چه راه‌هایی برای شناخت مهدی‌نماها وجود دارد؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

چه راه‌هایی برای شناخت مهدی‌نماها وجود دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
سید سامی البدری

حجت الاسلام و المسلمین سید سامی البدری، در مقاله «مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور» در این‌باره گفته است:

«تنها اصلی که می‌توان برای شناخت مدعیان دروغ‌گوی مهدویت، بدان اعتماد کرد، تایید و امداد الهی است که توسط مدعی راست گوی مهدویت نشان داده می‌شود. وی نبوت خاتم و جنبش اوصیای پیامبر را که پدرانش بودند، تصدیق می‌کند. این کاری لازم برای مدعی نبوت و رسالت است. امداد و تایید الهی، با ظهور عیسی بن مریم نشان داده می‌شود که قرآن، قصه وی را گفته است که مردگان را زنده می‌کرد و کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی را شفا می‌داد[۱]. این اصل، راه را بر هر مدعی دروغینی می‌بندد، خواه شخص به عمد دروغ گوید یا قربانی مکاشفه عرفانی پنداری شود.

به تصور شیعه، مهدی، انسان مشخصی است که فرزند امام حسن عسکری است و در ۲۵۵ (یا ۲۵۶) هجری زاده شده و از قرن سوم تا پانزدهم هجری با مردم زندگی می‌کند، تا هر وقت که خدا بخواهد. پس باید این مطلب را با دلیل ثابت کند؛ یعنی معجزه داشته باشد، چنان که آصف بن برخیا، وزیر سلیمان معجزه نشان داد، در حالی که پیامبر نبود. وی تخت ملکه سبأ را در کم‌تر از چشم بر هم زدنی حاضر کرد. ﴿قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ[۲]، ﴿قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ[۳]، ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ[۴]

طریق دیگر اثبات امامت مهدی (ع) این است که راه‌های عادی را به کار گیرد که نشان دهنده عمر بسیار وی و هویتش باشد. مثلا به اهالی لندن بگوید: در قرن دهم میلادی، از کشورشان عبور کرده و نامه‌ای را به خط خود بر پوست آهو در فلان منطقه نهاده که در آن زمان کتاب خانه شهر بوده است، اما بر اثر عوامل مختلف، کتاب خانه از بین رفته است. سپس به انگلیسی‌ها بگوید: می‌توانید چند متر بکنید تا بر کتاب خانه از بین رفته، دست یابید که در آن اسناد قابل قبولی است. می‌توانید فلان پرونده را باز کنید و نامه مرا بیابید و این، نسخه دوم آن است»[۵].

پاسخ‌های دیگر

1. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«اعتقاد به مهدی موعود (ع) در بین مردم به خاطر تأکیداتی که پیشوایان دینی ما داشتند از زمان پیامبر (ص) رواج داشته است[۶]‏ و آن حضرت بارها و بارها[۷] در مناسبت‌های گوناگون از حضرت مهدی (ع) و از ظهور و قیام و غیبت طولانی و دیگر ویژگی‌های آن حضرت خبر داده‌اند و بسیاری از اصحاب پیامبر (ص)[۸]‏ از این موضوع خبر داشتند و شعرای مسلمان از جمله کمیت اسدی (متوفای ۱۲۶) و اسماعیل حمیری (متوفای ۱۷۳) و دعبل خزاعی (م ۲۴۶) در شعرهایشان از آن یاد کرده‌اند.

همین مسأله سبب شده که در طول این مدّت افرادی پیدا شوند که یا خود ادّعای مهدویت کرده‌اند و یا عدّه‌ای از مردم، انتساب مهدویت به آنها داده‌اند. مثلاً عدّه‌ای محمّد حنفیه پسر امیر المؤمنین (ع) را امام مهدی می‌پنداشتند و می‌گفتند او غیبت کرده است، در حالی که در سال ۸۱ ه.ق وفات یافته است[۹]. یا "مهدی عباسی" خود را مهدی موعود می‌نامید[۱۰].

برای اینکه مهدی‌نماها را تشخیص بدهیم لازم است شناخت کامل از امام زمان (ع) داشته باشیم. در روایات ما آمده است که زرارة بن اعین از امام صادق (ع) سؤال کرد که در زمان غیبت امام زمان (ع) امام را چگونه از امام‌های بدلی تشخیص بدهیم، امام (ع) فرمودند: این دعا را یاد بگیر و تکرار کن: "اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"[۱۱]؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت؛ خدایا! پیامبرت را به من بشناسان، اگر پیامبرت را نشناسانی حجّت تو را نخواهم شناخت؛ خدایا! حجّت و امام زمان را به من بشناسان، اگر امام را نشناسم در دینم گمراه خواهم شد.

بنابراین بر ما لازم است امام زمان (ع) را از چند جهت شناسایی کنیم، هم شناسنامه‌ای و هم اعتقادی و قلبی و اوصاف و ویژگی‌ها. روایات ما به همه اینها اشاره کرده‌اند و فرموده‌اند امام زمان (ع) از بنی هاشم و از اولاد فاطمه (س) و از سلاله سیدالشهداء امام حسین (ع) و نام پدرش حسن، همنام پیامبر... بعد خصوصیات شخصی و جسمی امام دوازدهم (ع) را بیان فرموده‌اند که شبیه‌ترین مرد به پیامبر، پیشانی حضرت فراخ، سفید و تابان و اثر سجده در آن آشکار است، ابروها بهم پیوسته، چشم سیاه و سرمه‌گون، در طرف راست صورت، خالی وجود دارد[۱۲]. و وقت ظهور با شمشیر قیام می‌کند و از ایشان کرامت‌های بی‌شماری ظهور می‌کند و برای ظهور نیز علائمی حتمی و غیر حتمی بیان کرده‌اند. مثلاً ندای آسمانی، خروج سفیانی، خروج خراسانی، قتل نفس زکیه، فرو رفتن لشکر سفیان در بیابانی ما بین مکه و مدینه...[۱۳].

از طرفی انسان باید آنقدر قدرت تشخیص داشته باشد تا بتواند امام مهدی (ع) را (با اوصافی که بعضی از آنها ذکر شد) از مهدی‌نماها تمییز دهد. چون بدیهی است که در هر زمان برخی عناصر فرصت‌طلب و بازیگر از موضوع مهدویت سوء استفاده نموده‌اند. چنان‌که مدّعیان الوهیت یا نبوّت و سایر مقامات معنوی، در دنیا کم نبوده‌اند، ولی اینها هرگز دلیل بر این نمی‌شود که کسی منکر اصل وجود خدا و نبوت انبیاء و مهدویت شود. از این‌رو دانایان و اهل تشخیص از پیامبران درخواست معجزه نموده و پیامبران نیز با معجزه، رسالت خود را ثابت می‌کردند. به همین دلیل در کتب روایی[۱۴]‏ مشاهده می‌کنیم که برای شناخت امام هر عصری، برای اصحاب خود علائمی از امام پسین را نشان می‌دادند، تا در مسأله هیچ شکی باقی نماند و امام بعد را به صورت واضح شناسایی کنند. برای شناخت امام زمان (ع) نیز چنین حالتی پیش آمده بود.»[۱۵].
2. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در این‌باره گفته است:

«در سال‌های اخیر، ادعاهای دروغین در حوزه مهدویت بسیار گسترش یافته است و هر از چندگاه از یکی از کشورهای اسلامی اعم از "ایران"، "عراق"، بحرین"، "مصر"، "عربستان" و... کسی برمی‌خیزد و با این ادعا که سید حسنی، سید خراسانی، یمانی، نماینده مخصوص امام زمان (ع) یا حتی خود مهدی موعود (ع) است، جمعی بی‌اطلاع را با خود همراه و آتش فتنه‌ای جدید را برپا می‌کند. در چنین فضایی، به طور طبیعی، این پرسش برای بسیاری از افراد مطرح می‌شود که چگونه می‌توانیم مهدی موعود (ع) را از مدعیان دروغین بازشناسیم؟ آیا راهی برای جلوگیری از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست وجود دارد؟ آیا اساساً ظهور امام مهدی (ع) و رویدادهای پیش از آن، به حدی روشن است که مردم در مورد آن دچار هیچ‌گونه تردید و سردرگمی نشوند؟ برای یافتن پاسخ پرسش‌های یاد شده، توجه به چند نکته ضروری است:

  1. روشن بودن امر ظهور: در روایات متعددی بر این نکته تأکید شده است که امر ظهور امام مهدی (ع) از آفتاب نیز درخشان‌تر است و به همین دلیل، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در حقانیت آن تردید نخواهد کرد. در این زمینه از امام محمد باقر (ع) چنین نقل شده است: تا آسمان و زمین ساکن است، شما نیز ساکن و بی‌جنبش باشید -یعنی بر هیچ کس خروج نکنید- که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه‌ای از جانب خدای عزوجل است، نه از جانب مردم. بدانید که آن از آفتاب روشن‌تر است و بر نیکوکار و زشت‌کار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را می‌شناسید؛ امر شما همانند صبح است که پنهان ماندن در آن راه ندارد[۱۶]. ابتدای روایت یاد شده، هشدار به کسانی است که با پیش افتادن بر امامان معصوم (ع) و با امید تشکیل دولت اهل بیت (ع) به دست به قیام‌های نابه‌هنگام و حساب نشده می‌زدند و سرانجام خود و گروهی از شیعیان ناآگاه را به هلاکت می‌انداختند. در روایت دیگری، میمون البان از آن حضرت چنین نقل می‌کند: من در خیمه امام باقر -درود خدا بر او باد- نشسته بودم که امام یک طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشن‌تر است سپس فرمود: نداکننده‌ای از آسمان ندا می‌کند که امام فلان پسر فلان است و نام او را می‌برد و ابلیس -لعنت خدا بر او باد- نیز از زمین ندا کند همچنان که در شب عقبه بر رسول خدا -درود خدا بر او و خاندانش باد- ندا کرد[۱۷]. در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق (ع) چنین روایت می‌کند: از ابی عبدالله امام صادق (ع) شنیدم که می‌فرمود: فریاد نکنید. به خدا سوگند، امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتما مورد آزمایش واقع شوید تا آن‌جا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنان که کشتی در امواج دریا واژگون شود و تنها کسی نجات یابد که خدای تعالی از او میثاق گرفته و در قلبش ایمان نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مؤید کرده باشد و دوازده پرچم مشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود. راوی گوید: من گریستم، آن‌گاه فرمود: ای اباعبدالله! چرا گریه می‌کنی؟ گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می‌گویید: دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ راوی گوید: امام به پرتوی آفتاب که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: ای اباعبدالله! آیا این آفتاب را می‌بینی؟ گفتم: آری، فرمود: به خدا سوگند، امر ما از این آفتاب روشن‌تر است[۱۸]. با توجه به روایات یاد شده می‌توان گفت پدیده ظهور و مقدمات آن، چنان روشن است که هنگام وقوع آن، همه مردم از آن آگاه می‌شوند و به حقانیت آن پی می‌برند. این‌گونه نیست که تنها جمعی محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند. این که می‌بینیم هر از چند گاه کسی در گوشه‌ای از کشور "عراق" یا "ایران" خود را به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در عصر ظهور معرفی می‌کند و عده ناچیزی از مردمان ناآگاه یا فریب خورده نیز با او همراهی می‌کنند، اصلا با واقعیت‌های ظهور که پدیدهای جهانی و قابل درک برای همگان است، همخوانی ندارد.
  2. نبود ابهام در شخصیت و نشانه‌های مهدی موعود: در روایات فراوانی که از پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم (ع) و وارد شده، همه ویژگی‌ها و نشانه‌های منجی موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعه معارف مهدوی بپردازد و روایات نشانه‌های ظهور را با دقت و تأمل بررسی کند، هرگز به تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست دچار نمی‌شود و فریب مدعیان دروغین را نمی‌خورد[۱۹]. این که در گذشته و امروز کسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و کسانی هم با آنها همراهی کرده‌اند، دلیلی جز نادانی و ساده‌لوحی پیروان و شهرت‌طلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است. افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه‌های ظهور -چنان‌که در روایات هم آمده است- مانند دانه‌های تسبیح به هم پیوسته‌اند و در ارتباط باهم معنا و مفهوم می‌یابند[۲۰]. به بیان دیگر، نشانه‌های ظهور به ترتیبی خاص، در فاصله زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ می‌دهند و این‌گونه نیست که رویدادی مانند خروج خراسانی یا یمانی رخ دهد، بی آن که زمینه‌ها، شرایط و مقدمات آنها که در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده یا دیگر رویدادها و نشانه‌های مرتبط با آنها رخ داده باشد.
  3. لزوم مراجعه به فقیهان و عالمان حوزه مهدویت: افزون بر آنچه گفته شد، راه دیگری نیز برای در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و مواجه نشدن با خطر پیروی از مدعیان دروغین وجود دارد و آن، مراجعه به فقیهان، عالمان و صاحب نظران حوزه مباحث مهدوی است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد. هرگاه اشخاص به دلیل غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از فقیهان و عالمان فاصله گرفته‌اند، به طرح ادعاهای واهی و بی اساس پرداخته و خود و جماعتی را به هلاکت انداخته‌اند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی که خود را از یاران امام زمان (ع) و از زمینه سازان ظهور آن حضرت معرفی می‌کند، پیش از هر گونه تطبیق و تصدیق، باید به سراغ فقیه و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار گمراهی و سرگردانی نشویم.
  4. ضرورت مطالعه در سرگذشت مدعیان مهدویت: مطالعه سرگذشت کسانی که از صدر اسلام تا عصر حاضر ادعای بابیت، وکالت، سفارت و مهدویت کرده‌اند و آشنایی با عوامل، زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح چنین ادعاهایی، می‌تواند ما را از بسیاری از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و در افتادن در دام مدعیان دروغین در امان نگه دارد. نویسنده کتاب امام مهدی (ع) از از ولادت تا ظهور، مدعیان مهدویت در طول تاریخ را این‌گونه تقسیم می‌کند:
    1. کسانی که دیگران روی انگیزه‌های خاصی، آنان را "مهدی" نجات‌بخش خواندند.
    2. کسانی که به انگیزه جاه‌طلبی و قدرت‌خواهی چنین ادعای دروغینی نمودند.
    3. کسانی که طبق نقشه استعمار و به اشاره بیدادگران، به چنین دجال‌گری و فریب دست یازیدند و بی‎شرمانه خود را مهدی نجات بخش، معرفی کردند[۲۱].
  • بی‌تردید، مطالعه در احوال هر یک از این گروه‌ها، در عصر حاضر که ادعاهای دروغین بیش از هر عصر دیگری به چشم می‌خورد، نقش بسیار مهمی در تشخیص مهدی موعود راستین از مدعیان دروغین مهدویت دارد [۲۲].
  • با توجه به نکات یاد شده در می‌یابیم که شناسایی مدعیان دروغین و در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست در حوزه مهدویت چندان کار دشواری نیست. اگر کسی از صمیم قلب در پی هدایت و یافتن راه درست باشد، هرگز در دام شیادانی که از باور راستین مردم برای رسیدن به مقاصد دنیوی خویش، سوء استفاده می‌کنند، نخواهد افتاد» [۲۳].
  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. بیماری‌هایی در زمان مسیح، شیوع داشت، که درمانش مشکل بود. وی با لمس بدن و با معجزه، امراض را درمان می‌کرد. با ظهور دوباره مسیح، این کار تکرار می‌شود؛ زیرا کمی پیش از ظهورش، دنیا پر از رفتار ناهنجار اخلاقی خواهد شد، که سبب آن مثلا به کارگیری اشعه رادیوم، در جنگ‌هاست. شاید ما در آغاز این مرحله‌ایم، به ویژه پس از آن که اسلحه‌های جدید در جنگ خلیج فارس آزمایش شد، آگاهان منتظر حالت‌های ناهنجار اخلاقی به سبب آن تشعشعات هستند.
  2. «(سلیمان) گفت: ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من می‌آورد؟» سوره نمل، آیه ۳۸.
  3. «دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت می‌آورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹.
  4. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است» سوره نمل، آیه ۴۰.
  5. البدری، سید سامی، مهدی منتظر و سیر تاریخی و نشانه‌های ظهور، ص 177-182.
  6. طبرسى، اعلام الورى، ص ۴۴۳، نشر دار الکتاب، طبع سوم، تهران؛ ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۷۴-۸۲، انتشارات دار الفکر، چاپ چهارم، قم( فارسى).
  7. همان مدرک، ۳۱۰ روایت از ۱۱ امام نقل کرده است؛ و لطف اللّه صافى، منتخب الاثر( عربى).
  8. لطف اللّه صافى، نوید امن و امان، ص ۹۱، دارالکتب الاسلامیة، تهران.
  9. شهرستانى، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۳۲، منشورات الرضى، قم.
  10. ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبین، ص ۱۹۳، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ ه.ق، نجف.
  11. شیخ صدوق قدّس سرّه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
  12. شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، منتهى الآمال، ص ۲۸۹؛ على دوانى، مهدى موعود، ( ترجمه).
  13. شیخ عبّاس قمى قدّس سرّه، زندگانى رهبران اسلام، ص ۴۲۳؛ منتهى الآمال و مهدى موعود (در این کتاب بیش از ۴۰۰ مورد، علامت ذکر شده است).
  14. کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ( ترجمه سید جواد مصطفوى)، ص ۳۸-۱۱۷، دفتر نشر فرهنگ اهل البیت (ع)، تهران.
  15. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۹-۷۳.
  16. کتاب غیبت (نعمانی)، ترجمه: محمد جواد غفاری، چاپ اول: تهران، مکتبه الصدوق، باب ۱۱، ۲۸۶، ح ۱۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۰، ح ۴۹.
  17. کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، چاپ اول، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۰، ج۲ ص۵۵۵.
  18. همان، صص ۲۳ و ۲۴.
  19. ر.ک: معرفت امام زمان (ع) و تکلیف منتظران، صص ۱۵-۹۷.
  20. در یکی از این‌روایات که از رسول گرامی اسلام (ص) نقل شده است، چنین می‌خوانیم: "نشانه‌های ظهور چون دانه‌های تسبیح گردنبند است که رشته اتصالش بگسلد و دانه‌های آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزید" (نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ه.ق، ج ۷، ص ۳۲۱)؛ همچنین ر.ک: سید علی بن موسی ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ ه.ق، ص۱۱۴.
  21. سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی (ع) از ولادت تا ظهور، ترجمه و تحقیق: علی کرمی و محمد حسینی، چاپ پنجم: قم، الهادی، ۱۳۸۳، صص ۵۶۶ و ۵۶۷.
  22. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ترجمه و تحقیق مجتبی عزیزی، چاپ اول، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۶، صص ۶۸۷ - ۷۲۱؛ اعتضاد السلطنه مدعیان نبوت: سرگذشت و احوال مردانی که از آغاز تاریخ تاکنون به دعوی مهدویت و نبوت برخاسته‌اند، تصحیح و حواشی: هاشم رضی، چاپ اول: تهران، آسیا، ۱۳۴۳؛ تاریخ الغیبه الصغری صص ۴۸۹ - ۵۳۸؛ علی غفارزاده، پژوهشی پیرامون زندگانی نواب خاص امام زمان (ع)، چاپ اول: قم، نبوغ، ۱۳۷۵، صص ۱۷۶ - ۲۱۲؛ امام مهدی (ع)، از ولادت تا ظهور، صص ۵۶۵-۵۸۰؛ سید ثامر هاشم عمیدی، در انتظار ققنوس کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدی‌باوری، ترجمه: مهدی علیزاده، چاپ اول، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۹، صص ۲۱۵ و ۲۱۶، صص ۳۱۱-۳۰۹؛ مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، معارف مهدوی، چاپ اول، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی، ۱۳۸۵، صص ۳۷۳-۲۹۱؛ سید محمد باقر نجفی، پنهانیان، چاپ اول: تهران، مشعر، ۱۳۸۳؛ سعید زاهد و بیژن خواجه نوری، بهائیت در ایران، چاپ سوم: تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰؛ علی اصغر مستوفیان، رهبران قلات، چاپ اول: تهران، مؤلف، ۱۳۸۶؛ مجتبی السادة، النور الغائب الامام المهدی (ع) و الادعات الکاذبه فی العصر الحادیث، چاپ اول، بیروت، دار الرسول الاکرم (ص)، ۱۴۲۸ ه.ق، صص ۱۲۷-۳۳۹؛ مجتبی الساده، " مدعیان مهدویت، بابیت و سفارت" ترجمه: سید شاهپور حسینی، موعود، سال دوازدهم، ش ۸۶ - ۸۸ فروردین - خرداد ۱۳۸۷ برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی این موضوع ر.ک: علی اکبر مهدی پور، کتاب نامه حضرت مهدی (ع)، چاپ اول، قم، مؤسسه چاپ الهادی، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۳۷ و ۶۳۸.
  23. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۸۹-۹۴.