اعتدال در جامعهشناسی اسلامی
مقدمه
میانهروی و اقتصاد به معنای رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط است. مقتصد کسی است که در وسط و طریق ـ نه حواشی و کنارههای آن ـ طی مسیر میکند. رعایت اعتدال معمولاً شیوه مقبول، مطبوع و سازگار با اقتضائات فطری بشر و متناسب با ضرورتهای ناشی از حیات جمعی شمرده شده است و معمولاً در همه نظامهای فرهنگی و تربیتی بدان توصیه میشود. معنای دیگر میانهروی، اتخاذ موضع متوسط و متعادل به معنای رهایی از تمرکز صرف بر یک جنبه همچون مادیگری و دنیاگرایی و متقابلاً ترک معنویتگرایی و آخرتگرایی یا عکس آن است. علامه طباطبایی در تفسیر و ابعاد وسط بودن امت اسلام مینویسد: امت اسلامی را یک امت میانه و معتدل نامیده است، معتدل از نظر عقیده که نه راه غلو را میپیماید و نه راه تقصیر و شرک، نه طرفدار جبر است و نه تفویض، نه درباره صفات معتقد به تشبیهاند و نه تعطیل. معتدل از نظر ارزشهای معنوی و مادی، نه به کلی در جهان ماده فرو میروند که معنویت به فراموشی سپرده شود، و نه آنچنان در عالم معنی فرو میروند که از جهان مادی به کلی بیخبر گردند. معتدل از نظر دانش، نه آنچنان بر دانستههای خود جمود دارند که علوم دیگران را پذیرا نشوند، و نه آنگونه خودباختهاند که به دنبال هر صدایی برخیزند. معتدل از نظر روابط اجتماعی، نه اطراف خود حصار میکشند که از جهانیان به کلی جدا شوند، و نه اصالت و استقلال خود را از دست میدهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این ملت و آن ملت ذوب شوند. معتدل از نظر شیوههای اخلاقی، از نظر عبادت، از نظر تفکر و خلاصه معتدل در تمام جهات زندگی و حیات[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۸۷؛ برای آگاهی بیشتر از اهمیت و آثار فردی و اجتماعی این ویژگی تربیتی اخلاقی، ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، رسنگاران، ص۲۴۱-۲۵؛ محمد جمالی خلیلیان اشکذری، فرهنگ اسلامی و توسعه اقتصادی، ح۱۷۷-۱۹۸.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۲۳۸.