اعجاز قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث معجزات پیامبر خاتم و مرتبط با بحث اعجاز است. "اعجاز قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اعجاز قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معجزه فعل خارق‌العاده‌ای است که مدعی نبوت آن را دلیلی بر بعثت از طرف خداوند می‌داند[۱] و اعجاز قرآن یعنی خارق‌العاده بودن قرآن و ناتوانی دیگران از آوردن مثل آن است.[۲].

واژه‌شناسی لغوی

واژه‌شناسی اصطلاحی

  • معجزه عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از قدرت افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکان‌پذیر است. معجزه عملی است از طرف مدعی نبوت و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانه‌ای روشن و دلیلی آشکار است بر صدق ادعای آورنده آن[۷].
  • شرایط و خصوصیات آن عبارت‌اند از:
  1. هیچ انسانی حتی نوابغ، به اتکای قدرت بشری توانایی بر انجام آن نداشته باشد.
  2. آورنده معجزه باید دیگران را به مقابله دعوت کند "تحدی" و در این میدان مغلوب دیگران نشود.
  3. همراه با ادعای نبوت باشد[۸].
  • اگر کسی به‌ راستی توانست امور خارق‌العاده را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، یقین پیدا می‌شود که او پشتوانه‌ای الهی دارد و از طرف خداست.

قرآن؛ معجزه جاوید

  1. فصاحت و بلاغت: بنابر شواهد تاریخی، مردمان عرب عصر جاهلی بسیار فصیح و بلیغ بوده‌اند و اشعار باقی مانده از آن روزگار گواهی روشن بر این حقیقت است. شاعران نامی عرب، اشعار خویش را در محافل و مجامع ادبی آن عصر عرضه می‌کردند و برترین آنها برگزیده و بر در کعبه آویخته می‌شد. الفاظ قرآن کریم همان است که در دسترس همگان بود؛ با این حال، کسی از فصیحان بزرگ عرب نتوانست با این کتاب آسمانی هماوردی کند یا خدشه‌ای در آن بیابد. قرآن خود بدین حقیقت اشارت برده و آن را گونه‌ای اعجاز دانسته است[۹].
  2. هدایت و تربیت: معارف و تعالیم قرآن توفیق یافت از مردمانی جاهل و دور از تمدن و صفات انسانی، ملتی پارسا، پاکباز و متمدن بسازد. دانشمندان نامداری در سایه آموزه‌های قرآن پرورش یافتند و عرفا و حکمای برجسته‌ای میان مسلمانان ظهور کردند.
  3. نظم و معانی قرآن: واژگان قرآنی، بسان اعداد ریاضی در جای ویژه خویش قرار یافته‌اند. همراه این نظم و سامان لفظی، گستره بی‌همتایی از معانی بلند در قرآن خودنمایی می‌کند و مفاهیم آسمانی، منظم و هماهنگ کنار هم آمده‌اند[۱۰].
  4. اعجاز ادبی و هنری: قرآن کریم، سرشار از صنایع ادبی و هنرهای بلاغی است. هر چه زمان پیش می‌رود، ساحت ادبی و هنری قرآن بیش از پیش آشکار می‌گردد و ادیبان و مفسران بر اعجاز آیات قرآنی در این باره بیش‌تر آگاهی می‌یابند. در دامان بلاغت معنوی و ظرافت ادبی و هنری قرآن، فنون و دانش‌هایی همانند معانی و بیان و صرف و نحو زاده شد. تنها برای سوره فاتحه، هفتاد ویژگی بلاغی برشمرده‌اند که ده ویژگی تنها از آنِ آیه‌ ﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ[۱۱] است[۱۲].
  5. مصونیت از تحریف: همه کتاب‌های آسمانی جز قرآن، دچار تحریف گشته‌اند و تنها قرآن است که از هر گونه‌ تغییر و تحریف در امان مانده است. قرآن، خود، از این حقیقت به اشارت و صراحت یاد کرده است[۱۳]. از آن رو که قرآن از تحریف دور مانده است، معیاری است برای ارزیابی دیگر کتب آسمانی.
  6. اعجاز در قانون‌گذاری: قوانین قرآن به گونه‌ای شگفت با فطرت انسان سازگار است[۱۴]. قرآن، برنامه‌های کلان زندگی مادی و معنوی انسان را ترسیم کرده است که هر یک از این برنامه‌ها، منشأ برنامه‌های فرعی دیگر است. دانشمندان علوم دینی تنها از آیه ۹۰ سوره نحل، شصت و نُه قانون بیرون کشیده‌اند[۱۵][۱۶].

قرآن معجزه جاویدان

مفهوم معجزه: معجزه را می‌توان این‌چنین تعریف کرد: معجزه یعنی بینه و آیت الهی که برای اثبات یک مأموریت الهی صورت می‌گیرد و به‌اصطلاح مقرون به تحدی است، منظوری الهی از او در کار است، این است که محدود است به شرایط خاص[۲۶] به عبارت دیگر: در تعریف معجزه این‌جور باید بگوییم که معجزه آن کار و اثری است که از پیغمبری به‌عنوان تحدی- یعنی برای اثبات مدعای خودش- آورده بشود و نشانه‌ای بشری است به‌طورکلی[۲۷] بر اساس این تعریف، معجزه دارای چهار رکن اساسی است که عبارت‌اند از:

  1. معجزه آیت و نشانه الهی است. مقصود از آیت الهی بودن یعنی کاری که با نمایاندن قدرت خداوند به مردم همراه است که از این رکن در تعریف‌های متکلمان مسلمان با قید "خارق عادت" یاد شده است.
  2. معجزه اثبات‌گر مأموریت الهی است. گاهی از مأموریت الهی با عنوان "منصبی از مناصب الهی" یاد می‌شود که مقصود از آن مقام رسالت و نبوت است؛ زیرا رسول یا نبی از سوی خداوند مأموریت ابلاغ پیام‌ها و دستوراتی است.
  3. معجزه همراه با تحدی و هم آورد‌طلبی است. یعنی هماره در معجزه از مردم خواسته می‌شود اگر در صداقت و رسالت و ادعای اعجاز تردید دارند، می‌توانند چیزی همسان با معجزه را ارائه کنند.
  4. معجزه محدود به شرایط خاص است. مقصود از شرایط خاص آن است که پیامبران در منشی حکیمانه آنجا که واقعاً جای اثبات رسالت و نبوت بوده و ضرورت داشت برای اثبات این منصب معجزه ارائه شود، بنا به اذن و فرمان الهی معجزاتی را متناسب با شرایط زمان ارائه می‌کردند و چنان نبود که طبق دلخواه مردم، به درخواست‌ها و فزون‌طلبی‌های آنان یکسره پاسخ مثبت داده معجزاتی را ارائه کنند. بدین‌جهت قرآن تأکید می‌کند که رسول اکرم(ص) در برابر درخواست‌های مکرر مشرکان برای ارائه معجزاتی همچون جاری ساختن چشمه، برخورداری از خانه‌ای از طلا و نقره و... به آنان پاسخ منفی داده و اعلام کرده که جز انجام درخواست و اراده الهی کاری از او ساخته نیست[۲۸] از سویی دیگر باید هم‌صدا با دیگر اندیشوران میان معجزه و کرامت تفاوت قائل شد و باید بگوییم که کرامت از دو جهت با معجزه متفاوت است: کرامت همراه با ادعای مأموریت الهی نیست؛ کرامت مشروط به شرایط خاص هم نیست. یعنی یک شخص بنا به قدرت روحی، معنوی و نفسانی خود می‌تواند کارهای خارق‌العاده‌‌‌‌‌‌‌ای در سطوح مختلف ارائه کند. بر این اساس: کرامت یک امر خارق‌العاده است که صرفاً اثر قوت روح و قداست نفسانی یک انسان کامل یا نیمه‌کامل است و برای اثبات منظور الهی خاصی نیست. این‌چنین امری فراوان رخ می‌دهد و حتی می‌توان گفت یک امر عادی است و مشروط به شرطی نیست. معجزه زبان خدا است که شخصی را تأیید می‌کند، ولی کرامت چنین زبانی نیست.[۲۹][۳۰].

مؤلفه‌های معجزه بودن قرآن

  1. تحدی قرآن: فراخوان مبارز‌طلبی قرآن، از طریق دوست و دشمن، به گوش همه جهانیان رسیده و کسی به این ندا، پاسخ نگفته است.
  2. تلاش مخالفان برای هماوردی با قرآن: مخالفان پیامبر اسلام با جدی گرفتن مسئله، درصدد بررسی قرآن و همانند آوری برای آن برآمدند و با به‌ کارگیری تمام توان علمی و اقتصادی خویش به ستیزه در برابر آن پرداختند.
  3. ناکامی همانندآوران: کتاب‌های تاریخ و علوم قرآن، تلاش افراد متعددی را گزارش کرده است که درصدد همانند آوری برای قرآن برآمده‌اند اما نمونه‌هایی ارائه داده‌اند که تنها باعث رسوایی‌شان شده. از سوی دیگر، اگر نمونه‌های دیگری وجود می‌داشت، به دلیل اهمیت مسئله و با وجود دشمنان قسم‌خورده و... حتماً در دسترس ما قرار می‌گرفت[۳۱].

راه‌های تشخیص اعجاز قرآن

  1. تشخیص مستقیم که برای یک عرب‌زبان یا فرد متخصص مقدور است.
  2. تشخیص غیرمستقیم؛ از آنجا که اولاً، انگیزه مقابله با قرآن بسیار بوده و ثانیاً، خداوند آوردن حتی سوره‌ای همانند قرآن را کافی دانسته و ثالثاً، خدای متعال فرمود: همه جهانیان "جن و انس" یاری یکدیگر کنند و رابعاً، کتابی به این عظمت توسط فردی درس نخوانده عرضه شده، تشخیص معجزه بودن آن برای افراد عادی غیر متخصص نیز، یقینی خواهد بود[۳۳].

اثبات اعجاز قرآن

وجوه اعجاز قرآن کریم

علوم قرآن

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۱۲۴.
  2. بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۴.
  3. مفردات، ص‌۵۴۷؛ لسان العرب، ج‌۹، ص‌۵۸، «عجز».
  4. و شما به ستوه آورنده خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.
  5. دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۵۸
  6. مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
  7. مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
  8. مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
  9. ﴿فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ؛ سوره بقره، آیه ۲۴؛ وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۰۱؛ قرآن و آخرین پیامبر، ۱۰۰- ۷۲.
  10. ر.ک: تفسیر بیان السعادة، ۱/ ۴۵؛ المیزان‌، ۱/ ۲۳۴.
  11. «مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.
  12. وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۱۰.
  13. ﴿ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۴۶؛ ﴿أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛ سوره بقره، آیه ۷۵، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ؛ آیه ۱۵۹ و ....
  14. ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛ سوره روم، آیه ۳۰.
  15. وحی و نبوت در قرآن‌، ۳۳۵.
  16. فرهنگ شیعه، ص 420.
  17. المغنی، ص‌۴۰۷.
  18. راغب اصفهانی
  19. مقدمة جامع التفاسیر، ص‌۱۰۲‌ـ‌۱۰۳؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۲۵۲؛ التمهید، ج‌۴، ص‌۱۸.
  20. دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۵۸
  21. مقدمه ابن‌خلدون، ص۹۵؛ التمهید، ج۴، ص۱۹ـ۲۰.
  22. دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۵۸
  23. بگو اگر تمام جهانیان اجتماع کنند که مانند قرآن بیاورند نمی‌توانند اگرچه با یکدیگر نهایت همکاری و همفکری را داشته باشند؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.
  24. سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.
  25. نصیری، علی، قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲، ص ۴۷ تا ۶۲.
  26. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷
  27. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷
  28. اسراء، آیات ۹۷-۹۳
  29. مطهری مرتضی، نبوت، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۵۶۲.
  30. نصیری، علی، قرآن‌شناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲، ص ۴۷ تا ۶۲.
  31. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص۱۴۲.
  32. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص۱۴۴.
  33. ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۹۴.