زیارت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

زیارت، سنّتی دینی است که مورد سفارش پیامبر خاتم(ص) و ائمه(ع) است. زیارت ائمّه، نشانه احترام به مقامشان، پیروی از راهشان، تبعیّت از مواضعشان، استمرار خطّشان، تجدید عهد با امامتشان، وفاداری به ولایتشان و زنده نگاهداشتن نام و یاد و خاطره و فرهنگ و تعالیم آنان است. زیارت علاوه بر آنکه برای خود زائر، اثر تربیتی و تزکیه روح دارد و دلیل حق‌شناسی او نسبت به اولیاء خدا و پیشوایان دین است، در زمینه احیاء امر امامان و ترویج مکتب انسانی و تربیتی آن اسوه‌ها در جوامع بشری و توجّه دادن به خط صحیح رهبری و ولایت در جامعه مؤثّر است.

مقدمه

زیارت پیامبر و ائمّه (ع) هم در حال حیاتشان ارزشمند و تأثیرگذار است، هم پس از رحلت یا شهادتشان سازنده و الهام بخش است و تأکید زیارت، نسبت به حضرت رسول (ص)، حضرت زهرا، امامان معصوم، شهدای آل محمّد، علما و صلحاست. امام صادق (ع) فرمود: «هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند، گویا در حال حیات، زیارتمان کرده است»[۱].

زیارت ائمّه، نشانه احترام به مقامشان، پیروی از راهشان، تبعیّت از مواضعشان، استمرار خطّشان، تجدید عهد با امامتشان، وفاداری به ولایتشان و زنده نگاهداشتن نام و یاد و خاطره و فرهنگ و تعالیم آنان است. حضرت رضا (ع) فرمود: «برای هر امامی در گردن و بر عهده هواداران و پیروانش عهد و پیمانی است و از جمله نشانه‌های وفای کامل به این پیمان، زیارت قبور امامان است»[۲].

اینگونه زیارت‌ها، علاوه بر آنکه برای خود زائر، اثر تربیتی و تزکیه روح دارد و دلیل حق‌شناسی او نسبت به اولیاء خدا و پیشوایان دین است، در زمینه احیاء امر امامان و ترویج مکتب انسانی و تربیتی آن اسوه‌ها در جوامع بشری و توجّه دادن به خط صحیح رهبری و ولایت در جامعه مؤثّر است[۳].

معناشناسی

زیارت در لغت عبارت است از تمایل و میل کردن[۴] و در اصطلاح تمایلی است که افزون بر میل و حرکت جسمی، قلب هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به مزور هم با اکرام و تعظیم قلبی وانس روحی همراه باشد و این معنا در مرتبه برین و کامل خود همانا اقبال قلبی، روحی و فکری، اخلاقی و عملی نسبت به مزور را با خود دارد[۵].

زیارت ارکانی دارد:

  1. زائر یعنی شخصی که میل و گرایش به چیزی یا کسی دارد.
  2. مزور، یعنی شخصی یا چیزی که میل به سوی اوست.
  3. خصیصه‌ای انسانی به نام گرایش قلبی که با تکریم و تعظیم و انس گرفتن با مزور همراه است[۶].[۷]

زیارت، سنّتی دینی است که مورد سفارش پیامبر خدا و ائمه است. پیامبر اکرم (ص) به امام حسین (ع) فرمود: "هرکس مرا در حال حیات یا پس از مرگم زیارت کند، یا پدرت یا برادرت یا تو را زیارت کند، بر من است که روز قیامت او را دیدار کنم و از گناهانش برهانم"[۸] زیارت هر امام، حقّ او بر گردن پیروان و دوستان اوست و از نشانه‌های وفای به این عهد و ادای این حق، زیارت قبر اوست. این کلام حضرت رضا (ع) است که فرمود: «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا فِيهِ كَانَتْ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۹]. رسول خدا (ص) فرمود: هرکس برای حج به مکّه آید و مرا در مدینه زیارت نکند، روز قیامت بر او جفا می‌کنم و هرکس به زیارت من آید، شفاعت او بر من واجب می‌شود و هرکه شفاعتش بر من واجب شود، وارد بهشت می‌گردد[۱۰].[۱۱]

ریشه‌یابی زیارت در فطرت

انسان، ذاتا موجودی اجتماعی است که با هم نوع خود، اُنس می‌گیرد و پیوند برقرار می‌نماید. از این‌رو، دیدار همراه با میل و محبّت انسان‌ها با یکدیگر، ریشه در فطرت آنها دارد و زیارت، در واقع، تأمین کننده بخشی از نیازهای فطری انسان است. این نیاز فطری، پس از مرگ محبوب انسان نیز ادامه دارد، هر چند از شدّت آن، کاسته می‌گردد. به دلیل همین نیاز فطری، در میان همه اقوام و ملل جهان، کمابیش زیارت قبور نزدیکان و دوستان، مرسوم است[۱۲].

زیارت از نگاه اسلام

اسلام ـ که آیین فطرت است ـ به موضوع زیارت، توجّه ویژه‌ای دارد. نکته قابل توجّه اینکه با تأمّل در احادیث پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، معلوم می‌شود معیار توصیه و تشویق آنان به زیارت، میزان تأثیر و نقش آن در سازندگی فردی و اجتماعی است و بدین‌سان، هر چه زیارت برای ساختن جامعه توحیدی سودمندتر باشد، انجام دادن آن، بیشتر مورد تأکید است و بر این اساس، زیارتِ: خویشاوندان، اهل ایمان، دانشمندان، اولیای الهی و به‌ویژه خاندان خاتم انبیا (ص)، در زمان حیاتشان و پس از آن، توصیه شده است[۱۳].

اهمیت زیارت

یکی از اهداف مهم زیارت که خاستگاه اعتقادی دارد، تأثیر خارجی ارادۀ اهل بیت (ع) در حل مشکلات دنیایی و اخروی انسان‌هاست. این قدرت و اختیار اولیای الهی در پدیده‌های تکوینی با براهین عقلی و نقلی مسلم قابل اثبات است تا جایی که خود این اسباب و پدیده‌های تکوینی نیازمند افاضه و توجه اولیا و اهل بیت هستند: «وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»[۱۴] زیرا به برکت وجود امام معصوم ماسوی الله از روزی برخوردار هستند و در پرتو وجود اوست که زمین در آسمان پایدار است... این ویژگی همواره در حال حیات و ممات وجود داشته و دارد و این قدرت ایشان در سایه ارتباط و اتصال با خداوند است که بعد از وفات آنها به شکل زیارت جلوه می‌کند. به همین دلیل زیارت در نزد همه حقیقتی فطری و مسلم است. گرچه عده‌ای با فطرت و خواست ذاتی انسان مقابله می‌کنند[۱۵].[۱۶]

شبهه و پاسخ آن

وهابیان ادعا می‌کنند: سفر کردن به قصد زیارت قبور، حتی قبور انبیا و اولیا مشروع نیست؛ زیرا پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إِلَّا إِلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: مسجدي هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى»؛ «بار سفر بسته نمی‌شود مگر به سوی سه مسجد: مسجد من، مسجد الحرام و مسجد الاقصی»[۱۷]. بنابراین، بار سفر بستن به قصد زیارت قبور غیرمشروع است؛ حتی اگر کسی بخواهد به مدینه سفر کند فقط می‌تواند به قصد زیارت مسجدالنبی سفر نماید نه به قصد زیارت قبر پیامبر(ص) که در آن صورت مرتکب گناه بزرگی شده است.

در پاسخ، چند نکته قابل ذکر است:

نکته نخست: مهم‌ترین دستاویز وهابیان برای حکم به عدم جواز سفر برای زیارت، همین حدیث است. اگر دقت شود در این حدیث مستثنی‌منه در کلام نیست. بنابر قواعد عربی باید چیزی را به عنوان مستثنی‌منه در تقدیر گرفت و آن می‌تواند یکی از دو احتمال ذیل باشد:

  1. لا تشد الرحال إلى مسجد؛ «یعنی سفر به سوی هیچ مسجدی روا نیست».
  2. لا تشد الرحال إلى مكان؛ «یعنی سفر به سوی هیچ مکانی روا نیست».

بنابر احتمال اول، معنی حدیث چنین است: سفر به سوی هیچ مسجدی از مساجد روا نیست مگر به سوی سه مسجد: مسجدالنبی، مسجدالحرام و مسجدالاقصی. دلیلش هم روشن است؛ زیرا غیر از این سه مسجد، بقیه مساجد عالم از حیث ثواب یکسان‌اند؛ یعنی اگر کسی در شهری زندگی می‌کند ثواب مسجد جامع آن شهر با ثواب مسجد جامع هر شهر دیگر برابر است، بنابراین، رنج تحمل سفر به شهر دیگر بی‌معنی است.

در این احتمال، حدیث فوق ربطی به اماکن زیارتی ندارد فقط درباره مساجد، سخن می‌گوید؛ پس با این حساب نمی‌توان برای عدم جواز سفرهای زیارتی به این حدیث استناد کرد.

اما بنابر احتمال دوم، معنی حدیث چنین است که سفر به هیچ مکانی سزاوار نیست مگر به سوی سه مسجد: مسجدالنبی، مسجدالحرام و مسجدالاقصی. ولی این احتمال قطعا مردود است؛ زیرا معنی سخن این است که به طور کلی سفر کردن در اسلام به غیر از سفر به این سه مسجد، نامشروع است و این حرف علاوه بر آنکه عقلاً و عادتاً غیر قابل پذیرش است با صدها روایت و آیه در ارتباط با استحباب بلکه وجوب سفرهای علمی، سفرهای تجاری، سفر برای صله ارحام، سفر برای سیاحت، سفر برای جهاد و غیره، در تعارض است.

نکته دوم: زیارت به معنی حضور زائر در محضر زیارت شونده است، قرآن رفتن مسلمانان نزد پیامبر(ص) را عملی پسندیده دانسته است که موجب جلب رحمت و مغفرت الهی است[۱۸].[۱۹]

زیارت اهل بیت

مهم‌ترین هدف در زیارت، اتصاف زائر به اوصاف مزور است از این رو، دستورهای اکیدی درباره زیارت اهل بیت (ع) و کیفیت آن رسیده است؛ چنان‌که سیره سلف صالح از اولیای خدا نیز چنین بوده است و روایات فراوان جوامع روایی، شاهد گویای آن است. حضرت رسول (ص) می‌فرمایند: ای مردم! خاندانم را در حال حیات و پس از حیاتم بزرگ شمارید و آنها را احترام کنید و برتری دهید[۲۰]. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: زیارت، مودت را تثبیت می‌کند[۲۱].[۲۲]

آداب زیارت

بیشتر آداب زیارت معصومین(ع) در احادیث وارد شده و بعضی از آنها در کلمات علمای بزرگ آمده است و سزاوار است زائران این آداب را رعایت کنند، تا به مقام قرب نایل گردند و از برکات زیارت هرچه بیشتر برخوردار شوند. اهم ‎آنها به اختصار بیان می‌شود:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

  1. غسل کردن هنگام سفر برای زیارت در صورتی که از شهر دیگری به زیارت می‌رود.
  2. پرهیز از سخنان بیهوده و مخاصمه و جدال بین راه.
  3. غسل زیارت هنگام تشرف، برای زیارت مستحب است.
  4. پاک بودن و پاکیزگی لباس و بدن و نیز پوشیدن جامه‌های نو، که بهتر است سفید رنگ باشد، و خوشبو نمودن خود مگر در زیارت امام حسین(ع).
  5. باوقار و آرامی گام برداشتن و با حالت فروتنی و خشوع راه رفتن، تا حضور قلب لازم برای او فراهم گردد.
  6. خواندن اذن دخول چنان‌که در احادیث، اذن دخول‌های عام برای تشرف به هریک از حرم‌های مطهر و اذن دخول‌های خاص برای ورود به بعضی از بقاع متبرکه وارد شده است.
  7. بوسیدن عتبه و آستانه مبارکه؛ از شهید اول نقل کرده‌اند که فرمود: چنانچه زائر سجده کند و نیت نماید برای خدا سجده می‌کنم که مرا توفیق زیارت داد، از بوسیدن عتبه و آستانه بهتر است.
  8. ادعیه و زیارتی را که از ائمه(ع) روایت شده بخواند؛ زیارتنامه‌های مجعول و ساختهٔ ذوق افراد را رها کند.
  9. هنگام خواندن زیارت، رو به قبر منوّر بایستد، مگر زیاراتی که مکان خواندن فقرات زیارت را معین می‌کند و پس از خواندن زیارتنامه، گونه‌ها را به ضریح بگذارد و تضرّع و دعا کند.
  10. در صورتی که مزاحمتی برای دیگران نباشد، نزد ضریح برود و خود را به آن بچسباند و اینکه شخص خیال کند دور ایستادن ادب است، فکری باطل است؛ زیرا در روایت تکیه کردن به ضریح و بوسیدن آن وارد شده است.
  11. نماز زیارت؛ حداقل دو رکعت نماز، پس از خواندن زیارت به جای آورد. مرحوم محدث قمی می‌گوید: شیخ شهید فرمود: اگر زیارت برای پیغمبر(ص) است، نماز را در روضهٔ مطهر به جا آورد و اگر در حرم یکی از ائمه است در بالای سر به جا آورد و به جا آوردن آن دو رکعت، در هر مکان از حرم و نیز مسجد حرم جایز است.
  12. دعا کردن بعد از نماز؛ دعاهای خاصی که از ائمه روایت شده، یا آنچه به خاطرش می‌رسد برای خود و بستگان و حقداران از پروردگار متعال درخواست نماید. خلاصه چون زیارت، دیدار با ارواح پاک و اولیای بزرگ الهی است؛ لذا نخستین شرط زیارت «ادب» است، و ادب هم در سایۀ معرفت و محبت، پدید می‌‌آید. از این روی زیارت هم آداب ظاهری دارد هم آداب باطنی، که توجه به هر دو شایسته است. در هر صورت، زیارت، وسیله‌ای است برای توبه و تطهیر که در پرتو آن تزکیه باطنی آدمی را فراهم می‌نماید[۲۳].
  13. هنگام ورود اول پای راست را داخل بگذارد و هنگام خروج اول پای چپ را بیرون بگذارد.
  14. برای بوسیدن ضریح یا خانهٔ کعبه، به زائرین و یا به کسی آزار نرساند.

اذنِ دخول؛ «اذن ورود» از آداب معاشرت اسلامی است، که انسان سرزده و بی‌اذن و اجازه وارد منزل و اتاق کسی نشود و قبلاً اعلام کند[۲۴]. از این‌رو در آداب زیارت حرم‌های مطهر پیامبر(ص) و ائمه(ع) و بقاع متبرکه، آمده است که به عنوان رعایت ادب، نسبت به حریم اولیای خدا، اذن دخول در آستانۀ ورود به حرم، خوانده شود[۲۵]. در اذن دخول حرم رسول خدا(ص) دیگر ائمه(ع) می‌گویی: «اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلَّا بِإِذْنِهِ[۲۶] فَقُلْتَ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ[۲۷] اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ...»[۲۸].[۲۹]

ثمرات زیارت

برای زیارت کردن مکان‌های مقدس فوائد و ثمرات بسیاری در روایات ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  1. راهیابی به بهشت؛ تمیمی می‌گوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: فدایت شوم، آن کس که به قصد زیارت رسول خدا(ص) حرکت نموده، زیارتش کند چه خواهد یافت؟ امام فرمود: بهشت از آن اوست[۳۰].
  2. بهره‌مندی از شفاعت پیامبر(ص)؛ امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: کسی که به زیارت من بیاید، روز قیامت او را شفاعت خواهم کرد.
  3. دیدار پیامبر در بهشت؛ حسین بن علی(ع) به رسول خدا(ص) گفت: ای پدر! برای آن کس که شما را زیارت کند چه خواهد بود؟ رسول خدا فرمود: فرزندم! آن کس که در حیات و یا پس از مرگم مرا زیارت کند یا آنکه پدر، برادر و تو را زیارت نماید، این حق را بر من خواهد یافت که روز قیامت دیدارش کرده و از گناهان رهایش سازم[۳۱].
  4. همسایگی با پیامبر(ص) در قیامت: پیامبر(ص) فرمود: کسی که مرا در حیات و یا پس از مرگم زیارت کند، روز قیامت در کنار من خواهد بود[۳۲].
  5. دعای امامان بدرقه راهش خواهد بود؛ یحیی بن یسار گفت: پس از آنکه حج گزاردیم، خدمت امام صادق(ع) رسیدیم، آن حضرت فرمود: حج گزار خانه خدا و زائران قبر پیامبر و شیعه آل محمد بودن گوارای‌تان باد![۳۳].[۳۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «مَنْ زَارَنَا فِي مَمَاتِنَا فَكَأَنَّمَا زَارَنَا فِي حَيَاتِنَا»، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۲۴.
  2. «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ...»، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۱۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۴۶.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۱۹؛ فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۱۰.
  4. زور: أصل واحد يدلّ على الميل و العدول؛ مقائیس اللغه، ص۴۴۳؛ المفردات، ص۳۸۷.
  5. مرتضی جوادی، فلسفه زیارت و آیین آن، ص۱۹.
  6. محمد حسینی، زیارت، ص۳۲ و ۳۷.
  7. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۰۰- ۱۰۱.
  8. «مَنْ زَارَنِي حَيّاً أَوْ مَيِّتاً، أَوْ زَارَ أَبَاكَ، أَوْ زَارَ أَخَاكَ، أَوْ زَارَكَ، كَانَ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أَزُورَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ أُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ»؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۷۷.
  9. من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۷۷.
  10. من لا یحضره الفقیه، ج ۲ ص ۵۶۵.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۹۳.
  12. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۸۳۳.
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۸۳۳.
  14. مجلسی، زاد المعاد - مفتاح الجنان، دعای عدیله، ص۴۲۳.
  15. ر.ک: مرتضی جوادی، فلسفه زیارت آیین آن، ص۱۵۰.
  16. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۰۱- ۱۰۳.
  17. صحیح مسلم، ج‌۴، ص۱۲.
  18. سوره نساء، آیه ۶۴.
  19. رستم‌نژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه، ص ۵۳۹.
  20. «أَيُّهَا النَّاسُ! عَظِّمُوا أَهْلَ بَيْتِي فِي حَيَاتِي وَ مِنْ بَعْدِي وَ أَكْرِمُوهُمْ وَ فَضِّلُوهُمْ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۹، ص۶۵.
  21. «الزِّيَارَةُ تُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ»؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص۳۷۴.
  22. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت.
  23. ادعیه و آداب حرمین، ص۱۷۷-۱۸۲.
  24. به اذن دخول استیذان و استیناس هم می‌گویند.
  25. فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص۴۰.
  26. مفاتیح الجنان.
  27. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما اجازه دهند» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  28. مفاتیح الجنان.
  29. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۶.
  30. کافی، ج۴، ص۵۴۸.
  31. حج در اندیشه اسلامی، سید علی قاضی عسکر، ص۶۴.
  32. کامل الزیارات، باب دوم.
  33. کافی، ج۴، ص۵۴۹.
  34. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۲۸.