معتزله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


نام فرقه‌ای [[اسلامی]] که اواخر قرن اول هجری پدید آمد و [[پیروان]] آن در مسائل [[اعتقادی]] و [[خدا]] و [[عدل]] و [[ایمان]]، دیدگاه‌های ویژه‌ای داشتند و کتاب‌هایی تألیف کردند و در نقطه مقابل [[تفکر]] [[اشاعره]] قرار داشتند، به صفت [[عدل الهی]] [[معتقد]] بودند، [[انسان]] را دارای [[اختیار]] می‌‌دانستند، به [[حسن و قبح ذاتی]] [[افعال]] [[معتقد]] بودند و [[تکلیف]] فوق [[طاقت]] را قبیح می‌‌دانستند. پیشوای این [[فرقه]] "واصل بن عطاء" بود که در سال ۱۳۱ هجری در گذشته است. وی ابتدا از [[شاگردان]] [[حسن بصری]] بود و چون از او جدا شد و [[حوزه]] درسی مستقلی تشکیل داد، به آنان [[معتزله]] (جداشدگان) می‌گویند. این [[فرقه]] به مرور زمان سران دیگری پیدا کردند و مباحث دیگری مطرح ساختند و در [[تاریخ اسلام]] بحثِ [[اشاعره]] و [[معتزله]] از جنجالی‌ترین [[اعتقادی]] و فرقه‌ای بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۲۱۷.</ref>.
'''معتزله:''' نام فرقه‌ای [[اسلامی]] که اواخر قرن اول هجری پدید آمد و [[پیروان]] آن در مسائل [[اعتقادی]] و [[خدا]] و [[عدل]] و [[ایمان]]، دیدگاه‌های ویژه‌ای داشتند و کتاب‌هایی تألیف کردند و در نقطه مقابل [[تفکر]] [[اشاعره]] قرار داشتند، به صفت [[عدل الهی]] [[معتقد]] بودند، [[انسان]] را دارای [[اختیار]] می‌‌دانستند، به [[حسن و قبح ذاتی]] [[افعال]] [[معتقد]] بودند و [[تکلیف]] فوق [[طاقت]] را قبیح می‌‌دانستند. پیشوای این [[فرقه]] "واصل بن عطاء" بود که در سال ۱۳۱ هجری در گذشته است. وی ابتدا از [[شاگردان]] [[حسن بصری]] بود و چون از او جدا شد و [[حوزه]] درسی مستقلی تشکیل داد، به آنان [[معتزله]] (جداشدگان) می‌گویند. این [[فرقه]] به مرور زمان سران دیگری پیدا کردند و مباحث دیگری مطرح ساختند و در [[تاریخ اسلام]] بحثِ [[اشاعره]] و [[معتزله]] از جنجالی‌ترین [[اعتقادی]] و فرقه‌ای بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۲۱۷.</ref>.


==معرفی معتزله==
==معرفی معتزله==

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۰

اسلام

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معتزله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معتزله: نام فرقه‌ای اسلامی که اواخر قرن اول هجری پدید آمد و پیروان آن در مسائل اعتقادی و خدا و عدل و ایمان، دیدگاه‌های ویژه‌ای داشتند و کتاب‌هایی تألیف کردند و در نقطه مقابل تفکر اشاعره قرار داشتند، به صفت عدل الهی معتقد بودند، انسان را دارای اختیار می‌‌دانستند، به حسن و قبح ذاتی افعال معتقد بودند و تکلیف فوق طاقت را قبیح می‌‌دانستند. پیشوای این فرقه "واصل بن عطاء" بود که در سال ۱۳۱ هجری در گذشته است. وی ابتدا از شاگردان حسن بصری بود و چون از او جدا شد و حوزه درسی مستقلی تشکیل داد، به آنان معتزله (جداشدگان) می‌گویند. این فرقه به مرور زمان سران دیگری پیدا کردند و مباحث دیگری مطرح ساختند و در تاریخ اسلام بحثِ اشاعره و معتزله از جنجالی‌ترین اعتقادی و فرقه‌ای بود[۱].

معرفی معتزله

اصول اعتقادی معتزله

  1. توحید: بیش‌ترین اختلافات معتزله با دیگر فرق کلامی در توحید صفاتی و افعالی رخ می‌نماید. معتزلیان قائلند که لازمۀ توحید افعالی این است که بشر را خالق افعال خویش ندانیم و آنها را به خداوند نسبت دهیم و بدین‌سان، حساب و کتاب اخروی بی معنا و عبث می‌شود. معتزلیان توحید صفاتی را پذیرفته‌ و معتقدند که به معنای تهی بودن ذات از هر گونه صفت است. از نظر آنان، لازمۀ اثبات صفات قدیم برای خدا، اعتقاد به تعدد خدایان است[۵].
  2. عدل: کلام معتزلی به عدالت خداوند، سخت معتقد است و برای اثبات آن از حُسن و قبح ذاتی اشیاء مدد می‌گیرد. از این نظرگاه، اشیاء به صورت ذاتی حَسَن یا قبیح‌اند و عقل آدمی در فهم این حُسن و قبح، مستقل است. برخی افعال دارای حُسن ذاتی‌اند و از این رو، بر خداوند لازم‌اند و برخی دیگر دارای قبح ذاتی‌اند و ترک آنها بر خداوند لازم است. معتزلیان بر آنند که خداوند، خالق افعال بشر نیست. او به انسان اختیار و آزادی مطلق تفویض کرده است و اگر جز این باشد، انسان دیگر مسئول اعمال خود نیست. انسان در این حال، بی اختیار است و نمی‌توان برای آنچه کرده است، به او پاداش یا کیفر داد؛ زیرا با عدل الهی ناسازگار می‌افتد[۶].
  3. وعد و وعید: معتزلیان معتقدند همۀ وعیدها برای فاسقان و فاجران تحقق می‌پذیرد مگر در دنیا توبه کنند. مغفرت بدون توبه پدید نمی‌آید[۷].
  4. منزلت بین المنزلتین: معتزلیان معتقدند هر کس گناه کبیره کند، نه مؤمن است و نه کافر. او در "منزلت بین المنزلتین" جای می‌گیرد[۸].
  5. امر به معروف و نهی از منکر: معتزلیان در وجوب امر به معروف و نهی از منکر، احتمال توفیق و عدم مفسدۀ مستمر بر آن را شرط می‌‌دانند، ولی اگر منکرات شایع شوند، یا حکومت ستمگر باشد، بر همۀ مسلمانان واجب است تجهیز قوا کنند و برخیزند و ادای این فریضه را تنها با قلب و زبان کافی نمی‌دانند. شناخت معروف و منکر به شرع منحصر نیست، عقل نیز قادر است. قیام به این فریضه مشروط به وجود پیشوا و امام نیست؛ بلکه وظیفه‌ای عمومی است و تنها اجرای بعضی از مراتب آن بر عهدۀ امامان و متصدیان امور مسلمین است، از قبیل اقامۀ حدود شرعی و حفظ مرزهای کشورهای اسلامی و سایر کارهای حکومتی اسلامی[۹].

دیدگاه‌های معتزله

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید: