سرگذشت زندگی امام علی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== جستارهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|5}} +== جستارهای وابسته == {{مدخلهای وابسته}})) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخلهای وابسته}} | ||
===قسمت اوّل=== | ===قسمت اوّل=== | ||
* <big>'''امام على بن ابى طالب{{ع}} در یک نگاه'''</big> | * <big>'''امام على بن ابى طالب{{ع}} در یک نگاه'''</big> |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۴
از تولد تا بعثت پیامبر
مورخان اتفاقنظر دارند که رسول اکرم (ص) علی (ع) را از کودکی نزد خود آورد و او را در خانه خویش تربیت کرد. گرچه برخی از مورخان علت این امر را تنها حقشناسی و کمک پیامبر (ص) به ابوطالب عنوان کردهاند، اقامت طولانی امام علی (ع) در خانه پیامبر خاتم (ص)، همراهی با ایشان در مواقع عبادت و خلوتها، محبت و علاقه خاص پیامبر (ص) به امام علی (ع) میرساند که علت اصلی این تکفل، مناسبتهای معنوی بوده است. حضرت رسول (ص) او را تربیت کردند تا در آینده یاور و وزیر او باشد. حضرت علی (ع) میفرمایند: خداوند موجود غیبی و فرشتهای بزرگ همراه پیامبرش کرد که او را شب و روز به فضایل و مکارم، تأیید کند و من مانند فرزندی که دنبال مادر میرود، همیشه او را دنبال میکردم. پیامبر (ص) هر چه از تأیید الهی میگرفت از دست دیگر به من بهره میرساند و امر میکرد در عمل به او اقتدا کنم.[۱] اینگونه تربیت نظیر و شبیهی در عالم ندارد. امام علی (ع) میفرماید: من و پیامبر مانند دو درخت بودیم که یک ریشه داشتند و من برای او مانند ساعد نسبت به بازو بودم.[۲][۳]
از بعثت تا هجرت
پس از بعثت پیامبر (ص) على (ع) که نوجوانی سیزده ساله بود افتخار یافت اولین مرد مسلمان در تاریخ اسلام باشد. فاصله بین بعثت پیامبر (ص) و ایمان على (ع) تنها یک روز بود. پس از سه سال رسول خدا (ص) مأمور شد خویشاوندان خود را به اسلام فراخواند. مسؤولیت دعوت مهمانان و اداره آن جلسه مهم بر عهده على (ع) بود و همو بود که دعوت پیامبر (ص) بر یاری دین خدا را در حضور جمع لبیک گفت و رسول خدا (ص) وی را وصی و خلیفه خود معرفی کرد. یکی از حساسترین و سرنوشتسازترین شبها در تاریخ اسلام شبی بود که مشركان قصد حمله به خانه پیامبر (ص) را داشتند تا به کار او و مکتب نوپایش خاتمه دهند. آن شب على (ع) با رشادت تمام در بستر پیامبر (ص) آرمید تا جان رسول خدا (ص) و مکتب توحید در امان باشد. فداکاری و از جانگذشتگی این جوان، جان پیامبر (ص) را نجات داد.[۴] امانتداری پیامبر (ص) سبب شده بود قریش با همه دشمنیشان، امانتهای خود را به او بسپارند. رسول خدا (ص) در هنگام هجرت باید مأموریت رساندن آنها به صاحبانشان را به فردی معتمد و امين محول میکرد، از اینرو على (ع) را که نزدیکترین فرد به خود بود، در شهر باقی گذاشت تا امانتها را به صاحبان اصلی برساند.[۵] همچنین مسئولیت انتقال پاره تن پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) و تعدادی دیگر از زنان بنیهاشم به مدینه بر عهده على (ع) گذاشته شد.[۶]
از هجرت تا رحلت پیامبر
در این دوران على (ع) جوانی بود که دوشادوش رسول خدا (ص) برای حفظ اسلام نوپا تلاش میکرد. بیشک اگر شجاعت این جوان نبود اسلام سرنوشتی دیگر داشت. در شرایطی که دشمنان قصد ریشهکن کردن اسلام را داشتند، شمشیر علی (ع) عامل بقای دین بود. بدر، احد و خندق گواه روشنی بر این مدعا هستند. تنها در جنگ خندق دههزار سرباز مسلح از کفار قریش مدینه را محاصره کرده و مسلمانان در بدترین شرایط نظامی قرار گرفتند. یکی از جنگجویان عرب از خندق عبور کرد و در برابر مسلمانان فریاد «هل من مبارز» سر داد. هیچ کس جز علی (ع) برای پیکار با او داوطلب نشد. اما پیامبر (ص) برای روشن شدن چهره برخی مدعیان ایمان و جهاد در طول تاریخ، به امام علی (ع) اجازه جدال ندادند و پس از سه بار، به او اذن پیکار دادند. علی (ع) که جوانی ۲۵ ساله بود توانست با شجاعت، دلاورترین قهرمان عرب را به هلاکت رسانده و از عزت و اعتبار مسلمين صیانت کند.[۷] رسول خدا در مدینه گروهی دبیر داشتند که وحی، سخنان پیامبر (ص)، عقود و معاملات مردم، پیمانهای رسول خدا، نامههای آن حضرت و دفاتر صدقات و غنایم را مینوشتند. در تاریخ یعقوبی نام علی (ع) در شمار این دبیران آمده است.[۸] این دوره پرافتخار عمر على (ع) با انتقال علوم غیبی در واپسین لحظات عمر پیامبر (ص) پایان یافت. امام علی (ع) فرمود: پیامبر (ص) در آخرین لحظات هزار باب علم بر من گشود که از هر بابی هزار باب دیگر باز میشد. این انتقال علوم از راه شنیدن و گفتن نبوده، بلکه از طريق الهام و علوم حضوری بوده است.[۹]
از رحلت پیامبر (ص) تا خلافت
این دوران از سختترین دورانهای عمر علی (ع) است. دورانی که على (ع) به امر پیامبر (ص) سکوت کرد. امام على (ع) از این سکوت به تلخی یاد میکند و آن را جانکاه و مرارتبار میخواند.[۱۰] سکوتی حساب شده، منطقی و نه صرفاً از روی اضطرار و بیچارگی. على (ع) برای پرهیز از تفرقه مسلمانان از حق خود چشم پوشید و از میان دو کار، قیام و سکوت، یکی را انتخاب کرد که شاقتر و فرسایندهتر بود.[۱۱] در این دوران، على (ع) اشتباهات خلفا را نیز تصحیح میکرد تا جایی که خود اهلتسنن میگویند: عمر بسیار میگفت: لولا علي لهلك عمر.[۱۲] ایشان در کنار راهنمایی، به رفتار خلفا انتقادهای منطقی، غیر احساسی و غیر متعصبانه نیز داشتند.[۱۳] على (ع) در این دوران گرچه از خلافت دور بود ولی برای اصلاح جامعه از هیچ کاری فروگذار نبود. مثلاً در دوران خلافت عثمان که مردم ضد او شورش کردند، على (ع) نه جزء شورشیان بود و نه جزء طرفداران عثمان. بلکه میان شورشیان و عثمان میانجیگری کرده، میکوشید امور به جایی برسد که از طرفی تقاضای عادلانه شورشیان برآورده گردد و از طرف دیگر عثمان کشته نشود.[۱۴] هم عثمان را نصیحت میکرد و هم به او آب و آذوقه میرساند.[۱۵] پس از قتل عثمان و هجوم مردم برای بیعت با علی (ع) نخست به دلیل نبود یاران و کادر قوی برای اصلاح جامعه، حکومت را نپذیرفتند، ولی از سویی این اقبال مردم را فرصتی برای اصلاح و اتمام حجتی برای خود دانسته، از اینرو به ناچار پذیرفتند.[۱۶][۱۷]
دوران خلافت
- این دوره سختترین دوران زندگی امام علی (ع) است. ایشان در اوایل خلافت وضع آینده را مبهم و مهآلود توصیف کردند. یکی از علل این تعبیر قتل عثمان بود؛ چرا که فکر امام علی (ع) نه با انقلابیون سازگار بود، نه با حامیان عثمان و نه عامه مردم. از سویی سیره امام علی (ع) انعطافناپذیری در عدالت و صداقت و صراحت بود و از سوی دیگر معاویه با وجود دخالت و تأثیر در قتل عثمان، کوشش میکرد فتنه ناشی از قتل عثمان بالا بگیرد تا خود را خونخواه او جلوه دهد و جبهه نفاق را در برابر علی (ع) تشکیل داد.[۱۸] در کنار اینها امام على (ع) با گروهی دوازدههزار نفره به نام خوارج روبهرو بود که تقوای ظاهری آنها هر مؤمن قوی ایمانی را به تردید وا میداشت. مجموع این عوامل جوی تاریک و مبهم و فضایی پر از شک و دودلی را در جامعه پیش آورده بود. علی (ع) خطر این گروه را حس کرده و آنان را سرکوب کرد، کاری که هیچ کس جرأت آن را نداشت.[۱۹][۲۰]
ساعات پایانی عمر
- شگفتانگیزترین دوره زندگی علی (ع) در حدود ۴۵ ساعت آخر عمر یعنی فاصله ضربت خوردن تا شهادت ایشان است. نخستین واکنش او هنگام ضربت خوردن بیان این جمله بود: "فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ"؛ "شهادت برای من رستگاری است". ایشان در بستر بیماری نیز سراغ قاتل خود را گرفته و از وضع غذای او میپرسید و بخشی از شیری را که برای مداوای علی (ع) آورده بودند به قاتلش عطا کرد تا گرسنه نماند. در حالی که ساعتبهساعت حال او وخیمتر شده و اطرافیان گریه میکردند، لبهای علی (ع) خندان و شکفته شده، میفرمود: به خدا قسم، آنچه بر من وارد شده بر من ناپسند نیست. مَثَل من مَثَل عاشقی است که به معشوق خود رسیده باشد. در آخرین لحظات نیز به نماز، قرآن، همسایگان، انفاق و یتیمان و ... سفارش کردند.[۲۱][۲۲]
جستارهای وابسته
قسمت اوّل
- امام على بن ابى طالب(ع) در یک نگاه
- نمایى از شخصیت امام على بن ابى طالب(ع)
- جلوه هایى از شخصیّت امام على(ع)
- عبادت و تقوا
- زهد
- عزت نفس و شهامت
- جوانمردى
- صدق و اخلاص
- شجاعت
- عدالت
- ساده زیستى
- پاکدلى
- بخشش
- دانش و معارف
قسمت دوم
- رشد و بالندگى
- نسب درخشان
- جد بزرگوار او
- والده ماجده حضرت
- مراحل زندگى امام على(ع)
- مرحله نخست: از ولادت تا امامت:
- ولادت
- کُنیه و لقب
- تحت تربیتِ رسول اکرم(ص)
- مرحله دوم: از بعثت تا هجرت:
- نخستین گرونده به رسول خدا(ص)
- نخستین نماز گزار
- نخستین نماز جماعت در اسلام
- على(ع) و اعلان رسالت
- حدیث انذار
- على(ع) از آغاز رسالت تا هجرت
- در شِعب ابو طالب
- امام(ع) در هجرت به طائف
- على(ع) در بیعت عقبه دوّم
- على در شب هجرت
- على(ع) افتخار فرشتگان
- مأموریت هاى پس از لیلة المبیت
- هجرت امام على(ع)
- رازِ خوابیدن امام در بستر پیامبر(ص)
- مرحله سوم: امام على از هجرت تا وفات رسول اکرم(ص):
- على(ع) و پیمان برادرى
- ازدواج على(ع) با زهرا(س)
- با پیامبر در میادین جنگ
- در جنگ بدر
- در جنگ احد
- پس از جنگ احد
- در جنگ خندق
- در صلح حدیبیه
- در غزوه خیبر
- در فتح مکه
- بت شکنى على(ع)
- در غزوه حنین
- در غزوه تبوک
- تبلیغ سوره برائت
- حضور در مباهله
- على(ع) در یمن
- محور کار پیامبر(ص)
- در حجة الوداع
- در غدیر خم
- ماجراى حارث بن نعمان
- تلاش پیامبر(ص) در پا بر جایى بیعت على(ع)
- بیمارى پیامبر(ص) وسپاه اُسامه
- على(ع) و پیامبر در آخرین لحظات
قسمت سوم
- عصر امام على(ع)
- در سوگ پیامبر(ص)
- انصار و هواداران قریش در سقیفه
- تحلیل گردهمایى سقیفه
- خلافت از دیدگاه قریش
- کنار زدن امام على(ع) از خلافت
- آثار منفى سقیفه
- سقیفه از دیدگاه امام(ع)
- موضعگیرى ابوسفیان
- مخالفان سقیفه
- نتایج سقیفه
- امام(ع) در دوران ابوبکر
- رویارویى حکومت، بامخالفان
- اعتراض به خلافت سقیفه
- بیعت اجبارى
- امام على(ع) و پیچیدگىهاى سقیفه
- امام على(ع) و گرد آورى قرآن
- در دوران ابوبکر
- وصیت ابوبکر به عمر
- ایرادات وصیت ابوبکر
- امام(ع) در دوران عمر
- نمودارى از رفتار عمر
- مصیبت شورا
- ایرادات شورا
- گفت و گوى ابن عباس و عمر
- شورا از دیدگاه امام(ع)
- امام(ع) و عدم پذیرش شرط عبدالرحمان
- امام(ع) در دوران عثمان
- ابو سفیان پس از بیعت عثمان
- پدیدههاى منفى در حکومت عثمان
- موضع امام(ع) در قبال عثمان
- آثار منفى حکومت عثمان
قسمت چهارم
- امام على(ع) پس از قتل عثمان
- بیعت مسلمانان با امام(ع)
- سرپیچى از بیعت
- حکومت امام(ع) و دشوارىهاى راه
- ج - تساوى در برابر حکم خدا
- محورهاى کارى امام(ع)
- فرهنگ اسلامى در حکومت خلفا
- تلاش امام(ع) در راه احیاى دین
- با ناکثین
- فتنه انگیزان
- نافرمانى عایشه
- حیله معاویه و پیمان شکنى طلحه و زبیر
- حرکت عایشه به سمت بصره
- درگیرىهایى در حومه بصره
- جنگ، آتش بس، خیانت
- حرکت امام(ع) و پایان دادن به سرکشى
- آخرین اندرز
- وقوع درگیرى
- عملکرد امام(ع) پس از جنگ
- نتایج جنگ جمل
- کوفه مرکز خلافت
- با قاسطین
- معاویه و آمادگى نبرد با امام(ع)
- دست یابى به فُرات
- تلاشى صلح آمیز
- درگیرى پس از آتش بس
- شهادت عمار یاسر
- نیرنگ قرآن بر نیزه
- حَکمیّت و پیمان نامه صلح
- موضعى آگاهانه و ارزشگذارى
- بازگشت امام و کنارهگیرى خوارج
- گردهمایى داوران
- نتیجه حکمیت
- با مارقین
- امام و عدم پذیرش نتیجه حکمیّت
- نبرد با خوارج
- اشغال مصر
- سقوط و فروپاشى امّت
- آخرین تلاشهاى امام(ع)
- امام على(ع) شهید محراب
- وصیّت امام(ع)
- مراسم دفن و سوگوارى
- میراث علمى امام على بن ابى طالب(ع)
- با نهج البلاغه
- قرآن و سنّت نبوى
- توحید و عدل و معاد
- رهبرى الهى
- امام مهدى(ع)
- فلسفه و اصول حکومت اسلامى
- عبادات و واجبات
- اخلاق و تربیت
- دعا و نیایش على(ع)
- ادبیّات در گفتار امام(ع)
منابع
پانویس
- ↑ مطهری مرتضی، حکمتها و اندرزها مجموعه آثار، ج ۲۲، صص ۲۵۱-۲۵۳.
- ↑ همان، ص ۲۵۳.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۳ تا۱۹.
- ↑ آشنایی با قرآن، ج ۳، صص ۲۸ و ۲۹.
- ↑ مطهری مرتضی، وحی و نبوت مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۵۳.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۳ تا۱۹.
- ↑ مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۱۸۰ و ۳۸۷.
- ↑ مطهری مرتضی، پیامبر امی، مجموعه آثار، ، ج ۳، ص ۲۱۵.
- ↑ مطهری مرتضی، معاد، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۷۶۳.
- ↑ مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۸۵.
- ↑ ممطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۸۶.
- ↑ اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.
- ↑ ر.ک: دفتر «گوهری به نام نهج البلاغه» از همین مجموعه (چلچراغ حکمت)، فصل سوم.
- ↑ مطهری مرتضی، صلح امام حسن، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۲۲.
- ↑ مطهری مرتضی، حماسه حسینی، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۴.
- ↑ مطهری مرتضی، نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۹۲۹.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۳ تا۱۹.
- ↑ مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۵۹۴.
- ↑ مطهری مرتضی، معاد، مجموعه آثار، ج ۱۶ ص ۶۹۱.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۳ تا۱۹.
- ↑ مطهری مرتضی، انسان کامل، مجموعه آثار، ج ۲۳، ص ۱۶۰.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص ۱۳ تا۱۹.