فدک
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل فدک (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مالکیت فدک
- فدک دهکدهای آباد و نام منطقهای حاصلخیز در۱۳۰ کیلومتری مدینه در شرق خیبر است که در سال ۷ هجری بدون خونریزی به دست پیامبر(ص) فتح شد. بنابر حکم صریح قرآن سرزمینهایی که بدون درگیری نظامی به فتح مسلمانان درآیند، "فیئ" و ملک شخصی پیامبر(ص) میشوند و مسلمانان دیگر حقّی در آن ندارند و پیامبر(ص) میتواند هرگونه مصلحت بداند درباره آنها تصمیم بگیرد. پس از نزول آیۀ ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ﴾[۱] پیامبر به فرمان خدا در زمان حیات خویش فدک را به فاطمه زهرا(س) بخشید و در همان مجلس سندی نیز تنظیم کرد که امیرمؤمنان(ع) و ام ایمن گواهان آن بودند. حضرت زهرا(س) نمایندهای برای خود برگزید که امور فدک را از نزدیک اداره کند و کارمندانی نیز به فرمان او درآورد. فدک در سه سال پیش از وفات پیامبر در دست فاطمه(ع) بود و بنی هاشم از محصول آن بهره میبردند[۲].
غصب فدک
- پس از رحلت پیامبر(ص) خلیفۀ اول، نماینده حضرت زهرا(س) را اخراج کرد و فدک را به بهانۀ حدیث ساختگی نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِیَاءِ لَا نُوَرِّثُ[۳] به تصرف خویش درآورد[۴].
- امیرمؤمنان(ع) و حضرت زهرا(س) از راههای گوناگون کوشیدند فدک را بازپس گیرند و برای اثبات مالکیت خود، استدلال و احتجاج کردند. حضرت زهرا(ع) هم در خطبۀ معروف خویش از غصب آن انتقاد مینماید و با استناد به آیات قرآن، ادعای آنان را در اینکه پیامبر ارث باقی نمیگذارد ردّ میکند[۵]. علاوه بر اینکه فدک مدتها در اختیار حضرت فاطمه(س) بود و از این رو، نیازی نبود آن حضرت برای اثبات مالکیت خویش بینه اقامه کند؛ اما از او بینه خواستند. سرانجام، با اینکه حضرت فاطمه(س) بینه و شاهد اقامه کرد نپذیرفتند و فدک را بازنگرداندند، فاطمه(س) با ابوبکر قهر کرد و دیگر هیچگاه با او سخن نگفت. فدک از آن پس چند بار دست به دست گشت. سرانجام در زمان خلافت مأمون عباسی به گونۀ رسمی و مستند به مالکیت فرزندان زهرا(س) درآمد[۶].
اهداف غصب فدک
- فدک خیلی بزرگ بود، نخلهای آن به تعداد نخلهای کوفۀ امروز و محصول خرمای آن بیشتر از خیبر بود و ابوبکر و عمر هدفشان از جلوگیری فاطمه از تصرّف آن این بود که علی(ع) به کمک محصولات و غلّۀ آن در مخاصمهای که دربارۀ خلافت داشت قدرت نگیرد، ازاینرو در پی فدک، فاطمه و علی و سایر بنیهاشم و بنی مطّلب را از حقّشان نسبت به خمس جلوگیری کردند، چراکه انسان تهیدست، همتش هم سست و خودش خوار میشود و در پی کسبوکار میرود و ریاستطلبی و حکومت را رها میکند[۷].
- غصب فدک جنبۀ سیاسی داشت و میخواستند دست اهل بیت را از امور مالی کوتاه کرده و پشتوانۀ اقتصادی آنان را ضربه بزنند. فدک پیوسته در تاریخ به عنوان نشانهای روشن از ظلم به اهل بیت مطرح بوده و ابعادی فراتر از تصرّف یک مزرعه و باغ یافته است. کوتاهکردن دست اهل بیت از آن، نمادی از کنار گذاشتن سیاسی بوده و فدک مترادف با حکومت شده است. گواه این مطلب، سخن موسی بن جعفر(ع) به هارون الرشید است که فدک را همۀ قلمرو و وسعت اسلام دانست که حقّ خاندان پیامبر بوده و دیگران غصب کردهاند[۸]. فاطمه(س) نیز با طرح مسألۀ فدک به عنوان نشانهای از غصب و زور رژیم، میکوشید تا حکومت را محکوم کند و پافشاری ایشان از اینرو بود، نه به خاطر ارزش اقتصادی آن[۹].
- بنابراین، فدک برای شیعیان تنها یادآور یک نزاع مالی نیست؛ بلکه نمادی از مظلومیت حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) است که با نام آنان گره خورده و ارزش اعتقادی یافته است.
فدک در گذر تاریخ
- بعد از امیرالمؤمنین(ع) معاویه، فدک را به مروان بن حکم داد؛ اما بعدها آن را پس گرفت. با روی کار آمدن مروان بن حکم، فدک دوباره به تصرف او درآمد و آن را به پسرش عبدالعزیز بخشید و از او به پسرش عمر بن عبدالعزیز رسید که با توجه به اوضاع سیاسی دوران خود، فدک را به اولاد فاطمه(س) برگرداند؛ اما پس از وی پادشاهان اموی، فدک را پس گرفتند. سفاح خلیفه عباسی، فدک را به فرزندان فاطمه(س) داد؛ اما منصور، آن را پس گرفت. در روزگار مأمون، گروهی از سادات به وی شکایت بردند که فدک را پیامبر(ص) به فاطمه(س) بخشید، مأمون با توجه به نظر فقها، فدک را به اولاد فاطمه(س) داد؛ اما حاکمان بعد از او، فدک را به تصرف خود در آوردند[۱۰].
- فدک در حال حاضر به نام "الحائط" در مرز شرقی خیبر قرار دارد و شامل تعدادی روستا و بیش از ۱۱ هزار سکنه و سرزمینی پوشیده از نخلستان و برخوردار از امکانات کشاورزی است[۱۱].
سخنرانی برای انصار بعد از غصب فدک
- آنگاه که فدک نیز غصب شد، فاطمه(س) به سراغ انصار رفت و برای آنان سخنرانی کرد و از ولایت الهی همسر معصومش گفت، اما آنان در جواب گفتند: ای دختر محمد! اگر این سخنان را قبل از بیعت با ابو بکر از تو شنیده بودیم با کسی جز علی بیعت نمیکردیم. و فاطمه(س) پاسخ داد: "مگر پدرم روز غدیر خم، عذری برای کسی باقی گذاشت؟"[۱۲].
- فاطمه(س) در روزهای آخر عمر خویش نیز در جمع مهاجران و انصار خطبهای خواند که اگرچه به خطبه فدکیه معروف شده است[۱۳]، معارفی بلند به همراه دارد و ایشان در آن به تبیین جایگاه امامت اهل بیت(ع) پرداخته است. آن حضرت در این خطبه میفرماید: "خداوند اطاعت ما را مایه نظم امت، و امامت ما را مایه دوری از تفرقه قرار داد"[۱۴].[۱۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و حقّ خویشاوند را به او برسان» سوره اسراء، آیه ۲۶.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۳۵۶؛ قاضی خانی، حسین، فدک، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۲۱۳.
- ↑ احتجاج طبرسی، ج ۱، ص۲۰؛ الاختصاص، ص ۱۸۵- ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج؟؟؟، ص۱۲۷ و ۱۸۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۶.
- ↑ «یا بن ابی قحافه! افی الکتاب ان ترث اباک و لا ارث ابی؟ لقد جئت شیئا فریّا»؛ کفایة الموحدین، ج ۲، ص ۳۶۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۷؛ قاضی خانی، حسین، فدک، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۲۱۵.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵؛ قاضی خانی، حسین، فدک، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۲۱۵.
- ↑ مناقب، ج ۴، ص ۳۲۰؛ بحار الأنوار، ج ۲۹، ص ۲۰۰.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.
- ↑ ر.ک: قاضی خانی، حسین، فدک، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ص۲۱۷؛ فرهنگ شیعه، ص ۳۵۷.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.
- ↑ الخصال، شیخ صدوق، ص۱۷۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۰، ص۱۲۴.
- ↑ فاطمه(س) چادرش را به سر کشید و به سمت مجلس انصار و مهاجر که ابوبکر تازه بر مسند نشسته نیز در میانشان بود، به راه افتاد و به آن وارد شد. حاضران با دیدن فاطمه(س) که همچون رسول خدا(ص) راه راه میرفت، گریستند. فاطمه(س) با آرام شدن گریهها سخن آغاز کرد و پس از حمد و ثنای الهی و درود بر رسول خدا(ص) دوباره گریهها شدت یافت و با آرام شدن گریهها فاطمه(س) چنین ادامه داد: "رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت بود و بر هدایت شما اصرار داشت و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان بود! اگر او را میشناسید، در مییابید که پدر من است و نه پدر شما و نیز برادر پسر عمویم (امیرمؤمنان) است و نه برادر مردانتان... خداوند شما را به کمک رسولش نجات بخشید... هرگاه دشمنان آتش جنگی نو بر میافکندند، خداوند آن را خاموش میکرد و هر زمانی که شاخی برای گمراهی ظاهر میشد و هرگاه دهان مشرکی باز میشد، رسول خدا(ص)، برادرش را در حلقوم آنان میفرستاد و او را از آن مأموریت باز نمیگشت مگر آنکه گوش آنان را زیر پا له کرده بود و شعله آتش را با شمشیر خاموش کرده بود. علی(ع) در راه خدا با سختیها دست و پنجه نرم میکرد و در راه انجام دستورهای خداوند سختکوش بود، او همیشه آماده و خیرخواه بود و با جدیّت فعالیت میکرد و حال آنکه شما بیحرکت و خمود و به خوشگذرانی مشغول بودید و غذا و آب گوارا میخوردید و در انتظار شنیدن خبرهای جدید به سر میبردید و در هنگامه خطر فرار را بر قرار ترجیح میدادید. هنگامی که خداوند برای رسول خدا(ص)، خانه پیامبرانش (بهشت) را برگزید و آن حضرت رحلت کرد، به ناگاه خار و خاشاکهای نفاق از شما بروز کرد و لباس دین، کهنه شد و پیمانهای آن پاره گردید. گمراهان خاموش، به سخن درآمدند و آنان که جایگاهی پست داشتند، منزلت یافتند، و آفت طلب حزب باطل لب به سخن گشود و به خانههای شما وارد شد. شیطان نیز سرش را از مخفیگاه خود بیرون آورد و فریاد برآورد و شما را خواند و شما را پاسخگوی خویش یافت..." سپس فاطمه این آیه را تلاوت کرد: "بدانید که در فتنه درافتادید و جهنم بر کتمانکنندگان حقیقت احاطه دارد" (توبه، ۴۹). وای بر شما! شما را چه شده و به کدام سو میروید؟! این کتاب خداست که در برابر شما قرار دارد که نهیهای آن، روشن و شواهد آن، درخشان و فرمانهایش، واضح است. در آن تدبر یا آنکه بر خلافش حکم میکنید؟ چه جایگزین بدی است برای ستمکاران! و هر که خواستار غیر اسلام باشد، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زمره زیانکاران خواهد بود... میپندارید که ما از ارث محرومیم! آیا حکم جاهلیت را خواستارید؟ برای اهل یقین، چه حکمی، نیکوتر از حکم خداوند است؟..." سپس فاطمه(س) رو به مهاجرین فرمود: "ای مهاجران! آیا از ارث محروم میشوم، ای پسر ابوقحافه! آیا در کتاب خدا هست که تو از پدرت ارث ببری؛ و من از پدرم ارث نبرم؟ همانا سخنی دروغ به خدا و رسولش نسبت دادهای (بلاغات النساء، ابن طیفور، ج۱، ص۶). سپس روی به انصار کرد و فرمود: "ای گروه جوانمردان! و ای بازوان امت! ای حافظان اسلام! این ضعف و غفلت درباره حق من چیست؟ چرا از دادخواهی من سهلانگاری میکنید؟ آیا پدرم رسول خدا(ص) نفرمود: حرمت هر کسی را درباره با فرزندانش حفظ کنید؟ چه سریع این اعمال را انجام دادید، و چه عجولانه آب بینی بزغاله فرو ریخت. ای پسران قَیلَه! به من درباره میراث پدرم ستم میشود در حالی که شما میبینید و سخن مرا میشنوید؟ (منال الطالب فی شرح طوال الغرائب، ابن اثیر، ص۵۳۴) و در روز محشر بهترین حکمکننده، خداوند و بهترین سرپرست، محمد(ص) و در وعدهگاه قیامت در هنگامه ساعت، باطلگرایان زیان دیده خواهند بود و هر خیری (که خداوند به شما داده)، سرانجام قرارگاهی دارد (و در موعد خود انجام میگیرد) و به زودی خواهید دانست!" آنگاه فاطمه(س) رو به قبر رسول خدا(ص) کرد و با آن حضرت در ضمن دو بیت شعر این چنین درددل کرد: پس از شما حوادثی رخ داد که اگر شاهدش بودید، حوادث به اینجا نمیرسید. من شما را از دست دادم همچون کسی که تمام داراییاش را از کف داده است. قوم تو آشوب کردند، خود شاهدشان باش (بلاغات النساء، ابن طیفور، ج۱، ص۶).
- ↑ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۳۴.
- ↑ کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۸۶-۲۸۸.