شکرگزاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۶۹: خط ۶۹:


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]


{{فضایل اخلاقی}}
{{فضایل اخلاقی}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۰

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شکرگزاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شُکر: سپاسگزاری، قدردانی از نعمت و احسان دیگری. شکر در برابر نعمت و نیکی انجام می‌گیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از کار نیک او قدردانی و تشکر می‌کنیم و این یک نکته فطری در انسان است. همه نعمت‌ها و احسان‌ها از خداست، بالاترین سپاس هم نسبت به او باید انجام بگیرد.نماز، جلوه‌ای از سپاس انسان به درگاه خداست. "شکر قلبی"، توجّه به نعمت و صاحب نعمت است، "شکر زبانی" با زبان، حمد و ثنا گفتن و ستایش لفظی است. "شکر عملی" آن است که قدر نعمت را بدانیم و در راهی که مورد رضای صاحب آن نعمت است به کار بگیریم. بهترین و جامع‌ترین واژه سپاس در برابر نعمت‌های الهی عبارت است از ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱]. از شکر، با واژه‌های مدح، حمد و ثنا هم تعبیر می‌شود. در توصیه‌های دینی، هم شکر در مقابل خدا آمده، هم شکر در برابر مردم و حدیث است که: هر کس از مردم تشکر نکند، از خدا هم تشکر نمی‌کند. خداوند شاکران را دوست می‌دارد و در قرآن کریم، علاوه بر فرمان به شکر، از بندگان صالحی یاد کرده و ستوده است که اهل شکر بوده‌اند و از انسان‌های سپاسگزار، با عنوان شاکر و شکور یاد کرده است[۲].

مقدمه

شکر و رابطه آن با زندگی افراد

شکر در فرهنگ مطهر

معنای شکر کردن ذات اقدس الهی این نیست، که مانند مردمان متملّق و چرب زبان فقط زبان خود را با لفظ «شکر» و «سپاس» گردش بدهیم؛ باید اولاً احساس شکر و امتنان در قلب ما پیدا شود و ثانیاً باید توجه داشته باشیم که کسی که ما می‌خواهیم شکر او را به جا آوریم ذات مقدّس خداوند است که از ما مخلوقات خود بی‌نیاز است؛ نه شکر زبانی و نه امتنان قلبی ما هیچ کدام نمی‌تواند سودی برای خداوند متعال داشته باشد. شکر واقعی یک نعمت به این است که ما بدانیم وظیفه و تکلیفی که در مورد آن نعمت و موهبت داریم چیست، همان وظیفه و همان تکلیف را به جا بیاوریم[۵۰]. «شکر» یعنی به کار بردن نعمت حق در مسیری که خدای متعال آن نعمت را برای آن آفریده است. شکر نعمت دست، گفتن «الهی شکر» نیست، الهی شکر خبر از شکر است نه خود شکر. مثل اینکه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏ رَبِّي‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَيْهِ‏» صیغه توبه است، نه خود توبه[۵۱]. شکر یعنی حرکت کردن، عمل کردن، به کار انداختن نعمت در مسیری که خدا این نعمت را برای آن مسیر آفریده است[۵۲]. اصلاً لغت شکر معنایش تقدیر است، یعنی قدردانی کردن، شکر یعنی قدردانی[۵۳]. معنی «شکر» این است که انسان در مقابل فردی که از او خیری به وی رسیده است اظهار قدردانی کند و مثلاً بگوید: من ممنون هستم. شکر یک معنی دقیقی دارد و آن عبارت است از قدردانی، اندازه‌شناسی، حق‌شناسی[۵۴].[۵۵]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه ج۲
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی
  3. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۶.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  4. «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ»؛ حکمت ۲۳۶
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  6. ﴿وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ ؛ سوره یونس، آیه ۶۰.
  7. نک: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره ابراهیم، آیه ۵، ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره لقمان، آیه ۳۱، ﴿ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۹، ﴿ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ سوره شوری، آیه ۳۳
  8. غرر الحکم، ۱ / ۲۰۴
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505.
  10. ﴿ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ؛ سوره نمل، آیه ۴۰؛ نیز نک: ﴿نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ ؛ سوره قمر، آیه ۳۵
  11. غررالحکم، ۱ / ۲۰۹
  12. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَصَائِرُ الْخَلْقِ وَ عَوَاقِبُ الْأَمْرِ، نَحْمَدُهُ عَلَى عَظِيمِ إِحْسَانِهِ وَ نَيِّرِ بُرْهَانِهِ وَ نَوَامِي فَضْلِهِ وَ امْتِنَانِهِ؛ حَمْداً يَكُونُ لِحَقِّهِ قَضَاءً وَ لِشُكْرِهِ أَدَاءً وَ إِلَى ثَوَابِهِ مُقَرِّباً وَ لِحُسْنِ مَزِيدِهِ مُوجِباً»؛ خطبه ۱۸۱
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 505-506.
  14. ﴿ يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ؛ سوره سبأ، آیه ۱۳
  15. غررالحکم، ۱ / ۴۳۲
  16. «وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ»؛ خطبه ۹۸
  17. «اغتنموا الشّكر فادنى نفعه الزّيادة»؛ غررالحکم، ۱ / ۱۳۵ و ۲۴۰
  18. غررالحکم، ۱ / ۳۸۳
  19. غررالحکم، ۱ / ۴۲۶
  20. غررالحکم، ۱ / ۴۲۷
  21. «النّعمة موصولة بالشّكر و الشّكر موصول بالمزيد، و هما مقرونان فى قرن، فلن ينقطع المزيد من اللَّه سبحانه حتّى ينقطع الشّكر من الشّاكر»؛ غررالحکم، ۱ / ۹۵
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۶.
  23. «مَا كَانَ اللَّهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ؛ وَ لَا لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ؛ وَ لَا لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ، وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ»؛ حکمت ۴۲۷
  24. ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ؛ سوره لقمان، آیه ۱۲
  25. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۶.
  26. غرر الحکم، ۱ / ۴۹
  27. «المعروف غلّ لا يفكّه الّا شكر او مكافاه»؛ غررالحکم، ۱ / ۷۰
  28. «دوام الشّكر عنوان درك الزّيادة»؛ غررالحکم، ۱ / ۲۱۱
  29. «هُوَ الَّذِي... مَنْ تَوَکَّلَ عَلَيْهِ کَفَاهُ، وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ، وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ، وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ»؛ خطبه ۸۹
  30. نک: غررالحکم، ۱ / ۹۳
  31. «أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللهُ إِلَیْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَة ظَاهِرَة، وَ کُتُب بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَة»؛ خطبه ۸۱
  32. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۷.
  33. «وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ يُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّكْرُ»؛ خطبه ۱۹۳
  34. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۰۷.
  35. نک: غررالحکم، ۱ / ۹۸
  36. غررالحکم، ۱ / ۱۰۴
  37. «احسن شكر النّعم الانعام بها»؛ غررالحکم، ۱ / ۱۸۵
  38. «شكر من فوقك بصدق الولاء»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  39. «و شُكرُ نَظِيرِكَ بِحُسنِ الإخاءِ»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  40. «و شُكرُ مَن دُونَكَ بِسَيْبِ العَطاءِ»؛ غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  41. «وَ أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَيْهِ، فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّكْرِ»؛ خطبه ۶۹
  42. «فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ، وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ [غَيْرُهُ بِهِ] بِهِ غَيْرُهُ»؛ خطبه ۱۴۰
  43. «وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ، أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ»؛ خطبه ۱۴۰
  44. غررالحکم، ۱ / ۴۴۱
  45. غررالحکم، ۱ / ۴۴۲
  46. غررالحکم، ۱ / ۴۴۲
  47. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 507-508.
  48. غررالحکم، ۲ / ۸۲۱
  49. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 508.
  50. حکمت‌ها و اندرزها، ص۲۱۹.
  51. شناخت، ص۴۶.
  52. شناخت، ص۴۷؛ مسأله ربا، ص۲۸.
  53. شناخت، ص۴۵.
  54. آشنایی با قرآن ج۳، ص۱۲.
  55. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۹۶.