوری و [[انتظار]] [[منجی]] هیچگاه ممکن نیست بدون مدرک و پشتوانه‌ای [[استوار]] و اصیل باشد؛ زیرا نظایر چنین [[وحدت]] نظر [[جهان]] شمولی عادة بدون وجود [[سند]] و [[دلیل]] عقل‌پسند و معتبر صورت نمی‌پذیرد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>. همچنین [[ضرورت]] و اهمیت دورۀ [[انتظار]] را از لابه لای صفحات [[تاریخ]] نیز می‌توان به دست آورد. پس از [[رحلت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[سیدالشهداء]]{{ع}} تا امروز، ریشۀ تمام حرکت‌ها و [[نهضت‌های شیعی]] علیه [[باطل]] و استثمارگران، همین فلسفۀ [[اجتماعی]] [[انتظار]] و [[عقیده]] به ادامۀ [[مبارزه]] تا [[پیروزی]] [[حق]] بوده است. این امر چنان مورد توجه بزرگان [[دین]] قرار گرفته تا آنجا که یکی از معیارهای پذیرش [[اعمال]] نامیده شده است<ref>ر.ک. ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰.</ref>.
====فلسفۀ [[بعثت]] [[انبیاء]]====
*[[هدف]] اساسی [[بعثت پیامبران]]، کامل کردن شرایط رشد و کمال برای انسان‌هاست و نیز به [[گواهی]] [[قرآن]] [[مأموریت]] بنیادین [[پیامبران]]، اشاعۀ [[توحید]] و [[پرستش]] خداست، منتها برای هیچکدام از آنان، شرایط تحقق جامعۀ [[توحیدی]] فراهم نگردیده و در نتیجه، [[غایت]] [[خلقت انسان]] و [[بعثت انبیا]] تحقق نیافته است. اکنون دو راه پیش روی [[تاریخ]] قرار دارد: یا راهی را خواهد رفت که تاکنون رفته است و چنانکه برخی می‌پندارند [[بشر]] [[آینده]] با [[قدرت]] فوق‌العاده و امکانات و ابزار بسیار پیشرفتۀ خویش، [[سعادت]] و [[زندگی]] [[انسان]] را در معبد [[خودپرستی]] و [[هوای نفس]] [[قربانی]] خواهد کرد، که در این صورت [[بعثت انبیا]] لغو خواهد بود و یا اینکه سرانجام [[تاریخ]]، با ارادۀ قاهرۀ [[خداوند بزرگ]] و با [[مشیت]] او رقم خواهد خورد و برای همیشه، [[زمین]] از آن [[صالحان]] خواهد بود و این [[اراده]] با دست [[با کفایت]] [[وارث]] [[انبیا]] و [[ذخیره الهی]] و [[منجی آخرالزمان]] محقق خواهد شد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بشارت‌های [[قرآن]]====
*[[قرآن کریم]] با بشارت‌های متعددی که درباره [[آینده جهان]] داده است همۀ تشنگان [[فضیلت]] را به [[آمادگی]] برای رسیدن به وضعیت ایده‌آل [[جهان]] که از آن [[بندگان]] [[صالح]] خداست [[دعوت]] می‌نماید و به این وسیله [[روح]] حرکت و [[پویایی]] را در رگ‌های [[بشریت]] به جریان انداخته است. در [[قرآن کریم]] وعدۀ روزی داده شده است که [[حق]] پرستان و [[صالحان]] [[جهان]]، [[وارثان زمین]] خواهند شد. این [[وعده]] در آیاتی چند از جمله در [[آیات]] به چشم می‌خورد مانند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. با این بیان [[نورانی]] [[قرآن کریم]] به همه [[صالحان]] [[بشارت]] می‌دهد که از وجود [[فساد]] و [[تباهی]] در عالم مأیوس نگردید و [[منتظر]] باشید که [[عاقبت]] این [[دنیا]] از آن [[پاکان]] و [[صالحان]] است و با آمدن [[منجی]] [[الهی]]، [[زمین]] گلستان خواهد شد<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بحران‌ها و بن‌بست‌ها====
*[[بشریت]] امروزه به هر محوری که در [[زندگی]] پیش روی دارد نظر می‌افکند، خود را در حصار ناکامی و [[سرخوردگی]] می‌بیند و برای [[نجات]] از این گرفتاری به هر سوی سر می‌کشد و به [[فکر]] چاره‌ای می‌افتد. چون این راه چاره‌ها و [[تدابیر]] به منبع [[فیض الهی]] متّصل نیستند نه تنها عطش روحی او را برطرف نمی‌سازند. بن‌بست‌هایی که [[بشریت]] را [[مضطر]] می‌کند تا به [[ظهور]] یک [[منجی]] و [[مصلح جهانی]] [[دل]] ببندد بدین قرار است:
#بن‌بست [[علم]] و [[صنعت]]: [[بشر]] با [[انقلاب]] صنعتی در این [[خیال]] بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و [[رفاه]] و [[آسایش]] خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد [[علم]] و [[صنعت]] بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های [[کشتار]] جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر [[جهان]] آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه [[شکست]] می‌خورد [[انسانیت]] است.
#بن‌بست [[سیاسی]]: [[بشر]] برای [[اصلاح]] [[حاکمیت]] [[سیاسی]] و [[نجات]] از گرفتاری حکومت‌های [[ملوک]] الطوایفی به حکومت‌های [[پادشاهی]] و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع [[حکومت‌ها]] به دیکتاتورهای [[خون]] آشامی تبدیل شده‌اند که [[حق آزادی]] و حیات را از [[انسان‌ها]] سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد [[اندیشه]] بشری حکومت‌های مبتنی بر [[دموکراسی]] بود که در تجربه ثابت گشت [[مردم]] از این نوع مترقی [[حکومت]] نیز سرخورده و [[دل]] سرد شده‌اند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====ارتباط [[انسان]] با هستی====
*مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر [[آشکار]] می‌شود نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند<ref>ر.ک: [[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص ۶۴ ـ ۸۲. </ref>.
====بررسی مواضع [[دشمنان]]====
*در اهمیت دوران [[انتظار]] همین بس که [[دشمنان]]، آن را [[مانع]] تسلط خود بر [[مسلمانان]] برشمرده‌اند و دو نکته را عامل [[پایداری]] [[شیعه]] می‌دانند: "نگاه سرخ" [[شیعیان]]، یعنی [[عاشورا]] و "نگاه سبز" شان یعنی [[انتظار]]<ref>به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶). </ref>.
===[[روایات]] [[ضرورت انتظار]]===
*در بسیاری از [[روایات]] بر [[لزوم]] و [[ضرورت]] بلکه [[وجوب]] [[انتظار حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] تصریح شده است<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>:
#[[امام جواد]]{{ع}} می‌‌فرماید: «همانا [[قیام]] کنندۀ از ما [[اهل بیت]] همان [[مهدی]] است که [[انتظار]] او در زمان غیبتش [[واجب]] است».<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"}}؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷. </ref>
#از [[ابوبصیر]] [[روایت]] شده است، روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند<ref>{{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏{{ع}}..."}}؛ الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref>: «...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که [[خداوند عزوجل]] هیچ عملی را جز به وسیله آن از [[بندگان]] قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ کس [[شایسته]] [[پرستش]]، جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستادۀ اوست، و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده و [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ [[اهل بیت]]{{ع}} ـ و [[تسلیم]] شدن در برابر [[دستورات]] آنان و [[پرهیزگاری]] و [[اجتهاد]] (کوشش) و [[صبر]] و [[انتظار]] برای آمدن [[قائم]]{{ع}}..».<ref>ر.ک. [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸؛ [[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص ۱۲۱.</ref>.
#در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} یکی از ملاک‌های [[قبولی اعمال]] [[بندگان]]، [[انتظار مهدی]] [[قائم آل محمد]]{{ع}}، عنوان شده است<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰</ref>. از این [[روایات]] روشن می‌‌شود [[دین‌داری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق [[انتظار قائم]]، امکان ندارد<ref>ر.ک. [[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص ۴۰.</ref>.
===نتیجه‌گیری===
*بنابراین، [[انتظار]] به عنوان یکی از اصول [[مسلم]] [[اعتقادی]]، امری لازم و حیاتی است که با توجه به [[حقیقت انتظار]]، بررسی [[تاریخ]] و مواضع [[دشمنان]] [[ضرورت]] آن معلوم می‌‌شود و در بسیاری از [[روایات]] بر [[وجوب]] آن تصریح شده است
==نویسنده: آقای سالاری==
==نویسنده: آقای سالاری==
==پاسخ تفضیلی==
==پاسخ تفضیلی==

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۰

پاسخ جامع اجمالی نخست

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
حیدری‌نیک شفائی مهدوی‌فرد شفیعی رضوانی نصرآبادی طاووسی هاشمی مسجد جمکران

جایگاه انتظار

دلایل ضرورت انتظار

  • اهمیت و ضرورت دورۀ انتظار را می‌توان از زوایای مختلف بررسی کرد:

توجه به معنا و حقیقت انتظار

  • انتظار یک دورۀ آماده‌سازی و زمینه‌سازی است و هر انقلاب و حرکتی که این دوره را پشت سر نگذاشته باشد، ناقص و بی ثمر است. این خاصیت انتظار است که منتظر را وادار می‌کند تا کمبودها را حدس بزند و مانع‌ها را بشناسد و برای زدودن آنها، برنامه بریزد. بنابراین، برای هر انقلابی گذر از دورۀ انتظار ضرورت است و هر قدر اهداف انقلابی بزرگ‌تر باشد، دورۀ انتظار آن هم گسترده‌تر خواهد بود[۳].

بررسی اوراق زرین تاریخ

فلسفۀ بعثت انبیاء

بشارت‌های قرآن

بحران‌ها و بن‌بست‌ها

  1. بن‌بست علم و صنعت: بشر با انقلاب صنعتی در این خیال بود که بر همۀ مشکلات و معضلات فائق خواهد آمد و رفاه و آسایش خود را فراهم خواهد ساخت، اما واقعیت این است که حاصل رشد علم و صنعت بدون توجه به ارزش‌های انسانی، تولید سلاح‌های کشتار جمعی و مخرّبی است که سردمداران قلدر جهان آن را به دست گرفتند و در این بین آنچه شکست می‌خورد انسانیت است.
  2. بن‌بست سیاسی: بشر برای اصلاح حاکمیت سیاسی و نجات از گرفتاری حکومت‌های ملوک الطوایفی به حکومت‌های پادشاهی و سلطنتی روی آورد ولی در عمل دید که این نوع حکومت‌ها به دیکتاتورهای خون آشامی تبدیل شده‌اند که حق آزادی و حیات را از انسان‌ها سلب می‌کنند و برای رهایی از این مشکل به چاره‌اندیشی افتاد تا اینکه بعد از رنسانس ره آورد اندیشه بشری حکومت‌های مبتنی بر دموکراسی بود که در تجربه ثابت گشت مردم از این نوع مترقی حکومت نیز سرخورده و دل سرد شده‌اند[۹].

ارتباط انسان با هستی

  • مطلب دیگری که ظهور منجی و لزوم انتظار آن را ثابت می‌کند این است که انسان با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ انسان را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود نه علم و نه غریزه کفایت لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند و از طرفی دیگر، حرکت آدمی با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده انسان با جهان و هستی ناچار باید انتظار طلایه‌داری الهی را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را رهبری کند[۱۰].

بررسی مواضع دشمنان

روایات ضرورت انتظار

  1. امام جواد(ع) می‌‌فرماید: «همانا قیام کنندۀ از ما اهل بیت همان مهدی است که انتظار او در زمان غیبتش واجب است».[۱۳]
  2. از ابوبصیر روایت شده است، روزی امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند[۱۴]: «...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عزوجل هیچ عملی را جز به وسیله آن از بندگان قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ کس شایسته پرستش، جز خداوند نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستادۀ اوست، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ـ اهل بیت(ع) ـ و تسلیم شدن در برابر دستورات آنان و پرهیزگاری و اجتهاد (کوشش) و صبر و انتظار برای آمدن قائم(ع)..».[۱۵].
  3. در روایتی از امام صادق(ع) یکی از ملاک‌های قبولی اعمال بندگان، انتظار مهدی قائم آل محمد(ع)، عنوان شده است[۱۶]. از این روایات روشن می‌‌شود دین‌داری و بندگی خدا جز به شرط تحقق انتظار قائم، امکان ندارد[۱۷].

نتیجه‌گیری

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ تفضیلی

وجوب انتظار فرج در روایات

  1. از امام جواد(ع) نقل شده است فرمودند: «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است»[۲۱] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم(ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۲۲].
  2. روزی امام صادق(ع) فرمودند: «می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمی‌پذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد(ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم(ع)»[۲۳].[۲۴] قرابت و همپایگی انتظار قائم (ع) با دیگر اصول اعتقادی اسلام در سخن صادق آل محمد (ع) بیانگر عظمت و جایگاه رفیع مسئلۀ انتظار در آموزه‌های دین است، چون از سویی قرآن مجید ایمان به ولایت و امامت را رکن اساسی دین و مایه کمال آن می‌داند و از سوی دیگر، باورداشت مهدویت، مهم‌ترین جزء اندیشۀ امامت است، از این‌رو دین‌داری بدون انتظار ظهور مهدی (ع) نیز بی‌ارزش است[۲۵].
  3. در روایتی، امام باقر(ع) به ابی‌جارود فرمود: «دین من و دین پدران من، بعد از شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت پیامبر اسلام و اقرار به آنچه از نزد خدای متعال آمده است و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم امر ما عبارت است از انتظار قائم و تلاش و پرهیزکاری»[۲۶].[۲۷]
  4. امام صادق(ع) فرمود: «آنچه خدای متعال به وسیلۀ آن، عمل بندگان را قبول خواهد کرد، بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و اقرار به امر الهی و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم از برای ایشان بودن و پرهیزکاری و تلاش و طمأنینه، عبارت است از انتظار برای قائم»[۲۸].[۲۹]
  5. اسماعیل جعفی می‌‌گوید: امام باقر (ع) به شخصی که از دینی سؤال می‌‌کرد که آن دین موجب قبولی عمل است، فرمود: «بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت نبی مکرم اسلام و ولایت برای ما اهل‌بیت و بیزاری از دشمنان ما و تسلیم امر ما و پرهیزکاری و تواضع عبارت است از انتظار برای قائم؛ چون برای ما دولتی است که هرگاه خدا بخواهد، تشکیل خواهد شد»[۳۰].[۳۱] در این سه روایات ملاحظه می‌‌شود امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کنار شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت نبوی، مسئلۀ انتظار را مطرح می‌‌فرمایند که این‌ کار بر اهمیت و وجوب انتظار دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئلۀ انتظار در کنار مسائلی ذکر شده که از آن به عنوان عامل قبولی اعمال بندگان یاد شده است[۳۲].
  6. امام صادق(ع) فرمودند: «"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً"»[۳۳].[۳۴]
  7. شخصی خدمت امام محمد باقر(ع) آمد و نوشته‌ای همراه داشت، حضرت به او فرمودند: آیا این نامه مخاصم است که از دینی پرسیده که به واسطۀ آن اعمال انسان به درجۀ قبول می‌رسد؟ عرض کرد: بلی! خدا شما را رحمت کند مراد من همین است حضرت فرمود: آن دینی که به سبب آن اعمال قبول می‌شود، این است: «شهادت به یگانگی خدا، و اینکه شریک ندارد، شهادت به رسالت خاتم الانبیاء محمد(ص) و اقرار به حقانیت سخنانی که از جانب خداوند آورده است، دوستی با ما اهل بیت و بیزاری از دشمنان ما و فرمانبرداری از ما و پرهیزگاری از گناهان و تواضع و انتظار ظهور قائم ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند»[۳۵].[۳۶]

چیستی وجوب انتظار

  • نکته‌ای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت انتظار یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به انتظار داشتن صحیح است؟ هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق می‌کند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت انتظار خو به خود به وجود می‌آید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته انتظار دارای شدت و ضعف است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجۀ انتظار وقتی است که انسان احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت انتظار بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، انتظار قویتری را موجب می‌گردد و قوت انتظار منشأ پیدایش آثاری در فرد منتظر می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین انتظار که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست[۳۷].

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص ۲۲۳؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۱۲؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  2. ر.ک. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار چیست منتظر کیست؟، ص ۱۶ ـ ۱۸.
  3. ر.ک. حیدری‌نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۲۳ ـ ۲۷.
  4. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  5. ر.ک. ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ص ۲۰۰.
  6. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  7. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  8. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  9. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  10. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص ۶۴ ـ ۸۲.
  11. به نقل از: مجله بازتاب اندیشه، خرداد ۸۰، ص ۱۹۳ (مجله موعود، ش ۲۵ و ۲۶).
  12. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸.
  13. «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"»؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷.
  14. «"أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏(ع)..."»؛ الغیبه(نعمانی)، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.
  15. ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۸؛ نصرآبادی، علی باقی، نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب، ص ۱۲۱.
  16. الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰
  17. ر.ک. هاشمی، خدیجه، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۴۰.
  18. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
  19. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  20. ر.ک.. گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  21. «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"»؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
  22. ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  23. «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
  24. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  25. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
  26. «"عَنْهُ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع): یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ"»، کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.
  27. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  28. «"عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ"»، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.
  29. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  30. «"عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلی‏ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) وَ مَعَهُ صَحِیفَةٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ(ع): هذِهِ صَحِیفَةُ مُخَاصِمٍ یَسْأَلُ عَنِ الدِّینِ الَّذِی یُقْبَلُ فِیهِ الْعَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللَّهُ، هذَا الَّذِی أُرِیدُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع): شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ الْوَلَایَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا، وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِنَا، وَ الْوَرَعُ، وَ التَّوَاضُعُ، وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا؛ فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۳.
  31. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  32. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  33. ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۳۳۳،ج۱؛ صدوق، الخصال ص۳۳۹،ج۱.
  34. ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۲-۹۳.
  35. .کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۳: «"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"»
  36. ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.
  37. ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.