آستانه حضرت معصومه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.


آستانه حضرت معصومه

نهادی اداری و خدماتی و غیر دولتی، دارای فعالیت‌های دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با وظیفه مدیریت برنامه‌ها و سرمایه‌های حرم حضرت معصومه(س) در چارچوب چندین معاونت، سازمان، مؤسسه و شرکت. فاطمه معصومه(س) دختر هفتمین پیشوای شیعیان، امام موسی بن جعفر(ع) (۱۲۸-۱۸۳ق) است. چون وی دختر بزرگ خانواده بود و خواهران دیگری به همین نام داشت، نام او را در کتاب‌های تاریخ و تراجم، فاطمه کبری نوشته‌اند[۱]. نویسندگان متأخر شیعه او را فاطمه معصومه(س) می‌نامند[۲] و در زبان مردم به حضرت معصومه(س) معروف است. سال تولد او را یکی از سال‌های ۱۷۳، ۱۷۹ و ۱۸۳ق دانسته‌اند[۳]، اما این نکته مورد اتفاق است که وی پس از آنکه برادرش امام رضا(ع) در سال ۲۰۰ق به فرمان مأمون به مرو برده شد و در آنجا به ولایت‌عهدی رسید، به همراه دسته‌ای از علویان و سادات در سال ۲۰۱ق راهی سرزمین ایران شد تا به برادرش بپیوندد. اما چون به ساوه رسید بیمار شد و خادم خود را فرمود تا او را به قم ببرد. در قم در سرای موسی بن خزرج بن سعد اشعری فرود آمد. پس از هفده روز از دنیا رفت و موسی او را در زمین یا باغ بابلان[۴]، محلی که امروزه محل بارگاه آن حضرت است، به خاک سپرد و سقفی از بوریا برای آن ساخت[۵]. از آن تاریخ به بعد مرقد وی محل زیارت پیروان مذهب جعفری شد و رفته رفته با توسعه اماکن زیارتی و فضاهای ساختمانی و افزایش موقوفات و نذورات و به دنبال آن افزایش خادمان و کارگزاران، به سازمانی بزرگ تبدیل شد که اکنون در درون خود چندین شرکت و مؤسسه را جای داده است.

آستانه حضرت معصومه(س) که به روایتی منقول در قرن دهم، بیرون شهر قم قرار داشت[۶]، در طول تاریخ به تدریج توسعه پیدا کرد و به دلیل احترامی که ایرانیان برای آن بانو قائل بودند، مزار او را همانند مزار امامان خود، با شکوه ساخته‌اند، چنان که اکنون آستانه وی، پس از آستانه امام رضا(ع)، شکوهمندترین و معروف‌ترین زیارتگاه ایرانیان به شمار می‌رود[۷]. شاردن در قرن هجدهم میلادی آن را در اوج زیبایی و به عنوان ملجأ و زیارتگاه مردم توصیف می‌کند و می‌ستاید[۸]. حرم حضرت معصومه(س) که از دیرباز محل برآورده شدن حاجات بود[۹]، دارای ساختمانی تاریخی، با معماری هنرمندانه و زیبایی‌های ویژه‌ای است و با دگرگونی‌های بسیاری که در ساختمان و تزئینات آن رخ داده، باز هم مجموعه گران‌بهایی از آثار هنری و کاشی‌های معرق عصر صفوی و پس از آن را در خود دارد[۱۰]. از زمانی که مرقد حضرت معصومه(س) در میان شیعیان به عنوان زیارتگاه شناخته شد، به فراخور هر دوره، ساختمان آن هم گسترش یافت و طبعاً به نگهبانان و خدمتگزاران نیاز افتاد. نیز از زمانی که مردم برای اداره امور مرقد، اموال و املاکی وقف کردند، اداره این امور و نظارت بر موقوفات و مصرف و درآمد آنها نیازمند تعیین کسی بود که متصدی این وظایف باشد. به همین دلیل، در اوایل امر، بزرگان شیعه کسانی را به عنوان وکیل وقف، برای نظارت بر موقوفات آستانه، تعیین می‌کردند. وکالت موقوفات به مرور زمان به تولیت تغییر یافت و متولیان که بعدها اختیارات بیشتری پیدا کردند، از سوی امیران و فرمانروایان تعیین می‌شدند. کهن‌ترین خبر درباره مدیریت بر وقف، روایت حسن بن محمد قمی است که در آن از احمد بن اسحاق اشعری به عنوان وکیل وقف یاد شده است[۱۱]. آستانه حضرت معصومه(س)، تا اواخر قرن چهارم، بسیار با شکوه و مفصل بوده و موقوفات فراوانی داشته و تا آن زمان، چهل تن از ایرانیان و عرب‌های مهاجر مقیم قم، به عنوان متولیان وقف، به رتق و فتق امور می‌پرداخته‌اند[۱۲]. با این توضیح که از قرن دوم قمری به بعد، که در سراسر سرزمین‌های اسلامی برای سادات بنی‌هاشمی نقیب تعیین شد، برای سادات مناطق شیعه‌نشین ایران مانند قم، ری، کاشان، ساوه و برخی دیگر از مناطق ایران هم نقیب تعیین شد. در مواقعی برخی از نقیبان فقط نقیب یکی از شهرهای شیعه‌نشین پیش‌گفته بودند و در برخی زمان‌ها نیز برخی از نقبا به دلیل جلالت شأنی که داشتند، افزون بر نقابت شهر قم، نقابت ری و شهرهای اطراف را هم بر عهده داشتند[۱۳].[۱۴]

مدیریت و تولیت آستانه حضرت معصومه(س)

آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، در آغاز بارگاهی نداشت، تا اینکه زینب نوه امام جواد(ع) برای اولین بار، در نیمه دوم قرن سوم گنبد و بارگاهی بر روی آرامگاه ایشان ساخت[۱۵]. پس از آن برای اداره و مراقبت از آن خآدمی برایش تعیین می‌شد که یکی از آنان فردی به نام حسین بن اشکیب قمی خادم القبر بود[۱۶]. هر چند از آن زمان تا پایان قرن پنجم، اطلاعات دقیقی درباره آستانه حضرت معصومه(س) در دست نیست، برابر برخی از داده‌های تاریخی این آستانه در قرن ششم اوقاف و متولی داشته و از شکوه و جلال برخوردار بوده است، چنان که عبدالجلیل قزوینی رازی، سرای ستی فاطمه بنت موسی بن جعفر(ع) را به “اوقاف و مدارس و فقها و ائمه و زینت تمام و قبول اعظم” توصیف می‌کند[۱۷]. بر پایه برخی گزارش‌ها، متولی موقوفات آستانه حضرت معصومه(س) به صورت منصوص تعیین می‌شد، به این شکل که واقفان فردی از سادات رضوی را نام می‌بردند و یا مشخصاتی برای اولاد و نسل آنها ذکر می‌کردند و کار را به آنها واگذار می‌کردند[۱۸]. نخستین فرمان تولیت آستانه که اکنون در دست است، فرمانی است با امضای جهان‌شاه قره قویونلو، به تاریخ جمادی الاولی سال ۸۶۷ق در این فرمان سیداحمد نظام‌الدین متولی حرم حضرت معصومه(س) می‌شود[۱۹]. با این فرمان مشخص می‌شود منصب نقابت سادات و تولیت موقوفات آستانه مقدسه در قرن نهم قمری به سادات رضوی و فرزندان سید فخرالدین، یعنی سید نظام الدین سلطان احمد، واگذار شده است[۲۰]. پیش از سید فخرالدین هم متولیان اوقاف مزار آستانه فاطمه معصومه(س) با بزرگان سادات رضوی بوده است. در متن فرمان‌ها و احکام شاهان مغول، مانند تیمور، شاهرخ و همچنین ترکمانان و شاهان صفوی تصریح شده که از قدیم‌الایام، منصب نقابت و تقدم سادات و تولیت اوقاف روضه منوره و تربت مقدس امامزاده معصومه(س) به آبا و اجداد کرام جناب مشارالیها بلا مداخلت و مشارکت غیر، تفویض می‌شده است[۲۱]. با توجه به متن باقی مانده فرمان‌ها و احکام شاهان در واگذاری تولیت اوقاف آستانه به سادات رضوی، می‌توان گمانه زد که از ابتدای تشکیل تولیت برای اوقاف آستانه مقدسه، متولیان آن از سادات رضوی بوده‌اند[۲۲]، هر چند احتمال دیگر آن است که تولیت آستانه با نقابت سادات قم یکی بود، به این معنا که نقیبان سادات قم، متولی اوقاف آستانه نیز بوده‌اند[۲۳]. در این صورت، برخی از آنان از سادات حسینی شجری و ارقطی از نوادگان عبدالله باهر، فرزند امام سجاد(ع) بودند و برخی دیگر از سادات رضوی و از نوادگان امام جواد(ع) از نسل موسی مبرقع[۲۴].

به هر حال، فضای ساختمانی آستانه، پیش از دوره صفویه چندان گسترده نبود و موقوفات آن بسیار کمتر از این دوره بود و طبعاً سازمان بزرگی نداشت. اما در این زمان آهسته آهسته از دو جهت به این آستانه توجه بیشتری شد: یکی آن‌که شماری از شاهان صفوی در این حرم به خاک سپرده شدند و دیگر از آن رو که آنان خود را متدین و از پیروان آیین حضرت معصومه(س) می‌دانستند و او را مقدس می‌شمردند[۲۵]. بر پایه مدارک موجود، کل خادمان و کارگزاران آستانه در دوره صفویه، پنجاه تن بوده‌اند که کار آنان پاسبانی حرم و سامان‌دهی کارهای داخلی آستانه بوده است. در فرمان شاه تهماسب که در ۹۴۸ق و فرمان شاه عباس که در ۱۰۱۷ ق صادر شده، نام‌های چند تن از متولیان آن روزگار به چشم می‌خورد که همه از یک خانواده بوده‌اند و از جمله وظایف آنان انتصاب و عزل کارکنان آستانه بوده است[۲۶]. بر پایه نوشته‌های برخی از جهان‌گردان، تولیت آستانه در آن دوره به صورت هیأتی بود و سه تن از بزرگان نیکونهاد متولی آن بوده‌اند که هر یک سرپرستی یکی از بارگاه‌های حضرت معصومه(س)، شاه‌عباس و شاه‌صفی را در دست داشتند و همه دارایی‌ها، درآمدها و برنامه‌ها زیر نظر آنان بود و عنوان رسمی آنان تربت‌دار بود. مهم‌ترین شغل‌های حرم در آن زمان عبارت بود از: آخوند که نماز جماعت و جمعه بر پا می‌کرد، دعا و زیارت‌نامه می‌خواند و احکام اسلامی بیان می‌کرد؛ قندیلچی که متصدی روشنایی شمع‌ها و قندیل‌ها بود؛ قمی که نظافت ساختمان و صحن‌ها را برعهده داشت؛ آبکش که وظیفه‌اش تهیه آب لازم برای وضوخانه‌ها بود و یک مؤذن که با گفتن اذان، اوقات شرعی را به مردم یادآوری می‌کرد[۲۷]. به جهت اهمیت جایگاه متولی آستانه، این مقام در زمان صفویان از سوی حکومت انتخاب می‌شد و گاهی حاکم قم، متولی آستانه نیز می‌شد[۲۸]. شاه تهماسب صفوی برای تشکیلات آستانه، میرزا حبیب‌الله، فرزند علی بن عبدالعالی، معروف به محقق ثانی و محقق کرکی جبل عاملی (۹۴۰ق) از علمای بزرگ عصر صفوی را که در این عصر به خاتم‌المجتهدین لقب یافته بود، به تولیت آستانه گماشت و از اصفهان به قم اعزام کرد. او بر پایه نیازهای آن روز، تعداد هفتاد تن بر عده خدام افزود و مشاغل و سمت‌های آستانه را در هفت ردیف سامان داد: ۱. مستوفی: مسئول تنظیم حساب درآمد و هزینه آستانه و مصرف آن و نگهداری سوابق خدام؛ ۲. مُشرف: مسئول نگهداری و تنظیم دفتر ثبت اسناد آستانه و ثبت تعداد و مشخصات هدایا؛ ٣. خازن: مسئول نگهداری اشیا و اموال نفیس آستانه؛ ۴. ضابط: مسئول نگهداری و ضبط اثاثیه خارج از خزانه و مورد نیاز کشیک خدام؛ ۵. سرکشیک: مسئول انتظام داخلی آستانه؛ ۶. خطیب: فردی که هر شب با حضور خدام، خطبه‌ای شامل حمد و ثنای پیغمبر و دعای سلطان وقت را قرائت می‌کرد؛ ۷. خادم: که زیر نظر سرکشیک، عهده‌دار پاسبانی آستانه و سرکشیک مسئول وقت بود[۲۹].

در سال ۱۰۵۷ ق و روزگار شاه صفی، نیز تولیت حرم، به عهده میرزا محمد مهدی پسر بزرگ میرزا حبیب‌الله بود[۳۰]. قاضی احمد قمی در قرن دهم، موقوفات آستانه حضرت معصومه(س) را قریب هزار تومان آن روز برآورد کرده است[۳۱]. شیوه اداره آستانه از دوره صفویان تا پایان قاجاریان، به کلی دگرگون شد، به گونه‌ای که مشاغل و مناصب مختلف در آستانه را شاهان تعیین می‌کردند. بعد از مقام تولیت، منصب استیفا (حسابداری) بالاترین شغل و مقام در آستانه مقدسه بود که اصطلاحاً به صاحب آن منصب و مقام، مستوفی می‌گفتند. این مقام مستقیماً با فرمان شاه به افرادی که توسط دیوان‌الصداره خاصه مشخص می‌شدند و یا با مثال‌ها (فرمان‌ها)یی که از طرف صدر خاص شاهان نوشته می‌شد، واگذار می‌گردید. تمامی مستوفیان در این سه قرن و نیم، از سادات رضوی قم بوده‌اند[۳۲]. در طول تاریخ، سه دسته متولی عهده‌دار امور آستانه حضرت معصومه(س) بوده‌اند که میزان اختیارات و قدرت آنها نیز متفاوت بوده است: دسته اول: متولیانی که همه امور آستانه را بر عهده داشته‌اند و از آنها به “متولی اوقاف مزار” یا “تولیت روضه منوره” و مانند آن تعبیر شده است. اینان مستقیماً از سوی شاهان و حاکمان منصوب می‌شدند. این نوع تولیت تا اواخر قرن دهم ادامه داشت. دسته دوم: “متولی قدیمی یا شرعی” و دسته سوم “متولی تفویضی یا جدیدی”. در دوره صفویه برای اداره اوقاف، وزیر خاص معین می‌شد که موجب دگرگونی شیوه اداره اوقاف شد. در آن هنگام اداره اوقاف به یکی از روحانیان بزرگ واگذار می‌شد که هم جنبه روحانی و علمی داشته باشد و هم جنبه دیوانی و اداری. متصدی این مقام “صدر الصدور” نامیده می‌شد. مقام بعد از او “وزیر اوقاف” و بعد از آن “مستوفی موقوفات” نامیده می‌شدند. در این شرایط موقوفاتی که دارای تولیت طبق شرع و شرط واقف بودند، به همان صورت تعیین می‌شدند و به آنها متولی قدیمی یا شرعی می‌گفتند. در کنار آن سرپرستی آستانه‌ها و اوقاف جدید، به عنوان تولیت تفویضی یا جدید به کسان دیگری واگذار می‌شد، چنان که در آستانه حضرت معصومه(س) همین قانون اجرا شد و تولیت و سرپرستی آستانه و اوقاف جدید آن، که شامل تمام آستانه بود، به سادات حسینی واگذار شد[۳۳]. اولین متولی تفویضی جدید از سادات حسینی، میرزا سیدحبیب‌الله از دانشمندان معاصر شیخ بهایی بود[۳۴]. این روش اداره آستانه تا اواسط قرن سیزدهم قمری ادامه داشت.

تولیت قدیمی یا شرعی که از آن سادات رضوی بود، در کنار تولیت تفویضی جدید تا اواسط قرن سیزدهم به کار خود ادامه دادند تا آنکه خاندان حسینی که تولیت تفویضی جدید را داشتند، به مرور در قم قوت گرفتند و سادات رضوی و تولیت قدیمی ضعیف شدند و همین امر به کشمکش میان این دو خاندان انجامید. اما آنان در سال ۱۳۴۶ق مصالحه کردند و تولیت قدیمی آستانه در بخش منصب سرکشیکی به خاندان میرزا محمد باقر متولی باشی واگذار شد و پس از آن خاندان حسینی قدرت مطلق را در آستانه به دست آوردند[۳۵]. از آن زمان به بعد دیگر تولیت از حالت قدیمی و جدیدی بیرون آمد[۳۶]. در دوره قاجار، بیشتر منصب‌ها به سبک روزگار صفویان برجا بود و در شکل و محتوای خدمات آستانه تغییراتی جزئی صورت گرفت و بیشترین تغییرات در جابه‌جایی تولیت تفویضی و تولیت شرعی قدیمی بود. پس از روزگار شاه‌عباس و حکومت صفویان، طی چند قرن به تدریج حدود اختیارات متولیان افزایش یافت. مدیریت این آستانه، از زمان صفویه تا ۱۳۱۴ش به صورت موروثی بود و متولیان از طرف حکام شرع، تأیید می‌شدند و جز مرجع اعلم عصر، کسی حق تفویض آن را نداشت، اما از آن سال به بعد، با تهیه و تصویب اساسنامه‌ای مستقل و آیین‌نامه‌ای داخلی، مدیریت و ساماندهی می‌شود و کلیه امور آستانه طبق اساس‌نامه با تولیت آستانه است. کار متولی آستانه، تعیین خدام و کارکنان و پرداخت حقوق آنان، اجاره رقبات موقوفات، سامان‌دهی درآمدها و ایجاد تأسیسات مورد نیاز است[۳۷]. دفتر تولیت آستانه، در نیمه‌های قرن چهاردهم قمری در جانب شمالی کتابخانه و مرتبط به یکدیگر و مدخل رسمی آن از محوطه جلوی صحن در مجاورت در شمالی صحن جدید واقع بود[۳۸]. در سال ۱۳۱۴ش برای نخستین بار اساس‌نامه‌ای برای آستانه نوشته شد و بدین مناسبت، موافقت نامه‌ای میان وزارت معارف و اوقاف و آستانه حضرت معصومه(س) منعقد شد که بر پایه آن تولیت آستانه موظف به تهیه نظام نامه داخلی و تصویب آن توسط اوقاف، استخدام و پرداخت حقوق خدام و کارکنان آستانه، اجاره موقوفات، ساماندهی امور حسابرسی اموال، توسعه ساختمان‌ها و فضاهای زیارتی می‌شد[۳۹]. در دوره پهلوی امور آستانه چهار بخش می‌شد: دفتر آستانه، موزه، کشیک خدام و تنظیف و سامان‌دهی امور و اجرای نظام‌نامه، تنظیم و نگهداری دفاتر جمع و خرج و اجرای بودجه سالیانه. موزه آستانه حضرت معصومه(س)، نظام‌نامه جداگانه‌ای داشت و مستقیماً زیر نظر وزارت اوقاف اداره می‌شد[۴۰].

در دوره جمهوری اسلامی، تا به امروز، سه تن به عنوان تولیت آستانه منصوب شده‌اند: احمد مولایی با حکم امام خمینی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱ش؛ علی اکبر مسعودی، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۹ش؛ سید محمد سعیدی از سال ۱۳۸۹ش دو تن اخیر با حکم رهبری معظم به تولیت این آستانه منصوب شده‌اند[۴۱]. مأموریت و وظایف اصلی متولی این امور شش‌گانه است: حراست از بارگاه و متعلقات آستانه، بهسازی بناها و احداث بناهای جدید در صورت نیاز، ارائه خدمات لازم به زائران و مجاوران حرم، نشر معارف اسلامی و شیعی، خدمت به محرومان و مستمندان، جلوگیری از تعطیلی کارها و اتلاف و سوء استفاده‌های احتمالی. آستانه به لحاظ سازمانی به ده بخش تقسیم می‌شود که عبارت‌اند از: امور ساختمانی، امور فنی، مدیریت فرهنگی، روابط عمومی، موزه، امور هنری، مدیریت بهداشت و درمان، امور مالی، اداره املاک و موقوفات، مؤسسه فرهنگی و اقتصادی زائر. در این دوره، بسیاری از بافت‌های قدیمی و فرسوده اماکن داخل حرم، برخی صحن‌ها، رواق‌ها، ایوان‌ها و سقف‌ها بازسازی و ترمیم و تعمیر شدند، گنبد بزرگ طلا از نو طلاکاری و مسجد اعظم نیز بازسازی شد[۴۲]، تأسیسات الکتریکی و فناوری‌های نوین مخابراتی برای حرم فراهم و تقویت گردید، سامانه فاضلاب و تهویه نوسازی و واحدی به نام کامپیوتر و صوت راه‌اندازی شد، سامانه حسابداری از حالت سنتی قدیمی به رایانه‌ای تبدیل و مدیریت جداگانه‌ای به نام مدیریت فرهنگی ایجاد شد و در زیر مجموعه آن واحدهایی به نام خانه مطبوعات و مرکز دارالتحقیق به منظور تحقیقات علمی، احیا و بازسازی کتاب‌های خطی تأسیس گردید. همچنین در زیر مجموعه این مدیریت، مجله ماهانه “کوثر” بخش پژوهشی آستانه به نام ستارگان حرم، بخش قرآن و فعالیت‌های ویژه قرآنی، بخش تبلیغات و بخش نمایشگاه‌ها و همایش‌ها و مؤسسه انتشاراتی زائر راه‌اندازی شد. در این دوره، یک واحد اداری مستقل به نام روابط عمومی تأسیس شد که تنظیم ارتباط بین دوایر مختلف، انتشار نشریه “زائر”، به زبان‌های عربی و انگلیسی، برگزاری نشست‌های ویژه برای زائران خارجی، انتشار نشریه “پیام آستانه” و راه‌اندازی مرکز اطلاع‌رسانی آستانه، از کارهای آن است. در کنار آن می‌توان از تأسیس امور هنری تخصصی برای مرمت آثار مکتوب، مدیریت بهداشت و درمان برای ارائه خدمات به کارمندان و خادمان و زائران و تأمین بهداشت اماکن حرم، احداث دارالشفا و بیمارستان و نیز تأسیس مؤسسه اقتصادی زائر با هدف سامان‌دهی فعالیت‌های اقتصادی آستانه نام برد[۴۳]. همچنین با توجه به رسالت فرهنگی، یک مجتمع بزرگ فرهنگی، تربیتی تأسیس گردید تا به آموزش نسل جوان و آشنایی مردم با معارف اسلامی از طریق ابزارها و برنامه‌های جدید آموزشی و تربیتی کمک کند و فضایی معنوی و سالم برای اوقات فراغت جوانان فراهم آورد[۴۴].[۴۵].

ساختمان‌ها و اماکن آستانه

چنان که گفته شد، پس از دفن حضرت معصومه(س) در قم، بر آرامگاه او سایبانی از بوریا ساختند، تا زمانی که زینب نوه امام جواد(ع) و دختر موسی مبرقع، گنبدی بر آرامگاه او ساخت[۴۶]. در سال ۳۵۰ق ابوالحسن زید بن احمد بن بحر اصفهانی، حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه، گسترش داد و در بزرگ‌تری برای آن فراهم آورد. پس از آن از سال ۴۰۵ تا ۴۱۳ق مظفر بن احمد بن اسماعیل، مرقد را با خشت‌های رنگارنگ از مربع و کوکبی آرایش داد[۴۷]. از آن پس تا ۴۵۷ق آگاهی چندانی از تجدید بنای بقعه در دست نیست، اما در این سال‌ها امیر ابوالفضل عراقی، از امیران طغرل سلجوقی، به اشاره شیخ طوسی (۳۵۸-۴۶۰ق) اقدام به نوسازی حرم کرد. در سال ۵۲۹ق، شاه بیگم، دختر عماد بیک، که از زنان بلند همت، نیکو سیرت و ثروتمند بود، گنبد کوچک بالای سقف را برداشت و گنبدی با شکوه بنیاد نهاد. سطح بیرونی آن گنبد از کاشی و سطح درونی آن از طلا و لاجورد نقش و نگار بوده است. قاعده گنبد، کثیر الاضلاع بود و هشت گوشه داشت، به طوری که در چهار ضلع موازی آن چهار در از چوب گردو ساخته بودند که با رنگ زرد و بخور، براق شده بود. در حمله مغولان هم گویا این آستانه آسیبی ندید، زیرا ساختمان عراقی تا زمان صفویان بر جای بوده است. پس از حمله مغول، سلطان محمد الجایتو (۷۱۶ق) به آبادانی شهر قم و مشاهد آن پرداخت. کاشی‌های موجود آستانه که تصویر سواران مغول بر آن نقش شده، از آثار آن دوران است[۴۸]. بعد از این گویا ساخت و ساز دیگری در این آرامگاه نشد و آستانه دارای همان گنبد و کاشی بود که شاه‌بیگم در سال ۵۲۹ق بنا نهاده بود[۴۹]. اما در روزگار صفویان و از سال ۹۰۶ق به بعد تعمیرات بسیاری در آستانه انجام شد.

با روی کار آمدن صفویان در قرن دهم قمری، همزمان با تحولات جدیدی که در ایران رخ داد، بیشتر آثار و بناهای مذهبی شیعه بازسازی شد و آستانه حضرت معصومه(س) شکوهی دیگر یافت. صفویان، گنبد و بارگاهی بزرگ بر روی مرقد او افراشتند و نگهبانان و زائران را مهمان می‌کردند و هزینه می‌دادند[۵۰]. همه ایوان طلای شمالی، ایوان شرقی آینه، مسجد بالای سر، دارالسیاده، صحق عتیق، صحن جدید، صحن زنانه، ضریح فولادین یا نقره‌ای، دیگر بقعه‌ها و آرامگاه‌های شاهان صفوی و همه دگرگونی‌های آستانه، از روزگار صفویه و از آن پس بوده است[۵۱]. در سال ۹۲۵ ق / ۱۵۱۹م شاه‌بیگم دختر شاه اسماعیل اول صفوی(۹۳۰ ق / ۱۵۲۴م)، این بقعه را بازسازی کرد. او جلوی بقعه، ایوانی با دو گلدسته برپا ساخت و صحنی با چندین ایوان و بقعه طراحی و دیوارها را کاشی‌کاری کرد[۵۲]. در سال ۹۳۹ق شریف نقیب سید اسحاق تاج‌الشرف موسوی، ایوان با شکوهی به نام عقبه روضه فاطمیه در مدخل شمالی صحن عتیق بنا نهاد که ساختمان آن را در راهنمای قم به شاه تهماسب نسبت داده‌اند، در صورتی که نام بانی در کتیبه کمربندی آن خوانده می‌شود[۵۳]. نخستین کسی که به دگرگونی در آستانه دست زد، شاه اسماعیل صفوی بود که در سال ۹۲۵ ق ایوان شمالی را ساخت و آن را با کاشی‌های معرق فیروزه کاری کرد و شالوده صحن عتیق را ریخت[۵۴]. ایوان طلا در صحن عتیق به سال ۹۲۵ ق به فرمان شاه اسماعیل صفوی از کاشی‌های معرق لاجورد نفیس ساخته شده و بلندی آن ۸۰/ ۱۴ متر و عرض آن تا دارالحفاظ ۷۰/ ۸ متر و سقف آن مقرنس است که با خشت‌های طلا آراسته‌اند. این ایوان در سال ۱۲۷۶ق طلاکاری شد[۵۵]. همچنین شاه صفی دوم در سال ۱۰۷۷ق آرامگاه شاه عباس دوم را در قسمت جنوب افزود که از یادگارهای تاریخی است. در قسمت غربی، چسبیده به آرامگاه شاه عباس نیز شاه سلطان حسین ساختمانی برپا کرد که آرامگاه پدرش شاه سلیمان در آن جای دارد[۵۶]. پادشاهان صفوی توجه بسیاری به قم داشتند و از این‌رو، پیشرفت این شهر در دوره صفوی اوج گرفت. پادشاهان صفوی افزون بر آنکه برای زیارت به قم می‌آمدند و در پیشگاه عظمت حضرت معصومه(س) سر تعظیم فرود می‌آوردند[۵۷]، برخی از آنان مدتی از سال را در قم می‌ماندند[۵۸].

ساخت و ساز و توسعه حرم در ادوار بعدی نیز دنبال شد، چنان که فتحعلی شاه قاجار بر اساس نذری متعهد شده بود اگر به پادشاهی برسد بر زیور و جلال قم بیفزاید. او پس از رسیدن به پادشاهی، به توسعه آستانه و استحکام بنای آن و نیز زیباسازی گنبد و بارگاه اقدام کرد و گنبد حرم را با خشت‌های مسین زراندود بازسازی کرد و مدرسه‌ای با درآمد موقوفه‌ای برای تحصیل یک صد طلبه در جوار حرم ساخت و نیز بیمارستان و مهمان‌خانه‌ای تأسیس نمود و می‌گویند هر ساله صد هزار تومان خرج آنجا می‌کرد[۵۹]. دیگران نیز در این مسیر گام‌های بزرگی برداشتند تا به امروز که این آستانه شکوه کم‌نظیری دارد.[۶۰]

جستارهای وابسته

منابع

  1.   شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا ج۱

پانویس

  1. الإرشاد، ج۲، ص۲۴۴.
  2. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴؛ تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۳۴۶.
  3. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹۴.
  4. تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۵، ۵۶۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۰۷.
  5. أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
  6. تاریخ ألفی، ج۶، ص۴۱۶۱.
  7. آستانه حضرت فاطمه معصومه(س)، ص۲۹۶؛ قم دیروز و امروز، ص۷۱- ۹۱؛ قم از نگاه بیگانگان، ص۳۰.
  8. سفرنامه شاردن، ج۲، ص۵۲۵-۵۲۶ و ۵۳۰-۵۳۱.
  9. تاریخ جهان آرای عباسی، ص۵۷۴.
  10. گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۵۰.
  11. تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۵۹؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۸۵.
  12. تاریخ مذهبی قم، ص۲۰۹.
  13. سادات و نقبای قم، ص۱۹۴.
  14. شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۹۸.
  15. تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
  16. تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۰.
  17. نقض، ص۲۱۰.
  18. تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۶؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۳.
  19. تاریخ مذهبی قم، ص۲۱۵.
  20. تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۶؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۱.
  21. تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۴.
  22. تربت پاکان، ج۲، ص۲۱.
  23. تاریخ نقبای قم، ص۲۱۹، ۲۸۸.
  24. تربت پاکان، ج۲، ص۲۱- ۲۲.
  25. راهنمای قم، ص۱۰۵.
  26. راهنمای قم، ص۱۰۷- ۱۰۸.
  27. سیاحت‌نامه شاردن، ج۳، ص۷۷؛ تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۷۲-۱۷۳.
  28. سیاحت‌نامه شاردن، ج۳، ص۷۷.
  29. راهنمای قم، ص۱۰۶.
  30. ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ص۲۵۷.
  31. خلاصة التواریخ، ج۱، ص۲۹۰.
  32. تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۲۴.
  33. تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۸۵.
  34. تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۴۷.
  35. تربت پاکان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳.
  36. تاریخ متولیان آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، ص۱۸، ۱۶۳،۲۶۳.
  37. راهنمای قم، ص۱۰۷-۱۰۸.
  38. گنجینه آثار قم، ج۱، ص۵۷۷.
  39. راهنمای قم، ص۱۰۸.
  40. راهنمای قم، ص۱۰۸، ۱۲۴.
  41. تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۶۳-۲۷۶.
  42. تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۷۸-۲۸۶.
  43. تاریخ متولیان آستان مقدس حضرت معصومه(س)، ص۲۸۰-۳۰۲.
  44. «مجتمع فرهنگی آستانه حضرت معصومه(س)”، مجله کوثر، ش۳۴، ص۸۳.
  45. شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۰.
  46. تاریخ قم، حسن قمی، ص۵۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۸، ص۳۹۱.
  47. راهنمای قم، ص۳۵.
  48. تاریخ مذهبی قم، ص۵۷۲؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۵۹.
  49. راهنمای قم، ص۳۳.
  50. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۳۵۹.
  51. راهنمای قم، ص۳۴.
  52. ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۰؛ سیمای قم، ص۸۳.
  53. راهنمای قم، ص۴۱۷.
  54. راهنمای قم، ص۳۴.
  55. راهنمای قم، ص۵۶؛ گنجینه آثار قم، ج۱، ص۴۹۰.
  56. راهنمای قم، ص۳۶.
  57. انقراض سلسله صفویه، ص۴۱.
  58. تاریخ مذهبی قم، ص۱۷۳.
  59. ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۱۲-۱۳.
  60. شمسایی، محمد حسین، مقاله «آستانه حضرت معصومه»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۰۴.