شخصیت امام باقر
مناقب و فضائل امام
روایات بسیاری درباره فضائل امام باقر(ع) بیان شده است که بخشش، شکیبایی و راستگویی برخی از آنهاست[۱]. حضرت به رغم داشتن زندگی ساده، در بذل و بخشش پیشتاز بود و به پوشش و تأمین هزینه زندگی دیگران اهتمام داشت. همچنین در برابر مرگ فرزند و ناسزاگویی افراد بردبار بود، به طوری که اهانت مرد نصرانی را با ملاطفت پاسخ داد و سبب اسلام آوردن او شد.
عبادت، شبزندهداری و دعا کردن از فضائل دیگر ایشان بود. اهمیت به همسر و فرزند و دعا برای آنان از دیگر فضائل امام(ع) بود. ایشان برای آنان چنین دعا میکرد: «خدایا! فرزندانم را اصلاح کن؛ زیرا آنان دست و بازوی من هستند. خانوادهام را اصلاح کن؛ زیرا گوشت و خونِ من هستند. برادران، خواهران و دوستانم را اصلاح کن؛ زیرا صلاح ایشان صلاح من است»[۲].[۳]
جنبهها و ابعاد سیره امام
سبک زندگی امام باقر
سیره اخلاقی امام باقر
امام باقر(ع) عنایت زیادی به اصلاح اخلاق و تغییر اوضاع اجتماعی جامعه از طریق ایجاد قوانین، معیارها و ارزشهای والای شریعت اسلام داشتند. هدف آن حضرت جمع کردن همه قوا برای اصلاح همه آنچه در عالم موجود است بوده، امّا این اصلاح را از نزدیکان خود آغاز نموده سپس به اقشار مختلف جامعه آن را سرایت داده، پس از آنرو به اصلاح مؤسسات حکومتی و پیروان حکومت پرداخته است. حضرت از همه فرصتهایی که برای اصلاح و تغییر و ساختن واقعیت جدیدی برای جامعه دست میداده است نهایت استفاده را میبردهاند. از همین روست که میبینیم روشهای اصلاحی و تغییری آن حضرت در عرصههای اخلاقی و اجتماعی متعدّد و مختلفی بوده است. برخی از فعالیتهای آن حضرت در این عرصه عبارت است از:
- دعوت به پیاده کردن سنّت شریف نبوی: امام باقر(ع) به انتشار احادیث شریف نبوی که با جنبههای اخلاقی و اجتماعی ارتباط داشتند همّت گماشت و در این راه کمر همّت بست تا اینکه چنین موازین و ارزشهایی بر فعالیتهای رفتاری و روابط اجتماعی جامعه حاکم شود و در مسیر انسانیت مشعلی فراراه افراد جامعه در همه طبقات آن باشد که آنان را به سمت رشد و تکامل و پیشرفت برای رسیدن به مقامات عالیهای که اولیا و صالحان به آن رسیدهاند یاری نماید.
- دعوت به مکارم اخلاق: امام باقر(ع) دعوت خود را در جنبه اصلاح مکارم اخلاقی مردم گسترش و افزایش دادند تا بتوانند مکارم اخلاق را علامت مشخّصه رفتار مسلمانان در جامعه قرار دهند، آن حضرت همواره به مسأله افشای سلام یعنی با صدای بلند به یکدیگر سلام کردن که یکی از مظاهر روح محبّت، مودّت، برادری و صفا در روابط اجتماعی است تأکید داشتند تا جایی که فرمودند: همانا خداوند افشای سلام را دوست میدارد[۴].[۵]
سیره عبادی امام باقر
امام باقر(ع) در عبادت و فرمانبرداری خداوند متعال نهایت اخلاص را بهکار میآورده است. از جلوههای عبادت آن حضرت میتوان به این نکتهها اشاره نمود:
- خشوع هنگام نماز: درباره آن حضرت گفتهاند که چون به نماز میایستاد از ترس خداوند رنگ رخسار مبارکش زرد میگردید[۶]. و این مطلب هیچ تعجّبی ندارد؛ چراکه آن حضرت عظمت خداوند متعال را درک کرده بود.
- نماز بسیار: امام باقر(ع) بسیار به نماز میپرداختند. حتّی گفته شده است که آن حضرت در شبانهروز یکصد و پنجاه رکعت نماز میخواندند[۷] و کارهای مربوط به مرجعیت امّت و مسائل علمی آن حضرت را از بسیاری نماز بازنمیداشت.
- دعای امام باقر(ع) در حال سجده: مسلّم است که نزدیکترین حالت یک بنده به خداوند متعال حالت سجده است. از همینجاست که میبینیم امام باقر(ع) همواره در حال سجود، قلب و احساسات خود را به سوی خداوند متعال منعطف کرده و خداوند را با دل بریدن کامل از همهچیز و در طبق اخلاص نهادن دل و روح، به مناجات مینشسته است[۸].
سیره خانوادگی امام باقر
سیره تربیتی امام باقر
در گرداب حوادث و موضعگیریهای متباین و متناقضی که در اثر تعدّد جریانات فکری و عقیدتی بهوجود آمده و اندیشه بسیاری از مسلمانان را دچار اضطراب کرده، آنان را از درک اصول عقاید سالم دور نموده بود امام باقر(ع) نقش بزرگی در بیان اعتقادات سالم برای افراد گروه صالحی که خود پایهگذار آن بود ایفا نمود. تا آنان هم به نوبه خود بتوانند نقش خود را در اصلاح مفاهیم و افکار و انتشار عقیده اهل بیت(ع) در میان اقشار مختلف جامعه با سطوح فکری مختلف ایفا نمایند.
امام(ع) پایههای فکری توحید را برای همگان بیان نموده است. حضرت بهعنوان وجه افتراق عقیده اهل بیت(ع) از عقاید دیگر، حقیقت توحید را برای همگان آشکار کرده است[۹]. همچنین در ضمن نهی از تفکر و بحث درباره ذات خداوندی و نظریات و مفاهیمی که در این زمینه ارائه میشود، حدود توصیف خداوند را مشخّص نموده است.
آن حضرت پس از بیان اصل اساسی توحید، اصل اساسی دیگری از اصول عقاید اسلامی را که بعد از اصل توحید از مهمترین اصول بهشمار میرود برای امّت بیان داشتهاند که همان اصل ولایت و امامتی که از جانب خداوند برای امّت قرار داده شده است باشد؛ چراکه ولی و امام به نیابت از خداوند نقش حجّت بر مردمان را بازی مینماید.
آن حضرت اتباع و پیروان خود را از تأثیر گرفتن از افکار و اعتقادات غالیان (کسانی که درباره اهل بیت(ع) غلو و زیادهروی میکنند) بسیار بر حذر میداشته است؛ چراکه این افکار و اعتقادات با روح اعتقاد توحیدی و روش عقیدتی اهل بیت(ع) مخالف بوده است[۱۰].
سیره اجتماعی امام باقر
امام باقر(ع) برای هر واحدی از واحدهای اجتماعی نظام و برنامه مخصوص به آن را وضع کرده و روابط آن با سایر واحدهای اجتماعی را بیان فرموده است که اوّلین پایه واحدهای اجتماعی خانواده و آخرین آن واحدها جامعه بزرگ است.
- خانواده: در میان واحدهای متعدّد اجتماعی، خانواده اوّلین و بنیانیترین واحد و مؤسّسهای است که پدید آمده است، این خانواده است که مسئولیت خطیر پشتیبانی کردن جامعه بزرگ را با ارائه افراد و عناصر صالح به عهده دارد و این مسأله نقطه آغازی است که ایجاد و تربیت نیروی انسانی سالم جامعه را در پی خواهد داشت. امام باقر(ع) برای تنظیم خانواده و سامانبخشی به آن، قواعدی اساسی وضع نمودهاند. این قواعد از انتخاب همسر مناسب بهعنوان شریک زندگی براساس تدین و حسن خلق، همچنین ریشه داشتن در خانوادهای صالح و ریشهدار آغاز میشود. آن حضرت همچنین برنامهای برای حقوق افراد خانواده نسبت به یکدیگر و آنچه را که بر هریک از زوجین نسبت به دیگری واجب میشود و مراعات آنها از ناحیه زن و شوهر ضامن ثبات و برقراری آرامش در جوّ خانواده میگردد، وضع فرمودهاند.
- خویشاوندان: خویشاوند به کسانی گفته میشود که با اعضای خانواده رابطه نسبی داشته باشند، مانند برادران، خواهران، عموها، داییها، اجداد و سایر افراد فامیل که از نظر نسب با این خانواده ارتباط دور یا نزدیک داشته باشند. امام باقر(ع) تشویق فراوانی بر ایجاد ارتباط با افراد فامیل و دیدوبازدید با آنان داشته و حقوقی که بر این روابط مترتّب میشود را بیان فرمودهاند. آن حضرت بر این نکته نیز تأکید داشتند که خویشاوندان در احسان و نیکوکاری، شاد کردن و کمک در حلّ مشکلات بر سایر افراد تقدّم دارند.
- همسایگان: امام باقر(ع) همچنین بر رفتار و تعامل نیکو با همسایگان تأکید داشته، فرمودهاند: در کتاب علی(ع) خواندهام که پیامبر اکرم(ص) در میان مهاجر و انصار و کسانی که از اهل یثرب به آنها پیوسته بودند نوشت که: همسایه تا وقتی که دست به ضرر رساندن به همسایهاش نگشوده و در این راه مرتکب گناه نگردیده است، مانند خود انسان است و حرمت او بر همسایه مانند حرمت مادر انسان بر اوست[۱۱].
- افراد گروه صالح: سیستم اجتماعی درونی حاکم بر گروه صالحان سیستمی هماهنگ و مبتنی بر وحدت در موازین، ارزشها، شریعت، قانون، و آداب و رسوم بوده است؛ چراکه همه افراد این گروه، راه و رسم زندگی را از یک سرچشمه که همان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) باشند دریافت مینمودند، و این وحدت روش دریافت که موجب تفاهم و درک متقابل از افکار و عواطف و کارهای یکدیگر میشد، عامل پیوند آنان بوده است. نظام اجتماعی داخلی گروه صالحان براساس یک قاعده و قانون ثابت استوار بوده است و آن چیزی جز قول امام باقر(ع) نبوده است که فرمود: مؤمن نسبت به مؤمن مانند برادر تنی میباشد[۱۲]. امام باقر(ع) در این روایت رابطه میان افراد گروه صالح را مانند رابطهای نسبی دانسته است که بر آن حقوقی چون وجوب تلاش در رفع حاجت مؤمنان، برطرف کردن گرفتاری آنان، خیرخواهی برای آنها، دعا برای توفیقشان و پوشاندن عیبهای آنان مترتّب میشود[۱۳].
- جامعه اسلامی: اسلام افق گستردهای است که همه کسانی که شهادتین را بر زبان جاری کنند دربر میگیرد، عرصهای گسترده که همه نیروها و امکانات را در خود جمع کرده و آنها را برای رسیدن به یک هدف در یک راه بهکار میگیرد، به همین سبب است که محوریت اسلام و حدود عمل آن همه جامعه اسلامی را شامل میشود. امام باقر(ع) قاعدهای کلّی در رفتار افراد جامعه وضع نمود که همان عمق بخشیدن به مفهوم ولایت در میان مسلمانان است. از زراره روایتشده که گفت: من و حمران بر امام باقر(ع) داخل شدیم، من به آن حضرت عرض کردم: ما همه افراد جامعه را با این ملاک و معیار که معتقد به اعتقادات ما هستند یا نه، میسنجیم، پس هرکس از علوی یا غیرعلوی با ما بر سر این اعتقاد موافق بود، با او علقه ولایت میبندیم، و اگر اعتقادش مخالف با اعتقاد ما بود، چه علوی باشد یا غیرعلوی، از او بیزاری میجوییم. امام باقر(ع) به من فرمودند: ای زراره، کلام خداوند راستتر از کلام توست، پس کجا هستند آنانی که خداوند عزّ و جلّ درباره آنان فرموده است: (مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند؟) کجا هستند آنانی که در قرآن تعبیر ﴿مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ﴾[۱۴] (کسانی که کارشان در قیامت متوقف به فرمان خدا است) درباره آنان آمده است؟ کجا هستند آنانی که به تعبیر خداوند در قرآن اعمال صالحی را با اعمال ناپسند درهم آمیختهاند؟ «اصحاب اعراف» کجا هستند؟ و همچنین جایگاه کسانی که به تعبیر خداوند در قرآن باید میان دلهای آنان الفت برقرار شود در طرز تفکر تو کجا خواهد بود؟[۱۵].[۱۶]
سیره علمی امام باقر
سیره تبلیغی امام باقر
سیره سیاسی امام باقر
عصر امام باقر(ع) همزمان با استمرار حکومت اموی در شاخه مروانی و فتوحات گسترده آنان بود. این دوره گرچه تجربه شکست چندین قیام بر ضد امویان را داشت، اما کسانی همچنان بر تفکر براندازی حکومت اموی اصرار داشتند و آن را در اولویت کاری قرار داده بودند.
امام(ع) در مدت امامت خود به تبیین معارف، احکام و تفسیر آیات پرداخت و در گفتاری به تحلیل رویکرد امویان به اهل بیت(ع) و پیروان آنان از آغاز عصر امامت تا زمان خود پرداخت.
امام باقر(ع) با توجه به فضای سیاسی، تأکید داشت قیامی صورت نگیرد و مردم در خانههای خود بمانند[۱۷]، حتی برای فرار از دست حکومت ظالم، به مسافرت حج بروند[۱۸]. با این حال، به اقتضای شرائط با حاکمان جور مقابله میکرد و بیان میداشت که ما خاندان رسالت و شجره نور و مبارک هستیم[۱۹]. امام(ع) نه تنها حکومت اموی را به رسمیت نشناخت که دیگران را حتی از کمک به دستگاه خلافت نهی کرد. چنانکه وقتی مردم برای تبریک گویی نزد والی جدید مدینه میرفتند، امام فرمود: اینان با تبریک خود، دری از درهای جنهم را به روی خود میگشایند[۲۰].
امام باقر(ع) مردم را از مکاتبه با حاکمان نهی میکرد و میفرمود: آنچه به او میدهند، به همان اندازه دینش را از او میگیرند[۲۱]. همچنین برخی را که برای مشورت آمده بودند، تا ریاست قبیله را بر عهده گیرند، به این دلیل نهی کرد که مجبور به پذیرش حاکمیت اموی میشدند. یکی از شیعیان در این خصوص از امام باقر(ع) نظر خواست و امام(ع) فرمود: اگر رئیس قبیله شـوی و حاکم خون مسلمانی را بریزد، تو در خون او شریک هستی و از دنیای آنان چیزی به تو نمیرسد[۲۲].[۲۳]
سیره اقتصادی امام باقر
از آنجا که امام باقر(ع) هیچگاه در رأس حکومت واقع نشد تا اینکه بتواند اوضاع اقتصادی جامعه را به صورت عملی و ریشهای اصلاح نماید، به نشر مفاهیم اسلامی که با زندگانی اقتصادی سالم از نظر اسلام که در نظام اقتصادی اسلام نمود پیدا میکند اکتفا نمود. قواعد و قوانینی که مراعات آن انسان و جامعه را از انحرافات اقتصادی بازمیدارد. انحرافاتی که بهسبب زیادهروی در اشباع شهوات انسانی که در توازن اقتصادی خلل ایجاد میکند به وجود میآید. امام باقر(ع) اهداف مشروعی که طلب مال برای آنها خوب است را توضیح دادهاند. آن حضرت فرمودهاند: «هرکس که با هدف بینیاز شدن از مردم، توسعه زندگی برای خانواده و دستگیری از همسایگان رزقوروزی را در دنیا طلب نماید، در روز قیامت بهگونهای خداوند متعال را ملاقات میکند که صورتش مانند ماه تمام میدرخشد»[۲۴].
امام باقر(ع) برای ایجاد توازن اقتصادی و بالا آوردن سطح زندگی عموم مردم همگان را به پرداخت حقوق واجب مالی فرا خواندهاند که: خداوند متعال زکات را با نماز همراه کرده است... پس کسی که نماز بخواند اما زکات مال خود را نپردازد گویا نماز را بهپا نداشته است[۲۵]. آن حضرت همچنین از پیامبر خدا(ص) این روایت را نقل فرمودند که: هر مالی که زکات آن پرداخت نشود به لعنت خدا گرفتار آمده است[۲۶].[۲۷]
امام باقر(ع) همواره بر کار و کسب روزی و بینیاز کردن خود از مردم تشویق و ترغیب فراوانی نسبت به افراد جامعه داشتهاند. آن حضرت همواره همگان را بر اعمالی چون تجارت، زراعت، صنعتگری و آموختن حرفهها و صنعتها تشویق و ترغیب میفرمودهاند. خود آن حضرت نیز همواره به کار مشغول بوده و کار کردن و کسب درآمد را طاعت و بندگی خدا میدانستهاند[۲۸].
سیره فرهنگی امام باقر
فضای سیاسی در عصر امویان سبب تغییر فضای علمی ـ فرهنگی جامعه شد. عالمانی مانند ابن شهاب زُهری به دربار وابسته شدند و به نشر احادیث جعلی پرداختند. در نتیجه فرهنگ جامعه اسلامی از آموزههای وحیانی و دینی دور شد و با تقویت و تأیید فرقههای ساختهشده، پایههای قدرت امویان استحکام یافت. در چنین فضایی، جریان منع نقل حدیث هم وجود داشت، گروههای خوارج، مرجئه و معتزله ظهور و بروز یافتند و نشر اسرائیلیات فراوان شد. غالیان نیز از درون شیعه به تخریب پرداختند تا جایی که شیعیان چندان با مناسک حج و احکام حلال و حرام الهی آشنا نبودند.
امام باقر(ع) در چنین فضایی بود، مبارزه علمی و فرهنگی را به اقدامات سیاسی ترجیح داد و به تبیین مسائل دینی و مذهبی پرداخت تا دستکم شیعه را به احکام الهی آشنا کند[۲۹]. امام(ع) ثابت کرد که در برخی شرایط، قلم از سلاح مؤثرتر و تحولآفرینتر است[۳۰].
امام(ع) برای تحول فکری در جامعه اقدماتی را به شرح ذیل در دستور کار قرار داد.
- تبیین معارف و احکام: امام باقر(ع) اسلام را بر پنج رکن نماز، زکات، حج، روزه و ولایت استوار دانست و ولایت را کلید قبولی دیگر ارکان شمرد[۳۱] و امام را حجت خداوند و هدایتگر مردم اعلام کرد[۳۲] که بدون آن، احکام دین دچار افزایش و کاهش میشود[۳۳].
- زمینهسازی برای تدوین فقه جعفری: امام باقر(ع) با روایات فقهی بسیاری در گستره همه ابواب فقهی، زمینهساز تدوین فقه جعفری و دستیابی به قواعد فقهی شد. به گونهای که برخی ۴۸ قاعده فقهی از آنها استخراج کردهاند[۳۴]. امام(ع) در مواردی نیز به تصحیح برخی آرای انحرافی در فقه پرداخت[۳۵].
- اصلاح در عرصه فکر و عقیده: از بحرانهای سختی که ماحصل روش حاکمان سابق بود بحران درهم آمیختگی مفاهیم، تقلید کورکورانه و سطحینگری در عرصه فکر و اندیشه بود تا آنجا که در اثر فراوانی جریانهای مخرّب و فعالیت آنها در رابطه با تحریف مفاهیم ناب اسلامی و دیگرگونه جلوه دادن حقایق، حقیقت اندیشه و مبانی نظری اسلام در نزد بسیاری از مسلمانان آشکار نبود. اینجا بود که امام باقر(ع) وظیفه وادار کردن مسلمانان به اصلاح اندیشههای خود برای تشخیص عقاید اصیل و درست از عقاید دروغین و ساختگی را به عهده گرفتند.
- تأسیس دانشگاه نمونه فقه: حضرت امام باقر(ع) و فرزند بزرگوارشان حضرت امام صادق(ع) تلاش بسیاری در راه نشر فقه اسلامی انجام دادند. در زمانهای که جامعه اسلامی در رویدادها و اضطرابهای سیاسی غرقشده و حکومتها نیز هیچ اهمیتی به مسائل دینی نداده وخامت اوضاع تا بدان پایه رسید که امّت اسلام از مسائل دین خود حتی اندکی هم نمیدانستند، این دو بزرگوار به فعالیتی مثبت در جهت انتشار فقه اسلام در میان جامعه داشتند[۳۶].
سیره مدیریتی امام باقر
سیره نظامی امام باقر
سیره قضایی امام باقر
جستارهای وابسته
- سبک زندگی امام باقر
- سیره اخلاقی امام باقر
- سیره عبادی امام باقر
- سیره خانوادگی امام باقر
- سیره تربیتی امام باقر
- سیره اجتماعی امام باقر
- سیره علمی امام باقر
- سیره تبلیغی امام باقر
- سیره سیاسی امام باقر
- سیره اقتصادی امام باقر
- سیره فرهنگی امام باقر
- سیره مدیریتی امام باقر
- سیره نظامی امام باقر
- سیره قضایی امام باقر
منابع
حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲
پانویس
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۳۳۸.
- ↑ حمیری، قرب الاسناد، ص۸.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۲۲۲.
- ↑ تحف العقول، ص۲۲۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص۱۸۸ ـ ۱۹۱.
- ↑ ر.ک: تاریخ ابن عساکر، ج۵۱، ص۴۴.
- ↑ تذکرة الحفّاظ، ج۱، ص۱۲۵؛ تاریخ ابن عساکر، ج۵۱، ص۴۴؛ حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۸۲.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۴۲.
- ↑ مختصر تاریخ دمشق، ج۲۳، ص۸۱.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۰۷.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۱۲، ص۱۲۶.
- ↑ کافى، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ کافى، ج۲، ص۱۹۸، ۱۹۹، ۲۰۵، ۲۰۷، ۲۰۸.
- ↑ «و دیگرانی هستند که وانهاده به فرمان خداوندند» سوره توبه، آیه ۱۰۶.
- ↑ کافى، ج۲، ص۳۸۲.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷ ص۲۸۲ ـ ۲۹۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۰۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۱۱.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۲؛ ج۵، ص۱۰۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۰۶.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۲۷ ـ ۲۳۱؛ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص۱۷۲ ـ ۱۸۵.
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۸.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۶.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۹، ص۲۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۱۹۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۶۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۰.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۸۷؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۸.
- ↑ کلینی، المحاسن، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ محمدحسین علی الصغیر، الامام محمد الباقر(ع) مجدد الحضارة الاسلامیه، ص۲۵۰ - ۲۵۳.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۳۷.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۱۶۷.