سیره اخلاقی امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۶۲: خط ۶۲:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100812.jpg|22px]] [[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۱''']]
# [[پرونده:1100812.jpg|22px]] [[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، '''[[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱''']]
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
# [[پرونده:151919.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۵

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

سیره اخلاقی و رفتاری سید الشهدا(ع) نشان دهندۀ روح بلند او و تربیت در دامان پیامبر و علی(ع) و تجسّم قرآن کریم در عمل و اخلاق اوست. او مهمان نواز و بخشنده بود، به خویشاوندان رسیدگی می‌کرد، سائلان را محروم نمی‌گذاشت، به فقیران می‌رسید، برهنگان را پوشانده و گرسنگان را سیر می‌کرد، بدهی بدهکاران را می‌داد، بر یتیمان شفقت و مهربانی داشت، ضعیفان را کمک و یاری می‌کرد، صدقاتش فراوان بود و مالی که به دستش می‌رسید میان تهیدستان تقسیم می‌کرد. بسیار عبادت خدا می‌کرد و روزه می‌گرفت، بیست و پنج بار پیاده به سفر حج رفت، شجاعتش زبانزد همگان بود، در میدان نبرد استوار و بی باک بود، اراده ای نیرومند و روحیّه‎ای والا داشت، هرگز ذلّت و حقارت را نمی‌پذیرفت، مرگ را بر زندگی ذلیلانه ترجیح می‌داد، غیرتمند بود، صراحت لهجه و صلابت در بیان حق داشت، حلم و بردباری و تحمّلش بسیار بود، کریم و بزرگوار بود و با کم‌ترین بهانه ای غلامان و کنیزان خویش را آزاد می‌کرد، شبها انبان غذا به در خانۀ محرومان می‌برد، متواضعانه با فقیران و مساکین همنشین و هم غذا می‌شد. امر به معروف و نهی از منکر را دوست داشت و از خلاف‌ها و جنایت‌های ظالمان بشدّت انتقاد می‌کرد، جوانمرد و با فتوّت و اهل گذشت بود، کینۀ بدی کننده را به دل نمی‌گرفت، اهل عفو بود، بزرگی روح و کرم او همه را شیفتۀ رفتارش می‌ساخت، خانه‌اش پناهگاه و مرکز امید درماندگان بود، اهل شب زنده داری بود، در شب و روز هزار رکعت نماز می‌خواند، در ماه رمضان ختم قرآن می‌کرد، پول‌ها و بخشش‌هایی را که معاویه می‌فرستاد می‌گرفت و میان فقرا تقسیم می‌کرد، سالی یک بار نصف همۀ دارایی خود را در راه خدا به نیازمندان صدقه می‌داد، ثروت را ذخیره نمی‌کرد، محاسن خویش را خضاب می‌کرد[۱].

خصوصیات اخلاقی و سیره رفتاری امام حسین(ع)

تشویق معلمان

مردی به نام عبدالرحمان به یکی از فرزندانش سوره حمد را آموخت که آن حضرت به پاداش کار فرهنگی‌اش هزار دینار و هزار جامه و انبوهی زر و زیور و وسایل زندگی به او بخشید و در برابر شگفت‏زدگی معلم از این همه بزرگواری و حق‌شناسی و رعایت حقوق معنوی معلم فرمود: «این‏ها در برابر عظمت و ارزش کار تو ناچیز است».

رسیدگی به بینوایان

در رسیدگی به بینوایان و حفظ حیثیت و کرامت آنان، به هنگام دستگیری و حل مشکلاتشان ویژگی‌هایی تحسین برانگیز داشت. او به هنگام بخشایش و تأمین نیاز نیازمندان خود احساس شرمندگی می‌کرد و می‌کوشید تا به آن‎ها روحیه دهد و شخصیت صدمه دیده آنان را ترمیم کند و به صورتی خواسته‌هایشان را برآورد که دچار خسارت روانی و شکست معنوی و اخلاقی و اجتماعی نشوند.

زدودن غم و اندوه از دل‌ها

از ویژگی‌های دیگر آن حضرت عواطف سرشار انسانی و دگر دوستی و نوع پروری است، به‎ویژه در مورد کسانی که در فراز و نشیب زندگی به غم و اندوه یا مشکلی دچار می‌شدند، یا در بن‏بستی قرار می‌گرفتند. آن حضرت برای ملاقات و عیادت اسامة بن زید به منزلش آمد، اما او را آشفته و پریشان‏خاطر دید، دل‏پریشانی وی را جویا شد. اسامه آهی کشید و گفت: «حقوق دیگران را به گردن دارم و بدهکارم و دوست دارم تا زنده‏ام اموال کسانی را که به عهده دارم بدهم و با داشتن دین از دنیا نروم». آن حضرت بلافاصله دستور داد بدهکاری او را پرداختند. آنگاه او آسوده‏خاطر، دیده از جهان فرو بست.

انفاق در آشکار و نهان

از ویژگی‌های اخلاقی‌اش انفاق خالصانه در آشکار و پنهان به آشنا و بیگانه بود. شبانگاهان مواد خوراکی و لوازم ضروری زندگی محرومان و بینوایان و یتیمان را خود به دوش می‎کشید و به در خانه آنان می‌برد. به همین جهت روز عاشورا در برخی از نقاط بدنش، آثار حمل بارهای سنگین مشاهده کردند. وقتی از حضرت سجاد(ع) دلیل آن را جویا شدند، فرمود: این‎ها آثار به دوش کشیدن صدقات و هدایای پنهانی است که پدر بزرگوارم شب‎ها به دوش می‌کشید و برای یتیمان و محرومان جامعه می‌برد.

پروا از خدا

یکی دیگر از صفات برجسته‎اش، شدت خوف از خدا و درک عظمت او بود؛ به گونه‌ای که هنگام وضو ساختن برای عبادت و نماز و تقرب به سوی پروردگار، رنگ چهره‌اش دگرگون میگشت و اعضا و اندام‎هایش به لرزه می‌افتاد. برخی از سر شگفتی، از شدت خوف و پروای او می‌پرسیدند که می‌فرمود: در روز قیامت تنها کسانی امنیت خواهند داشت که در دنیا از پروردگار خویش پروا داشته باشند.

جوانمردی

او سمبل جوانمردی و آزادگی است و جلوه‌های بارزی از این صفت ارزشمند در عاشورا از او پدیدار شد که شگفت‎انگیز است، از آن جمله: سیراب ساختن دشمن در آن شرایط سخت بیابان، رضایت ندادن به یاری رسانی گروه جن و اجازه ندادن به کشتن ناگهانی عنصر پلیدی چون شمر، که پیش از برخورد دو سپاه در تیررس یکی از یارانش قرار گرفته بود. امام(ع) فرمودند: «تیراندازی نکن که من آغاز به قتال نمی‎کنم».[۲]

غیرتمندی و عزت نفس امام

جلوه‌هایی از شخصیت امام حسین(ع)‌

امام حسین بن علی(ع) در خانواده‌ای که محل فرود فرشتگان و جایگاه نزول قرآن و در سرزمین پاکی که همواره روز و شب با خدا ارتباطی ناگسستنی داشت، دیده به جهان گشود. با انفاس پاکش آیات قرآنی را که در تمام ساعات شب و روز تلاوت می‌شد، زمزمه می‌کرد. در جمع شخصیت‌های والا و ارجمندی که با آیات و نشانه‌های الهی شکوه و عظمت یافته بودند، بالنده شد و از سرچشمه زلال رسالت، طعم گوارای ارتباط با آفریدگار خویش را چشید. ساختار شخصیتش را پیامبر رحمت با فضایل اخلاقی وافر و روح بلند خود، بنا نهاد.

بنابراین، حسین(ع) نمایی از رسول خدا میان امّت او به شمار آمده و در جمع آنان بر مبنای دستورات قرآن حرکت می‌کرد و با اندیشه‌ای برخاسته از رسالت، سخن می‌گفت و در جهت تبیین فضایل اخلاقی از جد بزرگوارش رسول اکرم(ص) الگو می‌گرفت و امور مردم را رهبری و هدایت و از ارشاد و پند و موعظه و یاری آنان، غفلت نمی‌ورزید و از خویشتن نمونه‌ای زنده و گویا آن‌گونه که رسالت و پیامبر انتظار داشتند ارائه داد. او نور روشنی‌بخشی بود که گمراهان در پرتو آن هدایت می‌یافتند و سرچشمه‌ای زلال برای شیفتگانش و پشتوانه استوار مؤمنان و حجّت و برهان مورد اعتماد شایستگان‌ تلقی می‌شد و در کشاکش اختلافات مسلمانان، سخنش فصل الخطاب بود و به نزاع پایان می‌داد. شمشیر عدالتی بود که برای خدا به خشم می‌آمد و برای رضای خدا می‌خروشید و آن‌گاه که حضرتش دست به قیام زد، مشعل فروزان رسالت الهی را که جدّ بزرگوارش نبیّ اکرم(ص) با خود داشت، در دست و از دین و رسالت بزرگ پیامبر خدا، دفاع می‌نمود.

با نگرشی ژرف در شخصیت بی‌مانند امام حسین(ع) ویژگی‌هایی را بدین شرح درمی‌یابیم:

فروتنی

بردباری و گذشت‌

بخشش و سخاوت‌

شجاعت‌

ذلت‌ناپذیری‌

صراحت لهجه و بی‌پروایی‌

قیام و نهضت امام حسین(ع) آتش‌فشانی بود که در تاریخ رسالت اسلامی منفجر گشت و به زلزله سهمگینی می‌ماند که وجدان واماندگان از یاری حق را بیدار ساخت و سخن زینبده‌ای بود که همه وفاداران به آرمان و رسالت اسلامی را به تلاش جهت تشکیل جامعه‌ای شایسته و منطبق با اراده خدای متعال و رسول گرامی‌اش فرا خواند. امام حسین(ع) در جهت آشکار ساختن راه‌های انحرافی و طریق صحیح به مسلمانان، از شیوه‌ای استفاده کرد که با صراحت و بی‌پرده با آنان سخن گوید و اینک هم اوست که در کمال بی‌پروایی در برابر حاکم ستم پیشه زمان خویش می‌ایستد و به او هشدار می‌دهد تا وی را از ادامه طغیان و سرکشی و فساد و تباهی‌اش بازدارد... و نامه‌هایش به معاویه به وضوح و عاری از هر گونه آمیختگی، گویای این حقیقت است. حضرت در آن نامه‌ها معاویه را بیم می‌دهد و از ادامه جور و ستمش به وی هشدار می‌دهد و میزان گمراهی و فسادش را برای مردم فاش می‌سازد[۳].

امام در کمال صراحت و قدرت، بیعت با یزید بن معاویه را مردود و این موضوع را به روشنی برای ولید بن عتبه فرماندار یزید بر مدینه بیان کرد و فرمود: ما اهل بیت و خاندان نبوّت و جایگاه رسالت و محل آمدوشد فرشتگان و خاستگاه رحمتیم، خداوند اسلام را از خاندان ما آغاز و تا پایان نیز همگام با ما خاندان به پیش خواهد برد و یزید فردی فاسق و فاجر، باده‌نوش و قاتل بیگناهان است و آشکارا مرتکب فسق و فجور می‌شود و شخصی مانند من هیچ‌گاه با او دست بیعت نخواهد داد[۴].

امام(ع) با یاران و کسانی که با او اعلان یاری نموده بودند نیز کاملا به صراحت سخن گفت: وی در مسیر حرکت به سمت کوفه که خبر شهادت مسلم بن عقیل و دست برداشتن مردم از یاری خود را دریافت نمود به گروهی از آنان که به امید عافیت‌طلبی، حضرت را همراهی می‌کردند، فرمود: [خبر رسیده‌] که پیروان ما دست از یاری‌مان برداشته‌اند اکنون هریک از شما دوست داشته باشد می‌تواند بی‌آن‌که مانعی بر سر راهش باشد، به دیار خود باز گردد و من بیعتم را از آنان برداشتم[۵]. [با پایان یافتن سخنان حضرت‌] افراد حریص و آزمند و سست ایمان، پراکنده شده و تنها مجموعه‌ای از نیک‌خصالان اهل بیت و یاران باوفایش باقی ماندند، امام حسین(ع) با وجود یاران اندکش هیچ‌گاه برای گردآوری‌ نیرو، به حیله بازی و تملّق متوسل نشد.

پیش از در گرفتن جنگ، به تمام یاران وفادار همراهش، رخصت بازگشت داد و فرمود: من یارانی بهتر از شما و خاندانی عادل‌تر و برتر از اهل بیت خویش سراغ ندارم. خداوند از ناحیه من به شما پاداش خیر عنایت کند. اینک شب فرارسیده به پا خیزید و از این موقعیّت استفاده کنید (اگر شرم دارید) هریک می‌توانید دست یکی از دوستان خود و یا یکی از برادران مرا بگیرید و در تاریکی این شب پراکنده شوید و مرا با این مردم ستم‌پیشه تنها بگذارید؛ زیرا آنان در پی کسی غیر از من نیستند و اگر به من دست یابند و قادر بر ریختن خونم باشند در پی شما نخواهند آمد[۶]. واقعیت این است که اگر کسی جزئیات قیام و نهضت سید الشهداء(ع) را مورد مطالعه قرار دهد در تمام سخنان و رفتار امام، در تمامی ابعاد نهضت مبارکش به صدق و راستی و صراحت و بی‌پروایی آن بزرگوار پی خواهد برد.[۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۵۴.
  2. نگارش، هادی، مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین» فرهنگ عاشورایی ج۱ ص۸۹.
  3. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۸۹ و ۱۹۵.
  4. فتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۴؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۱۸۴؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۵.
  5. ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷۵؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۰۳؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۱۸۲؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۷۴.
  6. فتوح، ج۵، ص۱۰۵؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۱۵؛ اعیان الشّیعه، ج۱، ص۶۰۰.
  7. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۵۶.